رجال 3 23.6.1400_1_1.mp3
15.77M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال جلسه سوم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۶/۲۳
🆔@masire_feghahat
حدیث3 استاد حسینی شیرازی 30.11.1400.m4a
11.45M
🔰 استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸جلسه سوم کارگاه حدیث
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۱۱/۳۰
🆔@masire_feghahat
🔰محدث بحرانی
💢روش شناسی💢
▪️انکار عرف
🔸بسیاری از اصولیین معتقدند برای فهم معانی و مدلولهای خطاب هایی که در شرع وارد بوده است مراتبی وجود دارد: اول، عرف شرعی؛ دوم، عرف عام و سوم لغت. در موردی که میان آنها تعارض رخ دهد، این مراتب رعایت می شود.
🔹اما محدث بحرانی این ترتیب را #مردود دانسته، و معتقد است: از روایات معصومین به دست می آید که در صورت مشخص نبودن مقصود از خطاب شرعی، باید #تفحص نمود و در صورتی که مراد از آن معلوم نشد، باید #احتیاط کرد و جایز نیست برای فهم خطاب شرعی به عرف عام و خاص مراجعه کرد
🔸زیرا اگر احکام مبتنی بر عرف عام شوند لازمه اش عسر و حرجی است که در آیه و روایت نفی شده است؛ از سوی دیگر باید عرف #تمامی_مردم روی زمین استعلام شود. بنا بر عرف خاص نیز موجب اختلاف در احکام شرعی می شود؛ در حالی که از روایات چنین به دست می آید که هر چیزی که منجر به #اختلاف گردد، نمی توان بر آن بناء گذاشت
🔻و انما المستفاد من اخبارهم كما مر انه مع عدم العلم بما هو المراد من الخطاب الشرعي يجب الفحص و التفتيش و مع العجز عن الظفر بالمراد يجب رعاية الاحتياط و الوقوف على سواء ذلک الصراط على أنه لايخفى ما في بناء الأحكام على العرف العام من العسر و الحرج المنفيين بالآية و الرواية فانه يوجب استعلام ما عليه كافة الناس في اقطار الأرض
📚الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة،ج۱،ص۱۲۱
🆔@masire_feghahat
🔰 دومین جلسه از سلسله نشست های تخصصی جایگاه متون درسی در نظام آموزشی
🔸با موضوع:
شرح لمعه ، امتیازات و اقتضائات آموزشی
با حضور ارزشمند اساتید معظم:
🔹حجت الاسلام و المسلمین علی شورگشتی
🔹حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین عبدی
🔹حجت الاسلام و المسلمین مهدی رهنما
📆چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۸ ⏰ساعت ۱۳
🖱مکان: میدان معلم . حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام . طبقه سوم . سالن سلمان فارسی
⚜دفتر تدوین متون درسی مرکز مدیریت حوزه علمیه
🆔@masire_feghahat
🔰#اجزاء_در_تقلید{بخش ششم}
💢وجوه صحیح اجزا💢
3⃣ اطلاق مقامی
🔸در هیچ کدام از امارات و طرق و حتی تقلید، عدم اِجزاء بعد از کشف خلاف تذکر داده نشده است و اطلاق مقامی شکل گرفته بر اساس آن میتواند اِجزاء را اثبات کند.
