eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
216 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث1 استاد حسینی شیرازی 4.12.1400.mp3
23.22M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸جلسه اول کارگاه حدیث 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) 🆔@masire_feghahat
🔰 {بخش دوم} 🔸انچه در ذیل بیان می شود تلخیص بیان مرحوم امام در دفاع از این نظریه است که ما قسمت هایی که از لحاظ دلالت قوت بیشتری دارند را ذکر می نماییم: 🔻ما دلّت علىٰ مطهّرية غير الماء لبعض النجاسات ●كصحيحة زرارة قال: قلت لأبي جعفر (عليه السّلام): رجل وطأ علىٰ عَذِرة، فساخت رجله فيها، أ ينقض ذلك وضوءه، و هل يجب عليه غسلها؟ فقال: «لا يغسلها إلّا أن يَقذِرها، و لكنّه يمسحها حتّى يذهب أثرها، و يصلّي ●كموثّقة الحلبي أو صحيحته قال: نزلنا في مكان بيننا و بين المسجد زقاق قذر، فدخلت علىٰ أبي عبد اللّٰه (عليه السّلام) فقال: «أين نزلتم؟» فقلت: في دار فلان. فقال: «إنّ بينكم و بين المسجد زُقاقاً قذراً» أو قلنا له: إنّ بيننا و بين المسجد زُقاقاً قذراً، فقال: «لا بأس؛ الأرض يطهّر بعضها بعضاً» ●صحّة الاستدلال بروايات تدلّ علىٰ مطهّرية الشمس ●بما دلّ علىٰ طهارة بصاق شارب الخمر ●و ما دلّ علىٰ أنّه ليس للاستنجاء حدّ إلّا النقاء ●و بموثّق غياث الدالّ علىٰ جواز غسل الدم بالبصاق ♻️مرحوم امام (ره) می فرماید همه این روایات طبق قاعده است چراکه شارع در مورد طهارت تعهد شرعی ندارد و طهارت یک به معنای نظافت است و لذا با ازاله عین نجاست حاصل می شود. به خصوص در روایت عبدالاعلی که معنا به وضوح در یافت می شود چرا که اولا ظهور روایت در این است که تنظیف به هر صورتی که واقع شود کفایت می کند و جایگزین غسل بالماء می کند 📚كتاب الطهارة (للإمام الخميني، ط - الحديثة)، ج‌۴،ص۱۲الی ۱۵ 🆔@masire_feghahat
📝بخش اول را از اینجا مطالعه کنید 🔸https://eitaa.com/masire_feghahat/248
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰{بخش پنجم} 💢وجوه صحیح اجزاء💢 2️⃣دلیل «لو کان لبان» 🔸مسأله تغییر تقلید یا اجتهاد و کشف خلاف در طرق و امارات از مسائل بسیار مورد ابتلاء است و در چنین مسائلی عدم اشتهار حکم برای بطلان آن کافی است 🔹پس شهرت نداشتن عدم اِجزاء، برای حکم به بطلان عدم اِجزاء کافی است؛ زیرا عمومیت ابتلاء، اقتضاء می‌کند که حکم موافق حق مشهور باشد و نظر مخالف حق، شاذ بماند؛ چرا که عمومیت ابتلا موجب شهرت نظر معصوم در مسأله است 🆔@masire_feghahat
تعلیقات_استاد_حسینی_بر_اسناد_أحادیث.pdf
356.1K
🔰تعلیقات استاد حسینی شیرازی بر اسناد احادیث 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عرف و استخدام {بخش اول} ⏺استخدام صعنتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر إذا نزل السماء بأرض قوم‏ رعيناه و إن كانوا غضابا مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» می‌باشد. 🔘همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود ‏که طبق قرائن خاص، این ضمیر به از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ‌‏﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، ‏باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) ‏سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸) 🔸‏در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده مى‏ كند. ‏پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه‏ اى كه طلاق آنان رجعى باشد، ‏و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى‏ گردد كه ‏گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است. 