eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
186.8هزار عکس
169.3هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
در هفته ای که گذشت: 1️⃣ مقتدی صدر: دل‌های ما به روی پاپ باز است، نجف اشرف پایتخت ادیان است. ♨️ پ.ن: مقتدی صدر باید بداند اگر حمایت ارباب کلیسا نبود، امروز عراق نیز در چنگال آمریکا نبود! 2️⃣ سروش محلاتی: آیت الله ضیاء آبادی در ایفای نقش روحانی خود یک عالم دینی موفق بوده است. ♨️ پ.ن: شفقنا یکی از مروجین است و به هر بهانه ای، مطلبی را از او منتشر میکند. مگر شفقنا از دیدگاهای افراطی سروش محلاتی علیه خبر ندارد؟! 3️⃣ تحریف خط امام توسط شفقنا: انتشار اخبار جلسه اصلاح طلبان با اعضای نهضت آزادی که به گفته امام (ره) «از منافقین بدتر هستند» در حسینیه جماران آن هم بدون نقد و بررسی و همچنین انتشار صحبت‌های الیاس حضرتی درباره شورای نگهبان و نظارت استصوابی مصداق بارز دهن کجی به امام است. 4️⃣ انتشار سخنان یوسف صانعی درباره فضلیت ماه رجب. ♨️ پ.ن: براستی چرا شفقنا سعی در تطهیر چهره صانعی دارد؟ مگر فتنه انگیزی های او را فراموش کرده؟ 5️⃣ انتشار مدام اخبار مربوط به سیدحسن خمینی توسط ♨️ پ.ن: این در حالی است که شفقنا اخبار مقام معظم رهبری را سانسور و خبرهای مربوط به روحانیون غیرانقلابی را در صدر اخبار قرار می دهد. 🌴🌴🌴
991208- شهرک گلستان.mp3
9.42M
دستورات قرآنی در مواجهه با نقدی بر سخنان و ۳ خطبه‌های نمازجمعه شهرک گلستان شیراز(۹۹/۱۲/۸) 🌴🌴🌴
نقدی بر انگاره‌ی عدم وجوب خروج از برجام پاسخی به یادداشت جنجالی ۸ ||محمد عشایری منفرد/استاد سطح عالی قم [صفحه ۱ از ۲] 🔹 رهبری معظم انقلاب در بیانات اخیرشان فرمودند: «وقتی آمریکا از برجام خارج شد دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن، با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد». یادداشتی در فضای مجازی منتشر شده، که منسوب به یکی از استادان حوزه علمیه قم است. در این یادداشت که ظاهراً بی‌تعریض به سخن رهبری انقلاب نیست، ابتدا ادعا شده است که تنها دلیل قرآنی نقض عهد پیمان‌شکنان، آیه‌ی مبارک «إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» است. آنگاه در بررسی دلالت یا عدم دلالت این آیه بر نقض عهد برجام آمده است: «تعبیر «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ…» … در اینجا در مقام «دفع توهّم حظر» و برای زائل کردن این پندار است که نقض عهد حتی پس از خیانت طرف مقابل، ممنوع است؛ و در علم اصول ثابت شده که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست و صرفاً جواز و اباحه را می‌فهماند. پس معنی آیه آن است که با نقض عهد از سوی دشمنان، نقض تعهد از طرف مسلمانان «جایز» است، نه اینکه به آن‌ها دستور داده شود که باید تعهد خود را کنار بگذارید! مشابه این ترکیب در قرآن زیاد است مثل امر به صید پس از پایان احرام، که صید را واجب نمی‌کند: «وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا»(مائده/۲)…» و در ادامه با نقل قول برخی فقیهان متقدم و متأخر نوشته‌اند: «پس نه برای لزوم ماندن در برجام به قرآن می‌توان استناد کرد و نه برای خروج از آن. این یک تصمیم سیاسی است که در منطقه الفراغ قرار دارد و بر عهده حاکمان است که مطابق مصالح کشور و بر طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام کنند»(پایان نقل قول) ظاهراً این استاد بزرگوار مفروض انگاشته‌‌اند فعل امر در این آیه، دال بر جواز است، و منظور از جواز را هم همان جواز بالمعنی الاخص یعنی جواز در برابر وجوب و حرمت است سپس از این پیش‌فرضشان نتیجه گرفته‌اند که خروج از برجام یا ماندن در آن واجب نبوده بلکه جایز بوده است. البته امکان تغییر این جواز شرعی به‌وسیله مصلحت را نیز مطرح کرده‌اند. نقد: یکی از مسائل دیرین دانش اصول، استعمال صیغه امر بعد از نهی یا در مظان نهی است. در تحلیل معنای این قبیل امر‌ها چند قول وجود دارد: یکیاز اقوالی که در مساله وجود دارد جواز و اباحه است. بی‌تردید منظور از این اباحه «جواز اصطلاحی» نیست بلکه جواز به معنای عام است. چنانکه آمُدی در الإحکام، نیز قول به اباحه را با تعبیر «رفع الحِجر» توضیح داده ونشان داده که منظور قائلان، اباحه به معنای عام است. اصولیان معاصر نیز این فعل امر را به معنای جواز اصطلاحی نمی‌دانند. محقق بروجردی معتقد است از این فعل امر، حکم مساله قابل برداشت نیست و باید به ادله دیگر مراجعه کرد (تقریرات اشتهاردی ص ۵۸) محقق خویی نیز معتقد است چنین فعل امری مجمل است و بر هیچ حکمی دلالت نمی‌کند (محاضرات ج ۲ ص ۲۰۶)؛ بنابراین پیش‌فرض نویسنده محترمِ آن یادداشت که فعل امر را دال بر جواز بالمعنی الاخص انگاشته‌اند، قابل درک نیست! 🌴🌴🌴 ادامه👇
نقدی بر انگاره‌ی عدم وجوب خروج از برجام پاسخی به یادداشت جنجالی [صفحه ۲ از ۲] خلاصه آنکه: وقتی فعل امر ممنوعیت و حرمت قبلی را برداشت باید به دنبال دلیل دیگری برای تعیین تکلیف جدید بود. حال باید دید «نقض عهد و خروج از یک پیمان قانونی و شرعی»، وقتی حرمت خود را از دست داد، چه حکمی دارد؟ ناگفته پیدا است که عهد و پیمان‌ها در ذات خود موجب الزامات و تضیّقاتی برای طرفین قرارداد می‌شوند و از این جهت ماندن در آن‌ها مادامی که از طرف مقابل امتیازی به دست نیاید، خود به خود مطلوبیتی ندارد بلکه مصداق «اضرار یا تضییق بیهوده بر نفس» بوده و از نظرگاه نقل و عقل عملی، مذموم و حرام است. چنین است که در این آیه ابتدا به دلالت فعل امر، حرمت قبلی برداشته می‌شود سپس به دلالت عقل (به‌مثابه‌ی قرینه متصله) ماندن بیهوده در هر قراردادی که مصداق تضییق یا إضرار بیهوده بر نفس و مشتمل بر امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان باشد، محکوم به حرمت عقلی و نقلی و خروج از آن قرارداد واجب می‌شود. در اینجا جای این پرسش باقی است که پس چرا فقیهانی مانند شیخ طوسی و علامه رحمهم‌االله (چنانکه نویسنده آن یادداشت نیز از آنان نقل کرده) به‌جای وجوبِ نقض عهد، تعبیر جواز نقض را به کار گرفته‌اند. پاسخ این پرسش آن است که بحث این بزرگان در کتاب الجهاد و در مقام بررسی «مستثنیات وجوب رعایت مهادنه» بوده است. بدیهی است که در قرارداد مهادنه با صرف مشاهده آثار و نشانه‌های عهدشکنیِ دشمن، نمی‌توان به‌صورت