eitaa logo
پرویزن
506 دنبال‌کننده
225 عکس
20 ویدیو
81 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پرویزن
"به بهانه‌ی این روزها" صبح شد، باز از تشک برخیز، از سکون معاصران بنویس غُر، بزن بر سر جهان یک چند، از شب وحشیِ "گِران" بنویس باز کن با غرور پنجره را، زل بزن کوچه‌کوچه دلهره را بعدهم با امید روزی خوش، از تکاپوی عابران بنویس طعم صبحانه؛ چایِ بی‌قند است، مِلک امروز قیمتش چند است؟ برج عاجی برای خویش بساز، از حقوق مشاوران بنویس پُک بزن خاطرات دیشب را، به غمی فلسفی بگز لب را بعد از آن صفحه‌ای دکارت بخوان، از کرامات شاعران بنویس باز کن پیج اینستا را یا...، لایک کن عکس‌های زیبا را هشتگ منع سگ‌کشی بگذار، از هیاهوی حاضران بنویس # ساعت ده: پر از کیاست شو، وارد عرصه‌ی سیاست شو لم بده روی مبل و نقدی بر خیلِ آسوده‌خاطران بنویس # عصر، تغییر ده عبارت را، بازکن منطق تجارت را از فلسطین سخن مگو، عیب است، از غم و درد تاجران بنویس یک‌بغل سینما تماشاکن، گره از زلف یار خود واکن وصفی از آن لبان خونین را، به گروه "معاشران" بنویس پرس و جو کن که وضع مطلوب است؟ حال همجنس‌بازها خوب است؟ مثل احمد شهید تحلیلی، بر حقوق معاصران بنویس تیترکن، دادهای کی‌روش را، بورس بازان ظاهرا خوش را داوران را به انتقاد بگیر، از تبانیّ ناظران بنویس شمّه‌ای از فواید فمنیسم، راه حلّی برای جذب توریسم از گرانی نرخ ارز بگو، از هجوم مسافران بنویس نقدکن سینمای داخل را، حصر را، حکم مرگ قاتل را نامه‌ای هم برای دلجویی، به حضور مهاجران بنویس در هوای غروب، دل‌دل کن، یمن و شام و غزه را ول کن جای آن چند جرعه چای بنوش، از سلوک مجاوران بنویس # دیگران را به دیگران بسپار، هشتگ قلب من، زمین، بگذار از فلسطین نوشتن آشوب است، حال همجنس‌بازها خوب است https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
20171128091507-9966-22.pdf
591.6K
مقاله‌ی مفاهیم، نمادها و تلمیحات مشترک در اشعار شاعران انقلاب اسلامی با موضوع مجله‌ی https://eitaa.com/mmparvizan
🌿گرچه شیرین‌ دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست... 🪐دورهم‌نشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس 🟪خانه شعر و ادبیات خاتم 🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری ⭕️ با ارشاد: دکتر محمد مرادی 📍دوشنبه ۲۰ فروردین ماه 🌀ساعت ۱۶:۳۰ به همراه صرف افطار شیراز - پایانه احمدی- خانه تاریخی آیت اللهی (جهت مسیریابی دقیق، 👆ضربه بزنید) خانه شعر و ادبیات خاتم 🌐 @khatam_shz
"به بهانه‌ی روز هنر انقلاب اسلامی: شکایتی از خود و آنان که می‌دانند" این‌عزیزکان که بیشتر، تاجرند و گاه شاعرند گاه یار شیخ و میر و گاه... مانده در صف اکابرند بزم را... شراب و بنگ را... عارفِ همیشه عاکف‌اند رزم را... خروش و جنگ را... چون پرنده‌ی مهاجرند لفظ‌های کهنه‌سودشان... خاک خورده بین دودشان شاعرانِ عصر نیستند، گرچه شاعر معاصرند خرس‌های ظاهرا بشر... گرگ‌های یوسفِ هنر با منافقان موافق‌اند با مهاجران مجاورند این دغل‌دلان که در زبان، پیرو امام صادق(ع)‌اند این سبک‌سران که وقت نان، شیعه‌ی امام باقر(ع)اند هرزه‌های از هنر بَری، گرم در تب سخنوری مثل فرّخی و عنصری، سست‌های بی‌عناصِرند گاه مست شمس و مولوی، گاه جیره‌خوار منزوی در جوار حضرتِ "رَوی"، رکن اوّل منابرند در غزل اگرچه کامل‌اند، جرعه‌جرعه زهر قاتل‌اند وقت جنگ باطنی‌مرام... روز صلح اهل ظاهرند گاه: بیت‌بیت صائب‌اند... گاه: کشف‌کشف طالب‌اند داغ را... هماره غائب‌اند... باغ را... همیشه حاضرند ما: تبار فضلمان: کبار... خطّ سرخ شعرمان: غبار این حرامیانِ بی‌تبار... شعر را غبارِ خاطرند خون: بهارِ آستین ماست... درد: زینت جبین ماست ما حبیبِ بِن‌مظاهریم... این حباب‌ها مُظاهرند شاعری به کشفِ نغز نیست... شیعه اشک و شال سبز نیست لاف می‌زنیم شیعه‌ایم، فکر می‌کنند شاعرند * شعر: ساحت طهارت است، هان! کجای خاک خفته‌اند آن "شریف"‌ها که لایق‌اند... آن "کُمیت"ها که طاهرند *به شاعران مشهور تاریخ ادب شیعی: کمیت بن زید اسدی و سیّد شریف رضی. https://eitaa.com/mmparvizan
📸 🌙💫ضیافت رمضانی با حضور اهالی شعر و ادب فارس در خانه تاریخی آیت‌اللهی برگزار شد. 🔹شاعران و شعر دوستان در گرامیداشت روز هنر انقلاب اسلامی، گرد هم جمع شدند و از دریچه شعر به بیان موضوعات مختلف پرداختند. 🔸در این جلسه که با حضور اکثریت نوجوانان و جوانان برگزار شد؛ شاعرانی نیز از دیگر نقاط استان حضور داشتند و با ارشاد استاد محمد مرادی به شعرخوانی پرداختند. 🔹خوانش بخش هایی از کتاب " -درباره فلسفه و شعر" ، سید شهیدان اهل قلم از دیگر برنامه های این رویداد بود. 🔸سلسه نشست های خاتم ، دوشنبه های اول و سوم هر ماه برگزار می‌شود و از همه علاقه مندان جهت شرکت مستمر، دعوت بعمل می آید. @khatam_shz | خانه شعر و ادبیات خاتم |
"به دخترم ضحا  به بهانه‌ی چارده‌سالگی" در خنده‌هاش شور شکفتن، در گریه‌هاش نبض حیات است می‌بوسمش: به طعمِ رسیدن،  لب‌هاش شاخه‌شاخه نبات است بیداری‌اش: جنونِ تپیدن، در خواب، مستِ قهقهه دیدن چشمانِ ساحری که بهشت است، مژگانِ شاعری که صراط است پر می زند کبوتر قلبم بر پله‌ها قدم زدنش را وقتی که می‌دود دل و جانم، لرزان چشم‌زخم حیاط است آن گونه‌های ماه ندیده، عمر من است یا گل چیده؟ انگشت‌هاش بسته به دستم، قفل است یا کلید نجات است؟ در می‌زند به خنده و شادی، آغوش می‌گشایمش از شوق می‌بوسمش به رسم رسیدن، در گونه‌هاش شور حیات است لب‌های کودکانه‌ای این‌بار، سُر می‌خورد به روی من انگار به! این چه بوسه‌ای است که طعمش، معجون پسته و صلوات است؟ https://eitaa.com/mmparvizan http://t.me/drmomoradi
هدایت شده از پرویزن
"تودیع رمضان" یکی از موضوع‌های منعکس در ادبیات فارسی، به‌ویژه در مقدمه و متن قصاید مدحی، پایان رمضان است. در ادبیات فارسی کهن، به‌ویژه در سده‌های نخستین، به دلیل غلبه‌ی فضای بزمی و خوش‌باشی، بیشتر از منظر پایان روزه‌داری و تاثیر آن بر بزم‌ها و تهنیت عید فطر، به این موضوع پراخته شده؛ چنانکه منوچهری سروده است: ماه رمضان رفت و مرا رفتنِ او بِه عید رمضان آمد المنه لله مضمونی که در اغلب تهنیت‌سروده‌های عید فطر دیده می‌شود و در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت. اما به‌ندرت، در برخی اشعار، پایان رمضان دیگرگونه توصیف شده، چنانکه فرخی خلاف اغلب اشعار مدحی‌اش با موضوع عید فطر و پایان رمضان، کمی اندوه‌ورزانه و اخلاقی به پایان این ماه اشاره کرده است: رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر خُنُک آن‌کاو رمضان را بسزا برد به سر توصیف اندوه پایان ماه رمضان در شعر پس از سده‌ی ششم، به‌مرور در ادبیات فارسی نمود می‌یابد. از شاخص‌ترین اشعار در وداع ماه مبارک رمضان در این دوران، قصیده‌ی سعدی است: برگ تحویل می‌کند رمضان بارِ تودیع بر دل اخوان یارِ نادیده‌سیر، زود برفت دیر ننشست نازنین‌مهمان... الوداع ای زمان طاعت و خیر مجلس ذکر و محفل قرآن مهر فرمان ایزدی بر لب نفس در بند و دیو در زندان... پایان وداع‌نامه‌های شعر فارسی در این یادداشت، ابیات زیر از صائب است که از معدود اشعار با این مضمون در غزلسروده‌های سبک هندی است؛ در افسوس پایان یافتنِ ماه مبارک: افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک‌مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی‌پاره ازین ماه مبارک از دست به یک‌باره چو اوراق خزان رفت ماهِ رمضان حافظ این گلّه بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گلّه شبان رفت... @mmparvizan
"سنت قصیده‌سرایی و تبریک عید رمضان" اگر سده‌های چهارم تا ششم را دوران شکوه قصیده‌سرایی در ادب پارسی بدانیم، نوع توجه شاعران به موضوع‌ها و مضامینِ جلوه‌گر در قصاید، می‌تواند بیانگر برخی آیین‌ها و سنت‌های رایج در آن دوران باشد. در نگاهی کلی به حدود ۳۰۰۰ قصیده‌ی بررسی شده از ۲۰ شاعر شاخص (بنگرید به مقاله‌ی پیوست)، در این چندسده، نزدیک به هزار قصیده با موضوع‌هایی مربوط به تبریک، تهنیت، شادباش، تسلیت و تعزیت و شکایت سروده شده که نشان‌دهنده‌ی برجستگیِ وجهی از شادی یا غم، در آن اشعار است. بُعد شادیانه در قصاید سده‌های نخستین حدود سه‌برابر جنبه‌ی غم‌انگیز آن‌هاست؛ هرچند هرچه از سده‌ی چهارم به ششم نزدیک می‌شویم از انعکاس تبریک و تهنیت مناسبت‌ها در ادبیات کاسته و به تعزیت و شکایت افزوده شده، نکته‌ای که با رویدادهای اجتماعی و سیاسی و مذهبی این سده، پیوندی آشکار دارد. در سنت قصیده‌سرایی، حدود چهل درصد از تبریک‌ها و شادباش‌ها مربوط به فرارسیدن بهار و نوروز است و پس از آن، شاعران بیش از همه اعیاد اسلامی، به‌ویژه دو عید قربان و فطر را تبریک گفته‌اند. سرودن شعر در تبریک این دو عید خطاب به ممدوح یا مخاطب غیردرباری، در دیوان اغلب شاعران شاخص دیده می‌شود؛ البته فرخی و معزی و مسعود سعد، بیش از دیگر شاعران این سه‌سده، به این موضوع پرداخته‌اند؛ با این‌حال در دیوان شاعران دیگر چون: عنصری، منوچهری، قطران، ازرقی، سنایی، عمعق، مختاری، ادیب صابر، عبدالواسع جبلی، انوری، جمال‌الدین، خاقانی، ظهیر، کمال‌الدین و ... هم گرامیداشت اعیاد اسلامی نمود یافته است. مسعود سعد در شعری مدحی و در تهنیت عید رمضان می‌گوید: رسید عید و ز ما ماه روزه کرد گذر وداع باید کردش که کرد رای سفر به ما مقدمه‌ی عید فرخجسته رسید براند روزه‌ی فرخنده ساقه‌ی لشکر (دیوان، ص ۱۶۸) در اغلب این سروده‌ها، عید فطر با نام عید روزه یا عید رمضان، وصف شده؛ چنانکه امیرالشعرا معزی در تبریک عید روزه به ملکشاه گفته است: آمد رسول عید و مه روزه نام او فرخنده باد بر شه گیتی سلام او (دیوان، ص ۶۷۶) و در خطاب به سنجر سروده است: امسال در آفاق دو عید است به یکبار بر ملت و دولت اثر هردو پدیدار یک عید ز ماه شب شوّال و دگر عید از عافیت شاه جهانگیر جهاندار از میان شاعران، سنایی با توجه به گرایشش به ادبیات عرفانی، توصیفی متفاوت با دیگر شاعران مداح دارد و می‌توان نوع نگاه او را آغاز تحول در تهنیت آمدن عید فطر دانست؛ شیوه‌ای که گویا از مسیر او به غزلیات شمس راه یافته است: آمد هلال دل‌ها ناگه پدید ناگه هان ای هلال‌جویان ربّی و ربّک الله (دیوان، ص ۵۹۴) https://eitaa.com/mmparvizan
"گشایش" کمی "باران" بیاور! تا که نم‌نم روزه بگشایم به شوق پرکشیدن، توبه‌ی سی‌روزه بگشایم پس از یک‌ماه رفتن پابه‌پای تشنگی، باید لب خشکیده‌ام را بر مدارِ کوزه بگشایم من از راهی بعید اینجا رسیدم، مهلتی یاران که از پایم برای استراحت، "موزه" بگشایم دوباره گرگِ جانم چیره شد بر دشت خون‌خواری مبادا باز در شوق دریدن، پوزه بگشایم در این عصر گداپرور مبادا دست‌هایم را به سمت دوستان با تهمت دریوزه بگشایم ازین پس در غم این پهنه‌ی فیروزه‌گون باید به زهد از دست جان، انگشتر فیروزه بگشایم * دلم سیر است ازین دنیای خوار روزه‌دار ای مرگ! کمی "تربت" بیاید تا به‌حسرت روزه بگشایم https://eitaa.com/mmparvizan