eitaa logo
شهدای مدافع حرم
913 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﻭﺿﻮﻭﻣﺮﺍﻗﺐ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ بخصوﺹ ﻧﺎﻣﺤﺮم ﺑﻮﺩ‌ ۲ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩﺳﭙﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪ.ﻗﺒﻞ ﺍﺯﺍﻋﺰﺍﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻭﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺝ وآسمانی شدن آماده شده بود @moarefi_shohada 🍃23🍃
🌷🌷🌷 دست نوشته های عباس آسمیه:↘️↘️↘️ حضرت علی ع : از نیازمندان کسی را یافتی که برای تو تا روز قیامت توشه حمل کند و آنجا که تو بدان نیاز داری به تو برساند ، غنیمت شمار و توشه خود را به او ده و آن را اضافه کن ، شاید که او را بیابی و او را نجویی. 🐾🌟🐾🌟🐾 ❣قرآن کریم : هر کس از مرد و زن کار نیک کند و مومن باشد او را زندگی نیکو دهیم . ( سوره نحل آیه ۹۷ ). سوره مجد آیه ۱۱ : مردمان بی ایمان در محشر به شکلهایی محشور میشوند که میمون و خوک نسبت به آنها زیباست. 🌷🌷🌷 👇👇👇👇 🍃24🍃
#گفتۍچه خبر؟ ازتوچه پنهان خبرۍنیست در زندگی ام بعدتو وخاطره هایت غیر ازغم واندوه فراوان خبری نیست #گفتۍچه خبر؟ #گفتم وهرگزنشنیدی جزدورۍات ،خبرۍنیست 🍃25🍃
#شهید_عباس_آسمیه تاکید بسیار زیاد بر #حفظ و #قرائت قرآن #بامعنی و همچنین احادیث نبوی داشت و واین درحالی بود که خود نیز احادیث را #بصورت کتبی یادداشت و #همچنین بصورت صوتی و با #صدای خودش ضبط میکرد 🍃26🍃
#شهید_عباس_آسمیه به دوستان نزدیک خود، #رعایت چهل گناه زبان را بسیار تاکید مینمود. چه ساده ولی چه سخت در عمل .... 🍃27🍃
کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ائمه ، هاشو با اون پاک میکردو میگفت که این اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن خاصی به اربابش امام حسین ع و حضرت عباس ع داشت بسیار زیادی بر خوندن عاشورا با صد لعن وسلام داشت. امکان نداره شما با اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه. 🍃28🍃
#شهید عباس آسمیه همیشه از #منش و مرام #شهید باستانی کار ،سردار #شهید ابراهیم هادی یاد مینمود... 🌴 #روح هردو شهید عزیز شاد🌴 🍃29🍃
#وصیت_نامه_شهید 🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴 🍃30🍃
کربلایی : بِسمِ رَبَّ الشُهدا و الصِدیقین السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ دلتنگم یا حسین(ع) دلتنگ یک نگاه کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع) محتاجم چون زهیر محتاج یک نگاه کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع) می گیری عاقبت دستانم را می بوسم عاقبت دستانت را (( امیری حسین (ع) و نعم الامیر : حسین (ع) فرمانده من است و او برترین فرماندهان و امیران است . )) این عبارت زیباترین و عاشقانه ترین جمله ی زیبا بود برای من ، پس حسین(ع)جان با نگاهی ولایی مرا هم همچون زهیر سرباز و فدایی خود ساز 🍃31🍃
از وصيت نامه شهيد مدافع حرم عباس آسميه: ↘️↘️ عزم رفتن به سوریه کردم و از خداوند خواستار این موضوع گشتم به این دلیل بود که نمی توانستم نسبت به مظلومیت مردم سوریه ، در خطر بودن حرم آل الله که اگر فداکاری آنها نبود از اسلام باقی نمانده بود و تلاش تکفیری ها در جهت مخدوش ساختن چهره ی اسلام در عالم و البته ندای رهبر فرزانه انقلاب که فرمودند سوریه نباید سقوط کند ، که اگر در این مقطع زمانی و مکانی در مقابلشان ایستادگی نکنیم باید در مرز های خودمان شاهد آغاز در گیری ها بودیم به برکت انقلاب اسلامی و خون پاک شهیدان این راه امروز جمهوری اسلامی به حدی از توان نظامی و دفاعی رسیده که نه تنها هیچ قدرتی توان دست درازی به خاک پاک آنرا ندارند آماده ی دفاع و یاری مظلومین عالم نیز هست ، همان طور که قرآن کریم می فرماید برای احیای حق و مبارزه با ظلم تک تک قیام کنید حتی اگر در این راه تنها بودید که خداوند یار و یاور مظلومین است. 🍃32🍃
#از توصیه های شهیداین بود که اگه میخوای زود به حقیقت برسی ،یکی از راههاش اینه که با یه شهید ارتباط بگیری و ازش مدد بخواهید. 🍃33🍃
ذکر واقعه : ماه از خبر شهادت برادرم گذشته بود که یه روز تو محل کارم مشغول کار بودم و تلفنم زنگ خورد. و مافوق برادر بود و گفت که میخواهیم وسایل شهید آسمیه رو که از سوریه اومده تحویل خونواده بدیم. گفتم حال پدر و مادر اصلا خوب نیست. بیارید به من تحویل بدید. جلوی محل کارم. وقتی دو تا ساک تحویلم دادن ، لحظه به روی خودم نیاوردم و ازشون گرفتم . اگه همون روز ببرم خونه ،مادرو پدرم بیشتر به هم میریزند. خلاصه تو پارکینگ شرکت ساکاشو باز کردم.بوی داش عباس رو میداد نظامی،لباس شخصی . یا زهرا . مخصوص گریه برای ابی عبدالله ع و وسایل دیگش من که از بچه گیش نوکریشو کردم خیلی سخت بود که لباسی خالیشو ببینم. تو تنش با اون قد و بالای رعناش میرقصید و طنازی میکرد.😔 لباسای نظامیش رو جدا کردم و سایر وسایل رو چند روزی پیش خودم نگه داشتم . زمینه چینی به مادر و پدر گفتم . که این کاش نمیگفتم. تاکید کرد که برو وسایل رو بیار. با ساک وارد خونه شدم .همه چی بهم ریخت و قیامتی شد....... و مادر و پدرم مثل سه‌تا زخم خورده تا ساعت‌ها گریه می‌کردیم. داش عباس عزیز کرده خونه ما بود. نعمت خونه ما بود. اونهاییکه باهاش رابطه و رفت و آمد داشتند دقیقا حرفهای من رو تایید میکردن. @moarefi_shohada 🍃34🍃