5⃣ علامه طباطبایی مینویسد: «دکّاء» بهمعنای شدّت کوبیدن است... مقصود از «وَعْدُ رَبِّي» نیز وعدهای است که خداوند در خصوص آن سدّ داده که در نزدیکیهای قیامت آن را خُرد میکند... یعنی: و این سدّ و این رحمت تا آمدن وعدهٔ پروردگار من باقی خواهد ماند، وقتی وعدهٔ پروردگار من آمد آن را درهم میکوبد و با زمین یکسان میکند.
6⃣ پس مراد از وعدهٔ پروردگار، همان #قیامت_کبری است و لذا #سد_ذوالقرنین و رحمت آن (یعنی: دفع شرّ یأجوج و مأجوج)، تا نزدیکی قیامت پایدار خواهد ماند. آیهٔ ۹۶ سورهٔ انبیاء و روایات باب «اشراط السّاعة» نیز گشودهشدن راه #یأجوج_و_مأجوج و خروج این اقوام را از نشانههای نزدیکی قیامت عنوان نمودهاند.
7⃣ در نتیجه اصلیترین مشخّصات سدّ ذوالقرنین چنین است:
👈 اولاً: این سدّ تا نزدیکی #قیامت پابرجا مانده و فروپاشی آن از اشراط الساعة است.
👈 ثانیاً: دفع شرّ یأجوج و مأجوج نیز تا زمان فروپاشی سدّ ادامه یافته و قوم مذکور تا زمان رسیدن #وعدهٔ_الهی پشت سدّ محبوس خواهند ماند.
8⃣ این ویژگیها نقشی کلیدی در تطبیقدادنِ برخی از بناهای تاریخی همچون #سد_داریال و #سد_دربند با سد ذوالقرنین داشته و میتوان میزان صحتِ آراء مفسّرین در خصوص سدّ ذوالقرنین را با استناد به همین ویژگیها ارزیابی نمود. به بیان دیگر: در صورتیکه ثابت شود هریک از اَبنیهٔ مذکور فاقد این مشخصات هستند، نمیتوان آنها را معادل با سدّ ذوالقرنین دانست.
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✡ سد ذوالقرنین در نظریهٔ ابوالکلام
1⃣ #سد_ذوالقرنین و یافتن مصداقی برای آن در میان ابنیهٔ تاریخی موجود، از مواردی است که پیچیدگی داستان #ذوالقرنین را دوچندان نموده است. در واقع مفسّرین سدّی را با ویژگیهایی که در قرآن به آن اشاره شده نیافته و در بررسی تطابق یک شخصیت تاریخی با ذوالقرنین، مسأله سدّ را با تسامح دنبال نمودهاند. لیکن #ابوالکلام_آزاد مدعی است که دقتنظر کافی را در رابطه با این موضوع مبذول داشته است.
2⃣ ایشان یکی از برجستهترین مشخصات ذوالقرنین را بنا نمودن سدّی آهنین دانسته و سایر مفسّرین را به این دلیل که در یافتن مابازاء تاریخی ذوالقرنین نسبت به این امر بیتوجه بودهاند، مورد انتقاد قرار دادهاند. از دیدگاه ایشان #تنگه_داریال در ناحیه ولادی کیوکز کشور گرجستان، تمامی ویژگیهایی را که برای سد ذوالقرنین ذکر شده دارا است. زیرا این سدّ در ناحیه کوهستانی قفقاز و بین دو کوه (بینالسّدین) واقع گردیده و در ساخت آن نیز از آهن استفاده شده است و به ادعای ایشان، #کوروش سدّ مذکور را بنا نموده است.
3⃣ به اینترتیب از دیدگاه ابوالکلام، کلیهٔ سؤالات دربارهٔ سد ذوالقرنین، که بارزترین مشخصهٔ ذوالقرنین و در عین حال پیچیدهترین بخش برای یافتن مابازاء تاریخی برای این شخصیت قرآنی است، کاملاً پاسخ داده میشود.
4⃣ این بخش از نظریهٔ ابوالکلام و استدلالهای ارائه شده در آن از دو جهت قابل نقد است:
👈 اول آنکه آیا میتوان اثبات نمود که سدّ آهنین داریال، توسط #کوروش_کبیر ساخته شده است؟
👈 ثانیاً و به فرضِ ثبوت مورد اول، آیا #سد_داریال ویژگیهایی را که قرآن برای سد ذوالقرنین بیان نموده دارا است یا خیر؟
5⃣ در ادامه هریک از این موارد، مورد بررسی قرار میگیرد.
🌹 🌹#شما_هم_دعوت_شدید_به_این_کانال_🌹🔰🔰🔰
https://eitaa.com/mesagh
💎 نتیجهگیری
1⃣ گفتیم که #سد_ذوالقرنین در قرآن دارای دو مشخصه اصلی است: یکی دفع شرّ اقوام مهاجم و دیگری پابرجا ماندن تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی. اما #سد_داریال واجد هیچیک از این مشخصات نیست. زیرا #سکاها که از دید ابوالکلام و بسیاری از مفسّرین همان قوم #یأجوج_و_مأجوج بودهاند، در قرون پس از کوروش حملات خود از #تنگه_داریال را پی گرفتند.
2⃣ از سوی دیگر، غیر از تنگه داریال، راههای دیگری نیز برای حملهٔ سکاها به نواحی جنوبی وجود داشته و آنها میتوانستند در صورت مسدود شدن یک راه، از راههای دیگر حملات خود را از سر بگیرند. یعنی سد داریال از همان ابتدا نیز نمیتوانسته شرّ مهاجمین را بهطور مطلق دفع نماید. این نیز دلیل دیگری است تا نتوانیم سدّ مذکور را همان سد ذوالقرنین بدانیم.
3⃣ مضاف بر این، سد داریال برخلاف آنچه قرآن در رابطه با سد ذوالقرنین بیان نموده، تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت) پابرجا نبوده و از استحکام آن کاسته شد، بهگونهای که در قرون بعد تدابیری در جهت استحکام آن اخذ گردید و جالبتر آنکه بهرغم همهٔ تدابیر باز هم حملات مهاجمین از این تنگه متوقف نشد. با این وجود چگونه میتوان سد داریال را همان سد ذوالقرنین دانست؟!!
4⃣ در اینجا باید به این نکته اشاره شود که حتی خود جناب ابوالکلام نیز از زمانهای هفتگانهٔ خروج یأجوج و مأجوج (سکاها) سخن بهمیان آورده و از مطالب ایشان برمیآید که برخی از حملاتی که از جانب این قوم به ایران صورت پذیرفت، مربوط به قرون پس از کوروش بوده است!
5⃣ نتیجه آنکه سد داریال فاقد اصلیترین ویژگیهای سد ذوالقرنین، یعنی دفع شرّ اقوام مهاجم و پابرجا بودن تا رسیدن وعدهٔ الهی است. بهنظر میرسد جناب #ابوالکلام_آزاد برای یافتن سد ذوالقرنین در میان ابنیه تاریخی به این موارد توجه ننموده است!!
https://eitaa.com/mesagh
💎 ب) نمونههایی از حملات سکاها در اعصار پس از کوروش
1⃣ اسناد تاریخی ثابت میکند که تجاوزات #سکاها با روی کار آمدن #کوروش به پایان نرسید و پس از او نیز ادامه یافت. در ادامه به چند نمونه از این حملات اشاره میکنیم:
👈 یکی از این موارد به دورهٔ #داریوش_کبیر بازمیگردد. چنانکه در کتیبه بیستون نگاشته شده، داریوش جهت دفع شرّ سکاها به مملکت آنان لشکرکشی نمود.
👈 شدّت حملات سکاها بهحدّی بود که دو تن از پادشاهان اشکانی (مهرداد اول و فرهاد دوم) در جنگ با آنها کشته شدند و #مهرداد_دوم این قوم را به جای خود نشاند.
👈 در زمان #بهرام_پنجم قراردادی بین ایران و روم منعقد شد و دولت روم متعهد شد سالیانه مبلغی به دولت ایران برای نگاهداشتن پادگانهای قوی در دربند داریال قفقاز بپردازد تا از تجاوزات مردمان شمالی به حدود ایران و روم جلوگیری شود.
👈 در زمان سلطنت #کواذ از سلسله ساسانیان نیز هجوم قبایل هون، که از معبر داریال پیش آمدند، شاه را وادار کرد که به دفع مهاجمین پرداخته و آنان را مغلوب کند، ولی ده سال بعد یک قوم دیگر از اقوام هون موسوم به سابیر به ارمنستان و آسیای صغیر تاختند.
2⃣ این مثالها حاکیاست که اقوام مهاجم همچون #سکاها و #آلانها حملات خود را در سالهای پس از کوروش نیز ادامه دادند. جالبتر آنکه بسیاری از این حملات از همان #تنگه_داریال صورت پذیرفت! که با آیهٔ ٩٧ سورهٔ کهف [یأجوج و مأجوج نه قادر بودند از آن بالا روند و نه میتوانستند نقبی در آن ایجاد کنند] همخوانی ندارد! لذا اگر #سد_داریال همان #سد_ذوالقرنین بود، میبایست مهاجمین را در پسِ خود محبوس داشته، مانع تجاوزات آنان میگردید، در حالیکه چنین نشد!!
3⃣ از همهٔ اینها گذشته، بسیاری از گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که خودِ کوروش نیز در جنگی کشته شد که برای تأدیب سکاها و رفع تهاجمات آنان به وقوع پیوست و لذا خود او نیز ظاهراً قربانی حملات این قوم گردید و این موضوع تطبیقِ #کوروش_کبیر با #ذوالقرنین را ناممکن میسازد!!
https://eitaa.com/mesagh
✡ علت نپرداختن گزنفون به ماجرای سد داریال
1⃣ #گزنفون ضمن شرح «لشکرکشی کوروش به ارمنستان» به صلح #ارامنه و #مردم_خالد که تا زمان خودِ او نیز باقیمانده، اشاره نموده است. گزنفون برای شرح وقایع این برهه از حیات کوروش، مشاهدات عینی و شنیدههای خود از مردم ایران را نیز بهکار گرفته است.
2⃣ رویّهٔ گزنفون این بوده که مشاهدات خود از ایران و آنچه تا زمان خود او (دورهٔ اردشیر دوم) حفظ شده بود، را ذکر میکرد. لذا اگر گزنفون مشاهدات دیگری در رابطه با ناحیهٔ ارمنستان میداشت، آن را هم بیان مینمود. بهویژه در رابطه با امری خطیرتر از ماجرای صلح ارامنه، یعنی ساختن سدّ عظیم داریال که مانع هجوم #سکاها شده است.
3⃣ اگر #کوروش را همان #ذوالقرنین و #سد_داریال را سد یأجوج و مأجوج بدانیم، بنا نمودن چنین سدّی، واقعهای است بس عظیم و بسیار مهمتر از اغلب جزئیاتی که گزنفون نقل کرده و در صورتیکه چنین امری رخ داده بود، در آثار گزنفون منعکس میشد.
4⃣ جناب ابوالکلام ادعا نموده که نام سد داریال در زمانهٔ ما نیز برگرفته از نام #کوروش است. آیا میتوان پذیرفت که سازندهٔ سدّ در زمان گزنفون که هنوز سلسلهٔ #هخامنشیان بر ایران حکم میرانده بر گزنفون معلوم نبوده باشد؟! در شرایطی که به ادعای جناب ابوالکلام نام این سدّ هنوز هم نشان از سازندهٔ آن یعنی کوروش دارد!! آیا میتوان پذیرفت مردم ایران در زمان گزنفون سازندهٔ سدّ را نشناخته و گزارشی به گزنفون در این رابطه ارائه نکرده باشند؟!!
