رجال 2 21.6.1400_1.mp3
28.26M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال جلسه دوم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۶/۲۱
🆔@masire_feghahat
🔰دو نکته در #تعریف اجتهاد
🔸اجتهاد در کلمات متأخرین مثل شیخ بهائی تعریف شده به « #ملکة یقتدر بها علی استنباط الحکم الشرعی الفرعی»
یا محقق حلی فرموده اند«الاجتهاد فی عرف الفقهاء #بذل_الجُهد فی استخراج الاحکام الشرعیة»
🔹در این تعاریف دو نکته بایستی مطمح نظر قرار بگیرد :
1️⃣تعریف اجتهاد به ملکه #فرق می کند با تعریف اجتهاد به استفراغ وسع یا بذل جُهد چراکه #ممکن است کسی ملکه استنباط داشته باشد ولکن حتی یک حکم شرعی را هم استنباط بالفعل نکرده باشد و بذل جُهدی هم انجام نداده باشد
🔻ولی اجتهاد به معنای قوه و ملکه استنباط #موضوع هیچ حکم شرعی نیست البته مشهور قائل هستند که ثمره اش این است که فتوای فقیه دیگر در حق این شخصی که قدرت بر استنباط دارد #حجت_نیست ولذا می گویند یحرم علیه التقلید. اما احکام دیگر مانند جواز افتاء یا جواز قضاء بر وجود ملکه استنباط مترتب نیست زیرا اینها مترتب بر عنوان #فقیه میباشد
2️⃣تعریفی که مرحوم محقق از اجتهاد ارائه داده است همانطور که صاحب کفایه نیز متذکر شده است #تمام نیست زیرا ما به دنبال ظن به حکم شرعی نیستیم بلکه آنچه که مهم است #تحصیل_حجت بر حکم شرعی میباشد لذا انسب بود که گغته شود استفراغ الوسع فی تحصیل الحجه علی الحکم الشرعی تا دیگر اخباری ها نزاع نکنند که این نوع اجتهاد ظنی صحیح نمیباشد زیرا اخباری با تحصیل حجت بر حکم شرعی مشکلی ندارد البته ممکن است موردی را اخباری حجت بر حکم شرعی نداند اما اصولی بداند یا بالعکس کما اینکه فی مابین خود اصولیون هم در مصادیق حجت اختلاف است مانند اختلاف در استصحاب در شبهات حکمیه که برخی حجت میدانند و برخی حجت نمیدانند اما علی ای حال کبرای استفراغ وسع در تحصیل حجت بر حکم شرعی سالم است
🆔@masire_feghahat
استاد شهیدی، نکاح معاطاتی.mp3
777.1K
🔰استاد #شهیدی(زیدعزه)
🔸توضیحات استاد شهیدی پور _استاد درس خارج حوزه علمیه قم_درباره فتوای منسوب به مرحوم امام در رابطه با #نکاح_معاطاتی
🆔@masire_feghahat
🔰مباحثه شهید ثالث(ره) با میرزامحمدتنکابنی(ره) در رابطه با عبادت صبی
◾️مرحوم میرزا محمدتنکابنی نقل میکند:
🔸روزی در کتابخانه آن جناب، مباحثه ای با شهید ثالث اتفاق افتاد و صحبت در این شد که #عبادت_صبیان، شرعی است یا تمرینی و سخن به طول انجامید
● تا این که، کلام منجر به #تکلیف_مالايطاق شد و آن جناب فرمودند که: تکلیف مالایطاق در #مندوبات جایز و واقع است؛ زیرا که مکلف به #جایز_الترک است؛ برای این که مستحب است. پس عقل به جهت جواز ترک دلالت بر قبح تکلیف به مالا يطاق ندارد
●من عرض کردم که: تکلیف به مالا يطاق، #عقلاً قبيح است؛ چه در مستحبات باشد و چه در واجبات؛ فلذا، اگر مولا به عبد خود بگوید که مستحب نمودم بر تو طيران به سوی آسمان را، هر آینه، عقلا او را مذمت می نمایند و این مولا را #تسفيه میکنند و قوه عاقله بر قبح آن حاكم و بنای عقلا بر قبح آن استقرار یافته و در عرف نیز چنین تکلیف واقع نیست
🔹شهید ثالث فرمودند که: چه می گویی در #اوامر_ندبیه که از شارع صدور یافته و آن تکالیف از طاقت مكلفين خارج است؛ زیرا که در هر زمان که فرض کنی، مستحب است بر هر مكلف، صلوات فرستادن و همچنین تسبیح گفتن و همچنین قرآن خواندن و همچنین نماز مستحبی خواندن و هكذا الى مالا يحصى. با این که عمل آوردن همه در یک آن، خارج از طوق انسان است و مع ذالک، این تکالیف به وقوع پیوسته، برای این که جایز الترک می باشند
● من در جواب گفتم که: اوامر مستحبه، محمول بر #تخییر است و استحباب، عیبی ندارد؛ پس تکلیف به مالا يطاق نخواهد بود. و ایشان ساکت شدند. و من در تمرینی بودن عبادت صبی، این مناظره را در رساله ای مفرده نوشته ام که خالی از لطافت نیست
📚قصص العلماء تنکابنی،ص۲۵
🆔@masire_feghahat
حدیث1 استاد حسینی شیرازی 4.12.1400.mp3
23.22M
🔰 استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸جلسه اول کارگاه حدیث
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)
🆔@masire_feghahat
🔰#مطهریت_ازاله_ی_نجاست {بخش دوم}
🔸انچه در ذیل بیان می شود تلخیص بیان مرحوم امام در دفاع از این نظریه است که ما قسمت هایی که از لحاظ دلالت قوت بیشتری دارند را ذکر می نماییم:
🔻ما دلّت علىٰ مطهّرية غير الماء لبعض النجاسات
●كصحيحة زرارة قال: قلت لأبي جعفر (عليه السّلام): رجل وطأ علىٰ عَذِرة، فساخت رجله فيها، أ ينقض ذلك وضوءه، و هل يجب عليه غسلها؟ فقال: «لا يغسلها إلّا أن يَقذِرها، و لكنّه يمسحها حتّى يذهب أثرها، و يصلّي
●كموثّقة الحلبي أو صحيحته قال: نزلنا في مكان بيننا و بين المسجد زقاق قذر، فدخلت علىٰ أبي عبد اللّٰه (عليه السّلام) فقال: «أين نزلتم؟» فقلت: في دار فلان. فقال: «إنّ بينكم و بين المسجد زُقاقاً قذراً» أو قلنا له: إنّ بيننا و بين المسجد زُقاقاً قذراً، فقال: «لا بأس؛ الأرض يطهّر بعضها بعضاً»
●صحّة الاستدلال بروايات تدلّ علىٰ مطهّرية الشمس
●بما دلّ علىٰ طهارة بصاق شارب الخمر
●و ما دلّ علىٰ أنّه ليس للاستنجاء حدّ إلّا النقاء
●و بموثّق غياث الدالّ علىٰ جواز غسل الدم بالبصاق
♻️مرحوم امام (ره) می فرماید همه این روایات طبق قاعده است چراکه شارع در مورد طهارت تعهد شرعی ندارد و طهارت یک #حقیقت_عرفی به معنای نظافت است و لذا با ازاله عین نجاست حاصل می شود. به خصوص در روایت عبدالاعلی که معنا به وضوح در یافت می شود چرا که اولا ظهور روایت در این است که تنظیف به هر صورتی که واقع شود کفایت می کند و جایگزین غسل بالماء می کند
📚كتاب الطهارة (للإمام الخميني، ط - الحديثة)، ج۴،ص۱۲الی ۱۵
🆔@masire_feghahat
📝بخش اول #مطهریت_ازاله_ی_نجاست را از اینجا مطالعه کنید
🔸https://eitaa.com/masire_feghahat/248
🔰#اجزاء_در_تقلید{بخش پنجم}
💢وجوه صحیح اجزاء💢
2️⃣دلیل «لو کان لبان»
🔸مسأله تغییر تقلید یا اجتهاد و کشف خلاف در طرق و امارات از مسائل بسیار مورد ابتلاء است و در چنین مسائلی عدم اشتهار حکم برای بطلان آن کافی است
🔹پس شهرت نداشتن عدم اِجزاء، برای حکم به بطلان عدم اِجزاء کافی است؛ زیرا عمومیت ابتلاء، اقتضاء میکند که حکم موافق حق مشهور باشد و نظر مخالف حق، شاذ بماند؛ چرا که عمومیت ابتلا موجب شهرت نظر معصوم در مسأله است
🆔@masire_feghahat
تعلیقات_استاد_حسینی_بر_اسناد_أحادیث.pdf
356.1K
🔰تعلیقات استاد حسینی شیرازی بر اسناد احادیث
🆔@masire_feghahat
🔰عرف و استخدام {بخش اول}
⏺استخدام صعنتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر
إذا نزل السماء بأرض قوم
رعيناه و إن كانوا غضابا
مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» میباشد.
🔘همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود که طبق قرائن خاص، این ضمیر به #بعضی از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸)
🔸در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده #عموم مى كند. پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه اى كه طلاق آنان رجعى باشد، و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى گردد كه #طلاق_رجعى گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است.
🔹بنابراين درصورتىكه ضمير «بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص مى خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام بيان عده جميع زنان مطلقه است.
♦️بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارضاند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد #شهیدی (زیدعزه)
◽️فقاهت سه معنا دارد:
1️⃣دین شناسی و #بصیرت در دین است. اختصاص به علم به فروع ندارد.
🔸در روایت داریم الا اخبرکم بالفقیه حق الفقیه، من لم یقنط الناس من رحمة الله ولم یؤمّنهم من عذاب الله. خب این فقیه یعنی دین شناس. دین بالمعنی الاعم نه خصوص فقه مصطلح. آیه نفر هم ظاهرا همین است، لیتفقهوا فی الدین فقط تفقه مصطلح نیست. لیتفقهوا فی الدین یعنی دین شناس بشوند، چه در عقائد، چه در تفسیر و چه در فروع دین.
2️⃣علم به احکام #فرعیه است اعم از اجتهاد یا تقلید.
🔹اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، این نه یعنی اول بروید مجتهد بشوید. نه، علم به احکام فرعیه پیدا کنید ولو تقلیدا.
3️⃣علم به احکام شرعیه است از روی #اجتهاد. که مقصود از تفقه در مصطلح فقهاء همین معنای سوم است.
🔸در تفسیر امام عسکری علیه السلام هم هست که: فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه. این همان معنای سوم است.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد سیدجواد #شبیری ( زیدعزه)
💢قیاس یا اطلاق مقامی؟!💢
🔸شیخ صدوق در مواردی فضل بن شاذان را متهم به قیاس نموده و فرموده : هذا سبیل من یقیس¹ ؛ اما به نظر می رسد که استدلال فضل بن شاذان، قیاس نبوده و نوعی تمسک به #اطلاق_مقامی است؛ البته این به معنای این نیست که در تمام آن موارد، استدلال فضل بن شاذان صحیح بوده است.
🔹توضیح مطلب این که گاهی حکمی بیان می شود که به ملازمات عرفیه، حکم دیگری از آن فهمیده می شود و شارع نیز ردعی از این ملازمهی عرفی نکرده است؛ سکوت شارع و عدم تخطئهی این ملازمه، کاشف از مقبولیت این امر در نزد شارع است.
🔻مثلا فرض کنید که در روایات، کیفیت غسل حیض بیان نشده است و تنها اصل وجوب آن مطرح شده است اما در مورد غسل جنابت، کیفیت آن نیز بیان شده است. در چنین شرایطی که کیفیت غسل جنابت در شریعت روشن شده و این غسل با کیفیتی که دارد، معهود است، وقتی اصل وجوب غسل حیض بیان می شود، به ملازمهی عرفیه فهمیده می شود که این غسل نیز به همان کیفیت معهود در مورد غسل جنابت است و وقتی این فهم عرفی توسط شارع #تخطئه نمی شود، درستی آن اثبات می شود.
