eitaa logo
موسسه انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
1.1هزار دنبال‌کننده
291 عکس
146 ویدیو
169 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم موسسه علمی پژوهشی فرهنگی انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دسترسی به سایر کانال های مجموعه👇 مراسمات: @ansarolmahdi_aj اجتماعی ‌سیاسی: @Tanbiholomah طلبه مدیا: @Talabeh_media خادم کانال: @Mansar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 👇دلیل اینکه استعمال حقیقی است از آیت الله سبحانی: هر کدام از الفاظ در معنای موضوع له خودشان استعمال شده اند پس استعمال حقیقی است. 🔹زیرا هم لفظ «کل» استعمال شده برای رساندن عمومیت و استغراق پس معنایش حقیقی است. 🔹و هم لفظ «عالم» استعمال شده در معنای خودش که اعم از عادل و فاسق است. 🔹و هم لفظ «عادل» استعمال شده در معنای موضوع له خودش. پس مجاز رخ نداده بلکه هر کدام در معنای موضوع له خود به کار رفته اند. 🔹و فقط از باب تعدد دال و مدلول (که هر لفظی برای دلالت بر معنای حقیقی خودش استعمال شده) معنای جدیدی مانند «اکرام خصوص عالم عادل» را فهمیده¬ایم. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 👇توضیح بیشتر مطلب متکلم دو اراده (و خواست) دارد: 1: اراده استعمالی. 2: اراده جدی. 1️⃣ یعنی لفظی گفته شود و از آن لفظ همان معنا اراده شود خواه متکلم قصد داشته باشد یا نداشته باشد، خواه در مقام شوخی باشد یا در مقام جدی. 🔹مثلا شارع فرموده «لا تأکل الربا» که اراده استعمالی این است که مطلق ربا حرام است، چه ربای بین دو همکار و چه ربای بین دو دوست و چه ربای بین والد و ولد. 2️⃣اراده جدی لفظی گفته شود و از آن لفظ معنایی که قصد جدی متکلم بود اراده شود. اراده جدیه بر دو قسم است. 🔹الف: اراده جدیه به غیر از آن معنایی که اراده استعمالیه به آن تعلق گرفته بود تعلق می گیرد. مثلا شارع فرموده «لا تأکل الربا» یا «أحل الله البیع و حَرَّمَ الربا» که همانطور که گفتیم مراد استعمالی این است که ربا مطلقا حرام است، ولی وقت به روایات مراجعه می کنیم می بینیم که خداوند «ربای بین والد و ولد» و همچنین «ربای بین زوج و زوجه» را حلال دانسته، می فهمیم که مراد جدی خداوند از اینکه فرمود «لاتأکل الربا»، مطلق ربا نبوده. بلکه ربای بین «غیر والد و ولد» و «غیر زوج و زوجه» بوده. پس اراده استعمالی مطلق ربا بوده و اراده جدی مطلق ربا نبوده و به همان اراده استعمالی تعلق نگرفته است. 🔹ب: اراده جدیه به همان معنایی که اراده استعمالیه به آن تعلق گرفته بود تعلق می گیرد. مثلا شارع فرموده است «الظلم حرام». که مراد استعمالی از ظلم یعنی هر ظلمی حرام است و وقتی به آیات و روایات و عقل رجوع می کنیم می بینیم که خداوند هیچ ظلمی را جایز ندانسته، می فهمیم که مراد جدی نیز همان معنای عام ظلم می باشد. یعنی مراد جدی خداوند نیز این است که هر ظلمی حرام است. 🔹پس از آنجا که مراد استعمالی در همان معنای حقیقی استعمال شده است، مجاز نیست، نهایتا در جاییکه تخصیص رخ داده است مراد جدی غیر از مراد استعمالی است که این هم موجب مجاز نمی شود. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 👇عامی که تخصیص خورده، حجت هست یا نه؟ در مواردی که وجود داشته و خورده، حال شک داریم که آمده یا نه، آیا می توان به عام تمسک کرد و بگوییم عام این فرد را نیز شامل است یا خیر؟ 🔹مثال شرعی: مولا گفته «ربا حرام است» و در دلیل دیگری گفته « ربا بین والد و ولد، همچنین زوج و زوجه حلال است». حال شک داریم که خداوند ربای بین والدة یعنی مادر و ولد را نیز حلال کرده باشد. یا ربای بین خواهر و برادر را نیز حلال کرده باشد. آیا می توان به همان دلیل عام حرمت ربا تمسک کرد گفت که این مورد (ربای بین مادر و ولد و همچنین خواهر و برادر) حرام هستند یا نه؟ ⁉️جواب چیست، آیا ربای بین مادر و ولد از عموم حرمت ربا خارج شده و حلال است یا اینکه هنوز عمومیت حرمت ربا، شامل این ربا نیز می باشد و این ربا حرام است؟ ✅جواب: اگر بگوییم عام مخصَّص، در افراد باقیمانده حجت است، پس این مورد (ربای مادر و ولد یا خواهر و برادر) نیز مشمول آن عموم حرمت است. ولی اگر بگوییم عام مخصَّص در افراد باقیمانده حجت نیست، پس عمومیت دلیل حرمت این مورد را شامل نیست و نمی توان حکم به حرمت آن کرد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 📣نظر علماء نظر آیت الله مظفر و آیت الله سبحانی: عام مخصص مطلقا (خواه مخصص متصل و خواه منفصل) حجت است. پس ربای مادر و ولد یا خواهر و برادر تحت عام هستند و حرام می باشند. ✅ فرق این بحث با بحث قبل معلوم شد، بحث قبل این بود که آیا عامی که تخصیص خورده، حقیقت است یا مجاز؟ ولی اینجا بحث این است که عامی که تخصیص خورده حجت هست یا نه؟ به عبارتی همانطور که آیت الله سبحانی فرموده اند این بحث ثمره و متفرع بر بحث سابق است یعنی چون آنجا گفتیم عام مخصص، حقیقت است نه مجاز، اینجا می گوییم حجت نیز می باشد و موارد مشکوک را شامل است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص اجمال مخصِّص به عام سرایت می کند یا نه؟ بحثی که اینجا داریم این است که آیا اجمال مخصِّص به عام سرایت می کند یا نه؟ ✅مثلا: فرموده اند «پشت می توانید اقتداء کنید ». حال برای ما مجمل است و نمی دانیم که مراد از (یعنی ) چیست؟ آیا 1️⃣ فقط انجام دهنده است 2️⃣یا اعم از انجام دهنده و ؟ یعنی 1️⃣آیا فقط کسی که انجام می دهد است و انجام دهنده گناه صغیره فاسق نیست 2️⃣یا اینکه و ، است؟ وجود دارد که انجام می دهد ولی گناه کبیره انجام نمی دهد، اگر مراد از فقط باشد، آنگاه ولی اگر مراد از اعم از باشد، آنگاه به او اقتداء کرد. ⁉️اینجا که (یعنی فاسق) است و نمی دانیم که مراد از فاسق چیست، توانیم به عموم (جواز اقتداء به هر کسی) تمسک و عمل کنیم یا اینکه اجمال مخصص، مانع از عمل کردن به عام می باشد و نمی توان پشت این شخص انجام دهنده صغیره اقتداء کرد؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص ✅نکته: این بحث با دو بحث قبلی (یعنی 1- استعمال عام در مخصَّص (افراد باقیمانده) حقیقت است یا مجاز؟ 2- عامی که تخصیص خورده، حجت هست یا نه؟ ) فرق دارد. فرق دو بحث قبلی عرض شد و حال فرق این بحث با بحث قبلی این است که در بحث قبلی خاص اجمال نداشت ولی در این بحث، خاص اجمال دارد. 👈بحث قبلی این بود که می دانیم یک عامی وجود داشت مانند و همچنین می دانستیم که حرمت عام ربا به واسطه خورده و داشتیم که آیا با ربای بین والدة و ولد یعنی نیز تخصیص خورده یا نه؟ یعنی بحث در بود. 🔹ولی اینجا بحث در تخصیص زائدِ مشکوک نیست، بلکه در محدوده ی همان تخصیص اول شک داریم که چقدر می باشد. مثلا نمی دانیم والد فقط منظور پدر تنی است یا اینکه پدرناتنی را نیز شامل است. به عبارتی یعنی می دانیم حرمت عام ربا با دلیلی که گفته ربا بین والد و ولد حلال است تخصیص خورده ولی نمی دانیم که مراد از است یا از یعنی ناپدری و شوهرِ مادر نیز می شود؟ 👈پس فرقشان این است که در مورد قبلی نمی دانستیم چند دفعه تخصیص خورده ولی خود مخصص مجمل نبود، ولی اینجا می دانیم یک تخصیص خورده و فقط خود مخصص مجمل است. 👈در این بحث می خواهیم ببینیم آیا اجمال خاص () مانع از تمسک به عام (هر شخصی) می شود یا نه؟ از این بحث در اصول تعبیر می شود به «سرایت اجمال خاص به عام». @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 🔹مثال2: پدر به پسرش گفته بود «با هر کدام از دوستانت خواستی بازی کن ولی نباید با بازی کنی»، این پسر هم بین دوستانش دو نفر بودن که اسمشان مهدی بود و نمی دانست که منظور باباش کدام است؟ آیا می تواند با هر دو بازی کند؟ یا می تواند با یکی بازی کند؟ یا باید بازی با هر دو را ترک کند؟ 🔹مثال3: شرعی: یکی از اقوام وصیت کرده که مقداری از مالش را وقف طلاب حوزه علمیه محله کنند و فقط گفته به چیزی نرسد. ولی در این حوزه دو نفر هستند که اسمشان حسین کرمی است و نمی دانیم چه کنیم. آیا به هیچکدام از این دو نفر از این مال وقفی چیزی ندهیم، یا به هر دو بدهیم، یا اینکه فقط به یکی بدهیم؟ خاص در هر سه مثال، اجمال دارد. در دو مثال اول اجمال خاص، مفهومی است و نمی دانیم منظور از مفهوم فسق یا مهدی چه مقدار می باشد (یعنی نمی دانیم منظور از «» کدام مهدی است. یا نمی دانیم منظور از مفهوم «» چیست، فقط کبیره است یا صغیره را نیز شامل است) ولی در مثال سوم از جهت مفهوم اجمال و شبهه ای وجود ندارد و اجمال فقط مصداقی است. یعنی معنا و مفهوم «» اجمال ندارد و فقط نمی دانیم کدام حسین کرمی مراد بوده است. این بحث در اصول مطرح است که آیا اجمال خاص به عام سرایت می کند یا نه؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص ✅بحث این بود که اگر عامی داشتیم و تخصیص خورده بود و آن مخصص مجمل بود، آیا این اجمال مخصص موجب اجمال عام نیز می شود تا نتوانیم به عام عمل کنیم یا اینکه اجمال سرایت نمی کند و می توان به عام عمل کرد؟ ✅نکته: گفتیم اجمال نیز دو نوع است 1- اجمال در مفهوم مخصص وجود دارد 2- اجمال در مصداق مخصص. 👇مثال دیگر قرآن می فرماید «... إن النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربی إن ربی غفور رحیم». این آیه می فرماید نفس، بسیار امر کننده به گناه و زشتی است مگر اینکه پروردگار عالم رحم کند. 1️⃣ گاهی یقین داریم عمل یا نفس ما سوء است 2️⃣ و گاهی یقین داریم سوء نیست 3️⃣ و گاهی شک داریم که این نفس یا این عمل ما، سوء و زشت است یا اینکه مورد رحم خداوند قرار گرفته. در این موارد چه باید کرد؟ آیا باید به خودمان سوء ظن داشته باشیم و بگوییم که نفس یا عمل ما زشت است و داخل عام است؟ یا اینکه حسن ظن داشته و بگوییم که نفس یا عمل ما مورد رحمت قرار گرفته و نیکو است و داخل مخصص است؟ 📌پس با همین نکته اصولی یک اصل اخلاقی خیلی مهم نیز به دست می آید که باید در موارد شک چه کنیم. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص حکم مسئله و تفصیل بحث: 1️⃣ اگر شبهه 1 مفهومیه باشد 2 و رابطه بین مفاهیم اقل و اکثر باشد (مانند فسق که یا فقط کبیره (اقل) است و یا اعم از کبیره و صغیره (اکثر)) 3 و مخصص متصل باشد👈 اجمال مخصص به عام سرایت می کند زیرا مخصص متصل نمی گذارد کلام از همان ابتدا در عمومیت ظهور پیدا کند. پس نمی توان به مرتکب صغیره اقتداء کرد زیرا عمومیت جواز اقتداء، کسی را مرتکب صغیره است را شامل نمی شود. 2️⃣ اگر شبهه 1 مفهومیه باشد 2 و رابطه تباین باشد (مانند «مهدی» که معلوم نیست، مهدی عظیمی است یا مهدی رحیمی و بین این دو مفهوم تباین باشد) 3 و مخصص متصل باشد 👈 اجمال مخصص به عام سرایت می کند زیرا مخصص متصل نمی گذارد کلام از همان ابتدا ظهور در عمومیت پیدا کند. پس عام شامل فرد مشکوک نمی شود. 3️⃣ اگر شبهه 1 مفهومیه باشد 2 و رابطه بین مفاهیم تباین باشد 3 و مخصص منفصل باشد👈 اجمال خاص به عام سرایت نمی کند. پس عام شامل موارد مشکوک نیز می باشد. 4️⃣ اگر شبهه 1 مفهومیه باشد 2 رابطه بین مفاهیم اقل و اکثر باشد 3 مخصص منفصل باشد 👈 اجمال خاص به عام سرایت نمی کند. پس عام شامل موارد مشکوک نیز می باشد. 5️⃣ اگر شبهه مصداقیه باشد، مطلقا (چه مخصص متصل باشد و چه منفصل)👈 نمی توان در شبهه مصداقیه به عام تمسک کرد. 6️⃣ اگر مخصص لبی باشد (یعنی لفظی نباشد، مانند اجماع یا دلیل عقل) 👈 آیت الله مظفر می فرماید: تمسک به عام در شبهه مصداقیه در جاییکه مخصص لبی باشد، جایز است. ولی آیت الله سبحانی این بحث را در الموجز مطرح نفرموده اند. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 👈آیا عمل به عام قبل از جستجو از مخصص جایز است یا نه؟ ✅این بحث واضح است و نیاز به توضیح ندارد لذا به همین میزان اکتفاء می کنیم که؛ از آنجا که روش شارع در بیان احکام، تدریجی بیان کردن احکام است -یعنی در ابتداء کلیات و عمومات را ذکر می کند و سپس جزئیات و مخصص های آنها را ذکر می کند- پس قبل از جستجوی کامل از مخصص ها نمی توان به کلیات و عمومات تمسک کرد بلکه باید آنقدر فحص و جستجو کنیم تا باعث شود که اطمینان پیدا کنیم که جزئیات و مخصصی وجود ندارد. 👈پس کسی نمی تواند چند صفحه از قرآن یا روایات را بخواند و به عمومات آنها عمل کند، بلکه باید فحص کند که آیا آن عام مخصصی دارد یا نه؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 👈ضمیری که به برخی از افراد برمی گردد 🔹یه روز داشتم تو خیابون می رفتم یه پسر 15 ساله ای جلوی من رو گرفت و گفت: بابامون 300 هزار تومان جایزه داده و گفته « می خوای بخری بخر، ولی رو بشور و بعدا بخور». الآن می خوام با اون پول چند تا بازی کامپیوتری و یه دونه هم کتونی بخرم، ولی اینکه بابام گفته « رو بشور و بعدا بخور» می گم نکنه منظور بابام از «» فقط خوردنی هاست و من حق ندارم دیگه بازی و کتونی بخرم. 🔹منم بهش گفتم بارک الله که انقدر ریزبینی، توضیح دادم که یه بحثی در اصول داریم که اگر بعد از یه مطلب -مثل اینجا که «» یه چیزی عامیه و شامل بازی و خوردنی و پوشیدنی و چیزهای دیگه می شه- یه بیاید که به بعضی از آن عام برگردد –مثل اینجا که ضمیر «» به «» برنمی گرده بلکه فقط به «خوردنی ها» برمی گرده- در این موارد چه کنیم؟ ⁉️ آیا 1️⃣بگیم عمومیت عام باقیست و ضمیر به بعض اون افراد رجوع کرده 2️⃣یا اینکه از عمومیت و فراگیری اون عام دست بکشیم ؟ 1️⃣اگر بگیم ظهور عام باقیه اون موقع شما می تونی بازی و کتونی هم بخری. 2️⃣ولی اگر بگیم ضمیر داره به ما میگه منظور از عام، همه افراد نیست و فقط منظورت بابای شما «خوردنی ها» بوده دیگه شما نمی تونی بازی و کتونی بخری. 🔹گفتش: خوب الآن من چیکار کنم،آخر سر می تونم بخرم یا نه؟ 🔹گفتم: بعضی علماء مثل آیت الله مظفر می گن که عمومِ عام باقی هست. پس با نظر این بزرگواران می تونی بخری. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عام و خاص 👈مثال تعمیرکار به دوستش می گوید: « ای از وسایل مغازه که می خواهی استفاده کنی، بردار، ولی رو روغن کاری کن و بعد بذار سرجاش» وسیله عمومیت دارد و هم شامل وسایلی است که نیاز به روغن کاری ندارند و هم شامل وسایلی است که نیاز به روغن کاری دارند، ولی « را روغن کاری کن» فقط به وسایلی برمی گردد که نیاز به روغن کاری دارد. ⁉️اینجا چه بگوییم؟ 1️⃣بگوییم منظور او عام نیست و فقط حق دارد که وسایلی که نیاز به روغن¬کاری دارد را بردارد و استفاده کند و روغن کاری که کرد برگرداند؟ 2️⃣یا بگوییم عموم باقیست یعنی هر وسیله را می تواند استفاده کند، منتهی وسیله هایی که نیاز به روغن کاری دارد را باید روغن کاری بکند و برگرداند؟ 👈مثال شوهر به همسرش می گوید « دوست داری بپز، فقط را با روغن زیاد و چرب و چیلی باشن». غذا عام است و شامل غذاهای با روغن و بی روغن می شود مثل غذاهای آبپز، ولی ضمیر فقط به غذاهای با روغن برمی گردد. ⁉️اینجا چه بگوییم؟ 1️⃣بگوییم «اونها» باعث می شود که دست از عمومیت برداریم و بگوییم که غذا عمومیت ندارد و منظور شوهر این است که همسرش فقط غذا روغنی باید درست کند و آبپز مثلا نباید درست کند. 2️⃣یا بگوییم عموم غذا در عمومیتش باقیست یعنی منظور شوهر این است که همسرش هر غذایی را خواست درست کند (چه روغنی و چه غذای آبپز)، ولی اگر روغنی بود، پرروغن و چرب باشد. @Qabasat