eitaa logo
❤️مسیرشهادت❤
107 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
593 ویدیو
12 فایل
اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک... به امید سربازی امام زمان (عج) و شهادت در راه حق . «کپی با ذکر صلوات حلال»
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💚💚 راوی: جمعی از دوستان 💥شبی در زور خانه مشغول ورزش بودیم.🤼‍♂️ پیرمردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه میکرد. پیش من آمد و ابراهیم را نشان داد و گفت: آقا این جوان کیه؟🤔 گفتم: چطور مگه؟ گفت: من که وارد شدم ایشان داشت شنا می رفت. من با تسبیح شنا رفتن او را شمردم تا الان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصد تا شنا!‼️ وقتی ورزش تموم شد ابراهیم اصلا احساس خستگی نمیکرد.💪💪 او این کار ها را برای قوی شدن انجام میداد. همیشه میگفت: 🌹🌹برای خدمت به خدا و بندگانش باید بدنی قوی داشته باشیم🌹🌹 مرتب دعا میکرد که:🤲 🌸🌸خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن🌸🌸 @masire_shahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ امام حسین علیه‌السلام: 📍 إنَّ أعفَى النّاسِ مَن عَفا عِندَ قُدرَتِهِ؛ 📌 با گذشت ترين مردم، كسى است كه در زمان قدرت داشتن گذشت كند.. 📚 الدرّة الباهرة، ص۲۴
وصیت نامه شهید والا مقام 💚محمد گودرزی💚 🤲سفارش به نماز🤲 @masire_shahadat
🍃شهید سید مجتبی علمدار🍃 برنامه ریخته بود برای خودسازی ده تا قانون داشت🌻 و بابت عمل نکردن به هر قانون جریمه مشخص کرده بود.🚫 قانون دوم: 🌺بارالها اعتراف میکنم که نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل باید روزی دو رکعت نماز🤲 بخوانم🌺 جریمه: 🍃🍂 اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بخوانم روز بعد باید قضای ۲۴ساعت ۱۷ رکعت بخوانم🍃🍂 تاریخ اجرا: ۱۱مرداد سال ۶۹ @masire_shahadat
🌺 تلنگر شهید به ما: به فکر رونق انقلاب باشید... . @masire_shahadat
✅استعداد زمینی عراق✅ استعداد زمینی عراق در آغاز تهاجم بالغ بر ۴۸ یگان می شد. که عبارت بود از: ⛔️⛔️⛔️ ۱۲ لشکر ( ۵ لشکر پیاده ۵لشکر زرهی ۲ لشکر مکانیزه) ⛔️⛔️⛔️ ۱۰ تیپ مستقل به اضافه تیپ ۱۰ گارد ریاست جمهوری و نیرو های گارد مرزی که شامل ۲۰ تیپ مرزی می شد. ⛔️⛔️⛔️ @masire_shahadat
یک روز سید حسن حسینی از بچه های گردان رفته بود ته دره ای🏔️ برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن عراقی ها پیش پای او رابا خمپاره☄️ هدف گرفتن. همه سراسیمه از سنگر آمدیم بيرون. خبری از سید نبود. بغض گلوی ما را گرفت😟😞 بدون شک شهید شده بود. آماده می شدیم بریم پایین که حسن بلند شد و لباس هایش را تکاند. پرسیدیم:(حسن چه شد؟ ) گفت: با حضرت عزرائیل آشنا در اومدیم. پسرخاله ی زن عموی باجناق خواهرزاده ی نانوای محله مان بود. خیلی شرمنده شد. فکر نمی کرد من باشم. و الا امکان نداشت بگذارد بیایم. هرطور بود نمی گذاشت من بیایم. 😀😀😀😀 @masire_shahadat
🔸اگر میخواهی بدانی که کارت مخلصانه و برای خدا هست یا نه، راهش این هست که هر کاری که انجام میدهی انتظار تشکر نداشته باشی ... فقط و فقط دیدت برای خشنودی خدا باشه... ♦️ @masire_shahadat