eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
199.7هزار عکس
184.6هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🌺 🔰 بعضی از مردم برای اینکه نمازشون رو اول وقت بخونن، تا اذان صبح رو دادن، شروع به نمازخوندن می‌کنن. 📛 درحالی‌که این ممکنه درست نباشه. ✍️ مؤسسه موضوع‌شناسی احکام تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده که اذان رادیو و تلویزیون براساس نظر بسیاری از مراجع دقیق نیست و برای خوندن باید هشت دقیقه از اول اذان بگذره و بعد، نماز بخونیم. البته برای روزه بهتره که احتیاط کنیم و همون موقع که تلویزیون اذان می‌گه، دیگه چیزی نخوریم. ⭕️ نکته: در رساله نماز و روزه رهبری اومده که نماز ده دقیقه بعد از اذان رادیو و تلویزیون خونده بشه. ⭕️ نکته مهم: نوع محاسبه در تقویم باد صبا رو اگه به جای «مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران» روی «مؤسسه لواء قم» بگذارین، اینا توش رعایت شده. 🔺سایت مؤسسه موضوع‌شناسی؛ مقام معظم رهبری، رساله نماز و روزه. 🌏
ماجرای دستگیری امام خمینی به روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/بخش دوم نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/26 🔹صداى ضجه و ناله آن چند نفر كه تحت ، سرسختانه مقاومت مى‏كردند به گوش امام رسيد، صداى پيرمردى كه از سپيده صبح تا پاسى از شب در هواى گرم خرداد پاى سماور مى‏نشست و خدمت مى‏كرد، صداى آن رنجديده‏اى كه از بام تا شام چاى مى‏داد و از مراجعين پذيرايى به عمل مى‏آورد و صداى آن بى‏پناهى كه زندگى خود را رها ساخته و به عشق و علاقه خمينى به سوى قم آمده، با جان و دل كار مى‏كرد، سخت خمينى را برآشفت و خشمناک ساخت به‏طورى كه ديگر نتوانست تحمل كند. 🔸 از اين رو، امام از خانه بيرون آمد و با صداى رسا اظهار كرد: «روح‏اللّه‏ خمينى منم! چرا اين‌ها را مى‏زنيد؟» 🔹با طنين افكندن نام «خمينى» در فضاى كوچه، دژخيمان شاه دستپاچه شدند. هرگز تصور نمى‏كردند كه بدين گونه خمينى را در مقابل خود ببينند و با پرخاش او روبه رو شوند. امام قدم به داخل كوچه نهاد و در حالى كه عبا را زير بغل گرفته بود از شدت خشم مشت‏هاى گره خورده خود را تكان مى‏داد و بر سر دژخيمان مسلح شاه مرتب فرياد مى‏كشيد: 🔸« ‏اللّه‏_خمينى منم، چرا اين بيچاره‏ها را كتک مى‏زنيد؟ اين چه رفتار وحشيانه است كه با مردم مى‏كنيد؟ چرا به اصول انسانى پايبند نيستيد؟ اين چه وحشی‌گرى‏هاست كه از شما سر مى‏زند؟» 🔹مزدوران شاه در حالى كه مى‏كوشيدند بر اعصاب‌شان مسلط شوند با صداى لرزان و گرفته مرتب پاسخ مى‏دادند: 🔸«همه ارادت داريم! همه مؤمنيم!! كسى را نمى‏زنيم!!!» 🔹آدم‏دزدان رژيم با ترس و بيم و احتياط، را محاصره و به ماشين فولكس‏واگن سياه‏رنگى كه دم درب خانه ايستاده بود سوار كردند و چند نفر از درجه‏داران و صاحب‏منصبان نيز كه هنوز براى ما ناشناخته‏اند سوار شدند؛ و ماشين را با «هُل» دادن تا سر خيابان آوردند و از سر خيابان، امام را با يک سوارى كه از پيش آماده بود به تهران بردند. 🔸حاج كه از بالاى بام ناظر جريان بود به شدت تحت احساسات قرار گرفت و خواست خود را از ارتفاع پنج مترى به داخل كوچه بيفكند و تا آنجا كه ممكن است از دستگيرى پدر ممانعت به عمل آورد! امام كه از داخل ماشين متوجه تصميم خطرناک او شده بود با حركت دست او را از اين كار منع كرد. يكى از كماندوها نيز كلت كشيد و تهديد كرد: اگر تكان بخورى آتش مى‏كنم! حاج سيد مصطفى روى نهى و منع پدر از پايين پريدن منصرف شد، ليكن با تمام نيرو فرياد سر داد كه: 🔹«مردم، خمينى را بردند... مردم، خمينى را گرفتند» 🔸اهالى قم با فرياد تكان‏دهنده و باور نكردنى: «مردم خمينى را گرفتند» از خواب پريدند، شتابان از خانه بيرون دويدند تا به يارى امام بشتابند و از دستگيرى او جلوگيرى كنند؛ ليكن ديگر دير بود. مأموران رژيم با سرعت سرسام‏آورى امام را از قم بيرون برده بودند. 🔹اضطراب، نگرانى و ترس در چهره دژخيمانى كه امام را به تهران مى‏بردند به خوبى هويدا بود، ديوانه‏وار ماشين مى‏راندند و به عقب و اطراف مى‏نگريستند. وحشت و نگرانى آنان به حدى بود كه هر چه امام اصرار ورزيد تا براى چند دقيقه‏اى ماشين را نگه دارند تا به جا آورد، نپذيرفتند. 🔸امام در مقام دلدارى آنان اظهار كرد: «اينقدر مضطرب نباشيد، در وسط اين بيابان كسى نيست كه قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقيقه‏اى ماشين را براى اداى نماز متوقف كنيد شما نيز نماز بخوانيد، شما هستيد، از بودجه اسلام ارتزاق مى‏كنيد و واجب است كه به احكام و فرامين اسلام پابند باشيد.» دژخيمانى كه در ارتش شاهنشاهى تربيت شده و پرورش يافته بودند از اين سخنان امام پند نگرفتند و گستاخانه از پيشنهاد و اصرار امام براى به جا آوردن نماز صبح سرباز زدند و سرانجام بر اثر فشار و اصرار بيش از حد او حاضر شدند كه براى چند لحظه‏اى ماشين را نگه دارند كه فقط او تيمم كند! و امام پس از تيمم با خاک حاشيه جاده، سوار ماشين شد و نماز صبح را در ماشين كه به سرعت در حركت بود به جا آورد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص512-511) 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
علامه طباطبايي مي فرمايد: «روايات از طرق عامه و خاصه متفقاً جمله «ان قرآن الفجر کان مشهودا» را تفسير کرده اند به اينکه : نماز صبح را هم ملائکه شب (در موقع مراجعت) و هم ملائکه صبح (در موقع آمدن) مي بينند». و نيز در بحث روايتي، پس از نقل اخبار در ذيل آيه شريفه مي فرمايد : «تفسير مشهود بودن «قرآن فجر» در روايات شيعه و سني، به اينکه چون ملائکه شب و روز آن را مي بينند، آن قدر در اين دو طايفه بسيار است که نزديک است به حدّ تواتر برسد و در بعضي از آنها همان طور که گذشت، شهادت خدا و ديدن مسلمين نيز اضافه شده است».
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش دوم) 🔸 براى امورى را بيان كرده اند كه به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 1⃣«مجاهده» 🔹وقتى تمام شد و را و كاسب دانست، گفتيم بايد كند، و اما اگر آن را در بعضى يا اذكار و بى حوصله يافت، بايد او را وارد آنها كند و با او نمايد. در ، نفس را از چيزهایی كه دوست داشت محروم مى كرد، و اينجا را به وا مى دارد، به كارهایی كه برايش به خرج مى دهد، و اين كار كسانى است كه براى خدا عمل مى كنند. 🔹يكى از وقتى فوت شد، كه قيمتش بود، براى ، آن را در راه خدا داد، و ديگرى در شب ترك شد و آن شب را به شب زنده دارى مشغول شد، ديگرى را به تأخير انداخت براى جبران آن، دو بنده آزاد كرد و از ابن ربيعة دو ركعت قضا شد و بنده اى آزاد كرد. بعضى براى با ، روزه يك سال يا حج با پاى پياده يا صدقه دادن تمام مال را بر خود واجب مى كردند. 🔹در روايتى در «مصباح الشريعة» از (عليه السلام) آمده: «طُوبَى لِعَبدٍ جَاهَدَ لِلّهِ نَفْسَه وَ هَوَاهُ»؛ [۱] (خوش به حال بنده اى كه برای خدا با و هواى خود كند!). خداوند هم فرمود: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»؛ [۲] (و كسانى كه در راه ما كردند، راه هاى خود را به آنها نشان داده و مى كنيم و با احسان كنندگان است). 🔹حكايت شده كه: «عده اى به عيادت عمر بن عبدالعزيز آمدند، و در بين آنها بود؛ عمر بن عبدالعزيز به او گفت: اى جوان چه به تو رسيده كه اين قدر و نحيف هستى؟ جواب داد: دچار بيمارى شده ام، گفت: چه بيمارى به جان تو افتاده؟ گفت: اى خليفه را چشيدم تلخ يافتم، و نزد من خوشى و زيبائى و كوچك آمد، و طلا و سنگش مساوى آمد، و گويا به عرش پروردگارم به طور واضح نظر مى كنم، و مردم را مى بينم كه به طرف و مى روند، پس روزم را به تشنگى و شبم را به شب زنده دارى به سر كردم، و هر چه در آن هستم كوچك است در كنار خداوند و او [و بيمارى من اين است كه شيرين را تلخ و چيز بزرگ را كوچك و شىء گرانقيمت و بى ارزش، در نظرم يكى است]». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۰ق، چ۱، ص۱۶۹ [۲] سوره عنكبوت، آيه ۶۹ [۳] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، ۱۴۱۷ق، چ۴، ج۸، ص۱۷۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)