eitaa logo
پرویزن
510 دنبال‌کننده
212 عکس
17 ویدیو
77 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
یاهو باید که شکوه را ببینیم       تا وسعت روح را ببینیم با نیّت دیدن تو باید          از پنجره کوه را ببینیم باید همه شهر را بگردیم     در آینه، در صدا بگردیم در آرزویت تو پرنده باشیم     دور سر ابرها بگردیم تو غنچه شدی و من شکفتم     تو رود شدی و شعر گفتم از کوچه‌ی جلوه ‌ی تو هر صبح    شبنم‌شبنم ستاره رُفتم باریدی و سخت گریه کردم       بر خنده‏‌ی بخت گریه کردم چشمان تو را شبیه باران بر باغ و درخت گریه کردم بی‏‌تابی سار را گرفتم از باد قرار را گرفتم قلبم به تپیدن تو جوشید تا نبض بهار را گرفتم یک پنجره باز شد: تو بودی گل، قبله‏‌ی راز شد: تو بودی یک شاخه در امتداد خورشید؛ مشغول نماز شد: تو بودی ای هلهله‏‌ی مکرر من! ای ابر ستاره‌آور من! ای رقص نسیم، شور نامت ای معنی عشق و باور من با نور بیا برای من باش سرمستی خنده‏‌های من باش برگرد و میان این‌همه «نیست» اینجا تو فقط خدای من باش تو سرخی لاله‌ی غروبی ای لهجه‏‌ی جلوه‏‌ات جنوبی نام تو مگر طلوع کرده است؟ به ‌به، به‏‌به، چه روز خوبی! ای کاش تب سحر تو باشی یا مقصد این سفر تو باشی تنهایی ما چه با شکوه است در خلوت ما اگر توباشی https://eitaa.com/mmparvizan
"به بهانه‌ی روز هنر انقلاب اسلامی: شکایتی از خود و آنان که می‌دانند" این‌عزیزکان که بیشتر، تاجرند و گاه شاعرند گاه یار شیخ و میر و گاه... مانده در صف اکابرند بزم را... شراب و بنگ را... عارفِ همیشه عاکف‌اند رزم را... خروش و جنگ را... چون پرنده‌ی مهاجرند لفظ‌های کهنه‌سودشان... خاک خورده بین دودشان شاعرانِ عصر نیستند، گرچه شاعر معاصرند خرس‌های ظاهرا بشر... گرگ‌های یوسفِ هنر با منافقان موافق‌اند با مهاجران مجاورند این دغل‌دلان که در زبان، پیرو امام صادق(ع)‌اند این سبک‌سران که وقت نان، شیعه‌ی امام باقر(ع)اند هرزه‌های از هنر بَری، گرم در تب سخنوری مثل فرّخی و عنصری، سست‌های بی‌عناصِرند گاه مست شمس و مولوی، گاه جیره‌خوار منزوی در جوار حضرتِ "رَوی"، رکن اوّل منابرند در غزل اگرچه کامل‌اند، جرعه‌جرعه زهر قاتل‌اند وقت جنگ باطنی‌مرام... روز صلح اهل ظاهرند گاه: بیت‌بیت صائب‌اند... گاه: کشف‌کشف طالب‌اند داغ را... هماره غائب‌اند... باغ را... همیشه حاضرند ما: تبار فضلمان: کبار... خطّ سرخ شعرمان: غبار این حرامیانِ بی‌تبار... شعر را غبارِ خاطرند خون: بهارِ آستین ماست... درد: زینت جبین ماست ما حبیبِ بِن‌مظاهریم... این حباب‌ها مُظاهرند شاعری به کشفِ نغز نیست... شیعه اشک و شال سبز نیست لاف می‌زنیم شیعه‌ایم، فکر می‌کنند شاعرند * شعر: ساحت طهارت است، هان! کجای خاک خفته‌اند آن "شریف"‌ها که لایق‌اند... آن "کُمیت"ها که طاهرند *به شاعران مشهور تاریخ ادب شیعی: کمیت بن زید اسدی و سیّد شریف رضی. https://eitaa.com/mmparvizan
"گشایش" کمی "باران" بیاور! تا که نم‌نم روزه بگشایم به شوق پرکشیدن، توبه‌ی سی‌روزه بگشایم پس از یک‌ماه رفتن پابه‌پای تشنگی، باید لب خشکیده‌ام را بر مدارِ کوزه بگشایم من از راهی بعید اینجا رسیدم، مهلتی یاران که از پایم برای استراحت، "موزه" بگشایم دوباره گرگِ جانم چیره شد بر دشت خون‌خواری مبادا باز در شوق دریدن، پوزه بگشایم در این عصر گداپرور مبادا دست‌هایم را به سمت دوستان با تهمت دریوزه بگشایم ازین پس در غم این پهنه‌ی فیروزه‌گون باید به زهد از دست جان، انگشتر فیروزه بگشایم * دلم سیر است ازین دنیای خوار روزه‌دار ای مرگ! کمی "تربت" بیاید تا به‌حسرت روزه بگشایم https://eitaa.com/mmparvizan
