eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 👈🏼 در روایتی آمده است که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: را می‌کشند در حالی که عمار آن‌ها را به دعوت می‎کند اما آنان عمار را به دعوت می‌کنند. ➖ واضح است که در اینجا مراد از دعوت‌کنندگان به آتش جهنم، و سپاه معاویه در هستند. ➖ علمای اهلسنت بسیار تلاش کرده‌اند که فقط قاتل عمار را دعوت‌کننده به جهنم معرفی کنند؛ اما این در حالی است که در روایت مذکور دعوت‌کننده به جهنم به صیغه جمع آمده است و شامل معاویه و تمام سپاه او می‌شود. 🔘 حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Ghaher_Aladov
🔷🔶 👈🏼👈🏼 بهاءالدین سیدعلی‌بن‌عبدالکریم‌نیلی نجفی (رضوان الله علیه) از علمای بزرگ امامیه می‌نویسد: ومن ذلك ما نقلته‌ عن بعض أصحابنا المؤمنين الصالحين ومن‌ خطّه المبارك ما صورته: عن محي الدين الأربلی أنّه حضر عند أبيه ومعه‌ رجل، فنعس فوقعت عمامته عن رأسه، فبدت في رأسه ضربة هائلة، فسأله عنها، فقال [له‌]: هذه‌ من صفّين. فقيل [له‌]: وكيف‌ ذلك وواقعة صفّين قديمة؟! فقال: كنت مسافرا إلى مصر، فصاحبني إنسان من غزّة، فلمّا كنّا في بعض الطريق تذاكرنا وقعة صفّين، فقال لي الرجل: لو كنت في أيّام صفّين لروّيت سيفي من عليّ وأصحابه. فقلت له: وأنا لو كنت [في أيّام صفّين‌] لروّيت سيفي من معاوية وأصحابه، وها أنا وأنت من أصحاب عليّ ومعاوية، [واعتركنا عركة عظيمة] واضطربنا، فما شعرت‌ بنفسي إلّا مرميا لما بي وإنسان‌ يوقظني بطرف رمحه. ففتحت عيني فنزل إليّ ومسح الضربة وبرئت‌، فقال البث: هنا، ثمّ غاب قليلا وعاد [و] معه رأس خصمي مقطوعا والدوابّ معه. فقال [لي‌]: هذا رأس عدوّك، وأنت نصرتنا فنصرناك‌ وَلَيَنْصُرَنَّ الله مَنْ يَنْصُرُهُ‌. فقلت: من أنت؟ فقال: فلان ابن فلان - يعني الصاحب (عليه السّلام)‌- ثمّ قال لي: وإذا سئلت عن هذه الضربة فقل: ضربتها بصفّين‌. 📝 از بعضی از علمای صالح ما نقل شده که به‌خط مبارک خود چنین نوشته است: گفت: روزی در خدمت پدرم بودم، دیدم مردی نزد او نشسته و چرت می‌زند، در آن‌حال عمامه از سرش افتاد و جای زخم بزرگی در سرش نمایان شد. پدرم پرسید: این زخم چه بوده؟ ➖ گفت: این زخم را در جنگ‌صفین برداشتم!! پدرم به‌او گفت: در زمان قدیم اتفاق افتاده و تو در آن زمان نبودی. گفت: وقتی به‌مصر سفر می‌کردم، مردی از اهل نیز با من همراه شد. در هنگام گفتگو با او در میان راه وقتی از جنگ صفین یاد کردم، همسفر من گفت: اگر من در جنگ صفين بودم، شمشیر خود را از خون علی [علیه‌السلام] و یارانش سیراب می‌کردم. من هم گفتم: اگر من نیز در جنگ صفین بودم شمشیر خود را از خون [لع] و پیروانش سیراب می‌کردم. اینک من و تو از علیه‌السلام و معاویه (لع) هستیم، بیا با هم جنگ کنیم. ➖ ما با هم درگیر شدیم و زد و خورد مفصلی کردیم، یک وقت متوجه شدم که بر اثر زخمی که برداشته‌ام از هوش می‌روم، در آن اثناء شخصی مرا با گوشۀ نیزه‌اش بیدار می‌کند. چون چشم گشودم از اسب فرود آمد و دست روی زخم سرم کشید و فی الوقت بهبودی یافت. آنگاه گفت: «همین‌جا بمان!» و بعد اندکی ناپدید شد و سپس در حالی‌که سر بریدۀ همسفرم را که با من به‌نزاع پرداخته بود در دست داشت، با چهارپایان او برگشت و گفت: این سر دشمن تو است. تو به یاری ما برخاستی ما هم تو را یاری کردیم، چنانکه خداوند به‌هر کس که او را یاری کند، نصرت می‌دهد. پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: من صاحب الامر (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) هستم. سپس فرمود: از این پس هر کس پرسید این زخم چه بوده، بگو ضربتی است که در صفین برداشته‌ام. 📚 منابع: ۱. بحارالأنوار، ج۵٢، ص٧۵، ح۵۵ ۲. نجم ثاقب، میرزای نوری (چاپ انتشارات کتاب جمکران) ج۲، ص۶۴۷و۶۴۸ ۳. العبقری الحسان، شیخ‌علی‌اکبرنهاوندی، ج٢، ص۶٠، س٣٨ ۴. برکات حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه (خلاصه العبقری الحسان)، ص٨٧ ۵. تاریخ امیرالمؤمنین علیه‌السلام، آیت‌الله حاج شیخ‌عباس‌صفائی‌حائری، ج٢، ص۴۵٩ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar