eitaa logo
مسار
343 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
577 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 بی‌توجهی مردان خدا به دنیا 🌼روز خرید عروسی، حسین به پدرم گفت: خواهش می کنم برای من چیزی نخرید. من چیزی احتیاج ندارم. اما هر چیزی که می خواستید برای من بخرید معادلش را برای زهرا خانم بخرید. 💍رفتیم بازار یک جفت حلقه، آینه و شمعدان، یک چراغ گرد سوز و یک چمدان خریدیم. برای من یک دست لباس و برای حسین هم کت و شلوار و کفش خریدیم. 🌻روز عقد که شد، دیدم نه با آن کت و شلوار نو، بلکه با لباسی ساده آمده بود و اورکتش را هم روی شانه اش انداخته بود. راوی: همسر شهید 📚نیمه پنهان ماه، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ صص۲۸ و ۲۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
😍معجزه هدیه دادن ✨پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: هِبَةُ الرَّجُلِ لِزَوْجَتِهِ يُزِيدُ في عِفَّتِها. 🎁هديه شوهر به همسر خود، از عوامل افزايش پاكدامني زن است. 📚من لايحضر الفقيه، ج ۴، ص۲۸۱ 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
✍به خاطر رضای خدا 🌺سال ها پیش لباس سفید عروسی را برای آمدن به خانه شایان انتخاب کرده بودم. با همه ی مخالفت های خانواده ام یک تنه پای همه مشکلاتش ایستاده بودم. شایان با قدی بلند و جسمی لاغر با آن چشم‌های رنگیش از ابتدا واقعا عاشقم شده بود اما بخاطر وضع نامناسب مالیش، خانواده ام با این ازدواج مخالف بودند. با وجود تمام مخالفت ها ۱۰ سال که با کم و زیاد های شایان کنار آمدم. 🌸 سارا و سینا هم زینت زندگیمان شده بودند. اما روزی آمد که ورق این خوشبختیمان برگشت. شایان هنوز ظهر نشده بود از سرکار برگشت، آشفتگی از سروکولش می بارید.   🍃-سلام خسته نباشی شایان جون؟   🌺-سلامت باشی خانم . 🌸-چیزی شده، رنگ به صورتت نیست، چرا زود اومدی خونه؟ ☘-نه چیزی نیست، میخوام برم استراحت کنم.   🌺دنیایی از سوال های بی جواب ذهنم را درگیر کرده بود. اجازه دادم شایان استراحت کند تا شاید حالش جا بیاید و تعریف کند چه اتفاقی افتاده است.   🌸چند ساعت بعد شایان صدایم زد. به داخل اتاق رفتم. کنار دست شایان نشستم.   🍃-بچه ها خوابند نگار جون؟   🌺-اره یک ساعتی هس خوابیدن واسه چی؟ 🌸-میخوام یه چیزی برات تعریف کنم اما دوست دارم تو با اون  قضیه منطقی برخورد کنی نه احساسی. ☘چشم هایم از تعجب و ترس درشت تر شده بود، آب گلویم را قورت دادم گفتم: «چی شده خوب بگو نصف جونم کردی.» 🌺- من من من... 🌸-خوب تو‌چی شایان؟ 🍃-به خدا همش یه لحظه بود، شیطون گولم زد، به خدا قسم خیلی پشیمون هستم. حالم خرابه،تا بهت نگم چی شده وجدانم آروم نمیشه، باید حتما بهت بگم تو هم منو ببخشی تا خدا هم منو ببخشه. 🌺-میگی چی شده یا نه؟ 🌸چند روزی بود یک خانم همش میومد مغازه، حرف های عاشقونه بهم میزد منم چند بار باهاش جدی برخورد کردم اما اون دست بردار نبود تا صبحی که اومد مشتری هم نداشتم به بهونه پوشیدن یک  لباس به رخت کن رفت چند دقیقه نگذشته بود گفت: «آقا شایان لامپ رخت کن روشن نمیشه. » منم رفتم ببینم مشکلش کجاست.  یکدفعه در رخت کن رو باز کرد.   🍃من که حال عجیبی بهم دست داده بود هاج و واج نگاه به صورت شایان می کردم، اشک از چشمانش می بارید صحبت کردنش به شماره افتاده بود. 🌺ادامه داد: لباسی به تن نداشت، من را به داخل رخت کن کشاند من هم یه لحظه شیطان وسوسه ام کرد و دیگه... . 🌸اصلا دیگه صدای شایان را نمی شنیدم فقط لبانش را میدم که مرتب تکان می خورد و چشمانش را که شرشر می بارید.   ☘شایان سعی داشت دستانم را در دست هایش بگیرد و من را بغل کند؛ اما فکر این که امروز کسی دیگه را در آغوش کشیده برایم چندش آور بود. دستم را سریع از دستش بیرون کشیدم. اشک های صورتم را پاک کردم و به زور پاهایم مرا تا آشپزخانه یاری کردند. دلم میخواست یه جای خلوت پیدا کنم و با صدای بلند گریه کنم. فکر این که شایان با من چکار کرده داشت دیونه ام میکرد. شایان التماس و زاری میکرد که او را حتی شده بخاطر بچه ها ببخشم.   🌺فکرهای چندگانه ذهنم را درگیر کرده بود باید به همه می گفتم شایان با من چکار کرده است، شاید این طور انتقامم را ازش می گرفتم، اما نه اینطوری که آبرویمان همه جا می رود. پس باید حداقل به خانواده ام بگویم اما نه آن ها من را بخاطر انتخابم همیشه سرزنش می کنند. پس بدون بیان دلیل به دیگران از شایان جدا می شوم اما نه پس بچه هایم چه می شوند. صدای اذان از مسجد توجه ام را به نماز جلب کرد ، وضو گرفتم و سر سجاده حسابی گریه کردم بعد از نماز از خدا خواستم به من کمک کند بهترین تصمیم را بگیرم. 🌸شایان همیشه مرد خوبی بوده هر چند این اشتباهش خیلی بزرگ است، اما بخاطر رضای خداوند، بچه ها و حفظ آبرویم‌ میتوانستم ببخشمش، خودش هم که حسابی پشیمان بود و همه چیز را اقرار کرده بود. 🍃دست هایم را سر سجاده بالا گرفتم و گفتم: «خدایا بخاطر رضای تو بخشیدمش تو‌ هم مواظب زندگیم باش و گرمی و‌محبتش را دوباره در دلم بیانداز.» 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از نامه خاص
از : عطش 💧 به: آفتاب پشت ابر🌤 ✨ای انتخابِ من ✨سلام و صلوات خدا بر تو ای برگزیده‌ی الله 🍀تو چراغ پر فروغ زندگی و بندگی هستی و من باید در مسیر تو که غایت بندگیست، قرار بگیرم. 🍀مودت به تو و ذی القربی، سفارش پیامبر عزیزم است که اگر در کنار قرآن، به آن جامه‌ی عمل بپوشانم، اسلام زنده نگه داشته می شود وگرنه آن را به ضعف کشاندم ☘ وقتی تعداد امثالِ من که این دو یا یکی از آنها را کنار گذاشتیم، زیاد باشد و از طرفی امر به معروف و نهی از منکر یک واجب فراموش شده باقی بماند، باید در آستانه‌ی غروب اسلام به اُمیدِ فرجت به انتظار و تماشای ظهورت بنشینم. ☘در این دوران وانفسا که نتیجه‌ی عملکرد خودمان است، امتحان سخت انتخابات را در پیش داریم در حالیکه انسان خادم ، خائن از آب در می آید و کسی که سر سفره‌ی امام و جبهه بوده ، الان تیشه به ریشه‌ی ولی فقیه و نظام می زند، و منکرات سیاسی و اجتماعی و فکری و فرهنگی بیداد می کند، و من نیز جز خودخوری کاری نمی توانم بکنم. ☘در دوره‌ های قبل، کمتر کسی پذیرای حق شد، نشانه‌اش همین انتخاب غلطی بود که مثل آتشی، گریبان خشک و تر را با هم گرفت. ☀️پدر بزرگوارم! دست پر مهرت را بر سر من و دیگر ایرانیان بکش و عقل های سیاسی ما را شکوفا کن تا با بصیرت، انتخاب کنیم که سفره‌ی معاش و معاد ما به اُمیدِ تو پهن است. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
📍بزرگی می‌خواهی؟! عزت می‌خواهی؟! 🚩 چشمانت را ببند از آنچه مردم دارند و زمزمه وسوسه‌های طمع کارانه دلت را ببر از آنچه که در دستانشان هست. 💫 قناعت، روحت را بزرگ و عزتمند می‌کند. ❇️ قال الامام علی علیه السلام: الكَفُّ عمّا في أيدي النّاسِ عِفَّةٌ و كِبَرُ هِمَّةٍ؛ ✅ امام على عليه السلام فرمود: طمع نداشتن به آنچه در دست مردم است، نشانِ عزّت نفْس و بزرگى همّت است. 📚غررالحکم،ج۲، ص۵۸۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
💠تقویت رفتارهای مثبت ✅ خوب است از همان ابتدای کودکی، فرزندانمان رفتارهای مثبت، مثل سلام کردن، مؤدبانه حرف زدن را بیاموزند. 🔘برای تشویقشان به انجام این موارد باید شما رفتارهای مثبت آن ها را تقویت کنید. 🔘به این صورت که اگر به شما سلام کردند، به گرمی، با لبخند و توجه کامل پاسخشان را بدهید. ✅استفاده از این شیوه های تقویتی ارزان و همیشه در دسترس می تواند فرزندتان را به انجام این گونه کارها علاقه مند کند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
✨اگر حج بروی سوغات از کجا می خری؟ 🌺حاج یونس با شهيد حاج قاسم مير حسيني رفته بود حج.تمام سوغاتي شان را از قم خريده بودند. 🌷مي گفتند:اين پول ، ارز كشور ماست بايد آن را به داخل برگردانيم . 📚مثل مالك، صفحه ۳۸٫ 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
🤔چرا مقایسه کردن خوب نیست؟ 🔹ببين دوستت غذاشو تا آخر خورد. 🔸ديدی دختر خاله‌ات لباسشو كثيف نكرد. 🔹ديدی پسر عموت چه قشنگ سلام كرد. 🔸پيام او از تو بهتر است. تو به اندازه ديگران خوب نيستی. كاش او فرزند من بود نه تو و ... 🔹🔸مقايسه كردن عزت نفس كودک را از بين می‌برد، دنيای او را ناامن می‌کند و باعث می‌شود از وجود خود ناراضی باشد و به ديگران حسودی كند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
✍حرف مردم   🌺رضا خیلی دلش یک دختر می خواست. وقتی دخترهای فامیل را می دید دلش برای آنان غش می رفت. من هم با این سه تا پسر شیطان و سر به هوا، دوست داشتم دختری باشد که همدم و مونسم بشود. آن شب مهمانی خانوادگی دعوت بودیم ، بچه ها را که آماده کردم رضا را صدا زدم که زودتر آماده بشود تا راهی خانه پدرم بشویم.   🌸وقتی رسیدیم، همه بچه ها در حال بازی در حیاط بودند، دختر ناز داداشم خودش را در بغل من انداخت. رضا را می دیدم که چطور محو تماشای اوشده است. امیر داداشم گفت: «سلام بفرمایید داخل،چرا داخل حیاط ایستادین؟» ☘ بچه هایم را یکی یکی بغل کرد گفت: «جوجه های شیطون دایی ببینم میتونین منو بگیرین. »  🌺داداشم خودش فقط یک دختر داشت همیشه به ما طعنه میزد که با وجود سه بچه، جوجه کشی راه انداخته ایم.   🌸موقع شام هر کسی مشغول پر کردن شکمش بود‌. محمودشوهر خواهرم با پوزخندی به حالت تمسخر رو به ما گفت: «آقا رضا نمیخوای بذاری یک بچه دیگه گیرتون بیاد.» ☘ صدای خنده همه مثل بمبی منفجر شد.   همش شرمنده رضا بودم که از اول تا آخر همه بهش طعنه زدن و مسخره اش کردند. تو‌مسیر برگشت خواستم از دلش بیرون بیارم گفتم: «رضا جون عزیزم یه وقت از حرف خانواده ام ناراحت نشیا، میدونی که اونو همشون یک بچه دارند وجود سه تا بچه براشون قابل قبول نیست، وگرنه هیچی تو‌دلشون نیس.» 🌺_رضا یک نگاهی به صندلی عقب به بچه ها کرد که همگی خواب بودند، گفت: «مرضیه جون واسه چی ناراحت بشم، ما که برای مردم زندگی نمی کنیم، حرف مردم نباید برای ما مهم باشه، هر کاری کنی مردم همیشه حرف برای گفتن دارن ، این بچه ها هدیه های خداوند به ما هستند چرا از وجودشون ناراحت بشیم. تازه نمی فهمند میخوایم یه بچه دیگه هم بیاریم .» 🌸 صدای خنده مان حسابی بالا رفت و درهم گره خورد.   🆔 @tanha_rahe_narafte
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از نامه خاص
✨از :میرآفتاب ✨به :آرام جان 🌼سلام یابن الحسن، مولا جان 🌹می‌دانم سلامم را می‌شنوی و پاسخ می‌دهی ،مهربانم. 🌸بهترین کاری که می‌توانم برای طلوع زیبای ظهورتان انجام دهم، خودسازی است. 🌸در این مسیر همراهی محکم و قوی دارم که هر جا لغزیدم دستم را گرفت. مرا با خودم آشتی داد. هوای لحظه‌های تنهایی و بی‌قراریم را داشت و دَمی رهایم نکرد . این یار بی بدیل شمایی مولای من 🌺 شرمنده‌ام که نیستم آن که باید باشم، ولی خیالم راهت است که با عشق شما به شما خواهم رسید .😭 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
❤️جواب محبت‌ها را گرفته‌اید؟ 🌱ابرهای آسمان ببارید. جایی برای پاسخ محبت شما وجود دارد. قرار است گلها و درختان جواب محبت شما را بدهند. ببین دانه‌‌ها در را باز می‌کنند و از زیر زمین بیرون می‌آیند. 🌻آفتاب نورانی و گرم بتاب. ببین گلهای ٱفتابگردان، چگونه رو به سویت می‌آیند ، آن‌ها سر بالا می‌آورند و پشت به تو نمی‌کنند. ✨مهتاب بتاب و شب ما را با ستارگان مهتابی کن. شما هم بی پاسخ نخواهید ماند. گل‌های شب بو و لاله عباسی جواب محبت شما را خواهند داد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
۲۰ خرداد ۱۴۰۰
💠عاق والدین ✅احترام به والدین و نگهداشتن حرمت آنان آنقدر حیاتی‌است که می‌توان به وضوح، اهمیت آن را در آیات و روایات متعدد مشاهده کرد.   🔘ائمه معصومین علیهم‌السلام همیشه از عاق والدین در هراس بودند و مردم را به نیکی با پدر و مادر توصیه می‌کردند. 🔘امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: از جمله عقوق این است که شخص در هنگام نگاه، به پدر و مادرش خیره شود. (نگاه تند به آنان بدوزد.)۱ ✅واضح است منظور از روایت فوق، نگاهی همراه با خشم و در واقع همان چشم غره به والدین می‌باشد، که امام علیه السلام اینگونه نگاه را مورد نکوهش قرار داده و می‌فرمایند هر کس با این نگاه به پدر و مادرش بنگرد، مورد عاق والدین قرار می‌گیرد و هر که عاق والدین شود، از رحمت پروردگار محروم می‌شود. 📚۱-الکافی، ج ۲، ص ۳۴۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
۲۰ خرداد ۱۴۰۰