🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_تجری
👈👈تجری👉👉
معلوم است که اگر کسی قطع داشته باشد که کاری گناه است و انجام دهد و واقعا هم گناه باشد، مستحق عقاب است ولی اگر #جهل_مرکب داشت یعنی فکر می کرد گناه است و انجام داد ولی بعد فهمید که گناه نبوده، آیا مستحق عقاب هست یا نه؟
مثال1
🔹جوانی شرابی خرید و خورد، ولی مست نشد، وقتی ظرف شراب را نگاه کرد دید اصلا شراب نبوده بلکه نوشیدنی حلال بوده و اشتباه خریده. آیا این جوان گناه کرده یا نه؟
آیا به خاطر اینکه به نیت شراب خریده و قصد گناه داشته بگوییم گناه کرده است؟
یا به خاطر اینکه نوشیدنی حلالی -مثل ماء الشعیر- خورده بود گناه نکرده است؟
آیا این جوان مستحق عقاب هست یا نه؟ عقل شما چه می گوید؟
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_تجری
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_تجری
مثال2
🔹چوپانی بدون همسایه اش راضی باشد یکی از گوسفندان او را ذبح می کند و خودش و میهمانانش می خوردن و هر چی دوستش به او می گفت راضی نیستم و حرام است، می گفت حرام خوش مزه تر است.
ولی وقتی مهمانی تمام شد، می فهمد که یکی از گوسفندان خودش را ذبح کرده و خورده اند.
❓آیا این کار او حرام است یا حرام نیست؟
⁉️همچنین اگر کسی فکر می کرده که چیزی واجب است و آن را ترک کند و بعد از ترک کردن بفهمد که واجب نبوده، آیا گناهی رخ داده و مستحق عقاب هست یا نه؟
نظر شما چیست؟
✅نام اصطلاحی این بحث #تجری است. یعنی جرأت پیدا کردن بر گناه.
#معصیت یعنی اینکه انسان یقین دارد فلان عمل حرام است و انجام می دهد و در واقع نیز حرام بوده مثلا می داند شراب است، می خورد و واقعا هم شراب می باشد.
ولی در تجری یقین دارد که فلان عمل حرام است و انجام می دهد ولی در واقع حرام نبوده. بعدا می فمهد شراب نبوده.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_تجری
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_تجری
👈ربط بحث تجری به قطع:
در این بحث می خواهیم ببینیم
1️⃣ آیا مخالفت با قطع مطلقا حرام است (چه قطع مطابق با واقع باشد و چه مخالف با واقع)
2️⃣یا اینکه مخالفت با قطع فقط در جاییکه قطع مطابق با واقع باشد، حرام است؟
جاییکه قطع مطابق با واقع باشد،- مثلا واقعا هم خمر بوده که اینجا معصیت است- می دانیم گناه است ولی اگر قطع او مخالف با واقع و لوح مفحوظ باشد و شخص فقط با قطع خود مخالفت کند، آیا باز هم حرام است؟
📣نظر علماء
آیت الله سبحانی: تجری استحقاق عقاب ندارد چون در واقع کار حرامی نکرده و مثلا آب خورده، هر چند فکر می کرده که حرام و شراب است. و نهایتا در تجری معلوم می شود که انسان متجری ضعف ایمان داشته که ضعف ایمان نیز مستحق سرزنش است، نه عقاب.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_تجری
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_انواع_قطع
👈👈تقسیم قطع به طریقی و موضوعی👉👉
فرق این مثال ها در چیست؟
فرق «الخمر حرام» با «الخمر المقطوع حرامٌ» در چیست؟
فرق «القمار حرامٌ» با «القمار المقطوع حرامٌ» در چیست؟
همانطور که معلوم است در «#القمار_المقطوع حرامٌ» یا «الخمر المقطوع حرامٌ» قمار یا خمر به تنهایی موضوع حکم نمی باشد، بلکه خمر مقطوع یا قمار مقطوع موضوع حکم می باشند، یعنی قطع در موضوع آن قید می باشد، به عبارتی #قطع_در_موضوع اخذ شده است.
ولی در «خمر حرام» یا در «#قمار حرام» خود خمر و قمار موضوع حکم می باشد و قطع قید آن نمی باشد، یعنی فقط خود خمر و قمار موضوع حکم حرمت می باشند و قطع در موضوع آنها اخذ نشده است. نهایتا قطع و علم طریق به واقع است یعنی موجب تنجز و تعذیر است.
یعنی اگر علم یافت که این مایع خمر است یا این عمل قمار است، حرمت در حق او منجز شده و باید ترک کند و اگر انجام داد، مستحق عقاب است و همچنین اگر قطع پیدا کرد که خمر یا قمار نیست و فکر می کرد که آب است یا یک بازی حلال است، و آن را انجام داد، عذر دارد و فردای قیامت می گوید خدایا من یقین داشتم که حلال است و همین قطع او معذر است.
خلاصه اینکه قطع گاهی قید و دخیل در موضوع حکم است، که به آن #قطع_موضوعی می گوییم و گاهی قطع قید نیست و صرفا طریق به واقع و موجب تنجز و تعذیر واقع می شود که به آن #قطع_طریقی می گوییم.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_انواع_قطع
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_انواع_قطع
👈👈تقسیم قطع به طریقی و موضوعی👉👉
🔹ویژگی قطع طریقی و قطع موضوعی
🔸قطعی طریقی مطلقا حجت است و شارع هم در آن تصرف نمی کند.
🔸ولی قطع موضوعی از آنجا که قطع داخل در موضوع است و هر مقنِّنی حق دارد که در موضوع حکم خود تصرف کند، لذا گاهی می فرماید مطلق قطع موضوعی حجت است و گاهی می فرماید فقط قطعی که از اسباب عادی حاصل شود، حجت است.
👈مثلا شارع فرموده که علم و قطع شاهد و بینه اگر از روی حس (دیدن و شنیدن و ...) باشد، قاضی می تواند بر اساس آن حکم کند ولی اگر علم و قطع شاهد و بینه از روی حدس باشد، قاضی حق ندارد بر اساس آن حکم کند.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_قطع_انواع_قطع
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع
👈👈علم_اجمالی👉👉
مثال1:
🔸دخترم نمی دانست از درس هشت باید بنویسد یا از درس نه؟
🔹پسرم بهش گفتم خوب هیچکدام رو ننویس و فراد راستش رو به معلم بگو که نمی دانستم از روی کدام درس باید بنویسم.
🔸دخترم گفت نمی شه که! آخه می دونم به ما تکلیف داده ولی نمی دونم کدوم درس هست.
🔹مپسرم گفت: خوب فرقی نمی کنه که یکیش رو بنویس.
🔸گفت خوب اگر تکلیف اون یکی درس باشه چیکار کنم؟! فردا جریمم می کنه. تنها راهش اینکه از روی هر دو درس بنویسم.
🔹پسرم می گفت دیگه سخت نگیر، یکیش رو بنویسی کافیه.
دخترم می داند تکلیفی دارد ولی نمی داند تکلیفش دقیقا کدام است، این نوع علم، در علم اصول، علم اجمالی می گویند. علم اجمالی یعنی علم به اصل تکلیف دارد، ولی نسبت به فرد آن علم ندارد و مردد است.
مثال2:
🔸سر سفره بودیم که عمه¬ی ما گوشت نخورد.
🔹بابای ما هم پرسید چرا نمی خوری؟
🔸گفت هیچی؟ بعد که کلی اصرار کرد گفت هیچی شنیدم یکی از قصابی های تهران دین و ایمان نداره و ذبح شرعی نمی کنه، منم از اون موقع احتیاط می کنم و گوشت نمی خورم.
🔹بابای ما شاکی شد و گفت احتیاط چی چی؟! اینطور که نمی شه زندگی کرد، سنگ روی سنگ بند نمی شه. اینجا احتیاط لازم نیست.
🔸عمه ما گفت اگر دو لیوان باشه که می دونی یکش نجس هست و یکیش پاک ازش می خوری؟
🔹بابام گفت نه.
🔸عمه ما هم گفت چه فرقی داره، نجس نجس است دیگه، چه بین دو لیوان شک داشته باشیم و چه بین ده هزار تا مغازه؟!
✅عمه و بابا دارن با هم بحث اصولی می کنند و خودشون هم خبر ندارن. به نظر شما حق با عمه است یا با بابا؟ اصول می خوانیم تا بتوانیم این بحث را دقیق متوجه شویم.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_علم_اجمالی
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع
👈👈علم_اجمالی👉👉
علم دو قسم دارد: 1️⃣ علم تفصیلی 2️⃣ علم اجمالی
1️⃣ علم تفصیلی مثل اینکه انسان می داند قطره ی خونی در این لیوان معین افتاده.
2️⃣علم اجمالی مثل اینکه می داند قطره ی خونی افتاده ولی نمی داند که در کدامیک از این دو لیوان افتاده.
✅بحث این است که آیا علم اجمالی نیز مانند علم تفصیلی می باشد یا نه؟
آیا علم اجمالی مانند علم تفصیلی منجز است و تکلیف را بر عهده می آورد و همچنین اگر کسی علم به تکلیف داشت، اگر به علم اجمالی خود عمل کرد، آیا تکلیف از گردن او ساقط می شود یا نه؟
پس در دو جهت از علم اجمالی بحث می کنیم که شبیه علم تفصیلی هست یا نه؟
1- منجزیت؛ یعنی آیا علم اجمالی تکلیف آور می باشد؟
2-آیا علم اجمالی موجب ساقط شدن تکلیف می باشد (تکلیف بر)؟
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_علم_اجمالی
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع
👈👈علم_اجمالی👉👉
جهات بحث از علم اجمالی:
1️⃣ #منجزیت؛
یعنی آیا علم اجمالی تکلیف آور می باشد؟
به عبارتی آیا علم اجمالی منجز تکلیف می باشد یا نه؟
یعنی اگر علم اجمالی به وجوب چیزی داشتیم باید آن را انجام داد یا اگر علم اجمالی به نجاست یا حرمت چیزی داشتیم باید از آن اجنتاب کرد یا نه؟
ما می دانیم که علم تفصیلی بر عهده ما تکلیف می آورد (مثلا یقین دارم این لیوان شراب می باشد، پس باید از آن اجتناب کنم)، ولی آیا علم اجمالی نیز مانند علم تفصیلی تکلیف ساز هست (مثلا می دانم یکی از این دو لیوان، شراب است، آیا باید از هر دو یا یکی اجتناب کنم)؟
📣آیت الله سبحانی:
علم اجمالی منجز تکلیف می باشد، پس باید از هر دو مورد اجتناب کند و درجایی نیز که می داند واجبی بر عهده او می باشد ولی نمی داند کدامیک از چند عمل بر عهده اوست، باید همه-ی موارد محتمل را به جا بیاورد.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_علم_اجمالی
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_قطع
👈👈علم_اجمالی👉👉
جهت2️⃣ آیا علم اجمالی #مسقط_تکلیف می باشد(تکلیف بر)؟
به عبارتی آیا علم اجمالی معذِّر می باشد یا نه؟ یعنی اگر تکلیفی بر عهده باشد بدون اینکه علم تفصیلی یا اماره را کسب کنیم، با احتیاط کردن بر اساس علم اجمالی تکلیف از ما ساقط می شود؟
مثلا می دانیم که نماز بر عهده ما می باشد ولی نمی دانیم قبله در کدام سمت می باشد، آیا می توان فقط به علم اجمالی عمل کرد و به هر 4 طرف نماز خواند تا نماز از گردن ما ساقط شود؟
📣آیت الله سبحانی می فرماید چند صورت وجود دارد که در همه صور عمل کردن به علم اجمالی کافیست و دیگر لازم نیست که علم تفصیلی پیدا کند.
ایشان می فرماید چه در امور توصلی و چه در امور تعبدی (چه عمل به علم اجمالی مستلزم تکرار باشد مانند نماز خواندن به چهار طرف و مستلزم تکرار نباشد) عمل به علم اجمالی کافیست.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_علم_اجمالی
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
مقدماتی در مورد قطع و علم اجمالی گفتیم و حال نوبت رسیده است که مقدماتی در مورد #ظن عرض کنیم.
👈👈نکاتی در مورد ظن👉👉
👈#فرق_اماره (ظن معتبر) با #اصل_عملی👉
#اماره، کاشف از واقع است یعنی به مناط کشف از واقع حجت شده است ولی #اصل_عملی کاشفیت از واقع ندارد و فقط مرجع در هنگام تحیر است.
👈ملاک اثبات حجیت اماره (ظن معتبر)👉
اصل اولیه در #ظن، #عدم_حجیت است مگر اینکه علم به حجیت ظنی داشته باشیم. پس ملاک اثبات حجیت امارات علم است و تا دلیل قطعی، موجود نباشد نمی توان به حجیت اماره ای حکم کرد.
👈جایگاه حجیت امارات👉
#امارات مطلقا حجتند یعنی هم در صورت #انفتاح_باب_علم (یعنی مکلف می تواند به معصوم علیهم السلام رجوع کند و علم به دست بیاورد) و هم در صورت #انسداد_باب_علم (یعنی مکلف نمی تواند به معصوم رجوع کند).
🔹پس اگر امام معصوم علیه السلام قابل دسترسی است شخص می تواند به ظنی که دارد عمل کند بدون اینکه با پرسیدن از امام علم به دست آورد.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
👈انواع انسداد: کبیر و صغیر👉
#انسداد_کبیر، انسداد باب علم به احکام شرعی در مورد تمام احکام است؛ هم از جهت روایات و هم از جهت غیر روایات.
#انسداد_صغیر، انسداد باب علم، در خصوص روایاتی است که در دست ما بوده و اجمالا می دانیم برخی از آنها ما را به واقع می رساند پس به مواردی که مفید ظن می باشند مثل «خبر واحد» اکتفا می کنیم.
👈انواع ظن: خاص و مطلق👉
#ظن_خاص (طریق علمی): ظنونی که دلیل قطعی -به غیر از دلیل انسداد کبیر- بر حجیت آن به طور خاص قائم شده.
#ظن_مطلق: ظنونی که دلیل حجیتشان دلیل انسداد کبیر باشد. و فقط درصورتی حجت است که باب علم و علمی (طریق علمی) بسته باشد.
👈مقدمات دلیل انسداد👉
1️⃣بعد از ائمه علیهم السلام باب علم و علمی در اکثر ابواب فقه بسته است.
2️⃣امتثال احکام واقعی که اجمالا می دانیم لازم است.
3️⃣راه فراغ ذمه نه تقلید از شخص انفتاحی است و نه احتیاط و نه اجرای اصل عملی، مثلا اگر انسان بخواهد همیشه احتیاط کند، عسر و حرج دارد و سخت است، لذا می دانیم که احتیاط واجب نیست.
4️⃣عمل به ظن در جایی جایز است که به طرف راجح آن عمل شود نه به طرف مرجوح.
✅خلاصه: اجمالا می دانیم احکامی هست و راه فهم واقع آنها ممکن نیست، احتیاط هم نمی توان کرد چون سخت است، پس تنها راه این است که به ظن عمل کنیم، پس مطلق ظنون حجت هستند.
📣نظر علماء در مورد مطلق ظنون و دلیل انسداد
آیت الله مظفر دلیل انسداد را قبول ندارند.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
👈👈امکان و اثبات امارات👉👉
🔹بحث قبلی در مورد علم و قطع بود که گفتیم قطع به خودی خود حجت است و اگر کسی به مطلبی قطع داشت می تواند به همان عمل کند.
❓حال بحث در این است که آیا ظن نیز حجت است یا نه؟
مثلا اگر انسان به واسطه¬ی حدیثی به مطلبی ظن و گمان پیدا کند که چیزی واجب است، آیا بر او واجب است که به این حدیث عمل کند یا اینکه نباید یا لازم نیست به این ظن و گمان خودش عمل کند؟
✅ظن فی نفسه حجت نیست و برای حجت شدنش نیاز به دلیل وجود دارد.
🔻حال اینجا چند بحث کلی وجود دارد.
1️⃣ #امکان_تعبد_به_ظن (تصحیح جعل اماره) 👉👉
یعنی آیا اساسا امکان دارد که خداوند ظن را حجت قرار دهد یا اینکه محال است که خداوند ظن را حجت قرار دهد؟
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
👈👈امکان و اثبات امارات👉👉
📣نظر علماء
1️⃣بعضی گفته اند اینکه خداوند بخواهد ظن را حجت قرار دهد، محال وقوعی است. زیرا اگر خداوند ظن را حجت قرار دهد و انسان به ظن عمل کند و ظن نیز اشتباه باشد و ما را به واقع نرساند، باعث می شود که مصلحت مهمی از دست انسان برود یا دچار مفسده¬ی مهمی شود، اینکه خداوند باعث شود مصلحتی از دست انسان برود یا مرتکب مفسده ای بشود، قبیح است و قبیح از خداوند حکیم محال است.
2️⃣اصولیون گفته اند: امکان تعبد به ظن وجود دارد و «أدلّ الدلیل علی أمکانه، وقوعه» می باشد یعنی بهترین دلیل بر اینکه امکان تعبد به ظن وجود دارد این است که می بینیم خداوند عمل به ظن و اماره را در مواردی حجت می داند مانند عمل به خبر واحد که با اینکه ظن آور است ولی خداوند عمل کردن به آن را حجت می داند.
🔹آیت الله مظفر در این مورد می فرماید: درست است که عمل به اماره گاهی موجب تفویت مصلحت واقعی می شود ولی شارع به خاطر مصلحتی که در تسهیل و آسانگیری وجود دارد اماره را حجت کرده تا زندگی مردم برای دستیابی به احکام واقعی دچار مشقت نشود.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
👈👈امکان و اثبات امارات👉👉
2️⃣ #وقوع_و_دلیل_بر_تعبد_به_ظن👉👉
در بحث قبل گفتیم امکان دارد خداوند ظن را حجت قرار دهد و این قضیه محال نیست، حال می گوییم آیا دلیلی نیز بر حجیت ظن وجود دارد یا خیر؟
در بحث های آتی مواردی از ظنون را می شماریم که دلیل بر حجیت آنها و اینکه خداوند آن ظنون را حجت قرار داده، وجود دارد مانند خبر واحد.
و مواردی نیز وجود دارند که می دانیم خداوند آنها را باطل می داند مانند قیاس کردن.
❓ولی لازم است بحث کنیم در مواردی که دلیل بر حجیت یا عدم حجیت ظن وجود ندارد، آن ظن حجت است یا نه؟
📣علمای اصول فرموده اند اصل در ظنون عدم حجیت است پس اگر موردی را شک داشتیم که حجت است یا نه، می گوییم حجت نیست.
3️⃣ #مصادیق_ظنون_و_امارات 👉👉
تا به اینجا گفتیم تعبد به ظن امکان دارد و واقع هم شده است و حال نوبت بررسی این است که چه مواردی دلیل بر حجیت آنها وجود دارد و اینکه آیا این ادله تمام می باشند یا نه.
✅مواردی وجود دارد که روزهای آینده عرض می کنیم همچون حجیت ظواهر قرآن، حجیت فعل و سیره معصوم علیه السلام و دیگر موارد
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_مقدمات_ظن
گفتیم هنگام توجه به حکم شرعی نسبت به امور مختلف، یا قطع به حکم آن پیدا می کنیم یا ظن پیدا می کنیم و یا شک پیدا می کنیم. بحث ما در این قسمت در مورد ظن به حکم است که مباحث مقدماتی ظن را مطرح کردیم و حال نوبت به این رسیده است که کدام ظنون حجت می باشند. اولی بحثی که می خواهیم ببینیم حجت است یا نه، ظواهر قرآن می باشد.
احتجاج به کلام هر گوینده¬ای متوقف بر چهار امر می باشد:
1️⃣ثبوت صدور آن کلام از متکلم. یعنی بدانیم که این کلام از همان متکلم صادر شده است.
2️⃣ثبوت جهت صدور کلام. یعنی اثبات شود که در صدد مراد واقعی خود بوده، نه اینکه در مقام شوخی یا توریه یا دیگر امور بوده باشد.
3️⃣ثبوت ظهور مفرادت و جمله های کلام. یعنی معنای تک تک مفردات و جمله ها معلوم باشد.
4️⃣حجیت ظهور کلام متکلم.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_ظواهر_قرآن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_ظواهر_قرآن
امر 1️⃣ نسبت به قرآن به واسطه تواتر قطعی است و می دانیم که از خداوند صادر شده است.
امر 2️⃣ نیز به ضرورت ثابت است و می دانیم که خداوند در مقام توریه یا شوخی نبوده.
امر 3️⃣ نیز به واسطه علائم حقیقت (مانند تبادر، صحت حمل و سلب، و اطراد) ثابت است و معنای مفردات و مرکبات قرآن معلوم است.
فقط امر 4️⃣ مورد اختلاف می باشد که اخباریون می گویند ظاهر قرآن برای مردم حجت نیست و فقط برای اهل بیت علیهم السلام حجت می باشد ولی ما اصولیون می گوییم ازآنجاکه قرآن کتاب هدایت و برنامه ی سعادت انسان هاست، پس برای همه مردم حجت است.
و دلیل اینکه قرآن از جهت دلالت، ظنی است نه قطعی این می باشد که در قرآن محکم و متشابه، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ و مطلق و مقید و ... نیز وجود دارد.
📣نظر علماء در مورد ظواهر قرآن
آیت الله مظفر و آیت الله سبحانی: ظواهر قرآن نیز حجت می باشند.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_ظواهر_قرآن
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_
👈توضیحی در مورد نسخ👉
#نسخ یعنی برداشتن احکام تکلیفی یا وضعیِ ثابت شرعی که شارع آن را جعل نموده بوده.
پس فرق #نسخ با #تخصیص این است که #نسخ #زمان_حکم را معلوم می کند و می گوید که زمان حکم تا فلان زمان بوده ولی #تخصیص_افراد را تغییر می دهد. یعنی نسخ دایره زمانی حکم را ضیق می کند و تخصیص دایره افراد حکم را ضیق می کند. همچنین نسخ، آنچه را که ثابت است محو می کند ولی تخصیص آنچه را که مراد واقعی است روشن می کند.
✅نسخ فقط در امور شرعی است که علماء بر وجود نسخ در قرآن اجماع دارند ولی در امور تکوینی نسخ وجود ندارد.
✅نکته: در صورت #شک در اینکه آیه ای نسخ شده است یا نه، #اصل_عدم_نسخ است. زیرا تنها با دلیل قطعی می توان حکم به نسخ نمود.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_نسخ
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_سنت
بحث در این بود که کدامیک از مواردی که ظن آور است، حجت است.
اولین موردی که بررسی کردیم و گفتیم حجت است، ظواهر قرآن بود، حال می خواهیم ببینیم که آیا #سنت حجت است یا نه؟
مثال1:
با خانمم بحثمون شد بود و ایشون از یه روایت استفاده می کرد و می گفت که فلان چیز حرام است.
من هم می گفتم مگر می شه به هر روایتی استدلال کرد؟ اصلا سندش رو بررسی کردی؟ باید سندش رو بررسی کرد، باید معناش رو خوب بررسی کرد. اصلا مگر روایات حجت هستند؟ علم اصول می خوانیم تا ببینیم آیا روایات حجت هستند و می توان به آنها استدلال کرد؟ به چه روایتی می توان استدلال کرد.
مثال2
دو نفر از طلاب عزیز پایه¬ی سه با هم بحث می کردن و یکی از اونها می گفت لخت شدن برای سینه زنی حرومه. دیگری می گفت چرا؟ می گفت چون تا بحال کسی ندیده اهل بیت علیهم السلام برای سینه زنی لخت بشن. و هر کاری هم که معصوم ترکش کنه معلومه که حرومه. اون یکی هم می گفت خوب معصوم علیه السلام از ماشین هم استفاده نکردن، پس ماشین سوار شدن هم حرام است؟
⁉️ به نظر شما اگر معصوم علیه السلام کاری را ترک کرد، معنایش این است که آن کار حرام است؟؟
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_سنت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_سنت
علم اصول می خوانیم تا ببینیم آیا سنت اهل بیت علیهم السلام حجت است یا نه؟ و سنت هم شامل 3 مورد هست. 1️⃣ #فعل معصوم علیه السلام 2️⃣ #تقریر معصوم علیه السلام 3️⃣ #قول معصوم علیه اسلام.
اول: #فعل معصوم علیه السلام
منظور از فعل معصوم علیه السلام فقط انجام کار نیست بلکه ترک کار نیز مد نظر است؟ می خواهیم ببینیم اگر معصوم علیه السلام کاری انجام داد آیا ظهور در وجوب یا استحباب دارد یا نه؟ یا اگر معصوم علیه السلام کاری را ترک کرد ظهور در حرمت یا کراهت دارد یا نه؟
📣نظر علماء
آیت الله مظفر:
🔹فعل صادر از معصوم علیه السلام، نهایتا بر اباحه فعل دلالت دارد، ولی دلالتی بر استحباب یا وجوب ندارد.
🔸ترک معصوم، حداقل بر واجب نبودن، آن فعل دلالت دارد.
🔹اگر بدانیم فعلی بر معصوم واجب یا مستحب یا ... است، تا زمانی که قرینه ای بر اختصاص این حکم برای معصوم نداشته باشیم، آن حکم برای ما نیز ثابت است.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_سنت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_سنت
'گفتیم علم اصول می خوانیم تا ببینیم آیا سنت اهل بیت علیهم السلام حجت است و می توانیم به آن استناد کنیم یا اینکه حجت نیست؟
و گفتیم سنت شامل 3 مورد هست. 1️⃣ #فعل معصوم علیه السلام 2️⃣ #تقریر معصوم علیه السلام 3️⃣ #قول معصوم علیه اسلام.
مورد اول را توضیح دادیم، حال نوبت به مورد دوم رسیده است.
2️⃣ #تقریر معصوم علیه السلام
🔸مثال1:
شاگرد داشت در مقابل چشم استادش نجاری می کرد و میز مطالعه درست می کرد و استاد هم سکوت کرد و هیچ چیزی در مقابل نحوه درست کردن این شاگرد نگفت، آیا این سکوت استاد نشانه عملکرد درست آن شاگرد هست یا نه؟
نظرتان چیست؟
🔸مثال2:
شخصی گوسفند پیامبر را بدون اجازه ایشان فروخت و ایشان در مقابل این کار سکوت کردن، آیا می توان نتیجه گرفت که اگر کسی فضولی کرد و مال دیگری را بدون اجازه او فروخت، این معامله هم صحیح است و لازم نیست که حتما خود مالک معامله کند؟
پاسخ این سوال در علم اصول در بحث تقریر مطرح شده است.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_سنت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_سنت
🔹تعریف تقریر
تقریر معصوم یعنی کاری یا سخنی از کسی در محضر معصوم علیه السلام رخ دهد و معصوم در مقابل این کار یا سخن او #سکوت می کند که با این سکوت کار یا سخن او را #تقریر و تأیید می کند و نشانه رضایت معصوم است و می توانیم با آن حکم شرعی را کشف کرد.
🔹شرط حجیت تقریر
تقریر با وجود #3_شرط حجت است: 1-توجه معصوم علیه السلام به او. 2- وسعت وقت برای بیان. 3- عدم مانع برای بیان مانند تقیه یا ... .
🔹میزان #دلالت_تقریر؟؟
1️⃣جاییکه احتمال حرمت فعل وجود دارد، تقریر معصوم دال بر جواز فعل است.
مثلا کسی فرزندش را جلوی معصوم تنبیه کند و معصوم سکوت کند، می فهمیم که این کار حرام نیست.
2️⃣جاییکه فعل، عبادت یا معامله باشد، تقریر معصوم بر مشروعیت آن عبادت یا معامله دلالت می کند.
مانند همان مثال فروختن گوسفند پیامبر صلی الله علیه و آله.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_سنت
@Qabasat
از همه عزیزان به خاطر وقفه ی پیش آمده عذرخواهم.
و طلب دعا برای توفیق ادامه مسیر دارم.
یاعلی مدد
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_سنت
گفتیم سنت شامل 3 مورد هست. 1️⃣ #فعل معصوم علیه السلام 2️⃣ #تقریر معصوم علیه السلام 3️⃣ #قول معصوم علیه اسلام.
نوبت به مورد سوم رسیده است.
3️⃣ #قول معصوم علیه السلام (یعنی #خبر)
🔸آیا اگر یک نفر یا دو نفر از چیزی خبر بدهند، ما به گفته آنها اعتماد می کنیم و برای ما علم پیدا می شود یا اینکه از چند نفر دیگر هم می پرسیم؟
🔸حال اگر 20 نفر از مطلبی خبر دهند، برای ما اعتماد حاصل می شود و به آن مطلب علم پیدا می کنیم یا نه؟
🔸آیا بین تعداد خبردهنده ها فرق است؟ بین عادل و غیر عادل بودن آنها چطور؟ بین دقیق بودن آنها چطور؟
همین سوال هم نسبت به اخباری است که از ائمه علیهم السلام نقل شده است؟ گاهی یک نفر خبری را از ائمه گفته اند و گاهی جمع زیادی خبری را نقل کرده اند؟ آیا می توان به حرف آنها اعتماد کرد؟
برای اینکه پاسخ این سؤالات معلوم شود علما در علم اصول خبر را به دو قسم تقسیم کرده و هر کدام را بررسی کرده اند.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_سنت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_سنت
🔸اقسام خبر
🔹1 #خبر_متواتر
خبر جماعتی که خود خبر، موجب علم به درستی خودش است و باعث اطمینان شود و جایی برای شک باقی نماند. مثل اینکه راویان زیادی از واقعه غدیر خبر داده اند و حدیث غدیر، متواتر است.
پس شرطش این است که تعداد راویان طوری باشد که عادتا احتمال خطا و همچنین توافقشان بر کذب، ممکن نباشد.
خبر متواتر حجت است و اختلافی در حجیت آن وجود ندارد.
🔹 2 #خبر_واحد
خبر واحد خبری است که یک یا چند راوی آن خبر را برای ما نقل کرده اند که نهایتا موظب ظن و گمان می شود، ولی علم یا اطمینان نمی آورد که این خبر را معصوم علیه السلام گفته باشد.
در حجیت خبر واحد اختلاف است.
📣نظر علماء
🔸آیت الله مظفر: خبر واحد حجت است و ادله آن عبارتند از: آیه نباء، آیه نفر، روایات، اجماع و بنای عقلاء.
🔸آیت الله سبحانی: خبر واحد حجت است و ادله آن عبارتند از: اخبار متواتر، اجماع، بنای عقلاء.
پس فرق این دو عالم در این شد که آیت الله مظفر برای اثبات حجیت خبر واحد، از قرآن نیز استفاده کردن ولی آیت الله سبحانی به قرآن استناد نکردن.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_سنت
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_اجماع
👈👈#اجماع 👉👉
بحث ما در مورد مواردی بود که می توانند در استنباط حکم شرعی واقع شوند، قرآن و سنت بررسی شد و حال نوبت به #اجماع رسید.
می خواهیم ببینم آیا اجماع یک دلیل شرعی هست یا نه؟ یعنی اگر در مورد مسئله¬ای چه از قرآن و چه از روایات دلیلی پیدا نکردیم، حتی عقل هم نظری نداشت، به صرف اینکه علمای اسلام روی یک مطلب اتفاق نظر دارند، می توان گفت که همین حکم اسلامی است، به طوری که اگر علماء گفته بودن مطلبی واجب است، بر ما واجب شود و اگر گفته بودن حرام است بر ما حرام شود؟ نظر شما چیست؟
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_اجماع
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_اجماع
🔸یه بار یه دانشجوی عزیزی می گفت مگه شما نمی گید که #اجماع حجته؟
🔹گفتم چرا!
🔸گفت پس چرا اهل سنت می گن که مردم اجماع کردن بر خلافت ابوبکر، شما نمی پذیرید؟
🔹پیش خودم گفتم بذار تو جواب دادن از خودش هم استفاده کنم تا بهتر قبول کنه.
گفتم اولا #اجماع یعنی #اتفاق_نظر_همه، ولی اونها چند نفر بودن؟
🔸گفت چهار پنج نفر.
🔹ثانیا: منظور از اجماع، #اجماع_علماء است، آیا اونها عالم به دین بودند یا اینکه از صحابه و مردم بودند؟ گفت صحابه بودند، فکر نمی کنم عالم بوده باشن.
👈ثالثا: اجماعی حجت است که #قول_معصوم رو #کشف کنه، نه اینکه مقابل قول معصوم باشه، و معصومین هم چه پیامبر و چه امامان، بارها گفته اند که امام و حاکم بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام می باشه.
👈 رابعا: اجماع در بحث #احکام و فروعات دین حجت است، نه در مسائل اعتقادی و اصول دین.
بعدش هم گفتم در مورد اون احکامی که گفتی: اولا دلیل اینها یا اجماع نیست یا اینکه ادله دیگری هم دارند.
بعدش هم خدا رو شکر کردم که تونستم با بحث اصولی هم یه شبه امامت رو از یه جوون برطرف کنم و هم بتونم از احکام دفاع کنم.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_اجماع
@Qabasat
🔐مقام1-دلیل_بدون_لحاظ_معارض_کبروی_اجماع
👈تعریف اجماع
1️⃣آیت الله مظفر: اتفاق جماعتی از علماء که از اتفاق آنان قول معصوم علیه السلام کشف می شود.
2️⃣آیت الله سبحانی: اتفاق علمای عصر واحدی بر حکم شرعی.
🔹نکته: اولین باری که به اجماع تمسک کردند، اهل سنت بود که برای حجیت بخشیدن به خلافت ابوبکر به آن تمسک کردند. در تعداد مجمعین اختلاف نظر دارند و آن را نیز دلیل مستقلی در عرض قرآن و سنت می دانند.
ولی شیعه از آنجا که ملاک حجیت اجماع را کاشفیت از قول معصوم می داند؛
👈اولا
(آیت الله سبحانی): اگر جایی مستند و دلیل اجماع کنندگان معلوم بود یعنی می دانستیم که علماء به خاطر فلان روایت همه یک فتوا داده اند و اجماع کرده اند، اینجا دیگر با اجماع کاری ندارد و این اجماع حجت نیست،بلکه باید خود مدرک مورد بررسی قرار گیرد و بر اساس همان مدرک نظر داد.
پس اگر مدرک و مستند اجماع، معلوم یا محتمل باشد حجت نیست ولی اگر مدرک و مستند اجماع معلوم نباشد، حجت است.
👈ثانیا
(آیت الله مظفر): عدد خاصی برای مجمعین معتبر نمی داند، یعنی هر جا که اجماع کاشف از قول معصوم بود، حجت است و عدد مهم نیست.
#مقام1دلیل_بدون_معارض_کبروی_اجماع
@Qabasat