eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼👈🏼 و جلوگیری عمر از نوشتن آن توسط رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و توهین بی‌شرمانه به پیامبراعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله از مسلماتی است که هم شیعه و هم سنی آن را نقل کرده‌اند. 🔻 علامه مجلسی رضوان‌الله‌علیه پس از نقل روایات از کتب شیعه و سنی می‌فرمایند: ای عزیز! آیا بعد از این حدیث که همهٔ عامه (اهل‌سقیفه) روایت کرده‌اند هیچ عاقل است که شک کند در کفر عمر و کفر کسی که عمر را مسلمان نامد؟ اگر بقالی یا علافی خواهد که وصیت کند، کسی که مانع وصیت او شود، مردم بر او طعن‌ها می‌کنند؛ هر گاه رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خواهد وصیتی کند که صلاح جمیع امت در آن باشد و کسی مانع او شود، در چنان حالی آن حضرت را آزرده کند و نسبت هذیان به آن حضرت دهد، چگونه خواهد بود حال او؟ 🔻 و حال آنکه حق تعالی می‌فرماید: {و ما ينطق عن الهوى * ان هو الا وحي يوحى} سوره نجم/آیه ۳-۴ یعنی: سخن نمی‌گوید آن حضرت از خواهش نفس خود و نیست سخن او مگر وحی که به او فرستاده می‌شود. 🔻 و می‌فرماید: آنها که آزار می‌کنند خدا و رسول او را خدا لعنت کرده است ایشان را در دنیا و آخرت. و کدام آزار از این بدتر می‌باشد که پیغمبر به آن بزرگواری و شفقت و مهربانی را چون بیابند که نزدیک رفتن او شده است دیگر منفعتی از او متصور نیست، کینه‌های خود را ظاهر کنند و دست از طاعت او بردارند. هرچند گوید با لشکر اسامه بیرون روید فرمان نبردند، و فرماید که دوات و قلم آورید که وصیت نامه بنویسم اطاعت نکنند، برای آنکه مبادا امر خلافت امیرالمؤمنین را واضح‌تر گرداند، در همهٔ احوال حضرت داند که غرض ایشان آن است که بعد از آن حضرت انتقام او را از اهل بیت او بکشند. پس لعنت خدا و رسول بر ایشان باد، و بر هر که ایشان را مسلمان داند و هر که در لعن ایشان توقف نماید. 📚 جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص۸۸-۸۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
36.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼 رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: إِنَّ اللهَ فَتَحَ هَذَا الدّيْن بِعَلِيّ، وَإِذَا قُتِلَ فَسَدَ الدّيْنُ وَلاَ يُصْلِحَهُ إِلاَّ الْمَهَدِيُّ. 📚منتخب الاثر ج۲، ص۷۳ 🔻 این روایت، همان فرموده‌ی امام‌صادق علیه‌السلام را یادآوری می‌کند که: والله بعد از شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام تا امروز، نه حرمتی برای خداوند باقی ماند و نه در این عالَم به کتاب و سنت پیامبرش عمل شد و نه در میان این مردم، حدّی اقامه شد و نه به حقّی عمل شد ... (اما روزگار این چنین نخواهد ماندو در عصر ظهور) خدا حق را به اهلش برمی‌گرداند و دینی را که برای خودش و رسولش پسندیده  اقامه می‌کند. 📚 کافی (ط‌اسلامیه) ج۳، ص۵۳۷ 🔘 حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼👈🏼 در کتاب می‌نویسد: علّامه جمال‌الدین اسنوی در مقاله‌ای با موضوع «ممانعت از گماردن والیان مسیحی» می‌نویسد: 🔻 مسیحیان در زمان حکومت ، به‌وسوسه افتادند تا کاری بس ناپسند و قبیح انجام دهند، به‌گمان آنکه در کار خود موفق خواهند شد؛ «اما خدا جز این اراده نکرده است که نور خویش را کامل گرداند، هرچند کافران را ناخوش آید». 🔻 داستان چنین است که پادشاه یادشده، شب‌ها را به عبادت و تهجّد می‌گذراند و ذکر و دعا می‌خواند، سپس می‌خوابید. شبی در خواب، پیامبر خدا را دید که به دو مرد اشقر (مو بور) اشاره می‌کرد و می‌فرمود: «مرا از این دو نجات دهید»!! پادشاه از خواب برخاست، چند رکعت نماز گزارد و دوباره خوابید. برای بار دوم و سوم همان صحنه را دید. از جای برخاست و گفت: دیگر جای خواب نیست. 🔻 پادشاه وزیری داشت به نام . شبانه او را فراخواند و خواب خود را بازگو کرد. وزیر گفت: «درنگ جایز نیست. همین امشب به سوی مدینه حرکت کن و آنچه دیده‌ای با کسی در میان مگذار». 🔻 سلطان نورالدین همان شب آماده شد، اموال بسیار برداشت و همراه وزیر و بیست تن از یارانش حرکت کرد و شانزده روز بعد بدان‌جا رسید. پیش از ورود، غسل کرد، روضه شریفه را زیارت نمود، نماز گزارد و سپس در انتظار ماند تا چه پیش آید. 🔻 وزیر، اهل مدینه را که در مسجد گرد آمده بودند، خطاب کرد و گفت: «پادشاه به قصد زیارت پیامبر آمده و با خود اموالی آورده تا میان شما تقسیم کند. پس نام همه اهالی شهر را بنویسید». اسامی نوشته شد و پادشاه فرمان داد همه را احضار کنند. هر کس برای گرفتن سهم خود حاضر می‌شد، پادشاه با دقت به‌او می‌نگریست تا ویژگی‌های دو نفری را که پیامبر در خواب نشان داده بود، بیابد. چون در هیچ‌یک نشانی نیافت، سهم را پرداخت و اجازه خروج داد، تا آنکه همه اهل مدینه آمدند و رفتند. 🔻 پادشاه پرسید: «آیا کسی مانده است که سهم خود را نگرفته باشد»؟! گفتند: نه! پادشاه گفت: «دقت کنید، کسی باقی نمانده باشد». گفتند: جز دو تن از اهل مغرب که از کسی چیزی قبول نمی‌کنند. آنان مردانی صالح و نیکوکارند و بسیار به نیازمندان صدقه می‌دهند!! پادشاه گفت: «آن دو را بیاورید». 🔻 چون چشم پادشاه به آنان افتاد، دریافت که همان کسانی‌اند که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب به او نشان داده بود. پرسید: «کیستید»؟! گفتند: ما از اهل مغربیم. برای حج آمده‌ایم و تصمیم گرفتیم امسال در جوار قبر پیامبر ساکن شویم. پادشاه گفت: «راست بگویید»! چون بر گفته خود پافشاری کردند، پادشاه محل سکونت‌شان را پرسید. گفتند: در رباط مغرب، نزدیک مرقد شریف پیامبر ساکن‌اند. 🔻 پادشاه فرمان داد آن دو را نگاه دارند و خود به منزل‌شان رفت. در آنجا سیم و زر فراوان دید و کتاب‌هایی شامل اندرز و موعظه. غیر از این‌ها چیزی نبود. اهل مدینه نیز آنان را به نیکی یاد می‌کردند و می‌گفتند: «آن‌ها روزها روزه‌دارند، بسیار در مسجد پیامبر نماز می‌خوانند، هر صبح به حرم و بقیع می‌روند و شنبه‌ها به قبا می‌روند. هیچ سائلی را رد نمی‌کنند و در آن سال قحطی، با کمک‌های خود نیاز مردم مدینه را برطرف کردند»! 🔻 پادشاه شگفت‌زده شد و گفت: «سبحان‌الله»! اما چیزی از خواب خود نگفت. در خانه ماند و همه جا را جست‌وجو کرد تا اینکه در گوشه‌ای حصیری را کنار زد و دالانی یافت که به سوی حجره شریف پیامبر حفر شده بود! مردم از دیدن این صحنه دهشت‌زده شدند. پادشاه به آن دو گفت: «اکنون بگویید که هستید و چه می‌کنید»؟! 🔻 مردم آنان را به‌شدت زدند تا سرانجام اعتراف کردند: «ما مسیحی هستیم. از سوی فرمانروای مغرب، در هیأت حجاج آمده‌ایم و مأموریت داشتیم پیکر مطهر پیامبر را از جای خود بیرون آوریم. اموال بسیاری آوردیم، نزدیک‌ترین خانه به حجره شریف را اجاره کردیم و شبانه زمین را می‌کندیم. خاک را در همیان می‌ریختیم و صبح‌ها به بهانه زیارت بقیع، در قبرها می‌پاشیدیم. چون به نزدیکی حجره رسیدیم، ناگاه آسمان غرید و زمین به لرزه درآمد». 🔻 صبح همان روز، پادشاه وارد مدینه شد. وقتی توطئه آشکار گردید، سلطان بسیار گریست و گفت: «خدا مرا برای حراست از پیامبر برگزیده است». آنگاه فرمان داد گردن آن دو را زدند و زیر یکی از طاق‌های روضه شریفه اعدام شدند. پس از آن، پادشاه به مکه رفت و دستور داد بر مسیحیان سخت‌گیری بیشتری شود و هیچ غیرمسلمانی را به‌کار نگمارند. 📚 وفاء الوفاء، علامه‌سمهودی (خاتمة فيما نقل من عمل نورالدين الشهيد لخندق حول الحجرة الشريفة مملوء بالرصاص) ج۲، ص۱۸۵ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼👈🏼 رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: ما مِن قَومٍ اِجتَمَعوا يَذكُرونَ فَضائِلَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ إلاّ هَبَطَتِ المَلائِكَةُ مِنَ السَّماءِ حَتّى اُلحِقوا بِهِم بِحَديثِهِم، فَإِذا تَفَرَّقوا عَرَجَتِ المَلائِكَةُ إلَى السَّماءِ. فَيَقولُ لَهُمُ المَلائِكَةُ الاُخَرُ: إنّا نَشُمُّ رائِحَةً مِنكُم ما شَمَمنا رائِحَةً أطيَبَ مِنها‌. فَيَقولونَ: إنّا كُنّا عِندَ قَومٍ يَذكُرونَ فَضلَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فَعَطَّرونا مِن ريحِهِم. فَيَقولونَ: اِهبِطوا بِنا إلَيهِم. فَيَقولونَ: إنَّهُم قَد تَفَرَّقوا. فَيَقولونَ: اِهبِطوا بِنا إلَى المَكانِ الَّذي كانوا فيهِ. 📝 پيامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: هيچ مردمى نيستند كه گرد هم آيند و از فضايل محمّد و آل محمّد ياد كنند مگر اين كه فرشتگان از آسمان فرود آيند و به انجمن آنان ملحق شوند و با ايشان همسخن گردند و چون پراكنده شوند فرشتگان به آسمان عروج كنند. پس فرشتگانِ ديگر به آنها گويند: ما از شما رائحه‌اى استشمام مى كنيم كه تاكنون خوشبوتر از آن نبوييده‌ايم. آن فرشتگان گويند: ما نزد جماعتى بوديم كه از فضايل محمّد و آل محمّد سخن مى گفتند و ما را از رائحه خود عطرآگين ساختند. آن فرشتگان ديگر گويند: ما را نيز نزد ايشان فرود بريد. آن فرشتگان گويند: آنان متفرق گشتند. آن فرشتگان ديگر گويند: ما را به‌آن جايى كه اجتماع كرده بودند فرود بريد. 📚 منابع: ۱. بحارالأنوار، ج۳۸، ص۱۹۹ ۲. ينابيع المودّة، ج۲، ص۲۷۱ ۳. إحقاق الحقّ، ج۱۸، ص۵۲۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼👈🏼 مرحوم در موسوعه‌ی می‌نویسد: روایت می‌کند: مردی از برای بادیه‌نشینی بیرون رفت. در بیابان ناگهان پیش رویش پدیدار شد. به دنبال آن دوید تا شکارش کرد و در آستین خود پنهان نمود، سپس به‌سوی پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد. ➖ وقتی در برابر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ایستاد، با صدای بلند صدا زد: «ای محمد! ای محمد»!! از اخلاق پیامبر چنین بود که هرگاه به او می‌گفتند: «ای محمد» پاسخ می‌داد: «ای محمد». و اگر می‌گفتند: «ای احمد» پاسخ می‌داد: «ای احمد». و اگر می‌گفتند: «ای ابوالقاسم» پاسخ می‌داد: «ای ابوالقاسم». اما هنگامی که گفته می‌شد: «ای رسول خدا»، می‌فرمود: «لبیک و سعدیک» و چهره‌اش درخشان می‌شد. ➖ پس چون آن بادیه‌نشین گفت: «ای محمد، ای محمد»، پیامبر نیز پاسخ داد: «ای محمد، ای محمد». اعرابی با تندی گفت: هستی که آسمان بر کسی دروغگوتر از تو سایه نیفکنده و زمین زیر پای کسی دروغگوتر از تو قرار نگرفته است؟! تو همان کسی هستی که می‌پنداری