مطلق، حکم به وجوب خروج از مهادنه (و وجوب استدامه‌ی جنگ) کرد بلکه باید مسأله را به مصلحت‌سنجی حاکم سپرد اما در قراردادهای غیرجنگی که صرفاً مشتمل بر دادن بسته‌‌ای از امتیازات اقتصادی و سیاسی در برابر گرفتن دسته‌ی دیگری از امتیازات اقتصادی و سیاسی هستند، وقتی امتیازدهیِ طرف مقابلْ متوقف و این توقف رسماً نیز اعلام شود، دیگر قطع امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان به دلالت عقل و نقل واجب می‌شود نه جایز. لذا توقع نمی‌رفت که نویسنده آن یادداشت، عبارت فقهی شیخ طوسی و علامه حلی را که درباره جنگ و قرارداد مهادنه است، نقل کنند و بر یک قرارداد اقتصادی حمل کنند! 🌴🌴🌴
در مرداد ۱۴۰۰ پس از خاتمه ریاست جمهوری به کجا می‌رود؟ الف . آیا در صحرا، باغ را احداث کرده و به پرورش گلابی تزئینی برجام برای دکور منازل مشغول می‌شود؟ ب . آیا موسسه مطالعات تاریخی برجام را تشکیل می‌دهد و به تحقیقات در تاریخ می‌پردازد؟ پ . آیا مدرسه عالی دیپلماسی را تشکیل می‌دهد و با کمک و به تدریس فنون مذاکرات در کربلا و وین می‌پردازد. ت . آیا در لواسان یک احداث و در آن به تدریس دستاوردهای فقه نئولیبرال می‌پردازد؟ ث . آیا به چین می‌رود و در پکن ساکن می‌شود تا درباره مفصل مطالعه کند و پژوهش خود در مقدمه کتاب چین نو در سال هشتاد و سه را کامل کند؟ ج . آیا به گلاسکو باز می‌گردد و در به عنوان استاد مدعو به تدریس تمایز حقوق‌دان از سرهنگ می‌پردازد؟ چ . آیا به عضویت درمی‌آید و در کنار احمدی‌نژاد می‌نشیند و به عکاسان علامت ویکتوری نشان می‌دهد؟ ح . آیا به همراه به اجلاس بیلدربگ، اِاِ ببخشید ! به در سوئیس می‌رود؟ خ . آیا به دادگاه احضار می‌شود و روبروی قاضی می‌نشیند و می‌شود؟ شما چه گزینه‌ی جدیدی را پیشنهاد می‌کنید و تیم را از سردرگمی نجات می‌دهید؟ حسن عباسی 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
وزیر کار در دفتر آقای شهرستانی! ▫️وزیر پرتکاپوی کار و رفاه در سفر به قم، سر از دفتر آقای شهرستانی درآورده است! اینهم از عجایب روزگار ماست که در این شرایط بحرانی به جای انجام وظایف بر زمین مانده، دست به کارهایی می‌زنند که ربطش به وظیفه ذاتی مدیر مربوطه، معلوم نیست! واقعا این کار با چه استدلالی صورت گرفته است؟! آیا کسی پاسخی دارد؟! دست‌بوسی از مراجع عظام تقلید و استماع فرمایشات ناصحانه ایشان، امر مهمی است و قابل تقدیر، اما حضور در دفتر یک رئیس‌دفتر، که در مورد عملکرد و کارنامه برخی رسانه‌ها و مجموعه‌های وابسته به او اشکالات و ابهامات جدی مطرح است، چه وجهی دارد؟! دیدار با شخص مراجع تقلید خصوصیت دارد اما دیدار با اطرافیان چه وجهی دارد؟ آیا برای دریافت نصایح مرجعیت اعلا می‌روند یا گزارش کار به رئیس‌دفتر ایشان؟! اگر برای دریافت نصایح خاص یا پیغام خاص رفته باشند البته کاملا موجه است اما اگر صرفا برای دیدار یا گزارش کار به رئیس‌دفتر بروند، وجهش مشخص نیست و مع‌الاسف این امر در حال تبدیل شدن به یک رویه است! 🔶حاشیه در دهه محرم امسال، _رسانه رسمی وابسته به آقای شهرستانی_ میزبان جلسات سخنرانی _تئوریسین خرده‌جریان در قم_ بود!
هدایت شده از mesaghمیثاق
وزیر کار در دفتر آقای شهرستانی! ▫️وزیر پرتکاپوی کار و رفاه در سفر به قم، سر از دفتر آقای شهرستانی درآورده است! اینهم از عجایب روزگار ماست که در این شرایط بحرانی به جای انجام وظایف بر زمین مانده، دست به کارهایی می‌زنند که ربطش به وظیفه ذاتی مدیر مربوطه، معلوم نیست! واقعا این کار با چه استدلالی صورت گرفته است؟! آیا کسی پاسخی دارد؟! دست‌بوسی از مراجع عظام تقلید و استماع فرمایشات ناصحانه ایشان، امر مهمی است و قابل تقدیر، اما حضور در دفتر یک رئیس‌دفتر، که در مورد عملکرد و کارنامه برخی رسانه‌ها و مجموعه‌های وابسته به او اشکالات و ابهامات جدی مطرح است، چه وجهی دارد؟! دیدار با شخص مراجع تقلید خصوصیت دارد اما دیدار با اطرافیان چه وجهی دارد؟ آیا برای دریافت نصایح مرجعیت اعلا می‌روند یا گزارش کار به رئیس‌دفتر ایشان؟! اگر برای دریافت نصایح خاص یا پیغام خاص رفته باشند البته کاملا موجه است اما اگر صرفا برای دیدار یا گزارش کار به رئیس‌دفتر بروند، وجهش مشخص نیست و مع‌الاسف این امر در حال تبدیل شدن به یک رویه است! 🔶حاشیه در دهه محرم امسال، _رسانه رسمی وابسته به آقای شهرستانی_ میزبان جلسات سخنرانی _تئوریسین خرده‌جریان در قم_ بود! ‌ 🛑📢 ارد_ 👈 ‼️ ‼️ https://eitaa.com/mesagh @mesagh
و سودای سکولاريسم! ‌ [ص ۱ از ۲] در وصیتنامه‌اش می‌نویسد: امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص) خوب است حوزویانی که از درون، ساز مخالفت با جمهوری اسلامی مینوازند و برای رسانه های زنجیره ای و پادوهای قاتلان آن شهید، تئوری بافی با رنگ مذهبی کرده و علیه مبانی انقلاب، محتوای شبه علمی تولید میکنند را بهتر بشناسیم. اخیرا در سخنرانی باعنوان "مدرس و نسبت سیاست و دیانت" به صراحت دلایل نفی پیوستگی دین و سیاست در جمهوری اسلامی را بیان کرد! 🔻او مدعی است: باید پذیرفت اسلام یک دین سیاسی است و دین اسلام را نمیشود از امور سیاسی تفکیک کرد، چرا که آموزه های اسلام و قرآن در امور سیاسی ورود کرده است. اما پیوستگی و نفی جدایی دین از سیاست، آسیبها و نگرانیهای به وجود میاورد. باید به گونه ای این پیوستگی تفسیر شود و در صحنه عمل، نهاد سازی شود که این موارد پیش نیاید: ۱.حق نداشتن مردم اگر فقاهت شرط حاکم در جامعه اسلامی باشد، افرادی که این ویژگی را کسب نکرده اند از رسیدن به حکومت بی نصیب خواهند بود. اگر برای حاکم، شرط فقاهت قائل باشیم، مردم حق نخواهند داشت به دلخواه خود هر شخصی را (و لو جاهل و فاسق) انتخاب نمایند. آنها باید فرد صالح را بشناسند و او را در حکمرانی و تحصیل مصالح کشور یاری کنند. پس مردم در چارچوب مقررات دین حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند نه فراتر. ۲.ترکیب دو نهاد و استقلال نداشتن نهاد دین نباید حاکمان سیاسی متولی دین و مرجعیت و تبلیغ دین باشند، بخاطر همین حرف متهم به سکولار بودن میشویم. ۳.قداست یافتن حاکمان و نقد نپذیری روشنفکران عرب، قائل به جدایی دین از سیاست شدند، تا حاکمان قداست نیابند و امکان نقد آنها وجود داشته باشد. ۴.بازی با دین وقتی امر دین و دنیا دست یک غیر معصوم بود، ممکن است موجب سوء استفاده از دین شود. چه بر سر دین میاید؟ ضمن اینکه جلوی تنوع اجتهادها گرفته میشود و این به ضرر دین است. انحصار دین به دست حاکمان ممکن است باعث به بازی گرفتن دین شود. بله یک بار علی ع حاکم است ولی اگر مثل معاویه حاکم شد، دین به بازی گرفته میشود. علامه در المیزان: "نشاهد لعب السیاسه بالدین" سیاست یکبار دین را بالا میبرد و یک بار با آن قهر میکند. ✅نقد: محلاتی در این سخنان می‌پذیرد: اگر حاکم، خود یک فقیه مورد رجوع مردم باشد، ما پیوستگی دین و سیاست را نمی پذیریم. اگر حاکم مسلمین، دغدغه تبلیغ دین داشته باشد، ما قائل به جدایی دین از چنین سیاستی هستیم. اگر قرار باشد ولیّ فقیهی همچون امام خمینی ره داشته باشیم که علاوه بر زعامت، مرجعیت دینی دارد، همان بهتر که دین از سیاست جدا باشد! در دین امور سیاسی هست، ولی نباید زعیم مملکت، کاری به تبلیغ دین یا مقام فتوا داشته باشد(آسیب ۲) اد هر غیر معصومی را در ردیف معاویه قلمداد می‌کند؛ چرا که عامدانه خواسته چشم بر عدالت و جایگاه والای ولی فقیه، به عنوان امین معصومین و حصن اسلام ببندد. طبعا اینکه فقها به حسب روایت، افضل الناس بعد الائمه هستند در قاموس او بی معناست. او ارزشی برای نظارت دائمی متخصصان منتخب مردم در مجلس خبرگان بر ولی فقیه یا انتقادات روزانه نشریات غربگرا از سیاستهای کلی رهبری قائل نیست، تا به هر زوری شده، جمهوری اسلامی را غیرقابل نقد تصویر کند! اگر قانون اساسی برای رهبر مملکت شرط اجتهاد یا پیش از اصلاح قانون اساسی، شرط مرجعیت را لازم میداند، محلاتی این را یک خطر و آسیب قلمداد میکند! روشن است محلاتی با این ملاک و معیاری که داده، نمیتواند امام خمینی را یک استثنا قلمداد کند؛ چرا که امام علاوه بر رهبری، مرجع دینی نیز بودند، و دارای عصمت هم نبودند. به نظر محلاتی مردم حق دارند احکام الهی را زیر پا بگذارند و رسیدن به آزادی، فراتر از چارچوب مقررات دینی، خواسته اوست.(آسیب ۱) او قبلا تصریح کرده و با تحریف آموزه های قرآنی و روایی و تقطیع سخن بزرگان، مدعی شده اگر پیامبر هم حکم به جهاد دادند، مردم مجازند پیروی نکنند و پیامبر هم حق مجازات آنها را ندارد. او این ادعای مضحک را تکرار میکند که مردم، مختار و مجازند اصل اسلام را نفی کنند! (نه تکوینا که اختلافی نیست، بلکه به اقتضای قانون شرع) قانون اساسی و جمهوری اسلامی را کنار بگذارند و اگر دلشان خواست جاهلترین و فاسدترین فرد را برای حکمرانی، بر گرده خود سوار کنند! حتی رضاشاه خائن! @mesagh
و سودای سکولاريسم! ‌ [ص ۲ از ۲] محلاتی انتخاب جمهوری رضاخانی را هم حق مردم دانسته است. ▫️از آقای محلاتی می پرسیم شما چطور پذیرفتی مردم موظفند جانشینان معصوم پیامبر ص را بشناسند و ایشان را در پیاده ساختن اهداف دین و تحقق سعادت دنیوی و اخروی مردم یاری کنند؟ اگر محدودیت آزادی انسان مسلمان، به چارچوب مقررات دین، خلاف شرع و آزادی خداداد است، چرا فقط نسبت به فقیه چنین است؟ 🔹آقای محلاتی از شهید بهشتی و پذیرش حق حاکمیت ملی(به تفسیر سکولار او) بسیار دم می‌زند تا آن را در برابر ولایت فقیه قرار دهد، اما وقتی محلاتی درباره چنین جملاتی از شهید بهشتی، مورد سوال قرار میگیرد، به طور تاکتیکی سکوت می‌کند! شهید بهشتی اما می‌فرماید: «اﻳﻦ ﺧﻮد ﻣﺮدم ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻲ را ﺑﻪ رﻫﺒـﺮي ﺑﭙﺬﻳﺮﻧـﺪ ﻛـﻪ واﺟﺪ ﺻﻔﺎت و ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺗﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ در این رواﻳﺎت آﻣﺪه اﺳﺖ»(شناخت اسلام، ص448) اصل حق حاکمیت ملی و تحریف دیدگاه شهید بهشتی توسط محلاتی: چطور باید به این طایفه سکولار گفت که مردم تکوینا آزاد و مختارند که هر دینی را بپذیرند یا نپذیرند، به احکام آن پایبند باشند یا نباشند، ولی ممکن نیست در متن شریعت، و در مقام بیان قانون شریعت، چنین آزادی داده شود! مردم آزادند اسلام را منکر شوند؟ تکوینا یا تشریعا؟! چقدر مضحک است که کسی بگوید دین میگوید فلان کار واجب یا حرام است و پاداش و مجازات دنیوی و اخروی دارد، در عین حال آزادی مطلق می‌دهد هرکار می‌خواهید بکنید! قانونا، زنا و زیر پاگذاشتن دستور جهاد پیامبرتان مجاز است، ولی حد یا تعزیر هم دارد! فرق است بین آزادی تکوینی و آزادی تشریعی. تکوینا انجام هر کار نیک یا ناپسندی، یا هر جنایتی برای انسان ممکن است. آزاد است و مختار. ولی قانونگذار و شارع مقدس میتواند آن را الزامی یا ممنوع کند. برخلاف گفته محلاتی در بحث نفی دشمن ستیزی تحمیلی، پیامبر خدا ص دو تن از متخلفان از جهاد را به شهادت قرآن در آیه ۱۱۸ سوره توبه، مجازات کردند. آنها مختار بودند و معصیت را انتخاب کرده بودند. ولی تشریعا و قانونا مجاز نبودند. 🔹محلاتی چگونه پذیرفته معصومین حق داشتند حدود الهی را جاری کنند و مثلا یک زناکار را شلاق بزنند یا اعدام کنند؟! و با این کار مردم را ملزم کنند که این معصیت را علنا مرتکب نشوند؟ ✅ فقهای شیعه در طول تاریخ هیچ گاه چنین اشکالاتی را نسبت به حکمرانی فقیه بیان نکرده‌اند. مطالعه کتابهای متعددی از فقهای برجسته شیعه در بحث ولایت فقیه و اشکال و جوابهای فنی فقیهان نشان‌ می‌دهد، ادبیات انحرافی جناب محلاتی ریشه‌ای در فقه شیعه ندارد! چرا؟ چون فقها به متن شریعت پایبندند و چنین اشکالاتی که در صدر این یادداشت به نقل از محلاتی گذشت، تنها از سوی افرادی بیان میشود که وفاداری و تعلق به متن دین ندارند، جدا کردن دین از سیاست با پوششها و توجیه های سست، دغدغه اول آنان است و با ژست‌های ژورنالیستی (ولو با لباس روحانیت) برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی و تضعیف ولایت فقیه و اجرا نشدن احکام اسلام، خود را به آب و آتش زده، استدلالهای صد من یک غاز مطرح می‌کنند. شاهد اینکه بزرگان چنین سخنانی نزده و نمیزنند، نقل قولهای محلاتی در این سخنرانی است. محلاتی که یک جمله مربوط از بزرگان نیافته از المیزان نقل میکند که "ما مشاهده میکنیم سیاست با دین بازی میکند گاهی به آن رو میکند و گاهی پشت میکند.." در حالی که این جمله ناظر به حکومتهای غیر دینی بیان شده است: و لذا كانت القوانين الحاضرة لا تتعرض لأمر المعارف الإلهية و الأخلاق. علامه در مقام فرق قانونگذاری اسلام با شیوه های دیگر، فرموده: "وضع (الاسلام)القانون الذي وضعه على أساس التوحيد..و أضاف إليها المعارف الحقه..ثم جعل ضمان إجرائها في عهدة الحكومة الإسلامية أولا، ثم في عهدة المجتمع ثانيا، و ذلك بالتربية الصالحة علما و عملا و الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر." او از جمله شهید مطهری که باید راه برای نقد حاکمان باز باشد، نیز نتایج بی‌ربط گرفته است. بارها و بارها دیده‌ایم محلاتی با تحریف‌گری، به دین مقدس و علمای راستین آن، نسبتهای ناروا داده است. مثلا اگر شهید بهشتی از زبان اهل سنت میگوید نصب امام ضروری نیست و پیامبر(ص) به اقتضای عدم رشد کافی مردم در آن زمان امام علی ع را نصب کردند، این سخن باطل را به خود شهید بهشتی نسبت میدهد! لذا به هیچ یک از نقل قولهای افرادی همچون محلاتی نباید اعتماد کرد افرادی که ژست باور به متن دین و سخن بزرگان را میگیرند ولی با تقطیع ها و تحریفهای تعمدی، به دنبال فریب و بازی سیاسی و جناحی خود هستند. و البته اگر بزک کردن و بزرگ کردن این شخص معلوم‌الحال توسط رسانه‌های زنجیره‌ای وابسته به دولت امیدسوز غربگرا نبود هرگز سخنان بی‌مایه او ارزش پرداختن نداشت. @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
فقه خوارجی و حمایت از جلادان [ص١ از ٣] 🔹اقدامات ضدامنیتی تروریست‌ها و برخی فریب‌خوردگان در اغتشاشات اخیر جمع زیادی از اقشار مختلف مردم و همچنین نیروهای حافظ امنیت را مجروح ساخت یا به فیض شهادت رساند و در مقابل نیروهای خدوم اطلاعات و امنیت کشور با جانفشانی و فعالیت مجاهدانه حربه‌های ضدامنیتی را خنثی ساختند و قهرا محاربان، باغیان و جنایتکاران را به دست قانون سپردند و قوه قضائیه نیز با بخشی از دستگیرشدگان مماشات کرد و برخی دیگر را محکوم به اعدام یا سایر احکام قضایی نمود. از ابتدای شکل‌گیری اغتشاشات مسئولین نظام در سطوح مختلف به‌دلایل گوناگون به نرمش و تسامح با دستگیرشدگان پرداختند اما بر خلاف انتظارات نه‌تنها جریان غرب‌زده و اتباع حوزوی و غیرحوزوی‌شان این نرمش و تسامح را ندیده گرفتند بلکه به‌عکس امروز طلب‌کارتر از گذشته با سر هم کردن چند فقره فقهی یا مطلب شبه‌حقوقی نظام را متهم به برخورد بی‌رویه با باغیان و محاربان و جانیان می‌کنند و پروژه «عوض کردن جلاد و شهید» را نه از سال‌های بعد که از امروز آغاز کرده‌اند. بخشی از این افراد از جمله همان کسانی هستند که از ابتدا با موضع‌گیری غلط و تحریف‌آمیز خود آتش اغتشاش را شعله‌ور ساختند و چه بسا در صورت پاسخ‌گویی به مطالبه جریان حوزوی انقلابی و برخورد قضائی با این عناصر، امروز امثال محمد محلاتی بار دیگر امنیت روانی مردم را مشوش نمی‌کردند و هزینه اضافه برای ملت نمی‌تراشیدند. محمد محلاتی در دو یادداشت اخیر خود، مجددا از موضع «وکیل البغاة و المحاربین» سخن گفت و با تحریف موضوعات و احکام فقهی به محاربه شبه‌علمی با نظام اسلامی پرداخت. آخرین تحریفات محمد محلاتی را در سه ناحیه پی می‌گیریم: ١. تحریف موضوعی ۲. تحریف حکمی ٣. تحریف مصداقی ١.تحریف موضوعی ١.١. اخذ قید «قتل» در مفهوم باغی محمد محلاتی در تعریف «بغی» می‌نویسد:«خشونت‌هایی که توسط گروه‌ها و سازمانهای مسلح انجام می‌شود. سازمان‌هایی که به هدف براندازی حکومت و یا ضربه زدن به آن از راه به قتل رساندن افراد موثر حکومت تشکیل می‌شود...[این گروه] در فقه "فئه باغیه" نامیده می‌شود.» محمد محلاتی در مقام تعریف «بغی» و «اهل بغی» قید «قتل افراد مؤثر حکومت» را اضافه کرده است اما دلیل فقهی روشنی برای این تقیید وجود ندارد و مخاطب عام گمان می‌کند که تنها افرادی که اقدام به قتل سران و مؤثرین حکومت می‌زنند «باغی» هستند و اگر جماعت آشوب‌طلب به افراد مؤثر حکومت (که انصراف دارد به خواص و نخبگان حکومتی شناخته‌شده) کاری نداشتند اما مدافعان مظلوم امنیت و عناصر کفِ میدانِ نظام را به شهادت رساندند یا اساسا اقدام ضدامنیتی‌شان به قتل افراد منجر نشد موضوع باغی بر آن‌ها صدق نمی‌کند. شکی نیست که انگاره القا شده از جانب محلاتی باطل است. شیخ طوسی در تعریف اهل بغی می‌نویسد:«كلّ من خرج على إمام عادل، و نكث بيعته، و خالفه في أحكامه، فهو باغ، و جاز للإمام قتاله و مجاهدته»(النهایة، ص296، همچنین: ر.