"شعر_عاشورایی/۳"
عصر شعرخیز غزنوی، دورهی چندان مناسبی برای رواج شعر عاشورایی فارسی نیست. بهویژه در زمان محمود غزنوی ۳۸۷تا۴۲۱، چندان نمودی از ادب عاشورایی در آثار برجای مانده دیده نمیشود؛ نکتهای که بعید نیست از مذهب غالب در قلمرو غزنویان نشات گرفته باشد.
در این دوران، هرچند حکومت شیعی آلبویه در ری، حامی شعر منقبتی بوده، میزان اشعار به دست آمده از شاعران نواحی مرکزی و جنوبی ایران زیاد نیست و تنها ابیات شیعی پراکنده را در آثار منسوب به کسانی چون بندار رازی و غضایری می توان سراغ گرفت.
افول ادب عاشورایی در قلمرو شعر مدحمحور غزنوی، به اندازهای مشهود است که در مجموع اشعار شاعرانی چون: فرخی، عنصری، عسجدی و ... تنها یک بیت ثبت شده که در آن به امام حسین علیهالسلام، اشاره شده است؛ آن هم بیتی است از فرخی که در بخش پایانی مدح مسعود غزنوی، شادمانی محمود از دیدار او را به شادی امام علی(ع) از دیدار حسنین(ع) مانند کرده است:
همیشه به دیدار تو شاد سلطان
چو حیدر به دیدار شبّیر و شبّر
دیوان فرخی
در قطعهای که نخستبار در مجالسالمومنین قاضی نورالله شوشتری نقل شده نیز، غضایری رازی به پنج تن و از آن میان، امام حسین(ع) شفاعت جسته است:
بهینِ خلق و برادرش و دختر و دو پسر
محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن
البته در هیچیک از این ابیات به حادثهی کربلا اشاره نشده است. در ادب این دوره، تنها منوچهری دامغانی(ف432)، در مسمطی که در وصف بهار سروده، در توصیف عاشورا، به عزاداری شیعیان بر اصحاب کربلا اشاره کرده، مضمونی که موید فراگیری نوحه بر شهدای کربلا در این عصر است:
طوطی میان باغ دمان و کشی کنان
چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی
...قمری هزار نوحه کند بر سر چنار
چون اهل شیعه بر سر اصحاب نینوی
دیوان منوچهری
البته وضعیت شعر شیعی عربی و متون ادبی، تاریخی و حدیثی، در انعکاس حادثهی کربلا، متفاوت با شعر این دوره است.
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#منوچهری_دامغانی
#شعر_غزنوی
#عاشورا
#امام_حسین
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
الحسین فی الشعر المسیحی .PDF
1.87M
" الحسین فی الشعر المسیحی"
سعید رشید زمیزم
#حلیم_دموس #بولس_سلامه #جورج_شکور #جوزیف_الهاشم
#اوادیس_استانبولیان #یوسف_ابی_رزق #مروان_شمعون
#جوزف_حرب و ...
#ادب_عاشورایی
#شعر_دینی
#ادب_الطف
@mmparvizan
"اذان"
اکبر است این یا که ماه آسمان؟ الله اکبر
آدمیزاده است یا سروِ روان؟ الله اکبر
اینکه میآید به میدان خاتم پیغمبران است؟
یا نگین خاتم پیغمبران؟ الله اکبر
تیغ در کف میرسد وقتی که این خورشید تابان
کهکشان میخوانَد: الحمد... آسمان: الله اکبر
در قدومش هر مکان گم میشود در لامکانی
لازمان، لاحول میگوید... زمان: الله اکبر
چشمهایش را ببین شاعر! بگو سبحان لله
بازوانش را ببین راوی، بخوان: الله اکبر
خیره شو! در آن لب و دندان روشن تا ببینی
کهکشان در کهکشان در کهکشان، الله اکبر
صورتش را کشف کن: از خون و غیرت گل_شکفته
تا بروید بوستان در بوستان الله اکبر
این حسنسیرت، علیرو، مونس جان حسین است؟
یا دل و جان امام انس و جان؟ الله اکبر
بر تبسمهای نغزش این طلوع مهر و ماه است؟
یا تجلای خدای مهربان؟ الله اکبر
*
ظهر عاشوراست... این آوای پرشور بلال است
یا محمد باز میگوید اذان؟
الله اکبر...
#عاشورا
#علی_اکبر
https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر_عاشورایی /4"
در تاریخچهی شعر عاشورایی فارسی، بهویژه از میانهی سدهی پنجم، اشعاری دیده میشود که عمدتا در قالبهای کوتاه سروده شده و در آنها به واقعهی عاشورا نیز اشاره شده است.
هرچند از منظر نسخهشناسی و سبکی، قاعدتا این اشعار متعلق به سدههای بعد است، جزوی از کارنامهی شعر عاشورایی محسوب میشود. اهمیتِ دیگر این اشعار، در پیوند آشکار آنها با ادبیات عامه و فرهنگ محلی است و از این منظر، در مقایسه با اشعار شاعران دیگر، از منظر سنتهای محلی سوگ عاشورایی اهمیت دارد.
از این دست ابیات متعلق به سدهی پنجم، یکی رباعیای است منسوب به ابوسعید ابوالخیر که سعید نفیسی، به استناد مآخذ متاخر آن را در مجموعه اشعار شیخ گنجانده است:
ای باد به خاک مصطفایت سوگند
باران به علی مرتضایت سوگند
افتاده به گریه خلق، بس کن بس کن
دریا، به شهید کربلایت سوگند
سخنان منظوم ابوسعید
بسیار محتمل است که این بیان ساده و نوع ردیف، متعلق به زمان حیات بوسعید(ف440) نباشد؛ با این حال این شعر بر اساس متون موجود(تا آنجا که دیدهام) تنها به ابوسعید نسبت داده شده است. البته باید به این نکته اشاره کرد که تا سدهی ششم، سوگند خوردن به بزرگان شیعی در شعر فارسی، چندان معمول نبوده و جز ابیات ابوسعید و همچنین ابیاتی از باباطاهر و غضایری، این نوع سوگندها را در شعر شیعی متقدم نمیتوان دید. در قطعهای دیگر از ابوسعید نیز توسل جستن به امام حسین(ع) در کنار دیگر امامان علیهمالسلام، نمود دارد.
از دیگر شاعران این دوران، در دوبیتیهای منسوب به باباطاهر(زنده تا حدود 450) نیز چندبار به حادثهی عاشورا اشاره شده است:
عاشق اون بی که دایم در بلا بی
ایوب آسا به کرمون مبتلا بی
حسن آسا بنوشه کاسه ی زهر
حسین آسا شهید کربلا بی
یا:
در این ویرانه جز دلخون ندیدم
نه دل گویی که دشت کربلا بی
البته ابیات عاشورایی منسوب به باباطاهر در نسخههای قدیمی اشعارش دیده نمیشود و بعید نیست از اشعار دیگر شاعران بومی به آثار او راه یافته باشد. با این حال باتوجه به محدودهی زندگی بابا و تاثیر حکومت آل بویه بر فرهنگ و مذهب آن دیار و همچنین پیشینهی مذهبی آن منطقه، گرایش شیعی باباطاهر کاملا محتمل به نظر میرسد.
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
#بابا_طاهر
#ابوسعید
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"سقا"
در غزه، هزار طفل غمگین: تشنهاست
صد لاله و صدهزار نسرین: تشنهاست
برگرد و برای کودکان آب بیار!
یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنهاست
#فلسطین
#کربلا
#غزه
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
مدايح_و_مراثي_حضرت_ابوالفضل.pdf
1.37M
پرویزن
"مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل در شعر فارسی" #وصال #داوری #سروش #وقار #جودی #جیحون #عمان #فرصت و ... ا
"تکمله"
باوجود ریشهی کهن ادبیات عاشورایی در زبان فارسی، در اشعار و ابیات قرون نخستین، کمتر به نام حضرت عباس(ع)، اشاره شده است. چنانکه در پژوهش احمداحمدی بیرجندی دیده میشود، آغاز سرودن شعر فارسی در وصف و مرثیهی آن حضرت، به صورت فراگیر، مربوط به دوران قاجار است. البته در مقاتل منثور و کتابهای تاریخی و متون شیعی، از دیرباز به آن حضرت توجه و بارها اشاره شده است.
قدیمترین تلمیحات دیوانهای شاعران شاخص فارسی به حضرت عباس(تا آنجا که این نگارنده دیده/ فارغ از منظومهها)، اشارات مربوط به تلمیحات مدحی شاعران عصر صفوی است که عمدتا در خلال مدح شاهعباس و شاهعباس ثانی نمود یافته است.
از ادیبان و نویسندگان نامور سدهی یازدهم نیز طغرای مشهدی (درگذشته به سال ۱۰۷۴)، در ترکیببند عاشورایی خود، ابیاتی در ستایش آنحضرت و برخی از شهیدان کربلا سروده که در تاریخ شعر عاشورایی حائز اهمیت است:
تا چرخ بحر جنگ و جدل را بنا نکرد(?)
عباس را به آب فرات آشنا نکرد
مشکی که بهر تشنه لبان خواست پر کند
از کف به موج خیز مخالف رها نکرد
غیر از عدو که بر سر او تاخت در فرات
کس جنگ آب باگهر بیبها نکرد
یک دستش از محاربه چون بر زمین فتاد
دست دگر ز تیغ عدوکش جدا نکرد
غیر از دمی که مشک به دندان خود گرفت
در عمر خویش، خندهی دنداننما نکرد
با صدهزار، یک تنه گردید گرم حرب
اِستاد بر شهادت و رو بر قفا نکرد
قسمت برای یک دم آبش ز پا فکند
جز خون دل، نصیب شه کربلا نکرد
اسبش به خون سرشته برآمد ز حربگاه
در شیهه غیر نالهی واحسرتا نکرد
طوبی شود ز غصه چو شاخ نبات، خشک
چون رود مطربان نشود گر فرات، خشک
#شعر_عاشورا
#یاران_حسین
#عباس
#طغرای_مشهدی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خاتم|خانهشعروادبیات
"سقا"
در غزه، هزار طفل غمگین: تشنهاست
صد لاله و صدهزار نسرین: تشنهاست
برگرد و برای کودکان آب بیار!
یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنهاست
#محمد_مرادی
|خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿
@khatam_shz
یا هو
تو شعر جاری تاریخی، زبان ملول و قلم: خاموش
تو راز زندهی ایجادی، وجود: هیچ و عدم: خاموش
دو دست را به کرم وا کن، "نمی" ببخش و تماشا کن
که بر نمِ تو سخا عطشان که با کم تو کرم: خاموش
به یاد حنجر معصومت، اصول: سست و جدل: ویران
به سوگ سینهی مظلومت، "حدوث" مات و "قدم" خاموش
تو آن تلاطم آرامی که رو به ساحل توصیفت
سوار موج بلا باید، فقط قدم بزنم: خاموش
تو اوج قلهی ادراکی که پیش دامنهی مدحت
نفس به سکسکه میافتد: زبان گرفته و دم خاموش
به لحن وحی لبی تر کن، به روی منبر نی تا باز
گزند لب به سکوت اعراب، شوند خیل عجم خاموش
*
دوباره گوش به تاریخم، میان همهمهی میدان
دلم به سوی تو میآید: قدم قدم به قدم: خاموش
زهیر آمده از سویی، حبیب پر زده از کویی
یکی به دیدن تو خندان، یکی به هیبت غم: خاموش
یکی شتافته شبهنگام، به سمت خیمهی تو آرام
یکی به جذبهی آغوشت، سپرده دل به علم: خاموش
*
درست آن طرف میدان، از آن همه لب قرآنخوان
یکی به دشنهی زر بسته است، یکی به مهر درم: خاموش
یکی به ذکر و سماع نی، سپرده دل به خراج ری
یکی به فکر زن و فرزند، کشیده چهره به هم: خاموش
*
غم تو میکشدم اینسو، خیال میبردم آنسو
به شوق بال دلم عطشان، به ذوق مال لبم خاموش
*
جهان سکوتِ سراسر شد، غروب شد... شب آخر شد
من از سپاه تو خواهم رفت؟ [چراغهای حرم خاموش...]
#شعر_عاشورا
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و پذیرش توبهی آدم"
قالا ربنا ظلمنا أنفسنا اسأنا الیها بالمعصیة و إن لم تغفر لنا ذنوبنا و تجاوز عنا لنکونن من الخاسرین فی العقوبة.
گفتهاند روز عاشورا بود. روز آدینه که الله وی[آدم] را توبه داد و توبه وی قبول کرد.
کشفالاسرار میبدی/ تفسیر سورهی اعراف
*دربارهی صحت استناد این روایت علمای شیعه انتقادهایی دارند.
#عاشورا
#توبه_آدم
https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و تقابل موسی و ساحران"
روز عاشورا هماناست که رب العزة گفت: فجمع السحرة لمیقات یوم معلوم. میگوید فراهم آوردند جادوان را هنگام روزی را دانسته و نامزد کرده.
جای دیگر گفت: فأجمعوا کیدکم ثم ایتوا صفا. فرعون گفت: ایشان را همه هامسخن و هامدل و هامآهنگ باشید در ساز خویش. پس همه بههم به هامون آیید به یکبار... .
کشفالاسرار میبدی/ تفسیر سورهی اعراف
#عاشورا
#ادبیات_دینی
#عصای_موسی
https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و پایان طوفان"
مفسران گفتند: شش ماه نوح و اصحاب وی در کشتی بودند. دهم رجب در کشتی بودند و روز عاشورا از کشتی فرو آمدند و درستتر آناست که هفت ماه در کشتی بودند و ارتفاع آب در زمین چندان بود که به همه کوههای عالم سی گز آب بر گذشته بود.
کشفالاسرار میبدی/ تفسیر سورهی هود
*دربارهی صحت استناد این روایت علمای شیعه انتقادهایی دارند.
#ادبیات_دینی
#عاشورا
https://eitaa.com/mmparvizan