eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ امام حسن مجتبی علیه‌السلام: بین حقّ وباطل باندازه چهارانگشت فاصله است، آنچه باچشمت بینى حقّ است وچه بسا باگوش خودسخن باطل بسیارى رابشنوى. 📚تحت العقول،ص۲۲۹ 📥 بیوگرافی حضرت امام حسن‌مجتبی علیه‌السلام رو، 👈🏼 در اینجا ببینید.. 📥 پاسخ به شبهه‌ی مطلاق بودن امام حسن مجتبی علیه‌السلام، رو 👈🏼 در اینجا ببینید 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ ؟ 👈🏼 وَسُئِلُ الإمام حَسَنِ بنِ عَلی علیهماالسلام عَنِ المُرُوَّة، فَقالَ عَلَيْهِ السَّلَام: شُحُّ الرَّجُل عَلی دینِه وَاِصلاحُهُ مالَه وَقِیامُهُ بِالحُقُوق. ➖ از امام حسن مجتبی علیه‌السلام درباره جوانمردی سوال شد، حضرت فرمودند: جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به‌آن بکوشد و در اصلاح اموال و ثروت خود همت کند و در رعایت حقوق طبقات مختلف پابرجا باشد. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلی‌الله‌علیه‌وآله ◾️ 👈🏼👈🏼 عَنِ ابْنِ‌عَبَّاسٍ: أَنَّهُ أُغْمِيَ عَلَى النَّبِيِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله فِي مَرَضِهِ فَدُقَّ بَابُهُ، فَقَالَتْ فَاطِمَةُ: مَنْ ذَا؟! قَالَ: أَنَا رَجُلٌ غَرِيب، أَتَيْتُ أَسْأَلُ رَسُولَ‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله، أَ تَأْذَنُونَ لِي فِي الدُّخُولِ عَلَيْهِ؟! فَأَجَابَتْ: امْضِ رَحِمَكَ‌الله لِحَاجَتِكَ، فَرَسُولُ‌الله عَنْكَ مَشْغُولٌ. ➖ فَمَضَى ثُمَّ رَجَعَ فَدَقَّ الْبَابَ وَقَالَ: غَرِيبٌ يَسْتَأْذِنُ عَلَى رَسُولِ‌الله، أَ تَأْذَنُونَ لِلْغُرَبَاءِ؟! فَأَفَاقَ رَسُولُ‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله مِنْ غَشْيَتِهِ وَقَالَ: يَا فَاطِمَةُ أَ تَدْرِينَ مَنْ هَذَا؟! قَالَتْ: لَا يَا رَسُولَ‌الله‌. قَالَ: هَذَا مُفَرِّقُ الْجَمَاعَاتِ وَمُنَغِّصُ اللَّذَّاتِ، هَذَا مَلَكُ الْمَوْتِ مَا اسْتَأْذَنَ وَالله عَلَى أَحَدٍ قَبْلِي وَلَا يَسْتَأْذِنُ عَلَى أَحَدٍ بَعْدِي. اسْتَأْذَنَ عَلَيَّ لِكَرَامَتِي عَلَى الله، ائْذَنِي لَهُ. ➖ فَقَالَتْ: ادْخُلْ رَحِمَكَ الله، فَدَخَلَ كَرِيحٍ هَفَّافَةٍ وَقَالَ: السَّلَامُ عَلَى أَهْلِ‌بَيْتِ رَسُولِ‌الله. ➖ فَأَوْصَى النَّبِيُّ إِلَى عَلِيٍّ [علیه‌السلام]: بِالصَّبْرِ عَنِ الدُّنْيَا، وَبِحِفْظِ فَاطِمَةَ [علیهاالسلام]، وَبِجَمْعِ الْقُرْآنِ، وَبِقَضَاءِ دَيْنِهِ، وَبِغُسْلِهِ، وَأَنْ يَعْمَلَ حَوْلَ قَبْرِهِ حَائِطاً، وَبِحِفْظِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ علیهماالسلام. 📚 بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۲ ص۵۲۸ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
♦️ 🚩 ای کاش او هم مرقد و صحن و سرا داشت ای کاش یک گلدسته و گنبد طلا داشت ای کاش دنیایی شبیه کربلا داشت یا لااقل قدری برای گریه جا داشت ای به فدای غربتش جان و تن من یک شمع حتی بر مزارش نیست روشن 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
♦️ 🚩 قسم به حضرت منّان، دوشنبه‌ها را ما 🚩 میان صحن حسن (علیه‌السلام)، «روضه - هفتگی» گیریم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم ، علم‌الهدی رحمه‌الله در کتاب دراین‌باره می‌نویسد: ➖ أبوالحسن عليّ‌بن‌موسى‌الرضا علیه‌السلام إن قيل: كيف تولّى علي‌ّبن‌موسى‌ الرضا علیه‌السلام العهد للمأمون وتلك جهة لايستحق الإمامة منها، أ وليس هذا إيهاماً فيما يتعلّق بالدين؟! ➖ الجواب: قلنا قد مضى من الكلام في سبب دخول أميرالمؤمنين علیه‌السلام في الشورى ما هو أصل في هذا الباب. ➖ وجملته: أنّ ذا الحق له أن يتوصل إليه من كل جهة وبكل سبب، لاسيّما إذا كان يتعلق بذلك الحق تكليف عليه؛ فإنه يصير واجباً عليه التوصل والتحمل والتصرف في الإمامة ممّا يستحقه الرضا صلوات الله عليه وآله بالنصّ من آبائه علیهم‌السلام. ➖ فإذا دفع عن ذلك وجعل إليه من وجه آخر أن‌يتصرّف فيه وجب عليه أن يجيب إلى ذلك الوجه ليصل منه إلى حقّه وليس في هذا إيهام؛ لأنّ الأدلة على استحقاقه علیه‌السلام للإمامة بنفسه تمنع من دخول الشبهة بذلك، ➖ وإن كان فيه بعض الإيهام لحسنة إلجاء دفع الضرورة إليه كما حملته وآباءه علیهم‌السلام على إظهار متابعة الظالمين والقول بإمامتهم. 📝 اگر گفته شود: علیه‌السلام چگونه حکومت مأمون را به‌دست گرفت [وعهد‌دار ولایت‌عهدی شدند] و حال آن‌که، این جنبه‌ای است که با امامت سازگار نیست، آیا این مطلب، شک و توهمی به‌دین خدا وارد نمی‌سازد؟! در پاسخ می‌گوییم: [جواب ما، همان] علّت ورود امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌مجلس شورا [ی شش نفره پس از مرگ عمربن خطاب] است که آن‌را قبلاً بیان کردیم. و خلاصه آن اینست که: صاحب حق برای رسیدن به‌آن، از هر جهت و به‌هر دلیلی می‌تواند استفاده کند، مخصوصاً اگر مربوط به‌آن حقی باشد که بر او واجب می‌شود، و استقامت و تصرف در امامت، از همان چیزهایی است که حضرت رضا علیه‌السلام از طریق نصّ از طرف پدرانش ـ که درود بر او و خاندانش باد ـ سزاوار آن بودند. پس اگر از آن [راهی که حقّ اوست] طرد شد و راه دیگری را در اختیار او گذاشتند، باید از همان راه دوّم، به.حق خود دست یابد و در این امر توهمی وجود ندارد، زیرا دلیل‌های که بر امامت آن حضرت وجود دارد، از شبهه آن جلوگیری می‌کند، هر چند در این کار، بعضی از موارد شک برانگیز وجود دارد که دفع ضرر را بر ما واجب می‌کند، همان‌گونه که آن حضرت و پدرانش را وادار به‌پیروی آشکار از ستمگران نمود، و ادعای امامتِ ظالمین را کردند، شاید امام علیه‌السلام به‌خاطر تقوا و ترس به‌ولایت‌عهدی پاسخ داد. و امتناع امام علیه‌السلام از چیزی که بدان اجبار شده بود (ولایت‌عهدی)، اثری نداشت؛ چرا که این مطلب بر آن حضرت بار شده بود و باید آن را آشکار می‌کرد و در ملأعام اعلام می‌نمود، و حال آن که شرایط امام علیه‌السلام، اقتضای مخالفت آن را نداشت، و این مطلب [عدم جواز، و عدم توان مخالفت امام علیه‌السلام]، واضح و روشن است. 📚 تنزيه الأنبياء عليهم‌السلام، سیدمرتضی‌علم‌الهدی، ص۱۷۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد توحید روضه‌خوان شد، کوثر به گریه افتاد از داغ زهرِ آن دو ملعونه، جسم احمد‌‌‌_ می‌سوخت آن چنان که، بستر به گریه افتاد وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر" جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش می‌سوخت آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش_ آن قدر ناله سر داد، تا" در" به گریه افتاد بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد روز دهم شد و شمر آمد میان مقتل آن قدر ضربه زد که خنجر به گریه افتاد با قد خم رسید و در بین قتلگه دید_ فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..." تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ جلوه‌گاه لطف حق یا چشمه‌ی نور است این بارگاه زاده‌ی موسی است یا طور است این ای امام راستان، ای بضعه‌ی پاک رسول مشهدقدس تو یا یک آسمان نور است این ای قدمگاه تو جای بوسه‌ی اهل‌نظر جلوه‌ی صبح وصالت در نیشابور است این روی کی گردانی از بیچارگان دردمند بی‌گمان از ساحت اکرام تو دور است این در سه‌جا افتادگان را دستگیری می‌کنی ای به‌قربان وفایت، قول مشهور است این 🔘 مرحوم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح‌وترجمه‌قصیده‌تائیه‌دعبل‌خزاعی_علامه‌شیخ‌محمدباقرمجلسی.pdf
8.19M
◾️ 👈🏼 قصیده تائیه رضوان الله‌علیه‌معروف به:  بلندترین شعر ، شاعر  شیعی قرن دوم در ستایش اهل‌بیت علیهم‌السلام و بیان فضائل خلافت ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا علیه‌السلام خواند و آن‌حضرت از شعر او تمجید کردند و به‌او پاداش دادند. 🔘 مرحوم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ به‌روایت اهل‌سنت عمری 👈🏼👈🏼 از علمای بزرگ اهل‌سنت عمری و از دشمنان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌نویسد: روى الحاكم عن محمد بن عيسى عن أبي‌حبيب، قال: رأيت النبي صلى الله عليه وسلم في المنام في المنزل الذي ينزل الحجاج ببلدنا، فسلمت عليه، فوجدت عنده طبقا من خوص المدينة، فيه تمر صيحاني. فناولني منه ثماني عشرة فتألوت أن أعيش عدتها. فلما كان بعد عشرين يوماً قدم أبوالحسن علي الرضا [علیه‌السلام ] من المدينة ونزل ذلك المسجد وهرع الناس بالسلام عليه، فمضيت نحوه فإذا هو جالس في الموضع الذي رأيت النبي صلى الله عليه وسلم جالساً فيه. وبين يديه طبق من خوص المدينة، فيه تمر صيحاني، فسلمت عليه، فاستدناني وناولني قبضة من ذلك التمر، فإذا عدتها بعدد ما ناولني النبي صلى الله عليه وسلم في النوم. فقلت: زدني. فقال: لو زادك رسول الله صلى الله عليه وسلم لزدناك. 📝 روایت کرده است که: گفت: رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در عالم رؤيا دیدم که در منزلگاهی در شهرمان که حاجیان هر سال در آنجا استراحت می‌کنند، منزل گزیده‌اند به‌ایشان سلام کردم، نزد ایشان طبقی بافته از برگ خرمای مدینه دیدم که در آن بود، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ۱۸ عدد از آن‌ها را به‌من داد و من خوابم را این‌گونه تعبیر کردم که برابر هر دانه خرمایی که گرفته‏‌ام یک سال عمر خواهم کرد. ➖ بعد از بیست روز از این ماجرا، حضرت علی بن موسی (علیهما السلام) از مدینه آمده و در همان مسجد [و منزلگاه برای استراحت] توقف کردند. مردم از هر سو برای عرض سلام نزد ایشان می‌آمدند. من نیز به‌محضر آن حضرت شرفیاب شدم. دیدم ایشان در همان جایگاهی نشسته که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب نشسته بودند، و در مقابلش طبقی بافته از برگ خرمای مدینه است که در آن خرمای صیحانی بود. سلام کردم، حضرت مرا نزد خود طلبیدند و یک مشت از آن خرما به‌من دادند، آن را شمردم ‏دیدم به‌اندازه همان خرمایی است که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب به‌من داده بود. ➖ عرض کردم: [ای پسر رسول‌خدا] بیشتر مرحمت بفرمایید. فرمود: اگر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بیش از این به تو داده بود، ما هم بیش از این سهم به‌تو می‌دادیم. 📚 الصواعق المحرقة، ابن حجر مکی (چاپ موسسه الرسالة)، ج۲، ص۵۹۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا