eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.4هزار عکس
162.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
⭕️منظور از نعمت داده شدگان، مغضوبین و ضالین در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ 🔸قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم مى‏ کند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ ۲) غضب شدگان؛ ۳) گمراهان. 🔹الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم. در آیه ۶۵ سوره نساء مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى‏دهد که خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند». این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى‏کند: پیامبران، صدیقان، شهیدان، و صالحان. اینان ویژگی های مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم‌ترین آنها که مشترک بین آنها است، و است. 🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى‏شود که مرحله‏اى سخت‏تر و بدتر از است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافق اند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱] ۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین، منحرفان مسیحی و منظور از مغضوب علیهم، منحرفان یهودی هستند. 🔹این برداشت به دلیل موضع‏گیری­ هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‏کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى‏دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان -  سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هر گونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما منحرفان مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲] 🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر مى‏رسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد مغضوب و ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل می شود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که به گمراهانى اشاره مى‏کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراه‌گر، و با تمام قوا مى‏کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳] 🔹 ، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر می کند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مى‏شود: «مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که بر خدا بدگمانند عذاب کند. بر گردشان بدى حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت». [فتح، ۶] «آن کس که کفر را به جاى ایمان برگزیند، چون کسى است که راه راست را گم کرده باشد». [بقره، ۱۰۸] «آنان که درِ دل را به روى کفر مى‏گشایند، مورد خشم خدایند و عذابى بزرگ برایشان مهیاست».[نحل، ۱۰۶] قرآن این گروه را جزو و نام می‌برد که وجه مشترک در تمام آنها کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو و یا قرار می گیرند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۴، دار الکتب الإسلامیة، چ اول [۲] همان، ج ۱، ص ۵۵ [۳] همان، ج ۱، ص ۵۶ منبع: اسلام کوئست 🆔 @mesagh
هدایت شده از 
🛑📢آیا راستگویی و امانتداری می تواند ملاکی برای سنجش ایمان محسوب شود؟ 🔹 به عنوان يكى از بارزترين نشانه هاى شخصيت انسانى، هرگاه با همراه شود، به عنوان راستى و درستى مطرح گردد و مجموعه شخصيت انسان را نشان مى دهد، به گونه اى كه نمى توان نام انسان واقعى را بر افرادی كه از اين دو ویژگی بى بهره اند گذارد. اين دو دارای ريشه مشتركى هستند، زيرا چيزى جز امانت در گفتار، و امانت چيزى جز صداقت در عمل نيست، از این رو در كلمات پيشوايان اسلام صدق الحديث و اداء الامانة با هم ذكر شده، همان گونه كه در گفتگو هاى عادى نيز، همواره راستى و درستى را در کنار یکدیگر می آورند. 🔹در كنار اين صفت، صفات ممتاز ديگرى قرار دارد كه در واقع لازم و ملزوم يكديگرند، چه اينكه غالباً افرادى شجاع، صريح اللّهجه، كم طمع، با اخلاص و دور از حب و بغض هاى افراطى و تعصبند، در حالى كه معمولا افرادى ترسو، رياكار، متعصب، لجوج، طمّاع و يا گرفتار حب و بغض هاى غلط مى باشند. افراد راستگو در زندگى خود پايبند به اصولى هستند، در حالى كه دروغگويان ابن الوقت و منافقند. در يك كلمه مى توان گفت: و دو كليد براى كشف باطن اشخاص در جنبه هاى مختلف است. در كلمات معصومين (عليهم السلام)، اين دو ویژگی، دو ابزار در شناسایی باطن اشخاص دانسته شده كه اگر مى خواهيد خوبى و بدى كسى را بشناسيد او را در و آزمايش کنید. 🔹پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در حديثی می فرمایند: «لا اِيْمانَ لِمَنْ لا اَمانَةَ لَهُ؛ [۱] كسى كه را رعايت نمى كند ايمان ندارد». در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً اِلاّ بِصِدْقِ الْحِدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛ [۲] خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه و نسبت به نيكوكار و بدكار جزء تعليمات او بود». اين تعبير نشان مى دهد كه در تمام اديان آسمانى راستى و امانت جزء مهم‌ترين تعليمات بوده و از اصول ثابت اديان الهى شمرده مى شود. 🔹همچنين در راستای آزمايش ايمان مردم، امام صادق (عليه السلام) می فرمایند: «لا تَنْظُرُوا اِلَى طُوْلِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئْىٌ اِعْتادَهُ فَلَو تَرَكَهُ اِسْتَوْحَشَ لِذلِكَ وَلكِنْ اُنْظُرُوا اِلى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَ اَداءِ اَمانَتِهِ؛ [۳] نگاه به ركوع و سجود طولانى افراد نكنيد [و تنها آن را نشانه ديانت آنها ندانيد] چرا كه اين چيزى است كه ممكن است به آن عادت كرده باشد و هرگاه آن را ترك كند نگران مى شود، ولى نگاه به و آنها كنيد». هدف از اين تعبير اين نيست كه نماز و روزه و حج و انفاق سبك شمرده شود، بلكه هدف آن است كه اينها تنها نشانه ديندارى افراد معرفى نگردد، بلكه به دو ركن اساسى دين يعنى راستى و امانت بيشتر توجه شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ اول‏، ص ۵۳۹؛ بحار الأنوار، مجلسى، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، چ دوم، ج ‏۷۲، ص ۱۱۶، باب ۵۰ [۲] الكافی، كلينی، دار الكتب الإسلامية، تهران، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۰۴، باب؛ وسائل الشيعة، عاملى، شيخ حر، مؤسسة آل البيت (ع)، قم، چ اول، ج ‏۱۹، ص ۷۳ [۳] الكافی، همان، ج ‏۲، ص ۱۰۵، ح ۱۲؛ وسائل الشيعة، همان، ج ‏۱۹، ص ۶۸؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏۶۸ ص ۸، باب ۶۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۹ و ۱۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
🛑📢«راستگویی» و «دروغگویی» چه تاثيراتی بر جامعه انسانی دارد؟ 🔹تأثير و در زندگى بشر، بر كسى پوشيده نيست، و بحث پيرامون آن، توضيح مطالب واضح است، لکن در تفاصيل آن، به آثار معجزه آسای صدق و راستى در تمام بخش هاى زندگى بشر برخورد ميكنيم، که توجه به آن مى تواند، انگيزه نيرومندى براى گرايش به اين فضيلت بزرگ اخلاقى باشد. نخستين تأثيرى كه صدق و راستى از خود به يادگار مى گذارد، مسأله جلب اطمينان و اعتماد در همكارى هاى دسته جمعى است. زندگى انسان براساس كار گروهى شکل گرفته و بدون آن، كارهای مهم به سرانجام نمیرسد. و كار گروهى زمانی امكان پذير است كه افراد گروه، نسبت به يكديگر اطمينان كامل داشته باشند. اعتماد و اطمينان نیز در صورتى حاصل میشود كه صداقت و امانت در ميان آنها حاكم باشد. 