✡ سیر شوان از اسلام تا «دین خالده» (٢)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (١٠)
1⃣ #لئو_شایا نویسندهٔ #یهودی، مبدع «نقش الیاسی» یا «خضرگونه» شوان در آخرالزمان است. او در کنفرانسی که در سال ١٩٧٣ در هیوستن تگزاس برگزار شد، مقالهای ارائه داد با عنوان «کارکرد ایلیایی» که در آن فعالیتهای #مریمیه با نقش جاودان #ایلیاء نبی پیوند داده شد.
2⃣ شوان در خاطراتش مینویسد: در هیوستن همایشی علمی برگزار شد که «شرکتکنندگان اصلی برخی از پیروان، دوستان و نمایندگان من بودند.» منظور شوان، سیدحسین نصر، لئو شایا و... است. شوان ادامه میدهد: لئو شایا «سخنرانی کرد و اشاره کرد که میان کار ما [شوان] و رجعت الیاس در آخرالزمان پیوندی است». و شوان را با #پیامبر یا #آواتار مقایسه کرد.
3⃣ در سالهای بعد رؤیاهای شوان بیشتر شد. شوان در دسامبر ١٩٨٠ به لئو شایا نوشت: «ابزار انسانی برای تجلّی #دین_خالده در آخرالزمان یک #غربی خواهد بود.» روشن است که منظور شوان خود اوست.
4⃣ #فریتیوف_شوان از سال ١٩٧٨، مقارن با آغاز #انقلاب_اسلامی در ایران، فاصله گرفتن خود از #اسلام را علنی کرد. این رویه شاید بهدلیل تحولات ایران بود. شاید شوان میخواست در غرب «اسلام» او را با اسلام #ایران_انقلابی یکسان ندانند. مقالهٔ «جنبههای ناسازنمای تصوف» شوان در سال ١٩٧٨، لحنی تقریباً ضداسلامی داشت.
✡ سیر شوان از اسلام تا «دین خالده» (۴)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (١٠)
1⃣ بهتدریج، واژگان غیراسلامی جایگزین واژگان اسلامی شد. مثلاً به شوان #پنوماتیکوس میگفتند. یعنی انسانی که روح قدسی در کالبدش حضور دارد. آنها شوان را #آواتار میدانستند.
2⃣ مناسک جدیدی نیز وضع شد. مهمترین این مناسک «رقص خورشید» بود که در جشنی بهنام «روزهای سرخپوستی» انجام میشد. در این مراسم شوان نیمهبرهنه در کسوت رئیس قبیله سرخپوست، به میان جمع میآمد و زنان نیمهبرهنه میرقصیدند.
3⃣ علاوه بر این، مناسکی وجود داشت که در آن تنها شوان و گروه کوچکی از نزدیکانش شرکت میکردند. ماد موری، سومین زن شوان، مناسک فوق را اینگونه توصیف کرده:
👈 «در محافل سرّی زنها #برهنه بودند. شیخ [شوان] پوستینی آزاد به تن داشت یعنی هیچ چیز زیر آن نبود و میشد او را #برهنه دید. شارلین رومین رقص را شروع میکرد. ربکا بیشتر بدون حرکت رقص بدن میکرد و ران و شکم و سینه را تکان میداد. بعد شیخ رقص پرایموردیال را شروع میکرد. بهنظر من، تنها اعتراض جدّی که میشود به این مراسم وارد کرد این بود که شارلین مدت طولانی با لنگهای باز روبهروی شیخ مینشست. ربکا هم گاهی این کار را میکرد».
4⃣ این همان شوانی است که #سیدحسین_نصر او را مظهر «برکت محمدیه» خوانده است:
👈 «کسانی که... در خصوص آنچه صوفیه “البرکة المحمدیة” نامیدهاند، تجربهای عینی و محسوس دارند... میگویند که وقتی برای ملاقات شوان به خانهٔ او رفتند، بیدرنگ حضور این برکت را احساس کرده و رایحهٔ غیرقابل تردید آن را استشمام نمودهاند. خود من هم... کاملاً مبهوت حضور قدرتمند #برکت_محمدی شدم که از وی ساطع بود.»