در این آسمان خدایی داری که تو را بر سیاه و سفید و بر لات و عزّی فرستاده است؟! اگر نمی‌ترسیدم قبیله‌ام مرا شتابزده بنامند، همین‌جا با شمشیرم ضربتی می‌زدم و تو را می‌کشتم و بر همه مردم فخر می‌فروختم!! ➖ در این هنگام از جا برخاست تا او را بزند، ولی پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «بنشین ای اباحَفص! که چه‌بسا بردبار نزدیک باشد به پیامبری برسد». سپس رو به آن بادیه‌نشین کرد و فرمود: ای برادر بنی‌سلیم! آیا این رسم عرب است که چنین بی‌پروا بر ما وارد می‌شوند، در مجلس ما زبان به سخن زشت می‌گشایند و ما را با تندی خطاب می‌کنند؟ ای مرد بادیه‌نشین! سوگند به خدایی که مرا به‌حق به‌پیامبری برانگیخت، هرکس در این دنیا به‌من زیانی برساند، فردای قیامت در آتش افکنده خواهد شد. ای مرد! سوگند به‌خدایی که مرا به‌حق برانگیخت، اهل آسمان هفتم مرا «احمدِ صادق» می‌نامند. ای مرد! اسلام بیاور تا سالم بمانی و از آتش در امان شوی. آنگاه هرچه از حقوق ماست از آن تو خواهد بود و هرچه بر ماست بر تو نیز خواهد بود، و تو برادر ما در اسلام خواهی شد. ➖ اعرابی خشمگین شد و گفت: «به لات و عزّی سوگند، تا این سوسمار به تو ایمان نیاورد، من ایمان نخواهم آورد». سپس سوسمار را از آستینش بیرون افکند. وقتی سوسمار به زمین افتاد، خواست بگریزد. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله او را صدا زد: «ای سوسمار! به سوی من بیا». سوسمار بازگشت، نزد پیامبر ایستاد و به‌او نگاه کرد. پیامبر فرمود: «ای سوسمار! من کیستم»؟! ناگاه سوسمار به زبانی روشن و روان سخن گفت: «تو محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف هستی». ➖ پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسید: «چه کسی را می‌پرستی»؟! سوسمار پاسخ داد: «پروردگار جهانیان را می‌پرستم؛ خدایی را که دانه را می‌شکافد، جان را می‌آفریند، ابراهیم را خلیل خویش گرفت، و تو را ـ ای محمد ـ حبیب خود قرار داده است». ➖ سپس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دهان ضبّ [سوسمار] را بست و دیگر نتوانست سخنی بگوید. وقتی آن اعرابی این ماجرا را دید، گفت: «شگفتا! حیوانی که خودم او را در بیابان شکار کردم و در آستینم آوردم ـ حیوانی که نه می‌فهمد، نه می‌اندیشد، و نه عقل و شعوری دارد ـ اکنون با محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله چنین سخن می‌گوید و به رسالت او شهادت می‌دهد! دیگر من پس از دیدنِ چنین عیان و آشکاری به دنبال دلیل دیگری نمی‌روم. دستت را به سوی من دراز کن؛ من گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست و محمّد بنده و فرستاده‌ی اوست». ➖ پس آن اعرابی مسلمان شد و اسلامش نیکو گشت. سپس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به یارانش رو کرد و فرمود: «به این اعرابی، سوره‌هایی از قرآن بیاموزید». 📚 بحارالأنوار، علامه‌مجلسی، ج۴۳، ص۶۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼👈🏼 مرحوم در کتاب درباره‌ی این‌روز باعظمت، می‌نویسد: و بالجمله اين‌روز، روز بسيارشريفي است و ازبراي آن چند عمل است: ➖ ۱. ➖ ۲. و از برای آن فضيلت بسيار است. و روايت شده كه: هركه اين‌روز را روزه بدارد، ثواب روزه يك سال خدا برای او بنويسد و اين روز یکی از آن چهار روز است كه در تمام سال به‌فضيلت روزه ممتاز است. ➖ ۳. صلی‌الله‌علیه‌وآله از نزديك و دور ➖ ۴. به‌همان زيارتی كه حضرت‌صادق عليه‌السلام كرده و تعليم محمّدبن مسلم فرموده [و بيايد ان‌شاءالله در باب زيارات]. ➖ ۵. دروقتي كه روز بلند شود، ، در هر ركعت بعد از حمد، ده/۱۰مرتبه «اِنّا اَنْزَلْناهُ» و ده/۱۰ مرتبه توحيد بخواند وبعد ازسلام در مصلاّي خود بنشيندو اين دعا بخواند: ﴿اَللّهُمَّ اَنْتَ حَيٌّ لاتَمُوتُ الخ ..﴾ و اين دعای مبسوطی است، و چون سَنَدَش را منتهی به‌معصوم نديدم، مراعات اختصار را اَهَمّ ديدم هركه طالب‌ است به "زادالمعاد" رجوع نمايد. ➖ ۶. آنكه مسلمانان ، و بنمايند، و كنند، و روند. و سيّد در اقبال، شرحی از لزوم تعظيم اين روز ذكر نموده و فرموده كه: من يافتم طائفه نصاری و جمعي از مسلمين را كه تعظيم بزرگي از روز ولادت عیسی عليه‌السلام می‌نمايند و تعجّب كردم كه چگونه مسلمانان قانع شدندكه روزمولود پيغمبرشان كه اعظم ازهمه پيغمبران است به‌اين مرتبه از تعظيم باشد كه اَدْوَنْ از تعظيم نصاری است مولد عیسی عليه‌السلام را؟! 📚 مفاتیح‌الجنان، حاج‌شیخ‌عباس‌قمی، اعمال ماه‌ربیع‌الأول 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله به پایان نبوت آخرین از راه می آید برآغاز امامت اولین از راه می آید به رحمت پا به روی خاک دارد آفتابی که به شوکت آسمان را کرده زین از راه می آید جهان مانند انگشتی شد و مکه رکاب آن برای این رکاب امشب نگین از راه می آید نبودش باعث بود جهان بوده ست پس تازه دلیل خلقت این سرزمین از راه می آید نه اینکه دین بیاید تا که پیغمبر شود تکمیل که امشب بی گمان منجی دین از راه می آید صفت تاقبل ازاین آقا فقط تا حد برتر بود برای خوب ترها هم ترین از راه می آید بگو هرهفته را ازبعد امشب هفته ی رحمت چنانکه رحمة للعالمین از راه می آید شب میلاد و ذکر یاعلی دل هم نمی‌داند؛ محمد یا امیرالمومنین از راه می‌آید دل خود را به دستش می سپاریم و یقین داریم امان داریم فردا تا امین از راه می‌آید 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar 🆔 @raziolhossein
. صلی‌الله‌علیه‌وآله 🌿 کتاب ، پیرامون حیات طیبه‌ی رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وسیره‌ی زندگانی آن‌حضرت، باعنوان: 🔻ریز موضوعات این کتاب: ➖ جلد ۱)‌ نسب، ولادت، زندگی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله پیش از بعثت، آغاز رسالت، اولین مؤمنان، مقابله قریش، هجرت به‌حبشه ومدینه، معاهده با یهود و تغییر قبله ➖ جلد۲) جنگ‌های بدر، احد، خندق، خیبر، حنین و تبوک و همچنین سریه‌ها، غزوات و حوادث سال‌های هجرت و تشریع احکام و نزول آیات ➖ جلد۳) رخدادهای سال آخر عمر پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله، هیأت‌ها و قبایل مسلمان‌شده، و سپس حج وداع و ماجرای غدیر خم ➖ بخش دیگر کتاب به‌همسران، فرزندان، کنیزان، اصحاب، کاتبان وحی و ویژگی‌های اخلاقی وشخصی آن‌حضرت می‌پردازد. ➖ کتاب با بیان بیماری، شهادت، تجهیز و دفن پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، ماجرای سقیفه، فدک وبرخی سخنان ایشان پایان می‌یابد. 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صفوةالصحيح‌من‌سيرةالنبي‌ّالأعظم‌ص_علاّمه‌سیّدجعفرمرتضی‌عاملی.pdf
حجم: 9.72M
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🌿 تلخیص کتاب سیره نبوی صلی‌الله‌علیه‌وآله، باعنوان: 🔻برخی عناوین مهم کتاب: _ولادت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله وحوادث همراه آن _دوران شیرخوارگی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله نزد حلیمه سعدیه _سفر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بشام درکودکی ودیدار با بحیرا راهب _شرکت درپیمان حلف‌الفضول _ازدواج پیامبر باحضرت خدیجه علیهاالسلام _آغاز بعثت ونزول نخستین وحی _دعوت خویشاوندان نزدیک (واقعةیوم‌الدار) _دعوت عمومی به اسلام درمکه _شکنجه وآزار مشرکان نسبت بمسلمانان _هجرت بحبشه وداستان جعفربن‌ابی‌طالب علیه‌السلام _معراج پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله _هجرت پیامبر بمدینه وبنای مسجدالنبی _پیمان برادری میان مهاجر وانصار _غزوه بدر _غزوه احد _غزوه خندق _صلح حدیبیه _غزوه خیبر وفتح آن به‌دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام _فتح مکه _حجة‌الوداع وخطبه غدیرخم 🔘 تألیف: 🔘 تلخیص: 🔆کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔴 👈🏼👈🏼 (وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللهُ‌ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) بگو: «عمل كنيد! خداوند و فرستاده‌ی او و مؤمنان، اعمال شما را مى‌بينند! و به‌زودى، به‌سوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‌شويد و شما را به آنچه عمل مى‌كرديد، خبر مى‌دهد»! (توبه/ ۱۰۵) 1⃣ گوید: از امام‌کاظم علیه‌السلام درباره‌ی این آیه: (اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالمُؤْمِنُون) سؤال شد. فرمود: «اعمال بندگان نیکوکارشان و بدکارشان در هر صباحی بر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله عرضه می‌شود، پس برحذر باشید. 📚 وسائل‌الشيعة، ج۱۶، ص۱۱۲/بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۴۳/العیاشی، ج۲، ص۱۰۹/ بصائرالدرجات، ص۴۲۴ 2⃣ گوید: به امام‌صادق‌ علیه‌السلام گفتم: «در این کلام خداوند عزّوجلّ (وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالمُؤْمِنُون)، مراد از مؤمنان چه کسانی است»؟ حضرت فرمود: «امید آن می‌رود که مقصود از مؤمنون چه کسی جز همین همنشین تو باشد»؟ [یعنی مراد از مؤمنون ما اهل‌بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله هستیم]. 📚 وسائل‌الشیعة، ج۱۶، ص۱۱۴/ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۴۶/ بصائرالدرجات، ص۴۲۹ 3⃣ گوید: به امام‌رضا علیه‌السلام عرض کردم: «همانا گروهی از پیروان شما از من خواستند که برای آنان دعا کنید»؟ فرمود: «قسم به‌خدا! اعمال شما هرروز بر من عرضه می‌شود». 📚 بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۴۸ 4⃣ عبدالله‌بن‌اَبان گوید: به‌امام‌رضا علیه‌السلام که سوءتفاهمی بین من و او پیش آمده بود، عرض کردم: «برای من و موالیان خود دعا کن». فرمود: «به‌خداقسم! کردارهای شما در هر پنج‌شنبه بر من عرضه می‌شود». 📚 بصائرالدرجات، ج ۲، ص۴۳۰ 5⃣ امام‌صادق علیه‌السلام: [مقصود آیه] رسول خدا و ائمّه [عليهم‏السلام] هستند که اعمال بندگان در هر پنج‌شنبه بر آن‌ها عرضه می‌شود. 📚 بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۴۵/ بصائرالدرجات ص۴۲۷ 6⃣ امام‌باقر علیه‌السلام: همانا کارها هر شام‌گاه پنج‌شنبه بر پیامبر شما عرضه می‌شود پس هریک از شما باید حیا کند از اینکه عمل زشتش بر پیامبرش عرضه می‌شود. 📚 بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۲۶ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar