eitaa logo
پرویزن
526 دنبال‌کننده
294 عکس
32 ویدیو
103 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی، دانشگاه شیراز)
مشاهده در ایتا
دانلود
"به بهانه‌ی یادروز فردوسی" محقق ارجمند محمود مدبری که خدایش بیامرزاد، در کتاب "شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان"، ۴۴ بیت منسوب به فردوسی را از تذکره‌ها و منابع گوناگون جمع کرده‌است. (همان، صص ۳۹۹تا ۴۰۲) از منظر سندشناسی، این اشعار را می‌توان در سه‌دسته گنجاند؛ نخست قطعه‌ای با مطلع "دو چیز برِ تو بی‌خطر بینم" که در لباب‌الالباب به نام فردوسی آمده و به سبک شاعران سامانی همانندی دارد. دسته‌ی دوم اشعاری که بر اساس نقل مدبری عمدتا در مجمع‌الفصحا به نام فردوسی ثبت شده؛ هرچند با وجود شباهت سبک زبانی و ادبی و دقت هدایت در ماخذشناسی، می‌توان آن‌ها را از فردوسی ندانست؛ ولی به زمان حیات او نزدیکند و در بسیاری از جنگ‌های سده‌های هشتم و نهم به نام حکیم ثبت شده‌اند؛ از جمله اشعاری با مطلع‌های "شبی در برت گر برآسودمی" و "بیا بگوی که پرویز از زمانه چه خورد" و "حکیم گفت کسی را که بخت والا نیست". (همچنین نقل شده در مجالس‌المومنین) البته رباعیات نقل‌شده در مجمع‌الفصحا و قطعه‌‌ی "اگر به دانش اندر زمانه لقمان وار" و "مانند خدنگ گیو در جنگ پشن" نیز بر اساس اطلاعات متون و نسخ پیش از سده‌ی ششم سروده شده است. دسته‌ی سوم، ابیات شیعی منسوب به حکیم در قصیده‌ی "اگر بری به خم زلف تابدار انگشت" در ستایش امام علی(ع) است که نخست بار در مجالس‌المومنین قاضی نورالله آمده و از طریق آن در ادبیات دوران صفویه و قاجاریه به نام حکیم بسیار شهرت یافته؛ تا آنجا که هدایت هم دو بیت آن را در مجمع‌الفصحا نقل کرده‌است. با توجه به نوع ردیف اسمی و زبان و مضامین، این شعر قاعدتا پس از سده‌ی نهم سروده شده و به تبع آن برخی شاعران متاخر (عمدتا شاعران بازگشت)، قصایدی بر همین وزن و ردیف و قافیه، در ستایش امیر مومنان(ع) سروده‌اند. در کنار این ابیات (جدا از مثنوی‌های منسوب) اشعاری دیگر در جنگ‌های کهن و جدید، به نام حکیم ثبت شده که در مجالی دیگر می‌توان از آن سخن گفت. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"به بهانه‌ی یادروز فردوسی" محقق ارجمند محمود مدبری که خدایش بیامرزاد، در کتاب "شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان"، ۴۴ بیت منسوب به فردوسی را از تذکره‌ها و منابع گوناگون جمع کرده‌است. (همان، صص ۳۹۹تا ۴۰۲) از منظر سندشناسی، این اشعار را می‌توان در سه‌دسته گنجاند؛ نخست قطعه‌ای با مطلع "دو چیز برِ تو بی‌خطر بینم" که در لباب‌الالباب به نام فردوسی آمده و به سبک شاعران سامانی همانندی دارد. دسته‌ی دوم اشعاری که بر اساس نقل مدبری عمدتا در مجمع‌الفصحا به نام فردوسی ثبت شده؛ هرچند با وجود شباهت سبک زبانی و ادبی و دقت هدایت در ماخذشناسی، می‌توان آن‌ها را از فردوسی ندانست؛ ولی به زمان حیات او نزدیکند و در بسیاری از جنگ‌های سده‌های هشتم و نهم به نام حکیم ثبت شده‌اند؛ از جمله اشعاری با مطلع‌های "شبی در برت گر برآسودمی" و "بیا بگوی که پرویز از زمانه چه خورد" و "حکیم گفت کسی را که بخت والا نیست". (همچنین نقل شده در مجالس‌المومنین) البته رباعیات نقل‌شده در مجمع‌الفصحا و قطعه‌‌ی "اگر به دانش اندر زمانه لقمان وار" و "مانند خدنگ گیو در جنگ پشن" نیز بر اساس اطلاعات متون و نسخ پیش از سده‌ی ششم سروده شده است. دسته‌ی سوم، ابیات شیعی منسوب به حکیم در قصیده‌ی "اگر بری به خم زلف تابدار انگشت" در ستایش امام علی(ع) است که نخست بار در مجالس‌المومنین قاضی نورالله آمده و از طریق آن در ادبیات دوران صفویه و قاجاریه به نام حکیم بسیار شهرت یافته؛ تا آنجا که هدایت هم دو بیت آن را در مجمع‌الفصحا نقل کرده‌است. با توجه به نوع ردیف اسمی و زبان و مضامین، این شعر قاعدتا پس از سده‌ی نهم سروده شده و به تبع آن برخی شاعران متاخر (عمدتا شاعران بازگشت)، قصایدی بر همین وزن و ردیف و قافیه، در ستایش امیر مومنان(ع) سروده‌اند. در کنار این ابیات (جدا از مثنوی‌های منسوب) اشعاری دیگر در جنگ‌های کهن و جدید، به نام حکیم ثبت شده که در مجالی دیگر می‌توان از آن سخن گفت. https://eitaa.com/mmparvizan
"به بهانه‌ی زادروز" دانشمند گران‌قدر محمدامین ریاحی در مقاله‌ی "یوسف و زلیخا چگونه به‌ نام‌ فردوسی بسته شد"، (فصل‌نامه‌ی هستی، ۱۳۷۲/ همچنین چهل گفتار، ۱۳۷۹، سخن)، این نظر را مطرح کرده که سرایش "یوسف و زلیخا" را احتمالا نخستین‌بار شرف‌الدین یزدی در مقدمه‌ی شاهنامه‌ی بایسنقری/ بایسنغری(کتابت شده ۸۲۹)، به فردوسی نسبت داده‌ است. (بنگرید به چهل‌گفتار، صفحات ۲۲۵ تا۲۳۳) اجتهاد ایشان متّکی بر دو مقدمه است؛ نخست اینکه قدیم‌ترین نسخه‌ی موجود از "یوسف و زلیخا" همان نسخه‌ی مورد نظر استاد مینوی است که در اواخر قرن نهم کتابت شده و دوم اینکه قدیم‌ترین سند موجود درباره‌ی استناد "یوسف و زلیخا" به حکیم توس، مقدمه‌ی بایسنقری بوده است. هرچند در ردّ انتساب این منظومه به فردوسی تردیدی نیست؛ می‌توان به دلایلی زمان انتساب این اثر به فردوسی را کهن‌تر از اجتهاد استاد ریاحی دانست. در نسخه‌ای از یوسف و زلیخا که به‌تاریخ صفر ۸۱۷، کتابت شده، بخشی به عنوان "در عذر آوردن فردوسی" ثبت شده که احتمالی دیگر را درباره‌ی زمان شهرت این اثر به نام فردوسی تایید می‌کند. با توجه به تاریخ کتابت این نسخه، پیش از مقدمه‌ی شرف‌الدین یزدی و تصریح بر عذرآوردن فردوسی، مشخص است که کاتبان و مخاطبان پیش از سده‌ی نهم، یوسف و زلیخای منسوب را به نام فردوسی می‌شناخته‌اند و این انتساب، برساخته‌ی شرف‌الدین یزدی نیست. درباره‌ی این نسخه در مجالی دیگر خواهیم نوشت. https://eitaa.com/mmparvizan
14.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"سيماي پیامبر(ص) و شاعران سده‌های چهارم و پنجم" رادیو فرهنگ، برنامه‌ی ققنوس پ.ن. دقیقه‌ی هجده به بعد https://eitaa.com/mmparvizan