🔰 ترسیدگان از کابوس پریده؟
آقای #زاکانی رو کرد به دوربین و چشم در چشم ما نظارهگران مناظره گفت: «مردم عزیز! ما میتوانیم! این صحبتهای ناامید کننده شما رو ناامید نکنه»
خیلی هم خوب! «سعی» آقای دکتر برای امیدواری دادن «مشکور»!
اما واقعیت اینکه احساس کردم با مردمی به غایت صغیر سخن میگوید. گویی ما مردم با کابوسی وحشتناک از خواب پریده و در فضای تاریک و مبهم اتاق، هر وسیلهای را غولی و هیولایی میبینیم که بر وحشتمان میافزاید. سپس زاکانیِ مادر در گوش ما میگوید: «آرام باش فرزندم! نترس! من کنار تو هستم».
آیا ملت ایران در دوره طفولیت خویش است که صرفا به دلگرمی و دلداری مادرگونه محتاج است؟
ما مردمی هستیم که چون اطرافمان تاریک است و چون از کابوس دولت روحانی پریدهایم، پس هر وسیلهای در اتاق خواب را هیولایی میپنداریم که بنا دارد ما را ببلعد؟ ما را مادری باید تا در گوشمان بگوید: «چیزی نیست! خواب بود، خیال بود!»
آیا آنچه از مشکلات و مصائب و مسائل در اطراف خویش داریم، نهایت تصوری واهی و پنداری باطل است که با گفتن «ما میتوانیم» دلگرمی بگیرم و از شرّش رها شویم؟
حتی جلیلی و قالیباف هم با بیانی کارشناسی، فقط چراغ قوه انداختند تا ببینیم آنچه غول دهاندریده میپنداشتیم، کمد لباسی است که درش وامانده. وگرنه اصل قصه همان است که ما را اطفالی از خواب پریده و از تاریکی هراسیده میانگارند.
من حتما با #پورمحمدی و #پزشکیان همراه و همنوا نیستم که ابتدا سعی داشتند بگویند: «نمیشود و نمیتوانیم» و بعد آرامآرام از حرف خود کوتاه آمدند با «اما» و «البته» و «تبصره زدن» و... موضع خود را تلطیف کردند. اما بالاخره مشکلات هستند و هرچقدر هیولاسازی این دونفر غلط است، سادهسازی سایر آقایان هم که میخواهند باز وعدهی «سه روزه حل کردن» بدهند غلط است.
ما مردم اطفالی صغیر نیستیم که درکمان از مشکلات امروز کشور، توهم کودک از خواب پریده و ترسیده باشد. پس نه دلگرمی مادرانه زاکانی راه حل است و نه چراغ قوه انداختن #جلیلی و #قالیباف.
باید این را با صدای بلند بگوییم تا نامزدها به شوق گرفتن رای از ما، بر ریل وعدههای گزاف نیافتند.
رهبر معظم انقلاب: «نامزدها وعدههایی را که از انجامشان مطمئن نیستند، ندهند. عمل نکردن به وعدهها مردم را نسبت به نظام و انتخابات دلسرد میکند.»
#سید_میثم
@Masihane