آن مقدمه را خوب است بنویسم
ببین در #فلسفه_اخلاق اثبات می شود کاری ارزشمند است که ما را به خدا یعنی کمال مطلق نزدیک کند ، هرچه نزدیک کرد دارا ارزش مثبت است و خوب. هرچه دور کرد دارا ارزش منفی و بد.
چون ما هدف ما رسیدن به کمال مطلق است این ارزش های مثبت می شود ضرورت بالقیاس مع الغیر می شود باید
آن ارزش های منفی می شود نباید.
حالا مصداقا دقیقا چه چیز باید باشد چه چیز نباید اینها را من چون اشراف نداریم به تمام مصالح دنیایی و اخروی از #وحی می گیریم
..
حالا در فلسفه حقوق ، هر آدمی #آنارشیسم را رد می کند بی نظمی و هرج و مرج را بد می داند.
لزوم د ضرورت وجود قانون در جامعه بدیهی است نزد عقلا.
حالا فلسفه_قانون نزد غربی های #لاییک و #سکولار منبعث از حفظ امنیت افراد در جامعه است و نیز مسائل بهداشتی و پزشکی .
اما نزد ما آنها هم هست به اضافه ی آن مسائل معنوی و اخروی افراد هم مهم است.
حکومت (اسلامی) نسبت به معنویت و دین و ایمان مردم اش وظیفه دارد و مسئول است. باید قانون های تصویب بشود که به آن هدف اخلاق کمک کند.
...
می خواست بحث را شروع کند با یک روایت...
بنده سریع یک خواهش کردم
ابوالفضل یک خواهش می کنم ما اینجا نمی خواهیم بحث جدلی کنیم می خواهیم به نتیجه ای برسیم. پس بحث را جدلی نکن.
الان بخواهی روایت بگویی من ممکن است می گویم سند اش فلان است یا دلالت اش بهمان.
لطفا صرفا از قانون های مصوب کشور حرف بزن با فتوای فقهای مشهور....
ابوالفضل: چرا جبهه می گیرید فضا را می بندید
برادرجان آیت الله طباطبائی هم سر بحث #فلسفه هم با اینکه خودشان اهل شعر بودند ممنوع می کردند کسی #شعر استفاده کند
بنده هم خواهشمندم از شعر و روایت و داستان استفاده نکنید #برهانی مقدمات تون را بچینید بیاید جلو
می گفت: نه این درست نیست که آن طوری که شما می خواهید من حرف بزنم
با صدای بلندتری گفت: این دُگماتیسم است
]بماند که دگماتیسم معنا و مفهوم دقیق اش این است ... به عنوان یک فحش به من به کار برد
...
که اینجا یا کمی بدتر گفتم ابوالفضل من تصورم از شما همان پسر نوجوانی است که در #طرح_ولایت در انتهای مسجد می نشست و تنهایی نماز می خواند و ذکر می گفت
...
هیچی بحث را شروع که می خواست بکند باز تحت چارچوب منطقی و برهانی صحبت نکرد
از جملات دهن پر کن و اصطلاحا #ژورنالیستی و مناظراتی استفاده کرد
" دین را باید در یک پدیده ی کلان بررسی کرد" "مهمترین مسئله در دین اولویت است"
بنده فقط تحمل می کردم و افسوس که چرا یک #طلبه باید کیفیت گفت و گو اش روشنفکرمآبآنه باشد!
...
من گفته بودم کشور اسلامی قانون دارد و ابن قانون مجری قانون و ضابط قانونی. همان طور که کمربند نبستن جرم است بقیه مسائل که براش قانون داریم و برایش مجارات تعیین شده آن هم جرم است
چه راهنمایی و رانندکی چه پلیس هردو کارشون حقه چون کارشون قانونیه نباید علیه شون مطلب نوشت.
... ایشان تنها حرف که کمی مثلا معقول می رد این بود مگر نباید احتمال اثر باشد؟
گفتم خب.
گفت خب اگر اثر عکس گذاشت من پرسیدم درست نیست
در ضمن قبل اش هم گفت که پشتوانه ی قانون مردم اند آن موقع مردم خواستن الان نمی خواهند
گفتم برادر اول بیا فکر کن پشتوانه و مشروعیت یک قانون از مردم است؟ یا نه؟ در جامعه اسلامی که پشتوانه قانون مردم نیستند
ایشان گفت با نگاه جامعه شناسی
گفتم در نگاه غربی اش هم حتی یک قانونی نخواستند تا زمانی که قانون تغییر نکرده افراد جامعه خود را ملزم به رعایت آن قانون می دانند
و بعد در عمل و مصداق، کجا اینطور بوده که حجاب را اکثر بخواهند یا الان اکثر نخواهند برجه اساس می گویی؟؟؟
...
در مورد تاثیرعکس ، ما در فتوا و استفتاء همچین کلامی نداریم از مرجع تقلید، تاثیر عکس می رود در شرط چهارم ، که نباید مفسده باشد که آن را هم باید اهم و مهم کرد . نسبت به خود منکر.