eitaa logo
مشق عشق 💞🌷
114 دنبال‌کننده
787 عکس
287 ویدیو
21 فایل
کانال مشق عشق 🌷 نذر فرهنگی 🌷 نشر روایات و کتب شهدای جلیل القدر🌷 eitaa.com/mashgheshgh313 : لینک کانال منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان درباره کانال هستیم @seyedeh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹 🕊 🌹 🕊 🌹 🕊 🌹 🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋 🍁کتاب : گنجشک های بابا 🍁 🌺خاطرات : زندگی شهید مدافع حرم مرتضی کریمی شالی🌺 🎊✨نویسنده :هاجر پور واجد✨🎊 ♦️ قسمت : سی ونه ♦️ 💐«راوی شهید :»💐 ❣همیشه حرف از شهادت می‌زد و مدافعان حرم، دوست داشت، فدایی بی‌بی زینب ‌سلام‌الله‌علیها‌ شود؛ اما دو، سه ماه قبل از شهادتش قضیه سوریه را با جدیت پیگیری می‌کرد.🌿 ❣ همه اعضای خانواده با رفتنش مخالفت می‌کردند، حتی خود من؛ اما احساس کردم که کسی نمی‌تواند، مرتضی را از رفتن منع کند. وظیفه خودم دانستم که شرایط را برایش توضیح دهم، شاید منصرف شود.🌿 ❣ به‌عنوان یک پدر که نگران آینده دخترم بودم، با دامادم صحبت کردم. دقیقاً نگرانی‌های بعد مرتضی و تنهایی‌های فاطمه را بیان کردم؛ اما او هم دلایل خاص خودش را داشت که نمی‌توانستم، ندیده بگیرم. مسئله دفاع شوخی‌بردار نبود و انگار در خون مرتضی حل شده بود با هیچ توضیح و برهانی نظرش عوض نمی‌شد.🕊❣🕊 🌙💥🌙💥🌙💥🌙💥🌙💥🌙💥 💐«راوی شهید :»💐 ❣از شهادت سردار همدانی بی‌تاب‌تر شده بود، نه برای ما بود و نه برای خودش. مدام آموزشی، کار، کار، کار، برای رفتن خیلی تلاش می‌کرد؛ اما جواب ما نه بود. می‌گفتیم: ـ زن‌ داری، بچه‌ داری، می‌ری شهید می‌شی، من و مادرت هم که پیر هستیم کی می‌خواد، بچه‌هایت را سر و سامان دهد؟ ـ پدر جان این‌هایی که رفتند، همسر نداشتند؟ فرزند نداشتند؟ شهدای دفاع مقدس خانواده نداشتند؟ خدا بزرگه، حمایت می‌کنه. حالا کی گفته می‌خوام برم شهید بشم. ای بابا! دلتون خوشه شما هم، من کجا و شهادت کجا می‌خوام برم آشپزخانه کار کنم، ظرف بشورم، جارو بکشم.🌿 ❣بعد کمی سر‌به‌سرمان می‌گذاشت و می‌رفت. موقع رفتن آروم به من می‌گفت: ـ بابا الان خط مقدم اونجاست، نمی‌گذارید برم؟ پس خودتان چرا می‌رفتید؟ یادتان نیست؟ چمن دانشگاه؟ خودم شما را راهی کردم پس چرا من نباید برم. می‌رفت و دو سه روز پیداش نمیشد.🕊❣🕊 ادامه دارد ........ 🌹 🕊 🌹 🕊 🌹http://eitaa.com/mashgheshgh313 🕊 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