eitaa logo
کانال میز معارف
7.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
1هزار فایل
🔺کانالی برای اطلاع رسانی، اشتراک تجربیات و ارتقا توانمندی استادان معارف دانشگاهها آدرس سامانه آموزش مجازی دانشگاهیان https://maaref.ecnahad.ir/ منتظر نظراتتان هستیم.. 🔰ارتباط با ادمین: @amoozesh_majazi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰 ✅دشمن را اشتباه نگیریم تکیه‌ی ما بر دشمنیِ دشمنان خارجی به معنای اغماض از ضعفهای درونی خودمان نیست. این را به شما جوانهای عزیزم عرض بکنم؛ ما در درون خودمان ضعفهایی داریم؛ دشمن در موارد زیادی از ضعفهای ما استفاده میکند؛ این ضعفها را باید برطرف کنیم. ما ضعف در سیاست‌گذاری داریم؛ ضعف در اجرا داریم؛ ضعف در تلاش داریم؛ گاهی دچار تنبلی و دچار کاهلی در حرکتهای خودمان میشویم؛ ضعف در [تشخیص‌] اولویّتهای کشور داریم؛ گاهی اوقات سر یک چیز جزئی، گروه‌هایی در درون کشور از خودمان با همدیگر درگیر میشوند، سر یک امری که ضرورتی هم ندارد، لزومی هم ندارد؛ از دشمن غافل [میشویم‌]؛ اینها ضعفهای ما است؛ این ضعفها را بایستی برطرف کرد. لکن وجود دشمن -دشمنی که آگاه است، دشمنی که پول خرج میکند، دشمنی که اگر بتواند از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند- یک چیزی است که نباید مغفولٌ‌عنه بماند. بعضی‌ها به بهانه‌ی همین مسائل جزئی داخلی، دشمن خارجی را فراموش میکنند، آمریکا را فراموش میکنند. اینکه امام (رضوان‌الله‌علیه) مکرّر تکرار میکردند که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید، به‌خاطر این است؛ بر سر یکدیگر کمتر فریاد بکشید. نمیگویم انتقاد نکنیم؛ نه، بالاخره جامعه، جامعه‌ی آزادی است، افکار آزادند، حقّ انتقاد وجود دارد، انتقاد هم مایه‌ی پیشرفت است امّا دشمن اصلی را با دشمنان درجه‌ی دو و با دوستانی که با آنها اختلاف نظر داریم و دشمن هم حتّی نیستند، اشتباه نگیریم؛ دشمن اصلی جای دیگر است. دشمن اصلی آن دشمنی است که با همه‌ی توان درصدد این است که دستاورد عظیم ملّت ایران را از او بگیرد؛ این دستاورد عبارت است از حضور ملّت، حاکمیّت ملّی، نفوذ افکار قرآنی و اسلامی در میان مردم؛ این آن دستاورد بزرگ است که ما را به پیشرفت میرساند؛ تا امروز هم پیشرفتهای زیادی کرده‌ایم، بعد از این هم همین ما را به آرمانهایمان خواهد رساند. (94/8/12 بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان) ✅ضعفها مربوط به مدیریت ماست دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش میکند که کمبود‌های معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد؛ خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملّت ایران در این مدّت کرده است، یک خدمات برجسته و فوق‌العاده است. اگر وضع ملّت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آن‌وقت معلوم میشود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد؛ این ضعفها مربوط به مدیریّت ماها است، این مربوط به کمبود‌ها و ناتوانایی‌های مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بوده‌اند. (96/1/10 بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی)
هدایت شده از میثم حبیبی کیان
(نشست78) 🔴گزارش کامل جلسه گفتگوی نوین پژوهشی 🔷 موضوع: «زهد و دنیاگریزی از منظر نهج البلاغه» 🔷 ارائه کننده: حجت الاسلام دکتر علی نصیری متن گزارش(پیوست)🔰🔰
هدایت شده از میثم حبیبی کیان
زهد از منظر نهج البلاغه .pdf
حجم: 556.9K
🔴گزارش کامل جلسه گفتگوی نوین پژوهشی (نشست78) 🔴«زهد و دنیاگریزی از منظر نهج البلاغه» 🔴 حجت الاسلام دکتر علی نصیری
درس (5) به نام خداوند جان و خرد. ✅رابطه عبودیت و عبادت: رابطه عبودیت و عبادت، مانند رابطه نیت و عمل است. همانگونه که نیت درونی و عمل بیرونی است، عبودیت نیز در درون انسان شکل می گیرد و عبادت فعالیت بیرونی عبد است. و به همان میزان که ارزشمندی عمل وابسته با نیت خالص است، عبودیت نیز به عمل و عبادت بیرونی، ارزش می دهد. بنابراین عمل و عبادتی ارزش دارد که ناشی از عبودیت باشد، وگرنه اگر انسان عبودیت نداشته باشد، عبادت او هم ریشه دار نخواهد بود و در معرض ریا و عجب و انواع فساد قرار می گیرد. شیطان سال های زیادی خداوند را عبادت کرد، اما عبد نبود و عبودیت نداشت، یعنی تسلیم و مطیع خداوند نبود، زیرا وقتی خدای متعال به او فرمان داد که در مقابل آدم (ع) سجده کند، کبر و خودپرستی و عبد نبودن اش ظهور کرد و از فرمان الهی سرپیچید و خود را برتر از انسان پنداشت و حاضر به سجده نشد. نسبت اطاعت با بندگی: نسبت میان اطاعت و عبادت، عام و خاص مطلق است، یعنی هر كس كه اهل اطاعت باشد، اهل عبادت نیز هست، اما ممكن است افرادي باشند كه اهل عبادت باشند، اما مطيع نباشند. همانگونه که اشاره شد، شيطان 6000 سال عبادت كرد تا جايي كه در صف ملائك قرار گرفت، اما اهل اطاعت و بندگی نبود. اما اطاعت و بندگی که هر دو وصف درونی اند، دو مفهوم اند که مصداق شان یکی است، خضوع و اطاعت، حقیقت و رکن اصلی تحقق صفت بندگی در انسان است، روی این حساب مومن کسی است که خاضعانه و خاشعانه از فرمان الهی اطاعت می کند. به همین دلیل حتی در بندگی دنیا و نفس هم اطاعت هست، اصولا دنیاپرستی با اطاعت محقق می شود. دنیا از ما تجمل گرایی و ثروت اندوزی و مقام طلبی می خواهد که اگر حالت اطاعت نسبت به خواسته های دنیا در ما ایجاد شود، دنیاپرستی صدق می کند. نفس هم همین طور است، نفس دائما فرمان می دهد و لذت های افراطی مادی و زیاده روی در مشتهیات نفسانی می خواهد و شما اگر از خواسته های نفس اطاعت کنید، بنده او شده اید. بندگی خدای متعال نیز چنین است، خدای متعال دستوراتی دارد و از انسان چیزهایی می خواهد که در صورت اطاعت، بندگی محقق می شود. انسان مطيع در برابر اوامر و نواهي پروردگارش كاملا خاضع است و بدون چون و چرا و دربست خواسته ي محبوبش را مي پذيرد. خاصيت عبادت همين است كه انسان را به اين درجه كه همان عبوديت است، برساند. لذا عبادت صرف، مثل نماز وروزه، بدون عبودیت درونی و اطاعت خالصانه انسان را به جايي نمي رساند. البته يك مؤمن مطيع كه همواره به دنبال انجام وظيفه است، طبعا اهل عبادت نيز باشد. عبد واقعی، کسی است که در اثر اطاعت و تسلیم محض و فنای فی الله، رنگ خدایی به خود گرفته و کاملا دست پرورده خدای متعال شده باشد. 📝 سید مصطفی علم خواه (مدیر گروه اخلاق اداره مشاوره نهاد رهبری)
پیرامون انقلاب اسلامی.pdf
حجم: 1.3M
◀️کتاب: پیرامون انقلاب اسلامی ✍استاد مطهری 📚 75 صفحه ⚪️ 1.2 مگابایت 👥میزمعارف @Mizemaaref
پیرامون جمهوری اسلامی.pdf
حجم: 938.3K
✅کتاب: "پیرامون جمهوری اسلامی" ✍استاد مطهری 👈 47 صفحه 🔴 1 مگابایت 👥میزمعارف @Mizemaaref
موضوع : 🔅 تبعات اخروی ریاست🔅 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب العالمین 📝متن و شرح : عن النّبیّ صلَّى ‌اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم‌ اِلّا جِی‌ءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلى غِلِّهِ. (۱) لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلى عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم‌ اِلّا جِی‌ءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلى عُنُقِه این حدیث درباره‌ی بنده و امثال بنده است؛ [رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد -هر کسی که بر ده نفر، نه حالا بر هشتاد میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد- «اِلّا جی‌ءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه‌»، [مگر اینکه] این آدمِ رئیس را که این‌قدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، ‌چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که می‌آورند، دست او را به گردنش بسته‌اند؛ یعنی دست‌بسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را. در آن حوزه‌ی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کاره‌ای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت -پُست نگهبانی ما است دیگر- یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزه‌ی مأموریّت ما که انجام نگرفت؛ یا به‌خاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرس‌و‌جو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا ان‌شاءاللّه بعداً، فردا، و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً این‌جوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً(۲) می‌آورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً می‌آورند او را در پای محاسبه‌ی الهی. فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنه اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را. بالاخره شارع مقدّس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفوّ باشد به دلیلی؛ قصورش قصورِ عن‌تقصیرٍ نباشد -گاهی ما قاصریم، جاهلیم امّا جهلمان عن‌تقصیرٍ است، گاهی نه، واقعاً تلاش خودمان را کرده‌ایم، زحمتمان را کشیده‌ایم، آخرش این [نتیجه] درآمده- این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این رئیس، فُکَّ عَنه. وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلى غِلِّه امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است -هرجور بدعملی‌ای که فرض کنید- اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند. اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسی‌های ریاست [بودن] -چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ می‌بینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشند، اگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا مثلاً فرض کنید صلاحیّتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد- عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایه‌ی یک چنین دغدغه‌ای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ آن[جا] بله [لازم است].↪️↪️
↩️↩️بنده دوره‌ی دوّم ریاست جمهوری، قطعاً عازم(۳) بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم -حالا دوره‌ی اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ- دوره‌ی دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است -هر دو را گفتند- گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم برخلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا «خُذها بِقُوَّة»؛(۴) بایستی با قوّت انسان دنبال بکند. ۱۱) امالی طوسی، مجلس دهم، ص ۲۴۶؛ «پیامبر اکرم (ص) میفرماید: هیچ‌کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر، ‌ریاست و امارت داشته باشد مگر اینکه او را روز قیامت در حالی می‌آورند که دستش به گردنش بسته است؛ پس اگر چنانچه آدم درستکاری بود و تقصیری متوجّه او نبود، او را رها میکنند و اگر چنانچه بدکار و گناهکار بود، غل و زنجیرش افزایش پیدا میکند.» ۲) دست‌بسته ۳)کسی که اراده‌ی قطعی به انجام کاری کند. ۴) سوره‌‌ى اعراف، بخشى از آیه‌ى ۱۴۵؛ «... آن را به جد و جهد بگیر ...» 📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41178
🔰🔰 ✅دشمن چون از همه کار فرو ماند سلسله دوستی بجنباند هم دشمن را باید شناخت، هم دشمنی‌های او را باید شناخت، هم به قول سعدی که میگوید -شبیه این عبارت- دشمن چون از همه کار فرو ماند، سلسله‌ی دوستی بجنباند؛ وقتی سلسله‌ی دوستی جنباند، آن‌وقت کاری کند که هیچ دشمنی نتواند کرد؛(۶) یعنی در لباس دوستی ضربه را وارد کند. همه‌ی ما باید حواسمان به این چیزها باشد. خب، بحمدالله فعّالیّتهای مسئولین کشور خوب است، حقّاً و انصافاً دارند فعّالیّت میکنند، تلاش میکنند؛ منتها مراقبت مضاعف لازم است؛ چون این دشمن دشمن نابکاری است، دشمن وقیح و بی‌حیائی است. (۱۳۹۴/۱۱/۱۹ بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش) ✅وجدانهای بیدار و وظیفه علما و روشنفکران امید و تکلیف و مسئولیّت، متوجّه به علمای اسلام و به روشنفکران راستین در دنیای اسلام است؛ باید با مردمشان حرف بزنند، با سیاستمدارانشان هم حرف بزنند -بعضی از سیاستمداران دنیای اسلام وجدانهای بیداری دارند؛ این را ما از نزدیک تجربه کردیم- میتوانند نقش ایفا کنند. عرض من این است: ما از یادبود ولادت پیغمبر این بهره را ببریم که کاری را که اسلام در روز اوّل کرد که احیای دنیای مرده‌ی آن زمان بود، وجهه‌ی همّت خودمان قرار بدهیم؛ و این احتیاج دارد به عقل، به خردمندی، به تدبّر، به بصیرت، به شناخت دشمن؛ دشمن را بشناسیم، توطئه‌های دشمن را بشناسیم، فریب دشمن را نخوریم. خداوند متعال باید به ما کمک کند، ما را در صراط مستقیم خودش قرار بدهد و ثابت‌قدم بدارد. شاعر عرب درست گفته است که: الدَّهرُ یَقظان وَ الأَحداثُ لم یَنَم‌ فَما رُقادُکُم یا أَفضَلَ الأُمَم وقتی‌که دنیای قدرت، دنیای زر و زور با همه‌ی امکانات خود متوجّه شما است، شما حق ندارید چُرت بزنید، حق ندارید خواب بروید. (۱۳۹۴/۱۰/۰۸ بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌)
از آنجا که اساتید معارف، علاوه بر دارا بودن بنیه ی علمی مناسب ، در شیوه کلاسداری و مهارت های تأثیر گذاری نیز باید از تسلط کافی برخوردار باشند از این رو پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی قم در راستای ارتقاء سطح تأثیرگذاری و تجارب اساتید معارف اسلامی و استفاده از تجربیات اساتید پیشکسوت و موفق در حوزه ی دروس معارف اسلامی اقدام به مصاحبه و جمع آوری تجربیات ایشان نموده است. این سلسله مصاحبه ها با عنوان «بایسته های تدریس در بیان اساتید معارف اسلامی» تقدیم کاربران گرامی می گردد: ✅ جناب آقای دکتر محمد مهدی امامی ✅عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر ✅ مدرس دروس معارف اسلامی در گرایش‌های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلامی و برخی دروس تخصصی مقطع ارشد 📌فایل پیوست: محورهای اساتید ممتاز (دکتر امامی) ⬇️
1_40588344.pdf
حجم: 981.1K
⤴️⤴️فایل پیوست PDF بایسته های تدریس ✅ جناب آقای دکتر امامی ✅عضو هیأت علمی دانشگاه خواجه نصیر
درس (6) به نام خداوند جان و خرد. ✅اطاعت، معیار بندگی: اطاعت، در ذات بندگی نهفته است و می توان گفت: معیار اصلی عبودیت و بندگی خدا، اطاعت است. این معیار در تمام انواع بندگی وجود دارد، یعنی شما از هر کسی یا چیزی که اطاعت کنید، در حقیقت او را بندگی کرده اید. در روایتی از امام جواد (ع) هست که فرمودند: مَن اَصغی إلی ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ، ‌فَاِن کانَ النّاطِقُ یُؤَدّی عَنِ اللهِ عزّوجلّ فَقَد عَبَدَالله، ‌وَ إن کانَ النّاطِقُ یُؤَدّی عَنِ الشَّیطانِ فَقَد عَبَدَ الشَّیطانَ. هر کس به گوینده ای گوش فرا دهد، ‌او را پرستیده است. پس اگر گوینده، ‌از خدای متعال می گوید، ‌او خدا را پرستیده است و اگر گوینده، ‌از طرف شیطان حرف می زند، به یقین، شیطان را پرستیده است. (تحف العقول، ص 456) در توضیح این روایت گفتنی است: نعمتِ «شنیدن» و قوّه ی «سامعه»، ‌از نعمت های خدا است و نعمت ای الهی را باید در مسیر رضای او به کار گرفت، و گرنه ناسپاسی است. گوش، یکی از راه های ورودی ذهن و دل ما است. اگر به روی سخنان حکیمانه و حرف های حق گشوده شود، ‌در دل و ذهن انسان اثر مثبت و آموزشی و تربیتی دارد، ‌اما اگر به روی حرف های باطل و زشت و انحرافی باز شود، ‌انسان را به بیراهه و انحراف می کشاند. تأثیر سخن گوینده تا حدّی است که امام از آن به «پرستیدن» یاد کرده است. وقتی با همه ی وجود به حرف های یک گوینده گوش می دهیم و به آن دل می سپاریم و از آن سخن الهام گرفته، پیروی می کنیم، ‌مثل این است که از او اطاعت کرده و او را پرستیده ایم. حال، بستگی دارد گوینده از خدا و حقیقت و حکمت سخن بگوید، ‌یا از باطل و گمراهی و شیطان. و ما همچنان که نسبت به گفته هایمان مسؤولیم، نسبت به شنیده هایمان هم مسؤولیت داریم. قرآن کریم می فرماید: کلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً، (اسرا، آیه 36) انسان نسبت به همه چیز مورد سوال قرار می گیرد، بنابراین نباید اجازه دهیم هر سخنی به گوشمان راه یابد. چه بسا یک سخن باطل، ‌فکر و ایمان ما را خراب کند. چه بسا یک سخن دروغ و بهتان، ‌ما را به مسلمانی بدبین سازد. چه بسا گوش دادن به حرف های تحریک کننده؛ کسی را به گناه و وسوسه های شیطانی بکشد. حضرت علی (ع) فرموده است: السامعُ شریکُ القائل (غررالحکم، حدیث 518) شنونده، شریک گوینده است، بنابراین لازم است نعمت شنوایی را برای هدایت شدن و کمال یافتن، ‌به کار گیریم. و نیز عبارت مشهوری را هم به علی (ع) نسبت می دهند که ایشان فرموده است: من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا. کسی که به من سخنی بیاموزد، مرا بنده خویش نموده است. این روایت هم شاهد این معنا است که گوش کردن به سخن معلم و سخنران به دلیل تاثیرگذاری و تاثیر پذیری ای که در آن هست، نوعی اطاعت و پرستش او تلقی می شود. 📝مولف: سید مصطفی علم خواه، مدیر گروه اخلاق اداره مشاوره نهاد رهبری.