هدایت شده از mesaghمیثاق
✡ نقدی بر استناد ابوالکلام به احادیث عامه
1⃣ نقص دیگر نظریهٔ #ابوالکلام_آزاد نحوهٔ استدلال ایشان به #احادیث_اهلسنّت است. ایشان از یکی از روایات اهل سنّت در جهت تأیید استنادات خود به #اسفار_یهود بهره گرفتهاند. در این روایت تصریح شده که #ذوالقرنین تنها پیامبری است که نامش تنها یک بار در #تورات بیان شده است. [چون عنوان «قوچ دوشاخ» یا «قوچ ذوالقرنین» در رؤیای دانیال نبی در رابطه با #کوروش بهکار رفته و در هیچ جای دیگری از تورات چنین واژهای ذکر نشده است.] روایت مذکور را ابنابیالحاتم در تفسیرش نقل کرده است:
2⃣ ✍ یهود به پیامبر گفتند: ای محمد (ص)، تو از ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران سخن میگویی در حالیکه آنچه میگویی از ما شنیدهای!! پس ما را از پیامبری خبر ده که نامش تنها یکبار در تورات آمده است. پس پیامبر فرمود: او کیست؟ یهودیان گفتند: او ذوالقرنین است. پیامبر فرمود: از او خبری به من نرسیده. پس هنوز به درِ خانه نرسیده بودند که جبرئیل با این آیات [آیات ذوالقرنین] نازل شد.
3⃣ اِشکالی که به جناب ابوالکلام وارد است، عدم توجه به معارضات روایی است. دقت در کتب حدیثی عامه مشخص میکند که تعارضات بسیاری در میان احادیث وارده در باب ذوالقرنین وجود دارد. برای مثال به تعدادی از این احادیث توجه کنید:
👈 ذوالقرنین جوانی از اهل روم بود که حکومت یافت، پس چنان رفت تا به ساحل سرزمین مصر رسید و در آنجا شهری بنا کرد به نام اسکندریه.
👈 ذوالقرنین مردی بود از اهالی روم و مادرش پیرزنی بود از پیرزنهای آنان و فرزند دیگری نداشت و نام ذوالقرنین اسکندر بود.
👈 ذوالقرنین فرشتهای بود از فرشتگان که خداوند او را به زمین فرو فرستاد و اسباب هر چیز را در اختیارش نهاد.
👈 ذوالقرنین پای پیاده عازم حج شد و ابراهیم از این موضوع آگاه شده، به ملاقاتش رفت.
👈 از علی (ع) سؤال شد که آیا ذوالقرنین نبی بوده؟ فرمودند: از پیامبرتان شنیدم که میفرمود: ذوالقرنین بندهی صالحی بود که برای خدا خیرخواهی کرده و خدا نیز خیرخواه او بود.
👈 از ابن عباس نقل شده: ذوالقرنین پیامبر است.
4⃣ آنچه خواندید، تنها بخشی از احادیث متعارض اهلسنّت در موضوع ذوالقرنین است. اینکه ذوالقرنین نبی بوده یا نه؟ فرشته بوده یا انسان؟ اسکندر مقدونی بوده یا در زمان حضرت ابراهیم میزیسته؟ مواردی هستند که محدّثین و مفسّرین عامه آراء متفاوتی را در رابطه با آن بیان نمودهاند.
5⃣ حال این سؤال مطرح میشود که چرا جناب ابوالکلام در میان خیل احادیث وارده در این باب، فقط به یک حدیث، آن هم حدیثی که مؤیّد نظریهٔ ایشان است، استناد نموده و دلیلی برای ردّ سایر احادیث ارائه نکردهاند؟!!
https://eitaa.com/mesagh