🔹اشکال تنافی اطلاق مقامی و اطلاق لفظی: اگر اشکال شود که اطلاق لفظی ادله اِجزاء و شرایط، در مقابل این اطلاق مقامی است و اطلاق لفظی بر اطلاق مقامی مقدم است، پاسخ داده میشود این اطلاق مقامی برای عدم شکلگیری اطلاق لفظی مقتضی عدم اِجزاء در ادله حجج و امارات کافی است چون از قبیل نص متصل است و مفید قطع است و بلکه این اطلاق مقامی مانع شکل گیری اطلاق در ادله احکام واقعی نسبت به اعاده و قضاء است
🆔@masire_feghahat
کانال مسیرفقاهت.m4a
10.49M
🔰استاد #منافی (زیدعزه)
🔸تحلیل #اجماع_مرکب و #عدم_قول_به_فصل
🔹تبیین اختلاف این دو اصطلاح
🆔@masire_feghahat
🔰مرحوم آیت الله خویی (رحمة الله علیه)
💢تراجم💢
🔸مرحوم آیت الله سید مهدی موسوی خلخالی میگفتند:آیت الله العظمی خویی در درس، فرعی را مطرح کردند و فرمودند:
دلیل این فرع، روایتی صحیح، سنداً و دلالهً از امام صادق علیه السلام است که من آن را حفظ هستم اما #منبع و #مصدر آن روایت را نمیدانم. اگر کسی آن را پیدا کرد به ما بگوید.
🔹من یک هفته تمام وقت گذاشتم که سند و منبعِ این حدیث را پیدا کنم اما خسته شدم و رها کردم البته برخی از شاگردان تا مدتها ادامه دادند ولی کسی نتوانست منبع آن روایت را پیدا کند.
🔸بعد از شش ماه روزی یکی از شاگردان خدمت مرحوم استاد آمد و گفت:استاد! البشاره! البشاره! من مصدر و منبع آن روایت را پیدا کردم. آقای خویی آن روز درسشان را سه بار قطع کردند و از آن طلبه تشکر کردند!
🔹در قدیم دسترسی به یک منبع این گونه بود اما امروزه با این که دسترسی به منابع آسان شده، اما همتها کم شده است.
📚شرف صحبت جانان، ص۳۹
🆔@masire_feghahat
🔰مرحوم علامه طباطبایی (رحمة الله علیه)
💢خبر واحد در تفسیر💢
استاد سید جواد شبیری (زید عزه) :
🔸مرحوم علامه طباطبائی می فرماید خبر واحد در تفسیر معتبر نیست به این دلیل که مفاد خبر واحد تنجیز و تعذیر است و باید مربوط به عمل باشد بنابراین در جایی که مقصود علم است نه عمل، خبر واحد حجت نیست.
🔹ایشان معتقد است آیات قرآن بدون روایات نیز قابلیت فهم کامل دارد. در آیه شریفه «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم» به تناسب این آیه ایشان بحث مفصلی دارد که می خواهد بفرماید تعلیم پیامبر اموری است که مردم می فهمیدند ولی با زحمت میفهمیدند.
🔸البته اینطور معنا کردن آیه شریفه توسط مرحوم علامه خلاف ظاهر است
🆔@masire_feghahat
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
💢گستره معنایی واژه #اصحابنا در تراث💢
🔘درباره واژه «اصحابنا» در این فراز از مقدمه فهرست شیخ طوسی: «لأن كثيرا من مصنفی أصحابنا و أصحاب الأصول، ينتحلون المذاهب الفاسدة» باید گفت این واژه در نگاشته های نخستین رجالی شیعه، معنایی گسترده داشته، به گونه ای که #تمامی_فرقه_های_امامیه، چه اثناعشریه و چه غیر آن را شامل بوده است.
برای نمونه، نجاشی در چند جای از فهرست خویش، از راویان فطحی و حتى واقفی با عنوان «اصحابنا» یاد کرده است¹
🔘و نیز کشی در دو فراز از کتاب خود راویان فطحی را با عنوان «اصحابنا» و «العدول» می شناساند²
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:رجال نجاشی ش۳۰۶ / ش ۶۷۹
*²:رجال کشی ش ۶۳۹
🆔@masire_feghahat
🔰#نشست_علمی
💢جریان استصحاب در شبهات مفهومیه💢
🔸ارائه کننده : آیت الله جعفر نجفی بستان(حفظه الله)
🔹ناقد : آیت الله محمد قائینی(حفظه الله)
🔸دبیر علمی : حجت الاسلام و المسلمین رضا پورصدقی
مکان : مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)،طبقه۲،سالن امام خمینی(ره)
⏱زمان:سه شنبه ۲۴/اسفندماه/۱۴۰۰
ساعت ۱۹
🌐لینک حضور مجازی
markazfeqhi.com/live
🔆میز پژوهشی علم اصول
مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
🆔@masire_feghahat
🔰عرف و استخدام{بخش دوم}
🔸در این رابطه آیتالله العظمی شبیری معتقدند که اساسا نظر عرف مساعد با مسأله استخدام نبوده، بلکه آن را اشتباه میداند. ایشان در درس خارج فقه صوم چنین میگویند:
«من نتوانستم متقاعد شوم كه در لغت عرب يا زبان فارسي مسئلهی استخدام وجود داشته باشد. و به نظر می رسد كه عرف هم با استخدام مساعد نبوده و آن را اشتباه میداند. لذا مواردی كه به صورت استخدام نقل می شود، اشتباه است و مرجع ضمیر بايد از اول در معنای ديگری استعمال شده باشد.