ک: المؤتلف من المختلف، ج2، ص377، سرائر، ج2، ص16، شرائع، ج1، ص307) طبق این تعریف خروج بر حکومت امام عادل و شکستن بیعت با او و مخالفت علنی با وی «بغی» محسوب می‌شود و قید مورد ادعای محلاتی نیز در این تعریف جایی ندارد. ١.٢. اخذ قید «پراکندگی» در مفهوم باغی محمد محلاتی می‌نویسد:«خشونت هایی که توسط افراد معترض پراکنده...انجام می‌شود... مشمول حکم باغی نیستند و برخورد با آنها متفاوت است.» و در ادامه به کلام شیخ طوسی استناد می‌کند. متن شیخ طوسی از این قرار است:«أن يكونوا في منعة لا يمكن كفهم و تفريق جمعهم إلا بإنفاق و تجهيز جيوش و قتال، فأما إن كانوا طائفة قليلة و كيدها كيد ضعيف، فليسوا بأهل البغي»(المبسوط، ج7، ص264) محمد محلاتی با عباراتی دیگر این کلام شیخ طوسی را آورده است اما با نگاهی به همین متن، تحریف‌گری سروش محلاتی آشکار می‌گردد چه آن‌که شیخ طوسی در مفهوم اهل بغی به «پراکندگی یا عدم پراکندگی» موضوعیت نداده‌اند بلکه آنچه از دیدگاه ایشان موضوعیت دارد قوت اهل بغی است به‌گونه‌ای که حکومت را مجبور به پرداخت هزینه نظامی، آماده‌باش نظامیان و ورود نظامی به عرصه اغتشاشات کند. ظاهرا محمد محلاتی از ذکر قید «پراکندگی» می‌خواست زمینه برخورد با آشوب بغاة در اغتشاشات اخیر را از بین ببرد چراکه ویژگی ذاتی این اغتشاشات «پراکندگی محیطی و جغرافیایی» بود اما با تبیین مختصر کلام شیخ طوسی، که مستند محلاتی برای اثبات مدعایش بود، روشن شد که چنین قیدی حقیقت فقهی ندارد و همانطور که مشاهده کردیم آشوب‌های ضدامنیتی اخیر به گونه‌ای بود که جز با هزینه‌کرد نظامی، آماده‌باش گسترده نیروهای خدوم امنیتی و ورود سخت در تقابل با آشوب‌گران امکان برخورد وجود نداشت.
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چرایی سکوت سکولارها در جنایت جنگی رژیم اشغالگر در غزه⁉️ 🔸️تا دیروز عده ای از این سکولارها از حقوق بهائیان دفاع می کردند و با فوت مهسا امینی سخن از چرخه معیوب حکمرانی راندند و در ماجرای سطل ماست، ماجرای خلال یهودی را با صدای بلند مرور کردند، چرا امروز در برابر جنایات رژیم صهیونیستی در غزه سکوت کردند در حالی که همه آزادگان جهان از هر دین و آیینی که هستند این جنایات را محکوم می کنند. 🔸️سکولارهایی که ندای جدایی دین از سیاست را فریاد می زنند ظاهرا انسانیت و وجدان را هم کنار گذاشتند و مواضع یکسانشان با لیبرال ها در مخالفت با جمهوری اسلامی را بر اساس عناد یا منافع مشترک هماهنگ می کنند. 🔹️گرچه هیچ وقت نباید به این طیف حوزویان اعتماد و اتکا کرد، اما این قبیل حوادث، موقعیت مناسبی برای شناخت چهره واقعی آنان است.
هدایت شده از mesaghمیثاق
⛔️ بیچاره مخاطبین اینکه این افراد تحلیل باب طبع دشمن ارائه میدن، تعجب نداره. بیچاره مردم متدین و حتی حزب‌اللهی که با حرف‌ها و نوشته‌های اینها روز به روز از رهبرشون دورتر میشوند و در عین حال، خودشون رو انقلابی و ولایی هم میدونن و بقیه‌ رو خوارج و تندرو!!!