eitaa logo
مطلع ِعشقانه
221 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
محب وصی،ولایت، طرح ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگی‌ست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری کلاس مجازی مباحثه کتاب مطلع عشق(رهنمودها رهبرانقلاب به زوج ها جوان) ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
مسافرملکوت
مسافرملکوت
ادواردو
#فهمیه
#مادری
فهمیه
حلوای عروسی #حلوا #عروسی
#فرزند_صالح
#فمینیسم #عفاف
#خاطرات_سفیر
#فاطمیه فاطمه الکوی زیستن
هدایت شده از دوتا کافی نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ گفتگوی جذاب علی ضیا با خانواده سید محتشم علی نقوی، کارگردان مستند «فرزند امام»... 👌تقوا و ایمان یعنی، رو خدا باید حساب کنیم... 📌ما معتقدیم، بچه روزیشو با خودش میاره... شاید ایرانی ها این نکته رو فراموش کردن... #نسل_خمینی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
مطلع ِعشقانه
✅ گفتگوی جذاب علی ضیا با خانواده سید محتشم علی نقوی، کارگردان مستند «فرزند امام»... 👌تقوا و ایمان
پسر از پاکستان آمده تهران درس بخواند برای انقلاب و صدور انقلاب و عشق امام خمینی ره دختر از لبنان تقریبا با همین نگاه آمده ایران. در دانشگاه صداوسیما هم را می یابند. چیز مشترکی نداشتند نه زبان مشترک نه اصالت مشترک نه قوم و خویش مشترک نه آشنا و معرف برای معرفی پسر تنها و تنها در هدف و اعتقاد شون اشتراک داشتند ... الان خانم از تهران حاضر نیست بیاید قم در فاصله یک ساعت و نیمه از تهران زندگی کند. اما خانم محتشم علی از لبنان به این دوری و فاصله آمده در تهران زندگی کرده بعد باز با آقاش همراهی کرده آمده قم. خانم نگفته الان این جا کارت معلوم نیست بارت معلوم نیست شغل ات چیه؟ از این مسخره بازی های ایرانی . . . هدف و قصد تشکیل خانواده اسلامی و حقیقت ازدواج اسلامی بوده است نه حواشی غیرضرور. خدایا اللهم ارزقنا از این همسر ها باشعور و مومن نه الکی سر رفتن و صرفا ادعا داشتن
هدایت شده از نمایشگاه کتاب آدینه
 📖...و اما در عرصه‌ی فرهنگ، بنده به معنای واقعىِ کلمه، احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه‌ای دارم. البته در سخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت؛ اما نمیشود که به شما نگویم. شما خودتان دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی هستید و باید از این دغدغه‌ی من خبر داشته باشید. 📖گزیده ای از کتاب ص۱۸ 🔷کتاب دغدغه های فرهنگی در نمایشگاه کتاب آدینه با ۵۰٪ تخفیف عرضه می شود. ✅ @ketabeadineh
#فاطمیه #شهیدحججی #شهیدکاظمی #انتشارات_شهیدکاظمی #فوتبال #محمدانصاری #معرفی_کتاب_خوب #مطلع_عشق #ازدواج_به_سبک_شهدا #حلوای_عروسی
#صدوراتقلاب
زیزتیغ شهیدحججی
انقلاب
محمدانصاری
محمدانصاری وارد طبقه دوم مجتمع شدم. دیدم مدیر انتشارات با دو نفر دیگه به سمت دفترانتشارات می روند. شنیدم مدیر گفت شهیدحججی۲ است ان شالله. گفتم خدا یعنی خطاب اش به کیه؟ فقط توجهم به یک جوان لاغر و قدبلند جلب شد.... من از پست سر در حال حرکت بودم. رسیدم انتشارات. دیدم سریع شکرللهی یک کتاب داده دست شون دارند عکس می گیرند. ازشون پرسیدم کی هستند ؟ اینقدر باصدا آروم گفت که نشنیدیم فقط یادم آمد شبکه سه ایشان دوتا کتاب معرفی کرده بودند. ذهنم آمد بازیکن باشند. رفتم جلو دست دادم. خیلی گرم دست داد. گفتم شما کتاب معرفی کرده بودید؟ گفت آره یکی اش از که بیشترش مداحی بود. اون یکی هم از .... . . من قطار داشتم برا تهران. ساعت شش و نیم. . ذهنم آمد دوتا کتاب بگیریم بهشون هدیه بدهم. . پرسیدم نداشتند. قصه دلبری هم نداشتند رفتم پایین از اونجا. حلوای عروسی و و را نقدا خریدم و آمدم بالا. شروع کردم صحفه اول را تقدیم نامه نوشتن. یکی گفت داری تقریظ می نویسی؟ ...گفتم نه بابا. نوشتن تمام شد. گفتم می شود این ها را بدهید به آقای انصاری. گفت خب بفرمایید خودتان بدهید. چقدر خاکی نشسته بود روی زمین روی فرش. بلند شد... گفت برای من؟ گفتم آره گفت آقا جرا خودتان را خرج انداختید... گفتم من معمولا کتاب هدیه می دهم. مطلع عشق را اشاره کرد گفت من متاهلم و ابن کتاب را دارم. )خیلی خرسند شدم) گفتم دیگه روش اسمتونو نوشتم بگیرید....فوقش بدهید به کس دیگه. دکتا کتاب دیگر را هم توضیح دادم. حلوای عروسی در مورد شهید محمدرضا مرادی بود
گفتم بنده خدا مادرش خیلی جاش بده تو شهرری. راستی گفتم میشه کتابها را دستتون بگیرید عکس بیندازم؟ گفت باشه... اول که خودم انداختم بعد گفت خب بیاین یک سلفی هم بگیریم؟ . گفتم آخه من اهل سلفی نیستم... عکس قبلیم با سردارصفوی بود ... ایشان گفت بعد عکس کرفتن. هرکس با من عکس گرفته شهید شده ها. آقای انصاری هم گفت خب عکس را سریع دیلیت می کردید گفتم نه بابا من که شهادت آرزومه گفت خب آورسش کجاست بگید برویم کمکش. )ماشالله چقدر پایه بودند) . گفتم ببخشید من دیرمه باید بروم تهران. گفت خب وایسین با هم برویم گفتم گویا شما قراره شب بمانید ... ایشان رفت صحبت کند.... (من ترسیدم تعارف نباشد ) هیچی مدیر برنامه اش یا میزبانش گفت حب شماره شونو بگیرید.... شماره شونو دادند.... ساعت شده بودند راس شش. من فقط نیم ساعت تا حرکت قطار داشتم باید می رفتم خوابگاه کتابها را برمی داشتم .... باز استرس از نرسیدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معرفی پرفروش ترین کتاب های روایت فتح توسط #محمد_انصاری @mohammadansari #فروشگاه_روایت #قصه_دلبری #دلتنگ_نباش
#عارفانه