"تقدیر" قلّه‏‌های مه‏‌خیزیم، اوجمان سبکباری ننگ‏‌بادمان خواهش، دور بادمان خواری! شرحِ غیرت مارا، با هراس می‏‌خوانند تندران برق‏‌آسا، ابرهای رگباری کهکشانی از شعریم، در فضای جان رقصان جویباری از داغیم، در مسیل  خون جاری شاعریت روز افزون! ای رفیق ناهمگون! هان بهوش تا ما را مثل خود مپنداری! چیست زندگیتان جز، تیک و تاک ساعت‏‌ها؟ خواب‌های خرگوشی، خلسه‌های بیداری؟ عشق را چه می‏‌دانند شاعران افیون‏‌خوار؟ درد را چه می‏‌فهمند ناظمان بازاری؟ * من تغزل زخمم بر تنم فرود آیید تیرهای مضمون‏‌کش، تیغ‏‌های پیکاری تشنه‏‌تشنه لبریزم، هان دمی بیا ای مرگ! تا "نمی" لبانت را بر لبم بیفشاری هان مرا شکوفا کن با نوازشی، تاکی چوب خشک بی‏‌برگی، از تبار بی‏‌باری؟ * ما: عقاب‏‌پروازیم، خیره بر زمین مردن؛ روزی شمایان باد، مرغ‏‌های پرواری! https://eitaa.com/mmparvizan
نامه عجل للقدوم یابن رسول الله فان لک بالکوفه مئه الف سیف فلا تتاخر (بخشی از یکی از نامه‌ی کوفیان/ کتاب حیات الامام الحسین باقر الشریف القرشی) روز عاشورا امام علیه السلام کسانی چون شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، قیس بن اشعث و دیگران را خطاب قرار داد و گفت: مگر به من نامه ننوشتید که میوه‌ها رسیده و همه جا سرسبز است و آماده. زود بشتاب؟ (الکامل ابن اثیر) چقدر گریه سرودم، چقدر نامه نوشتم به شوق آمدنت روزها چکامه نوشتم : درخت‌ها همه پر بار و میوه ها همه تازه است برای دعوت تو، بیت‌بیت چامه نوشتم در آرزوی تو خواندم شهادتین اذان را به اذن قامت تو، صدغزل اقامه نوشتم از آن عبای پیمبرنشان نشانه گرفتم از آن محاسن مکی، از آن عمامه نوشتم چه شرح‌ها که به لفظ خواص سوی تو راندم چه نامه‌ها که به خواهش به رسم عامه نوشتم از این طرف به تو از درد کوفه گفتم از آن سو به شام، نامه به شوق کنیز و جامه نوشتم به شیوه‌ی مدنی السّلام گفتم و ترحیب سپس به لهجه‌ی کوفی"مع السلامه" نوشتم * شتاب کن پسر مصطفی "فلاتتاخّر" که من همان شبث ربعی‌ام که نامه نوشتم https://eitaa.com/mmparvizan
یا هو ای زمان یک غزل گمشده از دفتر تو ای زمین نقطه‌ای از آیه‌ی انگشتر تو آسمان ذرّه‌ای از گرد و غبار قدمت کهکشان‌های جهان پله‌ای از منبر تو باغ، آغشته‌ی گل‌دسته‌ی پیغمبری‌ات باد، آشفته‌ی لب های بهار آور تو مکّه پر شور از اعجاز حرای سخنت کعبه لبریز گلابِ نفس قمصر تو عرش، یک مرحله از ساحت معراج دلت فرش، پس‌کوچه‌ای از کشور پهناور تو نام تو سوره‌ی فتح و لقبت آیه‌ی نور خِلقت آیینه‌ی لولاکِ جناب سر تو چارده قرن به تطهیر، زبانزد نامت جلوه‌ی قدسی ماکان محمد نامت ما که طفلان غزلخوان دبستان توایم تا ابد جرعه‌کش کوثر احسان توایم چارده قرن گذشته است از آن عهد ولی همچنان از دل و جان بر سر پیمان توایم گرچه این فاصله نگذاشت که مقداد شویم گرچه حق نیست بگوییم که سلمان توایم؛ چارده قرن هواخواه تو بودیم عزیز چارده قرن گذشته‌است و مسلمان توایم در شب سینه‌ی ما سوره‌ی والشمس ببار عاشق طلعت بارانی قر آن توایم لب به حکمت بگشا، سعدی شعرت هستیم یک غزل آیه بخوان، حافظ دیوان توایم "مردم دیده‌ی ما جز به رخت ناظر نیست دل سرگشته‌ی ما غیر تو را ذاکر نیست" بی‌تو وامانده‌ی راهیم، براتی بفرست بی‌تو مردیم همه، آب حیاتی بفرست بی‌تو وامانده‌ی صحرای مجازیم، عزیز از فراسوی زمان رود فراتی بفرست بی‌تو غرقیم در این ظلمتِ دریادریا نوح دوران شو و کشتیّ نجاتی بفرست لغزش‌آهنگ خطاییم در این راه غریب ای رسول دو جهان، صبر و ثباتی بفرست یا محمد(ص) سر و جان باخته‌ی معرفتیم حجّ ما گمشدگان را عرفاتی بفرست ای دل! ای زائر جامانده هم اینک برخیز به توسل، به زیارت، صلواتی بفرست جلوه ی گنبد سبز تو مرا آب حیات بر تو و آل تو پیوسته سلام و صلوات https://eitaa.com/mmparvizan