eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
1.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅•🍃🌸🍃•••••• 💫 آیه ۱۸ «قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَٰكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا» 🔹موضوع: پاسخ معبودان به خداوند عدم شناخت ولی نعمت 👈در روز حشر معبودهای باطل ( هر معبودی غیرالله)، خداوند از آنها سؤال می‌کند آیا شما بندگان من را گمراه کردید. ⬅️قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي معبودا؛نسبت داشتن شریک ، شایسته ی خدای قادری چون تو نیست ⬅️ أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ سزاوار عبد هم نیست که چنین نسبتی برای خالق واحد قائل شود گناه را متوجه کافران می‌کند ✅نکته: این آیه دلیلی محکم برای رد نظریه اشاعره و جبریون است.به عقیده آنها اگر هدایتی باشد از طرف خداست و انسان از خود اختیاری ندارد و اگر این طور بود که معبودان می‌گفتند خدایا ،خودت ما را گمراه کردی. معبودان، گمراهی را در خود انسان گمراه می‌دانند. ⬅️وَلَٰكِنْ مَتَّعْتَهُم و اباءهم حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَ كَانُوا قَوْمًا بُورًا» کلمه.(آباوءهم) اشاره به ریشه دار بودن ای انحراف دارد انواع نعمت‌ها را خدا به ایشان داده بود. آنها ولی نعمت خود را فراموش کرده بودند. ✅کانوا: نشانه استمرار است،نشانه آنکه این گروه از کفار نسل در نسل گمراه بودند ✅بورا: شدت کساد بودن چیزی است ،این کلمه به معنای فساد و‌ هلاکت آمده است.این گروه بر اثر غرق شدن در زندگی مادی و فراموش کردن خدا و رستاخیز به فساد و هلاکت کشیده شدند. برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🌸✻🌸••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅•🍃🌸🍃•••••• 💫آیه ۳۱ «وَ كَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ ۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيًا وَ نَصِيرًا» ⬅️در پاسخ به استغاثه پیامبر صلی‌الله‌علیه وآله خداوند با واژه «کذلک» به سنت الهی اشاره می‌کند و می‌فرماید: دشمنی قومت با تو کار تازه‌ای نیست بلکه اقوام پیشین هم با پیامبران خودشان دشمنی می‌کردند اما لازمه این سخن این است که وجودِ دشمنان انبیا به خدا اسناد داده شود، در حالی که این امر با حکمت خدا و اصل اراده و اختیار انسان سازگار نیست. در پاسخ به این تناقض، نظرات متفاوت است: ۱. از آنجا که همه کارها به خدا نسبت داده می‌شود، این دشمنی هم به خدا نسبت داده شده است. ۲. منظور از «جعلنا» اوامر و نواهی قرآن است که همیشه گروهی در مقابل آن جبهه می‌گیرند و چون این اوامر و نواهی از طرف خداست پس به خدا استناد داده می‌شود. ۳. خدا بر دل دشمنان بر اثر اصرار در گناه و افراط در تعصب و لجاجتشان مهر زده و چشم و گوششان را کر و کور کرده است. البته هر سه نظر نیز قابل جمع است. 💫آیه ۳۲ «وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لَانُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَ رَتَّلْنَاه تَرْتِيلًا». ❓ حکمت نزول تدریجی قرآن چیست؟ ✍در ادامه شبهاتی که مشرکان به نزول وحی وارد می‌کردند در این آیه شبهه دیگری بیان شده است؛ اینکه اگر پیامبر صادق و این کتاب وحی الهی است پس چرا به‌تدریج نازل می‌شود. گویی این کتاب از طرف پیامبر و همدستان اوست که با یکدیگر فکر و تأمل می‌کنند و با توجه به موضوع پیش آمده در جامعه، مطلبی را فراهم می‌آورند و به خداوند نسبت می‌دهند. اما پاسخ این شبهه چیست؟ خداوند می‌فرماید: قرآن به‌تدریج نازل شده است تا قلب پیامبر با آن آرامش بگیرد. ❓نزول تدریجی قرآن چه اثراتی دارد؟ ۱. هر مطلبی که به‌تدریج و همراه با شاهد و مصداق بیان شود، تأثیر آن بیشتر است، مانند مسائل تربیتی که در حالت بیان تدریجی، تأثیری عمیق‌تر بر مخاطب دارد. ۲. قرآن یک کتاب کلاسیک و علمی نیست که درباره یک موضوع معین صحبت کند بلکه یک برنامه جامع و کامل است که از روز تولد تا روز حشر راهگشای زندگی انسان است؛ از این رو همه اتفاقاتی که در طول سال‌های رسالت پیامبر رخ داده به شکل یک برنامه جامع و کامل گرد آمده و بر مردم عرضه شده است. ۳. نزول تدریجی قرآن باعث می‌شود که پیامبر به طور دائم و مستمر با منبع وحی در ارتباط باشد تا قلب او مطمئن‌تر و اراده او قوی‌تر شود و در برنامه‌های تربیتی بیشتر اثر بگذارد. ۴. ادامه نزول وحی، بیانگر ادامه رسالت است و جایی برای وسوسه انسان‌های شیطان‌صفت باقی نمی‌گذارد. ۵. نزول تدریجی قرآن باعث می‌شود که اعجاز و عظمت قرآن بیشتر فهمیده شود. ۶. نزول تدریجی قرآن عاملی است تا مخاطبان، آن را راحت‌تر درک کنند و مسلمانان از سنگینی احکام و بار عظمت آن فرار نکنند. ❓ نزول تدریجی قرآن چگونه باعث تثبیت قلب پیامبر شد؟ ✍ پیامبر همچون طبیبی است که برای درمان دردهای مردم به سوی آنها آمده است و قرآن دارویی است که همراه اوست اما این دارو برای تأثیر باید به تدریج و ذره‌ذره به انسان‌ها برسد نه دفعتاً. ❇️ترتیل ترتیل به معنای منظم کردن است. در روایتی از پیامبر ترتیل تلفظ واضح آیات قرآن معنا شده است. در روایت است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به ابن‌عباس فرمودند: «وقتی که قرآن می­‌خوانی به ترتیل بخوان». ابن‌عباس پرسید: «ترتیل چیست؟» حضرت فرمودند: «آشکار و روشن بیان کن و همچون خرمای خشک و غیر قابل استفاده پراکنده­‌اش مکن و همانند شعر در خواندنش شتاب مکن». و در روایتی دیگر از امیرمؤمنان علیه‌السلام آمده است: «آیات قرآن را به روشنی تلفظ کن؛ نه مانند اشعار سریع و پشت‌ سر هم بخوان و نه مانند دانه‌های شن آن را پراکنده کن». خداوند این آیات را به طور منظم بر قلب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل می‌کرد تا دل‌ها به آن جذب شود. آمدن این مطلب در انتهای آیه‌ای که ابتدای آن درباره «تثبیت قلب» صحبت می‌کند، این موضوع را می‌رساند که نزول تدریجی قرآن مانعی برای نظم، پیوستگی و استواری آیات آن نیست؛ «إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ». (قیامت،۱۷) برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🌸✻🌸••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅•🍃🌸🍃•••••• 👈به راستى اگر انسان کمترین شناختى از خود و جهان هستى داشته باشد، مى‌داند در برابر این عالم بزرگ، چه اندازه کوچک است حتى اگر گردنش هم‌طراز کوه‌ها شود، افزون بر این، طول بلندترین کوه‌هاى زمین در برابر عظمت آن کمتر از برآمدگى‌هاى پوست نارنج نسبت به آن است، همان زمینى که خود ذره‌ای ناچیز است در این کهکشان‌هاى عظیم. آیا با این حال، کبر و غرور، دلیل جهل و نادانى مطلق نیست؟! در حدیثی جالب از پیامبر صلى‌الله‌علیه‌وآله مى‌خوانیم: روزى از کوچه‌اى عبور مى‌کردند، جمعى از مردم را در یک نقطه مجتمع دیدند، از علت آن سؤال کردند، عرض کردند: دیوانه‌اى است که اعمال جنون‌آمیز و خنده‌آورش مردم را به خود متوجه کرده است، پیامبر صلى‌الله‌علیه‌وآله آنها را به سوى خود فرا خواند و فرمود: مى‌خواهید دیوانه واقعى را به شما معرفى کنم؟ همه خاموش بودند و با همه وجودشان گوش مى‌دادند. فرمود: «المُتَبَخْتِرُ فِى مَشْیِهِ، النّاظِرُ فِى عِطْفَیْهِ، المُحَرِّکُ جَنْبَیْهِ بِمَنْکِبَیْهِ... الَّذِى لایُؤْمَنُ شَرُّهُ وَ لایُرْجى خَیْرُهُ، فَذلِکَ الْمَجْنُونُ وَ هذَا الْمُبْتَلى؛ کسى که با تکبر و غرور راه مى‌رود، پیوسته به دو طرف خود نگاه مى‌کند، پهلوهاى خود را با شانه خود حرکت مى‌دهد، (غیر از خود را نمى بیند و اندیشه‌اش از خودش فراتر نمى‌رود)، کسى که مردم به خیر او امید ندارند و از شرّ او در امان نیستند، دیوانه واقعى اوست اما این را که مى بینید تنها یک بیمار است». 🔸دومین وصف آنها حلم و بردبارى است؛ «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» عباد الرحمن در پاسخ جاهلان جدال‌کننده با حرف‌های زشت تنها سلام می‌کنند؛ ⬅️سلامى که نشانه بى‌اعتنایى، توأم با بزرگوارى است نه ناشى از ضعف، سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل، در برابر جاهلان و سبک‌مغزان است. سلام وداع گفتن به سخنان بى رویه آنها، نه سلام تحیت که نشانه محبت و پیوند دوستى است، خلاصه سلامى که نشانه حلم، بردبارى و بزرگوارى است. ◀️ آری یکی دیگر از پدیده های باعظمت روحی آنها «تحمل» و «حوصله» است که بدون آن هیچ انسانی راه دشوار و پر فراز و نشیب عبودیت و بندگی خدا را طی نخواهد کرد، مخصوصا در جوامعی که فاسد و جاهل در آن فراوان است. 💫آیه ۶۴ «وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً» 🔹عبادت خالصانه پروردگار ◀️ عباد‌الرحمان در ظلمت شب که چشم غافلان در خواب است و جایى براى تظاهر و ریا وجود ندارد، خواب خوش را بر خود حرام می‌کنند و به خوش‌تر از آن می‌پردازند که ذکر خدا و قیام و سجود در پیشگاه با عظمت اوست، پاسى از شب را به مناجات با محبوب مى‌گذرانند و قلب و جان خود را با یاد و نام او روشن مى‌کنند. گرچه جمله «یَبِیْتُون» دلیل بر این است که آنها شب را با سجود و قیام به صبح مى‌آورند ولى معلوم است، منظور بخش قابل‌ملاحظه‌اى از شب است یا اگر تمام شب باشد، در بعضى از مواقع چنین است. ضمناً، تقدیم «سجود» بر«قیام» به سبب اهمیت آن است، هر چند در موقع نماز عملاً قیام مقدم بر سجود است. برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🌸✻🌸••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅•🍃🌸🍃•••••• 🔸اولین سؤال پیامبر از جمعیت این بود: ❓«ألستُ أشهد أن لا إله إلا الله؟» یعنی: آیا شهادت نمی‌دهید به وحدانیت خداوند؟ شاید کسی در لحظه‌ اول تعجب کند که چرا چنین سؤالی طرح می‌شود. مگر می‌شود این جمعیت عظیم که همه در احرام، لبیک گفته‌اند «لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک» حالا درباره‌ توحید مورد پرسش قرار گیرند؟ اما پیامبر اکرم با حکمت الهی، به‌طور رسمی و عمومی از آنان اعتراف می‌گیرد. 🔸دومین پرسش پیامبر این بود: ❓«ألستُ رسول الله؟» آیا شهادت نمی‌دهید که من پیامبر خدا هستم؟ باز هم ممکن است برخی بگویند: یا رسول‌الله، اگر ما به رسالت شما ایمان نداشتیم، در این بیست‌ودو سال با شما همراهی نمی‌کردیم، شهید نمی‌دادیم و جانبازی نمی‌کردیم. 🔸سومین پرسش این بود: ❓«ألستم تشهدون أن الجنة حق والنار حق والصراط حق والحساب حق..؟» آیا شهادت نمی‌دهید که بهشت حق است و دوزخ حق است و صراط حق است و حساب قیامت حق است ...؟ این اعتراف به معاد است؛ اعتراف به یکی از ارکان ایمان که همه‌ اهل اسلام به آن باور دارند. اما چرا پیامبر درباره این سه از آنان اعتراف گرفت؟ ✅زیرا اینها سه اصل بنیادین دین است: توحید، نبوت و معاد و پیامبر با اخذ این سه اعتراف، زمینه‌سازی می‌کند برای معرفی ولایت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام تا نشان دهد که ولایت علی تنها یک فضیلت اخلاقی یا امری سیاسی نیست بلکه ادامه‌ همان اصول دین است. ولایت علی، هم‌سنگ توحید است، هم‌پایه‌ نبوت است، هم‌عرض معاد است. انکار ولایت علی، در حقیقت انکار دین است و پذیرش آن، پذیرش کامل توحید و نبوت و معاد. پس از این اعترافات، پیامبر وارد مرحله‌ ولایت کلیه‌ خود می‌شود؛ همان‌گونه که خداوند در آیه ۶ سوره‌ احزاب می‌فرماید: ✨«النبی أولى بالمؤمنين من أنفسهم» و سپس با همان لحن ادامه می‌دهد: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه،...من کنت اولی به من نفسه و علی اولی به من نفسه...» و در ادامه، پیامبر بزرگ‌ترین اخطار تاریخ اسلام را اعلام می‌کند، آنجا که می‌فرماید: «أيها الناس، إني فرطكم على الحوض و انکم واردون علیّ الحوض ...؛ ای مردم! من پیشاپیش شما در کنار حوض کوثر خواهم بود و شما نزد من خواهید آمد...» ❓ارتباط این سخن با حدیث غدیر چیست؟ ارتباطش این است که اگر کسی از ولایت علی منحرف شود، از مسیر توحید و نبوت و معاد جدا شده و در نهایت، از حوض کوثر بازداشته می‌شود و این همان حدیث حوض است که در صحیح بخاری و صحیح مسلم و دیگر منابع معتبر اهل سنت آمده است: بزرگان اهل سنت، از جمله «شافعی» و «مالک» صریحاً گفته‌اند که «ای کاش علمای ما حدیث حوض را نقل نمی‌کردند؛ چرا که این حدیث ما را رسوا کرد...» چرا؟ چون پیامبر در خطبه غدیر فرمود: «إني تارك فيكم الثقلين، كتاب الله و عترتي .. و انهما لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوض ...؛ من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم، کتاب خدا و اهل بیتم؛ این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض به من بازگردند...» ولی اهل سنت به جای تمسک به عترت به صرف صحابه تمسک کردند. در حالی‌که در منابع خودشان، از جمله در کتاب مقدمه فتح الباری اثر «ابن حجر عسقلانی» آمده است: آنان که از عترت جدا شدند، به پیامبر نمی‌رسند؛ کنار حوض راه ندارند... ┄┅••🌸✻🌸••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅••✻••┅┄ در تفسیر آیه ۶۷ از سوره مبارکه فرقان استاد آل مرتضی بار دیگر به موضوع انفاق تامّ و کامل اهل بیت علیهم‌السلام در زندگی‌شان اشاره کردند و مثال زدند: 1⃣ انفاق امام رضا علیه‌السلام در روز عرفه 2⃣ سه بار انفاق کل دارایی امام حسن مجتبی علیه‌السلام در طول زندگی آنگاه این سؤال مهم و عمیق را طرح کردند. ❓ چرا اهل بیت علیهم‌السلام که خودشان بالاترین مصداق عمل به آیات قرآن هستند به این آیه عمل نکردند و انفاقشان در حد اعتدال نبوده است؟ ✍در پاسخ به این شبهه و سؤال باید گفت که اهل بیت علیهم‌السلام با هیچ احدی قابل مقایسه نیستند حتی ملائکه. ✨امام علي عليه‌السلام می‌فرماید:«لا يـُقـاسُ بـِآلِ مـُحَمَّدٍ (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ) مِنْ هذِهِ الاُْمَّةِ اَحَدٌ وَ لا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ اَبَداً؛ هـيـچ كـس را از ايـن امـت قـيـاس بـا آل مـحـمـّد(صلی الله علیه وآله) نـتوان كرد و آنان را كه نعمت ارشاد و هدايت آل محمد صلی الله علیه و آله از سقوط نجات داده است، نمى‌توان با آن پيشوايان الهى مساوى گرفت . ✍و دیگر آنکه اعتدال و میانه‌روی در انفاق مخصوص انسان‌های عادی است آنها که انحراف به راست و چپ و مضلّه دارند . اَلَيمينُ وَ الشَّمالُ مَضَلَّة وَ الطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةُ برای این گونه افراد حدیث زیر کاربرد دارد: «خَیرُ الْاُمُورِ اَوْسَطُها» البته باید دانست که در امور مادی می‌توان حد وسط مناسب تعیین کرد اما در امور معنوی و رابطه با خدای متعال و لقای او اول و آخر و حد وسط معنا ندارد. اما اهل بیت علیهم‌السلام که هدفشان رسیدن به قلّه عبودیت است، حدیث ✨أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ أَحْمَزُهَا را الگوی کار خویش قرار می‌دهند. این راهی است که اهل بیت علیهم‌السلام و خاصان درگاه الهی برمی‌گزینند. اهل بیت علیهم‌السلام ذوات قدسی که در رأس عباد الرحمان هستند در انفاق به اعلی‌ترین درجه آن عمل می‌کنند تا بالاترین مصداق ایثارگری باشند. ✅در ذیل بیان این مفاهیم ارزشمند، استاد آل مرتضی، حضار را به انفاق بیشتر در راه دین و ترویج آن دعوت کردند تا علاوه بر یادگیری تفسیر آیات قرآن، به دستورات آن نیز عمل کنند. 💫 آیه۶۸ «و الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا» 🔷 توحید خالص، مبرا از قتل و پاکی دامان در این آیه به سه ویژگی دیگر از صفات عبادالرحمان اشاره می‌کند که آنها از هرگونه شرک و دوگانه یا چندگانه‌پرستی دورند و آنها هرگز خون انسانی را نمی‌ریزند مگر به حق و همچنین آن افراد دامانی پاک دارند و عفیف هستند. 💫آیه ۶۹ «يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا» 🔷 شبهه جرم محدود و عذاب جاودان از آنجا که سه گناه اشاره‌شده در آیه قبل اهمیت زیادی دارد خداوند در این آیه روی آن تأکید می‌کند و می‌گوید که عذاب آنها در قیامت مضاعف می‌شود. ❓ آیا عذاب مضاعف و جاودان با اصول عدالت سازگار است؟ ✍ملاصدرا در فلسفه‌ «حکمت متعالیه» این مسأله‌ را با رویکردی خاص تحلیل می‌کند. او معتقد است که «عذاب اخروی نتیجه‌ ذات و حقیقت انسان است» نه صرفاً مجازاتی بیرونی که از سوی خداوند تحمیل شود. ⬅️ او نظریه‌ای درباره‌ تحول نفس انسان ارائه می‌دهد که بر اساس آن، انسان در مسیر زندگی، ماهیت خود را می‌سازد و در آخرت، بر اساس ملکات اخلاقی‌اش محشور می‌شود؛ یا به فرشتگان می‌پیوندد یا در ظلمات شیطانی سقوط می‌کند یا به حیوانات تبدیل می‌شود. انسان در مسیر تکامل خود از "حال" به "ملکه" و سپس به "نوع" تبدیل می‌شود. براین اساس ⬅️ عذاب اخروی، تجلی حقیقت باطنی انسان است؛ یعنی فردی که در دنیا با اعمال و نیت‌های خود، حقیقتی ظلمانی و دور از رحمت الهی ساخته است، در آخرت نیز در همان وضعیت باقی می‌ماند. ⬅️خلود در عذاب، ناشی از تغییر ماهیت انسان است. ⬅️ عذاب اخروی، مجازات قراردادی نیست بلکه نتیجه‌ عمل خود فرد است. ⬅️ خلود در عذاب، از عدم قابلیت تغییر در آخرت ناشی است؛ یعنی در دنیا امکان توبه و تغییر وجود دارد اما در آخرت، انسان در حقیقت خودساخته تثبیت می‌شود. در نتیجه با بررسی نظرات مفسران درباره «خلود در عذاب» در می یاییم که «خلود» به دو معناست: ⬅️ مدت طولانی درباره فسق و فجور ⬅️ جاودانی بودن در عذاب درباره گناه کفر و شرک برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••✻••┅┄ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ⬅️برخی مفسران تفسیر دیگری برای آیه ۷۱ سوره فرقان بیان کرده‌اند: این جمله، پاسخی است برای تعجبی که احیانا آیه گذشته در بعضی از اذهان برمی‌انگیزد مبنی بر اینکه چگونه ممکن است خداوند سیئات را به حسنات بدل کند؟ این آیه پاسخ می‌دهد هنگامی که این توبه و بازگشت به سوی خداوند باشد، این امر تعجب ندارد؛ «... إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ» (۶۰ حج) ⬅️تفسیر سومی نیز برای آیه بیان شده است و آن اینکه هرکس از گناه توبه کند، به سوی خدا و پاداش‌های بی‌حساب او باز می‌گردد؛ «...إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَاب»(۱۰ زمر) ❇️این سه تفسیر با هم منافات ندارد اما تفسیر اول درست‌تر به نظر می‌رسد. 💫آیه ۷۲ «وَ الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» 🔹پرهیز از شهادت زور و عبور کریمانه از لغو در آیه ۷۲ به نهمین و دهمین صفت عبادالرحمان اشاره می‌فرماید. ⬅️لَايَشْهَدُونَ الزُّورَ مفسران برای این بخش از آیه دو تفسیر در نظر گرفته‌اند: 1⃣شهادت زور یعنی شهادت باطل؛ زیرا زور در لغت به معنای تمایل و انحراف است. 2⃣شهادت همان حضور است؛ منظور حاضر نشدن در مجالس باطل است. ❇️مصادیق مجالس باطل: ⬅️مجلس غنا هرچند مجلس تلاوت قرآن و مجالس اهل بیت که به غنا آمیخته شود. ⬅️مجالس لهو و لعب ⬅️مجالس شرب خمر ⬅️مجالس آلوده به دروغ، غیبت، تهمت و سایر گناهان ✅هر دو تفسیر درست به نظر می‌رسد؛ بندگان خاص خدا نه به دروغ شهادت می‌دهند و نه در مجالس باطل حضور پیدا می‌کنند. ⬅️إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا دهمین صفت عبادالرحمان که در این آیه به آن اشاره شده است، داشتن هدف مثبت در زندگی است. 👈لغو: هر کاری که هدف عاقلانه در آن نباشد. عباد‌الرحمان همیشه در زندگی هدفی معقول، مفید و سازنده را دنبال می‌کنند و از بیهوده‌گویان و بیهوده‌گرایان دوری می‌جویند. ✅عبور کریمانه آنها در مقابله با لغو آنجاست که راهی برای مبارزه با فساد و نهی از منکر نداشته باشند وگرنه بی‌شک آنها می‌ایستند و تا آخرین مرحله به وظیفه خود عمل می‌کنند. برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┄┅••✻┄┄┅•• مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم 💫آیه۷۹ «وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ» 🔹هدایت مادی دراین بخش، حضرت ابراهیم علیه‌السلام پـس از بـيـان نـخـسـتـيـن مـرحـله ربـوبيت، يعنى هدايت بعد از آفرينش، به نعمت‌هاى مادى می‌پردازد و مـى‌گويد: او كسى است كه من را غذا مى‌دهد و سیراب می‌کند. ⬅️ و با این بیان می‌خواهد بگوید که آرى من همه نعمت‌ها را از او مى‌بينم، پوست و گوشت من، آب و غذاى من، همه از بركات اوست؛ نـه تـنـهـا در حالت صحتم مشمول نعمت‌هاى اويم بلكه در بیماری نیز اوست شفادهنده من. 💫آیه۸۰ «وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ»  ⬅️ بـا اينكه بيمارى نيز گاهى از ناحيه اوست اما براى رعايت ادب در سخن آن را به خود نسبت مى‌دهد. 👈سـپس از مرحله زندگى دنيا پا را فراتر می‌گذارد، به زندگى جاويدان در سراى آخرت مـى‌پـردازد تـا روشن کند كه ایشان همه جا بر سر خوان نعمت خداوند نشسته است نه فقط در دنيا كه در آخرت نيز هم. 💫 آیه۸۱ «وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ»  ⬅️آرى هم مرگ از اوست و هم بازگشت مجدد به زندگى از ناحيه او و هنگامى كه به عرصه محشر وارد شویم، چشم اميدمان به او دوخته شده؛ چرا كه او كسى است كه طمع داریم گناهمان را در روز جزا بيامرزد. 💫آیه۸۲ «وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ»  ⬅️بی‌شـک پيامبران معصومند و گناهى ندارند كه بخشوده شود ولى چنانكه در گذشته هم گفته‌ايم، گاهى حسنات نيكان، گناه مقربان محسوب مى‌شود و در مقام والاى آنان گاه انـجام يک كار خوب نيز قابل بازخواست است؛ چرا كه از كار نيكوترى جلوگيرى كرده و لذا ترک اولايش مى‌نامند. ایشان هـرگـز بـر اعـمـال نـيـک خود تکیه نمى‌كند كه اينها در جنب كرم الهى، هيچ است و در مقابل نعمت‌هايش قابل ذكر نيست بلكه تنها تكيه‌شان بر لطف خداست و اين آخرين مرحله انقطاع الى‌الله است. 💫 آیه ۸۹ «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» 🔹قلب سلیم حضرت ابراهیم علیه‌السلام در میانه سخنان خود درباره توصیف قیامت می‌فرماید در آنجا چیزی به کار نمی‌آید مگر قلب سلیم و این میسر نمی‌شود مگر با آشنایی کامل از زوایای گوناگون نفس. ❇️نکته: هر آنچه که ما بخواهیم از رشد و هدایت یا ضلالت و هلاکت خداوند اسباب آن را در اختیار ما خواهد گذاشت و سلامت قلب تنها با خالی کردن آن از هر گونه آلودگی میسر می‌شود که رأس همه این آلودگی‌ها و انحرافات کفر است. 🔹انواع کفر ۱-کفر اعتقادی ۲-کفر عملی ما کفر اعتقادی نداریم اما اگر یاری خداوند را منکر شویم، به کفر عملی دچار خواهیم بود‌. با سوء ظن به خداوند، قلب انسان در ظلمات گرفتار و از سلامت دور می‌شود پس باید قلب خود را از هرگونه آلودگی پاک کنیم. ✨ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ؛ هر که خود را شناخت، خدا را خواهد شناخت». خداوند متعال دوست دارد که ما به مقامات عالی برسیم و این میسر نمی‌شود مگر با قلبی سالم. ◀️ بخشی از آخرین آیه سوره 💫آیه ۲۲۷ « ... وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» 🔹بازگشت ستمگران و کسانی که ستم کرده‌اند، به زودی خواهند دانست که به چه بازگشتگاهی باز خواهند گشت! در روایات مى‌خوانيم: سر مبارک امام حسين عليه‌السلام بالاى نيزه اين آيه را تلاوت فرمود: وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا ... ✨ امام صادق عليه‌السلام فرمود: «مصداق روشن ظلم، ظلم در حقّ آل‌محمّد عليهم‌السلام است». ❇️باید توجه داشت که خداوند در کمین ستمگران است. برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🌸✻🌸••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅•🏴🥀🏴•••••• 💫آیه۴ «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ» 🔷ایمان اختیاری خداوند در این آیه می‌فرماید ما اين قدرت را داريم كه معجزه خيره‌كننده يا عذاب شديد و وحشتناكى بـر آنـهـا فـرو بـفـرسـتـيم كه همگى بى‌اختيار سر تعظيم در برابر آن فرودآورند و تـسـليـم‌شـونـد ولى ايـن ايـمـان اجـبـارى ارزشى ندارد و این مطلب که آنها با اراده، درک و انديشه در برابر حق خاضع گردند، امری مهم است. 👈خداوند راه رشد و مجاهدت را برای انسان باز گذاشته و ابزار لازم را در اختیار او قرار داده است: عقل، قلب، زبان، چشم و دیگر اعضایی که همه در خدمت انتخاب و اراده انسان قرار دارند. انسان با این نعمت‌ها، باید خود را در دنیا و آخرت بسازد البته اولویت، باید با آخرت باشد؛ «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا...». (سوره قصص، آیه۷۷) ایمان اختیاری، راه کمال است. خداوند گرامی می‌دارد کسانی را که این مسیر را برگزیده‌اند؛ «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ». (سوره قمر، آیات ۵۴ و ۵۵) 👈ما از خدا می‌خواهیم که به کمال برسیم. کمال از طریق رحمت خداوند حاصل می‌شود و برای جلب رحمت خدا، ما نیز باید به دیگران رحم کنیم. ❓در آیه «فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِين» با توجه به اینکه «أعناق» جمع مؤنث است، چرا واژه «خاضعین» به شکل جمع مذکر به کار رفته است؟ واژه‌ «أَعْنَاق» گرچه از نظر لفظی جمع مؤنث (جمع گردن) است اما به صاحبان گردن‌ها یا خود انسان‌ها اشاره دارد نه صرفاً گردن به عنوان عضوی از بدن. به این نوع استعمال در علم بلاغت مجاز گفته می‌شود. 💫آیه ۵ «وَ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ» 🔷موضع گیری مشرکان در برابر قرآن مشرکان در برابر هر ذکر تازه، از سوی خداوند از آن اعراض می‌کردند. 👈«ذكر» اشاره به اين واقعيت است كه قرآن بيداركننده و آگاه‌كننده است اما مشرکان از آگاهی فرار می‌کنند. 👈«الرحمان» اشاره به اين است كه نزول اين آيات از سوى پروردگار از رحمت عـامـه او سـرچـشـمـه مـى‌گـيـرد كـه هـمـه انـسـان‌ـهـا را بـدون اسـتـثـنـاء بـه سـعـادت و كمال دعوت مى‌كند. ⬅️و نـيـز مـمـكـن اسـت بـراى تـحـريـک حـس شـكـرگزارى مردم باشد كه اين سخنان از سوى خـداونـدى اسـت كـه نعمت‌هايش، وجودشان را فرا گرفته، چگونه در برابر ولى نـعمت خود اين چنين اعراض مى‌كنند و اگر او در مجازات آنها عجله نمى‌كند، آن هم از رحمت اوست. 👈 مـحـدث (تازه و جديد) اشاره به اين است كه آيات قرآن يكى پس از ديگرى نازل مى‌شود و هر كدام محتواى تازه‌اى دارد اما چه سود كه ايـنـهـا بـا اين حقايق تازه ناسازگارند. 🔷حادث یا قدیم بودن قرآن اگـر مـنـظـور از كـلام الله هـمـان مـحـتـواى قـرآن اسـت كـه آن از ازل در عـلم خـدا بـوده و خـدا از هـمـه آن آگـاهـى داشـتـه اسـت پس مسلما قدیم است و اگـر مـنـظـور نـزول وحـى اسـت و كـلمات و حروف قرآن، مسلما حادث است؛ بنابراين جاى بحث و گفتگو نيست. 💫آیه۶ «فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ» 👈این آیه به این مطلب اشاره می‌کند که مشرکان تنها به «اعراض» قناعت نمی‌کنند بلکه به مرحله «تکذیب» و از آن بدتر «استهزاء» می‌رسند. 👈ايـن آيـه و آيـه قـبل نشان مى‌دهد كه انسان به هنگام قرار گرفتن در جاده‌هاى انحرافى به طور دائم فاصله خود را از حق بيشتر مى‌كند: نـخـسـت مـرحـله اعـراض و روى گـرداندن و بى‌اعتنایى نسبت به حق است اما تدريجا به مـرحـله تكذيب و انكار مى‌رسد، باز از اين مرحله فراتر مى‌رود و حق را به باد سخريه مـى‌گيرد و به دنبال آن مجازات الهى فرا مى‌رسد. برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان و نور ┄┅••🏴✻🏴••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅•🏴🥀🏴•••••• 👈در قرآن کریم گاهی با آیاتی مواجه می‌شویم که در نگاه نخست پرسش‌برانگیز است، مانند اینکه خداوند به حضرت پیامبر یا برخی از پیامبران می‌فرماید: «وَ وَجَدَکَ ضَالّاً فَهَدَی؛ تو را گمراه یافت و هدایت کرد». آیا این به معنای گمراهی به مفهوم متعارف آن است؟ قطعاً چنین نیست. باید میان معنای لغوی و معنای اصطلاحی این واژگان تفاوت قائل شد. «ضلالت» در لغت به معنای غفلت و ناآگاهی نسبت به حقیقت است اما در اصطلاح دینی به معنای گناه و انحراف از حق دانسته می‌شود. بنابراین وقتی خداوند درباره پیامبری چون حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله یا حضرت موسی و حضرت آدم علیهماالسلام چنین تعابیری را به کار می‌برد، هرگز به معنای ارتکاب گناه و فسق نیست بلکه بیانگر عدم آگاهی است. وهابیان و حتی برخی از علمای اهل‌سنت، از این آیات سوء برداشت می‌کنند و چنین آیاتی را دلیل بر گناهکار بودن پیامبران می‌دانند. آنها حتی در مواردی پا را فراتر می‌گذارند و نسبت‌های ناروایی به انبیا می‌دهند، مانند آنچه درباره حضرت داوود علیه‌السلام نقل کرده‌اند که کاملاً با مقام عصمت پیامبران منافات دارد. 👈ﺑﻌﻀﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻄﺎﻳﻰ ﺩﺭ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻇﺎﻟﻢ ﺭﺥ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﻣﺼﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﻣﺪﺗﻰ ﺍﺯ ﻭﻃﻦ ﺁﻭﺍﺭﻩ ﺷﻮم ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻳﻢ ﺑﻪ تأﺧﻴﺮ خواهد ﺍفتاد. ﻭﻟﻰ در ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺳﺨﻰ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻰ علیه‌السلام ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺑﮕﻮﻳﺪ، ﻣﻄﻠﺒﻰ ﺑﻮﺩﻩ است ﻛﻪ ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﻧﻪ ﭘﺎﺳﺨﻰ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻝ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺮﻋﻮﻥ. 👈ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺳﻮﻣﻰ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﺯ سویی ﺑﺎ ﻣﻘﺎم ﻣﻮﺳﻰ علیه‌السلام ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﻛﻴﺎﻥ ﺍﻭ مناسب‌تر ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻰ علیه‌السلام ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻳﻚ ﻧﻮﻉ «ﺗﻮﺭﻳﻪ» ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺳﺨﻨﻰ ﮔﻔﺘﻪ در ﻇﺎهر به ﺍﻳﻦ معنا که من ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺣﻖ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩم، ﺑﻌﺪﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍﻩ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻘﺎم ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺩﺍشت ﻭ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻣﺎﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩﺳﺮ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺍﺻﻞ ﻛﺎﺭ ﺣﻖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ. ﻭ ﻣﻰﺩﺍﻧﻴﻢ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﺭﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺨﻨﻰ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻃﻨﺶ ﻣﻄﻠﺐ ﺣﻘﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﻟﻰ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺯ ﻇﺎﻫﺮ ﺁﻥ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﻣﻮﺍﺭﺩﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻨﮕﻨﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ، ﺣﻔﻆ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﻴﺰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ . سپس اضافه کرد: 💫آیه۲۱ «فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ» وقتی از شما ترسیدم، فرار کردم سپس پروردگارم به من حکمت عطا کرد و من را در شمار رسولان قرار داد. برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🏴✻🏴••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
تفسیر 💫آیه ۴۷ "قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ" 🔹اعتقاد به ربوبیت 💫آیه ۴۸ "رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ" 🔹اعتقاد به نبوت بالاترین مقام در دنیا مقام امامت است و بالاترین مقام در آخرت، مقام شفاعت است، شفاعت حاصل نمی‌شود، مگر با اطاعت از خداوند و پیامبر و ائمه معصوم علیهم‌السلام. ساحران با ایمان خود به حضرت موسی علیه‌السلام که پیامبرشان بود، در برابر سخت‌ترین شکنجه‌ها مقاومت کردند و در ایثار جان، سخاوتمند بودند. ✅ ساحران قدرت خداوند را که مافوق سحر بود، درک کرده بودند. 💫آیه ۴۹ "قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لأقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ وَلأصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ" 🔹تحولی سازنده دگرگونی عجیبی در روحیه ساحران پیدا شد، و از ظلمت مطلق، به روشنایی خیره‌کننده پا نهادند و همه به اين دلیل بود كه آنـهـا دانـشـى داشـتـنـد و در پـرتـو آن تـوانـسـتـنـد حـق را از باطل بشناسند و دست به دامن حق زنند. آنـهـا بـاقـيـمـانـده راه را بـا پـاى عـقـل نـمى‌پيمودند بلكه بر مركب راهوار عشق سوار شده بودند و ایمانشان آنچنان آنان را مست كرده بود كه دامن از دست داده بودند و خواهيم ديد به همين دليل در برابر تهديدهاى شدید فرعون شجاعانه‌ترين استقامت را نشان دادند!. در حـديـثى از پيامبر صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلّم مى‌خوانيم: ✨«قَلْبُ اَلْمُؤْمِنِ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اَلرَّحْمَنِ، ان شاء اقامه و ان شاء ازاغه؛ قلب مؤمن در پنجه قدرت خداوند رحمان اسـت، اگـر بخواهد آن را به راه راست مى‌دارد و اگر اراده كند، منحرف مى‌کند». 👈بديهى اسـت خـواسـت خـدا در ايـن دو مـرحله از آمادگی‌هاى افراد سرچشمه مى‌گيرد و اين توفيق و سلب توفيق به سبب زمينه‌هاى مختلف دلهاست و بى‌حساب نيست. ✅ در این دعا زیر نیز که درس‌نامه منتظران از زبان مبارک امام زمان عج‌الله است، توفیق اطاعت را از خداوند متعال طلب می‌کنیم: «اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَةِ...؛ خدایا توفیق طاعت و بندگی و دوری از گناه و داشتن نیت صادقانه و شناخت بحران‌های الهی ... را به ما عنایت بفرما!» 💫آیه۵۰ «قَالُوا لا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ» 🔹اعتقاد به جهان آخرت 💫آیه ۵۱ "إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ" 🔹طمع ممدوح ⬅️طمع در مادیات مذموم است؛ زیرا: ۱- انسان را عاشق دنیا و از آخرت دور می‌کند. ۲ -انسان قسی‌القلب می‌شود. ↩️اما طمع در معنویات ممدوح است، ساحران در طلب مغفرت از خداوند طمع کردند واین امر بسیار ستوده است. ❓چرا ساحران سریع متحول شدند؟ چون با خداوند مشورت کردند و در برابر اوامر خداوند و پیامبر زمان خود، حضرت موسی علیه‌السلام مطیع شدند. ✅ ما نیز در گرفتاری‌ها و سختی‌های زندگی باید به کسانی تمسک پیدا کنیم که مقرب درگاه خداوند و راوی احادیث ائمه هستند؛ روایتی از صاحب‌الزمان مؤید این امر است: ✨«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏ ؛ در رويدادهايی که اتفاق می‌افتد به راويان حديث ما مراجعه کنيد؛ زيرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم». ساحران گفتند ما در گذشته گناهانى مرتكب شده‌ايم و در اين صحنه سردمدار مبارزه با پـيـامبر راستين خدا موسى عليه‌السلام شديم و در ستيز با حق پيشقدم بوديم، مـا امـروز از هـيـچ چـيز وحشت نداريم، نه از تهديدهاى تو و نه از دست و پا زدن در خون بر فراز شاخه‌هاى بلند نخل! اگـر تـرسـى داشـتـه بـاشـيـم، تنها از گناهان گذشته خويش است و اميدواريم آن نيز در سايه ايمان و اميد به لطف حق برطرف شود. ❓اثرات ایمان به پرودگار جهانیان چیست؟ ایمان نيرویى است كه وقتى در قلب انسان پيدا مى‌شود، قدرت‌های بزرگ‌ در نظرش كـوچـک و در برابر شكنجه‌های سـخـت‌ مقاوم و نسبت به ايثار جان سخاوتمند مى‌شود. ✅ ايـن همان نيرویى بود كه پيامبر اسلام صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلّم از آن كمک گرفت و مـسـلمـانـان نـخستين را با آن پرورش داد و به‌ سرعت ملتى عقب‌مانده را به اوج افتخار رسانيد، مسلمانانى كه تاريخشان مايه اعجاب جهانيان شد. 📚برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🏴✻🏴••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┅•🌺◾️🌺•••••• 💫آیات ۶۰،۶۱،۶۲ «فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ» «فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ»  «قَالَ کَلا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ» 🔹 نجات در سخت‌ترین لحظه ⬅️لشکر فرعون شب را با سرعت به دنبال بنی‌اسرائیل حركت كرد و به هنگام طلوع آفتاب به لشـكـر مـوسـى رسيد. ⬅️هـنـگـامـى كـه دو گـروه يـكـديـگـر را ديـدنـد، يـاران مـوسـى گـفـتند: به طور قطع ما در چـنـگـال فـرعـونـيـان گـرفـتـار شـديـم و راه نـجـاتـى وجـود نـدارد. در پيش روى ما دريا و امواج خروشان آب و در پشت سر ما دريایى از لشكر خونخوار با تـجـهـيـزات كـامـل، جـمـعـيـتـى كـه سـخت از ما خشمگینند. ⬅️امـا موسى عليه‌السلام همچنان آرام و مطمئن بود و مى‌دانست وعده‌هاى خدا درباره نجات بنى‌اسرائيل و نابودى قوم سركش ‍ تخلف‌ناپذير است . ✅لذا بـا يـک دنـيـا اطـمـيـنـان و اعـتـمـاد بـه جـمـعـيـت وحـشـتـزده بـنـى‌اسرائيل رو كرد و گفت: چنين نيست! آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد؛ چرا كه پروردگار من با من است و به زودى من را هدايت خواهد كرد. ❇️او مـى‌داند خدا همه جا با اوست، مخصوصا تكيه روى نام رب (خداوند مالك و مصلح ) نشان مـى‌دهـد كـه او مى‌دانست كه اين راه را نه با پاى خود مى‌پيمايد كه با لطف خداوند قادر مهربان طى مى‌كند. 👌مؤمنان حقیقی به قدرت خداوند مطمئن هستند؛ لذا بیمی به دل راه نمی‌دهند. آنان با علم حضوری و نورانیت قلب این قدرت و امداد الهی را درک می‌کنند. وقتی انسان، چشم و گوش و زبانش را پاک کند، قدرت خداوند در وجودش بی‌نهایت می‌شود. اگر چشم را از حرام حفظ کند، گوش را از شنیدن باطل باز دارد و زبان را جز برای ذکر خدا و سخن نیک به کار نبرد، آن‌گاه این چشم و گوش و زبان نورانی می‌شود. 💫آیه ۶۳ «فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ» 🔹شکافتن دریا به موسى وحى كرديم كه عصايت را به دريا زن، هـمـان عـصـایى كه يک روز آيت انذار است و روز ديگر نشانه رحمت و نجات. موسى عليه‌السـلام چـنـيـن كرد و عصا را به دريا زد، ناگهان دريا شكافته شد، آب‌ها قـطعه‌قطعه شدند و هر بخشى همچون كوهى عظيم روى هم انباشته شد و در ميان آنها جاده‌‌ای نمايان شد و هر گروه از بنی‌اسرائیل در جاده‌ای به حرکت در آمد. ⬅️فرق «فَلق» و «فِرق» اين است كه اولى اشاره به شكافتن مى‌كند و دومى جدا شدن و لذا «فرقه» و «فرق» به قطعه يا جماعتى گفته مى‌شود كه از بقيه جدا شود. 💫آیات ۶۴،۶۵،۶۶ «وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الآخَرِینَ»   «وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ»   «ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِینَ» 🔷نجات مومنین به موسی(ع) و هلاکت دشمنان 👈فرعون و فرعونيان كه از ديدن اين صحنه مات و مبهوت شده بودند و چنين معجزه روشن و آشكارى را مى‌ديدند، باز هم از مركب غرور پياده نشدند، باز هم به تعقيب موسى و بنى اسرائيل پرداختند و به سوى سرنوشت نهایى خود پيش رفتند؛ چنان‌كه قرآن مى‌گويد: و در آنجا ديگران را نيز به دريا نزديک کردیم (و ازلفنا ثم الاخرين ). 👈آيـه بـعـد مـى‌گـويـد مـا مـوسى و همه همراهانش را نجات داديم؛ «و انجينا موسى و من معه اجمعين». درست هنگامى كه آخرين نفر از بنى‌اسرائيل از دريا بيرون آمد و آخرين نفر از فرعونيان داخـل دريـا شـد، فـرمـان داديم آب‌ها به حال اول بازگردد، امواج خروشان يک‌مرتبه فرو ريـخـت و سـر بر هم نهاد، فرعون و لشكرش را همچون پرهاى كاه با خود به هر جا برد، در هم كوبيد و نابود كرد. 👈قـرآن در يـک عـبارت كوتاه اين ماجرا را بيان می‌کند و مى گويد سپس ديگران را غرق كرديم؛ «ثم اغرقنا الاخرين». 💫آیات ۶۷ و ۶۸  «إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً وَ مَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ»   «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ» 🔹تاریخ، مایه عبرت 👈آرى در ايـن مـاجـرا نشانه روشن و درس عبرتی بزرگ است اما اكثر آنها ايمان نياوردند گویى چشم‌ها بسته و گوش‌ها كر و قلب‌ها در خواب فرو رفته است؛ «ان فى ذلك لايه و ما كان اكثرهم مؤ منين». 👈آخرين آيه مورد بحث در يک جمله كوتاه و پرمعنى به قدرت و رحمت بـى‌پـايان خدا اشاره می‌کند و مى‌گويد پروردگار تو هم عزيز است و هم رحيم؛«و ان ربك لهو العزيز الرحيم». 👈از عزت اوست كه هر زمان اراده كند فرمان نابودى اقوام ياغى را صادر مى‌كند ⬅️و از رحمت اوست كه در اين كار هرگز عجله نمى‌كند بلكه سال‌ها مهلت مى‌دهد، معجزه مى‌فـرسـتـد، اتـمـام حـجـت مـى‌كـنـد و نـيـز از رحـمـت اوسـت كه اين بردگان ستمديده را از چنگال آن اربابان قلدر رهایی می‌بخشد. 📚برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┅••🌺✻🌺••┅ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin
بسم الله الرحمن الرحیم ┄┄┄┅•🌺✻🌺••┅┄┄┄ 💫آیات ۶۰،۶۱،۶۲ «فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ» «فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ»  «قَالَ کَلا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ» 🔹 نجات در سخت‌ترین لحظه ⬅️لشکر فرعون شب را با سرعت به دنبال بنی‌اسرائیل حركت كرد و به هنگام طلوع آفتاب به لشـكـر مـوسـى رسيد. ⬅️هـنـگـامـى كـه دو گـروه يـكـديـگـر را ديـدنـد، يـاران مـوسـى گـفـتند: به طور قطع ما در چـنـگـال فـرعـونـيـان گـرفـتـار شـديـم و راه نـجـاتـى وجـود نـدارد. در پيش روى ما دريا و امواج خروشان آب و در پشت سر ما دريایى از لشكر خونخوار با تـجـهـيـزات كـامـل، جـمـعـيـتـى كـه سـخت از ما خشمگینند. ⬅️امـا موسى عليه‌السلام همچنان آرام و مطمئن بود و مى‌دانست وعده‌هاى خدا درباره نجات بنى‌اسرائيل و نابودى قوم سركش ‍ تخلف‌ناپذير است . ✅لذا بـا يـک دنـيـا اطـمـيـنـان و اعـتـمـاد بـه جـمـعـيـت وحـشـتـزده بـنـى‌اسرائيل رو كرد و گفت: چنين نيست! آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد؛ چرا كه پروردگار من با من است و به زودى من را هدايت خواهد كرد. ❇️او مـى‌داند خدا همه جا با اوست، مخصوصا تكيه روى نام رب (خداوند مالك و مصلح ) نشان مـى‌دهـد كـه او مى‌دانست كه اين راه را نه با پاى خود مى‌پيمايد كه با لطف خداوند قادر مهربان طى مى‌كند. 👌مؤمنان حقیقی به قدرت خداوند مطمئن هستند؛ لذا بیمی به دل راه نمی‌دهند. آنان با علم حضوری و نورانیت قلب این قدرت و امداد الهی را درک می‌کنند. وقتی انسان، چشم و گوش و زبانش را پاک کند، قدرت خداوند در وجودش بی‌نهایت می‌شود. اگر چشم را از حرام حفظ کند، گوش را از شنیدن باطل باز دارد و زبان را جز برای ذکر خدا و سخن نیک به کار نبرد، آن‌گاه این چشم و گوش و زبان نورانی می‌شود. 💫آیه ۶۳ «فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ» 🔹شکافتن دریا به موسى وحى كرديم كه عصايت را به دريا زن، هـمـان عـصـایى كه يک روز آيت انذار است و روز ديگر نشانه رحمت و نجات. موسى عليه‌السـلام چـنـيـن كرد و عصا را به دريا زد، ناگهان دريا شكافته شد، آب‌ها قـطعه‌قطعه شدند و هر بخشى همچون كوهى عظيم روى هم انباشته شد و در ميان آنها جاده‌‌ای نمايان شد و هر گروه از بنی‌اسرائیل در جاده‌ای به حرکت در آمد. ⬅️فرق «فَلق» و «فِرق» اين است كه اولى اشاره به شكافتن مى‌كند و دومى جدا شدن و لذا «فرقه» و «فرق» به قطعه يا جماعتى گفته مى‌شود كه از بقيه جدا شود. 💫آیات ۶۴،۶۵،۶۶ «وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الآخَرِینَ»   «وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ»   «ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِینَ» 🔷نجات مومنین به موسی(ع) و هلاکت دشمنان 👈فرعون و فرعونيان كه از ديدن اين صحنه مات و مبهوت شده بودند و چنين معجزه روشن و آشكارى را مى‌ديدند، باز هم از مركب غرور پياده نشدند، باز هم به تعقيب موسى و بنى اسرائيل پرداختند و به سوى سرنوشت نهایى خود پيش رفتند؛ چنان‌كه قرآن مى‌گويد: و در آنجا ديگران را نيز به دريا نزديک کردیم (و ازلفنا ثم الاخرين ). 👈آيـه بـعـد مـى‌گـويـد مـا مـوسى و همه همراهانش را نجات داديم؛ «و انجينا موسى و من معه اجمعين». درست هنگامى كه آخرين نفر از بنى‌اسرائيل از دريا بيرون آمد و آخرين نفر از فرعونيان داخـل دريـا شـد، فـرمـان داديم آب‌ها به حال اول بازگردد، امواج خروشان يک‌مرتبه فرو ريـخـت و سـر بر هم نهاد، فرعون و لشكرش را همچون پرهاى كاه با خود به هر جا برد، در هم كوبيد و نابود كرد. 👈قـرآن در يـک عـبارت كوتاه اين ماجرا را بيان می‌کند و مى گويد سپس ديگران را غرق كرديم؛ «ثم اغرقنا الاخرين». 💫آیات ۶۷ و ۶۸  «إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً وَ مَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ»   «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ» 🔹تاریخ، مایه عبرت 👈آرى در ايـن مـاجـرا نشانه روشن و درس عبرتی بزرگ است اما اكثر آنها ايمان نياوردند گویى چشم‌ها بسته و گوش‌ها كر و قلب‌ها در خواب فرو رفته است؛ «ان فى ذلك لايه و ما كان اكثرهم مؤ منين». 👈آخرين آيه مورد بحث در يک جمله كوتاه و پرمعنى به قدرت و رحمت بـى‌پـايان خدا اشاره می‌کند و مى‌گويد پروردگار تو هم عزيز است و هم رحيم؛«و ان ربك لهو العزيز الرحيم». 👈از عزت اوست كه هر زمان اراده كند فرمان نابودى اقوام ياغى را صادر مى‌كند ⬅️و از رحمت اوست كه در اين كار هرگز عجله نمى‌كند بلكه سال‌ها مهلت مى‌دهد، معجزه مى‌فـرسـتـد، اتـمـام حـجـت مـى‌كـنـد و نـيـز از رحـمـت اوسـت كه اين بردگان ستمديده را از چنگال آن اربابان قلدر رهایی می‌بخشد. 📚برگرفته از تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، نمونه و نور ┄┄┄┅•🌺✻🌺••┅┄┄┄ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن @moassese_nooralyaghin