🔄مثلاً آيه شريفه « وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ في أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً » گفته شده در صدر آيه كه اثبات عده كرده، اعمّ از رجعي و بائن است و در ذيل آيه كه فرموده «أحقّ بردهنّ» راجع به مطلقات رجعي است، اين را گفته اند استخدام است كه مرجع ضمير عام است ولي آنچه از ضمير اراده شده یک قسم خاصّ است.
🟥 ولی به نظر ما اين مطلب در آيه بسيار بعيد است، و مراد از «مطلقات»، متعارف و معمول مطلقات است كه مطلقات رجعی هستند. در صدر میفرماید اينها عده دارند و در ذیل میفرماید «بعولتهنّ أحقّ بردّهنّ»، که هر دو به يك معنا است.
🔹به عبارت دیگر در «مطلقات» مراد طلاقهای متعارف است؛ طلاقهای متعارف دو خصوصیت دارند یکی اینکه بعد از دخول هستند و دیگر اینکه رجعی هستند، و ضمير «بعولتهن» نيز به همین متعارف برمی گردد. اما اينكه در صدر، اعمّ از متعارف و غير متعارف باشد و در ذيل كه ضمير می خواهد برگردد، قيد بخورد و متعارف شود اين خلاف ظاهر است. اينكه گفته شود از اول متعارف را میگويد، روشن تر است.
🔸و در آيهی شریفه، غير مدخوله و يائسه و صغيره ذكر نشده، به دليل اينكه اينها افراد غير متعارف هستند و آيه در مقام بيان حكم فرد متعارف است؛ منتها برخي از غير متعارفها مانند خلع و مبارات و مطلقه ثالثه و مطلقه ای كه عقد او انفساخ يافته يا منفسخ شده، نسبت به عدّه به وسيلهی دليل خاص به متعارف ملحق شدهاند.»
🆔@masire_feghagat
🔰استاد #سیدمحمود_مددی ( زید عزه )
💢مراد از #وجدان در استدلالات علمی💢
🟢در علوم رایج در حوزه بسیار متداول است که به وجدان استدلال می شود چه در کلام چه در اصول چه در فقه چه در علوم مرتبه دیگر مثل تفسیر. استدلال به وجدان از جهات و زوایای مختلفه اشکال دارد اما یک اشکال این است که #مراد مستدل از وجدان چیست ؟
🔸سه احتمال در رابطه با مراد از وجدان مطرح است :
1️⃣أولا: إن کان المراد من الوجدان، #وجدان_شخص_المستدل، فهو لا إعتبار به للخصم
🔻احتمال اول این است که مراد شما از وجدان، وجدان شخص خود شما است اشکال واضح این کلام این است که وجدان یک طرف دلیل بر #دیگری نمی باشد برای خصم و رقیب وجدان شما نمی تواند دلیل شود مثل اینکه در بحث جبر و اختیار اختیاری بگوید که من وجدان می کنم که فاعل مختارم اما وجدان شما دلیلی برای دیگری نمی باشد
2️⃣ثانیا: إن کان المقصود #تنبیه_الخصم فالمفروض عدم انتباهه للمخالفة.
🔻اما اگر قصدش استدلال نمی باشد #تنبیه است می خواهد مخاطب متنبه شود و این وجدان را در او بیدار کند. قصدش متنبه کردن خصم است. اگر این مراد است خوب جواب این است که خصم متقاعد و متنبه نشده است لذا با استدلال شما #مخالف است
3️⃣ثالثا: هذا #خروج من البحث العلمی الذی یکون المقصود منه تخطئة الخصم لا تکذیبه
🔻احتمال سوم این است که مراد ایشان از وجدان، #وجدان_همه است . اگر مرادش از وجدان ، وجدان جمیع است نه وجدان خودش اگر این باشد این از بحث علمی بیرون می آید. بحث علمی مقام #تخطئه است نه تکذیب، تخطئه یعنی می گویید این دلیل خطاء است، تکذیب این است که او را متهم به دروغگویی می کنیم
☑️لذا وجدان به هر کدام از این سه مراد این مستدل باشد درست نمی باشد.
🆔@masire_feghahat
🏴 إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی دار فانی را وداع گفتند.
ارتحال این مرجع عالیقدر را به محضر امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری، حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید، علما، فضلا، اساتید، طلاب و روحانیون و عموم مردم تسلیت عرض میكنيم.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد آملی لاریجانی(زیدعزه)
🔸مجعولات شرعی سه قسم هستند:
1️⃣ انشاء به داعی جعل داعی
🔹مورد اول مثل انشاء به داعی جعل داعی است که این را اعتبار میگویند و این در واقع مفهوم انتزاعی است زیرا بعث و زجر از انشاء به داعی جعل داعی انتزاع میشود و لذا این قسم متمحض در اعتباریت نیست.
2️⃣ مجعولات اعتباری محض
🔸قسم دوم مثل زوجیت و ملکیت است که متمحض در اعتباریت هستند.
3️⃣ باب تنزیل
🔹و قسم سوم باب تنزیلات است مثل تنزیل مؤدی منزلة الواقع مانند «الطواف بالبیت صلات»
🔘این مسائل کلید حل عبارتهای مرحوم اصفهانی در جاهای مختلف است و لذا فکر نشود که هر جایی که اعتبار در کلام ایشان مطرح میشود منظور زوجیت و ملکیت است و از برخی از بزرگان اشتباهی رخ داده که فکر کرده اند که مرحوم اصفهانی بعث و زجر را اعتباری میداند البته ریشه این خلط در کلمات خود ایشان است اما اعتباری که در جاهای دیگر میگویند غیر از این است.
🆔@masire_feghahat
رجال 4 11.7.1400.mp3
19.69M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال / جلسه چهارم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
📆 ۱۱/مهرماه/۱۴۰۰
🆔@masire_feghahat
حدیث4 استاد حسینی شیرازی 7.12.1400.mp3
21.87M
🔰 استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کارگاه حدیث / جلسه چهارم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
📆 ۷/اسفندماه/۱۴۰۰
🆔@masire_feghahat
🔰شهید صدر (رحمة الله علیه)
💢تراجم💢
🔻سیّده فاطمه صدر «امجعفر»، همسر شهید آیتالله صدر (رحمهالله) نقل میکند :
🔹آیت الله سید محمد باقر صدر رحمة الله علیه یک مدت هر شب برای مباحثه به منزل آیةالله خویی میرفت. یکی از شبها هوا بسیار سرد بود و سید نیز مریض شده بود، من از ایشان خواهش کردم که آن شب به مباحثه نرود و در خانه استراحت کند تا بهبود یابد
🔸امّا در جواب خواسته ی من گفت: قرآنی بیاور تا استخاره کنم. آیه شریفه ی: (إذْ رَءَا نَاراً فَقَالَ لأَهْلِهِ امْکُثُوا إنّی ءَانَسْتُ نَاراً لْعَلِّی ءَاتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدیً) آمد؛ رو به من کرد و گفت: حالا چی بروم یا نروم؟! من جواب دادم: بروید خدا نگهدارتان باشد.
🔹آیةالله صدر هنگام نوشتن و به دست گرفتن قلم، سر از دفتر و نگاشتن بر نمیداشت تا مطلب و منظورش را به جایی نمیرساند. گاهی من به ایشان میگفتم: وحی بر شما نازل میشود که اینگونه و با سرعت مینویسید؟ تبسم میکرد و میفرمود: چنین فرض کنید
🖼 تصویر از راست به چپ حضرات آیات و حجج اسلام:١-شیخ محمدتقی جواهری،٢-سید علی سیستانی،٣-سید محمد باقر صدر،۴-سید نصرالله مستنبط ،۵-استاندار کربلا ،۶-سید ابوالقاسم خوئی ،٧- سید جمالالدین خوئی
🆔@masire_feghahat
🔰ذاتی یا عرضی بودن حجیت #اطمینان
(بخش اول)
🔸مشهور بین اُصولیین، حجّیّت #ذاتی قطع است. طبق این مبنا، این بحث واقع می شود که حجّیّت #إطمینان نیز ذاتی آن است به گونه ای که ردع از آن از سوی شارع ممکن نباشد یا اینکه به جعل جاعل است.
🔹در این مسأله سه دیدگاه وجود دارد:
1⃣ اطمینان مانند سایر ظنون می باشد و حجّیّت آن ذاتی نیست
▪️ صاحب منتقی در اینباره مینویسد: « #يختلف الإطمئنان عن القطع في جواز ردع الشارع عنه؛ لإنحفاظ مرتبة الحكم الظّاهري معه، فلا يلزم التناقض اللّازم في ردعه عن العمل بالقطع.»¹
▪️شهید صدر حجّیّت اطمینان را #ذاتی می داند، ولی #تفسیردیگری از ذاتی ارائه می دهد و ردع از آن را أمری ممکن می شمرد.
🔻 ایشان می فرماید: «و أمّا الإطمئنان فقد يقال بحجّيّته الذاتيّة عقلاً تنجيزاً و تعذيراً كالقطع، بمعنى أنّ حقّ الطاعة الثّابت عقلاً كما يشمل حالة القطع بالتّكليف كذلك يشمل حالة الإطمئنان به، و كما لا يشمل حالة القطع بعدم التكليف كذلك لا يشمل حالة الإطمئنان بعدمه، فإن صحّت هذه الدعوى لم نكن بحاجةٍ إلى تعبّد شرعيّ للعمل بالاطمئنان، مع فارق: و هو #إمكان_الردع عن العمل بالاطمئنان مع عدم إمكانه في القطع.»²
ــــــــــــــــــــــــ
*¹:منتقى الأصول،ج۴،ص۱۸۶
*²:دروس فی علم الاصول،ج۲،۲۸۲
🆔@masire_feghahat
نقلمطالبصرفابالینککانال
🔰استاد #شوپایی (زید عزه)
💢 کیفیت تبدیل نسبت بین دو دلیل از عام و خاص مطلق به عام من وجه💢
🔸 گاهی نسبت موضوعات دو طایفه از روایت، عام و خاص مطلق است لکن با توجه به حکم روایت اخص، می توان وجه عمومیتی برای آن تصور نمود و نسبت را به عموم من وجه تغییر داد. در واقع یک طائفه از روایات به لحاظ موضوع، اطلاق یا عمومیت دارد و طائفه دیگر از ناحیه حکم اطلاق یا عمومیت دارد. در چنین مواردی که عمومیت یک طرف به لحاظ موضوع و عمومیت طرف دیگر به لحاظ حکم است، مشهور(یا تصریحا یا از باب عدم تصریح به خلاف) قواعد باب تعارض را جاری نموده اند لکن مرحوم آقای خویی، شهید صدر و مرحوم آقای تبریزی بر این باورند که اقتضای جمع عرفی این است که دلیلی که موضوعش خاص است را مقید قرار دهیم برای دلیلی که موضوعش مطلق هست.
🔻 به عنوان مثال در مسئله جواز اعتماد به اذان موذن برای حکم به دخول وقت، دو تا از روایاتی که مطرح هستند و باید نسبت سنجی بشوند، یکی موثقه عمار است که بر اساس آن اذان مخالف مطلقا مجزی نیست چه از نظر دخول وقت چه از لحاظ سقوط استحباب عند السماع(یکی از احکام اذان این است که عند السماع استحبابش برای سامع ساقط می شود). و دیگری طائفه روایاتی ست درباره اذان بلال که دلالت می کنند بر اعتماد به اذان موذن ثقه به صورت مطلق، چه مومن باشد و چه مخالف.
🔹 همانطور که مشاهده می شود، از لحاظ موضوعی، رابطه عموم و خصوص مطلق است. موضوع موثقه عمار مخالفین است و موضوع روایات بلال، اعم از مومنین و مخالفین اما حکم موثقه عمار که مجزی بودن اذان است نیز حیث اعمیتی دارد(علاوه بر اجزاء نسبت به دخول وقت، اجزاء نسبت به سقوط استحباب عند السماع را نیز شامل می شود) که موجب شده رابطه بین دو روایت عموم خصوص من وجه شود.
✅حال طبق مبنای امثال آقایان خویی و صدر و تبریزی، باید روایتی که موضوعش خاص(موثقه عمار) هست را مقید قرار دهیم برای روایتی که موضوعش مطلق است(روایات بلال) و از این رو حکم می شود به عدم جواز اعتماد به اذان مخالف و جواز اعتماد به اذان مومن برای دخول وقت صلاة.
🆔@masire_feghahat
🔰بررسی معنای «فتدبّر» در کلام فقهاء
🔸اوّلین بار در کلام #إبن_ادریس (م.۵۹۸) در سرائر یافت می شود. او در این کتاب می نویسد: «و الذّباحة یجب فیها التّسمیة فلأجل ذلک لم یصحّ منها هذا آخر کلامه رحمه الله #فتدبّره و اعتبره . »البتّه ایشان این تعبیر را در مورد تفکّر در کلامی که از شخص دیگر نقل کرد، به کار برده است.
🔹 بعد از ایشان، #فاضل_مقداد (م.۸۲۶) در «التّنقیح الرائع» از این تعبیر استفاده کرد . و بعد در کلام #شهیدثانی به وفور یافت شد . و بعد در کلام #فاضل_قطیفی(م.۹۴۵) در «السّراج الوهّاج» یافت شد.
🔸امّا تعبیر « #فلیتدبّر » اوّلین بار در کلام #فاضل_أسترابادی (م.۱۰۲۸) در کتاب «آیات الأحکام» به چشم می خورد. او در این کتاب می نویسد: « و هذا أیضاً أنسب ببقیّة الآیة خصوصاً علی إرادة ماء المطر کما هو الظّاهر و صرّح به عامّة المفسّرین فلیتدبّر. »
🔹هم چنین همزمان با ایشان این تعبیر در کلمات أبو جعفر عاملی (م.۱۰۳۰) در «إستقصاء الإعتبار فی شرح الإستبصار» دیده می شود. او در این کتاب می نویسد: « و أنتَ خبیرٌ إذا تأمّلتَ الرّوایتین بقیام إحتمال المغایرة لِما قاله داود فی هذه الروایة مع احتمالٍ آخر فلیتدبّر. »
🟢امّا راجع به معنا و موارد استعمال آن، باید گفت که ظهور این واژه در #دقّت_مطلب است، نه إشکال داشتن که این مطلب قرائتی دارد که به یک نمونه اشاره می شود: شهید ثانی در روض الجنان می فرماید: « #فتدبّرهفإنّهدقیقٌ. » هم چنین مرحوم لاری در «التعلیقة علی ریاض المسائل» این واژه را به معنای #دفع_إشکالی که ممکن است نسبت به مطلب به ذهن می آید می داند و می نویسد : « و أمّا وجه الأمر بالتدبّر فإشارةٌ إلی دفع ما قد یقال: مِن عدم الفرق بین الشّرطین الأوّلین و الأخیرین و وضوح الفرق بینهما فی البین. »
🆔@masire_feghahat
🔻نقلمطلبصرفابالینککانال
🔰جريان استصحاب در امور اعتقادی
🗯در بحث استصحاب اصول فقه بحث میشود که آیا در #اعتقادیات میتوان از استصحاب کمک گرفت یا خیر؟
📝محقق خراسانی در کفایه اینطور نوشته است:
●و أما الأمور #الاعتقادية التي كان المهم فيها شرعا هو الانقياد و التسليم و الاعتقاد ... فكذا #لا_إشكال_في_الاستصحاب فيها حكما و كذا موضوعا ¹
●اشکالی نیست که استصحاب حکمی و موضوعی در امور اعتقادی جاری بشود
🔄و در ادامه به عنوان نمونه این مثال را بیان کرده است:
● و أما لو شك في حياة إمام زمان مثلا فلا يستصحب لأجل ترتيب لزوم معرفة إمام زمانه بل يجب تحصيل اليقين بموته أو حياته مع إمكانه
●اگر مثلا در #حیات_امام_زمان شک شود در اینجا استصحاب #جاری_نمیشود چراکه در این مورد در صورت امکان تحصیل یقین به موت یا حیات امام واجب است
🔸اما با این حال در رجال کشی کلامی از هشام بن حکم نقل شده است که استصحاب #حیات_امام را جاری میدانسته است. راوی این قضیه یونس بن عبدالرحمن است. هشام از سرآمدان کلام شیعه در زمان امام صادق و کاظم است (علیه السلام) و یونس از اصحاب اجماع است که در جریان استصحاب توسط هشام خدشهای نکرده است:
●۴۸۰_وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ ... قَالَ، وَ حَدَّثَنِي يُونُسُ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ فِي مَسْجِدِهِ بِالْعَشِيِّ ... فَقَالَ هِشَامٌ عِنْدَ ذَلِكَ: إِنَّمَا عَلَيْنَا أَنْ نَدِينَ بِحَيَاةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ حَيٌّ حَاضِراً كَانَ عِنْدَنَا أَوْ مُتَوَارِياً عَنَّا حَتَّى يَأْتِيَنَا مَوْتُهُ فَمَا لَمْ يَأْتِنَا مَوْتُهُ فَنَحْنُ مُقِيمُونَ عَلَى حَيَاتِهِ،وَ مَثَّلَ مِثَالًا فَقَالَ: الرَّجُلُ إِذَا جَامَعَ أَهْلَهُ وَ سَافَرَ إِلَى مَكَّةَ أَوْ تَوَارَى عَنْهُ بِبَعْضِ الْحِيطَانِ فَعَلَيْنَا أَنْ نُقِيمَ عَلَى حَيَاتِهِ حَتَّى يَأْتِيَنَا خِلَافُ ذَلِكَ، فَانْصَرَفَ سَالِمٌ ابْنُ عَمِّ يُونُسَ بِهَذَا الْكَلَامِ²
🔹آنچه که از این روایت استظهار میشود این است که هشام اینطور استدلال کرده است که اگر شک در حیات امام داشتیم بنا میگذاریم که امام حی است مادامی که خلافش ثابت بشود همانطور که در مسائل عرفی همین بنا را داریم
🟢این مطلب علاوه بر این که نشان میدهد که استصحاب امری عقلایی است (چون وقتی هشام برای خصم به استصحاب استدلال کرد و مثال زد، او قبول کرد با این که آنها تعبدی به حجیت استصحاب نداشتهاند)، نشان میدهد که به نظر برخی از بزرگان اصحاب ائمه در اعتقادیات و حیات امام هم استصحاب جاری میشود.
ـــــــــــــــــــــــــــ
*¹:کفایه الاصول ، ص۴۲۲
*²:رجال کشی،ص۲۶۶
💢شایان ذکر است از روایت و کلام محقق خراسانی آن مقداری که شاهد مثال بود ذکر شد و تقطیع مخلی صورت نگرفته است
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال