#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حسین هست✋
#شهیدی_که_خودش_رابه_روی_سیم_های_خاردار_انداخت🖤
#شهیدی_که_زمین_با_او_حرف_میزد
دانلود عکس👆
شهید حسینعلی عالی🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵
محل تولد: زابل
محل شهادت: کربلای ۵
🌹از زبان همرزم↓
برای انجام کار شناسایی هر شب باید مسیر ۴ کیلومتری آب و باتلاق را،راه میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً جایی از بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد. شب بعد دوباره باید با این زخمها از داخل آب شور رد میشد🖤
حسین صبح ها اطلاعات را باید به سردار سلیمانی میداد💫 دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و آب تا ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل آب راه میرفتیم
یک شب دشمن متوجه حضور ما شد و همینطور تیراندازی میکردند،هنوز بچههای تخریب فرصت پاره كردن سیمها را پیدا نكرده بودند كه حسین خودش را روی سیمها انداخت و فریاد میزد از روی من رد شوید🖤 اوعارف به تمام معنی بود، هیچکس دلش نیامد از روی او رد شود🖤💫
اما حسین فریاد میزد: «زود باشید! عجله كنید! معطل نشید! از روی من رد شوید و خود را به خشکی برسانید
و ما رد شدیم🖤
صبح روز بعد، پیكر بی جان حسین را در حالی كه سیمهای خاردار را در بغل داشت و تیر دشمن پهلوی نازنینش را شكافته بود🖤 در همان نقطه پیدا كردیم🕊🕋
شهید حسینعلی عالی
شادی روحش صلوات💙🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#ثواب_نشر_مطالب_هدیه_به_امام_زمان_عج
#حدیثنفـس🌸
#امام_علی_علیه_السلام
گـــواراترین زنـــدگی برای
کسی است کـــه به آنچـــه
خداوند #قسمت او کـرده
راضی باشد☺️👌
غررالحکم ، حدیث ۳۳۹۷
در تاریخ چهارم دي ماه 1349 در خانواده ای متدین ومذهبی در تهران متولدشدم كارمند وزارت دفاع بودم🖐
@moarefi_shohada
☘1🍀
در سن 16سالگي به جبهه رفته بودم. دو سال در گردانهاي مقداد و كميل بودم در مدت حضورم بارها شيميايي شدم و به خاطر عوارض شيميايي هميشه معده درد شديدی داشتم. اما هرگز پيگير سهميه جانبازيام نشدم، جنگ تمام شد اما جهاد برایم تمامي نداشت. بهترين دوستانم را در جنگ از دست داده بودم😭 و غبطه به حال شهدا و آرزوي شهادت براي هميشه در اين سالها همراهم بود.😭😭
🍀3🍀
هميشه از دوست صميمي و برادرم سردار ابوالفضل آرايشي براي همسرم صحبت ميكردم، برنامه هر پنجشنبه ما زيارت قبر ايشان بود و شهداي دفاع مقدس. 24سال هر پنجشنبه سر مزار دوستم می رفتم. عكسهاي جبهه و خاطراتش را مرور ميكردم عكس حجلهاش را هم انداختم كه با دستخط خودم خاطره جنگ را پشت عكس نوشته بودم عكس را نشان همسرم دادم چفيه به دور گردنم بود.
🍀4🍀
ميگفتم اگر روزي من شهيد شدم، اينطوري بالاي عكسم بنويس شهيد😊 عاشق چنين روزي بودم عاشق جبهه و جنگ بودم و در تمام مانورهاي بسيج و سپاه شركت ميكردم،آماده رزم بودم. ميگفتم: در صورتي كه موقعيت فراهم شود، براي مبارزه به لبنان ميروم، با پايان هشت سال دفاع مقدس يك سري رزمندهها به لبنان رفته بودند و من هم حال و هواي لبنان به سر داشتم🖐
@moarefi_shohada
🍀5🍀