مداد من
✅ یا صابر و یا شکور! ✅ قصه مسافر جوان شهر شام ... (۱) دکتر پورهاشمی (فرمانده ارشد نظام سلامت اردکا
✨ بازنشر ویژه ولادت #حضرت_زینب (س)
📌 روایت یک رویای صادقه از مسافر جوان شهر شام و یکی از مدافعین حرم اهلِ بیت
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#یلدا_مبارک 🍉
اللهم عجل لولیک الفرج ... 🍃
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ دوشنبه
🔅 ۱ دی ماه ۱۳۹۹
🌙 ۶ جمادیالاولی ۱۴۴۲
🎄 ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸كشتار مردم تبريز به دست قزاقان روسي (۱۲۹۰ش)
🔹جنگ قوای روس و هند در رباط کریم (۱۲۹۴ش)
🔸وفات آیةالله «مهدی امامی امیری» (۱۳۳۷ش)
🔹شروع به كار رسمي بانك مركزي (۱۳۳۹ش)
🔸تظاهرات در دانشگاه تهران علیه رژیم (۱۳۴۹ش)
🔹سیل مهیب در طبس (۱۳۵۰ش)
🔸تأسيس خبرگزاري راديو و تلويزيون ايران (۱۳۵۰ش)
🔹کنفرانس وزیران نفت و دارائی اوپک در تهران (۱۳۵۲ش)
🔸پیام امام خمینی برای فجایع اسرائیل در لبنان(۱۳۵۶ش)
🔹بمباران شديد آبادان توسط ارتش بعث عراق (۱۳۵۹ش)
🔸شهادت «مجتبي استَكي» توسط منافقين (۱۳۶۰ش)
🔹جنگ موته (۷ یا ۸ق)
🔸آغاز خلافت راضي بالله عباسي (۳۲۲ق)
🔹وفات«ابوسعيدسنجري»رياضيدان نامدارايران(۴۱۴ق)
🔸مرگ «گيخاتو» ايلخان مغول (۶۹۴ق)
🔹مرگ«بابرشاه»پادشاه سلسله گوركانيان هند(۹۳۷ق)
🔸ولادت آیةالله«سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی»(۱۳۳۳ق)
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای علیمُ حلیم ✅ اظهارات ابن ابی الحدید و سه بانوی عاشق علی (ع) (۷) ... بانو آروی گفت: ا
✅ به نام خدای علیمُ حلیم
✅ اظهارات ابن ابی الحدید و سه بانوی عاشق علی (ع) (۸)
آن گاه صدا به گریه بلند کرد و گفت: «هان، ای چشم! ما را در گریه یاری ده و بر امیر مؤمنان اشک بریز» «ما به مصیبت مردی دچار شدیم که بهترین سوار کار بود» «و بهترین کسی بود که کفش پوشیده و آماده و بهترین قاری سوره های کوچک و بزرگ بود» «چون با چهره پدر حسین روبرو می شدم ماه شب چهارده را می دیدم که بینندگان را شگفت زده می کرد» «نه، به خدا سوگند هیچ گاه علی و نماز نیکوی او را در میان نمازگزاران فراموش نمی کنم» «آیا در ماه حرام ما را به مصیبت مردی نشاندید که بهترین همه مردم بود»؟!
معاویه دستور داد شش هزار دینار به او بدهند و گفت: ای عمه، اینها را در هر چه دوست داری هزینه کن.
در نقل دیگری هست که آروی خطاب به معاویه گفت؛ به تو نیازی ندارم و از کاخ آن ملعون خارج شد و رفت. معاویه در غیاب این بانوی با بصیرت گفت؛ به خدا اگر همه شما با او سخن می گفتید هر کدامتان را پاسخ درخوری می داد. براستی که زنان بنی هاشم از مردان قبائل دیگر شیرین زبان ترند.
خدایا! زبان ما را در مسیر علی شناسی، برّان و غرّا بگردان.!
3- سوده در کاخ سفید معاویه!
از زنان بزرگ عرب است که چون ام الخیر، زبان برانی داشت. در صفین و تحت تدابیر شدید حیا و عفت به لشکریان علی (ع) روحیه می داد.
👈 ادامه دارد ....
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای منان
✅ برای اولین بار در #گندله اردکان ...!
امروز با زحمات خانم حائری و کادر محترم اداره فرهنگ و ارشاد اردکان در یک دیدار صمیمی و بعنوان نویسنده، میهمان مهندس وحید خلیلی؛ مرد اول گندله پرحاشیه، بودیم.
جلسه، بدون قرائت قرآن کریم و با صحبت های امام جمعه عزیز شروع و با انتقاد و پیشنهادات نویسندگان ادامه یافت. حرف های مطرح شده، حاکی از وجود سینه های پر دردی بود که غبار گرفته اند. سینه هایی که بایستی هر از گاهی غبار روبی شوند.! کاهش مفاخر اردکان در حوزه علم و ادب، توسعه نامتوازن سرمایه ها مالی در حوزه فرهنگ، عدم توجه عاطفی به نویسندگان، افزایش آشپزخانه ها بجای کتابخانه ها در کنار مساجد، نگاه عمیق و مداوم به عرصه نویسندگی، تشکیل اتاق فرهنگ در صنعت، تداوم ارتباطات اینچنینی، کاهش شعار و تعارف جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، واقع نگری در عرصه علم و ادب، رفع سوء تفاهم های ایجاد شده در مورد غیر بومی بودن عوامل کارخانه گندله و .... از جمله مهمترین مباحث مطرح شده در این جلسه بود. در بین جلسه چند مرتبه حرف از صنعت و محیط زیست نیز شد که البته مدیریت شد.!!
در پایان اما مهندس خلیلی با تکیه بر صحبت های مقام معظم رهبری، تولید و جهش را منحصر در عرصه صنعت معرفی نکرد! بلکه بر این باور بود که ارتقاء فرهنگ، مقدم بر صنعت است. از وجنات و حرف های ایشان معلوم بود بین صنعت و فرهنگ فاصله ای نمی بیند.
امروز، اهل آهن با اهل قلم، به دور یک میز نشستند تا با ادبیات یکدیگر آشنا شوند و راه های توسعه فرهنگ در دل صنعت را بررسی کنند. گرچه به گواهی تاریخ، بین این دو فاصله ای نیست اما امروزه، عرصه مجازی چنان طوفانی به پا کرده است که چنین جلساتی را با دهان باز و البته از روی تعجب می نگرند.!
بنده به عنوان یک مداد جوان و تازه به دوران رسیده، روز خوبی را سپری کردم. باشد که این حرکات، مداوم و با چشم اندازی هدفمند برگزار گردد. به قول بچه های بالا، آنچه خواندید اطلاعات بود، تحلیل باشد برای فرصتی دیگر.!!
جای شما خالی، ناهار را میهمان صنعت بودیم! در مسیر برگشت اما با دیدن مرغ فروشان ابتدای بلوار ایت الله خاتمی و پدیده نوظهور کودکان کار در اردکان، دوباره علامت سوال های زیادی ذهنم را درگیر کرد.!
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 زمستان ۹۹ ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ سهشنبه
🔅 ۲ دی ماه ۱۳۹۹
🌙 ۷ جمادیالاولی ۱۴۴۲
🎄 ۲۲ دسامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸ولادت آیةالله «محمدعلی اراکی» (۱۲۷۳ش)
🔹مجلس و اولتيماتوم روسيه به ايران (۱۲۹۰ش)
🔸تحصّن استادان دانشگاه ها (۱۳۵۷ش)
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای علیمُ حلیم ✅ اظهارات ابن ابی الحدید و سه بانوی عاشق علی (ع) (۸) آن گاه صدا به گریه ب
✅ به نام خدای علیمُ حلیم
✅ اظهارات ابن ابی الحدید و سه بانوی عاشق علی (ع) (۹)
بعدها نزد معاویه رفت و از فرمانده اعزامی معاویه بنام «بسر» شکایت کرد. خطاب به معاویه گفت؛ بسر مردان ما را کشته و اموال ما را غارت کرده است. به داد ما برس و گرنه قیام خواهیم کرد.
معاویه که منتظر شکار «سوده» بود، موقعیت را غنیمت شمرد و تصمیم گرفت او را بکشد. این بانوی شجاع هم بالبداهه این شعر را در رثای علی (ع) برای معاویه خواند؛
«پروردگارا! بر آن وجودی درود فرست که قبر، او را در آغوش گرفت و پس از مرگش فهمیدیم عدالت مجسم در قبر مدفون شد. او با حق، هم پیمان شده و جانشینی برایش قرار نداده بود. او همیشه همدم حق و ایمان بود.»
