eitaa logo
مشق عشق 💞🌷
112 دنبال‌کننده
787 عکس
287 ویدیو
21 فایل
کانال مشق عشق 🌷 نذر فرهنگی 🌷 نشر روایات و کتب شهدای جلیل القدر🌷 eitaa.com/mashgheshgh313 : لینک کانال منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان درباره کانال هستیم @seyedeh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ❣کتاب : آخرین امدادگر❣ 🧡عاشقانه های زندگی محمد حسن قاسمی 🧡 🕊 مدافع حرم 🕊 ✨نویسنده : پریسا محسن پور✨ 🌹قسمت : سی و ‌دو🌹 «فصل سی‌ام» 🌹عید نوروز است و منطقه‌ مایِر‌، سرسبز و خوش آب و هوا!✨ الان وقت ناهار است و دوستان‌مان یک غذای محلی به نام زَعْتَر همراه با روغن زیتون و ماست چکیده آماده کرده‌اند. به بچه‌های سوری می‌گویم:«یا شَباب حَشیش موجود؟!» 🤔یعنی‌:«جوان‌ها سبزی خوردن هست؟» آن‌ها هم خیلی جدی می‌گویند: «اِی... موجود! الان یا هَلای جاهز.» یعنی:«بله هست‌. الان آماده می‌کنیم.»🍃 🌷مشغول خوردن غذا هستیم که ابومحمد‌، فاتحانه با ظرف سبزی و چند تا تربچه وارد می‌شود و می‌نشیند سر سفره! تا می‌خورم طعم تلخش زیر زبانم را می‌گزد!😏 به عربی می‌گویم:«اینا رو از کجا آوردی؟ این که از زهر مارم بدتره!!» ابو محمد با تعجب😳 جواب می‌دهد:«خب از جلوی بیمارستان چیدم، مگه چیه؟! سبزیه دیگه فرق نمی‌کنه کجا در اومده باشه!» همه با چشم‌های متعجب😳 نگاهش می‌کنیم‌. می‌گویم:«سبزی جلوی در بیمارستان خوراک گوسفنده نه آدمیزاد!!»و با این جمله‌ آخر من اتاق استراحت از خنده می‌ترکد.😂 ابو محمد یک پَر از سبزی‌ها می‌خورد! یک لحظه فک پایینش باز می‌ماند و به عربی می‌گوید:«واقعاً لِ خارُوف هذا حَشیش!»‌ یعنی:‌« واقعاً این سبزی برای گوسفنداس!» و می‌گوید خودت گفتی علوفه بیار!🌿 تازه یادم می‌افتد که سبزی خوردن به زبان عربی سوری می‌شود خضروات و حشیش همان علوفه گوسفند است!☺️ شلیک خنده‌ بچه‌ها، روز اول عید را زیباتر می‌کند و نوروزی را که با خنده شروع می‌شود به فال نیک می‌گیریم.🍃 🌻نشسته‌ایم و داریم از هر دری حرف می‌زنیم که می‌بینیم عشایری که کنار بیمارستان ما چادر زده‌اند، برای‌مان شیر تازه فرستاده‌اند؛ شیر تازه‌ گوسفند با طعمی فوق‌العاده😋 و عطرو بوی برادرانه!🍃 💐هوا عالی است و من روی چمن‌های حیاط بیمارستان دراز می‌کشم و همان طور که در فکر رفته‌ام خوابم می‌برد... خواب می‌بینم یک مار سیاه😱 کنارم می‌خزد و من با هراس نگاهش می‌کنم، اما قدرت تکان خوردن ندارم...با صدای فریاد یکی از بچه‌ها بیدار می‌شوم! گیج و حیران از خوابی که دیده‌ام چشم‌هایم را می‌گشایم. واقعاً یک مار بزرگ سیاه رنگ را کشته‌اند؛ که دقیقا✨ً کنارم در حرکت بوده‌، ولی آسیبی نرسانده است... خلاصه که مار را می‌گیرند و کلی هم عکس یادگاری می‌اندازند!🍃 🌺دارم به خواب عجیبم فکر می‌کنم و شعری که می‌گوید: گر نگهدار من آن است که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد... باید دید شیشه‌ عمر‌، کجا خواهد شکست...🍃✨🍃 .............. 💐 🌺 💐 🌺 💐http://eitaa.com/mashgheshgh313 🌺 💐 🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
🔹️ ♦️شهید محمد ابراهیم همت از اینکه چه کار کنیم تا خدا عاشق ما شود،می‌گوید... 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ❣کتاب : آخرین امدادگر❣ 🧡عاشقانه های زندگی محمد حسن قاسمی 🧡 🕊 مدافع حرم 🕊 ✨نویسنده : پریسا محسن پور✨ 🌹قسمت : سی و سه🌹 «فصل سی و یکم» 🌹ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست... 🌷امروز دکتر وحید آمده بیمارستان مایر سر بزند. یک چایی می‌خورد و با هم مشغول صحبت✨ می‌شویم. محمد رضا صمیمیت و آشنایی قدیمی ما را که می‌بیند‌، بی‌خبر از همه جا با کنجکاوی می‌پرسد:«ببخشید معرفی نمی‌کنید؟!» دکتر با خنده☺️ می‌گوید: «من حمیدی‌ام!» شبیه کسی که برای اولین بار‌، لویی پاستور را از نزدیک دیده باشد‌، با ذوق خاصی ☺️می‌گوید:«اِ‌... پس دکتر حمیدی که می‌گن شمایید؟!!»🍃 🌺دکتر وحید از واکنش محمد رضا یک‌هو می‌زند زیر خنده و جواب می‌دهد:«آره! من همونم!»👌 کلی با هم حرف می‌زنند و می‌پرسد: «کاکو شیرازی! تو کجا؟ این‌جا کجا؟! تو باید حالا توی این فصل گل❣ و بلبل‌، شیراز باشی و از هوای فروردین استفاده کن، بوی بهار نارنج بخوره به سرت نه بوی باروت و دود!!»🍃 💐و من بلافاصله محمد رضا را تحسین می‌کنم و می‌گویم:«ایشون علی‌رغم چیزی که به مزاح در مورد شیرازی‌ها می‌گن، اتفاقاً روحیه‌ کاریش فوق‌العاده‌ست. ماشالا💫 بچه زرنگیه‌، دست راست بیمارستانه!»🍃 🌻دکتر وحید برای محمد رضا دعا می‌کند و وقت رفتن می‌گوید:«خدا رو شکر که پاسدارهای دهه‌ هفتادی تازه نفس سپاه هم از راه رسیدن بالاخره.🍃✨🍃 ......... 💐 🌺 💐 🌺 💐http://eitaa.com/mashgheshgh313 🌺 💐 🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - باز داره صدای گریه های روضه هات میاد - مهدی رسولی.mp3
4.7M
باز داره صدای گریه های روضه هات میاد اخ که چقدر لباس سیاه به نوکرات میاد 🎤 مهدی_رسولی http://eitaa.com/mashgheshgh313 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ❣کتاب : آخرین امدادگر❣ 🧡عاشقانه های زندگی محمد حسن قاسمی 🧡 🕊 مدافع حرم 🕊 ✨نویسنده : پریسا محسن پور✨ 🌹قسمت : سی و چهار🌹 «فصل سی و دوم» 🌹فعلاً بیمارستان مایر فعال نیست‌. بیمار نداریم و این‌جا دیگر پشت خط محسوب می‌شود و قرار است تخلیه شود. خبر✨ رسیده که سیزدهم فروردین، العیس سقوط کرده و درگیری در منطقه شدت دارد. صبح چهاردهم فروردین هر چه زنگ می‌زنیم کسی در بیمارستان الحاضر جواب نمی‌دهد‌.🍃 🌷بین العیس و الحاضر فقط یک رودخانه فاصله است و ما نگرانیم که نکند الحاضر هم به دست تکفیری‌ها افتاده باشد‌، تا این‌که فرزاد گوشی را برمی‌دارد💫 و می‌گوید:«‌مجروحین درگیری به آن‌جا اعزام شده‌اند و شب سختی را گذرانده‌ایم و آن‌قدر سرمان شلوغ بوده که حتی فرصت جواب دادن به تلفن را هم نداشتیم.»🍃 🌸تا ظهر، من و محمدرضا خودمان را می‌رسانیم الحاضر برای کمک به بچه‌های بیمارستان‌. بچه‌های الحاضر خسته‌اند و می‌گویند از دیروز تا به حال حجم کار زیاد بوده و به نظر می‌رسد تعداد مجروحین به بیش از 250 نفر برسد.🍃 🌺قبل از رسیدن ما همه زخمی‌ها تعیین تکلیف شده‌اند و پس از اقدامات حیاتی به حلب انتقال یافته‌اند‌. گویا قرار بر این بوده که الحاضر تخلیه شود اما با پیغام حاج قاسم🕊 و اعلام تثبیت موقعیت مسلحین در چند کیلومتری شهر الحاضر، عقب‌نشینی منتفی شده و دوباره پذیرش مجروحین آغاز شده است.🍃 💐حسین می‌گوید عصر دیروز در هیاهوی سقوط الحاضر چشمم به محوطه بیرون بیمارستان افتاد و با دیدن صحنه فرار مردم و تخلیه شهر، یاد صحرای محشر😔 افتادم‌. گله‌های گوسفندانی که با شتاب از رودخانه می‌گذشتند و اهالی وحشت‌زده‌ای که با پای برهنه می‌دویدند و بچه‌های گریانی😭 که مادرها دست‌های کوچک‌شان را گرفته بودند و دنبال خود می‌کشیدند را دیدم و خودمان را که محکم ایستاده بودیم و تعداد بالای مجروحین امان نمی‌داد تا به نجات خود فکر کنیم. بی‌هراس از سودای جان بیست و چهار ساعت یک نفس در بیمارستان می‌دویدیم.💐 🌻گویا قرار است مایِر غیرفعال شود و من و محمدرضا همین جا در الحاضر خدمت کنیم. بیمارستان را با کمک هم نظافت می‌کنیم و محمدرضا با کمک عارف، وسایل پزشکی💥 را می‌شوید و برای استریل داخل اتوکلاو می‌گذارد. دوباره پذیرش مجروحین که حالا تعدادشان کمتر شده است آغاز می‌شود و بیمارستان به حالت عادی برمی‌گرد.🍃✨🍃 ........... 💐 🌺 💐 🌺 💐http://eitaa.com/mashgheshgh313 🌺 💐 🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 تاریخ تولد: 1358 تاریخ شهادت: 1395 محل تولد: قائم شهر محل شهادت: خانطومان سوریه 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا