سلام سبزیجات درصو رت نیاز آمار بدهید پنجشنبه ویکشنبه طلاب پخش دارم درخدمت شما وسایر افراد هستم د.رضمن سیب زمینی کیلو 12 هزارتومان است بازار کیلو 18 است اگر نیاز است آمار بدهند
سلام این آگاهی برای سبزیجات بالا است اگر نیاز هست تماس بگیرید
💕سواد زندگی
سنگریزه ریز است و ناچیز؛
اما اگر در جوراب یا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز میدارد...
در زندگی هم؛ بعضی مسائل ریزند و ناچیز...
اما مانع حرکت به سمت خوبےها و آرامش ما میشوند!☹️
بےاحترامی یا نامهربانی به والدین؛
نگاه تحقیرآمیز به فقرا؛
تکبر و فخرفروشی به مردم؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛
نپذیرفتن عذر خطای دوستان؛
و...
بخشی از سنگریزههای مسیر تکامل ما هستند!
آنها را بهموقع کنار بگذاریم تا از زندگی لذت ببریم.🙃
#باغبان_دلمان_باشیم🌿
@farhangi_beytozahra
♨️داستان کوتاه از پیامبر اسلام♨️
🌸🍃مردي از انصار قصد مسافرت داشت. به همسرش گفت: تا من ازمسافرت برنگشتهام تو نبايد از خانه بيرون بروي!
پس از مسافرت شوهر، زن شنيد پدرش بيمار است.😷
كسي را نزد پيامبراكرم(ص) فرستاد و پيغام داد كه شوهرم مسافرت رفته و به من گفته است تا برنگشته، از منزل خارج نشوم. اكنون شنيدهام پدرم سخت بيمار است، اجازه فرماييد من به عيادتش بروم.
پيغمبر(ص) فرمود:
در خانهات بنشين و از شوهرت اطاعت كن!
چند روزي گذشت. زن شنيد كه مرض پدرش شدت يافته.🤒
بار دوم خدمت پيامبر(ص) پيغامی فرستاد كه يا رسول الله! اجازه مےفرماييد به #عيادت پدر بروم؟
🍂حضرت فرمود:
- نه! در خانهات بنشين و از شوهرت اطاعت نما!
🌼پس از مدتي شنيد پدرش #فوت كرد.🤭😭
بار سوم كسی را فرستاد و پيغام داد كه پدرم از دنيا رفته، اجازه فرماييد بروم در مراسم عزاداريش شركت كنم، برايش نماز بخوانم؟
پيامبر(ص) اين دفعه هم اجازه نداد و فرمود:
در #خانهات بنشين و از همسرت اطاعت كن!
پدرش را دفن كردند. پس از آن پيغمبر(ص) كسي را به سوی آن زن فرستاد و فرمود:
به او بگوييد به خاطر #اطاعت تو از #همسرت، خداوند #گناهان تو و پدرت را #بخشيد.
#داستان_کوتاه 📒
@farhangi_beytozahra
🔴 تصویر شهدای دیروز جنین توسط رژیم صهیونسیتی
توازن دو تصویر شهدای فلسطینی و هلاکتیافتگان صهیونیستی، حامل پیام مهمی برای صهیونیستهاست👇
دوران بزن در رو تمام شده است، بزنی، میخوری
@farhangi_beytozahra
مَــشــهَــــــدِمـانِــــه
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️ 🕊 #با_بابا ۲۵ 🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ پاک باش و خدمتگذار ۱ ✨ سخنانی که از پیام
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️
🕊 #با_بابا ۲۶
🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
پاک باش و خدمتگزار ۲
✨ بعد [ پیامبر ص] فرمودند: «الصلوة معراج المومن.»
نماز مثل پله هاي نردبان است که انسان را به اوج کمال میرساند. اما برخی در همان پله هاي اول درجا میزنند و این کار را خسته کننده و تکراری میدانند. عده زيادي از مسلمانان به نماز به عنوان
یک عادت روزانه نگاه میکنند، اما نباید اینگونه باشد. نماز است که انسان را در مسير الهي حرکت میدهد. اینکه پنج بار در روز نماز مي خوانيد براي اين است که از نماز نیرو بگیرید تا بتوانید در مقابل شیطان ایستادگی کنید.
اما شما شهدا به نماز به چشم فرصت پرواز نگاه کردید. روزانه حداقل پنج بار از این فرصت براي معراج استفاده کردید. نماز برایتان عادت نشد. شما به هر درجه اي رسيديد از نمازتان بود.
شما اگر به کسی کمک می کردید دنبال دیده شدن نبوديد و ميدانستيد آنکه باید ببیند، ميبيند. لذا بر شک و وسواس که از حملات شیاطین است با توکل بر خدا پیروز شدید.
شما همیشه کاري مي کرديد که خداوند دستور داده و همواره خداوند در مقابل دیدگان شما بود.(الم يعلم بان الله يري) شما اهل قرائت و عمل و تدبر در قرآن بودید، چرا که دستور خداوند متعال بود. شما به آیه «فاقروا ماتيسر من القرآن» به خوبی عمل می کردید.
قرآن مثل تنفسی که به جسم انسان حيات ميدهد، به روح شما جلا میداد و شما را در مسیر زندگی کمک مینماید. اما بسياري از مردم از کتاب الهی فاصله گرفتند و فکر کردند خودشان ميتوانند
راه سعادت را پیدا کنند.
شما اهل بیت علیهم السلام را مانند کشتي نوح میدانستید که سرمایه وجودي شما را حفظ میکنند و آن را به مقصد میرسانند و یقین داشتید که بدون ولایت اهل بیت علیهم السلام بار اعمال شما به مقصد نمي رسد.
بسياري از اهل دنیا خود را گرفتار لغو و بیهودگی کردند و فرصت عمر را تباه نمودند، شیطان نیز هر بار با ابزار یا وسيلهاي متفاوت مردم را از خداوند دور و سرگرم امور دنیایی میکند.(من اینجا ناخودآگاه یاد ماهواره و رسانه ها و فضاي مجازي افتادم.) اما شما از لحظه لحظه عمر خود به خوبی استفاده کردید و خود را گرفتار لغویات نکردید.
شما هر لحظه مشتاق دیدار پروردگار بودید و براي مرگ آماده بودید. شما اهل صبر بودید و مشکلات را تحمل ميكرديد. لذا خداوند مقام شما را بالا برد.
شما با خوبان همنشین بودید و از بيداري سحر و استغفار کمک میگرفتید تا ایمان خود را تقویت کنید.»
پیامبر (ص) بار دیگر خطاب به جمع شهدا فرمودند: «شما هر روز با خودتان محاسبه نفس داشتید. از خودتان حساب ميکشیدید. شما دیدید زندگي دنیا چقدر کوتاه بود، لذا براي اينجا برنامه ريزي کرديد.
شما در نمازهایتان توجه داشتید. میدانستید در مقابل چه کسی ایستاده اید. شما در دنیا سعي کردید سرمایه عمر را خوب استفاده کنید، لذا تحمل سختيها برایتان راحت بود. محیط خود را طوری تنظیم کردید که همیشه به یاد خدا باشید.
شما حضور خدا را همه جا حس میکردید لذا هیچ ترسی در دل نداشتید. خود را آلوده نکردید و شاهد بودید که در گرفتاري ها، راه خروج براي شما نمایان میشد و از خزانه غیب الهی و بدون حساب روزي شما مي رسيد.»
پیامبر(ص) ادامه دادند: «شما دیگران را برخود مقدم داشتید. بارها گره از مشکلات مردم گشودید. شما چون ميفهميديد، در سختی ها بی صبری نکردید. دنیا را مسیر عبور ميدانستيد نه وطن. طوري برنامه ریزی میکردید که گويي ميخواهيد تا ابد زنده باشيد ولي هر لحظه شوق دیدار خدا را داشتید. هدایت بندگان خداوند براي شما مهم بود، لذا فکر میکردید تا به بهترین حالت این کار انجام گیرد. در امر به معروف و نهي از منکر تلاش میکردید تا درست انجام دهید و آبروي افراد را در معرض خطر قرار ندهید. شما سعي مي کرديد در دنیا عصباني نشوید و اگر خشمی هم داشتید به خاطر خدا بود و حدود را رعایت می کردید.»
آخرین مطلبی که به خاطر دارم پیامبر (ص) فرمودند: «در ایام زندگی انسان، نسيمهاي رحمتي از سوي خدا وزیدن میگیرد. برخي به خاطر همان روحیات خاص اهل دنيا و تنبلي و رفاه طلبی از این نسیم الهی فاصله می گیرند. اما خوشا به سعادت شما که خود را در مسیر این نسیمهای رحمت قرار دادید. بعد از صحبتهاي پيامبر (ص) بسياري از آيات قرآن براي من تداعي شد. چون خودم قاری قرآن بوده و با قرآن مأنوس بودم و بسياري از آیات را به یاد داشتم.
اما خلاصه کلام این بود: پاک باش و
خدمتگزار
بعدها وقتي ياد خاطرات بهشت و همنشيني با شهدا و نبی مکرم اسلام می افتادم به سراغ کلام الله ميرفتم. قرائت قرآن مرا یاد بهترین ساعات عمرم می انداخت. با خود میگفتم:
چون میسر نیست بر من کام او
عشق بازي ميکنم با نام او
خلاصه اینکه بعدها وقتي آيات قرآن را
میخواندم به یاد سخنان نبی مکرم مي افتادم و برخي آياتي که مرتبط با سخنان پیامبر (ص) بود را مینوشتم.۱پینوشت
♨️ ادامه دارد
خانم کناریدیل ،۱۷۵ دقیقه با دستای بسته شنا کردی اما برا هیچکدوم از مدعیان حقوق زن مهم نبودی و تو هیچ رسانهای برات سوت و کف نزدن چون نیت کرده بودی به عشق شهدای غواص رکورد ثبت کنی!
#زن_زندگی_آزادگی
🔴حمله ناموفق به یکی از مراکز وزارت دفاع در اصفهان/ انفجار ریزپرندهها در تلههای پدافندی
وزارت دفاع:
🔹️شامگاه هشتم بهمن ۱۴۰۱ حوالی ساعت ۲۳:۳۰ حمله ناموفق با استفاده از ریزپرنده به یکی از مجتمعهای کارگاهی وزارت دفاع صورت گرفت و خوشبختانه با پیش بینی ها و تمهیدات پدافندی صورت گرفته یکی از آنها مورد اصابت پدافند هوایی مجتمع و دو فروند دیگر آنها در تله های پدافندی گرفتار و منفجر میشوند.
🔹️خوشبختانه این تهاجم ناموفق تلفات جانی نداشته و آسیب جزیی به سقف کارگاه وارد نموده که به فضل الهی خللی در تجهیزات و ماموریت های مجموعه ایجاد نکرده است.
🔹️وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به ملت شریف ایران اسلامی اطمینان می دهد اقدام برای تولید قدرت ، اقتدار و امنیت را با شتاب و جدیت ادامه خواهد داد و این اقدامات کورکورانه تاثیری در تداوم مسیر پیشرفت کشور نخواهد داشت. انشاالله
نحوه ارتباطگیری شبکههای معاند با «حسن فیروزی»
▪️فیروزی: کبودیهای روی بدنم فتوشاپ بود
حسن فیروزی:
🔹فایلها را به درخواست و هدایت ادمین یک صفحه معاند به نام «فریاد آزادی» تهیه و برایشان ارسال میکردم. از آن جایی که عکسهای من در شبکههای مجازی به صورت گسترده منتشرشده بود، سهیل ادمین صفحهای که با آنها در ارتباط بودم از من خواست تا دستورات و خواستههایشان را اجرا کنم.
🔹پس از مدتی که از ارتباط من با سهیل گذشت او از من خواست عکسهایی که بدون لباس هستم را برای او ارسال کنم تا پروژه وارد فاز جدیدی شود. آن عکسها را ارسال کردم و خود او با استفاده از نرم افزار روی بدن من آثار کبودی ایجاد کرد.
🔹در طول مدتی که به خواست خودم کسی از من خبر نداشت، اصلا در بازداشت نبودم که بخواهند من را بزنند. تمام اطلاعات غلطی که درباره من تولید و منتشر میشد توسط رسانههای ضد انقلاب تهیه و در فضای مجازی بارگذاری میشد.
🔹طلبکارها به دلیل افزایش بدهی سفتههای زیادی از من گرفتند. نزدیک به ۲ میلیارد سفته دست طلبکارها داشتم. بعد از اینکه فشار طلبکارها و خانواده زیاد شد، تصمیم گرفتم خانه را ترک کنم. به مهمانسرایی در مرکز تهران رفتم و حدود ۱۳ روز در آنجا ماندم بعد تصمیم گرفتم به جنوب کشور بروم.
#متن_خاطره
🌷 اومد گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه! بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم!
📚 ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