eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.6هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 مقتدایمان فرمودند 👇 🔺با حضور عظیم خود در 22بهمن ضربه ای کوبنده بر وارد می کنید ✨" ولايَطَؤُنَ مَوطِئاً يغيظُ الکُفَّار...إلاَّ کُتِبَ لَهُم بهِ عَمَلٌ صالِح " 🔺هیچ گام برداشتن در حرکتی که را عصبانی کند نیست... مگر ثبت شود. 📚 توبه،۱۲۰ ۲۲ 🔰 ویژه ی نخبگان، درکانال میثاق همه چیز را ببینید👇 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh
پیام آیت الله العظمی جوادی آملی در پی رخداد تلخ و غمبار آبادان أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم ▫️ رخداد تلخ و سانحه سنگین و غمبار را به همه تعزیت عرض می کنیم! این گونه از حوادث تلخ ناشی از مسئولین و همچنین مردم است. جامعه اعم از مسئول و مردم عادی موظف اند یعنی که اساس فکر، عقل، درایت، اندیشه و انگیزه را بر و بنیان گذاری کنیم. این گونه از رخدادهای تلخ در اثر نبود عقیده صائب و ایمان سالم است. ▫️ کسی که و می_کند، مضطرب می سازد. آن که و دارد، فکرش را فکرتش را فطرتش را بر لبه لرزان سقوط، بنیان گذاری کرده است _ خواه از مسئولین خواه از مردم _ و کسی که باور صحیح، و سالم داشت، او در زمین مستحکم خانه می سازد. خدای سبحان فرمود شما بنیان فکری و اندیشه و انگیزه را در جای لرزان نسازید، به فکر اختلاس و چپاول نباشید، به فکر زرق و برق دنیا نباشید، این شما را می برد! آن که در لبه رودخانه که زیرش خالی است خانه می سازد، غرق خواهد شد؛ فرمود: ﴿أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ‏﴾ این اصل اول. ▫️ اصل دوم آن است که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می فرماید: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»؛ این بیان نورانی حضرت در نهج البلاغه زمینه رسیدن به آن ﴿أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی‏ تَقْوی‏ من الله﴾ است. اگر کسی خواست معتقد باشد و عمل صالح داشته باشد باید سبکبار باشد؛ بار دیگران را به دوش خود نگذارد، بار زائد را به دوش خود نگذارد، ، کاری که مقدور او نیست بر زمین بگذارد؛ فرمود: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا». ▫️ اصل سوم نمونه عملی است که رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) در ساختن دو قبر شرکت کرد؛ یکی مربوط به فرزندش یکی در جای دیگر. دستور داد که این قدر بکَنید، این طور بکَنید، لحد را این طور بگذارید، مرده را آن چنان بخوابانید. فرمودند اسلام خانه ای که برای مردم می سازد هر چند قبر و خانه مرده باشد آن را محکم می سازد! دین برای مرده قبر محکم می سازد، قبری که ریزش کند دینی نیست اسلامی نیست؛ فرمود: «و لَكِنَّ اللَّهَ یحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَه». این پیام دین است! فرمود مهندس هستی، ؛ معمار هستی، ؛ پیمان کار هستی، ؛ برای مرده گورکَنی می کنی ! ▫️ اگر نظام، نظام اسلامی است یعنی این؛ اگر مسئول آن نباشد اگر مردم این نباشند، این عمل به بیان پیغمبر و اسلام نیست؛ این است نه اسلامی! فرمود: «و َلكِنَّ اللَّهَ یحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَه». مجدداً این سانحه تلخ را تسلیت عرض می کنیم و امیدواریم هم باشند هم باشند تا هیچ کسی حادثه تلخ نبیند و امیدواریم ذات اقدس الهی همه داغدیدگان و مصیبت دیدگان را به احسن وجه و با لطف و کَرم خویش مورد عنایت قرار دهد! «غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» ✅🌴https://eitaa.com/mesagh ✅🌴 @mesagh
⭕️تربیت دینی خانواده (بخش دوم) 🔹شناخت مفهوم منوط به شناخت معنای دو کلمه «تربیت» و «دین» است. از این رو، لازم است به معانی این دو واژه اشاره شود؛ واژه در لغت، به معنای پرورانیدن یا پرورش دادن - یعنی: به فعلیت رساندن نیروهای بالقوه [۱] - آمده، اما در اصطلاح، تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. این تعاریف در عین تعدد، همگی در این جهت توافق دارند که فرایندی است که نتیجه اش (اعم از ظاهری و باطنی) و کسب هنجارهای مورد قبول می باشد. با توجه به این مطلب، اولاً، حصول چنین چیزی نمی تواند دفعی باشد. ثانیاً، نیز باید استعدادهای لازم را برای دارا باشد. اما علاوه بر این، پرورش واقعی در صورتی محقق می شود که بر اساس و سرشت متربی انجام گیرد. واژه نیز در لغت، به معنای کیش، آیین، طریقت، و شریعت [۲] و در اصطلاح، عبارت است از: مجموعه اصول و قواعد بنیادی و احکام و دستوراتی که از سوی خدا به انسان داده شده است. به عبارت دیگر، دین شامل گزاره های توصیفی و تجویزی است و سه عنصر اساسی دارد: 🔸الف. : نخستین عنصر مؤثر در دینداری و تدین، علم به اصول و قواعد ضروری دین است؛ یعنی باید گزاره های دینی را از طریق استدلال و برهان عقلی دریافت نماید؛ مانند توصیف این که «الله آفریننده جهان است» یا «خدا یکی است» از گزاره های توصیفی مربوط به مسائل اعتقادی است، که یک موحد باید بداند. آنچه در این زمینه قابل توجه است این که در باب شناخت گزاره های دینی، نباید به ظن و گمان قناعت کرد؛ زیرا خداوند می فرماید: «وَ لَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ؛ [اسراء، ۳۶] از چیزی که به آن علم نداری پیروی نکن». بلکه به علم و یقین باید رسید. 🔸ب. : عنصر دوم در دین، انسان به باورها و اصول مسلم دینی است. به کسی که اعتقاد قلبی نسبت به خدا نداشته باشد، متدین گفته نمی شود. ریشه تمام ارزش های اخلاقی ایمان به گزاره های دینی بوده و این ایمان مبتنی بر معرفت و شناخت است، به گونه ای که هر چه معرفت کامل تر باشد، آن ایمان نیز بارورتر خواهد بود. البته علم و شناخت شرط کافی برای ایمان نیست، بلکه شرط لازم آن است و عنصر اراده و به التزام قلبی نسبت به باورهای دینی جزء اخیر ایمان را تشکیل می دهد. با توجه به این مطلب، ایمان یک عمل قلبی کاملاً اختیاری است، که فرد پس از شناخت لازم و به دور از فشارهای بیرونی یا اصول اسلامی را پذیرا می شود و یا آن را انکار می کند. چه بسا افرادی هستند که در عین شناخت گزاره های دینی، در اثر لجاجت و عناد، ایمان نمی آورند. در مورد انتخابی بودن ایمان، شواهد فراوانی از آیات قران وجود دارد؛ از جمله این که خداوند می فرماید: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا؛ [انسان، ۳] ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر و پذیرا باشد، یا کفران کننده و ناسپاس». در جای دیگری می فرماید: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ؛ [بقره، ۲۵۶] در قبول دین اکراهی نیست. 🔸ج. : عنصر سوم دین عمل به گزاره های تجویزی و احکام دینی است؛ یعنی: آنچه را فرد از باورهای دینی میداند و به آن ایمان دارد، در مرحله نیز آشکار سازد. عملی از نظر اسلام ارزشمند است، که ناشی از به اصول دین و ارزش های مذهبی باشد. در موارد متعددی از قرآن کریم، ایمان پیش از عمل صالح ذکر شده است؛ مانند «آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»؛ و این می رساند که هیچ عملی بدون ایمان نیکو و پذیرفته نیست. در این مورد، شواهد فراوانی از قرآن وجود دارد که را مشروط به ایمان می کند؛ نظیر «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً؛ [نحل، ۹۷] هر کس از مرد و زن کار نیکی انجام دهد، به شرط این که ایمان داشته باشد، ما او را زندگی پاک و پاکیزه ای می بخشیم». از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که در ارتباط با سه محور ، و قابل تحقق است. این سه عنصر در تربیت دینی هر کس، نقش اساسی دارد و مربی بر همین اساس باید عمل تربیت دینی را اجرا کند. بنابراین، می توان گفت: فرایندی است که از طریق اعطای بینش، التزام قلبی و عملی به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی انجام می گیرد. ... برگرفته از فصلنامه معرفت، شماره ۳۲، محمد احسانی منبع: حوزه نت
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 از اینستا تا بهشت!!؟؟ 🔮🔹 اولین پله عفت و حیا اینکه این اعضا و جوارح آدم عفیف باشه ، چشمش ، گوشش ،زبانش و.. هرز و رها و ول نباشه این اولین درجه عفته که آدم سعی کنه اینها را از هرزگی حفظ کنه.🔻 🔷همین ورودی و خروجی های روح مثل چشم یا گوش که هر چی میبینی و میشنوی وارد روحمون میشه، اینها ورودی خروجی هاست!! ⭕️اینکه سرنماز دلت شلوغه پر از فکر و خیاله ، چه بسا بخاطر اینکه بیرون نماز این ورودی، خروجی ها رو کنترل نکردیم! و دل رو شلوغ کردیم!! ♦️همین پله اول عفت کار ساده ای نیست!! کار سختیه, ولی خوب همینه دیگه بهشت رفتن سختی داره! ♦️جهنم رفتنه که سختی نداره، هیچ سختی ای نداره همینجوری لیز میخوری میری تو جهنم!! 🔷شخصی خدمت آیت الله اراکی رسید و نصیحت خواست آقای اراکی فرمود شغل شما چی هست؟ ⭕️گفت من نجار هستم، در و پنجره درست میکنم، آقای اراکی فرمودند: 🔷 یه در و پنجره هم برای روحت درست کن! ♦️در و پنجره آدم همین ورودی خروجی هاست ، همین هارو محکمش بکنه! ⁉️ول بودن سختی داره؟! ⁉️ول بودن و هرز بودن سختی داره؟! ♨️🔻مثل خیلی‌ها که تو اینستاگرام ول و رها هستن !! : 🔸زبون ، هرچی دلت میخواد بگو 🔸گوش ، هر چی دلت میخواد بشنو 🔸چشم ، هرچی دلت میخواد ببین ‼️اینکه سختی نداره!! ❌رها بودن و ول بودن و هرز بودن که سختی نداره! ♨️ خیلی از شبکه های اجتماعی ول و هرزه ، مثل اینستاگرام و مشابهش که خلوت دل رو ازت میگیره و شلوغش می‌کنه چشم و گوش و دلت رو با هرزه ها...! ↩️و خلوت دل رو که یکی از لوازم این هستش که انسانی بخواد با خدا راز و نیاز داشته باشه و لذت و شیرینی مناجات با خدا را بفهمه ، این خلوت دل رو از آدم میگیره و دل رو شلوغ می‌کنه و لگد کوب می‌کنه از خیالات.. 🛑بهشت رفتنه که ترمز میخواد!! ❌و ترمز گرفتن در مقابل بعضی از هواهای نفس و لذت های نفسانی و گناهان ؛ بخصوص گناهانی که لذتش هم زیاده ... که آدم بخواد جلوشو بگیره ، این سخته، ❗️دیدن صحنه های بی عفتی و رها کردنش سخته! 💠اون ریاضتی که شنیدید اولیاء خدا کشیدن همینا بوده؛ 🔷ریاضت هایی که اهل بیت ع فرموده همینه که آدم ترمز بگیره جلوی هوای نفس و سرکشی اونو بگیره. ✍ برگرفته از سخنرانی استاد مسعود عالی با اندکی تغییر. هجرت مقدس
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️منظور از نعمت داده شدگان، مغضوبین و ضالین در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ 🔸قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم مى‏ کند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ ۲) غضب شدگان؛ ۳) گمراهان. 🔹الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم. در آیه ۶۵ سوره نساء مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى‏دهد که خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند». این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى‏کند: پیامبران، صدیقان، شهیدان، و صالحان. اینان ویژگی های مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم‌ترین آنها که مشترک بین آنها است، و است. 🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى‏شود که مرحله‏اى سخت‏تر و بدتر از است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافق اند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱] ۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین، منحرفان مسیحی و منظور از مغضوب علیهم، منحرفان یهودی هستند. 🔹این برداشت به دلیل موضع‏گیری­ هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‏کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى‏دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان -  سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هر گونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما منحرفان مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲] 🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر مى‏رسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد مغضوب و ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل می شود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که به گمراهانى اشاره مى‏کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراه‌گر، و با تمام قوا مى‏کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳] 🔹 ، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر می کند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مى‏شود: «مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که بر خدا بدگمانند عذاب کند. بر گردشان بدى حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت». [فتح، ۶] «آن کس که کفر را به جاى ایمان برگزیند، چون کسى است که راه راست را گم کرده باشد». [بقره، ۱۰۸] «آنان که درِ دل را به روى کفر مى‏گشایند، مورد خشم خدایند و عذابى بزرگ برایشان مهیاست».[نحل، ۱۰۶] قرآن این گروه را جزو و نام می‌برد که وجه مشترک در تمام آنها کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو و یا قرار می گیرند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۴، دار الکتب الإسلامیة، چ اول [۲] همان، ج ۱، ص ۵۵ [۳] همان، ج ۱، ص ۵۶ منبع: اسلام کوئست 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