*¹من لایحضره الفقیه ج4 ص269
🆔@masire_feghahat
رجال 3 23.6.1400_1_1.mp3
15.77M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال جلسه سوم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۶/۲۳
🆔@masire_feghahat
حدیث3 استاد حسینی شیرازی 30.11.1400.m4a
11.45M
🔰 استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸جلسه سوم کارگاه حدیث
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۱۱/۳۰
🆔@masire_feghahat
🔰محدث بحرانی
💢روش شناسی💢
▪️انکار عرف
🔸بسیاری از اصولیین معتقدند برای فهم معانی و مدلولهای خطاب هایی که در شرع وارد بوده است مراتبی وجود دارد: اول، عرف شرعی؛ دوم، عرف عام و سوم لغت. در موردی که میان آنها تعارض رخ دهد، این مراتب رعایت می شود.
🔹اما محدث بحرانی این ترتیب را #مردود دانسته، و معتقد است: از روایات معصومین به دست می آید که در صورت مشخص نبودن مقصود از خطاب شرعی، باید #تفحص نمود و در صورتی که مراد از آن معلوم نشد، باید #احتیاط کرد و جایز نیست برای فهم خطاب شرعی به عرف عام و خاص مراجعه کرد
🔸زیرا اگر احکام مبتنی بر عرف عام شوند لازمه اش عسر و حرجی است که در آیه و روایت نفی شده است؛ از سوی دیگر باید عرف #تمامی_مردم روی زمین استعلام شود. بنا بر عرف خاص نیز موجب اختلاف در احکام شرعی می شود؛ در حالی که از روایات چنین به دست می آید که هر چیزی که منجر به #اختلاف گردد، نمی توان بر آن بناء گذاشت
🔻و انما المستفاد من اخبارهم كما مر انه مع عدم العلم بما هو المراد من الخطاب الشرعي يجب الفحص و التفتيش و مع العجز عن الظفر بالمراد يجب رعاية الاحتياط و الوقوف على سواء ذلک الصراط على أنه لايخفى ما في بناء الأحكام على العرف العام من العسر و الحرج المنفيين بالآية و الرواية فانه يوجب استعلام ما عليه كافة الناس في اقطار الأرض
📚الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة،ج۱،ص۱۲۱
🆔@masire_feghahat
🔰 دومین جلسه از سلسله نشست های تخصصی جایگاه متون درسی در نظام آموزشی
🔸با موضوع:
شرح لمعه ، امتیازات و اقتضائات آموزشی
با حضور ارزشمند اساتید معظم:
🔹حجت الاسلام و المسلمین علی شورگشتی
🔹حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین عبدی
🔹حجت الاسلام و المسلمین مهدی رهنما
📆چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۸ ⏰ساعت ۱۳
🖱مکان: میدان معلم . حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام . طبقه سوم . سالن سلمان فارسی
⚜دفتر تدوین متون درسی مرکز مدیریت حوزه علمیه
🆔@masire_feghahat
🔰#اجزاء_در_تقلید{بخش ششم}
💢وجوه صحیح اجزا💢
3⃣ اطلاق مقامی
🔸در هیچ کدام از امارات و طرق و حتی تقلید، عدم اِجزاء بعد از کشف خلاف تذکر داده نشده است و اطلاق مقامی شکل گرفته بر اساس آن میتواند اِجزاء را اثبات کند.
🔹اشکال تنافی اطلاق مقامی و اطلاق لفظی: اگر اشکال شود که اطلاق لفظی ادله اِجزاء و شرایط، در مقابل این اطلاق مقامی است و اطلاق لفظی بر اطلاق مقامی مقدم است، پاسخ داده میشود این اطلاق مقامی برای عدم شکلگیری اطلاق لفظی مقتضی عدم اِجزاء در ادله حجج و امارات کافی است چون از قبیل نص متصل است و مفید قطع است و بلکه این اطلاق مقامی مانع شکل گیری اطلاق در ادله احکام واقعی نسبت به اعاده و قضاء است
🆔@masire_feghahat
کانال مسیرفقاهت.m4a
10.49M
🔰استاد #منافی (زیدعزه)
🔸تحلیل #اجماع_مرکب و #عدم_قول_به_فصل
🔹تبیین اختلاف این دو اصطلاح
🆔@masire_feghahat