فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ 16 آذر و خاطره هاش.
16 آذر 99. تنها مراسم حضوری 16 آذر.
اوج کرونا و تعطیلی.
یادمه تنها نبودیم، فکر می کنم حدود 20 دانشگاه کشور، این مراسم شده بود مراسم مجازی 16 آذرشون.
تو اوج اون سختی ها و پروتکل ها و محدودیت ها و... همه ی هم و غم مون این بود که 16 آذر نباید بدون اون شور و حال همیشگی اش بگذره و تمام.
با همون جمعيت اندک سعی کردیم شور و نشاط 16 آذر را حفظ کنیم. مهمان سعید جلیلی و سردار فدوی. نمیخوام درباره حواشی و خاطرات اون جلسه حرف بزنم. حرف چیز دیگریست. بخوانید.
همیشه به رفقای دانشگاه های مختلف اینو می گم؛ (خصوصا دانشگاه هایی که معمولا مهمان شاخص سیاسی ندارن) 16 آذر را پُرشور و حرارت برگزار کنید، ولو به یک مناظره ساده دانشجویی. ولو به یک تریبون آزاد بدون خرج و زحمت.
نذارید صحنه و سنگر دانشگاه در میعادگاه گفتمانی اش بدون حرف باشد.
نگذارید همانها که دوست دارند، همانها که آرزویش را دارند؛ دانشگاه را خاموش و خسته و بی هویت ببينند و لذت ببرند.
عَلَم تقابل گفتمانی دانشجویی را نباید زمین گذاشت. اگر این تقابل گفتمانی در دانشگاه مُرده است، زنده اش کنید، اگر نیمه جان است احیایش کنید، اگر رمقی ندارد تقویتش کنید.
اگر قوی است، پویایش کنید.
هر کجا این تقابل زنده و پویای گفتمانی بود، رشد همانجاست.
تزاحم و تفاوت را به رسمیت بشناسید و بستر تضارب اندیشه را فراهم کنید.
بشخصه هر چه آورده گفتمانی از دوران دانشجویی ام دارم از دل همین تقابل ها و تضارب ها و تعارضات گفتمانی بوده.
16 آذر می تواند میدانی نمادین از این درگیری های گفتمانی باشد. از دستش ندهید.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چون دیدم به مناسبت 16 آذر در برخی کانال ها و رسانه ها داره دوباره این کلیپ دست به دست میشه گفتم اینجا ام بذارم. دیدن دوبارش خالی از لطف نیست.
🔺خوبه بعضی موقع ها حرفاتو یادت بیارن. ان شاء الله روزی نشه مقابل این حرفا شرمنده بشیم و سرمون پایین باشه.
🔺اگه قرار باشه جنبش دانشجویی به چیزی افتخار کنه، اون چیزی نیست جز اینکه تو این بازی برنده ها و بازنده ها؛ در کنار بازنده هایی باشه که معمولا نه تریبونی دارند و نه توانی برای صدا زدن...
.
پ.ن: کلیپ مربوط به تجمع سال 99 آذرماه مقابل وزارت کشور هست سر ماجرای آلونک بندرعباسی..
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
34-jonbeshdaneshjoee(1).pdf
1.84M
🔺 جزوه « جنبش دانشجویی ایران 1»
⬅️ بازخوانی پنج مقطع تاریخی حساس در حیات جنبش دانشجویی تا انقلاب اسلامی.
⬅️ گفتاری از دکتر شهریار زرشناس
#کپسول_مطالعاتی
@marghoomat
35-jonbeshdaneshjoee.pdf
1.79M
🔺جزوه « جنبش دانشجویی ایران 2»
⬅️ بازخوانی پنج مقطع تاریخی حساس در حیات جنبش دانشجویی تا انقلاب اسلامی.
⬅️ گفتاری از دکتر شهریار زرشناس
#کپسول_مطالعاتی
@marghoomat
جنبش دانشجویی.mp3
6.65M
⭕ سخنانی ماندگار از مسعود ده نمکی
🔺شان جنبش دانشجویی نظارت بر رفتار حاکمان هست.
🔺بچه حزب اللهی رو در حد مبارزه با بدحجابی دوست دارند. اونطرفی رو در حد مبارزه با بچه بسیجی دوسش دارند.
🔺ما رو به عنوان بازیگر خیمه شب بازی میخواهند.
🔺در نگاه برخی دوستان باید برای هر حرف درست و غلطی تکبیر گفت و سوت و کف زد.
🔺نگذارید عده ای پُشت اصولگرایی پنهان شوند و عده ای پُشت آزادی و دموکراسی.
پ.ن: دقیقا تاریخ این جلسه رو یادم نیست. ولی یکی از ماندگار ترین جلسات دوران دانشجوییم بود.
@marghoomat
Podcast.mp3
5.22M
🔺 درد داشتن
🔸اساسی ترین رکن بیداری، پویایی و حرکت جنبش دانشجویی در طول تاریخ معاصر ما در یک چیز خلاصه می شود؛ درد داشتن. روزی درد استقلال و آزادی و مبارزه با استعمار و استبداد خارجی و وطنی.
روزی دیگر درد عدالت و مبارزه با اشرافیت و فقر و فساد و تبعیض و صدای مستضعفین بودن.
🔸 برخی دقیقا همین را می خواهند. جنبش دانشجویی بی درد. جنبش دانشجویی اخته شده. جنبش دانشجویی کوتوله و بی تحلیل. جنبش دانشجویی حرف گوش کن. جنبش دانشجویی سر به زیر. جنبش دانشجویی سرگرم به بازی های قدرت.
🔸 اگر از دانشجو درد را گرفتند با یک سیب زمینی چه فرقی می کند؟ جنبش دانشجویی به دردش زنده است. دردهای سازنده و متعالی. دردهای انسان ساز. دردهای رجب بیگی و علم الهدی و وزوایی پرور. جنبش دانشجویی پاشنه آشیل های گوناگونی دارد، مهم ترین و محوری ترینش را همین نقطه می دانم؛ بیدردی.
🔸 درد داشتن نسبت به خنثی بودن و بی تحرکی، قطعا ارجحیت دارد. حال می خواهد آن درد با سلیقه سیاسی من و تو همسان نباشد. عیبی ندارد. بدترین آسیب برای یک کشور آن است که نسل جوان و دانشجویش اساسا دردی نداشته باشند، حال چه آن درد مخالف نگاه سیاسیش باشد و چه موافق آن. باید امروز از بی دردی بخشی از جنبش دانشجویی انقلابی و بخش کثیری از دانشجویان خنثی ترسید و چارهای اندیشید.
#علی_ریاحی_پور
#استاد_رحیم_پور_ازغدی
@marghoomat
هدایت شده از هفته نامه ۹ دی
💠 ۵۰۲ امین شماره هفته نامه ۹دی منتشر شد
👈شنبه روی دكههای مطبوعات
🔻سردخانه اروپا
🔹تداوم بحران سوخت در آستانه زمستان و گسترش اعتراضات مردم به دولتهای اروپایی
🔻واقعیت کردستان
🔹اقدام قابل تقدیر رئیسجمهور در سفر به سنندج و نقش بر آبشدن روایتهای دروغ دشمن
🔸 در زمین رسانه جام جهانی برنده شدیم
🔸 دانش و دانشجو قربانی مماشات با داعشجو
🔸 قهرمانی فلسطین در جام جهانی ملتها
♨️ فروش نسخه pdf هفته نامه ۹ دی ♨️
با توجه به درخواست مکرر برخی علاقمندان داخلی و بویژه عزیزان خارج از کشور، از سال ۹۸ فروش نسخه دیجیتال ۹دی آغاز شد. برای خرید نسخه PDF روی لینک زیر بزنید:
jaaar.com/kiosk/archives/9day
هفته نامه ۹ دی 👇
eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a
مدیر مسئول 👇
eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
⭕ بریده باد
🔸 سالهای سال است که در ایام فاطمیه اول و دوم عموم دوستداران و محبین حضرت زهرا(س)، پای منبر واعظان و خطیبان و می نشینند و با روضه و ذکر مصائب اهل بیت توسط مادحین آل الله، بر رنج هاو ظلم هایی که بر دختر رسول الله(ص) صورت گرفت می گریند و بر سر و سینه می زنند.
🔸واقعیت آن است که متاسفانه از فاطمه ای که برخی تریبون داران محافل مذهبی معرفی می کنند تا فاطمه ای که پیامبر اکرم و امیر المؤمنین در ثنایش سخنها گفته اند فاصله زیاد است. بلاشک فاطمه،فاطمه است اما این فاطمه ای که غالباً این روزها از آن می شنویم فاطمه نیست. فاطمه ای که خلاصه شود در گزاره هایی چون: دَر، دیوار، کوچه، مسمار، آتش، هیزم و در پایان هم احساس ترحمی و.. همه ی فاطمه نیست. فاطمه ای که اهل قعود است و نه قیام. اشکال آن است که از پشت در رفتن بگوییم اما از چرایی آن نگوییم.
اگر شهید مطهری در قید حیات بود احتمالا در مقابل این قرائت تخدیری از فاطمه زهرا(س) بعد از نگاشتن کتاب حماسه حسینی به فکر نگارش کتاب حماسه فاطمی می افتاد.
🔸منبر ها و مرثیه هایی که از همه چی میگویند اما از خطبه انقلابی، صریح و بدون لکنت فاطمه در منکوب کردن برخی اعاظم، علما، انصار و مهاجرین چیزی نمی گویند. از «الجارثم الدار» فاطمه که بیان گر مسئولیت اجتماعی و لزوم کنش گری های اجتماعی می باشد سخنی گفته نمی شود، از خانومی که تک تک به در خانه انصار و مهاجرین رفت و از اصلح بودن علی گفت و اندکی در بیان حق مصلحت سنجی نکرد و حاضر نشد مصداق روایت «الساکت اخو الراضی» شود حرفی زده نمی شود، از بانویی که سیلی خورد و هزینه داد تا امر به معروف و نهی از منکر را تا ابد الدهر به یادمان بیاندازد سخنی به میان نمی آورند. حال چه مخاطب امر و نهی ما آن دومی و اعوانش باشند و چه فلان آیت الله و انصارش.
🔸حضرت زهرا(س) اگر هم می گریست برای بی عدالتی و فسادی که در آینده بر جامعه اسلامی حاکم می شد می گریست، نه چون شوهرش به خلافت نرسیده است. حتی گریه ی او هم توأم با دغدغه و مسئولیت شناسی سیاسی و اجتماعی است. او انحراف انقلاب نبوی را می دید.او اشرافیت خواص و شکم بارگی ستمکاران را میدید.او زراندوزی و تکاثر مدعیان دین داری و مقدس مآبان عافیت طلب را می دید و می گریست.
🔸فاطمه تخدیری برخی محافل مذهبی ما همان فاطمه ای است که آیت الله خامنه ای سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد امام حسن مجتبی مشهد فرمود بریده باد زبانی که اینگونه این بانوی مجاهد را معرفی کند. بخوانید: «بعد از رحلت پیغمبر، [یک] زن جانش را فدا میکند برای این که حکومت به نااهل نرسد.اگر فاطمهی زهرا، زن امیرالمومنین هم نبود قضیه همین بود. از شوهرش دفاع نمیکرد از زمامدار به حق دفاع میکرد.نمیگوید من حالا باردارم،بمانم چند روز دیگر آتششان فروکش کند، نه. لطفش در این همین است که در شدیدترین موقعیتها، بزرگترین وظیفهها انجام بگیرد و شدیدترین لطمهها بر جسم و جان وارد بیاید.
🔸مردان و ریش سفیدان و قدرتمندان مهاجر و انصار زیر بار رفتند،بعضی فریب خوردند، بعضی کوتاهی کردند، این زن نه فریب میخورد، نه تنبلی میکند، نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت بدهد. این است که زدند. بعد از آنی که زدند بیهوش شد، وقتی که به هوش آمد دید مثل اینکه قضیه در شرف انجام است. نگفت مریضم.
به مسجد رفتن،به گریه بسنده نکردن.بریده باد زبانی که شأن زهرا را از خطبهخوانی به نوحهسرایی تبدیل میکند.اگر خطبه زهرا را نگفتید،گریه زهرا هم معنی پیدا نمیکند.اگر نفهمیدیم که زهرا آنجا چگونه سخن گفته است،نمیفهمیم که گریهی او به چه معناست.
🔹باز به همین هم اکتفا نمیکند.به گفتهای چهل شب،مرتب درِ خانهی این مرد،در خانهی آن آدم معروف،در خانهی آن چهرهی سرشناس میرود.آن زنی که به آن صورت سقط جنین کرده،آن زنی که ضربت دیده،آن زنی که آسیب خورده.این کارها همه یکسره یک مبارزه ممتد است،مبارزهای از چند نوع با چند جلوه، مبارزهی مثبت،مبارزهی با جسم،مبارزهی با زبان،مبارزه با تلاشهای پنهانی و نیمه شبانه، مبارزهی با سخن گفتن با زنان.مصاحبهی فاطمه زهرا با زنان انصار عجیب است.پر از مطالب اجتماعی، سرشار.[و] آخرش هم مبارزهی منفی،در شب دفن شدن.»
🔸وقتی از فاطمه ی معترض، انقلابی، فریاد گر و غیر محافظه کاری که نسبت به ارتجاع گفتمانی و بازگشت به ارزش های جاهلی قبل از انقلاب نبوی و تن آسایی و تن پروری و راحت طلبی و خو گرفتن به وضع موجود و سر سفره انقلاب نبوی نشستن خواص هشدار می دهد، سخنی به میان نیاوریم، دیگران از فاطمه ای ساکت، مظلوم و مهجوری که در شب و در میان تاریکی تشییع و تدفین شده روایت گری می کنند. روايت و قرائتی که در آن معنویت تهی از عدالت و عبادت تهی از مسئولیت است؛ قرائتی تخدیری که خروجی آن چیزی جز انفعال و محافظه کاری و ارتجاع و درجازدگی هویتی نخواهد بود.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
⭕ فاطمیه و نقش تاریخی ما و جمهوری اسلامی!
🔺وقت شهادت حضرت زهرا(س) که می رسد، معمولا از خطبه فدکیه ایشان بیشتر یاد می شود در حالی که ایشان تعدادی خطبه آتشین دیگری نیز دارند که بنظرم همگی یک آسیب شناسی حکومت دینی و جریان های موجود موثر در آن است.
🔺یکی از خطبه های ایشان که همیشه مرا تحت تاثیر قرار داده و آن را نخستین بار که خواندم در ذهنم حک کردم، سخنرانی ایشان در جمع زنان مدینه است. درست چند روز بعد از واقعه هجوم به خانه ایشان. آنجا زنان برای عیادت خدمت حضرت می رسند و از طرف شوهرانشان عذرخواهی می کنند که اگر ما زودتر حرف های شما را شنیده بودیم با کودتاگران بیعت نمی کردیم. بانو اما عذر آنها را نمی پذیرد و می فرماید:
◼️ «اللّهِ عائِفَه لِدُنیاکنّ قالِیه لِرِجالِکنّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُم وشَنَأتُهُم بَعدَ اَنْ سَبَرتُهُم. فَقُبحاً لِفُلولِ الحَدّ واللعب بعد الجد و خَوَرِ القَناه وَ خَطَلِ الرَّأْیِ. لا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدتُهُمْ رِبقَتَها وَ شَنَنْتُ عَلَیهِم عارَها.
من از دنیای شما سیر شده ام؛ از مردان شما کراهت دارم و به دورشان افکنده ام، پس از آنکه آزمایششان کردم.زشت باد کُندی آنها، شکستگی شمشیرشان، سستی نیزه هایشان و تباهی رأیشان. طناب گناهشان را بر گردنشان انداختم و ننگِ کارشان را بر خودشان افکندم»
🔺اما نقطه طلایی خطبه جایی است که حضرت تبعات سکوت خواص جامعه را در برابر انحرافات، نه تنها در زمانه خویش بلکه به کل تاریخ تسری می دهند.
◼️ «اَبشِرُوا بِسَیفِ صارِم وَ استِبدادِ مِنَ الظّالِمینَ یدَعُ فَیئَکم زَهیداً وَ زَرعَکم حَصیداً. فَیا حَسْرَتی لکم وَ اَنّی بِکم وَ قَدْ عَمِیتْ قلوبُکم علیکم. اَنُلْزِمُکمُوها وَ اَنتُم لها کارِهُونَ.
مژده باد شما را به شمشیر کشیده و هرج و مرجی که همه را فرا گیرد و استبدادی از ستمگران که آنچه را دارید از شما خواهند گرفت. آنچه کشتید، آیندگان [یعنی فرزندانتان] درو می کنند. پس، حسرت و اندوه بر شما باد. به کدامین سو هستید؟ راه حقّ و رحمت خدا بر شما گم شده است. آیا ما شما را وادار کنیم به رحمت خدا، حال آن که خود از آن کراهت دارید؟»
🔺می فرماید اینکه مردان شما در برابر مظالم سکوت کردند تا انقلاب پیامبر شکست بخورد، تا قیامت هر خونی ریخته شود بر گردن آنان است. هر حکومت استبدادی که پس از علی(ع) شکل بگیرد، هر خاری که در هر گوشه جهان در پای مظلومی فرو رود، خواص و نخبگان ساکت در آن شریک هستند.
🔺همیشه این فراز خطبه برای من هراس انگیز بوده که اگر ما در برابر انحراف انقلابی که نام و عصاره اش از قیام پیامبر نشأت گرفته است سکوت کنیم و این انقلاب به تعبیر امام روح الله شکست بخورد که همانا شکست تاریخی اسلام و پیامبر نیز هست، و پیامد این شکست، استبداد و ستم و تباهی باشد، ما نیز در تمام آنها سهیم و دخیلیم، همانگونه که نخبگان پس از پیامبر در برابر وضع امروز جهان بازخواست می شوند.
🔺این جملات بانو که "زشت باد سکوت شما، شکستگی شمشیر و تباهی تصمیم شما و ..." نه خطاب به مردان صدر اسلام که در مورد تک تک ما ممکن است صدق کند.
🔺این عتاب حضرت که " طناب گناهشان را بر گردنشان انداختم و ننگِ کارشان را بر خودشان افکندم" شاید نهیب و هشیار باشد برای تمام مسئولین و خواص جمهوری اسلامی!
🔺فاطمیه، نه محل ذکر مصیبت صرف و روضه در و دیوار، که باید موعد بازخوانی رسالت ما در برابر تاریخ زمانه باشد.
@marghoomat
⭕ سعید جلیلی و دولت تقسیم غنائم!
🔸 این روزها دوباره نام سعید جلیلی به زبانها افتاده.نامی که در جلسه 16 آذر جناب رئیس جمهور فریاد زده شد.فریادی از سر دلسوزی که چرا از ظرفیت سعید جلیلی استفاده نشده است. سوالی که در پاسخش گفته شد ما به او گفتیم،خودش قبول نکرده است.
🔸 چند نکته کوتاه را می گویم و به اصل مطلب می رسم؛اولا ای کاش جناب رئیس جمهور می گفتند پیشنهاد های داده شده چه بوده است،ای کاش می گفتند پیشنهاد حداقلی دستیاری و مشاورت رئیس جمهور بعد از گذشت چندین ماه از روی کار آمدن دولت، آن هم تحت تاثیر فشار بسیاری از نیروهای انقلابی به جلیلی داده شده، دستیاری و مشاورتی که نیازی به حکم ندارد.سعید جلیلی بدون اعطای حکم هم همین کار را می کرد چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی. یادش بخیر ایام انتخابات چقدر از دوستانمان در ستاد رئیسی می شنیدیم که نباید نگران بود،جلیلی قطعا معاون اول است و عجب ترکیبی در راهه، زوج قهرمان.جلیلی و رئیسی.زهی حماقت.کسانی که نه هنوز مناسبات قدرت را فهم می کنند و نه سعید جلیلی را می شناسند.
🔸حرف این وجیزه چیز دیگریست. اساسا صورت مسأله به اشتباه تقریر شده است. مساله این نیست که آیا طرح ها و برنامه های جلیلی در این دولت اجرا شده است یا نه، مخاطب شعور دارد، می تواند برود برنامه ها و شعارهای مختلف جلیلی را بخواند و خود قضاوت کند کدامیک از آنان اجرایی شده است، مسأله حضور یا عدم حضور جلیلی در دولت نیست، مسأله آن است که نه سوال کننده ی از رئیسی و نه شخص رئیسی هنوز هم جلیلی را خوب نشناخته اند.
🔸حداقل امروز بسیاری این را پذیرفته اند که دولت سیزدهم یکی از بی گفتمان ترین دولت های پس از انقلاب است. دولتی که بیشتر شبیه یک شرکت سهامی است. شلختگی گفتمانی بارزه اصلی این دولت است. دولتی که در آن از مخبر و رضایی و بذرپاش و ضرغامی تا شمخانی و عاملی و فیروز آبادی و اسلامی کنار هم نشسته اند. دولتی که از اصلاح طلب و اصولگرا در آن جای گذاری شده اند و سهمی برداشته اند. دولتی که پدرخوانده های اصولگرایی و برخی عناصر درونی اش از قاليباف و حداد تا مخبر و رئیسی، مُهره های خود را در درون دولت چیدمان کردهاند. این آفت همان ایراد اساسی بود که در زمان انتخابات دلسوزان مطرح می کردند. حامیان رئیسی می گفتند که ویژگی مثبت ایشان این است که با همه خوب هستند و اجماع آفرین میان همه گروه ها و جناح ها هستند و دلسوزان می گفتند اتفاقا همین نقطه، نقطه ی اشکال و انحراف است.
🔸اما سعید جلیلی اساسا این صحنه را قبول نداشت. جلیلی همواره مغضوب پدرخوانده ها بوده است. جلیلی اساسا این زمین بازی را قبول ندارد که اگر داشت سال 92 به میدان نمی آمد و می گذاشت حداد عادل و قالیباف و ولایتی کارشان را بکنند. مدل دولت سهمیه ای اساسا با مبانی و مبادی اندیشه ای جلیلی در تناقض است. او نمی تواند در دولت باشد و در مقابل برخی رانت ها و قبیله گرایی های سیاسی سکوت کند.
🔸سعید جلیلی بسیاری از تفاوت های اندیشه ای خود را با رئیسی در صحنه انتخابات علنا نشان داد. به نحوی که در روزهای پایانی انتخابات دعوای شدیدی میان حامیان این دو نامزد شکل گرفت. تفاوت نگاه ها بر کسی پوشیده نیست. از برنامه ها و طرح های مختلف اقتصادی جلیلی تا نوع نگاهش به برجام و fatf و لزوم برنامه داشتن و فهم دقیق رئیس جمهور از مسائل مختلف و لزوم اهل تصمیم گیری بودن شخص رئیس جمهور، نقاط اختلافی مهمی بود که همگان شاهد آن بودند. جلیلی آمده بود تا صدای اصیل حزب الله در صحنه انتخابات باشد، صدایی که برایش رای و فالور مهم نبود. صدایی که بنا به تشخیصش از اوامر ولی خاموش شد و انصراف داد تا فردا روزی شق عصای مسلمین خطابش نکنند، تا روزی خناسان نگویند آقا گفتند رئیس جمهور باید با رای بالایی انتخاب شود و شما نگذاشتید، تا همان 210 نفر نماینده ای که نامه زدند که جلیلی باید انصراف بدهد که اگر ندهد اسلام به مخاطره می افتد صدایشان بلند تر نشود، تا فردایی که انتخابات به دور دوم کشیده شد برخی نگویند شما آبروی رئیسی را بردید و دور دومی اش کردید. انصراف او دو علت داشت؛ فشار برخی به اصطلاح دوستان و تشخیصش از صحبت ولی. تشخیصی که شاید از منظر بسیاری از دلسوزان درست نبود.
🔸 برای سعید جلیلی دولت رفقا با دولت رقبا فرقی ندارد.او چه در دولت باشد و چه نباشد تکلیفش را می شناسد و عمل می کند. او همانطور که به دولت روحانی مشورت می داد و حاصل ساعتها تلاش کارگروه های دولت سایه را تقدیم مسئولین می کرد، امروز هم همین کار را با افتخار انجام می دهد. شعار و راهبرد او در نسبت با دولتها، «تأیید،تکمیل و تصحیح» بوده و هست. چه دولت روحانی باشد و چه رئیسی. امروز وظیفه همه ما آن است که همین راهبرد را دنبال کرده و تلاش کنیم دولت سیزدهم با همه ویژگی هایش، اقدامات مثبتش تایید و اقدامات منفی اش تکمیل و تصحیح شود.
#علی_ریاحی_پور
#سعید_جلیلی
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 آقای دکتر چرا در دولت آقای رئیسی ورود نکردید؟
⬅️ پاسخ جلیلی را بشنوید..
🔺پ.ن: چند نفر را در کشور می توانید نام ببرید که همچین نگاه تکلیف مدارانه ای داشته باشند.
سعید جلیلی نه از آن جنس افرادی است که از اصول و مبانی خود کوتاه می آیند و برای رسیدن به مناصب حاکمیتی دست به هر کاری می زنند، و نه از آن جنس افرادی است که لباس عافیت طلبی را به تن کند و بگوید به من چه! بگوید حال که در قدرت نیستم به گوشه ای می روم و کاری به هیچ کس و هیچ چیز ندارم.
این ویژگی هاست که امثال سعید جلیلی را نسبت به بسیاری از مدعیان بی هنر صحنه سیاسی کشور متمایز و متفاوت کرده است.
#علی_ریاحی_پور
#سعید_جلیلی
@marghoomat
هدایت شده از هفته نامه ۹ دی
💠 ۵۰۳ امین شماره هفته نامه ۹دی منتشر شد
👈شنبه روی دكههای مطبوعات
🔻اعدام محارب، دفاع از حق مردم
🔹مطالبه افکار عمومی برای اعمال عدالت و قاطعیت از سوی قوه قضائیه
🔻اعتصاب اجباری، اغتشاش دستوری
🔹شکست پروژه اعتصابات فیک به منزله پایان اغتشاشات هفتاد روزه بود
🔸 اعتصاب سراسری واقعی در انگلیس
🔸 فوتبال به وقت مغرب
🔸 درگذشت رستم و اسفندیار انقلاب
♨️ فروش نسخه pdf هفته نامه ۹ دی ♨️
با توجه به درخواست مکرر برخی علاقمندان داخلی و بویژه عزیزان خارج از کشور، از سال ۹۸ فروش نسخه دیجیتال ۹دی آغاز شد. برای خرید نسخه PDF روی لینک زیر بزنید:
jaaar.com/kiosk/archives/9day
هفته نامه ۹ دی 👇
http://eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a
مدیر مسئول 👇
http://eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
...
⭕ مبارزه بدون سیلی خوردن!
🔸حیات آدمی به چیست؟ انسان حی را چگونه می دانید؟ انسانی که می خورد و می خوابد و زاد و ولد می کند؟ انسانی که صبح به نیت شب و شب را به نیت صبح سر می کند؟ مسلمان و غیر مسلمان فرقی نمی کند، آیا از دل ویژگی های فوق حیات واقعی انسان تصوير می شود؟ این حیات توصیف شده فرقش با حیات حیوانی چیست؟
این انسان را هر چیزی می توان نامید جز حی. او اساسا حیاتی ندارد چه برسد به آنکه بخواهد محیی باشد. او یک مُرده متحرک است. حیات در آرمان است. حیات در مبارزه است. حیات بی آرمان و بی مبارزه حیات نیست، مُرداب است. آدمی بزرگ نمی شود مگر به آرمان هایش، مگر به مبارزه اش جهت نیل به آرمان ها.
🔸 در تاریخ بشریت نام چه کسانی به یادگار مانده است؟ مبارزین یا قاعدین؟ مجاهدین یا متهاونین؟ آرمانخواهان مبارزه جو یا عافیت طلبان منفعت جو؟ عارفان مجاهد یا عالمان متفرعن؟ اساسا انسان مسلمان و انسان انقلاب اسلامی بدون آرمانخواهی و مبارزه بی امان برای آرمانها، تهی از معنا خواهد بود. انسان انقلاب اسلامی کمال را در مسیر مبارزه می فهمد، خودسازی را در طریق نبرد معنا می کند، رشد را در ستیزه و جدال متصور است و نه در کنج حُجره و کلاس درس، بلکه در میدان کارزار دنبال سعادت و نیک بخت شدن است.
🔸در طول تاریخ، از انبیا و پیروانشان تا ائمه و شیعیانشان، از فیدل کاسترو و مریدانش تا خمینی و سربازانش، از گاندی و عاشقانش تا خامنه ای و یارانش، در مسیر مبارزه، تن به هرگونه هزینه و تعبی داده اند. اصلا مگر می شود دم از مبارزه و آرمانخواهی زد ولی فحش خوردن را تجربه نکرد؟ مگر می شود اهل مبارزه باشی ولی انتظار سیلی خوردن نداشته باشی؟ مبارزه است و تحقیر، تحریم، تهدید، هتک آبرو و ناموست، توهین به مقدسات و باورهایت، نامهربانی های دوست ها و دشمنانت، تمسخر کردن های اطرافیانت، سرزنش کردن های رفیقانت و تهدید کردن عزیزانت.
🔸 بسیاری را دیده ام که مبارزه را بدون لوازمش می خواهند. مگر می شود؟ در مسیر مبارزه اگر فاطمه زهرا هم باشی باید برای آرمانت سیلی بخوری، باید از مُحسنت بگذری، اگر حسین، نوه پیامبر هم باشی باید گودال قتلگاه را معراج عرفانی و محراب عبادتت بدانی و زن و بچه و هست و نیستت را هبه کنی.
حال مگر چه رخ داده؟ عمامه ات را انداخته اند؟ دفتر بسیج تان را آتش زده اند؟ چادر از سر مادرت کشیده اند؟ در خیابان فحش و کنایه شنیده ای؟ در دانشگاه متلک های خبیثانه شان آزارت می دهد؟ پرچم کشورت را می سوزانند؟ عکس رهبر و معشوقت را آتش می زنند؟ رفیقانت را شهید می کنند؟ همین؟ تازه اول عشق است. باید با مبارزه عاشقی کرد. باید عاشقی کرد با آرمانها. عشقی که تاوان دارد، تاوانی که شیرین است و حیات بخش، تاوانی که باید برای قیام لله و حاکمیت قسط داد و از بذل جان و مال و آبرو دریغ نکرد.
🔸خمینی، مُنادی مبارزه خواهی مومنانه چه زیبا توصیف می کند: «هرکس قیام کردبرای اقامه عدل، سیلی خورد. ابراهیم خلیل الله چون قیام کرد برای عدالت، سیلی خورد و او را به آتش انداختند. در تمام دنیا، از صدر عالم تا حالا بوده و تا آخر هم خواهد بود که هرکس قیام کرد برای اینکه عدالت ایجاد کند، حکومت عدل ایجاد کند، سیلی خورده. پس ما گلهای نداریم که چون قیام کردیم برای اقامه عدل، برای حکومت عدل، برای حکومت اسلامی، سیلی بخوریم. ما باید زیادتر سیلی بخوریم. آن وقت یک نحو بوده، حالا نحو دیگری بوده.
همه سیلی خوردند، ما هم داریم سیلی میخوریم و این سیلیای است که به اسلام میخورد، به ما نیست. این سیلیای است که از صدر عالم تا حالا به مقدسات انبیا خورده است؛ به شخص نبوده. مسئله شخص نبوده، مسئله مکتب بوده؛ به مکتبشان سیلی زدند.»
🔸ما کجا و بر سر نخل آویختن میثم تمار، ما کجا و ربذه گردی ابوذر غفاری، ما کجا و به سر دار رفتن شیخ فضل الله نوری، ما کجا و تیرباران شدن نواب صفوی، ما کجا و تبعید های گاه و بی گاه خمینی، ما کجا و فحش درمانی های مصباح یزدی، ما کجا و خون دل خوردن های خامنه ای، ما کجا و دنبال شهادت دویدن های قاسم سلیمانی. راه حل چیست؟ چگونه مسیر را با آرامش طی کنیم؟ باید گرفتار آرمانها شویم، باید بیمار شویم، باید خریدار سر دار شویم، باید در این معرکه شهره بازار شد و از مدرسه و مسجد بیزار. همانی که آن مجاهد نستوه، آن پير خراباتی، آن سالک الی الله سرود..
⬅️ من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار، فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و، شهرهٔ بازار شدم
در میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
4_5875208647507706002.pdf
2.03M
📘جزوه «۱۳ نکته در باب مردمی کردن فعالیتها»
⬅️ گفتاری از محمد صادق شهبازی
#کپسول_مطالعاتی
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ از طحانیان تا خضریان و زاکانی!
🔸بارها گفته ام و باز می گویم، برای تحلیل و قضاوت افکار و عملکرد خواص سیاسی، به داد و بی داد ها و رگ گردن نشان دادن هایشان توجه نکنید. خواص را در بزنگاه ها بسنجید.
از دل کنش های کلامی و رفتاری شان در آن لحظات حیاتی می توان عیار ارزشی و انقلابی افراد را سنجید.
🔸وقتی برخورد قاطعانه، اصولی و مکتبی علی خضریان را دیدم، ناخودآگاه ذهنم به دو قاب تصویر دیگر رفت. اولی مراسم 16 آذر دانشگاه شریف، جایی که فردی کشف حجاب کرده مقابل زاکانی با اقتدار می ایستد و طرح پرسش می کند و زاکانی ام انگار که انگار. امت حزب الله ام با افتخار کلیپ فوق را دست به دست می کنند.
دومی فیلم معروف و ماندگار مصاحبه نکردن مهدی طحانیان رزمنده دفاع مقدس با خبرنگار هندی.
🔸مهدی طحانیان، نوجوان سیزده ساله ای بود که در عملیات بیت المقدس در نوزده اردیبهشت 1361 به اسارت دشمن بعثی درآمد. مهدی همان نوجوانی است که یک سال پس از اسارت، در برابر درخواست خانم خبرنگاری بی حجاب برای مصاحبه، خطاب به او شرط مصاحبه را محجبه شدن آن خبرنگار قرار داد و خبرنگار هندی مجبور شد تا حجاب خود را رعایت کند و همرزمش علیرضا رحیمی شعر زیر را خواند:
ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
🔸رسمیت دادن به حرام الهی و تساهل و تسامح مقابل این منکر الهی یقه همه مان را خواهد گرفت. این سه قاب تصویر را ببینید.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
⭕ تا دیر نشده این تصور را بشکنید!
🔹در ایام انتخابات ریاست جمهوری،بارها به همراه دوستانم،در قالب برگزاری تریبون های آزاد، به میان مردم رفتیم.تریبون آزادهایی که از بهمن آغاز شده بود و هر چه به ایام انتخابات نزدیک تر می شد حرارت بیشتری می یافت.بعد از ظهر روزی که نامزدهای تایید صلاحیت شده اعلام شد، ما در منیریه تهران تریبون آزاد داشتیم.فضا کاملا امنیتی.چرا؟ چون اسامی نامزدهای برگزیده انتخابات اعلام شده بود! یعنی احتمال داده بودند برخی از مردم بریزند بیرون و اعتراض کنند، از همین جهت تریبون ما نیم ساعتی بیشتر دوام نیاورد و جمع مان کردند. در اون تریبون و تریبون آزاد های بعدی تا انتخابات،از میان مردمی که دغدغه انتخابات داشتند یک نکته بارها گفته شد؛«انتخابات نیست انتصاباته»،«رئیسی رئیس جمهوره دیگه»،«رئیسی گزینه خودشونه»،«چرا انتخابات برگزار می کنید؟ خب بگید رئیسی برندس دیگه». اینها کسانی بودند که توجه ای به صحنه و انتخابات داشتند، بقیه که کلا نمی خواستند رای بدهند و داد و بی داد می کردند و قس علی هذا.
🔸غرض از بیان این خاطره چیست؟ خوشبختانه یا متاسفانه باید بپذیریم دولت سیزدهم حداقل در بخش کثیری از افکار عمومی گزینه انتخاباتی نظام و حاکمیت تلقی می شود. گزینه ای که برای روی کار آمدنش حاکمیت بسیاری را رد صلاحیت کرد، نامزد پوششی فرستاد و در نهایت در رقابت با آرای باطله و در یک مشارکتی حداقلی پیروز شد.
🔸گزینه ای که آنقدر همچون سوپرمن تصویرش کرده ای که از ریاست یک قوه به ریاست قوه ای دیگر سوقش می دهی. یعنی قحط الرجال است و این آخرین تیر من است.
تلقی این بدنه عمومی آن است که از صدر تا ذیل حاکمیت بسیج شدند تا رئیسی رئیس جمهور شود. تلقی که اتفاقات، فعل و انفعالات، مواضع و اقدامات برخی مسئولین نظام، آن را در اذهان تقویت کرد.
🔸 خواسته یا ناخواسته امروز دولت سیزدهم معادل با بسیاری از مفاهیم و اشخاص تعریف می شود. معادل انقلاب اسلامی، معادل جمهوری اسلامی، معادل اسلام، معادل مذهب، معادل رهبری، معادل تمامی شعارها و آرمانهای انقلاب،معادل بسیجی ها و هیأتی ها و...
در این معادل سازی هم تلقی کننده های این گزاره بالا مقصر اند و به خطا تحلیل می کنند و هم نیروهای ذیل گفتمان انقلاب که در ایام انتخابات به هر دلیلی خواسته یا ناخواسته این برداشت را جا انداختند و دولت سیزدهم و رئیس جمهورش را مساوی و معادل با کل ارزشها و شخصیت ها و مجموعه های نظام کردند.
🔸این معادل سازی آگاهانه یا ناآگاهانه منجر به فاجعه ای بزرگ خواهد شد. فاجعه ای که اگر جلوی آن گرفته نشود سرمایه اجتماعی گفتمان انقلاب اسلامی روز به روز لاغرتر می گردد. این معادل سازی چند نتیجه را به همراه دارد.
1️⃣ این همانی صورت گرفته راه پرسش گری و نقد را می بندد و شخص رئیس جمهور و دولت سیزدهم را در هاله ای از قداست می برد. قداستی که خط قرمزساز است. خط قرمزی که اگر توسط نیروی انقلابی زیرپا گذاشته شود، کانه که گناهی بزرگ مرتکب شده است و باید بابت این انتقاد و پرسشگری اش توبه و انابه کند.
2️⃣ هرگونه خطا، ناکارآمدی، فساد، قصور و تقصیری توسط دولت مردان، به پای همه چیز نوشته خواهد شد. به پای نظام، رهبری، انقلاب، شهدا، بسیجی ها، مسجدی ها، مقدسات، اسلام و..
3️⃣ در این تلقی سازی دولت مردان آخرین شانش ها و داشته های جمهوری اسلامی معرفی می شوند. یعنی اگر اینها هم نتوانستند کاری کنند، پس مشکل از جای دیگر است. به قول ضد انقلاب؛«مشکل ریشه ای است و باید ریشه را قطع کرد». این یعنی شما هیچ حالت جایگزینی را برای نسخه موجود در چنته نگذاشته اید تا اگر روزی این دولت هم در اذهان عمومی ناکارآمد فهم شد، نسخه بدیل و جایگزین بدهید. با زبان بی زبانی به مردم می گویید تمام ما همین است. اگر شد که شد اگر نشد... اگر نشد چی؟ پاسخی دارید؟
🔺 چاره چیست؟
اولا جریان انقلابی باید تصورش را از رئیس جمهور و مسئولین دولت سیزدهم اصلاح کند. یعنی به آنان صرفا به چشم یک کارگزار معمولی جمهوری اسلامی نگاه کند و نه چیز دیگری. عینک جناحی، باندی، قبیله ای را باید برداشت. این افراد مسئولینی هستند که صرفا باید آنان را براساس خروجی و کارآمدی شان قضاوت کرد و نه اعتقادات و خلقیات و روحیات شخصی و شخصیتی شان.
🔺ثانیا اینکه جریان انقلابی باید علمدار پرسش گری، مطالبه گری و بیان مشکلات و معضلات مردم باشد. صدای گرونی ها، کم کاری ها، بی عُرضگی ها و بی تدبیری ها باید همان کسانی باشند که در ایام انتخابات با صدای بلند گفتند مردم به فلانی رای دهید. اگر مردم این سکوت کَر کننده را ببینند دیگر گوش شان برای هیچ، تاکید میکنم برای هیچ صدای دیگری شنوا نخواهد بود. کمااینکه بسیاری از آنان امروز هم به این بلیه گرفتار شدهاند.
🔺راهی نیست جز آنکه این تصور غلط را بشکنیم. که اگر نشکنیم قمار بزرگی را آغاز کرده ایم. قمار بر سر مجریان.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat