#شهید_جهاد_مغنیه
پس از پایان دوره دانشگاه، #جهاد به طور رسمی وارد کار #نظامی شد.
وی در اولین #مأموریت، مسئول ستاد #حزب_الله در منطقهای در #سوریه شد. در آن زمان وی ۲۲ سال داشت. بنابراین، در ابتدای #جنگ_سوریه، به این کشور رفت و رسما عهده دار #مأموریت خود شد.
#جهاد در آن #مأموریت دستاوردهای زیادی خلق کرد.
او فرماندهی گروهی را برعهده داشت که عمدتا اعضای آن ۱۰ سال از #جهاد بزرگتر بودند. با این حال، آنها هیچ مشکلی با #جهاد نداشتند و از اوامر وی #اطاعت می کردند و بسیار #جهاد را دوست داشتند.
من شخصا از یکی از آنها سؤال کردم که چگونه راضی شدی تحت رهبری فردی قرار بگیری که ۱۰ سال کمتر از تو سن و سال دارد؟ وی در پاسخ گفت: چون از ابتدا که با شخصیتش آشنا شدم دیدم با وجود اینکه تنها ۲۲ سال دارد اما بسیار مهربان، با محبت و در عین حال باهوش است و تسلط خاصی به #مسائل_نظامی دارد. البته همانگونه که گفتم تمامی این ویژگی های شخصیتی #جهاد نشأت گرفته از ویژگی های #حاج_عماد بوده است.
راوی: یکی از دوستان نزدیک #شهیدجهادعمادمغنیه
@moarefi_shohada
📜#چندخطبایـاران✨
🌸شهید #عباس_دانشگر🌸
شهید عباس دانشگر متولد سال 1372 اصالتاً اهل سمنان، از پاسداران دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) و یکی از #جوانترین شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) است که #بیستم خرداد ماه سال گذشته داوطلبانه عازم #سوریه شد و در نبرد با تروریستهای تکفیری در حلب سوریه به فیض #شهادت نائل شد.
تصاویر این جوان 23ساله در قامت شهید مدافع حرم بهخاطر ظاهر کمسنوسال او در عکسهایش، حسرت راهی را که رفته است بر دل خیلیها گذاشته است. او بهخاطر ویژگیهای درونیاش, پس از شهادت به الگوی «جوان مؤمن انقلابی» برای جوانان تبدیل شد و بسیاری از جوانان از اقصی نقاط کشور علاقه خاصی نسبت به این شهید پیدا کردهاند. شهید دانشگر در وصیتنامه خود به نکات و موارد زیبایی اشاره کرده است.
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@moarefi_shohada
احمد متوسلیان
در اواخر خرداد سال 1361 طی ماموریتی به همراه یک هیات #عالیرتبه دیپلماتیک از مسئولین $سیاسی_نظامی کشورمان
راهی #سوریه شد
تا راههای مساعدت به مردم مظلوم و بیدفاع #لبنان را بررسی نماید.
در چهاردهم تیر سال 1361،
اتومبیل هیات نمایندگی دیپلماتیک کشورمان حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی، مزدوران #حزب_فالانژ اتومبیل را متوقف
و چهار سرنشین خودرو
توسط آدمربایان دستنشانده
#رژیم_تروریستی_تلآویو
گروگان گرفته شده شدند.🌹
این چهار نفر که عبارتند از؛
" #محسن موسوی"،
" #احمد متوسلیان"،
" #تقی رستگار مقدم" و
" $کاظم اخوان" (خبرنگار)
پس از شکنجه و بازجویی،
به نظامیان #اسرائیلی تحویل گردیدند، که از سرنوشت آنان تاکنون
#اطلاعی در دست نیست🥀
#مرگ_بر_اسرائیل
9⃣
🔹همسرش میگفت:
صورت #جذابے داشت
عاشق ♥️صورتش بودمـْ تو #سوریه کہِ بود زنگ میزدم میگفتم
🔸علیرضا #صورتت مال منہ مراقب #امانتے من باش
پیکرشو کہ دیدم گفتم #اینطورے مُراقب امانتیم بودے❓
#شهیدبے_سر
#شهیدعلیرضانوری🌷
@moarefi_shohada
🔰برادرم بسیار بچه فعالی بود و از دوران ابتدایی در #بسیج و ستاد امر به معروف رفت و آمد میکرد. گاهی که مناسبتی پیش میآمد به ستاد میرفت و شبها🌙 همانجا می خوابید و صبح به #مدرسه می رفت.درسش که تمام شد📚 کنکور داد و در رشته #معماری ساختمان ادامه تحصیل داد و لیسانسش را از دانشگاه چالوس گرفت. البته بین مقطع فوق دیپلم و کارشناسی دوران #سربازیاش را هم طی کرد.
🔰سختیهایی که برای رفتن به #سوریه تحمل کرد. علی یکسال و نیم📆 پیگیر بود که برود سوریه، خیلی هم تلاش می کرد که هر زمانی شد #برود. تا اینکه برادر دیگرم که پاسدار است به او گفت ⇜اول باید در شهر خودمان آموزش ببینی، ⇜بعد بروی استان، ⇜از آنجا اعزامت کنند🚌
🔰یکسری آموزشهایی مثل #دفاع_شخصی دید ⚡️اما برادرم گفت: اینها آموزش محسوب نمیشوند باید بروی در شرایط سخت و خودت را برای آن #موقعیت آماده کنی. علی با سه چهار نفر👥 از دوستانش سه روز رفته بودند در یک #جنگل بدون آب و غذا و در شرایط سخت😣 و باران خودشان را آماده کرده بودند💪
🔰برادرم گفت باید تیراندازی💥 هم یاد بگیری. علی به قدری #مشتاق_رفتن بود که آموزش تیراندازی هم دید آن هم در حدی که وقتی مسابقه داد جزو 3 نفر برتر🏅 شهر شد و تا جایی پیش رفت که توانست در استان #مازندران هم جزو سه نفر #اول شود.
🔰او وقتی می دید هر چه می گوید #علی انجام می دهد✅ و بیشتر اصرار می کند می خواست او با آمادگی بیشتر با همه چیز آشنا شود. علی تمام آموزشها را دیده بود، حتی تلاش کرد با بچههای تیپ #فاطمیون اعزام شود. بالاخره برادر بزرگترم گفت:کارهایت را برای رفتن درست می کنم👌 و این شد که عاقبت #تیرماه رفت.
🔰بسیجی بود و با دوستانش یک موسسه #شهداےگمنام هم تشکیل داده بودند که سه سال و نیم آنجا کار کرد. اردوهای #جهادی را حتما میرفت. هر سال تابستان☀️ با گروهی به سیستان و بلوچستان میرفت.
🔰تمام تلاشش را میکرد کارهایی که می خواست #انجام_شود. شاید یک زمانی واقعاً خودش هم پول نداشت💰 ولی تمام سعیاش را می کرد. بعضیها پول ندارند و می گویند پس ما دستمان خالیست،بنابراین #هیچ_کاری نمی کنند ولی او آدم پیگیری بود. علی برای کار #فرهنگی از تمام مسئولین درخواست کمک میکرد و پیگیر بود که پول بگیرد💴 و آن کار را انجام بدهد✅
راوے:خواهر شهید
🍁محل شهادتــــ 🔺سوریہ🔺
من تازه شروع ڪرده بودم
به یادگیری فتوشاپ.
تصمیم گرفتم سنگ قبری
را برای شهادت خودم
طراحی ڪنم.
به دلم افتاد بین تمام دوستانی
ڪه از من خواسته بودند،
فقط برای محمدرضا مدل این
طرح را درست ڪنم.
همه جزئیات طرح را آماده
ڪردم ولی محل
شهادت را نزدم .
وقتی برای خودش ارسال ڪردم،
گفت :
"حاج علی ،
#محل_شهادت رو نزدی ؟؟ "
گفتم :
"محمد رضا بعدا میزنیم
دیگه .(بعد از شهادتت)"
گفت :" نه، حاج علی محل شهادت
رو بزن #سوریه"
من هم برایش انجام دادم.
🔹🔹🔹
آخرش حرفش درست درآمد،
انگار ازخیلی چیزها خبر داشت...
💠خاطرات دوستان
شهید محمدرضا دهقان💠
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪــــ
@moarefi_shohada
یکی از #شرطهایش این بود که چون #رزمنده مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به #عنوان مدافع حرم باقی بمانم و #نمیخواهم ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود. در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از #همسر آیندهام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای #دفاع از حرم بیبی زینب (س) گامی برداشته باشد. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید.🌼🍃
همسرم از #شرط من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به #سوریه اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. 🌼🍃
حتی خود# شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ خیلی از #دخترهای نسل امروزی در این وادیها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید.🌼🍃
بنده این شرط را #قبول کردم چون به این موضوع خیلی #اعتقاد داشتم که مرگ در دست خداوند است حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمیتواند به شما آسیب وارد کند.🌼🍃
برگشتم به #خواستگارم گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بیبی #زینب(س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق میافتد.🌼🍃
پس بهتر است که #مرگمان به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. من #خودم به عنوان یک خانم نمیتوانستم برای دفاع از حرم #زینب (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگیام که توانایی این کار را دارد #اجازه ندهم برود.🌼🍃
شاید باورتان نشود از روزی که همسرم برای اعزام مجدد میخواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم.🌼🍃
حتی خود #شهید به علت اعتقادی که داشت به من میگفت چون تو #دختر سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود. از آنجا که #شهید در اعزامهای قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود🌼🍃
در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که حتی #حسین آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم.🌼🍃
در جواب گفتم هرچه خدا صلاح میداند همان خواهد شد و نمیخواستم در روز محشر #شرمنده حضرت بیبی زینب (س) باشم.🌼🍃
🍃عطرنسیم سحر ، آرام در اتاق رقص میکند و جلوه بخش لبخند همیشگی ات میشود . مانند هرروز با قامت چهارشانه ، لابلای لباس ایثار سیر می کنی ؛ گشتی در محوطه ی #عشق میزنی و پا در مسیر #پرواز می گذاری .
.
🍃قاب عکست میهمان خانه ها شده . تویی که تکامل سیر نجابت بودی . تویی که #حیا را هنوز هم لابلای قاب چشمانت پنهان کرده ای .
تورا یادمان هست . تویی که مبتلا به درمان بودی و میان تلخند های خشک زمینیان ، تبسمت آراسته به رنگ #صلوات بود .
.
🍃از چه بگویم ؟ شاید از بی قراری قلم در تکاپوی وصفت . می گویم از روزی که طلوعت رنگ به آسمان بخشید ، تا شبانگهی که با غروبت ، مأمن روحمان شدی .
.
🍃می نویسم از دل عاشقت که در تب و تاب #سوریه میتپید . می نویسم از چشم های بخشنده ات ، که در آخر سهم یک جهان شد .
می نویسم از #دلتنگی . دلتنگی دنیایی ، که لحظه لحظه وجودت را بر تن خود حک کرده و هر روز به خاطراتت رنگی دوباره می بخشد .
.
🍃گاهی ، خاطره ای ، لای خم کوچه ، پشت همین در ، میان پنجره هایی که از انتظار دیدنت ، #سالخورده و شکننده شده اند .
.
🍃می نویسم و اینهمه را ، قلم با خون دل نقش می کند ؛اما به هر حال ما هنوز هم یادمان هست ؛ توهم یادت باشد ... .
.
✍️نویسنده :#مبرا_پورحسن
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
.
📆تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
.
📆تاریخ شهادت: ۴ آذر ۱۳۹۴ ، حلب (روی مزار : ۵ آذر ۱۳۹۴)
.
📆تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۹
.
🥀مزار : امام زاده شاهزاده حسین قزوین
.
••┈••✾ ❤️ ✾••┈••
🕊🖇
آخرین پسر خانواده بود
و گوش به فرمان #پدر و #مادر، آنها را #احترام میکرد.🌺
#قرآنخوان بود و هر روز #مسجد میرفت و در کلاسهای قرآن شرکت و قرآن تلاوت میکرد. 🌾
دوران کودکی حسین در محله امامزاده زید(ع) گذشت. از همان کودکی در فعالیتهای مذهبی مسجد و امامزاده شرکت میکرد.🌼
وی جوانی ساده، سر به زیر و مطیع بود.
در سال 1394 متوجه شد به #سوریه نیرو اعزام میکنند و برای اعزام به سوریه ثبت نام کرد. 🌸
در آخرین محرم زندگیش هم #خادم هیئت محبان حضرت فاطمه زهرا(س) در شادآباد شد.🍁
4⃣
شهید هنگام سفر به #کربلا، #برپایی_موکب
در ایام #اربعین و حتی برای رفتن به #سوریه و #جهاد هم از امام زمان(عج) مدد گرفت؛🌺
می گفت جیره خوار امام حسین(ع) هستیم؛💚
هرگز برای مداحی صله نگرفت می خواست اجرش را از دست حضرت زهرا(س) بگیرد و بی بی(س) ایشان را خوب خرید.🌈
5⃣
#خاطرات
#رسول خیلی هیئتی بود...
توجه ویژه ای به برپایی مجالس اهل بیت علیهم السلام⚘داشت.
حتی در ایام محرم چند روز قبل از #شهادتش که سوریه بود ، با دوستش تماس می گیره و از دلتنگی اش نسبت به #هیئت میگه که تو این ایام هیچ جا #هیئت نمیشه...
🍃⚘🍃
آقای صابر خراسانی هم تعریف می کردند: بعضی اوقات که وارد هیئت می شدم می دیدم #آقا رسول جلوی در ایستاده می گفتم چرا اینجا؟!
می گفت هیئتمونه باید جلوی در وایسم!..
🍃⚘🍃
سال 88تو جریان فتنه کلا چند روز وسط،معرکه بود.
🍃⚘🍃
از زبان دوست و همرزم داداش رسول 👇
#محمدحسن خلیلی واقعا #دل شیری داشت. اینکه یک جوان کم سن و سال که برای اولین بار در مناطق جنگی حضور می یافت و قرص و محکم با حوادث خونین بار و وحشتناک جنگ در سوریه برخورد می کرد، جای مباهات است. به نظر من جنگ #سوریه از نادر جنگهای کثیفی است که تاکنون، جهان شاهد آن بود. حال، جوانی چون #محمدحسن خلیلی که #اولین بار این جنگ وحشیانه را تجربه می کرد و در آن خوش بدرخشد، ارزش بالایی دارد.
🍃⚘🍃
شاهد حرف من این است که یکی از عملیاتها مجبور شدیم برای تخلیه ی یکی از مجروحین خودی که از قضا #فرمانده ی عملیات هم بود وارد عمل شویم.
🍃⚘🍃
نقل از مادر #شهید:
#سوریه که بود ، خبرنگاری بود که قصد مصاحبه با #آقا رسول رو داشت...
🍃⚘🍃
#رسول نه تنها مصاحبه نکرد!
موقع عکس گرفتن هم کلاهشو کشید جلو صورتش و گفت: اینجوری عکس بگیر
🍃⚘🍃
نتوانست طاقت بیارد،انگار #امام حسین⚘ همین الان داشت هل من ناصرا ینصرنی 🍃میگفت. دوره های سخت نظامی رو گذرانده بودو #تخریب چی قابلی بود.میتوانست آنجا #موثر باشد.
🍃⚘🍃
وصیت نامه را نوشت وبه پدرش داد واز زیر قرآن رد شد وراهی شد ...تو #سوریه وتو#ماموریت ها اسم جهادی#ابوخلیل را انتخاب کرد.
🍃⚘🍃
ماه محرم آن سال را در سوریه بدجور دلتنگ عزاداری های #هیئت ریحانة النبی⚘ بود.
🍃⚘🍃