5⃣ گزنفون درصدد تعظیم شخصیت کوروش و کارهای او بوده تا کتابی در تعلیم «صفات حسنه» و «آداب مملکتداری» بنگارد و چه فضیلتی بالاتر از ساختن سدّی که گروهی از مردم را از آزارهای اقوام مهاجم نجات دهد؟! گزنفون در جایجایِ نوشتههایش در صدد بیان تدابیر شایسته، دستاوردهای بزرگ و صفات نیکوی کوروش است.
6⃣ پس چرا گزنفون هیچ اشارهای به دستاوردی به عظمت و اهمیّت سدّ یأجوج و مأجوج، که صلح و آرامش را برای بسیاری از انسانها به ارمغان آورده، نکرده است؟! مگر نه آنکه این سنخ از وقایع تاریخی که حاکی از حُسن تدبیر و عظمت یک فرمانروا است، بهترین دستمایه برای گزنفون و کاملاً در راستای اهداف او برای نگارش سیروپدی است؟
7⃣ با این حال گزنفون به ساختهشدنِ چنین سدّی اشاره ننموده و همین امر سبب میشود تا به ادعای جناب #ابوالکلام_آزاد مبنی بر ساخته شدن سد داریال توسط کوروش با دیدهٔ تردید بنگریم. لذا ظنّ قوی آن است که کوروش چنین سدّی را بنا ننموده است.
https://eitaa.com/mesagh
💎 مقایسهٔ سد ذوالقرنین و سد داریال
1⃣ تا اینجا گفتیم که ادعای #ابوالکلام_آزاد مبنی بر انتساب #سد_داریال به #کوروش_کبیر قابل اثبات نیست. اما اِشکال دیگری نیز به این نظریه وارد است، و آن عدم تطابق ویژگیهای #سد_ذوالقرنین و سد داریال است. یعنی: سد داریال، حتی اگر توسط کوروش بنا شده باشد، فاقد مشخصات سد ذوالقرنین است!!
2⃣ #ذوالقرنین پس از ساخت سدّ، آنرا رحمتی از خدا دانسته و اشاره کرد که این سدّ تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت)، پابرجا میماند (کهف : 98). این آیه خصیصههای اصلی سد ذوالقرنین را مکشوف میسازد:
👈 یکی آنکه در دفع شرّ #یأجوج_و_مأجوج مؤثر واقع شده، لذا بهعنوان رحمتی از جانب خدا توصیف شده است.
👈 دیگر آنکه این سدّ تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی باقی خواهد ماند.
3⃣ پیش از آن که ببینیم سد داریال حائز این شاخصهها هست یا خیر، به بخشی از سخنان جناب ابوالکلام اشاره میشود تا دیدگاه ایشان روشن شود:
👈 مقصود از دو سدّ در آیه «حتّى اذا بلغ بینالسّدین» دو دیوارهای است که بهشکل کوه بلند در قفقاز قرار دارد. در مشرق قفقاز، #دریای_خزر راه عبور به شمال را سدّ میکند، در مغرب نیز #دریای_سیاه مانع است، در وسط این دو دریا نیز سلسلهجبال مرتفعی است که در حکم یک دیوار طبیعی بین جنوب و شمال محسوب میشود. قبایل شمال برای هجوم به جنوب هیچ راهی نداشتند جز تنگهای که در میان این رشتهکوهها وجود دارد... قبایل سیت (سکاها) همان قوم یأجوج و مأجوج بوده است که #کوروش برای جلوگیری از هجوم آنان به بنای سدّی عظیم مجبور شد و از حمله آنان به آسیایغربی جلوگیری کرد و اگر به تاریخ توجه کنیم پس از زمان کوروش دیگر صحبتی از این غارتها بهمیان نمیآید.
4⃣ نظرات جناب ابوالکلام دربردارندهٔ دو گزارهٔ مهم است:
🔸الف) قبایل شمالی برای هجوم به جنوب هیچ راهی نداشتند جز تنگهای که میان رشتهکوههای قفقاز وجود دارد.
🔸ب) کوروش با بنای سدّ آهنین راه آنان را بهکلّی مسدود کرد، بهگونهای که پس از کوروش خبری از غارت سکاها نشد.
5⃣ در ادامه اثبات خواهد شد هیچیک از این دو گزاره صحّت ندارد! (نه تنگه داریال تنها راه هجوم سکاها به نواحی جنوبی بود و نه حملات سکاها در قرون پس از کوروش متوقف شد!)
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
💎 علامه طباطبایی و مشکل سدّ ذوالقرنین
1⃣ در ادامهٔ مباحث پیشین لازم به ذکر است که #علامه_طباطبایی (ره) نیز ضمن اذعان به قطع نشدن هجوم اقوام مهاجم در اعصار پس از کوروش، تفسیر جدیدی را از آیات مربوط به #سد_ذوالقرنین ارائه نمودهاند تا ناکارآمدی موانعی همچون #سد_داریال را در جلوگیری از تجاوزات اقوام شمالی توجیه نمایند.
2⃣ بر کسی پوشیده نیست که سدّی که به تصریح آیات قرآن، در ساخت آن از آهن و مس استفاده شده، از زمان #ذوالقرنین تاکنون استوار و پابرجا باقیمانده و مانع حملات مهاجمین باشد و تنها در زمان آمدن وعدهٔ الهی یا همان #قیامت ویران گردد، در میان آثار باستانی موجود یافت نمیشود.
3⃣ بههمین دلیل علامه طباطبایی که تلویحاً نظریهٔ #ابوالکلام_آزاد را پذیرفته و قائلاند که در میان شخصیتهای تاریخی، #کوروش_کبیر مطابقت بیشتری با ذوالقرنین دارد، تلاش نمودهاند که اشکالاتی را که در مبحث سد ذوالقرنین به نظریهٔ ابوالکلام وارد است بهنحوی تصحیح نمایند.
4⃣ بخشی از سخنان علامه که به این موضوع اختصاص دارد بدین شرح است:
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✍ ردّ توجیه علامه طباطبایی (ره)
1⃣ مشاهده کردید که #علامه_طباطبائی از آنجا که هیچ سدّی را نیافتهاند که در طول سالیان متمادی، راه حملات اقوام مهاجم را مسدود نماید، تعبیر جالبی از آیهٔ ۹۸ سورهٔ کهف ارائه نموده و مراد از «دکّ» شدنِ سدّ و رسیدن وعدهٔ الهی را همان ظهور پیشرفتهای بشری دانستهاند!!!
💥 این بیان علامه از دو منظر قابل نقد است:
2⃣👈 #اولاً براساس آیات قرآن و آراء جمهور مفسّرین، مراد از «وعدُ ربّی»، همان قیامت کبری است و این برداشت با آیهٔ ۹۶ سورهٔ انبیاء و نیز با روایات باب «اشراط الساعة» مطابقت کامل دارد که به این مسأله قبلاً اشاره شد. این در حالیاست که برای استنباطی که مرحوم علامه از عبارت «وعدُ ربّی» ارائه نمودهاند، شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد.
3⃣👈 #ثانیاً حتی اگر برداشت ایشان از آیهٔ ۹۸ سوره کهف را پذیرفته و وعدهٔ خداوند متعال را وعده به «ترقّی جوامع و اتساع طرق ارتباطی» تفسیر نماییم، باز همان اِشکال اولیه به قوّت خود باقی است. چرا که سازههایی چون #سد_داریال و #بابالابواب که مفسّرین آنها را بهعنوان سدّ ذوالقرنین بهشمار آوردهاند، حائز اصلیترین ویژگی #سد_ذوالقرنین نبوده و حتی در بدو امر نیز در دفع شرّ مهاجمین کارایی علیالاطلاق نداشتهاند.
4⃣ اساساً طُرُق احتمالی برای حملهٔ #سکاها به عرصههای جنوبی، ٣ راه بوده است: «تنگه داریال»، «دربند یا بابالابواب» و «کرانه شرقی دریای خزر». وجود راههای متفاوت برای حملهٔ سکاها بدان معنا است که با احداث یک سدّ، نمیتوان حملات را بهطور مطلق دفع نمود. زیرا مهاجمین میتوانستند از راههای مختلف به سرزمینهای جنوبی حمله کنند و علىالظاهر این کار را نیز انجام دادهاند، چنانکه در نوشتههای #کتزیاس و #هرودوت بدان اشاره شده است.
