همه آنها منتسب به آن حضرت است، و در موارد دیگر به اعتبار اینکه همة زنان پیامبر درون آن بوده اند، تعبیر به «بیوت» شده است. بنابراین، یک بار به اعتبار اینکه زنان پیامبر (ص) به سبب انتسابشان به آن حضرت از اعضای خانواده او و اهل خانه او هستند (أهل البیت = اهل این خانه ) به صورت جمع آمده است.
یعنی فیالمثل حجره «ام سلمه» بیت پیامبر (ص) است، حجرة «جویریه» بیت پیامبر (ص) است و هکذا ... و بار دیگر به اعتبار اینکه هر یک از همسران پیامبر(ص)، با آن حضرت، خانوادهای را تشکیل میدهند، «بیوت» گفته میشود. و این دو تعبیر تخالف و تباینی با هم ندارند.
بنابراین، به اعتبار کلی، محل زندگی پیامبر (ص) و همسرانش «البیت» (یعنی بیت پیامبر (ص)) بوده است، چنانکه در قرآن آمده : «كَما أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَق؛چنانکه پروردگارت تو را به حق از خانهات برون آورد»(انفال / 5).
و در عین حال به اعتبار هر حجره یا اطاق، آن را «بیوت» میتوان گفت، چنانکه فرموده:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ ؛ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خانههای پیامبر (ص) درنیایید مگر آنکه به شما رخصت داده شود»(احزاب / 53).
به همین سبب است که در آیۀ 34 سورة احزاب به همسران پیامبر(ص) فرموده: «یاد کنید آنچه را که از آیات خدا و حکمت در «بیوتکن = خانههای شما (زنان)» تلاوت میشود. طبعاً تلاوت آیات الهی در «بیوت» آنها بدان سبب بوده که همسر پیامبر(ص) بودهاند و «بیوت» آنها «بیت النبی» بوده است که هر یک از همسرانش در یکی از حجرههای آن اقامت داشتهاند و چنین نبوده که هر یک از همسرانش خانهای در جایی دیگر و جدا از سایر همسران داشته باشند، اصولاً کسانی که با سیره پیامبر(ص) آشنایند، میدانند که رسول خدا(ص) خانهای نداشته که هیچ یک از همسرانش در آن اقامت نداشته باشند!
ممنون خواهم شد اگر ایشان دربارۀ این مطلب پاسخی دارند برای بنده ارسال دارید!
مشکات اهل بیت (ع)
همه آنها منتسب به آن حضرت است، و در موارد دیگر به اعتبار اینکه همة زنان پیامبر درون آن بوده اند، تعب
باسلام
انتظار این بود جنابعالی نظر ما را نقد فرمایید اما مستحکم فرمودید چرا که اولا وقتی بخاطرحضور یک مرد در یک اجتماع مربوط به زنان استعمال ضمیر مذکر مشروع ادبی میشود پس اگر غالبا مرد باشند {رسول خدا،علی مرتضی ،الحسن والحسین} پس به طریق اولی مشروع ادبی است . آفرین بر این خدمت به منطق شیعه !
ثانیا به درالمنثور سیوطی سنی مراجعه فرمایید که اهل سنت میگویند تحت کسا پنج تن آل عبا بوده ، حتی رسول خدا (ص) اجازه نداد ام سلمه داخل کسا شود.
✳️پس اول یقه علمای اهل سنت را بگیرید.
✳️ثالثا .تورات نیمه دوم سفر خروج { مخصوصاباب 33 آیات 7تا11} و سفر لاویان و سفر اعداد را مطالعه کنید که می فرماید حضرت موسی هم مثل رسول خدا خیمه خاص داشته که فقط وصی او یوشع در آن حضور خاص داشت و بیش از بیست آیه در آن سه تا سفر آمده که موسی (ع) موظف بوده خیمه خاص , غسل خاص و لباس خاص بر 4 فرزند هارون بپوشاند تا ثابت کند این خیمه ، این بیت و این وارثان خلافت حکم خاص دارند و اصحاب موسی هم نماد کودتا و کلا فاسق شده بوده اند . بنابر نص هم این آیات تورات و هم آیه 25 سوره مائده،،!!و
✳️رابعا در سفر خروج باب 39 با عنوان : لباس کهانت تقریبا همه آیاتش در مقام بیان لباس ویژه امامت آل هارون است که در سوره احزاب بعنوان اهلبیت دارای چادر خاص آمده است ،
✳️ و خامسا اهل سنت در 168 باب از کتبشان که بنده در یک شبکه ماهواره ای آدرس همه را خوانده ام نقل فرموده اند که رسول خدا فرمود اصحاب من پس از من کودتا خواهند کرد و به جهنم خواهند رفت عین اصحاب موسی واعا بواع ذراعا بذراع و شبرا بشبر .
✅پس اقلا تورات بخوانید ،! هم آل هارون را بشناسید تا آل علی رابشناسید هم گوساله پرستان را بشناسید تا آیه 25 سوره مایده رابشناسید و سفر تثنیه باب 31 را بخوانید تا کودتاگران سقیفه را بشناسید . آنگاه معلوم خواهد شد چرا علی شد هارون! انت منی بمنزله هارون!! ✳️سادسا در سوره نور ذیل آیه نور در درّ المنثور جلد 5 صفحه 50 اهل سنت نقل کرده اند که رسول خدا فرمود{ در پاسخ سوال ابی بکر راجع به بیت فاطمه } بیت علی و فاطمه من افاضلها {بیوت انبیاء} پس بیت در آیه تطهیر همان بیت امامت است حتی با تکیه بر متون اهل سنت و یهود .
✳️سابعا: تمام اهل سنت اهلبیت را عادل می شناسند ، اهلبیت در بیش از 100 طریق فرموده اند آیه تطهیر مربوط به پنج تن آل عبا است و نمی تواند دو زن مصداق {تظاهرا} و کودتاگر در سوره تحریم مصداق آیه تطهیر باشند.
ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سلام عليكم
عطف به مطالبی که راجع به استاد اللهیاری مرقوم فرمودید
ای کاش برای اقناع مخاطبین؛ دلیل قابل پذیرشی برای تعطیلی چند ساله شبکه ی تلویزیونی ایشون هم ذکر میکردین. چراکه با فرض دست نشانده بودن ایشون تامین هزینه ی پخش ماهواره ای تلویزیون شون نباید مشکلی براشون ایجاد کنه
گذشته ازین که همون زمانی هم که پخش داشت؛ یک شبکه با پهنای باند پایین بود تا هزینه ی کمتری رو تحمیل کند. و این خود نشانه ای بود که متولیان و بانیان تامین هزینه های شبکه؛ از قدرت مالی بی حسابی (مثل سرویس های امنیتی غربی) برخوردار نیسنند.
مشکات اهل بیت (ع)
سلام عليكم عطف به مطالبی که راجع به استاد اللهیاری مرقوم فرمودید ای کاش برای اقناع مخاطبین؛ دلیل قاب
سلام علیکم
وقتی شیعه های خلیج فارس نشین و اهوازی ها متوجه شدند که ایشان دست نشانده است با اطلاع کامل بنده کمکهای خود را قطع کرده حتی پول پرداخت شده خود را هم میخواستند .
حداقل دو نفرشان را میشناسم .
ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
با سلام
ممنون از پاسخی که در کانال ارائه داده شد اما اصل پرسشها در مورد مدلول آیات بود اما پاسخی که ارائه شد از روایات و غالبا از متن تورات بود که بر فرض قبول متن فعلی تورات اما و اگرهای خاص خود را دارد که فعلا محل بحث نیست الان بحث اصلی در مورد اینست که چه دلیلی بر خروج نساء النبی از دلالت آیات مربوطه وجود دارد که این متن فوق در مقام پاسخگویی به دلیلی بود که غالبا از جانب علمای شیعه مطرح می شود که :« اگر آیه تطهیر درباره زنان پیامبر (ص) است، پس چرا بین ضمیرهای مونث در قبل و بعد از این آیه، ضمیر مذکر آورده شده است؟!» لازم به ذکر است به دلالت روایات در این باره نیز خواهیم پرداخت اما فعلا در مقام دلالت آیات هستیم تا اگر فرصتی دست داد و حضرت آیت الله هم همراهی نمودند انشاا... در طی سلسه مباحثی به بحث و بررسی ادلۀ این موضوع بپردازیم!
مشکات اهل بیت (ع)
با سلام ممنون از پاسخی که در کانال ارائه داده شد اما اصل پرسشها در مورد مدلول آیات بود اما پاسخی
با سلام و احترام ،
عنایت فرمایید: در آیاتی که با ضمیر
مونث آمده که مخاطبش نساء النبی است.
اول : نهی از دنیا طلبی
دوم : نهی از فحشاء با تهدید با عذاب شدید تر.
سوم: نهی از اعمال موجب طمع ناپاکان.
چهارم : استقرار دائمی در خانه، {که عایشه در جنگ جمل زیر پاگذاشت.}پنجم : نهی از تبرج جاهلی بود یعنی خداوند متعال پس از هر امر به عمل به حکم شرعی و عمل به معروف یک نهی از منکر هم فرموده پس مخاطب آیات دارای ضمیر مونث زنانی هستند در شرف فسق ، گناه و تبرج جاهلی .
اما آیه تطهیر میفرماید ای اهلبیت ! شما در شرف ارتکاب گناه نیستید چون تطهیر شده ی آسمانی هستید. اگر زنان رسول خدا (ص) تطهیر شده بودند که نهی از فحشاء و تبرج جاهلی معنا نداشت. بعلاوه تکرار میکنیم تذکیر ضمیر با ازدیاد مذکرها به نفع عقیده شیعه است .و نه ناقض آن ، مشکل حضرت عالی این است که میخواهید زنانِ در شرفِ و در معرضِ فسق و و مخاطب نهی از تبرج جاهلی را تطهیر بفرمایید . که بعضی هاشان با آب رود آمازون هم قابل تطهیر نیستند . چرا توجه نمی فرمایید زن مطهر در شرف فحشا قرار نمی گیرد . و اضافه بفرمایید که آیه های مربوط به عایشه و حصفه در سوره تحریم در ردیف دو زن کافره دو پیامبر لوط و نوح قرار گرفته اند چگونه مطهر شدند.؟! تعجب این است که سه سفر تورات چگونه همه اش تحریف شده است؟!
متشکرم.
ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی
آقائی از مغازه من مقداری کالا خرید و گفت کارتم را فراموش کردم بیاورم رفت کالای خود را در این سالن بزرگ رها کرد که برود گفتم اینجا جمعیت زیاد است . می برند ، من ضامن نیستم ، ایشان گوش نکردند و رفتند تا برگردند .
ولی اجناسش را برده بودند ، حالا من ضامنم؟!
✅پاسخ: مسئله دو صورت دارد :
یک : اگر فروشنده پس از معامله کالا را تحویل نداده باشد و از بین برود از جیب او رفته است . و اینکه فقهای زیادی فرموده اند :《"حتی اگر فروشنده شرط کند یعنی بگوید من کالا را فروختم اگر در مغازه من از بین برود ضامن نیستم . این شرط باطل است چون ضامن بودن فروشنده قبل از انتقال کالا به مشتری حتی اگر شرط عدم ضمان فروشنده کنند هم باز بی فایده است چون ضمان فروشنده قبل از انتقال کالا حکم شرعی است و نه حق انسانی"》 درست نیست. چرا که حتی اگر حکم شرعی هم باشد باز فایده اش این است که آن کالای از بین رفته حق مشتری است و فروشنده ضامن است . پس از این حکم شرعی یک حق انسانی متولد میشود. و آن این که مشتری ضامن نیست و فروشنده ضامن است . حالا مشتری حق دارد حق خودش را ساقط کند.
دوم : فروشنده تحویل داده بوده سپس از بین رفت ، از جیب مشتری رفته است . پس اگر فروشنده پول آنرا گرفته نباید برگرداند . و اگر مشتری پول آنرا نداده باید بدهد.
و اینکه فقهای زیادی فرموده اند《 اگر پس از تمام شدن کامل معامله فروشنده کالا را تحویل نداده از بین برود چون مال مشتری شده بوده پس اگر تلف شود یک لحظه کالا از ملک مشتری خارج شده و مال فروشنده می شود و تلف می شود آن هم در جزءلا یتجزّایی از زمان تا از جیب فروشنده تلف شود ..!!》 این دقتهای فلسفی را عرف نمی فهمد.
در هر حال چون معاوضه بطور صحیح صورت گرفته بوده اگر قبل از تحویل کالا از سوی فروشنده مشتری قیمت را داده باشد و کالا تلف شود فروشنده باید ضمان معاوضی را تقبل کند یعنی عین قیمت را یا معادل آن را که از مشتری گرفته برگرداند به مشتری و نه ضمان یدی را که عبارت باشد از معادل آن در بازار مانند مثل و یا قیمت آن .
ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
بسم الله
سلام عليكم
طبق فرمايش آقاى زنجانى كه فرمودند:
« من تمام نحله ها ، فرقه ها، گروهها و جریانات فکری تاثیر گذار متعلق به جهان تشیع را زیر نظر دارم و در حال مطالعه هستم ، و طبعا تمامی مطالب این قبیل مجموعه ها ابتدا تجمیع سپس مستند و بعد از آن اعلام میشود.»
آيا آقاى زنجانى نظام جامع تربيتى منهاج فردوسيان را هم زير نظر دارند؟
ممنون
مشکات اهل بیت (ع)
بسم الله سلام عليكم طبق فرمايش آقاى زنجانى كه فرمودند: « من تمام نحله ها ، فرقه ها، گروهها و جریا
سلام علیکم
پاسخ: عبارت《تاثیر گذار》 قید شده و الا در اوین 152 گروه ، انجمن ، حزب، نهضت ، مکتب، مذهب و دین حضور داشت که در شعبه 5 و 6 زیر نظر ناصر نوری بودند و بنده مناظره با اغلب آنها را برعهد داشته ام .اما گروه مذکور که اشاره فرمودید در سایتها مفصل معرفی شده اند ، و چون فاقد یک مبنای کاملا منطقی است سریعا منقضی می شوند. و تاثیر گذار نخواهند بود. چند جمله در معرفی آن ارسال می کنم که شما هم می توانید از شبکه ها بدست آورید:
ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
Hiha Fgav:
با سلام مجدد. متأسفانه باز پاسخی که ارائه شده ارتباطی به سوال طرح شده نداشت سوال مشخصا این است :« چه دلیلی بر خروج نساء النبی از دلالت آیات مربوطه وجود دارد؟!» به عبارت دیگر «آیا تغییر ضمیر از مونث به مذکر دلیل محکمی برای خروج زنان از «اهل البیت» مطرح در آیه می باشد؟!»
اجازه بفرمایید قبل از آنکه پاسخ سوال ابتدایی را بفرمایید برای اینکه بحث سمت و سوی بهتری نیز بگیرد به بخشی دیگر از پاسخ شما بپردازیم در میانۀ پاسخی که شما ارائه کرده اید این جمله آمده است:« آیه تطهیر می فرماید: ای اهلبیت! شما درشرف ارتکاب گناه نیستید چون تطهیر شده ی آسمانی هستید». این ترجمه بدین اشاره دارد که ارادۀ مطرح در آیه « يُرِيدُ ٱللَّهُ ...» را شما ارادۀ تکوینی گرفته اید و از این رو یک تنه به قاضی رفته اید لازمست در اینجا مطلبی دربارۀ ارادۀ تکوینی و تشریعی ذکر شود تا این ابهام نیز ازاین جهت برطرف گردد.
ابتدا باید ببینیم که خواست و ارادهی الهی که در آیه به صورت ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ﴾ خدا میخواهد و اراده دارد» ذکر گردیده، کدام اراده است؟ ارادهی تکوینی یا ارادهی تشریعی؟
اگر بدون پیشداوری بنگریم مشکل نیست که دریابیم ارادهی مذکور در آیه، «ارادهی تکوینی» نیست. یعنی نه چنان است که خدا تکویناً ـ مانند آیهی 82 سوره ی«یس» ـ اراده فرموده باشد «أهل البیت» را تطهیر نماید یعنی ارادهای که تخلفناپذیر است و موجب عصمت میشود. زیرا این اراده را پس از چند نهی از قبیل:
﴿فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ﴾[الأحزاب: 32]
﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ﴾[الأحزاب: 33]
و پس از اوامری چون:
﴿وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ﴾ [الأحزاب: 32-33]
آورده و فرموده جز این نیست که خدا اراده دارد که شما را پاک سازد یعنی تحقق پاکی منظور خدا، از طریق عمل به اوامر و اجتناب از نواهی خواهد بود
باید گفت اگر در ابتدای کلامی سخن از مسایل طبیعی و تکوینی باشد و در آنجا «اراده» ذکر شود بدیهی است که مقصود «ارادهی تکوینی» است، اما وقتی از باید و نباید و امر و نهی شرعی سخن به میان آید و سپس «اراده» ذکر شود پیداست که «ارادهی تشریعی» منظور است. به عبارت دیگر، اگر «اراده» معطوف به امور تکوینی باشد، مقصود «ارادهی تکوینی» است که تخلفناپذیر و علت تامّهی تحقق مراد است(آیات در این مورد فراوان است از قبیل (بقره/ 117)، (آلعمران/ 47)، (یس/ 82)، (غافر/ 68) و ...).
اما اگر «اراده» معطوف به احکام و اوامر و نواهی شرعی و قوانین الهی ذکر شود، بیتردید منظور «ارادهی تشریعی» است، به عنوان مثال، «ارادهی تشریعی» را در آیهی ششم سورهی مبارکهی «مائده» میتوان دید که فرموده:
«يَٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ وَإِن كُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُم مِّنۡهُۚ مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ؛اى مؤمنان، چون به [قصد] نماز برخيزيد، روى خود و دستهايتان را تا آرنجها بشوييد و سرتان را مسح كنيد و پاهايتان را تا دو قوزك [مسح کنید] و اگر جنب باشيد، غسل كنيد. و اگر بيمار يا مسافر باشيد و يا كسى از شما از موضع قضاى حاجت بيايد و يا با زنان آميزش كرده باشيد، آن گاه آبى نيابيد، آهنگ خاكى پاك كنيد، و از آن [خاك] رويتان و دستانتان را مسح كنيد. خداوند نمىخواهد بر شما دشوارى قرار دهد. بلكه مىخواهد كه شما را پاك بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس گزاريد»[المائدة: 6]
ملاحظه کنید پس از احکام تشریعی از قبیل وضو و تیمم، میفرماید: «خدا نمیخواهد (اراده ندارد) بر شما هیچ تنگی و دشواری نهد بلکه میخواهد (اراده دارد) شما را پاکیزه سازد و نعمت خویش را بر شما تمام نماید». به صدر آیه توجه فرمایید که با ﴿يَٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ﴾ «ای کسانی که ایمان آوردهاید» آغاز شده، آیا میتوان گفت که بنا به ارادهی الهی همهی مؤمنین معصوماند؟!
حال این آیه را با آیهی 33 سورهی «احزاب» مقایسه کنید، چه نتیجهای حاصل میشود؟ در سورهی «مائده» فرمود: ای مؤمنان، چون به نماز برخیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنجها بشویید ... و اگر آب نیافتید تیمم کنید ... الخ. یعنی به واسطهی اجرای این احکام و ا
نجام این اعمال، خدا میخواهد شما را پاک ساخته و نعمتش را بر شما تمام نماید. در سورهی «احزاب» نیز فرموده: در خانههای خویش قرار گیرید و نماز برپا دارید و زکات بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت کنید جز این نیست که خدا میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و چنانکه بایسته است شما را پاکیزه سازد.
این آیه نیز مشابه آیه ششم سورهی «مائده» است. در هر دو آیه، در مقام تعلیل حکمت تشریع قوانین، نازل شده و در آنها سخن از علت غایی تشریع احکام است نه مقامات افراد و خصوصیات تکوینی آنها! و همچنان که در سورهی «مائده» جملهی ﴿وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ﴾ دلیل طهارت تکوینی و عصمت مؤمنان نیست در سورهی «احزاب» نیز «ارادهی طهارت و اذهاب رجس» در واقع «ارادهی تشریعی» است و نمیتواند دلیل عصمت و طهارت تکوینی کسی باشد، همچنان که آیهی ششم سورهی «مائده» بیانگر آن است که هدف از تشریع وضو و غسل و تیمم «طهارت مؤمنان» است، غایت اوامر مذکور در آیهی 33 سورهی «احزاب» نیز «طهارت اهل البیت» بوده است. زیرا چنانکه میدانیم اصولاً اوامر و نواهی الهی در آیات تشریعی و قانونی قرآن (یعنی در احکام) ناشی از «ارادهی تشریعی» پروردگار است.
افزون بر این، در سورهی «احزاب» (آیات 28 به بعد) سخن از تکالیف است، از قبیل اینکه در خانههای خویش قرار گیرید و خودنمایی نکنید و نماز اقامه کنید و زکات بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید و ... پرواضح است که این امور مربوط به «ارادهی تشریعی» الهی است نه ارادهی تکوینی. به عبارت دیگر، ارادهی خدا بر اذهاب رجس و تطهیر اهل البیت که در سورهی «احزاب» فرموده: ﴿يُطَهِّرَكُمۡ﴾ مانند ارادهای است که در سورهی «مائده» خطاب به همهی مؤمنین ـ از جمله پیامبر اکرم ص و حضرت علی و فاطمه و ... ـ فرموده ﴿يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ﴾.
همچنان که به پیامبرص نیز فرموده:
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا﴾ [التوبة: 103]
«از مالهای ایشان زکات بگیر که بدین کار پاکشان میسازی و آنان را تزکیه و پالایش [روحی] میکنی».
آیا این آیه بدان معنی است هر که به پیامبرص زکات پرداخت، طاهر و معصوم شد؟! بدیهی است که مقصود این است که هدف از تشریع زکات آن است که انسانها از آلودگی به حرص و آز نسبت به مال دنیا، پالایش شوند و این پاکی و طهارت از طریق عمل به قانون زکات حاصل میشود.
توجه شما را به این نکته جلب میکنم که در ذیل آیهی 6 سورهی مبارکه «مائده»، افعال مضارع آمده است مانند «یرید» و «یتم» و در آیهی 103 سورهی «توبه» نیز افعال «تطهر» و «تزکی» مضارعاند. زیرا تحقق این افعال منوط و مشروط است به اجتناب از نواهی و انجام اوامری که قبل از این افعال ذکر شدهاند یعنی تحقق این افعال نتیجهی اعمال و افعال پیش از آنهاست. با در نظر داشتن این نکته میبینیم که آیهی تطهیر نیز نفرموده: «أذهب الله عنکم الرجس وطهرکم .... = خدا پلیدی را از شما زدود و شما را پاک و پاکیزه ساخت» زیرا چنانکه گفته شد این «اذهاب رجس و تطهیر» مشروط و موکول به انجام اعمال و افعالی است که قبل از آنها ذکر شده است. به عبارت دیگر اعمال و افعال مذکور، مقدمه و زمینهساز تحقق اذهاب رجس و تطهیر است. نیازی به توضیح نیست که این موضوع تناسبی با ارادهی تکوینی الهی ندارد که نامشروط و بینیاز از مقدمه و زمینهسازی است (تأمل بفرمایید)
در آخر این مطلب را خاطرنشان می سازم طبق مدلول این آیه : ارادهی تشریعی خدا بر آن بوده که اهل بیت پیامبرص اعم از آن حضرت و همسران و دختران و دامادها و نوادگانش با تمسک به طاعات و عبادات، از گناه دور و پاک شوند و چون اراده، ارادهای جبری و تکوینی نبوده لزومی نداشته که در مورد تک تک مصادیق اهل بیت پیامبر ص به یک نتیجهی واحد رسیده باشد، بلکه چه بسا برخی از مخاطبین آیه به مراتب و درجات والا نایل شده و بعضی در سطوح پایینتر مانده باشند
مشکات اهل بیت (ع)
نجام این اعمال، خدا میخواهد شما را پاک ساخته و نعمتش را بر شما تمام نماید. در سورهی «احزاب» نیز
با سلام
و احترام و تشکر بخاطر صرف وقت و ارسال مطالب فوق .گویا اتکا ی بنده بر برداشت عرفی و عبارت پردازی تسامحی ناشی از وضوح معنا و نه ترجمه دقیق از آیه تطهیر موجب زحمت شده است. اجازه بفرمایید در ابتدا یک جمله عرض کنم تا 99درصد قصه حل شود تا کل تفصیل جنابعالی با مقصد بنده آشنایی کامل پیدا کند .
عصمت به معنی جبر تکوینی و عدم توان بر گناه نیست. بلکه عدم میل به گناه آن هم عدم میل ناشی از خلوص و ایمان و عمل که اشاره فرمودید .
مجبورم از مثالی استفاده کنم : هیچ انسانی میل ندارد خاک و یا خاکستر بخورد چون آن قدر تنافر بین مذاق انسان و خاک و خاکستر وجود دارد دیگر هر انسان متعارف نسبت به خوردن آنها عصمت دارد . پس این تنفر از گناه و عصمت زیر سایه بندگی است پس فرمایش شما مبنی بر تاثیر خلوص و عمل در پاکی و عصمت را کسی رد نکرده تا این همه زحمت تقبل فرموده تفصیل داده اید. پس میماند این که بگوییم یرید یعنی مقدمات تطهیر و عصمت شما را خدا فراهم کرده چون ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران و در کره زمین در حین نزول قرآن مصداقی برای آل ابراهیم جز اهلبیت نبوده و لذا ام یحسدون الناس علی ما آتاهم الله من فضله و قدآتینا{حال توجه کنیدآتینا} آل ابراهیم الکتاب و الحکمه و آتیناهم ملکا عظیما نسآ ایه 54 پس اصطفی و اتینا کتاب و اعطای امامت عظیم کار خدا بوده بخاطر این که این خاندان بیش از دیگران جهاد با نفس کرده اند کجا فرموده بخاطر جهاد؟ در واژه السابقون . المقربون ، المجاهدون یقتلون و یقتلون و یوءتون الزکات و هم راکعون .
✳️پس ما یرید را حمل بر جبر و تکوین نکرده بودیم تا تفصیل شما خلایی را پر کند . و اما فاما در مقام عمل که خیلی تاکید داشته اید عایشه با یک کودتای فرهنگی شده مفتیه عظمی ! این عمل !! و عامل قتل بیست هزار مسلمان ! چون دختر خلیفه بود و شد فرمانده نظامی !!این هم عمل !! و شد دشمن علی که حداقل صحابه عادل بود ، این هم عمل . پس با قبول فرمایش شما و نه با ردّ آن دیگر دو زن رسول خدا (ص) بخاطر جنایت علیه امت و امامت و قبول حرفهای طاغوت قریش , معاویه , نمی توانند وارد عنوان مطهر عملی شوند.
اما چون قلم شما قلم مادّبی است ، و نشان میدهد دنبال مطلبید اگر واقعا میل دارید بحث کنید اول 207 ساعت بحث تحت عنوان نقد و نظر و حدود 300 ساعت سرزمین عشق و حدود 250 ساعت بینات بنده را که همه از متون اهل سنت است و از طریق شبکه های جهانی به سراسر جهان منتشر شده از یوتیوب بردارید . سپس اگر خلائی بود در خدمت هستم . یعنی بنده حرفم را زده ام و موجود است اما شما بحث نفرموده اید. اول آن مباحث را ببیند بعد در خدمتیم و ادامه بحث آن هم در این سطح ابتدائی و تکراری برای بنده دوباره کاری است ولی شما میتوانید یکی یکی مطالب بنده را نقد کنید و اگر حال بررسی ندارید . دیگر برای من تکرار فایده ندارد . ولی من توصیه میکنم ادامه دهید و حتما اگر آن مباحث را ببینید دیگر به این مطالب کلیشه ای قدیمی و تکراری نمی پردازید . متشکرم.
ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit