تکتیرانداز فیلمی به کارگردانی علی غفاری و تهیهکنندگی ابراهیم اصغری محصول بنیاد فرهنگی روایت فتح در سال ۱۳۹۹ است.
درباره ی یک تک تیرانداز ایرانی به نام #عبدالرسول زرین است که در جنگ غوغا به پا کرده است و تمام عراقی ها دنبال او هستند تا او را از پا دربیاورند. سرهنگ راشد خمیس داوطلب میشود تا او را از پا دربیاورد و...
#شهید عبدالرسول زرین⚘🍃
#شهید مدافع حرم ،
محمد تقی اربابی🍃⚘🍃
در تاريخ ۱۳۶۱/۰۵/۰۷ در شهر درق از توابع شهرستان گرمه ی خراسان شمالی در خانواده اي مذهبی و متدین متولد شد.
تحصيلاتش را تا مقطع فوق دیپلم رشته ی فن آوری اطلاعات ( IT ) در دانشگاه علمی کاربردی بجنورد ادامه داد.
متاهل بود. سال ۱۳۷۹ ازدواج کرد که دو فرزند به یادگار دارد که زمان #شهادتش ، حامد ۸ ساله و علی ۲ ساله بود.
🍃⚘🍃
در یک خانواده ای متدین متولد شد که مادرش خانه دار و پدرش در اداره ی مخابرات کار میکرد. از هشت سالگی هم روزه میگرفت و نماز میخواند.
🍃⚘🍃
اهل مسجد و بسیجی هم بود. بعد از این که تحصیلاتش را تا دبیرستان ادامه داد به شوق حضور در سپاه ، درس رو رها کرد.
🍃⚘🍃
در سال ١٣٧٩ جهت استخدام به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. حدود ١۵ سال در سپاه مشغول به خدمت بود.
🍃⚘🍃
اگر چه دوران جنگ تحمیلی را درک نکرده بود اما گویا خاطرات #شهدا و #رزمندگان و دفاع از اسلام و #اهل بیت (ع)⚘ در نهادش عجین شده بود.
🍃⚘🍃
به روایت از همسر #شهید:
ما به اصطلاح خونه ی یکی بودیم و من نوه عمه ی محمد تقی می شدم. با خواهرش هم دوست بودم و خلاصه این که کاملا یکدیگر را می شناختیم.
پدر بزرگم عاقد و بزرگ روستا بودند و گفتند که محمد تقی به خواستگاری اومده. او پسر خوبیه و ما هم موافقیم.
اگر سکوت میکردیم میگفتند موافق است و اگر اعتراض میکردیم هم که مخالف بودیم. من ١۶ ساله بودم و محمد تقی هم ١٩ ساله.
مادرم میگفت : چون دایی من ( پدر محمد تقی ) #جانباز است دوست ندارم دلش را بشکنم و پسرش هم پسر خوبیه و من هم رضایت داشتم.
پدر بزرگم بعد از دو روز اومد و برگه ای را آورد تا من امضا کنم و عقدنامه را خوند. از #شهید هم در خونه اش امضا گرفت ، به همین سادگی
بعد از ۶ سال حامد به دنیا اومد. همون سال ایشون در اصفهان براش ماموریتی پیش اومد که هر دو یا سه هفته می رفت اصفهان و چند روز هم پیش ما می اومد.
در تاریخ ١٣٧٩/۰٧/۰٢ عقد کردیم که با عید غدیر همزمان شد. بهمن ماه ١٣٨١ هم عروسی گرفتیم. تا خرداد ماه منزل مادر شوهرم بودم تا اینکه به بجنورد نقل مکان کردیم.
🍃⚘🍃
آدمی بود که #سختی براش #مهم #نبود. میگفت : ما برای این روزها ساخته شده ایم و حقوقمون را برای این روزها میگیریم و اگه می خوایم #حلال باشه باید الان ظاهر بشیم.
🍃⚘🍃
در مسائل کاری خیلی #حساس بود و میگفت : این مسائل نباید گفته بشه. واقعا حفاظت گفتار داشت. حتی من تا زمان #شهادت نمیدونستم درجه شون چیه و چند بار هم پرسیده بودم که میگفت :
ما برای #رضای خدا کار میکنیم و گفت با اعزام ما هم موافقت شده و ان شاءالله شما هم راضی هستید. گفتم که هر چه خدا بخواد اما دلم آشوب بود. راهی بود که شاید برگشت نداشته باشه. 😭
🍃⚘🍃
وقتی که میخواست بره از زیر قرآن که رد شد گریه ام گرفت. گفتم : میری و بر نمی گردی. میگفت واقعا ؟ برای من دعا کن تا #شهادت نصیبم بشه. شما رو هم شفاعت میکنم. و همسرم رفت. 😭😭😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید محمد تقی اربابی هم در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۳ در #عملیات آزاد سازی منطقه ی نبل الزهرا به آرزویش که همانا #شهادت در راه خدا بود رسید.
🍃⚘🍃
مزار #شهیددر شهر درق ، از توابع شهرستان
گرمه ی خراسان شمالی.
🍃⚘🍃
یک سالی بود در خانه ما بیشتر صحبت از #شهادت بود🕊
یک روزی گفت:
«خانم اگر من شهید شوم چه میکنی؟» گفتم:« خدا را شکر میکنم.»☺️
گفت:«اگر جنازه من را بیاورند دست روی صورت من میکشی😢؟» گفتم: «آقا شاید تو سر نداشته باشی.»
گفت: «خدا را شکر پیش امام حسین شرمنده نمیشوم.»🌹 گفت: «دستم چه؟» گفتم: «شاید دست هم نداشته باشی.»
گفت: «آن زمان هم خدا را شکر میکنم که شرمنده #حضرت_ابوالفضل نیستم.»🌹
بعد گفتم: «شاید تانک از روی شما رد شود و چیزی از تو باقی نماند.» گفت:« آن وقت پیش #علیاکبر شرمنده نیستم.»💔
بعد گفت: «اگر جنازهام برنگردد پیش خانم #فاطمه_الزهرا هستم
و به عروسم که از سادات است❤️ گفت: «شما از خانم فاطمه زهرا بخواهید اگر #شهید شدم جنازهام برنگردد...
شهید مدافع حرم #رحیم_کابلی 🌸
#شهید مسیحی دفاع مقدس
هراچ هاکو پیان🍃⚘🍃
در تاریخ ۱۳۴۴/۴/۱۴ در شهر اصفهان در خانواده ای مسیحی متولدشد.
#شهید ۲۲ ساله و مجرد.
#شهید گمنام بود.🍃⚘🍃
پیکرایشان ، چندروز پیش شناسایی شده.
دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شدوادامه تحصیل داد تا دبیرستان و دیپلم گرفت.
با شروع جنگ تحمیلی ایشان هم به جبهه رفت تا از کشور دفاع کند.🍃⚘🍃
مدتی در جبهه بود که در تاریخ 20 فروردین سال 66 در #عملیات کربلای 9 شرکت کرد و در این عملیات به #شهادت رسید.🍃⚘🍃
#هدف این عملیات #آزاد سازی منطقه باباهادی در #شمال شرق قصر شیرین بود تا این مناطق ازدست دشمن آزاد شود.
بعداز #شهادتش پیکرش در منطقه ماند وهمرزمانش نتوانستند پیکر #شهید را به عقب منتقل کنند پیکرش همان جا ماند
و#گمنام شد.🍃⚘🍃
سال ها #گمنام بود تااین که بعد از#۲۵ سال در #سال ۱۳۹۱ در #منطقه بابا هادی #پیکرشهید تفحص شد ولی چون مدارکی نداشت، شناسایی نشد و
#گمنام بود.🍃⚘🍃
حالا بعداز #هفت سال از طریق آزمایش DNA از #گمنامی درآمدو مشخص شد #شهید آرمیده در دانشگاه زاهدان متعلق به ایشان است.🍃⚘🍃
در تاریخ#۲۵ فروردین ۹۲ مصادف با #شهادت حضرت زهرا (س)⚘ایشان همراه #شهید گمنام دیگه ای میهمان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان شد، وطی تشییع با شکوهی که انجام شد خاکسپاری شد.🍃⚘🍃
سنگ مزار یادبودی هم در شهر اصفهان برای#شهید گذاشته بودند که پدرومادر وخانواده و دوستان یادش می کردند.
🍃⚘🍃
#سنگمزار #شهید گمنام دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان به نام خود{شهید هراچ هاکوپیان}مزین شد.🍃⚘🍃
#دوشهید گمنام در دانشگاه زاهدان بودند،
ان شاءالله شهید گمنام همسایه شهید هراچ هم شناسایی شود.😔🍃⚘🍃
سرانجام #شهید هراچ هاکوپیان هم درتاریخ ۱۳۶۶/۱/۲۰ در عملیات کربلای۹به آرزویش که همانا #شهادت رسید.🍃⚘🍃
#پیکرایشان به زادگاهش شهر اصفهان منتقل و خاکسپاری خواهدشد.🍃⚘🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئولین و ازجمله سردار باقرزاده ، مسئول تفحص شهدا، به منزل#شهید هراچ هاکوپیان 🍃⚘🍃تشریف آوردند وبه پدرومادر ایشان اطلاع دادند.
شهادت..
بهخونوتیروترکشنیست..!
آنروزکهخُداراباهمهچیز
ودرهمهجادیدیمونشآندادیم،
شهیدشدهایم..
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید حاج _رحیم_کابلی
آدم برای عبور از جاده های سخت زندگی؛
احتیاج به یه رفیــ♥️ـــق راه بلد داره!
چه رفیقی بهتر از یه#شهید..(:
با٪شهدا مانوس باشیم
با شهدا درد دل کنیم
با شهدا رفیق باشیم
شهدا اهل رفاقتن
شهدا خیلی مشتیَن؛خیلی..✋🏻
#هدیہبہࢪوحپاڪشھداصلـوات