🔹در حقیقت و مؤثرترين ابزار جلب اعتماد است، و خطرناكترين دشمن آن میباشد، و در این میان تفاوتى بين فعاليت هاى علمى، فرهنگى، اقتصادى و سياسى نيست. يك سياستمدار پر نفوذ اگر يك يا چند بار به مردم دروغ بگويد به سرعت نفوذ خود را از دست میدهد. اگر تحقيقات يك دانشمند آلوده به دروغ شود، اعتماد تمام محافل علمى از ابتكارات و تحقيقات او سلب میشود، و ديگر به گفته هاى او اعتمادى نيست. يك مؤسسه اقتصادى اگر فقط در معرفى يك نوع از كالاهايش دروغ بگويد مردم نسبت به تمام فرآورده هاى او بدبين میشوند، و به سرعت مشتريان خود را از دست مى دهد. اگر مديری در مديريتها، در گفتار و رفتار خود صادق نباشد، نظام و انضباط مديريت او از هم متلاشى میشود. از آنچه گفته شد آشکار میشود كه پايه و اساس هرگونه پيشرفت معنوى و مادى در اجتماع، اعتماد متقابلی است که برخاسته از صدق و راستى است. 🔹اميرالمؤمنين (ع) در روايتى میفرماید:  «راستگويى سبب اصلاح هر چيز و دروغ سبب فساد همه چيز می شود». آن حضرت در حديث ديگرى میفرماید: «دروغگو و مرده يكسان اند، زيرا برترى انسان زنده بر مرده همان اعتماد به او است، هنگامى كه به گفتار او اعتمادى نباشد زنده بودن او بى اثر است». [۲] ديگر اينكه و راستى به انسان آبرو و شخصيت میدهد، در حالى كه دروغ مايه رسوايى و بى آبرويى است. هميشه سربلند و آبرومندند، در حالی که همواره سرافکنده و بى آبرو هستند. از این رو امام على (ع) در حديثى میفرماید: «هميشه راستگويى را پيشه كن چرا كه آن كس كه در سخنان خود باشد، قدر و مقام او در جامعه بالا مى رود». [۳] از سوى دیگر، صدق، راستى و امانت به انسان شجاعت و شهامت مى بخشد، در حالى كه دروغ و خيانت، هميشه انسان را در هاله اى از خوف و ترس فرو مى برد، مبادا خلاف گويى و خيانت او آشکار شود، و تمام نقشه هاى او نقش بر آب شود. 🔹از سویی، انسان را از بسيارى از گناهان نجات میدهد، چرا كه میداند اگر خلافى كند و از او سؤال كنند، نمیتواند به گناه خويش اعتراف نمايد، پس بهتر است كه گرد گناه نگردد. در حديث معروفى، مردی خدمت پيامبر اكرم (ص) آمده و عرض كرد: «من گرفتار چهار گناه پنهانى هستم: زنا، شرب خمر، سرقت و دروغ؛ هر يك از اينها را بفرماييد به خاطر شما ترك مى كنم». پيامبر (ص) فرمود: «دروغ را رها كن». آن مرد از خدمت پيامبر (ص) بازگشت. هنگامى كه تصميم به عمل منافى عفت گرفت با خود گفت فردا پيامبر (ص) از من سؤال میكند، اگر دروغ بگويم پيمان خود را شكستم، و اگر راست بگويم حد شرعى بر من جارى میشود. هنگامى كه تصميم به سرقت و نوشيدن شراب گرفت، باز هم این فكر در ذهن او پيدا شد. به خدمت پيامبر (ص) آمد عرض كرد: «يا رسول الله! تمام راه هاى گناه را بر من بستى، و من همه آنها را ترك نمودم». [۴] 🔹از سوى دیگر، و راستى بسيارى از مشكلات جامعه را حل مى كند، راه وصول به مقصد را آسان ساخته و از هزينه هاى كمرشكن بازرسى مى كاهد، حجم پرونده هاى حقوقى را به حداقل میرساند و با بخشش، آرامش خاطر به مردم، و نگرانى هايى را كه به سبب احتمال دروغگويى براى افراد مختلف پيدا میشود از ميان برمیدارد، و رشته هاى محبت و دوستى را در ميان افراد محكم میكند و به انسان شخصيت و ابهّت مى بخشد. امام صادق (ع) در حدیثی می فرماید: «بهتر از راستگويى گوينده آن است، و بهتر از نيكى ها انجام دهنده آن است». [۵] (اشاره به اين كه شخصيت ذاتى و والاى انسان سبب صدق و راستگويى و انگيزه كارهاى خير می شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۵۹، قصار ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ [۲] تصنيف غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۲۲۰ [۳] غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۴۴۶، قصار ۵۹ [۴] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، ج ‏۶، ص ۳۵۷ [۵] الأمالی، طوسى، ص ۵۹۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع) قم‏ چ۱ ج۳ ص۲۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«اَلصِّدْقُ عِزٌّ، وَالْكِذْبُ عَجْزٌ، وَالسِّرُّ اَمانَةٌ، وَالْجِوارُ قَرابَةٌ، وَالْمَعُونَةُ صَداقَةٌ، وَالْعَمَلُ تَجْرِبَةٌ».  🔹 ، بزرگوارى؛ ، ناتوانى؛ ، امانت؛ ، خويشاوندى؛ ، صداقت؛ و ، تجربه است. 📕تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۲۴۶