eitaa logo
🚩 هی هات | جهاندار
1.7هزار دنبال‌کننده
451 عکس
254 ویدیو
15 فایل
موسی به فرعون گفت: خودت را به کدام کوچه می‌زنی! خوب می‌دانی کجا چه‌خبر است... (سوره إسراء، آیه ١٠٢) @hey_hat
مشاهده در ایتا
دانلود
❣تو بی گمان همان غم عشقی که خواجه گفت کز هر زبان که می شنوم نامکرّری @mehdi_jahandar
من شعرهایم را برای کودک آتش‌نشانی خسته می‌خوانم من شعرهایم را برای دست هایی پینه‌بسته من شعرهایم را برای مادری که سال‌ها در انتظار نوجوان رفته‌اش نشکسته می‌خوانم دیگر اهمّیت ندارد آنکه ساز ناموافق می‌زند فیش حقوقش چند ملیونی است! دیگر اهمیت ندارد صحبت از ایثار قانونی است؟ یا شهادت غیر قانونی است @mehdi_jahandar
تازیانه ها غلاف می شود زنی هنوز بر مزار کودکی نشسته گریه می کند @mehdi_jahandar
🏴من پابرهنه می دوم و گریه می کنم اما دل تو خیمه ی آتش گرفته ای است @mehdi_jahandar
🚩صلح حسن اسلامِ خروش است نه سازش اسلام یزید است که در خویش خزیده است @mehdi_jahandar
این محبّت آسمانی است یا زمینی است؟ این کشش فقط خیالی است یا یقینی است؟ این‌که می‌کِشد مرا به‌سوی تو چه جذبه ای است؟ حال‌و روز عاشقان چگونه اینچنینی است تاول شکفته زیر پای زائر تو را بوسه می‌زنم که موسم ستاره‌چینی است کاش تاولی به پای زائر تو می شدم تا نوازشم کنی که اوج نازنینی است از نجف پیاده سوی کربلا روان شدن مثل اشک‌های الغدیری امینی است کربلا چه قرن‌ها بر او گذشته و هنوز از معلمان مهربان درس دینی است! از کلاس عقل تا کلاس آخر جنون سطری از کتاب إن قَطعتُموا یمینی است عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق این صدای پای زائران اربعینی است @mehdi_jahandar
با یاد اربعینی که حججی ها رفتند اربعین که می‌رسید بغض غریبی تو صداش بود بغض بی‌صدایی که تا وقت رفتنش باهاش بود به خیال تاول پاهای بچه‌های زهرا دَس به دیوار می‌گرفت، راه رفتنش یواش یواش بود توی روضه‌ها فقط عاشق روضه‌های عباس توی روضه‌های عباس عاشق تشنگیاش بود از نجف تا کربلا گریه می‌کرد و سینه می‌زد از نجف تا کربلا فقط خودش بود و خداش بود از نجف تا کربلا می‌رفت و از پا نمی‌افتاد آروم و قرار نداشت انگاری قلبش تو پاهاش بود تو یکی از موکبا شنید که سوریّه رُ بسته ن دل زینبُ شکسته ن، زینبی که جون ْفداش بود بعد اربعین که برگشت، یه حال تازه‌ای داشت نصفه شب‌ها یه دعای تازه‌ای تو ربّناش بود کوله‌بارشُ دوباره بست و راهی سفر شد فرقش این بود که یه سربند یا زینب لابلاش بود بعضیا زخم زبون بهش زدن، بعضیا تهمت همه جا کرب و بلاس؛ سرش فقط به کربلاش بود خبرش اومد سرش قراره دیگه برنگرده خبرش اومد همین خواهشش از امام رضاش بود اربعین روز سوا کردن ِ مردای ظهوره اربعین آخر قصّه نه که تازه اوّلاش بود @mehdi_jahandar
  طعنه و تاول و تنهایی چهل روز تموم زینب و صبر و شکیبایی چهل روز تموم دستگیری و پرستاری چهل شام غریب آبروداری و سقایی چهل روز تموم سایبون همۀ خستگی قافله شد چادر خاکی زهرایی چهل روز تموم کربلایی شُو و بی پرده صدا کن خدا رُ که شده سی شب موسایی چهل روز تموم! همه جا رنگ حسینه همه جا بوی حسین همه زیبایی و زیبایی چهل روز تموم @mehdi_jahandar
🔻دومین شب شعر ضدآمریکایی @ShahrestanAdab
🚩 هی هات | جهاندار
🔻دومین شب شعر ضدآمریکایی #هرچه_فریاد @ShahrestanAdab
شبِ تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، جمعی از شاعران کشورمان، «هر چه فریاد» داشتند بر سر آمریکا کشیدند. این برنامه که با هدف پاسداشت شهیدان مبارزه با استکبار و آمریکا برگزار شد، ششمین شب از شب‌های شعر مقاومت و دومین شب شعر ضدآمریکایی است که به ابتکار مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب، برگزار می‌شود. شاعران سرشناس کشورمان در این شب، درباره آغازِ دورانِ افول این امپراطوری شعر خواندند و از ظلم این کشور به جهانیان انتقاد کردند... مهدی جهاندار، شاعر اصفهانی که مجموعه «عشق سوزان است» را منتشر کرده است، سروده‌ای علیه اسراییل خواند: «دوشادوش گاوهای نُه من شیر/پشتاپشت موشک‌های میشکا و موشکا/مگر چند سال از 25 سالت گذشته/که این همه دست و پا می‌زنی...». دومین شعر جهاندار، سروده‌ای ضد دغل‌کاری‌های دپیلماتیک غرب و آمریکا بود: «نوروز را پیامک تبریک می‌زنند!/از پشت، دشنه در شب تاریک می‌زنند/دندان به هم فشرده و خنجر در آستین/لبخندهای دیپلماتیک می‌زنند...» فیلم خلاصه این شب شعر را می‌توانید در صفحه آپارات شهرستان ادب مشاهده کنید: 🔗 aparat.com/v/3ayEQ ☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹کلُّ ارضٍ کربلا🔹 می‌روم گاهی خراسان گاه‌گاهی کربلا یک طرف شمس‌الشموس و یک طرف شمس‌الضحی هر دو تنها، هر دو دور افتاده، هر دو خون‌جگر کار عشق این است آری اَلبلاءُ لِلولا از علی هر کس نشان دارد به غربت مبتلاست او حسین بن علی شد، این علی موسی‌الرضا او جوانان بنی‌هاشم شهیدانش شدند «ای جوانان عجم! جان من و جان شما» اصفهان، شیراز، مشهد، فکّه، خرّمشهر، فاو سوریه، لبنان، فلسطین... «کلُّ ارضٍ کربلا» 📝 📗 @ShereHeyat
آنکه می آيد و می خواند و ناز نفسش گوييا پادشهی با همه ی کار و کسش چه بهاری چه شکاری چه سواری چه قدی می نشينند پلنگان همه در تيررسش قصه می گويی اگر از دل درويش بگو لا قبايی که همين يک دو سه لبخند بسش نه که برگردد و قنداقه ی عيسی در دست نه که بازآيد و باور نکند هيچ کسش يله ای ولوله ای هلهله ای قافله ای شيهه ای می کشد آنسوی بيابان فرسش @mehdi_jahandar
  (اعراف،۹۶) صبح عاشورا خطبه خواند. پندها گفت، هشدارها داد و اتمام حجّت کرد. سپس رو به یاران خود کرد و فرمود: روزی خواهد آمد که برکت و رحمت از آسمان و زمین فرود خواهد آمد، بدان حد که درخت از وفور میوه سر به زمین نهد؛ میوه های تابستانی در فصل زمستان خورده شود و میوه های زمستانی در فصل تابستان... و خداوند شیعیان ما را کرامت می کند. (بحارالانوار، جلد 45) (بیانات 1397/8/12) @mehdi_jahandar
"طوفان نسیم" شمشیر مال لجبازی سرکرده‌هاست رعیّتِ بی‌خبر به امیرانشان شبیه ترند تا به پدرانشان لبخند چوپان بر می آید از پس گرگ‌های آبدیده اگر یک بیابان زخم پشتش خوابیده باشد تا یثرب مدینه نشد آش همان آش بود و کاسه همان کاسه‌های زیر نیم کاسه‌های زیر نیم‌کاسه‌ها... درختِ از لابلای صخره‌ها روییده‌ی در شن‌بادِ تعصّب خشن تر از آن است که به نوازشی خشک نرم شود نسیمی می‌خواهد به طوفندگی موج‌های برآمده از اعماق لِأتمِّمَ مَکارمَ الأخلاق طوفانی می‌خواهد به لطافت نسیم لعَلی خُلُقٍ عَظیم دو واحد اخلاق هیچ دو نفری را واحد نمی‌کند ضرَبَ ضرَبا صیغه‌ی برادری نیست اوس و خزرج را آزاد و برده را فقر و غنا را کنار هم نشاندن اعجاز توست ناقه اگر ناقه‌ی تو باشد از یثرب تا مدینه محله به محله می‌داند کجا بنشیند @mehdi_jahandar
کيستی ای خنده هايت رحمةٌ للعالمين گيسوانت ليلة القدر سماوات و زمین اي اشارت های ابروهای تو لا ريب فيه مهربانی های چشمانت هدیً للمتقين ای شب معراج، سبحان الذی أسرای من عروة الوثقی است دامان تو يا حبل المتين ايّها المزّمّل امشب تا سحر بيدار باش تا طلوع فجر قرآنها بخوانی با یقین در رکوع کيست آن زيباترين انگشتری راز بگشا ای نماز اولين و آخرين نخل های سالها خشکيده خرما می دهند می نشينی تا کنار اين دل چادرنشين @mehdi_jahandar
شب شعر (رسول مهربانی) پنجشنبه ۸ آذر ساعت ۱۸ قم، خ جمهوری، اداره ارشاد، سالن شهید آوینی
💢محتسب ای محتسب از عشق بُریدی نبریدی بی عشق به مقصود رسیدی نرسیدی هرکس که در این شهر، شتر دیده ندیده در میکده دشنام شنیدی نشنیدی در کوچه‌ی ما نازفروشان همه جمعند دکّان زدی و ناز خریدی نخریدی ای چشم‌چران! چشم مرا دور نبینی چشمک زدی و چشم دریدی ندریدی دیشب که سرم داد زدی مِی زده بودم امروز سرم داد کشیدی نکشیدی ساقی که گذر می کند از گوشه‌ی مجلس دست و لب و انگشت گزیدی نگزیدی با قاضی پر رشوه بگو پیر مغان گفت بر دُردکشان حُکم بریدی نبریدی با تاک بزن حدّم و چوب شجر طور این شاخه به آن شاخه پریدی نپریدی @mehdi_jahandar
نگذار این لبخند گم گردد از چهره‌ اطفال ایرانی قدری حماسی‌تر بخوان امشب این قصه را نقّال ایرانی چیزی شبیه سفره‌ نوروز حسّی همانند شب یلدا مثل الا یا ایها الساقی در شعرهای فال ایرانی.. @mehdi_jahandar
در ظلم سوختند یمن‌ها و حِله‌ها تجّار در خیال حریرند و حُله‌ها هر‌شب شهید رفت به معراج و بازگشت شاعر هنوز در گذر از راه‌پله‌ها! یک عدّه یک شبه ره صد ساله می‌روند قومی تمام عمر نشستند چله‌ها سرها به نیزه رفت و از آن پس جهان پُر است از داستان فتح بلندای قله ها روزی که گرگ‌ها به دل گله می‌زنند بیچاره خواب‌ها و بدا چاق و‌چله‌ها! بگذار بیشتر به سر نیزه‌مان برند پر می‌شود ز نام من و تو محله‌ها یک‌روز می‌رسد که پر از عشق و عاشقی است تیتر درشت نشریه‌ها و مجله‌ها @mehdi_jahandar
🚩اختتامیه سومین گرامیداشت 6دی کارگاه ترانه: 3تا5عصر(اصفهان) شب شعر:18:30 تا20:30(نجف آباد) باحضور و شعرای برگزیده @ghalamhaye_bidar
تضمینی بر غزل "تب اشرافیت زادگی" سروده سیدعلیرضا شفیعی؛ به قلم آقای مهدی جهاندار رودی که شهره بود به بذل و گشادگی مرداب شد به علت بی استفادگی نفرین به بی تلاطمی و وانهادگی "یادش بخیر خاطرۀ ایستادگی زندان شدیم در قفس بی ارادگی" یادش بخیر دوست شدن بی هزینه بود عشق و بهار و پنجره تنها گزینه بود آیینه بود سینه و دل آبگینه بود "ما را که سال‌ها غم مردم به سینه بود مشغول کرد دغدغۀ خانوادگی" دست طمع نه عاشق و نه همدمی گذاشت دینار را گرفت و فقط دِرهمی گذاشت طوفان بهار درهمی و برهمی گذاشت "بر شانۀ صبور خیابان غمی گذاشت ویراژ دادن تب اشراف زادگی" غافل شدیم و مست تغافل شدیم آه سرگرم عشرت و گل و بلبل شدیم آه در بندگی دچار تزلزل شدیم آه "ما هم اسیر بند تجمّل شدیم آه چندی است نخ نما شده مفهوم سادگی" ای مردمان غیرت و مردان با خدا ای شیعیان تیغۀ شمشیر مرتضی ای مثل عاشقان و شهیدان بی ادّعا "ما تیره دل شدیم ولی سینۀ شما خالی مباد از طپش ایستادگی" @Shafiepoems
4_5924949866353525391.mp3
8.32M
🎼 بازنشر آهنگ خواننده: شعر : موسیقی و تنظیم: آهنگ دفتر موسیقی شهرستان ادب در پاسداشت حماسۀ 9دی ☑️ @ShahrestanAdab
Misaq-Haftegi971011[09].mp3
5.72M
( بنی امیه چه میخواهد ) شعری برای بصیرت با نوای حاج میثم مطیعی متن شعر : http://meysammotiee.ir/post/1830 سه‌شنبه ٩٧/۱۰/۱۱ ☑ @meysammotiee
هدایت شده از طنز سیاسی دکترسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️مهدی محمدی نوشت: من فعلا مایل نیستم به جزئیات بپردازم یا موضوع را زیاده از حد بال و پر بدهم. بسیار کوتاه و ساده اما فکر می کنم همه باید به این نکته توجه کنند که حمله های عجولانه و اتهام زنی ها و رجزخوانی های اخیر علیه سردار قاسم سلیمانی که برخی در روزهای گذشته علنی شده و برخی دیگر هنوز در پرده و لفافه مانده، همه اجزاء یک پروژه واحد است. به هم مرتبط کردن این پدیده ها اصلا سخت نیست. رییس جمهور سابق به یکباره یاد آن می افتد که یک بار دیگر بابت جرائم دوستان نزدیکش حاج قاسم را متهم کند، رییس ستاد ارتش اسراییل تلاش می کند بگوید اجازه نداده سردار سلیمانی در سوریه یک لبنان دوم بسازد، نتانیاهو برای اولین بار موشک باران سوله های خالی در فرودگاه دمشق را علنی می کند و صفحات روزنامه ها و کانال های تلگرامی اصلاح طلب در ایران هم آرام آرام از ضرورت مذاکره با اسراییل حرف می زنند. همه اینها در حالی است که اسراییل محاصره شده، سعودی در یمن و سوریه شکست فاجعه باری خورده، امریکا از سوریه خارج شده و اسراییل نمی تواند بیش از دو روز با حماس بجنگد. واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ اجازه بدهید بعدا درباره جزئیات حرف بزنیم اما یک نکته کاملا روشن است: در این سطح هیچ چیز تصادفی رخ نمی دهد! @Drsalaam
"قاسمان سلیمانی" تشهّد سحر شاهدان کرب ‌و بلایی شهود هرشبه‌ی آیه‌های سرخ خدایی شهادت آینه و بازتاب آینه‌هایی شهید را خودت آیینه‌ی تمام‌نمایی خلاصه اینکه دلاور خلاصه‌ی شهدایی در این میانه بنازم مدافعان حرم را شناختند چه رندانه خاندان کرم را که جای پای شهیدان گذاشتند قدم را به دست خوب کسانی سپرده‌اند علم را مدافع حرم عشق با تمام قوایی بدا به سالک عرفان اگر فساد بگیرد و سبک زندگی‌اش بوی انجماد بگیرد خوشا کسی که سر دار اجتهاد بگیرد رسد به رتبه‌ی حلاج و از تو یاد بگیرد به حاج همّت و چمران قسم، خود از عرفایی بتاز تا صف آل ذلیل را بشکافی سر قبایلی از این قبیل را بشکافی سپاه ابرهه و فرق فیل را بشکافی و قدس منتظر توست، نیل را بشکافی برای حضرت موسای این زمانه عصایی در آن طرف حججی‌ها خراب چشم سیاهش در این طرف دل جامانده‌هاست چشم به راهش و قاسمان سلیمانی‌اند خیل سپاهش درآب‌های کف دست کیست چهره‌ی ماهش پس ای بهار، پس ای برق ذوالفقار کجایی؟ @mehdi_jahandar