5⃣ بنابراین این سازهها نه در زمانهای گذشته و نه اکنون که با وقوع پیشرفتهای چشمگیر، امر ارتباط ملل تسهیل شده، مانعی مطلق برای حملهٔ اقوام مهاجم محسوب نگشته و از اینروی نمیتوان آنها را همان سد ذوالقرنین محسوب نمود.
6⃣ از سوی دیگر، مثالهایی که قبلاً در خصوص حملات #سکاها و #آلانها در اعصار پس از #کوروش ارائه گردید، حاکی از آن است که ابنیهای چون #سد_داریال و #سد_دربند، در آن ادوار که پیشرفتهای کنونی در امور ارتباطی حادث نشده بود نیز «دکّ» و ناکارآمد بودهاند!!
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✡ بررسی تطابق سفرهای ذوالقرنین و کوروش
1⃣ طبق نقل قرآن، #ذوالقرنین ابتدا به مغربالشمس و سپس به مطلعالشمس سفر نمود و نهایتاً به ناحیهٔ بینالسّدین رسید. #ابوالکلام_آزاد «جنگ کوروش با لیدیه» را مصداق «سفر ذوالقرنین به مغربالشمس» و «جنگ کوروش با قبایل وحشی» در نواحی شرقی ایران را مصداق «سیر ذوالقرنین در مطلعالشمس» و «سفر کوروش به شمال ایران» جهت اصلاح حدود ممالک تابعه ماد را مصداق «سفر ذوالقرنین به ناحیه بینالسّدین» دانسته است.
2⃣ برخلاف برداشت جناب ابوالکلام، اسناد تاریخی به ما میگویند که سفر #کوروش به نواحی شمالی ایران، پیش از سایر جنگهای او بوده است و نه سوّمین حملهٔ او! اساساً کوروش باید قبل از انجام هرگونه اقدامی در جهت کشورگشایی، پایههای حکومت خود را مستحکم مینمود و فنون مملکتداری نیز بر این امر صحّه میگذارند. لذا تابع نمودن مناطقی که در قلمرو مادها قرار داشتند، از اولویّت بیشتری نسبت به لشکرکشی به سایر کشورها برخوردار بود. کوروش نیز همین رویّه را در پیش گرفت.
3⃣ #گزنفون نیز بهعنوان تنها مورّخی که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی را نقل کرده، این لشکرکشی را پیش از جنگ با لیدیه و بابل دانسته است و ما دلیلی نداریم که در صحّت نوشتههای گزنفون تشکیک نماییم. زیرا اولاً مدرک دیگری در این رابطه در دست نیست و ثانیاً در وقایعی چون فتح لیدیه و بابل که هم گزنفون و هم سایر مورّخین آن را نقل نمودهاند، کلیّات مطالب و سیر وقوع حوادث تأثیرگذار، عمدتاً در نوشتههای گزنفون مشابه دیگر مورّخین است.
4⃣ پذیرش این نکته که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی پیش از لشکرکشیِ او به شرق و غرب بوده، بهمعنای قبولِ «عدم تطابق جنگهای کوروش با سفرهای سهگانهی ذوالقرنین است». زیرا ذوالقرنین پس از سفر به مغربالشمس و مطلعالشمس به بینالسّدین رسید و سفری که منجر به بنا شدن سدّی توسط ذوالقرنین گردید، سفر سوّم او بوده است.
5⃣ این در حالی است که حتی اگر قول ابوالکلام مبنی بر انتساب #سد_داریال به کوروش را صحیح دانسته و سد داریال را هم حائز ویژگیهای سد ذوالقرنین بدانیم، باز هم این اشکال باقی است که کوروش در #اولین سفر خود سدّی را بنا نمود و ذوالقرنین در #سومین سفرش! و این شاهدی دیگر بر این مدعا است که #کوروش_کبیر با #ذوالقرنین_قرآن متفاوت است.
https://eitaa.com/mesagh