┄┅══✺﷽✺══┅┄ 🍃 کار برای امرار معاش یکی از مصادیق عمل صالح عمل و کار، در ادبیات قرآنی و اسلامی ما، یک رتبه‌ی والائی دارد. البته کار، فقط کار در کارخانه یا مزرعه یا بخش‌های دیگر نیست؛ اما عمل صالح که در قرآن این همه بر روی آن تکیه شده است، شامل اینها هم هست. یعنی شما وقتی کاری انجام می‌دهید که با وجدان کاری همراه است، با احساس مسئولیت همراه است، با جدیت و تلاش همراه است، با نوآوری همراه است، با هدف اداره‌ی زندگی یک عائله همراه است، خود این، یک عمل صالح است - «الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات»(۱) - عمل صالح شامل اینها هم هست؛ چه بهتر از این؟ چه بهتر از این که انسان مشغول کسب و کاری است که درآمد زندگی او وابسته به آن است؛ در عین حال همین کار عمل صالحی است که در قرآن، عِدل ایمان قرار داده شده است؛ «امنوا و عملوا الصّالحات»؟ ارزش کار که گفته می‌شود، یعنی این. •─────•❁•─────• 🔻۱ ) سوره مبارکه الشعراء آیه ۲۲۷ إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثيرًا وَانتَصَروا مِن بَعدِ ما ظُلِموا ۗ وَسَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ ترجمه: مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خدا را بسیار یاد می‌کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع می‌شوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمی‌خیزند (و از شعر در این راه کمک می‌گیرند)؛ آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست! 🔻۱ ) سوره مبارکه الإنشقاق آیه ۲۵ إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنونٍ ترجمه: مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، که برای آنان پاداشی است قطع‌نشدنی! 🔻۱ ) سوره مبارکه العصر آیه ۳ إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ ترجمه: مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده‌اند! 🔻۱ ) سوره مبارکه التين آیه ۶ إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنونٍ ترجمه: مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند که برای آنها پاداشی تمام‌نشدنی است! •─────•❁•─────• ▪️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگران و کارآفرینان ۱۳۸۷/۰۲/۰۴ 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️فلسفه زندگی محدود در اين دنيا چيست؟ چرا خداوند عمر طولانی‌تری به انسان نمی‌دهد؟ 🔹همانطور كه در تعبيرات دينی آمده است، صرفا مقدمه و پلی برای حياتی ديگر و آن حيات، اصل است. اين زندگی اگر فقط به ظواهرش بسنده شود، لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر است، اما باطن آن زندگی جاودانه است؛ سعادتمندانه يا شقاوتمندانه: «اعلموا أنما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فی الأموال و الأولاد كمثل غيث أعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاما و فی الآخرة عذاب شديد و مغفرة من الله رضوان و ما الحيوة الدنيا إلا متاع الغرور»؛ 🔹آنچه اين دنيايی است، از بين می‌رود، و فقط آن چيزی باقی می‌ماند كه رنگ و بوی الهی پيدا كرده باشد: «ما عندكم ينفد و ما عندالله ‌باق - و كل شیء هالك إلا وجهه». اگر به اين نگرش در زندگی برسيم، و درك كنيم كه زندگی واقعی، همان است، نه زندگی دنيوی، خواهيم پذيرفت كه اين زندگی بايد محدود باشد، نه بی نهايت؛ زيرا كه صرفا مقدمه است و غايت و هدف نيست. اگر اصل محدوديت را بپذيريم، ديگر مناقشه در مقدار آن روا نيست؛ زيرا هر مقداری كه باشد، باز جای اين سؤال باقی می‌ماند كه: «چرا اين قدر؟!». 🔹 نقل می‌كند كه عده‌ای چنان شده‌ اند كه آرزو ميكنند هزار سال زندگی كنند، و اگر حتی اين قدر زندگی كنند، اما باز راضی نمی‌شوند و بيشتر می‌خواهند. در هر صورت، اين زندگی موجب نجات آن‌ها از آتش نخواهد شد؛ يعنی اگر انسان را غايت خود قرار دهد، به هيچ حدی راضی نميشود، اما اگر اصل محدوديت را پذيرفتيم، ديگر مقدار آن مهم نيست و مصلحتش را به خداوند واگذار می‌كنيم. 🔹حقيقت اين است كه ، تمام شدن زودتر زندگی دنيا و رسيدن سريعتر به زندگی‌ جاودانه‌ آخرت را طلب می‌كنند: «و لو لا أجل الله التی كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم فی أجسادهم طرفة عين خوفا من العقاب و شوقا إلی الثواب»؛ زيرا كه آنان كيفيت زندگی خود را بهبود بخشيده ‌اند، و ديگر دلبستگی كميت آن نيستند و چون با و ، خود را آباد ساخته‌ اند، شوقشان به و ورود به ، بيش از شوق طفل به پستان مادر است: «و الله لابن ابيطالب آنس بالموت من الطفل بثدی أمه». 📕زندگی پس از مرگ،‌ ج ۴، حسين سوزنچی، ص ۵۰ منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢منظور از «حیات طیّبه» چیست؟ 🔹در آیه ۹۷ سوره «نحل» مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ (هر کس عمل صالح انجام دهد در حالى که مؤمن باشد، خواه مرد یا زن به او حیات پاکیزه مى بخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى دادند خواهیم داد). مفسران در معنى «حیات طیّبه» (زندگى پاکیزه) تفسیرهاى متعددى آورده اند: بعضى، آن را به معنى روزى حلال تفسیر کرده اند. بعضى، به قناعت و رضا دادن به نصیب. بعضى، به رزق روزانه. بعضى، به عبادت توأم با روزى حلال. و بعضى، به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. 🔹ولى شاید، نیاز به تذکر نداشته باشد که ، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه اینها و غیر اینها را در بر مى گیرد، زندگى پاکیزه از هر نظر، پاکیزه از آلودگى ها، ظلم ها و خیانت ها، عداوت ها و دشمنى ها، اسارت ها و ذلت ها و انواع نگرانى ها و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار مى سازد. ولى با توجه به این که در دنبال آن، سخن از جزاى الهى به نحو احسن به میان آمده، استفاده مى شود که مربوط به دنیا است و جزاى احسن مربوط به آخرت. جالب این که در روایتى که در «نهج البلاغه» از امیرمؤمنان امام على (علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «وَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى:«فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»،  فَقالَ: هِیَ الْقَنَاعَةُ؛ [۱] از امام پرسیدند: منظور از جمله «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» چیست؟ فرمود: قناعت است». 🔹بدون شک، مفهوم این تفسیر، محدود ساختن حیات طیّبه به قناعت نمى باشد، بلکه بیان مصداق است، ولى مصداقى است بسیار روشن، چرا که اگر تمام دنیا را به انسان بدهند ولى روح قناعت را از او بگیرند، همیشه در آزار و رنج و نگرانى به سر مى برد. به عکس، اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از حرص و آز و طمع بر کنار گردد، همیشه آسوده خاطر و خوش است. همچنین در بعضى از روایات دیگر «حیات طیّبه» به معنى «رضا و خشنودى از آنچه خدا داده است» تفسیر شده که آن هم با قناعت قریب الافق است. ولى، هرگز نباید به این مفاهیم جنبه تخدیرى داد، بلکه هدف اصلى از بیان رضا و قناعت، پایان دادن به حرص، آز، طمع و هوا پرستى است که عامل تجاوزها، استثمارها، جنگها و خونریزى ها، و گاه عامل ذلت و اسارت است. پی نوشت: [۱] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۲۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ بیست و هفتم، ج ۱۱، ص ۴۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻سطح‌بندیِ بصیرت، عمل صالح و اقدامِ دیرهنگام (تغییر مفهوم واژه‌ها با ایجاد نیازهای جدید) ➖کاری که اوایل دههٔ هشتاد باید صورت می‌گرفت ولی نگرفت... بصیرت در زمان ما معنایی فراتر از برخورد با جریان اصلاحات پیدا کرده است ... 🔹️بصیرت یعنی آنکه بدانیم (کار شایسته و نیاز لحظهٔ ما) در زمان ما، تکرارِ همین کار نسبت به منافقین اصول‌گراست که سخنرانِ ثابت مجالس منتسب به شهدا و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) در حالی که بعضی‌شان استعداد بریدن سر اباعبدالله الحسین را دارند. نه فقط سخنرانی، بلکه پروژهٔ اسقاط انقلاب اسلامی و غارت اعتماد و اموال عمومی توسط ریشو/چادری‌های قدرت‌طلب باید توسط مؤمنين به شکست کشانده شود.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۸ نهج البلاغه چگونه درباره لزوم تهیه توشه آخرت هشدار می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۸ به مطلب مهمى اشاره مى کند که همه در آن شریکند و بخواهند یا نخواهند، باید به آن تن در دهند؛ مى فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ [۱] وَدُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ». (بدانید! ، براى شما صادر شده و به زاد و [این راه پر خطر] راهنمایى شده اید). ، همان قانون فرسودگى و است که حاکم بر زندگى همه انسانها است، کودکان رو به جوانى مى روند و جوانان رو به سوى کهولت و سرانجام، پیرى و فرسودگى و در پایان است. 🔹این قانونى است و بدون استثنا، و قانونى است که احدى هر قدر قوى و نیرومند و هوشیار و آگاه باشد، قدرت مخالفت با آن را نخواهد داشت. این مسیرى است که دستِ قدرتِ آفریدگار به منظور تکامل انسانها براى آنان ترسیم کرده است. امّا در مورد دستور به زاد و ، تمام بدون استثنا این دستور را از سوى خدا با خود آوردند که اى ، راهى پر نشیب و فراز و پر خوف و خطر در پیش دارید؛ و طولانى که فاصله دنیا و آخرت را در برمى گیرد، 🔹و این راه را بى و توشه نمى توان طى کرد، و زاد و توشه این راه، چیزى جز و و نیست؛ «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى»؛ [۲] (و زاد و برگیرید! به یقین، بهترین زاد و توشه، است). در پایان این خطبه، این معلم بزرگ جهان انسانیت، در یک نتیجه گیرى کوتاه و پرمعنا، چنین مى فرماید: «تَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ [۳] بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً». (حال که چنین است، در این ، از این دنیا، و توشه اى برگیرید که بتوانید خود را با آن حفظ کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] «ظعْن» (بر وزن طعن) به معناى «کوچ کردن از مکانى به مکان دیگر» است. به همین جهت «ظعینه» به معناى «هودج» آمده است، چرا که از وسایل کوچ کردن بوده است، و از آنجا که غالباً زنان بر هودج سوار مى شدند، گاهى این واژه به عنوان کنایه از زن به کار مى رود. [۲] سوره بقره، آیه شریف ۱۹۷ [۳] «تحرزون» از مادّه «حرز» به معناى «نگاهدارى کردن» و حرز (بر وزن حرص) به معناى محلّ مطمئنّى است که چیزى را در آن نگاهدارى مى کنند. 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟ 🔸از منظر اسلام، حیات و زندگی دارای دو جلوه اساسی است: الف) جلوه پوچ زندگانی. ب) جلوه حقیقی حیات. 1⃣جلوه پوچ حیات و زندگانی 🔹 و زندگانی عبارت است از این که انسان حیات خود را جز خواب و نبیند و به چیزی غیر از توجّهی ننماید. این گونه نگرش به حیات و زندگی را مورد و ملامت قرار داده است، آنجا که می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ [آل عمران، ۱۸۵] (و ، چیزی جز سرمایه فریب نیست). 🔹و نیز می فرماید: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ»؛ [حدید، ۲۰] (بدانید تنها بازی و و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و در اموال و فرزندان است). 🔹همچنین خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ - أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یکْسِبُونَ»؛ [یونس، ۷ و ۸] (آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند، و به خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند [همه] آن ها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند). 2⃣جلوه حقیقی حیات و زندگی 🔹 و زندگی آن است که انسان به خویش بیندیشد، و به حیات از افقی بالاتر از لذت جویی و بی‌بندوباری بنگرد و هدف را به خداوند، و لقا و فنا در ذات او بداند. در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ [انعام، ۳۲] (، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست؛ و برای آنان که ، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟). 🔹همچنین در آیه دیگر می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهُ خَیرٌ وَ أَبْقی»؛ [اعلی، ۱۶] (ولی شما را مقدّم می دارید، در حالی که بهتر و پایدارتر است). سپس در آیه دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُمْ مَشْکُوراً»؛ [اسراء، ۱۹] (و آن کس که را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که داشته باشد، سعی و تلاش او [از سوی خدا] داده خواهد شد). 🔹مقصود از در این آیات که بهتر از این دنیا معرفی شده، رسیدن به عالمی دیگر است که مظهر رحمت تام الهی است و درجه اعلای آن همان وصول به و فنای در ذات اوست. لذا خداوند متعال می فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً»؛ [کهف، ۱۱۰] (پس هر که به امید دارد، باید انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند). 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۸ نهج البلاغه چگونه درباره لزوم تهیه توشه آخرت هشدار می دهد؟ 🛑 (علیه السلام) در خطبه ۲۸ به مطلب مهمى اشاره مى کند که همه در آن شریکند و بخواهند یا نخواهند، باید به آن تن در دهند؛ مى فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ [۱] وَدُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ». (بدانید! ، براى شما صادر شده و به زاد و [این راه پر خطر] راهنمایى شده اید). ، همان قانون فرسودگى و است که حاکم بر زندگى همه انسانها است، کودکان رو به جوانى مى روند و جوانان رو به سوى کهولت و سرانجام، پیرى و فرسودگى و در پایان است. 🛑این قانونى است و بدون استثنا، و قانونى است که احدى هر قدر قوى و نیرومند و هوشیار و آگاه باشد، قدرت مخالفت با آن را نخواهد داشت. این مسیرى است که دستِ قدرتِ آفریدگار به منظور تکامل انسانها براى آنان ترسیم کرده است. امّا در مورد دستور به زاد و ، تمام بدون استثنا این دستور را از سوى خدا با خود آوردند که اى ، راهى پر نشیب و فراز و پر خوف و خطر در پیش دارید؛ و طولانى که فاصله دنیا و آخرت را در برمى گیرد، 🛑و این راه را بى و توشه نمى توان طى کرد، و زاد و توشه این راه، چیزى جز و و نیست؛ «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى»؛ [۲] (و زاد و برگیرید! به یقین، بهترین زاد و توشه، است). در پایان این خطبه، این معلم بزرگ جهان انسانیت، در یک نتیجه گیرى کوتاه و پرمعنا، چنین مى فرماید: «تَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ [۳] بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً». (حال که چنین است، در این ، از این دنیا، و توشه اى برگیرید که بتوانید خود را با آن حفظ کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] «ظعْن» (بر وزن طعن) به معناى «کوچ کردن از مکانى به مکان دیگر» است. به همین جهت «ظعینه» به معناى «هودج» آمده است، چرا که از وسایل کوچ کردن بوده است، و از آنجا که غالباً زنان بر هودج سوار مى شدند، گاهى این واژه به عنوان کنایه از زن به کار مى رود. [۲] سوره بقره، آیه شریف ۱۹۷ [۳] «تحرزون» از مادّه «حرز» به معناى «نگاهدارى کردن» و حرز (بر وزن حرص) به معناى محلّ مطمئنّى است که چیزى را در آن نگاهدارى مى کنند. 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🛑
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟ 🔸از منظر اسلام، حیات و زندگی دارای دو جلوه اساسی است: الف) جلوه پوچ زندگانی. ب) جلوه حقیقی حیات. 1⃣جلوه پوچ حیات و زندگانی 🔹 و زندگانی عبارت است از این که انسان حیات خود را جز خواب و نبیند و به چیزی غیر از توجّهی ننماید. این گونه نگرش به حیات و زندگی را مورد و ملامت قرار داده است، آنجا که می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ [آل عمران، ۱۸۵] (و ، چیزی جز سرمایه فریب نیست). 🔹و نیز می فرماید: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ»؛ [حدید، ۲۰] (بدانید تنها بازی و و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و در اموال و فرزندان است). 🔹همچنین خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ - أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یکْسِبُونَ»؛ [یونس، ۷ و ۸] (آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند، و به خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند [همه] آن ها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند). 2⃣جلوه حقیقی حیات و زندگی 🔹 و زندگی آن است که انسان به خویش بیندیشد، و به حیات از افقی بالاتر از لذت جویی و بی‌بندوباری بنگرد و هدف را به خداوند، و لقا و فنا در ذات او بداند. در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ [انعام، ۳۲] (، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست؛ و برای آنان که ، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟). 🔹همچنین در آیه دیگر می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهُ خَیرٌ وَ أَبْقی»؛ [اعلی، ۱۶] (ولی شما را مقدّم می دارید، در حالی که بهتر و پایدارتر است). سپس در آیه دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُمْ مَشْکُوراً»؛ [اسراء، ۱۹] (و آن کس که را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که داشته باشد، سعی و تلاش او [از سوی خدا] داده خواهد شد). 🔹مقصود از در این آیات که بهتر از این دنیا معرفی شده، رسیدن به عالمی دیگر است که مظهر رحمت تام الهی است و درجه اعلای آن همان وصول به و فنای در ذات اوست. لذا خداوند متعال می فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً»؛ [کهف، ۱۱۰] (پس هر که به امید دارد، باید انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند). 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🅾 دیـر، امـا ارزشـمـنـد سردار سلامی: ما هنوز انتقام حاج قاسم را نگرفته‌ایم ⭕️قطعاً برای اهل دقت و انصاف هـمـیـن یـک حـرف بـس اسـت 🟠هر چند بعید است حتی همین جمله صریح هم بتواند جماعت ماله‌کش، چالش‌گریز، کندفهم را قانع کند!
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به آیه ۵۵ سوره نور قرآن آینده جهان را چگونه ترسیم می‌کند؟ 🔹در ، آیات متعدّدى است که را میدهد، و ما از میان این آیات تنها به یک آیه قناعت میکنیم؛ در «سوره نور، آیه ۵۵» میخوانیم: «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذین من قبلهم؛ خداوند به کسانى از شما که آورده اند و انجام میدهند، وعده روى زمین داده، همانگونه که افرادى را که قبل از شما بودند و ایمان و عمل صالح داشتند و خلافت داشتند». 🔹این آیه بخوبى نشان میدهد که سرانجام، روى زمین از دست و زمامداران ستمگر بیرون خواهد آمد و بر سراسر زمین خواهند نمود. در دنباله همین آیه علاوه بر وعده فوق، ، نیز داده شده است؛ تمکین دین و «حکومت الله» در دلها «و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم». مبدّل شدن هرگونه به «و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً». و ریشه کن شدن از سراسر زمین «یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا». 🔹(ع) در تفسیر این آیه فرمود: «این گروه به خدا سوگند همان هستند، خداوند بوسیله مردى‌ از خاندان‌ ما این موضوع را تحقّق میبخشد و او این امّت است». [۱] احادیث در زمینه اینکه توأم با و بوسیله فردى از خاندان پیامبر(ص) به نام (عج) تحقّق مى یابد در منابع حدیث شیعه و اهل سنّت بقدرى زیادست که از حدّ «تواتر» نیز میگذرد؛ و احادیث در زمینه اینکه او و جانشین پیامبر و نهمین فرزند امام حسین(ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکرى(ع) است در منابع شیعه نیز متواتر است. 🔹در قسمت اوّل یعنى متواتر بودن احادیث ظهور (عج) از نظر منابع اهل سنّت همینقدر کافیست که دانشمندان اهل سنّت صریحاً در کتابهایشان از آن یاد کرده اند، تا آنجا که در رساله اى که از طرف «رابطة العالم اسلامى»، از بزرگترین مراکز دینى اهل حجاز، اخیراً انتشاریافته چنین ميخوانيم: «او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است که پیامبر(ص) در احادیث صحاح از آن خبرداد، و احادیث از بسیارى از صحابه از نقل شده است». 🔹سپس بعداز ذکر نام «۲۰نفر از صحابه» که (عج) را از پیامبر(ص) نقل کرده اند، چنین ادامه میدهد: «غیراز آنها نیز گروه بسیار دیگرى احادیث را نقل کرده اند... بعضى از دانشمندان‌ کتب خاصّى پیرامون اخبار (عج) نوشته اند از جمله ابونعیم اصفهانى، ابن حجرهیثمى و شوکانى و ادریس مغربى و ابوالعبّاس ابن عبدالمؤمن هستند». سپس مى افزاید: «گروهى از بزرگان گذشته و امروز از علماى اهل سنّت تصریح به متواتر بودن اخبار کرده اند». 🔹سپس بعدازذکر نام گروهى ازآنان گفتار خودرا بااین عبارت پایان میدهد: «جمعى از حفاظ و محدثین صریحاً گفته اند که احادیث مهدى هم از نوع حدیث صحیح است و هم از نوع حدیث حسن و مجموع آن قطعاً متواتر است و اعتقاد به واجب میباشد و این از عقاید مسلّم اهل سنّت و جماعت است و هیچکس جز افراد جاهل و بدعت‌گذار آنرا انکار نمیکند!» همین اندازه کافيست که بدانیم صدها حدیث دراین زمینه از راویان مختلف از پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) نقل شده، بطورى که از حدّ تواتر گذشته و نزد شیعه از ضروریات مذهب گردیده است، 🔹که احدى نمیتوانددر میان اهل مذهب وارد شود و از اعتقاد آنها بر (عج) و بسیارى از ویژگیهاى او و و چگونگى حکومت و برنامه هاى مختلف او، با خبر نگردد. علماى بزرگ شیعه از قرون نخستین تا به امروز کتابهاى متعدّدى در این زمینه نگاشته و احادیث را درآن جمع آورى کرده اند. بعنوان نمونه در اینجا به دو حدیث اشاره میشود؛ پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «اگر از احوالات عمرجهان جز یکروز باقى نماند، خداوند آنرا طولانى میکند تا مردى از خاندان مرا مبعوث کند که زمین را پر از و داد کند، آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».[۲] 🔹در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) ميخوانيم: «هنگامى که (عج) قیام کند، حکومت را براساس عدالت قرارمیدهد، ظلم و جور در دوران او برچیده میشود، جاده ها در پرتو وجودش امن و امان ميگردد، زمین برکاتش راخارج میسازد، و هر حقّى به صاحبش میرسد، درمیان مردم همانند داوود و محمد(ص) داورى کند، در این هنگام زمین گنجهاى خودرا آشکار میسازد و برکات خود را ظاهرمیکند و کسى مستحقّى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمی‌یابد، زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...». [۳] میدانیم درعصر غیبت (عج) تداوم خط امامت و ولایت به وسیله نواب عام آنحضرت یعنی علما و فقها صورت میگیرد. •مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)