eitaa logo
مسعودنوروزی،ارتباط‌شناس
791 دنبال‌کننده
895 عکس
127 ویدیو
9 فایل
سوادرسانه از مسیر سواد ارتباط می‌گذرد || برای ارتباط با مسعود نوروزی (ارتباط شناس) در وبلاگ BF.blogfa.com پیام بگذارید. || ارتباط با ادمین: @zzohur
مشاهده در ایتا
دانلود
#خسته از #دانایی ام.... #شعر و #عکسنوشت از #سروده های #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط شناس @mnrahi
بچه که بودیم.... #عکسنوشت از #گفته های #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط شناس @mnrahi
خوابی در کار نیست... یک #عکسنوشت #گفتار ی از #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط_شناس درباره #خواب و #رویا ( #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #مسعودنوروزی #مسعودنوروزی_راهی #جامعه_شناس #ارتباط #مغز #هوشیاری #ماورا #ذهن @mnrahi )
#حقیقت ... #دروغ ... #عکسنوشت از #گفته های #مسعود_نوروزی_راهی #میم_نون_راهی #م_ن_راهی @mnrahi
#بشر برای #رسیدن به #ماه #جاذبه #زمین #مبارزه کرد اما... #عکسنوشت از #سخنرانی #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط_شناس #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #کره_ماه #اخلاق #ارتباط_شناسی_اخلاق @mnrahi
یک سرچ کوچولو توی اینترنت کردم دیدم بله! در جویبار خاطر بعضی ها که شعرم را دهان به دهان (و البته به عبارت دقیق تر: فوروارد به فوروارد) در شبکه های اجتماعی چرخانده بودند، رفتن پاییز بسی دل انگیز تر از آمدن پاییز جلوه کرده بود و معنای شعر تر را در "پاییز می رود" یافته بودند نه در "پاییز می رسد"! خب ذهن ایرانی در زمانه کنونی، گویا رفتن پاییز را دارای دل انگیزی و تری بیشتری می داند و بهتر می پسندد! لذا آغاز شعرم از "پاییز می رسد" کم کم به "پاییز می رود" تغییر پیدا کرده بود! من یک نفر شاعر یک طرف و ملتی در آن طرف! زور آنها بیشتر است لابد! به هر حال، نسخه " تر" شعرم را که در آن "پاییز می رود"، تقدیم می کنم.شما هم "تر" شوید این شب یلدایی: پاییز می رود به هوای جدا شدن از هر چه غیر عشق و رضای خدا شدن کار خداست فرصت تغییرهای نو سر بر زمین نهادن و سر در هوا شدن سرد است گرچه جان هوا باز گرم شد بازار داغ بوسه و آغوش وا شدن از یادگار گرمی فصل گذشته شد برگ درخت خونی و خون ها به پا شدن ای بوی مهر و نم نم باران آذری آبان توست جاری در جاده ها شدن پاییز فصل رونق اشک است کاش کاش از اشتیاق باشد و نه از جدا شدن ✅ مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس) (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) www.bf.blogfa.com @rooznegari
#پاییز #شعر #عکسنوشت از #سروده #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط_شناس #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #باران #اشک #اخلاق #ارتباط_شناسی_معنوی_شعر www.bf.blogfa.com @rooznegari
🥣ارتباط شناسی آشپز خانه ای🍽 ( ارتباط یابی ترشیجات در سفره غذا )🍯-خوردن ترشی و هر آنچه که تحریک کننده رشته های عصبی دهانی باشد(از قبیل فلفل و پیاز و سیر و...)، ریشه در حس پذیرش درد و رنج دارد، شخص در کنار لذت چشیدن طعم خوش غذا، دوست دارد تمام ظرفیت های موجود در دهان تحریک شود.طعم ملیح غذا، در سطح ابتدایی و با عمق اندک عصب های چشایی را تحریک می کند و مصرف کننده غذا اگر در روحیات خود آمادگی پذیرش رنج و درد را داشته باشد، خواهان آن است که دروازه ورود انرژی خوراکی به بدنش، با سطح بالای تحریک اعصاب دهانی(زبان و دیواره دهان) همراه باشد.😜 در جوامعی مانند هند🇮🇳 که از ادویه جات تند استفاده می کنند،🌶 شاهدیم که درد و رنج کشیدن از ارزش اجتماعی والایی برخوردار است و مرتاض های هندی 👳🏿‍♂️دارای مقام بلند و تشخص در میان هندیان هستند. در کشور ایران و زمینه فرهنگی ایرانی🇮🇷 نیز ترشیجات که سطح متوسط تری از تحریک کنندگی عصبی را نسبت به ادویه جات تند و فلفلی دارند، همان سنت پذیرش درد و رنج در سطح معتدل تر را متضمن هستند...پس باید توجه کرد که میل به استفاده از ترشیجات یا ادویه جات در طبخ غذا و یا مصرف آن همراه غذا، نشانه وجود زمینه پذیرش درد در متمایلان به چنین برساخت تغذیه ای است. پذیرش درد مترادف معانی تهور و دلیری و حرکات ناگهانی عصبی و قیام های اجتماعی نیز هست.یک جامعه که هم می تواند در مقابل دشمن شجاع و دلیر و جنگنده باشد و هم می تواند در بین خود به درگیری و آسیب زدن مشغول باشد. مادرها و زنها، این حاکمان بلامنازع آشپزخانه، می توانند با تنظیم برساخت غذایی در طبخ و عرضه غذا و چینش سفره وعده های غذایی خانوادگی، به شکل غیر مستقیم، سرنوشت و روحیات یک ملت را رقم بزنند.🍱مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس) (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) www.bf.blogfa.com @rooznegari
🎗جنگ های هورمونی🧬🦠✅مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس)✅ این جملات را در ذهن مرور کنید: 📂لایحه دفاع از حقوق زنان...👩🏻‍⚖️فمنیسم...🎤جنجال جهانی بر سر دفاع از حقوق زن...🔪خشونت مردان علیه زنان... حالا این جملات را مرور کنید: حق تعدد زوجات و چند همسری برای مردان... 👩‍🦰👩‍🦳🧕🏻👧🏻جنبش دفاع از حقوق مردان... 👨🏻‍⚖️زن ها همه آسایش زندگی مردان را به خاطر خوشی و رفاه خود ربوده اند...🚶🏻‍♂️💇🏻‍♂️مردها تبدیل به برده زنان شده اند... دقت کردید؟ هورمون استروژن از انسان موجودی با خصلت های زنانه می سازد و هورمون تستوسترون از همان انسان موجودی با خصلت های مردانه تولید می کند و به این ترتیب سبب ساز جدالی بی پایان بین دو جنسیت انسانی زن و مرد شده اند...یک دور باطل که عقل وا می ماند حق را بلاخره به کدام بدهد!👩🏻‍⚖️👨🏻‍⚖️..گِل را هم بمالی و بمالی، اگر پیاله 🥣بسازی ناچاری از آن استفاده پیاله ببری و اگر کوزه🍶 بسازی، ناچاری از آن به عنوان کوزه استفاده کنی...حالا آیا معقول است که کوزه های جهان قیام✊ کنند که چرا همیشه ما را پر از آب 💧 می کنند و تازه، همان آب را هم از ما در پیاله می ریزند؟ اما پیاله ها هم برای آب خوردن استفاده می شوند و هم برای خوردن غذا 🥘و تیلیت کردن نان 🥖در آن؟چرا در کوزه ها کسی غذا نمی ریزد و نمی خورد؟ یا از آن طرف پیاله ها قیام✊ کنند که چرا از ما بهره کشی می شود و این همه کار به گردن ما پیاله هاست اما کوزه فقط پر از آب می شود و یک گوشه می نشیند؟ آیا این تصورات از دعواهای پیاله ای و کوزه ای به نظرتان خنده دار است؟😜 این همان اتفاقی است که درباره جنسیت زن و مرد افتاده است.👩🏻‍⚖️👨🏻‍⚖️هورمون های استروژن و تستوسترون بنیان گذار دعواهای سیاسی و اجتماعی فراوانی شده اند! همان طور که کوزه و پیاله صرف نظر از کاربرد و ساختارشان، هر دو از خاک هستند، زن و مرد هم هر دو از خاک هستند و ماهیت خلقتشان برخلاف افسانه ها و خرافاتی که متاسفانه گاهی به دروغ آن را به دین نسبت می دهند،هیچ تفاوتی با هم ندارد! ⚖️پسر و دختر هردو انسانند! تنها فرقشان این است که پسرها هورمون تستوسترون شان زده بالا و دختر ها هورمون استروژن شان! همین!👶🏻👧🏻 آدم ها را از روی هورمون هایشان قضاوت نکنیم! زن و مرد هر دو روح دارند! به نظر شما چه کسانی سود می برند که تمرکز حواس آدم ها را از روی عملکرد روحشان به عملکرد هورمون هایشان منحرف کنند؟ و چرا؟ و سوال مهم تر این است که چرا ما باید این قدر راحت توی بازی آنها گیج و منگ شرکت کنیم و برایشان سود تولید کنیم و وقتی به هوش بیاییم که هم عمرمان را باخته ایم و هم روحمان را فرسوده کرده ایم؟ ارتباط شناسی جنسیتی به ما کمک می کند در این جدال مضحک بازی نخوریم.🙂 ✅مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس) (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) وبلاگ شخصی مسعود نوروزی راهی برای دریافت مشاوره: www.bf.blogfa.com @rooznegari
#عشق مرا می کشد به سوی تو آیم ... ( #عکسنوشت #شعر از #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط_شناس #میم_نون_راهی #م_ن_راهی ) @mnrahi
ادامه مطلب از بالا: >>>> مرحوم عادل خان رفائی، پدرزنم، که الان آسوده از غم روزگار در بهشت زهرا خوابیده، از قدیمی های صنعت کفش دست ساز ایرانی در تهران بود، از کارگرانی بود که در اثر همین واردات کفش چینی، وضع اقتصادی اش افت کرد و تا آخر عمرش از چین و چینی ها بد می گفت که صنعت کفش ایران را با آن کفش های آشغالی شان نابود کردند.او مرد و ندید این روزها را که همراه من بخندد!😂 کمونیسم گزاره های مذهبی را نه تنها در حکومت بلکه در زندگی عادی مردم هم رد می کند و ظاهرا این خطای دید که حکومت مذهبی در ایران مردم را به ستوه آورده اپوزوسیون را دلگرم کرده که آبی از آتش کمونیسم در ایران کنونی چهل سال بعد از انقلاب اسلامی گرم می شود! خب! با این حساب رضاخان از همه کمونیست تر بود که هم حوزه های علمیه را محدود کرد و هم حجاب را سرکوب! آخرش هم که مملکت را به قحطی و نداری کشید و هنوز هم کوپن های نان دوران آقا رضا قلدر در عتیقه فروشی های تهران امروز پیدا می شود! می فهمید نان کوپنی یعنی چی؟ نان کلا نبود و خیلی ها هم که کوپن به دست در صف نان بودند می شندیدند که:تمام شد!بروید! اعلیحضرت رضاخان هم که زورش به قحطی نمی رسید، دست به اقدامات نمایشی و پوپولیستی می زد! مثلا نانوایی که به او اتهام احتکار نان زده بودند را بدون بررسی راست و دروغ ماجرا در تنور نانوایی انداخت! اما خب! این کارها که شکم مردم گرسنه را سیر نمی کرد! سابقه عملکرد اعلیحضرت باعث شد که در شهریور20 وقتی از تهران به تبعیدگاهی در جنوب آفریقا تشریف فرما شد، مردم در یک جشن ملی به شادمانی دست زدند! آیا ملت ایران دوباره علاقمند به تجربه دوران رضاشاه است؟ مگر عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده می شود؟ تشدید مشکلات معیشتی و اقتصادی ( که از حدود سال 90 به بعد به دلیل تحریم خارجی و البته کاسبی داخلی ها از تحریم شروع شد و تا کنون هم ادامه دار است) و نیز حس شدید نابرابری های اقتصادی در مردم، باز باعث این خطای دید شده که مردم ایران کمونیسم را نجات بخش خواهند یافت چون به هر حال کمونیسم نوید دهنده برداشتن فاصله های طبقاتی و برابری همه خلق است و همه را رفیق همدیگر می داند که در کمون باید مثل هم از امکانات برابر استفاده کنند. اما عملا در تاریخ کشورهای کمونیستی اثبات شد این حرف ها فقط روی کاغذ و در شعارها باقی ماند و خود رهبران کمونیست با استفاده از امکانات ملت زندگی مرفهی داشته اند و مردم در فلاکت بوده اند و عملا در کشور همه چیز بر اساس سبک رفتار اجتماعی آن کشور و باند بازی و انحصار و سوء استفاده پیش می رفت و خبری از برابری آرمانی کمونیستی نبود.پس دیگر کمونیست ها می آیند که چه برگ برنده ای رو کنند؟ تجربه شوروی گویای همه چیز است! خاطرات جان به در بردگان از چنگ استالین را بخوانید تا حساب کار دستتان بیاید! کتاب سفر به شوروی جلال آل احمد هم بد نیست!او خودش در جوانی کمونیستی دو آتشه بود! خلاصه کلام این که:کمونیست های عزیز! بی خیال شوید! ✅مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس) (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) وبلاگ شخصی مسعود نوروزی راهی برای دریافت مشاوره: www.bf.blogfa.com #دروغ
✅شعری که سردار سلیمانی سفارش سرودن آن را داده بود!🇮🇷اردیبهشت سال 95، در مراسم یادواره شهدا ، آقای سلیمانی را دیدم.گفتم سردار! اون متن "یاران همه رفتند، افسوس که جا مانده منم" که توی فلان مصاحبه ات خوانده بودی رو از کجا آورده بودی؟( یک مصاحبه قدیمی از ایشان دیده بودم که در آن کلمات شعرگونه ای را خوانده بودند با این مضمون: یاران همه رفتند، افسوس که جا مانده منم حسرتا این گل خارا، همه جا رانده منم پیر ره آمد و طریق رفتن آموخت آنکه نا رفته و جا مانده منم) خندید. گفت:چطور؟؟ فاتحانه گفتم چون نه وزن داره نه ردیف نه قافیه! حالا نوبت او بود که پاتک بزند.دست گذاشت روی شانه ام و گفت:شعر اصلی ما در میدان جنگ است!وزن ما روی سینه دشمن! ردیف ما صف بچه های رزمنده! قافیه ما فریاد الله اکبراست! بعد رو کرد و با بقیه گپ زد و من مبهوت از این حاضر جوابی او بودم که پاتک توی پاتک زد و ناگهان رو کرد به من و گفت:خدا کنه شهید بشم و تو برام شعر با وزن و قافیه بگی! هیچی دیگه! از اردیبهشت 95 تا دی ماه 98 راه دوری نبود! سردار! این هم آن شعری که سفارش دادی! 7 صبح جمعه 13 دی از شهادتت خبردار شدم.معطل نکردم و همان آن شروع کردم به سرودن این شعر! تو هم معطل نکن!دعا کن ما هم با شهادت بیاییم پیشت! قسم به سرخی انگشتر سلیمانی به مرگ دیو! شهیدا تو زنده می مانی چه پادگان تو ای عشق خاک بی مرزیست صفوف پاکی و افغان، عراقی، ایرانی به دشمنان تو چشاندی همیشه طعم ترس همیشه با شهدا داشتی تو مهمانی نداشتی سر ترس و مصافشان رفتی میان مرکز دشمن گذشته از جانی نریخت قطره ای از این مذاکره بر جام که ریخت خون تو اکسیر ابر بارانی به جام سرخ شهادت زدی تو بوسه عشق چه مست در شب جمعه ترانه می خوانی جهان اگر شده آباد، از شهیدان است که جوی خون به درخت وطن دهد جانی مباد تا به ابد خانه کسی ویران که هر شهید شده ضامن خیابانی برای نام شهیدان بمیرم ای وطنم که زنده ایم همه از چنین جوانانی سزای خامنه ای عزیز تبریک است که دارد این همه او قاسم سلیمانی چه باک از تن صد پاره تا که هست حسین تو مرد جنگی و راهی میان میدانی مسعود نوروزی راهی @rooznegari bf.blogfa.com
چون کسی به آنها شک نمی کند ! #عکسنوشت از #گفته های #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط شناس @mnrahi #میم_نون_راهی#م_ن_راهی #دیکتاتور#دیکتاتورها #چهره#مهربان#خطر
زیر سایه حرم ... شروع به عین است و عین، عباس است که عین سوره ناس و بدون وسواس است ز چشم زخم چه داری هراس که عباس خودش چهار قل از قل هو و ناس است به هر قدم رود عباس میشود تعویذ جهان به خط قدمهای او چو قرطاس است در این جهان که شده کیمیا سخن از عشق لباس رزم به تن، عباس است به خاک قحط وفا، بذر غیرتی پاشید کمان ابروی عباس در درو داس است به ذکر نامی عباس راهی ام ، هر دم که جان پناه من از مردمان خناس است ممنون از محبت  عزیز جناب صالحی بابت  زیباشون.اجرشون با مولای  محتواهای دست اول در این نشانی 👈 @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
در سایه حرم بابای علیه السلام از فضل بخواه روزی از خلق خدا چه میفُروزی؟ ای دل مشو از خدا دمی دور از مردم بیخدا بسوزی ای دل! به بهشت داخل آیی داری تو اگر ز سوزی کنج حرم گدا باش تا چشم به دیگران ندوزی آنی که گدایی علی کرد شاه است به بخت و نیکروزی مردان خدا رسیدند راهی شو! نمان! تو این دو روزی... ممنون از محبت عزیز جناب حامد بابت زیباشون.اجرشون با مولای محتواهای دست اول در این نشانی 👈 @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
علی را عاشقانش میشناسند نشان و بی نشانش میشناسند علی آقا علی مولا و سرور علی بعد نبی از هر که برتر خدایا تا که تو داری خدایی مبادا از علی آنی جدایی خدا را دیده ام با چشم دیده از آن دم که علی را آفریده به دیدار و قدرت او بگو یک یا تا او کند رو شدم راهی نیزار نجف تا بنالم از دم غمهای مولا ممنون از محبت عزیز جناب قنبری بابت زیباشون.اجرشون با مولای محتواهای دست اول در این نشانی 👈 @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
می‌دونی چرا بچه‌ها از خوابیدن گریزون هستن؟طوری که گاهی مادرا مجبور می‌شن به زور اونارو بخوابونن؟ چون بچه‌ها تازه از اون ور اومدن این دنیا...هنوز یادشون نرفته که خواب،برادر مرگه! و از مادرشون دلگیر می‌شن که راضی به مرگشونه و می‌خواد به زور اونا رو بخوابونه! اما کم کم بزرگ که شدیم،ترسمون از خواب ریخت...فهمیدیم بیخود از مادرمون دلگیر بودیم! خواب خوبه! خواب لازممونه! همین ریختن ترسمون از خوابیدن، یه نشونه ست! یعنی یه قدم به مرگ راضی شدیم! حالا هم شاید از خدا دلگیر باشیم که چطور ما رو خلق کرد و وارد زندگی کرد اما بعد راضی به مرگ ماست... بعدا می‌فهمیم بازم بیخود دلگیر بودیم... مرگ خوبه... مرگ لازممونه... م.ن.راهی جدیدترین محتواها در این نشانی @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
باید به یاد حضرت زهرا حیا کنیم بر عهد اشک خویش دو قطره وفا کنیم این روضه ها بدون حیا روضه نیست نیست باید حساب غیر حیا را جدا کنیم باید حیا کنیم که گلدان تشنه را در گوشه حیاط شکسته رها کنیم آیا خدا پیامبری نو بیاورد؟ یادآوری کند همه باید حیا کنیم؟ زنبور و مورچه همه پیغامبر شدند مردم حیا کنیم و خدا را صدا کنیم آنگاه با حیای محمد کنار اشک بعد از عزای حضرت زهرا دعا کنیم م.ن.راهی جدیدترین محتواها در این نشانی @mnRahi 🏴🏴🏴🏴🏴
🏴 «قصه برد و باخت...» از این ور هر چی که بردیم از اون ور باخت میدیم تو این دنیای ویرونه شعار ساخت میدیم اونایی که توی دنیا خیال کردن که بردن ببین هر چی که بردن رو گذاشتن جا و مُردن بیا راهی شو پای عشق وطن یک سرزمینه که آدمهاش با عشقن مگه غیر از همینه؟ اگه جا موندی تو غربت بیا و هجرتی کن پناهنده شو پیش عشق بجنب و غیرتی کن... تو دنیا سرزمینی هست هواش با عشق عجینه دلیلش اینه که خاکش پر از عشق حسینه... م.ن.راهی جدیدترین محتواها در این آدرس @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🏴 «حکایت آمدن شهدا....» شهدا! وقتی رسیدین دیگه دلهامون پُرِ پُر بود به دلامون جلا دادین هر کسی،هر جا، هر طور بود گریه مونو کرده بودیم چشامون دیگه خشکید و خشکید امید بارونو نداشتیم رسیدید اشکا شُر شُر بود... خیال کردیم آخر خطه خسته هستیم و پردردیم اومدید یادمون بیفته تازه ما اول نبردیم فدای استخووناتون که قیامت کرد و زنده مون کرد بازم اون حرف تکراری بعد از شهدا ما چه کردیم؟ م.ن.راهی جدیدترین محتواها در این نشانی @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مسیح را دیدم، آن مسیح تنها بود به دور پیکر او لشکر یهودا بود مسیحِ روح الله، آمد از دیار عجم ظهور کرد و شهید عروجِ اعلا بود نه بر صلیبی چوبی، که بر صلیب خاک گواه بی کسی بوتراب بر ما بود ظهور می کند آخر، به انتقام او همان که مادر او توی کوچه تنها بود هزار خنجرِ عفریته‌ها به زخم مسیح همان زدند که از جنس قتل زهرا بود مسیح ما چه جوان است بر صلیب کرج که راه روح الله از کجی مبرا بود م.ن.راهی جدیدترین محتواها در این نشانی @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
علی را عاشقانش میشناسند نشان و بی نشانش میشناسند علی آقا علی مولا و سرور علی بعد نبی از هر که برتر خدایا تا که تو داری خدایی مبادا از علی آنی جدایی خدا را دیده ام با چشم دیده از آن دم که علی را آفریده به دیدار و قدرت او بگو یک یا تا او کند رو شدم راهی نیزار نجف تا بنالم از دم غمهای مولا ممنون از محبت عزیز جناب قنبری بابت زیباشون.اجرشون با مولای محتواهای دست اول در این نشانی 👈 @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
در سایه حرم بابای علیه السلام از فضل بخواه روزی از خلق خدا چه میفُروزی؟ ای دل مشو از خدا دمی دور از مردم بیخدا بسوزی ای دل! به بهشت داخل آیی داری تو اگر ز سوزی کنج حرم گدا باش تا چشم به دیگران ندوزی آنی که گدایی علی کرد شاه است به بخت و نیکروزی مردان خدا رسیدند راهی شو! نمان! تو این دو روزی... ممنون از محبت عزیز جناب حامد بابت زیباشون.اجرشون با مولای محتواهای دست اول در این نشانی 👈 @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
زیر سایه حرم ... شروع به عین است و عین، عباس است که عین سوره ناس و بدون وسواس است ز چشم زخم چه داری هراس که عباس خودش چهار قل از قل هو و ناس است به هر قدم رود عباس میشود تعویذ جهان به خط قدمهای او چو قرطاس است در این جهان که شده کیمیا سخن از عشق لباس رزم به تن، عباس است به خاک قحط وفا، بذر غیرتی پاشید کمان ابروی عباس در درو داس است به ذکر نامی عباس راهی ام ، هر دم که جان پناه من از مردمان خناس است ممنون از محبت  عزیز جناب صالحی بابت  زیباشون.اجرشون با مولای  محتواهای دست اول در این نشانی 👈 @mnRahi 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