eitaa logo
مفشوی یک انسان چندمنظوره
796 دنبال‌کننده
140 عکس
24 ویدیو
41 فایل
مفشو= کیسه‌ی قند یا کیسه‌ی حاوی انواع گیاهان دارویی [به لهجه‌ی کرمانی] انسان چندمنظوره= انسانی که چند کاربری مختلف داشته و انسانی که از هرچیزی که می‌گوید، چندین منظور دارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 خداوند در سوره‌ی نور، آیه‌ی ۴۰ درباره اعمال کفار میگه: أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ کارهای خدانخواهان، تاریکی چندلایه و پیچیده است. شبیه تاریکیِ دریایی ﻋﻤﻴﻖ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻮجی بر روی موج می‌آید و تاریکی را مضاعف می‌کند. بر فراز آن حجم متراکم تاریکی و دریای لایه‌لایه، ابری است که شدت ظلمت را افزایش می‌دهد. سپس خداوند می‌فرماید کسی که به این تاریکیِ متراکم مبتلا می‌شود، اگر دست خود را بیرون آورد، بعید است آن را ببیند. یعنی شدت تاریکی‌های توبه‌توی پیچیده‌ای که همچون موجی بر موجی نوبه‌نو می‌شوند چنان است که دست‌ها دیده نمی‌شود. 🔻 دست نماد قدرت، تسلط و امکانات است. برای همین تعابیر "دستی توی کاره"، "دست‌های پشت‌پرده"، "دست‌هاشون تو یه کاسه است"، "دست بالای دست بسیار است" و... در عرف عامیانه زیاد استفاده می‌شود. با این توصیف، شدت و پیچیدگی کار کفار چنان هست که انسان مبتلا، توانایی شناخت امکانات و قدرت خودش را ندارد. درنتیجه تسلیم شرایط می‌شود چون کوری در سرای تاریکی! 🔻 امکانات ما در برابر تاریکی موج‌های توبه‌تو و نوبه‌نوی کفر چه هستند؟ از این امکانات غافل شویم دست‌های خودمان، حلقه‌هایی می‌شود بر گردِ گردن خودمان و نتیجه چیزی نیست جز خفت و خفگی. . . @Masihane
یا ؟ . در یک معنا سیاست یعنی مدیریت و از این جهت می‌توان گفت قدرت سیاسی همواره درصدد مدیریت است و پای آن به ریز‌ترین مسائل و شخصی‌ترین موضوعات هم می‌رسد. تفاوت قدرت‌های سیاسی جهان مدرن هم در اصلِ مدیریت نیست، بلکه در نوع مدیریت است که الگوهای سیاسی کلان را می‌آفریند. به عنوان مثال در یک نوع مدیریت، هرم قدرت تمایل به سرکوب رفتارهای خارج از میل و اراده خود دارد که استبداد و دیکتاتوری را می‌آفریند و در دیگر مدل مدیریتی، قدرت‌ها اجازه بروز هر نوع رفتاری را صادر می‌کنند تا به راحتی امکان رصد، مطالعه و جهت‌دهی به آن را داشته باشند. البته صدور اجازه به بروز هر رفتار، بدون مرز نیست بلکه اگر رفتاری را نفی کننده اصل قدرت یا نفی کننده مشروعیت پایگاه اعمال سیاست بدانند، هرگز اجازه بروز به آن را نمی‌دهند و شیوه سرکوب البته با عناوین موجه هم‌چنان جریان می‌یابد. در هر صورت میل و عطش شدیدی که نسبت به مدیریت هرچیز وجود دارد، زیربنای بسیاری از قدرت‌های سیاسی را شکل می‌دهد و ارضای این میل سبب ورود مدل‌های مدیریتی به شخصی‌ترین رفتارها در حیات فردی نیز می‌شود. مانند دخالت قدرت‌های سیاسی در مدیریت امر جنسی. شاید جرج اورول که در کتاب رمان 1984 تصویری خشن از نوع دخالت کمونیسم در زندگی شخصی افراد و سلب آزادی رفتار را ارائه کرد و به نوعی سعی در نشان دادن خصیصه‌های مستبدانه کمونیسم داشت اگر به لایه‌های باطنی «قدرت سیاسی» پی برده بود، صرفا این دست نظام‌های سیاسی را مورد تخطئه قرار نمی‌داد و متوجه می‌شد ماهیت اساسی قدرت در جهان مدرن، میل به دخالت و اعمال مدیریت است و این میل به شکلی جنون‌آمیز به تمام ابعاد زندگی بشر ورود کرده و البته در این مسیر مدل ویژه‌ی خود را پیاده می‌کند که نمونه‌ی آن را می‌شود در مدیریت امر جنسی یافت. تولید ادبیات گونه‌شناسانه پیرامون انحرافات جنسی از همین جهت قابل تحلیل است. به عنوان مثال آنجا که لواط از یک عمل انحرافی و حتی ارتداد مذهبی-کلیسایی به هم‌جنس‌خواهی و نوعی تمایل متمایز تغییر شکل داد، مسئله مدیریت درمیان بود. همچنین دیگر انحرافاتی که روان‌شناسان سده نوزدهم با اسامی موجه طبقه‌بندی کردند مانند: عورت نمایان لازگ، چیزشیدایان بینه، حیوان دوستان و حیوان خواهان کرافت- ابینگ، خود-تک‌جنسی کام‌جویان روهلدر و همچنین علاقمندان به تماشای آمیزش جنسی، مردانه سینه‌دار، پیردوستان، زنان دردآمیزش‌خواه و...؛ باز عطش مدیریت شعله می‌کشید. هدف رسمیت‌بخشی به این همه انحرافات جنسی برآمده از انحطاط اخلاقی و ولنگاریِ اشباع ناشدنی، دادن واقعیتی تحلیلی به آنهاست برای توسعه مدیریت و اعمال قدرت بر همه چیز. از جهت دیگر، آن‌گاه که قدرت تصمیم می‌گیرد به‌جای حذف و مخفی ساختن انواع انحرافات جنسی، آنها را به رسمیت بشناسد و سپس به عنوان گونه‌های متفاوت معرفی کند، در وهله اول این امر، «آزادی» به نظر می‌رسد و خوشایند آنهایی است که لیبرالیسم را بابت همین تساهل و تسامح و عدم دخالت در بروز امیال شخصی و کیفیت زندگی خصوصی می‌ستایند. اما کمی دقت نشان می‌دهد این گونه‌شناسی و طبقه‌بندی و رسمیت بخشیدن به انواع انحرافات جنسی با اسامی زیبا و توجیه‌گر و فریبنده، برای مدیریت و اعمال قدرت است و التفات به این وجه، سراب آزادی را تبخیر می‌کند. ادامه 👇
🔻🔻🔻 به سبب همین میل شدید و افراطی به مدیریت هرچیز، گفتمان‌های جنسی از سده هجدهم به بعد قارچ گونه رشد یافتند که چند دستورالعمل کلی را سامان می‌دادند: تحریک به سخن گفتن، سازوکارهای شنیدن و ثبت، روش‌هایی برای مشاهده، استنطاق و صورت‌بندی علمی. اینگونه رفتارهای جنسی از مخفی‌گاه بیرون آمد و ملزم شد وجود گفتمانی داشته باشد. در واقع جهان جدید پرگویی عظیم پیرامون امرجنسی مبتلا شد. (فوکو، اراده به دانستن، ص41) مسئله‌ی اصلی این گفتمان‌ها نیز کاهش انحرافات در حوزه امر جنسی نیست چرا که اساسا آنها به انحراف در این زمینه قائل نیستند بلکه مسئله اصلی، مدیریت هر چیزی است که امکان مدیریت را دارد. در همین راستا قدرت سیاسی با تمام گفتمان‌های خرد و کلانش، علاقه‌ی وافری به کمیت‌سازی نشان می‌دهد تا بتواند با اعداد و ارقام و آمار، مسیر مدیریت را فراهم سازد و درنتیجه اگر موضوعی به لحاظ ماهوی نتواند به زبان عدد و رقم درآید و آماری شود، آن موضوع تا حد زیادی از اعمال مدیریت خارج شده و این نوعی انحراف از گفتمان تلقی می‌شود. اما اسلامِ تربیتی، هم برخلاف مدرنیته و هم برخلاف مسیحیت کلیسایی قرون وسطی و عصر رنسانس که اعتراف به گناه جنسی با تعریف جزئیات را الزامی می‌دانست؛ هرگز پرده‌برداری از گناهان گذشته را تجویز نکرده و حتی از بازگویی آن منع می‌نماید و آن را به مسیر ارتباطی و بی‌واسطه‌ی فرد با خدا هدایت می‌کند. به گونه‌ای که گویی تعمدا درصدد عدم دخالت در این فضای شخصی است و هرگز قصد مدیریت آن را ندارد. البته عدم تمایل اسلام به واگذاری مدیریت امر جنسی به عنوان یکی از ابعاد مهم زندگی فردی و شخصی به سایر انسان‌ها، به معنای نداشتن برنامه‌ی تربیتی در حوزه امر جنسی نیست. این موضوع زمانی روشن می‌شود که بدانیم اساسا تربیت مقوله‌ای جدا از مدیریت و سیاست است. مختصرا می‌توان گفت در تربیت هدف اعمال قدرت نیست بلکه پرورش و رشد است و این ادبیات هرگز با صورت‌های علمی مدرن، تفهیم نمی‌شود. چنانچه مفهوم «اشاعه فحشاء» یا گناه قلمداد کردن هرگونه انحراف از طبیعت و فطرت انسانی فهم نمی‌گردد. . . @Masihane
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸غیبت از اینجا شروع شد!🔸 زمان ما، زمان امتحان است که آیا بعد از هزار سال غیبت، دیگر از تک روی کردن و از کردن [نسبت به رهبر] دست برداشته ایم یا هنوز هم این در ما هست. زمانۀ ما، فقط برای این امتحان است! شیعیان، مبلغی از وجوهات خدمت امام یازدهم علیه السلام فرستاده بودند. نامه ای نوشتند که بیلان مصرف این اموالی که خدمت شما رسیده را به ما بگویید!! یعنی این پول را چه کار کردید؟ آدم به امام زمانش نامه بنویسد، بگوید کجا خرج کردی؟ مثل اینکه مدیری می خواهد از زیر دستش حساب بکشد! حضرت پاسخ داد: چرا این سؤال را از امامان قبلی نکردید؟ شما شیعیان کی رَسمتان بود که از امامتان سؤال کنید که این پول ها کجا رفته؟ کجا خرج شده؟ اگر امامت یک امر مستمری است چرا با من این رفتار را می کنید؟ بعد از این پاسخ، حضرت دستور داد پردۀ سیاهی بر در اتاق ایشان آویختند و مردم که می آمدند سؤال کنند، حق نداشتند پرده را عقب بزنند. از پشت پرده با آن حضرت صحبت می کردند و . غیبت، از شروع شد. در جریان قبول قطعنامه، امت نشان داد که از این مرض دور شده. امت، خیلی نمره ی بزرگی آورد که بعد از 8 سال شعارِ «جنگ جنگ تا پیروزی»، وقتی امام گفت «من صلح می کنم»، بلافاصله [پذیرفتند]. کاری که این امت کرد، آن راهپیمایی یک ساعته اش در روز عید غدیر [در حمایت از پذیرش قطعنامه] بود. من هرچه همه ی اعمال این امت را کنار هم می گذارم، از این زیباتر نمی بینم. @haerishirazi @Masihane
استاد معظم میرباقری | مبنای نام‌وَری و شُهرت در جبهۀ حق 🔶 در جبهۀ حق، فضیلت‌های واقعی مبدأِ نوعی نام‌وَری می‌شوند که این نام‌وَری، نه جامعه را فاسد می‌کند و نه خودِ شخص را. او به‌اندازه‌ای که فضیلت پیدا می‌کند به همان اندازه نام‌وَر می‌شود و به همان اندازه هم تواضع و خشوع در مقابل خدای متعال در او شکل می‌گیرد. در دعای مکارم‌الاخلاق آمده است: «وَ لَا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا...» (خدایا هر اندازه که به من عزّت ظاهری می‌دهی، به همان اندازه در من یک ذلت باطنی در محضر خودت قرار بده). 🔶 مشهور شدن و نام‌وَر شدن و پیدا کردنِ عزّت اجتماعی، اگر مبتنی بر فضیلت‌های واقعی و همراه با احساس تذلُّل و خشوع در مقابل خدای متعال باشد، نه برای انسان آفت ایجاد می‌کند و نه برای دیگران؛ بلکه خرج گسترش جبهۀ حق می‌شود. ☑️ @mirbaqeri_ir @Masihane
23.pdf
878.5K
عناوین این پرونده از صفحه اندیشه روزنامه همشهری: 1- آزادی تفکر: بررسی اختلاف فهم‌های انسانی، تفکر آزادانه و مقوله امر به معروف در برداشت‌های علامه طباطبایی از قرآن. 2- پیشروی ناآرام: یادداشتی پیرامون ضرورت تقسیم و ایجاد تمایز میان افراد معترض و اغتشاشگر در کف خیابان برای فهم بهتر حوادث. . https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/173165/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85.html . @Masihane
23 (2).pdf
1.09M
مروری بر آراء شهید صدر پیرامون سه موضوع: جامعه، نظام اجتماعی و مسئله اجتماعی. . https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/173397/%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87.html . @Masihane
✅...وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ (سوره‌ی محمد، آیه‌ی ۱۲) 🔻 کسانی که خدا را نمی‌خواهند، لذت بردن‌شان حیوانی است و اینگونه جهنم از دنیا آغاز می‌شود. . . @Masihane
سروده جدید افشین علا: به رغم زخم زبان‌ها به غم، عنان ندهم ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم رفیق عهدشکن! از تو کمترم آری اگر که بر سر پیمان خویش جان ندهم اگر چه صورتم از سیلی خودی سرخ است چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم به خیمه گه چو شبیخون بی‌امان زده خصم ز تیربار کلامم به او امان ندهم به رغم این همه تحریم، پیش چشم عدو ز بیم، پرچم تسلیم را تکان ندهم سبک‌ سرانه چو پیران طالب تمجید زمام عقل به تأیید هر جوان ندهم بس است خوردن نیش از شکاف ها یک بار دوباره در دهن مار، امتحان ندهم رهین باور خویشم! هر آن چه خواهی گو که دل به خشم و خوشایند این و آن ندهم به رغم تازه به دوران رسیدگان حریص مقام فقر به سرمایه‌ جهان ندهم ♥️ زمین اگر همه دشمن شود، بگو به «امین» که دست زخمی او را به آسمان ندهم افشین علا- مهر ۱۴۰۱ پاورقی: "امین" تخلص رهبر انقلاب است.
.پرسید: سرعت، کمیت و کیفیت حوادث جوری هست که گیج شدیم سید!! چه کنیم؟! گفتم: برای همین اوضاع و همین روزها حضرتش فرمود: اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ . پاورقی: البته برخی گیجی رو ترجیح میدن، چون فکر می‌کنن اگه گیج باشن، مسئولیتی ندارن. لذا اون دنیا می‌پرسن چرا عمل نکردی؟ میگه گیج بودم، نمی‌دونستم. پشت‌بندش می‌پرسن: هلّا تَعلّمتَ؟ چرا گیج بودی؟ . @Masihane
در شکل‌گیری روحیه‌ی دا‌عشی عوامل درونی و بیرونی زیادی موثر هستند. یکی از مهم‌ترین عوامل که اصلا بهش توجه نشده و حتی شاید نشه به راحتی صورتبندی علمی ازش ارائه کرد، وجود یک‌سری آدمه که قبلا درباره‌شون با عنوان "زیربالادهندگان" حرف زدم. اینا چه کسانی‌اند؟ اینا آدمایی هستند که اگه افراد جامعه بزرگترین جنایات رو بکنند، اون جنایت رو به دلایلی (مانند نفرت از حکومت مستقر) توجیه می‌کنند. 🔻 مثلا اگه شما برید توی خیابون و گوش‌تا‌گوش سر یه انسان بی‌گناه رو ببُرید، اینا بهتون میگن، تو خودت مقصر نبودی. این حکومت از بس بهت فشار آورده تو به این روز افتادی. هرکی دیگه هم جای تو بود همین کارو می‌کرد. اصلا اگه کسی بناست محاکمه بشه اون خودِ حکومته و از این دست توجیهات. 🔻 این جماعت همه کثافت‌های درونی ما رو به بیرون نسبت و اسناد میدن (نظریه اسناد در شکل پیچیده‌تری)، و طوری حرف می‌زنند که انگار ما خودمون مسئول هیچ کاری نیستیم. از اینا باید ترسید. 🔻 قرآن میگه هرکسی مسئول کارهای خودشه و خدا از اعمال ما به خوبی خبر داره و به سینه‌ها آگاه هست، لذا جلوی او دیگه نمیشه همه چیز رو به بیرون نسبت داد. وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ❤️ . . @Masihane