eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ به‌مناسبت ماه‌محرم، مقاله‌ای جالب، باعنوان: ۱)عبدالله بن على ۲) جعفر بن على ۳) عثمان بن على ۴) ابوبكر بن على علیهم‌السلام ➖ پیشنهاد دانلود به پژوهشگران و طلبه‌ها و اهل‌منبر ➖ دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 📥 برای مطالعه‌ی این مقاله، 👈🏼 اینجا رو کلیک کنید 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ 👈🏼👈🏼 «مرحوم حاج آقا حسین دارا یکی از خادمان و شیفتگان حضرت اباعبدالل‍ه الحسین (عليه السلام) بود. او در دو ماه محرّم و صفر با تمام وجود به اقامهٔ مجلس عزای سالار شهیدان می‌پرداخت. برای بهتر برگزار شدن مجلس از کسبهٔ محل کمک می‌گرفت و همه را در این امر خیر، که خود مایهٔ خیرات و برکات دیگر بود، شریک می‌کرد. به عنوان نمونه، به یکی می‌گفت: یک واعظ به حساب تو دعوت می‌کنم. به دیگری می‌گفت: قند روضه با شما. به سومی می‌گفت: چای مجلس با تو باشد. و به این صورت، تعزیه‌داری می‌کرد. ➖ یک شب، دههٔ عاشورا، هیئتی برای عزاداری در مسجد خواجه‌اعلم (هیئت علوی اصفهان) حاضر می‌شوند. مرحوم حاج آقا حسین دارا در آن ساعت قندِ شکسته که آمادهٔ پذیرایی باشد نداشته است. فوراً به یکی از کسبهٔ همسایهٔ مسجد می‌گوید: بیا مقداری قند بشکن تا من هم چای را آماده کنم و از مهمان‌های امام حسین (علیه السلام) پذیرایی کنیم. آن شخص همسایهٔ مسجد می‌گوید: الآن وقت ندارم، زیرا سر چراغ من است. یعنی اوّل شب است و می‌خواهم کاسبی کنم. ➖ مرحوم حاج آقا حسین با کمک یک نفر دیگر پذیرایی را انجام می‌دهد. فردای آن روز، آن کاسب همسایه که حاضر به همکاری با حاج آقا حسین نشده بود می‌گوید: حاج حسین! هر کاری داری برای امام حسین انجام می‌دهم! حاج حسین می‌گوید: الآن کاری ندارم؛ من دیشب با تو کار داشتم. ➖ او (مرحوم اکبرآقا قاضی‌زاده) می‌گوید: دیشب در عالم خواب دیدم آقا امام حسین (علیه‌السلام) [کنارِ] درِ مسجد ایستاده‌اند و در کنار ایشان، برادرِ باجان‌برابرشان حضرت ابالفضل (علیه السلام) حضور داشتند و عزاداران وارد مسجد می‌شدند و امام حسین (علیه السلام) برگه‌هایی را به یک‌یکِ عزاداران مرحمت می‌فرمودند. ➖ امّا تا من وارد شدم، حضرت به من اعتنایی نفرمودند. عرض کردم: آقا! به من از این برگه‌ها نمی‌دهید؟ فرمودند: الآن فرصت ندارم. دقیقاً همان جمله‌ای که خودم گفته بودم! از خواب بیدار شدم و متوجّه بی‌توفیقی شدم. لذا حالا آمده‌ام که هر کاری برای مجلس امام حسین (عليه‌السلام) هست به من واگذار کنید». 📚 علیرضا مهرپرور؛ خاطراتی آموزنده و ماندگار، ص٩٦ - ۹۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
12.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ کلیپی قدیمی از: 🔻 به‌مناسبت دوم محرم، ورود امام حسین علیه‌السلام به‌صحرای کربلا 🔻 کلیپ قدیمی، اوایل دهه‌هفتاد شمسی، تهران، حدود ۳۰ سال قبل 🔘 مرحوم حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar