👈#متن_وصیت_نامه:
🌷#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_سوم
#امید_به_عفو_الهی
#اظهار_فقر_و_عدم_توشه
#امید_به_ذخیره_گوهر_اشک_بر_ائمه(ع)
#امید_به_ذخیره_نعمت_دست
💢#خدایا! به #عفو تو#امید دارم
💎ای خدای #عزیز و ای #خالق_حکیم بیهمتا ! دستم #خالی است و کولهپشتی سفرم #خالی، من بدون #برگ و توشهای بهامید #ضیافت #عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون #فقیر [را] در نزد #کریم چه حاجتی است به #توشه و #برگ؟!
💎سارُق، چارُقم پر است از #امید به تو و #فضل و کرم تو؛ همراه خود دو #چشم بسته آوردهام که #ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک #ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر💧#اشک بر #حسین #فاطمه است؛ گوهر💧#اشک بر#اهل_بیت(ع) است؛ گوهر💧#اشک دفاع از #مظلوم، #یتیم، دفاع از محصورِ #مظلوم در چنگ ظالم.
💎#خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای #عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت #دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را #ذخیره کردهام که به این #ذخیره #امید دارم و آن روان بودن #پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت #بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر #زمین و #زانو گذاردم،
💎وقتی #سلاح را برای #دفاع از دینت به #دست گرفتم؛ اینها #ثروتِ #دست من است که #امید دارم قبول کرده باشی.
@shahidabad313
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
👈#متن_وصیت_نامه:
🌷#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_چهارم
💎#خداوندا! پاهایم #سست است، #رمق ندارد. #جرأت #عبور از پلی که از #جهنّم #عبور میکند، ندارد. من در #پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و #صراط تو که از #مو نازکتر است و از #شمشیر بُرندهتر؛
💎اما یک امیدی به من #نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است #نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در #حرم اولیائت در#بین_الحرمین #حسین و عباست(ع) آنها را #برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای #طولانی، #خمیده #جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
💎#خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین #امید بهسر میبرند؛☀️#یا_ارحم_الراحمین! مرا بپذیر؛#پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که #شایسته دیدارت شوم. جز #دیدار تو را نمیخواهم، #بهشت من #جوار توست، ☀️#یا_الله
http://eitaa.com/mashgheshgh313
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