eitaa logo
موسسه انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
1.1هزار دنبال‌کننده
291 عکس
146 ویدیو
169 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم موسسه علمی پژوهشی فرهنگی انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دسترسی به سایر کانال های مجموعه👇 مراسمات: @ansarolmahdi_aj اجتماعی ‌سیاسی: @Tanbiholomah طلبه مدیا: @Talabeh_media خادم کانال: @Mansar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇قدر متیقن در مقام تخاطب خلاصه اینکه اگر متکلم در مقام بحث از یک نوع خاصی باشد مثل بحث در مورد خواندن کتب درسی و بعد کلام مطلق و بدون قیدی استفاده کند، آن مقام بحث و تخاطب ایشان قرینه می شود که مراد ایشان همان کتب درسی است نه هر کتابی. 📣 نظر عملاء: آیت الله مظفر 1️⃣ اگر متکلم می خواهد تمام خصوصیات موضوع حکم را بیان کند 👈 وجود قدر متیقن،مانع اطلاق نیست. 2️⃣ اگر متکلم فقط ذات موضوع را بیان کند ولو مخاطب آن را نفهمد 👈 وجود قدر متیقن مانع اطلاقگیری است برای همین اگر مراد متکلم اطلاق است، باید بگوید که موضوع حکم مطلق است و قید ندارد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید-انصراف 👇انصراف بدوی و انصراف مستقر به این 6 مثالی که می زنیم دقت کنید آیا این 6 مثال از جهت اطلاق گیری یکسان می باشند. 1️⃣ متکلم بگوید « را اکرام کن» و بلافاصله بگوید «مگر را». 2️⃣ پدر بگوید «به جزء ، بخر». ⁉️آیا اینجا برای لفظ «» یا «» اطلاق ایجاد شده است و بعدا از بین رفته است یا اصلا اطلاق ایجاد نشده است؟ 3️⃣ متکلم بگوید « را اکرام کن» و بعداز مدت ها بگوید «» اکرام نکن. 4️⃣ پدر امشب بگوید « بخر» و فردا بگوید « نخر». ⁉️در این مثال چطور؟ آیا برای لفظ «» یا «» اطلاق ایجاد شده است و اگر ایجاد شده است آیا اطلاق باقی مانده است؟ 5️⃣ متکلم بگوید « را اکرام کند» و من پیش خودم احساس می کنم که منظورش فقط است، چون غالب علماء، علمای به فقه هستند، و تعداد کمی از آنها علمای اخلاق و فلسفه هستند. 6️⃣ پدر بگوید « بخر» و من پیش خودم احساس کنم که شاید باید بخرم نه نان لواش، چون نانوایی سنگک هم نزدیک ما است و هم چند نانوایی سنگک وجود دارد. ⁉️آیا این که در خارج مقدار زیادی از یا کنار خانه ما زیاد هست، موجب می شود که بگوم مقصود متکلم از علمای، فقط فقهاء است؟ یا مقصود از نان، نان سنگک است؟ ⁉️به نظر شما آیا لفظ یا از جهت مطلق بودن یا نبود در این 3 مثال فرق می کند یا نه؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید-انصراف 👇انصراف بدوی و انصراف مستقر پاسخ سؤال: 1️⃣ گاهی قرینه خیلی قوی است بطوری که اصلا نمی گذارد برای کلام اطلاقی ایجاد شود یعنی می شود، مانند قرینه متصله (چه قرینه لفظی باشد و چه عقلی) نه اینکه اطلاق شکل بگیرد و قرینه بخواهد اطلاقی را که ایجاد شده است، خراب کند. مانند مثال 1 و2 . 2️⃣گاهی قرینه ضعیف تر است یعنی اطلاق شکل می¬گیرد و نمی توان مانع ایجاد اطلاق باشد، ولی بعد از اینکه اطلاق شکل گرفت، را می کند مانند قرینه منفصله یعنی اینجا لفظ مطلق انصراف پیدا می کند به آن موردی که قرینه بر آن وجود دارد، مانند مثال 3و4. 3️⃣ گاهی قرینه ضعیف تر است بطوریکه نه مانع انعقاد اطلاق می شود و نه می تواند اطلاقی را که شکل گرفته است خراب کند، فقط در این حد است که انسان ابتدائا فکر می کند که این قرینه می تواند اطلاق را خراب کند ولی بعد از توجه و دقت کردن می بیند که این قرینه خیلی ضعیف است و نمی تواند اطلاق را خراب کند، بنابراین انصرافی که در ابتدا پیدا می شود را (یعنی ابتدائی) می گوییم. پس این انصراف حجت نیست و باید به همان اطلاق تمسک کرد. ✅خلاصه اینکه اگر قرینه قوی باشد یا مانع انعقاد اطلاق است یا موجب انصراف لفظ مطلق به فرد خاصی می شود. ولی اگر منشاء انصراف، یک عامل خارجی باشد -مانند زیاد بودن مصادیق- انصراف رخ نمی دهد و مانع اطلاق نیست. به بیان دیگر موجب بلکه کثرت استعمالی موجب انصراف است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇تنافی مطلق و مقید مثال1️⃣ پدر به پسرش گفته یه برای میهمانی بخر. و بعدا گفته: نخر. ⁉️ 1- آیا پسر حق دارد بگوید که پدر یکبار کلی و بدون بندُ و بیل گفته بود « بخر» و قیدی نداشت و من هم زرنگی می کنم و به همان حرف بی قیدش گوش می کنم و لباس آستین کوتاه می خرم ؟ 2- یا اینکه حق ندارد به حرف مطلق پدر عمل کند چون این کلام دوم که گفته «آستین کوتاه نخر»، قید آن کلام اول می باشد فلذا نباید لباس آستین کوتاه بخرد؟ مثال2️⃣ مادر به پسرش گفته « بخر» و در کلام بعدی گفته « نخر». ⁉️ 1- آیا پسر حق دارد با تمسک به کلام اول بستنی گران بخرد، چون کلام اول کلی است و قیدی ندارد؟ 2- یا اینکه کلام دوم قرینه و قید کلام اول است و حق ندارد بستنی گران بخرد؟؟ مثال3️⃣ دکتر گفته «حتما باید شیر بخورید» و همین دکتر دفعه بعد گفته: «شیر کم چرب بخور». ⁉️ 1-آیا خوردن شیر پرچرب هم جایز است و کم چرب خوردن فقط بهتر است (یعنی مقید «شیرکم چرب» را حمل بر استحباب کند)؟ یا اینکه فقط باید شیر کم چرب بخورد (یعنی مطلق را حمل بر مقید کند) و پر چرب جایز نیست؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇تنافی مطلق و مقید ✅ در مثال هایی که زدیم دو کلام مطلق و مقید با هم دیگر منافات دارند. یعنی اگر بخواهیم ظاهر هر دو کلام (مطلق و مقید) را حفظ کنیم، همدیگر را تکذیب می کنند و نمی توان به هر دو عمل کرد. ⁉️حال چه کنیم، راه حل این تنافی چیست؟ 1️⃣به اطلاق تمسک نکنیم و در مطلق تصرف کنیم یعنی مطلق را حمل بر مقید کنیم و بگوییم فقط مقید (شیر کم چرب) را باید انجام دهد به طوری که اگر غیر از شیر کم چرب را بخورد، مخالفت با دکتر کرده. همچنین در مثال اول حق ندارد لباس آستین کوتاه بخرد، یا در مثال دوم حق ندارد بستنی گران بخرد. 2️⃣به اطلاق تمسک کنیم و در مقید تصرف کنیم. یعنی خوردن پرچرب جایز است و کم چرب بودن را نهایتا بگوییم بهتر (مستحب) است، ولی لازم نیست. همچنین در مثال اول حق دارد لباس آستین کوتاه بخرد و در مثال دوم حق دارد بستنی گران بخرد. نظر شما چیست؟ خودتان فکر کنید و به پیام بعدی نروید!! @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇تنافی مطلق و مقید 📣نظر علماء 🔹آیت الله سبحانی: 1- اگر وحدت حکم احراز نشود، اساسا تنافی وجود ندارد. مثلا اگر دلیلی بگوید از خواب بیدار شدی، آب نخور. و دلیل دیگر بگوید بعد از غذا آب سرد نخور. اینجا اساسا تنافی بین دو حکم نیست و اصلا هیچ ربطی به هم ندارند که بخواهیم آنها را بر همدیگر حمل کنیم، زیرا سبب این دو حکم با هم فرق دارد. (سبب یکی بیدار شدن از خواب است و سبب دیگری خوردن غذا است) 2- اگر وحدت حکم احراز شود، تنافی پیدا می شود که در اینجا مطلق را حمل بر مقید می کنیم نه اینکه مقید را حمل بر استحباب کنیم. مثلا اینکه گفته بخر و بعد گفته بستنی گران نخر، وحدت حکم احراز می شود و باید گفت مراد از مطلق ()، هر بستنی نیست، بلکه باید آن را حمل بر مقید کرد، یعنی فقط حق دارد که بستنی ارزان بخرد. 🔹آیت الله مظفر: 1- اگر مطلق و مقید در اثبات و نفی مختلف باشند یعنی یکی موجبه و یکی سالبه باشد 👈همیشه مطلق حمل بر مقید می شود. مانند: (لباس ) (لباس آستین کوتاه ) یا بستنی ) (بستنی گران ). پس حق ندارد لباس آستین کوتاه بخرد یا حق ندارد بستنی گران بخرد. 2- اگر اثبات و نفی (یعنی موجبه و سالبه بودن) در مطلق و مقید متفق باشد یعنی هر دو موجبه یا هر دو سالبه باشند. مانند «شیر » «شیر کم چرب » دو حالت دارد. 👈الف) اگر اطلاق بدلی باشد👈 مطلق را حمل بر مقید می کنیم. 👈اگر اطلاق شمولی باشد👈 اصلا تنافی وجود ندارد و نیاز نیست که در هیچکدام تصرف کرده و آنها را حمل کنیم. (نکته: البته بنابر مفهوم وصف تنافی وجود دارد ولی حجت نیست.) نکته: (آیت الله مظفر) همانطور که در اطلاق داریم مانند اطلاق «عالم»، در نیز مانند «إفعل» اطلاق داریم. منتهی اطلاق در مفرد، اطلاق است و اطلاق در جمله ها، اطلاق در است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-مجمل و مبین ⁉️اگر لفظ یا عبارتی مجمل بود چه باید کرد؟ ⁉️یا اگر عملی را معصوم علیه السلام انجام داد، و معنای آن عمل را نمی دانستیم، چه باید کرد؟ مثال1️⃣ بابای وحید وصیت کرده بود که نمازهای قضاش رو یه طلبه ای به اسم بخونه که تو حوزه¬ی سرکوچشون درس می خونه. وحید هم می ره داخل حوزه و می گه که با آقا کار داشتم. نگهبان حوزه هم می گه با کدوم آقا، ما اینجا چند تا آقا داریم. می گه نمی دونم بابام گفته آقا. تو این وصیت پدر پیش اومده و مقصود ایشون واضح نیست. اینجا چه باید کرد؟ مراد کدامیک از این ها می باشد؟ مثال 2️⃣ قرآن می فرماید: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا » و نمی دانیم مراد از و چیست؟ انگشتان است یا کف دست است یا ...؟ اینجا چه باید کرد؟ از کجای دست را باید قطع کرد؟ تعریف : لفظ یا فعلی که ظهور در معنا یا مراد خاصی ندارد برای همین ظن یا یقین به مراد گوینده یا فاعل پیدا نمی شود. اجمال لفظی یعنی معنای کلام روشن نباشد و اجمال فعلی یعنی وجه وقوع فعل مشخص نباشد، مثلا نمی دانیم جلسه استراحتی که امام علیه السلام در نماز انجام دادند، به جهت وجوب بوده یا استحباب. : مبین در مقابل مجمل می باشد، پس مبین یعنی لفظ یا فعلی که ظاهر یا نص در مقصود است و مراد معلوم باشد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-مجمل و مبین 👇اسباب اجمال لفظی 📣آیت الله مظفر: 1️⃣ اشتراک لفظی بدون وجود قرینه. مثلا در عبارت لفظ «مختار» هست که معلوم نیست اسم فاعل است یا اسم مفعول. 2️⃣ مجازیت. 3️⃣ معلوم نبودن مرجع ضمیر. 4️⃣اختلال ترکیب. 5️⃣وجود چیزی که می تواند قرینه بر مراد باشد. 6️⃣ متکلم در مقام اهمال یا اجمال باشد. 📣آیت الله سبحانی: 1️⃣ اجمال مفردات. مانند «ید» در آیه سرقت «السارق و السارقة فاقطعوا أیدهما» که نمی دانیم منظور از «ید و دست» در این آیه چه مقدار است، فقط انگشتان یا کف دست یا ...؟ 2️⃣اجمال در متعلق حکم محذوف. در همه مواردی که حکم به اعیان خارجیه مانند میته و خمر و ... تعلق بگیرد مثلا می فرماید «حُرِّمَت علیکم المیتَة...». که نمی دانیم متعلق حکم حرمت چیست؟ آیا خوردن میته حرام است یا خریدن آن حرام است یا هر نفعی از آن حرام است؟ 3️⃣ مردد بودن کلام بین ادعاء و حقیقت. مانند «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب» که نمی دانیم اگر نماز بدون سوره فاتحه خوانده شود اصلا و حقیقتا نماز نیست یا اینکه نماز هست و فقط ادعا شده که نماز نیست و نهایتا نماز صحیح نیست. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل مباحث ملازمات عقلیه ✅گفتیم در علم اصول از قواعدی بحث می کنیم که هنگام اجتهاد و استنباط حکم شرعی از ادله، باید از آن قواعد استفاده کرد، که این قواعد سه دسته می¬باشند. {البته یک بحث مقدماتی هم داشتیم. اما بحث های اصلی 3 فصل بود.} 1️⃣ بعضی از این قواعد در جایی استفاده می¬شود که دلیل وجود دارد و دلیل دیگری معارض آن است. 2️⃣ بعضی از این قواعد در جایی استفاده می¬شود که دلیل وجود دارد و دلیل دیگری معارض آن نیست. 3️⃣ بعض از این قواعد در جایی استفاده می¬شود که اصلا دلیل نداریم. در مورد فصل اول که دلیل وجود دارد و معارض هم ندارد گفتیم دو نوع ادله وجود دارد: 👈1ادله لفظی 👈2 ادله بحث ادله لفظی به پایان رسید و حال نوبت به بحث ادله رسیده است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل مثال 1️⃣ 🔹نزدیک چهارشنبه سوری بود که به یکی از بچه های محله گفتم: ترقه بازی خصوصا این دینامیت و تی ان تی و ... رو تو این آخری سالیه بذارید کنار. 🔸با بی ادبی می گفت چیه؟! حتما اینا هم در موردش آیه و روایت داریم؟! ول کنید دیگه! 1000 سال پیش که اینها نبوده، پس نمی تونید بگید پیامبر فرموده دینامیت و ترقه حرومه!! 😱 🔹بهش گفتم مگه قراره همه چی رو بگن؟! همین که فهمید چیزی قطعا ضرر داره، یا خطر زیادی داره، حرومه دیگه! 🔸 گفت کیلو چنده! اتفاقا من می گه اینا خیلی هم خوبن. 🔹 منم بهش گفتم ... . مثال 2️⃣ 🔸برادرم می گفت باید تو سفر هم نماز رو کامل خوند. 🔹می گفتم آخه چرا؟ رو چه حسابی می گی، مگه رفتی آیات و روایات رو ببینی؟! مگر اصلا عربی متوجه می شی، مگه فقه و اصول و علوم برداشت از قرآن و روایات رو بلدی؟ 🔸می گفت همه چی رو که نباید به آدم بگن. مگه ما بچه ایم؟! آدم باید رو به کار بندازه. می گه خدا همه جا همون خداست و من هم همه جا همین آدمم، چرا باید تو شهرهای دیگه ناقص بخونم؟ اینکه می بینی گفتن شکسته بخونی برای اینکه 1000 سال پیش وقتی می خواستن 20 کلیومتر برن چند ساعت تو مسیر بودن ولی الآن نیم ساعته می رسی؟ 🔹می گفتم مگه ملاکه؟ مگه اصلا شما می تونه متوجه بشه که حکمت احکام چیه؟ بگو ببینم چرا نماز صبح باید دو رکعت و بلند خوند ولی ظهر و عصر رو آروم و 4 رکعت؟ @Qabasat