🔹بنابراين درصورتىكه ضمير ‌‏«بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص ‏مى‏ خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به‏ طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام ‏بيان عده جميع زنان مطلقه است. ♦️بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارض‏اند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به ‏استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- ‏همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در ‏نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود. 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) ◽️فقاهت سه معنا دارد: 1️⃣دین شناسی و در دین است. اختصاص به علم به فروع ندارد. 🔸در روایت داریم الا اخبرکم بالفقیه حق الفقیه، من لم یقنط الناس من رحمة الله ولم یؤمّنهم من عذاب الله. خب این فقیه یعنی دین شناس. دین بالمعنی الاعم نه خصوص فقه مصطلح. آیه نفر هم ظاهرا همین است، لیتفقهوا فی الدین فقط تفقه مصطلح نیست. لیتفقهوا فی الدین یعنی دین شناس بشوند، چه در عقائد، چه در تفسیر و چه در فروع دین. 2️⃣علم به احکام است اعم از اجتهاد یا تقلید. 🔹اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، این نه یعنی اول بروید مجتهد بشوید. نه، علم به احکام فرعیه پیدا کنید ولو تقلیدا. 3️⃣علم به احکام شرعیه است از روی . که مقصود از تفقه در مصطلح فقهاء همین معنای سوم است. 🔸در تفسیر امام عسکری علیه السلام هم هست که: فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه. این همان معنای سوم است. 🆔@masire_feghahat
🔰استاد سیدجواد ( زیدعزه) 💢قیاس یا اطلاق مقامی؟!💢 🔸شیخ صدوق در مواردی فضل بن شاذان را متهم به قیاس نموده و فرموده : هذا سبیل من یقیس¹ ؛ اما به نظر می رسد که استدلال فضل بن شاذان، قیاس نبوده و نوعی تمسک به است؛ البته این به معنای این نیست که در تمام آن موارد، استدلال فضل بن شاذان صحیح بوده است. 🔹توضیح مطلب این که گاهی حکمی بیان می شود که به ملازمات عرفیه، حکم دیگری از آن فهمیده می شود و شارع نیز ردعی از این ملازمه‌ی عرفی نکرده است؛ سکوت شارع و عدم تخطئه‌ی این ملازمه، کاشف از مقبولیت این امر در نزد شارع است. 🔻مثلا فرض کنید که در روایات، کیفیت غسل حیض بیان نشده است و تنها اصل وجوب آن مطرح شده است اما در مورد غسل جنابت، کیفیت آن نیز بیان شده است. در چنین شرایطی که کیفیت غسل جنابت در شریعت روشن شده و این غسل با کیفیتی که دارد، معهود است، وقتی اصل وجوب غسل حیض بیان می شود، به ملازمه‌ی عرفیه فهمیده می شود که این غسل نیز به همان کیفیت معهود در مورد غسل جنابت است و وقتی این فهم عرفی توسط شارع نمی شود، درستی آن اثبات می شود. *¹من لایحضره الفقیه ج4 ص269 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال 3 23.6.1400_1_1.mp3
15.77M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال جلسه سوم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) ۱۴۰۰/۶/۲۳ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث3 استاد حسینی شیرازی 30.11.1400.m4a
11.45M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸جلسه سوم کارگاه حدیث 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) ۱۴۰۰/۱۱/۳۰ 🆔@masire_feghahat
🔰محدث بحرانی 💢روش شناسی💢 ▪️انکار عرف 🔸بسیاری از اصولیین معتقدند برای فهم معانی و مدلولهای خطاب هایی که در شرع وارد بوده است مراتبی وجود دارد: اول، عرف شرعی؛ دوم، عرف عام و سوم لغت. در موردی که میان آنها تعارض رخ دهد، این مراتب رعایت می شود. 🔹اما محدث بحرانی این ترتیب را دانسته، و معتقد است: از روایات معصومین به دست می آید که در صورت مشخص نبودن مقصود از خطاب شرعی، باید نمود و در صورتی که مراد از آن معلوم نشد، باید کرد و جایز نیست برای فهم خطاب شرعی به عرف عام و خاص مراجعه کرد 🔸زیرا اگر احکام مبتنی بر عرف عام شوند لازمه اش عسر و حرجی است که در آیه و روایت نفی شده است؛ از سوی دیگر باید عرف روی زمین استعلام شود. بنا بر عرف خاص نیز موجب اختلاف در احکام شرعی می شود؛ در حالی که از روایات چنین به دست می آید که هر چیزی که منجر به گردد، نمی توان بر آن بناء گذاشت 🔻و انما المستفاد من اخبارهم كما مر انه مع عدم العلم بما هو المراد من الخطاب الشرعي يجب الفحص و التفتيش و مع العجز عن الظفر بالمراد يجب رعاية الاحتياط و الوقوف على سواء ذلک الصراط على أنه لايخفى ما في بناء الأحكام على العرف العام من العسر و الحرج المنفيين بالآية و الرواية فانه يوجب استعلام ما عليه كافة الناس في اقطار الأرض 📚الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة،ج۱،ص۱۲۱ 🆔@masire_feghahat
🔰 دومین جلسه از سلسله نشست های تخصصی جایگاه متون درسی در نظام آموزشی 🔸با موضوع: شرح لمعه ، امتیازات و اقتضائات آموزشی با حضور ارزشمند اساتید معظم: 🔹حجت الاسلام و المسلمین علی شورگشتی 🔹حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین عبدی 🔹حجت الاسلام و المسلمین مهدی رهنما 📆چهار‌شنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۸ ⏰ساعت ۱۳ 🖱مکان: میدان معلم . حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام . طبقه سوم . سالن سلمان فارسی ⚜دفتر تدوین متون درسی مرکز مدیریت حوزه علمیه 🆔@masire_feghahat
🔰{بخش ششم} 💢وجوه صحیح اجزا💢 3⃣ اطلاق مقامی 🔸در هیچ کدام از امارات و طرق و حتی تقلید، عدم اِجزاء بعد از کشف خلاف تذکر داده نشده است و اطلاق مقامی شکل گرفته بر اساس آن می‌تواند اِجزاء را اثبات کند. 🔹اشکال تنافی اطلاق مقامی و اطلاق لفظی: اگر اشکال شود که اطلاق لفظی ادله اِجزاء و شرایط، در مقابل این اطلاق مقامی است و اطلاق لفظی بر اطلاق مقامی مقدم است، پاسخ داده می‌شود این اطلاق مقامی برای عدم شکل‌گیری اطلاق لفظی مقتضی عدم اِجزاء در ادله حجج و امارات کافی است چون از قبیل نص متصل است و مفید قطع است و بلکه این اطلاق مقامی مانع شکل گیری اطلاق در ادله احکام واقعی نسبت به اعاده و قضاء است 🆔@masire_feghahat
کانال مسیرفقاهت.m4a
10.49M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸تحلیل و 🔹تبیین اختلاف این دو اصطلاح 🆔@masire_feghahat
🔰مرحوم آیت الله خویی (رحمة الله علیه) 💢تراجم💢 🔸مرحوم آیت الله سید مهدی موسوی خلخالی می‌گفتند:آیت الله العظمی خویی در درس، فرعی را مطرح کردند و فرمودند: دلیل این فرع، روایتی صحیح، سنداً و دلالهً از امام صادق علیه السلام است که من آن را حفظ هستم اما و آن روایت را نمی‌دانم. اگر کسی آن را پیدا کرد به ما بگوید. 🔹من یک هفته تمام وقت گذاشتم که سند و منبعِ این حدیث را پیدا کنم اما خسته شدم و رها کردم البته برخی از شاگردان تا مدتها ادامه دادند ولی کسی نتوانست منبع آن روایت را پیدا کند. 🔸بعد از شش ماه روزی یکی از شاگردان خدمت مرحوم استاد آمد و گفت:استاد! البشاره! البشاره! من مصدر و منبع آن روایت را پیدا کردم. آقای خویی آن روز درس‌شان را سه بار قطع کردند و از آن طلبه تشکر کردند! 🔹در قدیم دسترسی به یک منبع این گونه بود اما امروزه با این که دسترسی به منابع آسان شده، اما همت‌ها کم شده است. 📚شرف صحبت جانان، ص۳۹ 🆔@masire_feghahat
🔰مرحوم علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) 💢خبر واحد در تفسیر💢 استاد سید جواد شبیری (زید عزه) : 🔸مرحوم علامه طباطبائی می فرماید خبر واحد در تفسیر معتبر نیست به این دلیل که مفاد خبر واحد تنجیز و تعذیر است و باید مربوط به عمل باشد بنابراین در جایی که مقصود علم است نه عمل، خبر واحد حجت نیست. 🔹ایشان معتقد است آیات قرآن بدون روایات نیز قابلیت فهم کامل دارد. در آیه شریفه «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ‏ لِلنَّاسِ‏ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏» به تناسب این آیه ایشان بحث مفصلی دارد که می خواهد بفرماید تعلیم پیامبر اموری است که مردم می فهمیدند ولی با زحمت می‌فهمیدند. 🔸البته اینطور معنا کردن آیه شریفه توسط مرحوم علامه خلاف ظاهر است 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) 💢گستره معنایی واژه در تراث💢 🔘درباره واژه «اصحابنا» در این فراز از مقدمه فهرست شیخ طوسی: «لأن كثيرا من مصنفی أصحابنا و أصحاب الأصول، ينتحلون المذاهب الفاسدة» باید گفت این واژه در نگاشته های نخستین رجالی شیعه، معنایی گسترده داشته، به گونه ای که ، چه اثناعشریه و چه غیر آن را شامل بوده است. برای نمونه، نجاشی در چند جای از فهرست خویش، از راویان فطحی و حتى واقفی با عنوان «اصحابنا» یاد کرده است¹ 🔘و نیز کشی در دو فراز از کتاب خود راویان فطحی را با عنوان «اصحابنا» و «العدول» می شناساند² ــــــــــــــــــــــــــــــــ *¹:رجال نجاشی ش۳۰۶ / ش ۶۷۹ *²:رجال کشی ش ۶۳۹ 🆔@masire_feghahat
🔰 💢جریان استصحاب در شبهات مفهومیه💢 🔸ارائه کننده : آیت الله جعفر نجفی بستان(حفظه الله) 🔹ناقد : آیت الله محمد قائینی(حفظه الله) 🔸دبیر علمی : حجت الاسلام و المسلمین رضا پورصدقی مکان : مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)،طبقه۲،سالن امام خمینی(ره) ⏱زمان:سه شنبه ۲۴/اسفندماه/۱۴۰۰ ساعت ۱۹ 🌐لینک حضور مجازی markazfeqhi.com/live 🔆میز پژوهشی علم اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عرف و استخدام{بخش دوم} 🔸در این رابطه آیت‌الله العظمی شبیری معتقدند که اساسا نظر عرف مساعد با مسأله استخدام نبوده، بلکه آن را اشتباه می‌داند. ایشان در درس خارج فقه صوم چنین می‌گویند: «من نتوانستم متقاعد شوم كه در لغت عرب يا زبان فارسي مسئله‌ی استخدام وجود ‏داشته باشد. و به نظر می‏ رسد كه عرف هم با استخدام مساعد نبوده و آن را اشتباه ‏می‌داند. لذا مواردی كه به صورت استخدام نقل می‏ شود، اشتباه است و مرجع ضمیر بايد از ‏اول در معنای ديگری استعمال شده باشد.‏ 🔄مثلاً آيه شريفه « وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ ‏اللَّهُ في‏ أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في‏ ذلِكَ إِنْ أَرادُوا ‏إِصْلاحاً » گفته‏ شده در صدر آيه كه اثبات عده كرده، اعمّ از رجعي و بائن است و در ذيل ‏آيه كه فرموده «أحقّ بردهنّ» راجع به مطلقات رجعي است، اين را گفته‏ اند استخدام است ‏كه مرجع ضمير عام است ولي آنچه از ضمير اراده شده یک قسم خاصّ است.‏ 🟥 ولی به نظر ما اين مطلب در آيه بسيار بعيد است، و مراد از «مطلقات»، متعارف و معمول ‏مطلقات است كه مطلقات رجعی هستند. در صدر می‌فرماید اينها عده دارند و در ذیل ‏می‌فرماید «بعولتهنّ أحقّ بردّهنّ»، که هر دو به يك معنا است.‏ 🔹به عبارت دیگر در «مطلقات» مراد طلاق‏های متعارف است؛ طلاق‏های متعارف دو خصوصیت ‏دارند یکی این‌که بعد از دخول هستند و دیگر این‌که رجعی هستند، و ضمير «بعولتهن» نيز ‏به همین متعارف برمی‏ گردد. اما اين‌كه در صدر، اعمّ از متعارف و غير متعارف باشد و در ذيل ‏كه ضمير می‏ خواهد برگردد، قيد بخورد و متعارف شود اين خلاف ظاهر است. اين‌كه گفته ‏شود از اول متعارف را می‏گويد، روشن‏ تر است.‏ 🔸و در آيه‌ی شریفه، غير مدخوله و يائسه و صغيره ذكر نشده، به دليل اين‌كه اينها افراد غير ‏متعارف هستند و آيه در مقام بيان حكم فرد متعارف است؛ منتها برخي از غير متعارف‏ها ‏مانند خلع و مبارات و مطلقه ثالثه و مطلقه‏ ای كه عقد او انفساخ يافته يا منفسخ شده، ‏نسبت به عدّه به وسيله‌ی دليل خاص به متعارف ملحق شده‌اند.‏» 🆔@masire_feghagat
🔰استاد ( زید عزه ) 💢مراد از در استدلالات علمی💢 🟢در علوم رایج در حوزه بسیار متداول است که به وجدان استدلال می شود چه در کلام چه در اصول چه در فقه چه در علوم مرتبه دیگر مثل تفسیر. استدلال به وجدان از جهات و زوایای مختلفه اشکال دارد اما یک اشکال این است که مستدل از وجدان چیست ؟ 🔸سه احتمال در رابطه با مراد از وجدان مطرح است : 1️⃣أولا: إن کان المراد من الوجدان، ، فهو لا إعتبار به للخصم 🔻احتمال اول این است که مراد شما از وجدان، وجدان شخص خود شما است اشکال واضح این کلام این است که وجدان یک طرف دلیل بر نمی باشد برای خصم و رقیب وجدان شما نمی تواند دلیل شود مثل اینکه در بحث جبر و اختیار اختیاری بگوید که من وجدان می کنم که فاعل مختارم اما وجدان شما دلیلی برای دیگری نمی باشد 2️⃣ثانیا: إن کان المقصود فالمفروض عدم انتباهه للمخالفة. 🔻اما اگر قصدش استدلال نمی باشد است می خواهد مخاطب متنبه شود و این وجدان را در او بیدار کند. قصدش متنبه کردن خصم است. اگر این مراد است خوب جواب این است که خصم متقاعد و متنبه نشده است لذا با استدلال شما است 3️⃣ثالثا: هذا من البحث العلمی الذی یکون المقصود منه تخطئة الخصم لا تکذیبه 🔻احتمال سوم این است که مراد ایشان از وجدان، است . اگر مرادش از وجدان ، وجدان جمیع است نه وجدان خودش اگر این باشد این از بحث علمی بیرون می آید. بحث علمی مقام است نه تکذیب، تخطئه یعنی می گویید این دلیل خطاء است، تکذیب این است که او را متهم به دروغگویی می کنیم ☑️لذا وجدان به هر کدام از این سه مراد این مستدل باشد درست نمی باشد. 🆔@masire_feghahat