eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
1.2هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
53 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*•═•••◈﷽◈•••═•* موضوع: نَفسی و نِسبی ✍ علامه جوادی آملی در «تفسیر تسنیم، جلد ۱۷، صفحه ۱۳۰ می فرماید: « لفظ «كثيراً» در «وبَثَّ مِنهُما رِجالاً كَثيراً ونِساء» نيز مؤيد مدّعای مزبور نيست، زيرا وصف «كثير» همه جا مفهوم ندارد، چون اولاً كثير گاهی نسبی و در مقابل قليل است؛ و زمانی نفسی است كه مفهوم ندارد و قليل در مقابل آن قرار نمی‌گيرد». ⬅️ برای روشن شدن معنای واژگان نسـبی و نفسـی و جلوگیری از مغالطه مناسب است توضیحی درباره این دو واژه ارائه کنیم. واژه نسبی گاه در مقابل واژه مطلق و گاه در مقابل واژه نفسی است. ◀️ اگر واژه نسبی در مقابل واژه نفسی باشد، در این صورت این واژه به مفهومی اطلاق می‌شود که برای انتزاع آن، نیاز به امری دیگر یا هدفی بالاتر داریم. ┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄ مثال اول: 🔹«لَقَدْ کرَّمْنا بَنِی‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهمْ عَلى کثِیرٍ مِمَّنْ خَلقْنا تَفْضِیلا؛ ما فرزندان آدم را كرامت بخشيديم و بر دريا و خشكى سوار كرديم و از چيزهاى خوش و پاكيزه روزى داديم و بر بسيارى از مخلوقات خويش برتريشان داديم». 👈 صدر آیه ناظر به «کرامت نفسی» انسان است و ذیل آیه ناظر به «کرامت نسبی». مثال دوم: کثرت دو معنا دارد: کثرت نفسی و کثرت نسبی. 👈 مثلاً می‌گوییم عدد ۱۰ کثیر است و این به لحاظ نفس عدد ۱۰ است. 👈 بار دیگر می‌گوییم که ۱۰ کثیر است نسبت به عدد ۹ و این کثیر نسبی است یعنی با مقایسه چیزی با چیز دیگر به وجود آمده است. 👈 اما کثرت نفسی یعنی واحد نبودن و مقابلی وجود ندارد اما در کثرت نسبی مقابل وجود دارد. ◀️ در آیه «بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً»؛ 👈 اگر «کثیراً» در معنای کثرت نفسی باشد یعنی خداوند از آدم و حوا افراد و مردان و زنان فراوانی را آفرید و همه انسانها از آدم و حوا هستند. 👈 اما اگر «کثیراً» در معنای کثرت نسبی باشد یعنی خداوند بیشتر افراد و مردان و زنان را از آدم و حوا آفرید و گروه کمی را از غیر آدم و حوا. 🔸 بنابراین کلمه «كَثيراً» در « بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً» بیان کننده کثرت نفسی است نه نسبی. ┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄ ◀️ اگر واژه نسبی در مقابل مطلق باشد، در این صورت واژه مزبور به معنای وابسته به شرایط زمانی، مکانی و سلایق اشخاص، در مقابل واژه مطلق به معنای عدم وابستگی به شرایط زمانی، مکانی و سلایق اشخاص به کار می رود. مثال: نسبی گرایی و مطلق گرایی اخلاقی ◀️ نسبی گرایی اخلاقی یعنی هیچ یک از اصول و آموزه های اخلاقی، حسن و قبح ذاتی و اخلاقی ندارند، از این رو عواملی مانند زمان، مکان، سلیقه، قرارداد و همچنین عقل، عرف یا شرع در آنها تاثیر گذار بوده و آنها را دستخوش تغییر خواهد کرد. نسبی بودن اخلاق یعنی اینکه: حقیقتی نیست که برای همه و همه جا خوب باشد، یک دستورالعمل کلی همیشگی وجود ندارد، بلکه در هر زمان دستور اخلاقی باید به یک نحو باشد. ◀️ مطلق گرایی اخلاقی به این معناست که دست کم برخی از اصول بنیادین و احکام اخلاقی غیر قابل تغییر هستند؛ مانند عدل خوب است. ظلم بد است. ┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄ برگرفته از بیانات استاد ارجمند حسینی آل مرتضی در کلاس تفسیر تخصصی طرح مشکات(تفسیر سوره نساء بر مبنای تفاسیر المیزان، تسنیم و مجمع البیان به همراه شرح دقیق و گسترده اصطلاحات) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin