🌹🌹💕💕🌺🌺🌹🌹
آے شهدا...
#نوڪرتون ڪه بودم...
دیگر توان ماندن نیست!
اےن روزها #اشک امان نمے دهد!
دل #بی_قرار تر از همیشه مے تپد!
و #نَفَس به سختے بالا مے آید...
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوڪری...
به #جان بے توان...
به #اشک بے امان...
به #دل بے قرار...
به #نفس هاے به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعاےم ڪن...
وقتی مے گویم:
دعاےم ڪن!
یعنی دیگر ڪارے از دست #خودم براے خودم بر نمے آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
براےم در این روزها#شهادت بخواه...
فقط شهادت...😭😭😭
@moarefi_shohada
🌹🌹💕💕🌺🌺🌹🌹
آی شهدا...
#نوکرتون که بودم...
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کن!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم در این شب ها #شهادت بخواه...
فقط شهادت...
#دعا
✨۳۲✨
یکی از #شرطهایش این بود که چون #رزمنده مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به #عنوان مدافع حرم باقی بمانم و #نمیخواهم ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود. در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از #همسر آیندهام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای #دفاع از حرم بیبی زینب (س) گامی برداشته باشد. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید.🌼🍃
همسرم از #شرط من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به #سوریه اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. 🌼🍃
حتی خود# شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ خیلی از #دخترهای نسل امروزی در این وادیها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید.🌼🍃
بنده این شرط را #قبول کردم چون به این موضوع خیلی #اعتقاد داشتم که مرگ در دست خداوند است حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمیتواند به شما آسیب وارد کند.🌼🍃
برگشتم به #خواستگارم گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بیبی #زینب(س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق میافتد.🌼🍃
پس بهتر است که #مرگمان به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. من #خودم به عنوان یک خانم نمیتوانستم برای دفاع از حرم #زینب (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگیام که توانایی این کار را دارد #اجازه ندهم برود.🌼🍃
شاید باورتان نشود از روزی که همسرم برای اعزام مجدد میخواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم.🌼🍃
حتی خود #شهید به علت اعتقادی که داشت به من میگفت چون تو #دختر سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود. از آنجا که #شهید در اعزامهای قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود🌼🍃
در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که حتی #حسین آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم.🌼🍃
در جواب گفتم هرچه خدا صلاح میداند همان خواهد شد و نمیخواستم در روز محشر #شرمنده حضرت بیبی زینب (س) باشم.🌼🍃
عضو کانون پرورشی هنری مسجد سیدالشهدا (ع) بود که در سال ۸۷ به عضویت سپاه پاسداران یگان تکاور صابرین تهران در امد که چند سالی در تهران به انجام وظیفه مشغول بود.
🍃⚘🍃
چند سالی در تهران به انجام وظیفه مشغول بود،بعد به #یگان صابرین
تیپ زرهی حضرت حجت♡ اهواز منتقل و انجام خدمت می کرد.
🍃⚘🍃
در #عملیات های نبرد با پژاک در شمال غرب (قلعه های جاسوسان)
همچنین اشرار شرق در سیستان وبلوچستان حضور فعال داشت.
🍃⚘🍃
به روایت از پدر #شهید:
به دلیل شرایط و محدودیتهای شغلی #محمد هیچ اطلاعی به ما ندادند. ابتدا فکر میکردیم برای انجام ماموریت در تهران به سر میبرد.
#پسرم قبل از اعزام به #سوریه به همراه عدهای از همرزمانش برای مقابله با گروهک تکفیری پژاک در شمال غرب کشور و... به مدت یک سال در این مناطق حضور مستمر داشت.
🍃⚘🍃
#خودم هم طالب رفتن به #سوریهام، و به خاطر دفاع از #حریم اهل بیت (ع)⚘و آرمانهای رهبری و انقلاب♡؛ و برای حراست از مرزهای کشور از #نثار جان خود دریغ نخواهم کرد.
🍃⚘🍃