eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.4هزار عکس
162.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
💎 شأن و مقام ذوالقرنین 1⃣ در آیات فوق اشاره شده که خداوند متعال در ارض را به عطا نمود. «تمکین» به‌معنای قدرت‌دادن است. در زبان عربی وقتی گفته می‌شود «مکّنته» و یا «مکّنت له» معنایش این است که من او را توانا کردم. پس «تمکّن در زمین» به‌معنای در زمین است، تصرّفی مالکانه و دلخواه. 2⃣ لیکن صِرفِ اعطای تمکین در ارض ثابت نمی‌کند که ذوالقرنین مؤیّد از جانب خدا بوده است، زیرا این امر اختصاص به مؤمنین نداشته، چنان‌چه خداوند متعال فرموده است: 👈 آیا ندیدند که قبل از آنان چقدر از امت‌ها را هلاک کردیم؟ امت‌هایی که ما در زمین مکنتشان دادیم، مکنتی که به شما نداده‌ایم [مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ]... پس وقتی گناه را از حد گذراندند هلاکشان کردیم... (انعام : ۶) 3⃣ با این حال مشخصاتی که از ذوالقرنین در دیگر آیات ذکر شده نشان‌دهندهٔ عظمت مقام او و نیز مؤید بودن او از جانب خداوند است: 👈 اول آن‌که او از سوی خدای متعال مورد خطاب قرار گرفته و بین تعذیب و احسان به قومی که در با آنان ملاقات نمود، مخیّر گردید. نفس این تخییر، دلالت بر شأن ذوالقرنین نزد پروردگار دارد. 👈 ثانیاً، ذوالقرنین تصریح نمود که ظالمین را تعذیب نموده و کسانی که اهل ایمان و عمل صالح هستند، مورد عنایت او قرار خواهند گرفت که این امر حاکی از ایمان او به خدای متعال است. 4⃣ مضاف بر این موارد، آیاتی که به ساختن سدّی از سوی ذوالقرنین اشاره نموده‌اند نیز بیان‌گر عظمت مقام ذوالقرنین هستند؛ زیرا او حاضر به اخذ هزینه در قبال ساختن سدّ نشده و مکنتی را که از سوی پروردگارش به او عطا شد بالاتر و برتر از کمک مالی مردم دانست. 5⃣ از سوی دیگر، هنگامی‌که ذوالقرنین ساخت سدّ را به پایان رساند، آن را رحمتی از جانب خدای تعالی توصیف کرده و اعلام نمود که سدّ مزبور تا رسیدن وعدهٔ الهی باقی خواهد ماند. در ادامه ذکر خواهد شد که به اذعان جمهور مفسّرین، وعده الهی در این آیه، همان است. لذا اعتقاد ذوالقرنین به نیز در این آیات مشخص است. 6⃣ در نتیجه: ذوالقرنین فردی مؤمن به خدا و مؤید به تأییدات الهی بوده است. این امر می‌بایست به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ها برای تعیین مصداق مورد توجه قرار گیرد. در واقع، اگر اثبات شود که یکی از شخصیت‌های تاریخی به خدای یکتا و یا زندگی او به دور از منش و مسلک مؤمنان بوده است، دیگر نمی‌توان او را دانست. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
💎 آیات مربوط به ذوالقرنین در قرآن 🕋 و از تو دربارهٔ می‌پرسند؛ بگو: به‌زودی بخشی از سرگذشت او را برای شما بازگو خواهم کرد. ما به او در زمین، قدرت و حکومت دادیم و اسباب هرچیز را در اختیارش گذاشتیم. او از این اسباب پیروی کرد تا به رسید. در آن‌جا خورشید را دید که در چشمهٔ تیره و گِل‌آلودی فرو می‌رود و در آن‌جا قومی را یافت. گفتیم: ای ذوالقرنین! اگر می‌خواهی آنان را مجازات کن و یا روش نیکویی در مورد آن‌ها اتخاذ نما. گفت: اما کسی را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد سپس به‌سوی پروردگارش بازمی‌گردد، و خدا او را مجازات شدیدی خواهد کرد و اما کسی که ایمان آوَرَد و عمل صالح انجام دهد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت و ما دستور آسانی به او خواهیم داد. سپس از اسبابی که در اختیار داشت بهره گرفت. تا به رسید. در آنجا دید خورشید بر جمعیتی طلوع می‌کند که در برابر (تابش) آن، پوششی برایشان قرار نداده بودیم. این‌چنین بود و ما به‌خوبی از آنچه که نزد او بود آگاه بودیم. باز از اسبابی که در اختیار داشت استفاده کرد و همچنان به راه خود ادامه داد تا به رسید، و در کنار آن دو کوه قومی را یافت که هیچ سخنی را نمی‌فهمیدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود) آن گروه به او گفتند: ای ذوالقرنین! در این سرزمین فساد می‌کنند؛ آیا ممکن است ما هزینه‌ای برای تو قرار دهیم، که میان ما و آنها سدّی ایجاد کنی؟ ذوالقرنین گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آن‌ها سدّ محکمی قرار دهم. قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید. تا وقتی که کاملاً میان دو کوه را پوشانید، گفت: در اطراف آن آتش بیفروزید، و در آن بدمید. آن‌ها دمیدند تا قطعات آهن سرخ و گداخته شد. باز گفت: مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم سرانجام چنان سدّ نیرومندی ساخت که یأجوج و مأجوج نه قادر بودند از آن بالا روند و نه می‌توانستند نقبی در آن ایجاد کنند. آن‌گاه گفت: این رحمت پروردگار من است! اما هنگامی‌که فرا رسد، آن سدّ را درهم می‌کوبد و وعده پروردگارم حق است. (سوره کهف، آیات ٨٣-٩٨) https://eitaa.com/mesagh
💎 سفر ذوالقرنین به مغرب‌الشمس 1⃣ پس از آن‌که مورد عنایت خداوند قرار گرفت و به او مکنت عطا گردید، را آغاز نمود و در اولین موقف به رسید و در آن موضع، خورشید را یافت که در «عین حمئه» غروب می‌کند. 2⃣ به اذعان مفسّرین منظور از «عین حمئه» چشمه‌ای دارای «گِل سیاه» یعنی لجن است. نیز گفته شده که مقصود از عین، دریا است، چون بسیار می‌شود که این کلمه به دریا هم اطلاق می‌گردد. 3⃣ ذوالقرنین در مجاورت «عین حمئه» در ناحیهٔ مغرب، با قومی مواجه شد و خداوند او را بین احسان به این قوم و تعذیب آنان مخیّر نمود. ذوالقرنین نیز وعده داد که را عذاب نموده و نسبت به با رفق و مدارا رفتار خواهد کرد. https://eitaa.com/mesagh
💎 سفر ذوالقرنین به ناحیهٔ بین‌السّدین 1⃣ سومین موضعی که در سفر خود بدان رسید، ناحیه‌ای بود که قرآن با عنوان «بین‌السّدین» از آن نام برده. کلمهٔ «سدّ» به‌معنای کوه و هرچیزی است که راه را بند آوَرَد و از عبور جلوگیری کند، و گویا مراد از «دو سدّ» در آیه، دو کوه باشد. 2⃣ در آنجا ذوالقرنین با مردمی مواجه شد که از اقوام مهاجمی به‌نام به تنگ آمده بودند. آنان از ذوالقرنین خواستند که در مقابل اخذ هزینه، برایشان سدّی بنا کرده و آن‌ها را از غارت یأجوج و مأجوج برهاند. 3⃣ ذوالقرنین از پذیرش هزینه در قبال ساختن سدّ، خودداری نموده و اعلام کرد که مکنتی که خدا به او داده برتر و والاتر است. او با بهره‌گیری از نیروی همان قوم و با استفاده از آهن و مس، سدّی رفیع و مستحکم ساخت که از هرجهت دارای استحکام لازم جهت دفع شرّ مهاجمین بود. 4⃣ ذوالقرنین سدّ مذکور را به‌واسطهٔ آن‌که در دفع شرّ یأجوج و مأجوج کارایی داشته، رحمتی از جانب خدا دانست که تا زمان رسیدن پابرجا مانده و در آن هنگام از بین خواهد رفت. عبارت «جَعَلَهُ دَكَّاءَ» به همین معنا دلالت دارد. https://eitaa.com/mesagh
💎 سفر ذوالقرنین به مطلع‌الشمس 1⃣ به سیر خود در زمین ادامه داد و این‌بار به سفر کرد و در آن‌جا با قومی برخورد نمود که در برابر تابش آفتاب هیچ «سِتر» و پوششی نداشتند! 2⃣ علامه طباطبایی می‌نویسد منظور از «سِتر» آن چیزی است که آدمی با آن خود را از آفتاب می‌پوشاند و پنهان می‌کند، مانند و . این برداشت براساس روایات امامیّه است که برخی تفاسیر عامه نیز آن را تأیید می‌کنند: 3⃣ در تفسیر عبارت: «دید خورشید بر جمعیتی طلوع می‌کند که در برابر (تابش) آن، پوششی برایشان قرار نداده بودیم»، 👈 در روایتی، امیرالمؤمنین (ع) فرموده‌اند: آن قوم دوزَندگی را نمی‌دانستند. 👈 در روایتی دیگر امام باقر (ع) فرموده‌اند: آن قوم از صنعت ساختمان‌سازی بی‌اطلاع بودند. https://eitaa.com/mesagh
📚 همراهانی که قصد دارند اطلاعات کامل و مستند در مورد پیدا کنند، در خواندن متن کامل مقالات در سایت کوتاهی نکنند. 👈 متن کامل قسمت اول از مقالهٔ «بررسی نظریه کوروش ذوالقرنین» را در آدرس زیر بخوانید: 👉http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/12278 https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ معرفی اجمالی نظریهٔ ابوالکلام آزاد (١) 1⃣ این نظریه، اول بار از سوی سِر طرح شده و وزیر فرهنگ هند نیز آن را بسط داده، به توضیح جوانب آن پرداخت. آراء ابوالکلام آزاد در قالب کتابی با عنوان تدوین شده و جناب آقای باستانی پاریزی به ترجمهٔ آن همّت گماشتند که در ادامه شرحی اجمالی از آن ارائه می‌گردد. 2⃣ از آیات ۹۸-۸۳ سورهٔ کهف برمی‌آید که از حضرت رسول (ص) در رابطه با سؤال شده و ایشان آیات فوق‌الذکر را در پاسخ به سؤال مزبور تلاوت فرموده‌اند. مراجعه به احادیثی که در ذیل این آیات وارد شده معلوم می‌دارد که سؤال‌کنندگان از بوده‌اند. 3⃣ لذا به اعتقاد جناب ابوالکلام، طریقِ صحیح در یافتنِ حقیقتِ احوالِ ذوالقرنین، مراجعه به است؛ زیرا پرسش از بابِ آزمایشِ میزان علم پیامبر بوده و آن‌ها از شخصیتی سؤال نموده‌اند که خود به احوالش آگاه‌اند و از آنجا که علوم و معارف در کتب مقدّسش تجلّی نموده است، بررسی اسفار یهود می‌تواند در یافتن مصداقی برای ذوالقرنین راه‌گشا باشد. 4⃣ ابوالکلام آزاد در ادامه به بخش‌های مختلفی از اسفار یهود استناد کرده و مدعی است که با مراجعه به اسفار یهود می‌توان را مابازاء تاریخی ذوالقرنین دانست. او در ادامه به وجود تندیسی منتسب به اشاره نموده که در نزدیکی استخر، در کشف شده و دارای دو شاخ و دو بال و تداعی‌کنندهٔ لقب ذوالقرنین است. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ پایه‌های نظریهٔ ابوالکلام آزاد ✍ با عنایت به توضیحات ارائه شده، می‌توان شاخص‌ترین ادلّه‌ای که ابوالکلام برای اثبات نظریهٔ خود از آن بهره جسته و به بیان دیگر، پایه‌های نظریهٔ او را در قالب موارد ذیل بیان نمود: 1⃣ سد ذوالقرنین: 👈 بنا بر آیات قرآن، سدّی از آهن و مس بنا نمود و سد آهنین که به‌زعم جناب ابوالکلام توسط ساخته شده، دارای همان ویژگی‌هایی است که قرآن برای ذکر نموده است. 2⃣ مذهب و معتقدات کوروش: 👈 به اعتقاد ابوالکلام، یکتاپرست و پیرو دین بوده و خصایل اخلاقی او در میان پادشاهان هم‌عصرش نظیر نداشته است. این امر نشان از مطابقت دین و منش کوروش با دارد. 3⃣ سفرهای سه‌گانه ذوالقرنین: 👈 سفرهای سه‌گانه‌ای که در قرآن برای ذوالقرنین بیان شده، با در مشرق، مغرب و شمال قابل تطبیق است. 4⃣ قرائن و شواهد دیگر: 👈 در کنار مواردی که ذکر گردید، قرائن و شواهدی از ، احادیث و تندیسی که در یافته شده نیز در جهت پیشبرد نظریهٔ مورد استفاده قرار گرفته است. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ معرفی اجمالی نظریهٔ ابوالکلام آزاد (٢) 1⃣ ادامهٔ کتابِ به بیان احوال کوروش و شرحی از زندگانی و کشورگشایی‌های او مشتمل بر حمله به لیدیه، نواحی شرقی، بابل و نواحی شمالی (قفقاز) اختصاص یافته است. به عقیدهٔ ابوالکلام، حملهٔ به لیدیه، نواحی شرقی و نواحی شمالی به‌ترتیب معادل با سیر ذوالقرنین در ، و است. 2⃣ ایشان معتقدند که کوروش طیّ سفری که به نواحی شمالی ایران (ارمنستان) داشته، با اقوامی ملاقات نموده و آن‌ها از او خواسته‌اند تا سدّی را برای جلوگیری از حملات بنا نماید. کوروش نیز خواست این قوم را اجابت نموده و سدّ آهنین را به‌گونه‌ای ساخته که حملات مهاجمین را پایان بخشد. از دیدگاه ایشان سدّ مذکور، همان سدّی است که قرآن کریم، ساختن آن را به نسبت داده است. 3⃣ بخش دیگری از نظریه ایشان، به بیان و کوروش اختصاص یافته و در آن‌جا ذکر شده که گزارش‌های تاریخی فراوانی از حُسن سلوک کوروش با ملل و پادشاهان مغلوب وجود دارد که این با مشخصاتی که قرآن کریم در ارتباط با ذوالقرنین ذکر نموده، مطابقت دارد. 4⃣ ضمناً ایشان ادعا نموده‌اند که کوروش پیرو و بوده و به‌رغم اذعان به «عدم وجود مدرک تاریخی» برای این امر، قرائنی را برای اثبات بودن کوروش طرح نموده‌اند!! https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ سد ذوالقرنین در نظریهٔ ابوالکلام 1⃣ و یافتن مصداقی برای آن در میان ابنیهٔ تاریخی موجود، از مواردی است که پیچیدگی داستان را دوچندان نموده است. در واقع مفسّرین سدّی را با ویژگی‌هایی که در قرآن به آن اشاره شده نیافته و در بررسی تطابق یک شخصیت تاریخی با ذوالقرنین، مسأله سدّ را با تسامح دنبال نموده‌اند. لیکن مدعی است که دقت‌نظر کافی را در رابطه با این موضوع مبذول داشته است. 2⃣ ایشان یکی از برجسته‌ترین مشخصات ذوالقرنین را بنا نمودن سدّی آهنین دانسته و سایر مفسّرین را به این دلیل که در یافتن مابازاء تاریخی ذوالقرنین نسبت به این امر بی‌توجه بوده‌اند، مورد انتقاد قرار داده‌اند. از دیدگاه ایشان در ناحیه ولادی کیوکز کشور گرجستان، تمامی ویژگی‌هایی را که برای سد ذوالقرنین ذکر شده دارا است. زیرا این سدّ در ناحیه کوهستانی قفقاز و بین دو کوه (بین‌السّدین) واقع گردیده و در ساخت آن نیز از آهن استفاده شده است و به ادعای ایشان، سدّ مذکور را بنا نموده است. 3⃣ به این‌ترتیب از دیدگاه ابوالکلام، کلیهٔ سؤالات دربارهٔ سد ذوالقرنین، که بارزترین مشخصهٔ ذوالقرنین و در عین حال پیچیده‌ترین بخش برای یافتن مابازاء تاریخی برای این شخصیت قرآنی است، کاملاً پاسخ داده می‌شود. 4⃣ این بخش از نظریهٔ ابوالکلام و استدلال‌های ارائه شده در آن از دو جهت قابل نقد است: 👈 اول آن‌که آیا می‌توان اثبات نمود که سدّ آهنین داریال، توسط ساخته شده است؟ 👈 ثانیاً و به فرضِ ثبوت مورد اول، آیا ویژگی‌هایی را که قرآن برای سد ذوالقرنین بیان نموده دارا است یا خیر؟ 5⃣ در ادامه هریک از این موارد، مورد بررسی قرار می‌گیرد. 🌹 🌹🌹🔰🔰🔰 https://eitaa.com/mesagh
💎 ب) نمونه‌هایی از حملات سکاها در اعصار پس از کوروش 1⃣ اسناد تاریخی ثابت می‌کند که تجاوزات با روی کار آمدن به پایان نرسید و پس از او نیز ادامه یافت. در ادامه به چند نمونه از این حملات اشاره می‌کنیم: 👈 یکی از این موارد به دورهٔ بازمی‌گردد. چنان‌که در کتیبه بیستون نگاشته شده، داریوش جهت دفع شرّ سکاها به مملکت آنان لشکرکشی نمود. 👈 شدّت حملات سکاها به‌حدّی بود که دو تن از پادشاهان اشکانی (مهرداد اول و فرهاد دوم) در جنگ با آن‌ها کشته شدند و این قوم را به جای خود نشاند. 👈 در زمان قراردادی بین ایران و روم منعقد شد و دولت روم متعهد شد سالیانه مبلغی به دولت ایران برای نگاه‌داشتن پادگان‌های قوی در دربند داریال قفقاز بپردازد تا از تجاوزات مردمان شمالی به حدود ایران و روم جلوگیری شود. 👈 در زمان سلطنت از سلسله ساسانیان نیز هجوم قبایل هون، که از معبر داریال پیش آمدند، شاه را وادار کرد که به دفع مهاجمین پرداخته و آنان را مغلوب کند، ولی ده سال بعد یک قوم دیگر از اقوام هون موسوم به سابیر به ارمنستان و آسیای صغیر تاختند. 2⃣ این مثال‌ها حاکی‌است که اقوام مهاجم هم‌چون و حملات خود را در سال‌های پس از کوروش نیز ادامه دادند. جالب‌تر آن‌که بسیاری از این حملات از همان صورت پذیرفت! که با آیهٔ ٩٧ سورهٔ کهف [یأجوج و مأجوج نه قادر بودند از آن بالا روند و نه می‌توانستند نقبی در آن ایجاد کنند] هم‌خوانی ندارد! لذا اگر همان بود، می‌بایست مهاجمین را در پسِ خود محبوس داشته، مانع تجاوزات آنان می‌گردید، در حالی‌که چنین نشد!! 3⃣ از همهٔ این‌ها گذشته، بسیاری از گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که خودِ کوروش نیز در جنگی کشته شد که برای تأدیب سکاها و رفع تهاجمات آنان به وقوع پیوست و لذا خود او نیز ظاهراً قربانی حملات این قوم گردید و این موضوع تطبیقِ با را ناممکن می‌سازد!! https://eitaa.com/mesagh
✡ علت نپرداختن گزنفون به ماجرای سد داریال 1⃣ ضمن شرح «لشکرکشی کوروش به ارمنستان» به صلح و که تا زمان خودِ او نیز باقی‌مانده، اشاره نموده است. گزنفون برای شرح وقایع این برهه از حیات کوروش، مشاهدات عینی و شنیده‌های خود از مردم ایران را نیز به‌کار گرفته است. 2⃣ رویّهٔ گزنفون این بوده که مشاهدات خود از ایران و آنچه تا زمان خود او (دورهٔ اردشیر دوم) حفظ شده بود، را ذکر می‌کرد. لذا اگر گزنفون مشاهدات دیگری در رابطه با ناحیهٔ ارمنستان می‌داشت، آن را هم بیان می‌نمود. به‌ویژه در رابطه با امری خطیرتر از ماجرای صلح ارامنه، یعنی ساختن سدّ عظیم داریال که مانع هجوم شده است. 3⃣ اگر را همان و را سد یأجوج و مأجوج بدانیم، بنا نمودن چنین سدّی، واقعه‌ای است بس عظیم و بسیار مهم‌تر از اغلب جزئیاتی که گزنفون نقل کرده و در صورتی‌که چنین امری رخ داده بود، در آثار گزنفون منعکس می‌شد. 4⃣ جناب ابوالکلام ادعا نموده که نام سد داریال در زمانهٔ ما نیز برگرفته از نام است. آیا می‌توان پذیرفت که سازندهٔ سدّ در زمان گزنفون که هنوز سلسلهٔ بر ایران حکم می‌رانده بر گزنفون معلوم نبوده باشد؟! در شرایطی که به ادعای جناب ابوالکلام نام این سدّ هنوز هم نشان از سازندهٔ آن یعنی کوروش دارد!! آیا می‌توان پذیرفت مردم ایران در زمان گزنفون سازندهٔ سدّ را نشناخته و گزارشی به گزنفون در این رابطه ارائه نکرده باشند؟!! 5⃣ گزنفون درصدد تعظیم شخصیت کوروش و کارهای او بوده تا کتابی در تعلیم «صفات حسنه» و «آداب مملکت‌داری» بنگارد و چه فضیلتی بالاتر از ساختن سدّی که گروهی از مردم را از آزارهای اقوام مهاجم نجات دهد؟! گزنفون در جای‌جایِ نوشته‌هایش در صدد بیان تدابیر شایسته، دستاوردهای بزرگ و صفات نیکوی کوروش است. 6⃣ پس چرا گزنفون هیچ اشاره‌ای به دستاوردی به عظمت و اهمیّت سدّ یأجوج و مأجوج، که صلح و آرامش را برای بسیاری از انسان‌ها به ارمغان آورده، نکرده است؟! مگر نه آن‌که این سنخ از وقایع تاریخی که حاکی از حُسن تدبیر و عظمت یک فرمانروا است، بهترین دستمایه برای گزنفون و کاملاً در راستای اهداف او برای نگارش سیروپدی است؟ 7⃣ با این حال گزنفون به ساخته‌شدنِ چنین سدّی اشاره ننموده و همین امر سبب می‌شود تا به ادعای جناب مبنی بر ساخته شدن سد داریال توسط کوروش با دیدهٔ تردید بنگریم. لذا ظنّ قوی آن است که کوروش چنین سدّی را بنا ننموده است. https://eitaa.com/mesagh
✡ لشکرکشی کوروش به ارمنستان 1⃣ طبق نوشته‌های علت حملهٔ کوروش به ارمنستان، استنکاف پادشاه ارمنستان از پرداخت و سپاه عنوان شده و نیز تأکید شده که مبالغی را از مردمان این ناحیه دریافت نموده است. 2⃣ شخصیتی که در اینجا از ترسیم شده با توصیف قرآن از در سفر به کاملاً متفاوت است. در قرآن می‌خوانیم که قومی که در بین‌السّدین بودند به ذوالقرنین پیشنهاد دادند تا مبلغی را به‌عنوان برای او قرار دهند ولی ذوالقرنین گفت آنچه پروردگارش به او عطا نموده برایش بهتر است و حاضر به اخذ هزینه‌ای از مردم آن نواحی نشد. در حالی‌که رویّهٔ کوروش کبیر کاملاً برعکس بوده و یکی از دلایل اصلی لشکرکشی او به نواحی کوهستانی شمال ایران، بوده است. 3⃣ درنتیجه بررسی آثار گزنفون به‌عنوان تنها موجود برای حملهٔ کوروش به ارمنستان، حاکی از آن است که نمی‌توان ماجرای «ذوالقرنین در بین‌السّدین» و وقایع «کوروش در ارمنستان» را دو شرح از یک داستان تلقی نمود. 4⃣ ضمناً در نوشته‌های گزنفون ذکر نشده که کوروش سدّی آهنین برای جلوگیری از حملات ساخته باشد. بلکه به فرمان کوروش قلعه‌ای در آن ناحیه ساخته شد. لیکن شواهد بسیاری در این داستان وجود دارند که براساس آن‌ها نمی‌توان این قلعه را مصداقی برای دانسته و را همان قوم به‌شمار آورد. 5⃣ اول آن‌که مردم خالد از اقوام سکایی نبوده و خود از سوی سکاها مورد حمله قرار می‌گرفتند، لذا نمی‌توان آنان را یأجوج و مأجوج دانست. ضمناً براساس نوشته‌های گزنفون، مردم خالد و با یکدیگر کرده و به اتفاق هم شروع به ساختن نمودند. به این‌ترتیب در نوشته‌های گزنفون شرّ اقوام مهاجم یعنی مردم خالد از طریق عقد قرارداد صلح دفع گردید؛ برخلاف داستان ذوالقرنین که شرّ یأجوج و مأجوج با ساختن سدّی عظیم مرتفع شد. https://eitaa.com/mesagh
💎 مقایسهٔ سد ذوالقرنین و سد داریال 1⃣ تا اینجا گفتیم که ادعای مبنی بر انتساب به قابل اثبات نیست. اما اِشکال دیگری نیز به این نظریه وارد است، و آن عدم تطابق ویژگی‌های و سد داریال است. یعنی: سد داریال، حتی اگر توسط کوروش بنا شده باشد، فاقد مشخصات سد ذوالقرنین است!! 2⃣ پس از ساخت سدّ، آنرا رحمتی از خدا دانسته و اشاره کرد که این سدّ تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت)، پابرجا می‌ماند (کهف : 98). این آیه خصیصه‌های اصلی سد ذوالقرنین را مکشوف می‌سازد: 👈 یکی آن‌که در دفع شرّ مؤثر واقع شده، لذا به‌عنوان رحمتی از جانب خدا توصیف شده است. 👈 دیگر آن‌که این سدّ تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی باقی خواهد ماند. 3⃣ پیش از آن که ببینیم سد داریال حائز این شاخصه‌ها هست یا خیر، به بخشی از سخنان جناب ابوالکلام اشاره می‌شود تا دیدگاه ایشان روشن شود: 👈 مقصود از دو سدّ در آیه «حتّى اذا بلغ بین‌السّدین» دو دیواره‌ای است که به‌شکل کوه بلند در قفقاز قرار دارد. در مشرق قفقاز، راه عبور به شمال را سدّ می‌کند، در مغرب نیز مانع است، در وسط این دو دریا نیز سلسله‌جبال مرتفعی است که در حکم یک دیوار طبیعی بین جنوب و شمال محسوب می‌شود. قبایل شمال برای هجوم به جنوب هیچ راهی نداشتند جز تنگه‌ای که در میان این رشته‌کوه‌ها وجود دارد... قبایل سیت (سکاها) همان قوم یأجوج و مأجوج بوده است که برای جلوگیری از هجوم آنان به بنای سدّی عظیم مجبور شد و از حمله آنان به آسیای‌غربی جلوگیری کرد و اگر به تاریخ توجه کنیم پس از زمان کوروش دیگر صحبتی از این غارت‌ها به‌میان نمی‌آید. 4⃣ نظرات جناب ابوالکلام دربردارندهٔ دو گزارهٔ مهم است: 🔸الف) قبایل شمالی برای هجوم به جنوب هیچ راهی نداشتند جز تنگه‌ای که میان رشته‌کوه‌های قفقاز وجود دارد. 🔸ب) کوروش با بنای سدّ آهنین راه آنان را به‌کلّی مسدود کرد، به‌گونه‌ای که پس از کوروش خبری از غارت سکاها نشد. 5⃣ در ادامه اثبات خواهد شد هیچ‌یک از این دو گزاره صحّت ندارد! (نه تنگه داریال تنها راه هجوم سکاها به نواحی جنوبی بود و نه حملات سکاها در قرون پس از کوروش متوقف شد!) https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
💎 علامه طباطبایی و مشکل سدّ ذوالقرنین 1⃣ در ادامهٔ مباحث پیشین لازم به ذکر است که (ره) نیز ضمن اذعان به قطع نشدن هجوم اقوام مهاجم در اعصار پس از کوروش، تفسیر جدیدی را از آیات مربوط به ارائه نموده‌اند تا ناکارآمدی موانعی هم‌چون را در جلوگیری از تجاوزات اقوام شمالی توجیه نمایند. 2⃣ بر کسی پوشیده نیست که سدّی که به تصریح آیات قرآن، در ساخت آن از آهن و مس استفاده شده، از زمان تاکنون استوار و پابرجا باقی‌مانده و مانع حملات مهاجمین باشد و تنها در زمان آمدن وعدهٔ الهی یا همان ویران گردد، در میان آثار باستانی موجود یافت نمی‌شود. 3⃣ به‌همین دلیل علامه طباطبایی که تلویحاً نظریهٔ را پذیرفته و قائل‌اند که در میان شخصیت‌های تاریخی، مطابقت بیشتری با ذوالقرنین دارد، تلاش نموده‌اند که اشکالاتی را که در مبحث سد ذوالقرنین به نظریهٔ ابوالکلام وارد است به‌نحوی تصحیح نمایند. 4⃣ بخشی از سخنان علامه که به این موضوع اختصاص دارد بدین شرح است: https://eitaa.com/mesagh
✡ مقایسهٔ اعتقادات و سیرهٔ ذوالقرنین و کوروش 1⃣ یکی از مهم‌ترین معیارهای تطابق یا عدم تطابق شخصیت‌های تاریخی با ، اعتقادات و سیرهٔ عملی این شخصیت‌ها است. برای مثلاً بسیاری از محققین را به‌دلیل اعتقادات شرک‌آمیز و قتل و غارت‌هایی که انجام داده، مصداق ذوالقرنین ندانسته‌اند. از سوی دیگر به‌دلیل آن‌که مورد مدح قرار گرفته، از سوی برخی از اندیشمندان و در صدر آنان ابوالکلام آزاد، مابازاء تاریخی ذوالقرنین تلقّی شده است. 2⃣ جناب معتقدات و خصایل اخلاقی کوروش را در کتاب خود بررسی کرده و با ارائه شواهدی، کوروش را فردی مؤمن و متخلّق به اخلاق الهی دانسته و کوشیده تا منش و مسلک کوروش و ذوالقرنین را یکسان جلوه دهد. 3⃣ ما برای دست‌یابی به نتیجه‌ای صحیح در خصوص اعتقادات و مسلک با دو دسته از گزارش‌های تاریخی متفاوت روبه‌رو هستیم: 👈 برخی از منابع، کوروش را مورد ستایش قلمداد نموده و شبان یا راعی خداوند می‌خوانند؛ لذا عده‌ای کوروش را مؤیّد به تأییدات الهی دانسته‌اند. 👈 گروهی از گزارش‌ها نیز او را خادم خدای بزرک بابل دانسته و سخن از تعظیم او در برابر رب‌الارباب بابلیان به میان می‌آورند. 🔹 از سوی دیگر، مذهب و عقاید شخصی کوروش کبیر نیز محل بحث است: 👈 برخی او را پیرو آیین و گروهی او را دانسته‌اند. 4⃣ جناب ابوالکلام به سیاق رویّه‌ای که عمدتاً از آن تبعیت نموده‌اند، توجهی به تعارضات تاریخی نداشته و تنها به شرح قولی که مطلوبشان بوده است پرداخته‌اند!! لیکن راه صحیح برای فردی که در طلب است، بررسی تعارضات و ارائه دلیل برای اخذ یک قول و ردّ اقوال دیگر است. 5⃣ بر این اساس، در ادامه ابتدا موضع ابوالکلام آزاد در رابطه با تبیین شده و ادلّهٔ ایشان مبنی بر یکسان بودن معتقدات و منش کوروش و ذوالقرنین ارائه می‌گردد. سپس مباحث اختلافی دربارهٔ بررسی خواهند شد تا نتیجه‌گیری مناسبی از این اقوال تاریخی متضاد حاصل شود. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ دیدگاه ابوالکلام و طرفداران نظریهٔ او درباره تسامح مذهبی کوروش (١) 1⃣ مطالبی که در استوانه کوروش، کتیبه‌های بابلی و تواریخ مدوّن دربارهٔ رویکرد مذهبی نقل شده، چالشی بزرگ برای کسانی است که در صدد تطبیق او با هستند. زیرا نمی‌توان کوروش را هم «شبان و راعی خدای یکتا» دانست، چنان‌که در آمده، و هم «خادم و نگهبان ، و دیگر خدایان بابل»!! 2⃣ اغلب محققینی که کوروش را ذوالقرنین می‌دانند، تلاشی در جهت رفع این شبهات ننموده و به‌کلّی قضیه را مسکوت گذاشته‌اند. جناب نیز به محتوای الواح بابلی اشاره نکرده و در صدد توجیه سخنان کوروش برنیامده است!! 3⃣ لکن یکی از طرفداران نظریهٔ ایشان، در توجیه مطالب می‌نویسد: ✍ آیین کوروش را نمی‌توانیم از بیانیه‌های بابلی به‌دست آوریم زیرا کتیبه‌های بابلی از نگاه نگاشته شده است... 4⃣ این‌که کتیبه‌های بابلی از نگاه کاهنان نوشته شده، صحیح است و مطالعات جدید ثابت کرده که تدوین استوانه کوروش موافق معتقدات کاهنان و مردم بابل بوده است. اما توجه به این نکته ضروری‌است که بیانیه‌های کاهنان، حین استیلای کوروش بر بابل صادر شده و کاهنان نمی‌توانستند مطالبی را ایراد نمایند که خلاف معتقدات پادشاهی غالب مانند کوروش باشد. 5⃣ آیا می‌توان پذیرفت پادشاه قدرتمندی چون کوروش، قدرت مخالفت با صدور بیانیهٔ شرک‌آمیز از سوی کاهنان را نداشته باشد؟! روشن است که چنین نیست و اگر کاهنان توانسته‌اند بیانیه‌ای را با مضامین شرک‌آمیز منتشر نموده و کوروش را مورد عنایت مردوک بخوانند، تنها به‌دلیل اذن و رضایت خود کوروش بوده است. 6⃣ علاوه بر این، مطالبی که در خصوص رفتار کوروش با مردم و پادشاهان ممالک مغلوب ارائه گردید، ثابت می‌کند که پادشاهان هخامنشی از جمله کوروش اساساً مردم را در معتقداتشان آزاد گذاشته و با عقاید شرک‌آمیز ملل همراهی می‌نمودند تا پایه‌های حکومت خویش را مستحکم نموده، قلوب مردم را تسخیر نمایند. لذا این رویکرد کوروش منحصر به بیانیهٔ بابل نبوده که با انتساب مطالب شرک‌آمیزِ بیانیه‌ها به کاهنان، کلیهٔ شبهات موجود در ارتباط با عقاید کوروش کبیر را حلّ و فصل نماییم!! https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ دیدگاه ابوالکلام و طرفداران نظریهٔ او درباره تسامح مذهبی کوروش (٢) 1⃣ علاوه بر تمامی دلایل فوق، بیانیهٔ بابلی تنها محدود به انتسابِ اعتقادات شرک‌آمیز به نیست، بلکه این اسناد تاریخی، سخن از اَعمالی همچون بازگرداندن خدایان سومر و اکد به اوطانشان به میان آورده و این امر فراتر از یک توصیف و تعریف بی‌پایه و اساس است، بلکه از یک امر واقع در رابطه با کوروش می‌دهد و آن از سوی او است. 2⃣ تسامح کوروش در رابطه با ادیان ملّت‌ها در حدّی از وضوح است که همان پژوهشگرانی که کوروش را تبرئه کرده بودند، در جایی دیگر به مماشات هخامنشیان با ملل مختلف اشاره نموده و پذیرفته‌اند که مطالبی که از سوی کاهنان بیان گردیده، با رضایت کوروش بوده است: ✍ «چون پادشاه هخامنشی حاکم است و می‌خواهد حکومت کند، به زیردستان خود اجازه می‌دهد آن‌طور که آنان دوست دارند او را توصیف و تعریف کنند»!! 3⃣ لکن زیبندهٔ یک نیست که چنین تعاملی را بپذیرد! تن دادن به این تعامل، مستلزم آن است که یک پادشاه، اتّصاف به کُفر از سوی مردم را پذیرفته و بر آنها صحّه بگذارد و این خلاف اصول ادیان توحیدی است. 4⃣ جناب که در صدد است و را یک فرد واحد جلوه دهد نیز در برابر این حقیقت مسلّم تاریخی (تکریم اعتقادات خرافی ملل توسط کوروش کبیر) سر فرود آورده و گفته است: «کوروش... پس از فتح، هیچ‌وقت... دخالتی در دین و عقاید و آداب و اقتصاد دولت‌های محلی نمی‌کرد...» 5⃣ اما باید توجه داشت که آزاد گذاشتن ملل در پیروی از عقاید خرافی روش هیچ‌یک از انبیاء و پادشاهان الهی نبوده است. گویی جناب ابوالکلام از یاد برده‌اند که در قرآن صحبت از بت‌شکنی ابراهیم (ع) به میان آمده و اگر قبول کنیم که کوروش همان ذوالقرنین است، چه تفاوت شگرفی بین رویکرد او و رفتار ابراهیم (ع) وجود داشته است!! 6⃣ تردیدی نیست که اصل تمامی ادیان، عدم وجود اکراه و اجبار در پذیرش توحید است (لا اکراه فی الدین)، لکن این امر مستلزم پیامبران و اولیای الهی در برابر و با مشرکین نیست، بلکه بدان معنا است که تمامی انسان‌ها، پس از دریافت هشدارهای انبیاء نسبت به بی‌پایه بودن بت‌پرستی، در نهایت در پذیرش دین، آزاد و مختارند. با این حال، این امر، انبیاء و رسولان الهی را از بطلان شِرک و صریح با بت‌پرستی بازنداشته است. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
💎 روش انبیاء و حکّام الهی در برخورد با شرک و بت‌پرستی 1⃣ گرچه تفاوت روش در برخورد با عقاید باطل ملّت‌ها با رویکرد انبیاء و حکمرانان الهی بسیار آشکار است، اما از آن‌جا که کوروش اصلی‌ترین گزینه‌ای است که برخی مفسّرین به‌عنوان مابازا تاریخی معرفی کرده‌اند، به نکاتی در این خصوص اشاره می‌شود. 2⃣ هرگز مُهر تأیید بر ملّت‌ها نزده و همواره در جهت تنبّه مردم به بطلان بت‌پرستی و شِرک کوشیده‌اند. ابراهیم (ع) از هر فرصتی برای انذار قومش استفاده کرده و مطالبی در ردّ بت‌پرستی به ایشان گوشزد می‌نمودند. (انبیاء ۵١-۵۴ شعراء ۶٩—٧٣ ممتحنه ۴ و...) 3⃣ براساس آیات، ابراهیم (ع) از بت‌پرستان و اَعمال باطلشان برائت جسته و دشمنی خود با ایشان را اظهار داشتند. ایشان با این‌که (برخلاف کوروش) دارای سلطنت و قدرت دنیوی نبودند، نه‌تنها در برابر عقاید خرافی قوم سکوت نکردند، بلکه نسبت به نابودی بت‌های آنان مبادرت نمودند. 4⃣ حضرت سلیمان نیز عقاید خرافی ملّت‌ها را برنتابیده و در جهت نابودی آن اقدام نمودند. ایشان وقتی از وجود قومی خورشیدپرست با خبر شدند، با نوشتن نامه‌ای آنان را به پرستش خدای یکتا دعوت نمودند: «...به نام خداوند بخشنده مهربان، بر من برتری نجویید و با پذیرش و تسلیم نزد من آیید.» (نمل : ٣٠-٣١) در نهایت نیز همین عمل منجر به هدایت این قوم و ملکه‌شان گردید. 5⃣ سیرهٔ دیگر پیامبران بالأخص پیامبر اسلام (ص) نیز سرشار از اقداماتی است در جهت نابودی اعتقادات خرافی و پرستش بت‌ها، که علاقه‌مندان می‌توانند بخشی از آیاتی را که به این موضوع اختصاص دارد، با مراجعه به جلد سوم بحارالانوار در ابتدای بابی با عنوان «عبادة الأصنام و الکواکب و الأشجار و النیرین و...» مطالعه نمایند. 6⃣ اساساً از دیدگاه قرآن، در صورتی‌که یک فرمانروا اقوامی را که دارای مذاهب خرافی هستند، نکرده و بلکه آنان را در جهت پرستش خدایان دروغینشان نماید، فایده‌ای بر او در ارض و سلطنتش مترتب نیست. خداوند متعال امر به معروف و نهی از منکر را از بارزترین صفات مؤمنینی دانسته است که به آنان اعطا می‌شود: «...هرگاه در زمین به آن‌ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند...» (حج : ۴١) 7⃣ لذا نخستین گام برقراری حکومت الهی، «امر کردن مردم به توحید» به‌عنوان بالاترین معروف و «زدودن جامعه از شِرک» به‌عنوان بالاترین منکَر است. این در حالی است که از تمکینی که خداوند متعال در زمین به او عطا نمود در راستای رسیدن به این هدف بهره نگرفت. لذا نمی‌توان او را مصداق پادشاهی الهی هم‌چون دانست. 8⃣ یک حکمران الهی نمی‌تواند در برخورد با شِرک منفعل رفتار نماید؛ در آیات سوره کهف خواندیم که ذوالقرنین در برابر امور منکَر، منفعل نبود و به ظالمان وعدهٔ داد (کهف : ٨٧) و شِرک از بزرگترین گناهان و به تصریحِ قرآن «ظلم عظیم» است و هرگز نمی‌توان انتظار داشت که ذوالقرنین در رواج این امر کوشیده باشد!! https://eitaa.com/mesagh
✡ ب) اعتقادات شخصی کوروش 1⃣ دربارهٔ مذهب و اعتقادات شخصی نظرات گوناگونی ابراز شده: 👈 به بیان ، کوروش با پیروان زردشت که بیشتر در مشرق ایران منتشر بودند قبل از اواسط سنّش برخورد نکرده بود و لذا محتمل است که کوروش مانند آریایی‌های قدیم بوده باشد. 👈 جناب به تردید محقّقین در خصوص زردشتی بودن کوروش اشاره نموده و خود ایشان نیز کوروش را دانسته است. 👈 ضمن بیان اختلاف‌نظرهای موجود در خصوص اعتقادات کوروش، شواهدی را گردآوری نموده و بر آن اساس کوروش را می‌داند. 👈 نیز بر این باور است که متون بابلی به هیچ‌وجه چیزی از اعتقادات شخصی کوروش را مکشوف نمی‌کند! 2⃣ ضمن اشاره به ابهامات موجود در خصوص مذهب در میان پادشاهان نخست هخامنشی، اسناد مختلف و گاه معارض در رابطه با مذهب کوروش را ارائه کرده است. به بیان او، شناخته‌شده‌ترین دختر کوروش نام داشته که‌این نام با سنّت و آیین مرتبط است. او شواهدی از احترام کوروش به را نیز ذکر کرده است. تصویر گل نیلوفر در ورودی آرامگاه کوروش می‌تواند نشانه‌ای از ارتباط او با میترا ایزد مهم پیش از زردشت که بعدها به آیین مزدایی راه یافت تلقّی گردد. 3⃣ شواهد دال بر احترام کوروش به میترا بدین‌جا منحصر نشده و گزارش مبنی بر قربانی‌کردن اسب از سوی کمبوجیه برای پدرش کوروش نیز نشان از یک آیین هند و ایرانی دارد. و هم در شرح فتح بابل و رژه سلطنتی کوروش، به قربانی‌کردن اسب برای خوشید (میترا) اشاره نموده‌اند. دریایی پس از اشاره به تمامی این گزارش‌ها، نتیجه‌ای مشابه با کورت به‌دست داده و اذعان کرده که آگاهی‌های ما از عقاید شخصی کوروش بسیار اندک است. 4⃣ در جمع‌بندی باید گفت که دانسته‌های ما از به‌اندازه‌ای نیست که بتوان در این خصوص اظهارنظر نمود. اما در مسألهٔ تطبیق او با می‌توان اظهارنظر نمود. زیرا گزارش‌های متواتر تاریخی نشان از او در قبال داشته و همین امر ذوالقرنین بودنِ کوروش را ناممکن می‌سازد. 5⃣ در واقع حتی اگر بودن کوروش را بپذیریم، باز هم به توفیقی برای انطباق کوروش و ذوالقرنین دست نیافته‌ایم. مسألهٔ مهم در این بحث، یک فرمانروا است، نه او. ای بسا پادشاهان مسلمانی که در تاریخ ایران به سلطنت رسیده و مرام و مسلک آنان به دور از آیین مسلمانی بوده است. در نتیجه می‌بایست روش زندگی پادشاهان با حاکمی الهی چون ذوالقرنین سنجیده شود، نه مذهبی که صرفاً اقرار به متابعت از آن دارند. https://eitaa.com/mesagh
✡ الف) سیاست‌های مذهبی کوروش (٢) 1⃣ براساس آراء مورّخین روسی، قائل به در بحث ادیان بوده و ملل را آزاد می‌گذاشت. مضاف بر این، بین عنایات کوروش به و توجّهات او به که به بابل کوچانده شده بودند، تفاوتی وجود نداشته و کلیّهٔ اقوام اعم از معتقدین به خدای یکتا و مشرکین، مورد لطف کوروش قرار گرفته‌اند. 2⃣ همراهی کوروش با ملل مختلف در اعتقاداتشان موجب ایجاد حسّ دوستی ملّت‌ها با کوروش شده و همین امر پایه‌های حکومت او را تقویت می‌نمود. اما این امر یک حربهٔ و فنّ بود که در نهایتِ هوشمندی از سوی کوروش به کار گرفته شد؛ به این ترتیب ملّت‌ها عملاً استقلال خود را از دست داده و مجبور بودند تحت لوای او روزگار بگذرانند. 3⃣ با این توضیحات، کلیّه‌ی گزارش‌های تاریخی در رابطه با اعتقادات کوروش قابل است. یعنی: هم اقوالی که به و بازگرداندن آنان به اورشلیم اشاره نموده، صحیح هستند و هم اسنادی که سخن از در برابر به میان آورده‌اند. 4⃣ در ادامه توضیحاتی دربارهٔ «اعتقادات شخصی کوروش» ارائه خواهد شد، لیکن عقاید شخصی کوروش اهمیت چندانی در تطبیق او با ندارد. متواترات تاریخی به ما می‌گویند که جهان‌بینی و او را از تکریم اعتقادات باطل ملّت‌ها برای رسیدن به تفوّق سیاسی منع نمی‌کرده و این تنها نتیجه‌ای است که در این بحث حائز اهمیت است. [دقت کنید.] 5⃣ این‌که کوروش بوده یا و یا ، تغییری در اصل موضوع حاصل نمی‌کند. همین‌که بدانیم معتقدات کوروش به او اجازهٔ احترام به و ملل مختلف را می‌داده برای ما کافی است که بین او و پادشاهان الهی تفاوت قائل باشیم. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ بررسی تطابق سفرهای ذوالقرنین و کوروش 1⃣ طبق نقل قرآن، ابتدا به مغرب‌الشمس و سپس به مطلع‌الشمس سفر نمود و نهایتاً به ناحیهٔ بین‌السّدین رسید. «جنگ کوروش با لیدیه» را مصداق «سفر ذوالقرنین به مغرب‌الشمس» و «جنگ کوروش با قبایل وحشی» در نواحی شرقی ایران را مصداق «سیر ذوالقرنین در مطلع‌الشمس» و «سفر کوروش به شمال ایران» جهت اصلاح حدود ممالک تابعه ماد را مصداق «سفر ذوالقرنین به ناحیه بین‌السّدین» دانسته است. 2⃣ برخلاف برداشت جناب ابوالکلام، اسناد تاریخی به ما می‌گویند که سفر به نواحی شمالی ایران، پیش از سایر جنگ‌های او بوده است و نه سوّمین حملهٔ او! اساساً کوروش باید قبل از انجام هرگونه اقدامی در جهت کشورگشایی، پایه‌های حکومت خود را مستحکم می‌نمود و فنون مملکت‌داری نیز بر این امر صحّه می‌گذارند. لذا تابع نمودن مناطقی که در قلمرو مادها قرار داشتند، از اولویّت بیشتری نسبت به لشکرکشی به سایر کشورها برخوردار بود. کوروش نیز همین رویّه را در پیش گرفت. 3⃣ نیز به‌عنوان تنها مورّخی که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی را نقل کرده، این لشکرکشی را پیش از جنگ با لیدیه و بابل دانسته است و ما دلیلی نداریم که در صحّت نوشته‌های گزنفون تشکیک نماییم. زیرا اولاً مدرک دیگری در این رابطه در دست نیست و ثانیاً در وقایعی چون فتح لیدیه و بابل که هم گزنفون و هم سایر مورّخین آن را نقل نموده‌اند، کلیّات مطالب و سیر وقوع حوادث تأثیرگذار، عمدتاً در نوشته‌های گزنفون مشابه دیگر مورّخین است. 4⃣ پذیرش این نکته که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی پیش از لشکرکشیِ او به شرق و غرب بوده، به‌معنای قبولِ «عدم تطابق جنگ‌های کوروش با سفرهای سه‌گانه‌ی ذوالقرنین است». زیرا ذوالقرنین پس از سفر به مغرب‌الشمس و مطلع‌الشمس به بین‌السّدین رسید و سفری که منجر به بنا شدن سدّی توسط ذوالقرنین گردید، سفر سوّم او بوده است. 5⃣ این در حالی است که حتی اگر قول ابوالکلام مبنی بر انتساب به کوروش را صحیح دانسته و سد داریال را هم حائز ویژگی‌های سد ذوالقرنین بدانیم، باز هم این اشکال باقی است که کوروش در سفر خود سدّی را بنا نمود و ذوالقرنین در سفرش! و این شاهدی دیگر بر این مدعا است که با متفاوت است. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✡ نقدی بر استناد ابوالکلام به احادیث عامه 1⃣ نقص دیگر نظریهٔ نحوهٔ استدلال ایشان به است. ایشان از یکی از روایات اهل سنّت در جهت تأیید استنادات خود به بهره گرفته‌اند. در این روایت تصریح شده که تنها پیامبری است که نامش تنها یک بار در بیان شده است. [چون عنوان «قوچ دوشاخ» یا «قوچ ذوالقرنین» در رؤیای دانیال نبی در رابطه با به‌کار رفته و در هیچ جای دیگری از تورات چنین واژه‌ای ذکر نشده است.] روایت مذکور را ابن‌ابی‌الحاتم در تفسیرش نقل کرده است: 2⃣ ✍ یهود به پیامبر گفتند: ای محمد (ص)، تو از ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران سخن می‌گویی در حالی‌که آن‌چه می‌گویی از ما شنیده‌ای!! پس ما را از پیامبری خبر ده که نامش تنها یک‌بار در تورات آمده است. پس پیامبر فرمود: او کیست؟ یهودیان گفتند: او ذوالقرنین است. پیامبر فرمود: از او خبری به من نرسیده. پس هنوز به درِ خانه نرسیده بودند که جبرئیل با این آیات [آیات ذوالقرنین] نازل شد. 3⃣ اِشکالی که به جناب ابوالکلام وارد است، عدم توجه به معارضات روایی است. دقت در کتب حدیثی عامه مشخص می‌کند که تعارضات بسیاری در میان احادیث وارده در باب ذوالقرنین وجود دارد. برای مثال به تعدادی از این احادیث توجه کنید: 👈 ذوالقرنین جوانی از اهل روم بود که حکومت یافت، پس چنان رفت تا به ساحل سرزمین مصر رسید و در آنجا شهری بنا کرد به نام اسکندریه. 👈 ذوالقرنین مردی بود از اهالی روم و مادرش پیرزنی بود از پیرزن‌های آنان و فرزند دیگری نداشت و نام ذوالقرنین اسکندر بود. 👈 ذوالقرنین فرشته‌ای بود از فرشتگان که خداوند او را به زمین فرو فرستاد و اسباب هر چیز را در اختیارش نهاد. 👈 ذوالقرنین پای پیاده عازم حج شد و ابراهیم از این موضوع آگاه شده، به ملاقاتش رفت. 👈 از علی (ع) سؤال شد که آیا ذوالقرنین نبی بوده؟ فرمودند: از پیامبرتان شنیدم که می‌فرمود: ذوالقرنین بنده‌ی صالحی بود که برای خدا خیرخواهی کرده و خدا نیز خیرخواه او بود. 👈 از ابن عباس نقل شده: ذوالقرنین پیامبر است. 4⃣ آنچه خواندید، تنها بخشی از احادیث متعارض اهل‌سنّت در موضوع ذوالقرنین است. این‌که ذوالقرنین نبی بوده یا نه؟ فرشته بوده یا انسان؟ اسکندر مقدونی بوده یا در زمان حضرت ابراهیم می‌زیسته؟ مواردی هستند که محدّثین و مفسّرین عامه آراء متفاوتی را در رابطه با آن بیان نموده‌اند. 5⃣ حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا جناب ابوالکلام در میان خیل احادیث وارده در این باب، فقط به یک حدیث، آن هم حدیثی که مؤیّد نظریهٔ ایشان است، استناد نموده و دلیلی برای ردّ سایر احادیث ارائه نکرده‌اند؟!! https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
🔴 انتشار تصویر این شئ ها برای آماده شدن اذهان عمومی می باشد... طبق نقشه ها و ها قراره به زودی مادی بشن ولی قرار نیست شما بفهمید این ها هستن باید قبول کنید اینها موجودات فضایی هستن... ❌ چیزی به نام موجود فضایی وجود نداره و این اجنه را به عنوان فرازمینی ها معرفی می کنند... 😈 به زودی شاهد مادی شدن و فرود به زمین باشید ☠ مرگ شیطان به دست مبارک امام زمان عج می باشد... ☠ برای مادی سازی باید بزرگترین قربانی بشریت را انجام دهند تا دروازه ها باز بشه... همچنین آماده باز شدن سد نیز باشید... 🔶 این سد در شرقی ترین نقطه زمین قرار داره جایی بین قطب شمال و جنوب و کوه های زنجیره ای .. بله کوه کوهی که در روایات و قرآن آمده ولی از دید ما مخفی کردن... کوه قاف کوهیست گرداگرد زمین که از شمال قطب شمال است و از جنوب قطب جنوب و در جایی این کوه ها مانند یک دره هستن که از این دره موجوداتی به نام وارد سرزمین انسان ها می‌شدند و آنها را اذیت می کردن تا اینکه شکاف بین این کوه را با آهن و مس گداخته بسته است و طلسمی بر آن بنا کرده... این طلسم با گناه زیاد مردم و قربانی زیاد از بین میره و سد با موشک هدف قرار داده میشه... تنها نیرو های نظامی برخی کشور ها از این راز خبر دارند... چین را نابود می کنند ☢در فیلم سینمایی این کوه نشان داده میشه و که به چین حمله کردن نیز به تصویر کشیده میشه... 😈 قربانی بیشتر به وسیله .... گام بعدی کرونا.... —————————— @mesagh
هدایت شده از 
🔰 آنانی که در فضای مجازی و سخنرانی های هیجانی خودشان فقط به نیت جذب مقداری فالوور ، را همان می نامند ، بد نیست خوب بدانند که از قطعیات مسلم تاریخ است که بعد فتح بابل ، پرستش بت ها را آزاد گذاشت !!! 👈 با آن بی اعتقادهایی که این کار را نشانه و می دانند کاری ندارم ! ⏪ اما به آن مذهبی هایی که خود را و پیرو می دانند می گویم یا باید کار درست باشد یا کار (علیه السلام) که بت ها را شکست ‼️‼️‼️ 💠 بی خود و بی جهت هم نام را وسط نکشید . به جای حرف های این و آن را گوش دادن ، خودتان بروید تفسیر ایشان ذیل آیات 81 به بعد سوره را بخوانید . ایشان چندین کاندیدا برای نام می برند ، در نهایت می فرمایند طبق دلیل هایی که آقای ( یک فرد سیاست مدار هندی ) در کتاب خود درباره می آورند ، نزدیک تر است . پس دو نکته مهم : 1. علامه با قطعیت حرف نزد. 2. استنادشان به حرفهای ابوالکلام آزاد بوده است. ❌ حال جالب است بدانید سالهاست که نظرات و مستندات و دلایل باطل و مردود شده است ( به راحتی در اینترنت قابل جستجو است) ، پس در نتیجه استناد به هم قطعا زیر سوال می رود.❌ 🌀 محال است طبق تمام مبانی دینی و قرآنی ، کسیکه بت پرستی را آزاد گذاشته ، مصداق باشد ، سخنرانان محترم کمی توجه کنند !!! ✅ خدا رحمت کند شهید عزیز مرتضی مطهری را که فرمود برای در بی خبری قرار دادن مردم بابل و به عنوان یک حرکت سیاسی استعماری چنین کاری کرده است تا آنها را بهتر در بند نگاه دارد !!! ( منبع : کتاب آینده انقلاب اسلامی ) 🔰 درضمن مذهبی های عزیز بدانند ، پادشاهی که هیچ گونه مشروعیت الهی ای نداشته و فقط طبق سیستم موروثی به پادشاهی رسیده ، از نظر اسلام ، طاغوت است ، پس قطعا نمی تواند مصداق ذوالقرنین باشد که طبق روایات ، عبدی صالح بوده است. 🌀 این ها را گفتیم تا افراد مذهبی کمی دقت بیشتری کنند و صرفا بر اساس چند شنیده ، چنین فردی را ندانند چون به هیچ عنوان با معیارهای دینی نمی خواند. 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