معاویه پرسید این شعر درباره کیست؟ گفت؛ درباره مولایم علی (ع)، روزی از عامل علی (ع) شکایت کردم. علی (ع) در حال نماز بود و می خواست تکبیر بگوید. چون مرا دید با مهربانی پرسید: حاجتی داری؟ گفتم: آری، عامل صدقات تو از عدالت بیرون رفته است. حرفم را شنید و گریست. رو به آسمان گفت؛ خدایا من این عامل را نفرستادم که ستم کند. آنگاه فرمان عزلش را داد. (این فرمان با تحقیق حضرت صادر شد.) امروز اما شکایت به تو آوردم ولی فرمان قتلم را صادر کردی.!
معاویه لحظه ای به فکر فرو رفت و فرمان آزادیش را داد. سوده گفت من برای کار خودم نیامده ام که آزادم کردی.! مسأله عامل تو چه می شود؟ خیانت فرماندارت را چه می کنی؟ معاویه درباره عامل خود هم دستوراتی داد و سوده را راضی کرد. سپس گفت: «آری، ابالحسن این چنین بود.!»
برشمردن فضائل علی (ع)، زن و مرد نمی شناسد. علی، علی بود؛ ابرمردی به وسعت هزاران کهکشان، بندگی.!!
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 پائیز ۹۹ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
📝 اطلاعات #دوره_یادداشتنویسی_رسانهای
🔍 برای مشاهده هر یک از موارد، روی لینک مربوطه ضربه بزنید👇🏻
📄 مشاهدهی پوسترِ دوره
https://eitaa.com/medademan/1236
🎬 توضیحات ویدئوییِ دوره
https://eitaa.com/medademan/1230
❇️ مزایای شرکت در دوره
https://eitaa.com/medademan/1285
💌 نظر فراگیران گذشته دوره یادداشتنویسی رسانهای
https://eitaa.com/medademan/1277
اگر هنوز برای ثبت نام اقدام نکردهاید ؛
❌ فرصت و ظرفیت محدود است ❌
✅ ثبت نام با #تخفیف_ویژه و کسب اطلاعات بیشتر 👇🏻
ارسال #یادداشتنویسی به @medadman
✅ با ما همراه شوید...
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ چهارشنبه
🔅 ۳ دی ماه ۱۳۹۹
🌙 ۸ جمادیالاولی ۱۴۴۲
🎄 ۲۳ دسامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸آغاز مبارزات زندیه
🔹وفات «حاجي كرباسی» عالم و فقيه برجسته(۱۲۶۲ق)
🔸وفات «سيدابوتراب خوانساري» فقيه اصولی (۱۳۱۳ق)
🔹وفات «سيدمحمدباقر خوانساری» فقيه شيعه (۱۳۱۳ق)
🔸وفات «شيخ محمد عبده» عالم مبارز مصری (۱۳۲۳ق)
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅به نام خدای عزیز
✅ماجراهای آقا گل و ترمه خانم
🔻️این داستان: زن عزیز یا زن ذلیل!(۱)
-سلام بیبی گل، خیلی خوش اومدی، چه عجب دراومدی؟!
-سلام عاروس، از دست این کرونا! چند هفته خونه موندم، دگه دلم داشت سیاه مِشد! گفتم امروز یه سر بیام اینجا، بچهها رو ببینم! یخورده دلم واشه!... آقا گل کجه؟ خونه نیس؟
-چرا بیبی گل، داره اتاق بالا رو جارو مکنه!
-آقا گل جارو مکنه؟! یادم نمی یاد تو خونه یکی لیوان جابهجا کرده باشه، حالا اتاق جارو مکنه؟! عاروس راستش بگو، چهکار سرش آوردی؟
-بیبی گل، چند روزِ که تو کارهای خونه داره کمکم می کنه! نمی دونم چه طور شده! امروز هم گفتمش: آقا گل حالا که خونه هستی، کمک من باش! او هم گفت، چشم!...
-یا الله! ترمه خانم مهمون داریم؟
-بله آقا گل، مادر جونت اومده!
-بهبه! سلام بر مادرِ عزیزم. گفتم خونه ما بوی گل گرفته! نگو که بیبی گل اومده!
-چه سلامی! چه علیکی! بعد چند وقت اومدم خونت، یه خورده حال و هوام عوض شه، ولی تو و عاروس، خوب حالم رو جا آوردی! خبر نداشتم کارهای تو خونه مکنی، اِ اِ اِ خدا بیامرزه آقات، دست به سیاهوسفید نمیزد، حتی بلد نبود چایی درست کنه! حالا تو... آقا گل چه طور شده؟ ترمه ننگی کرده؟ بگو من حسابش...
-نه بیبی گل، طوری نشده! راستش، چند شب پیش، داشتم خونه میومدم...
ادامه دارد...
✍ محمد اعرابی اردکانی
🗓 ۱ دی ۹۹
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc