•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#اعراب_آیات
#جلسه_هشتاد_و_نهم
✅ موضوع: اعراب آیه ۸۲ سوره بقره
👈وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ.
و کسانی که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند، آنان اهل بهشت اند و در آن جاودانه اند.
وَ : حرف عطف، مبنی بر فتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
الَّذِينَ : اسم موصول، مبنی، محلا مرفوع، مبتدا
آمَنُوا : فعل ماضي، مبنی بر ضم. ضمیر بارز و متصل «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل
وَ : حرف عطف، مبنی بر فتح، غیر عامل، محلی از اعراب ندارد.
عَمِلُوا : فعل ماضي، مبنی بر ضم. ضمیر بارز و متصل «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل
الصَّالِحَاتِ: مفعولٌ به و منصوب، علامت نصب کسره نیابت از فتحه
أُولَٰئِكَ : اسم اشاره، مبنی، محلا مرفوع، مبتدا
أَصْحَابُ : خبر برای «أُولَٰئِكَ» و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری
الْجَنَّةِ : مضافٌ اليه و مجرور، علامت جرّ کسره ظاهری
أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ : جمله اسمیه، خبر اول «الَّذِينَ» و محلا مرفوع
هُمْ: ضمیر منفصل، مبنی، محلا مرفوع، مبتدا
فِي : حرف جرّ، مبنی بر سکون، عامل، محلی از اعراب ندارد.
هَا : ضمیر متصل، مبني ، محلا مجرور به حرف جرّ
فِيهَا : جار و مجرور، متعلق به «خَالدُون»
خَالِدُونَ : خبر و مرفوع، علامت رفع «واو»
هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ : جمله اسمیه، خبر دوم «الَّذِينَ» و محلا مرفوع
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (إعراب آیات بر مبنای کتاب إعرابالقرآنالکریم و کلمةاللهالعلیا)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرانی
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#صرف_و_نحو
#جلسه_هشتاد_و_نهم
✅ موضوع: انواع جمع (جمع مونث سالم)
👈 جمع سالم از نظر جنس یعنی مذکر و مونث بودن به دو دسته تقسیم میشود:
۱.جمع مذکر سالم
۲.جمع مونث سالم
🔹جمع مونث سالم: جمعی است که با اضافه کردن «ات» به آخر اسم مفرد مونث عاقل و غیرعاقل ساخته میشود.
برخلاف جمع مذکر سالم که فقط از اسم مفرد مذکر عاقل ساخته میشود.
مثال۱: مُعَلِّمَة 👈 مُعَلِّمات
مثال۲: اِجتِماع👈 اِجتِماعات
✔️ با توجه به اینکه «ات» نشانه جمع مونث سالم است، اما برخی کلمات هستند که به «ات» ختم شدند ولی جمع مونث سالم نیستند.
💥راه تشخیص اسم جمع مونث سالم:
اگر «ات» را از آخر کلمه برداریم، مفرد کلمه به دست آید، آن کلمه، جمع مونث سالم است و اگر مفرد کلمه به دست نیاید، احتمالا جمع مکسر می باشد.
مثال: مُؤمِنات 👈 مُؤمِنَة
اما کلماتی مانند: «اَبیات» و «اَصوات» جمع مونث سالم نیستند و جمع مکسر هستند، چون مفرد آنها «بِیت» و «صَوت» می باشد.
🔹اعراب جمع مونث سالم:
حـالـت رفـع ⬅️ ضمّه
حـالـت جـرّ ⬅️ کسره
حالت نصب⬅️اعراب فرعی یا نیابی
(در حالت نصب به جای فتحه، کسره میگیرند)
مثال: اَلحَسَناتُ یُذهِبنَ السَّیّئاتِ
(نیکیها، بدیها را می برد)
🍃الحسناتُ: مبتدا و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری
🍃السّیّئاتِ: مفعول به و منصوب، علامت نصب کسره فرعی
مثال: اَنفِقُوا مِن طَیّباتِ ما کَسَبتُم
(از بهترین آنچه که به دست آوردید انفاق کنید.)
🍃طَیّباتِ: اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری
📌نکته: جمعهای مونث سالم هیچ گاه فتحه نمیگیرند.
•••┈✾~💠~✾┈•••
✅در آیه ۸۲ سوره بقره:
الصالحاتِ: مفعول به و منصوب، علامت نصب کسره به نیابت از فتحه
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (بر مبنای کتاب مبادی العربیه و نحو متوسطه وموسوعهالنحووالصرفوالاعراب)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghi
#سلام_امام_زمانم
به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست
گر این جهان بپا شده بهخاطر صفای توست
ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز
بگو کدام لحظهها ظهور روی ماه توست
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄-
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ «وفای عهد با امام زمان»
👤 استاد رفیعی
یاران امام_حسین پای عهدشون با امام موندن.
⭕️ ما هم با امام زمان عهد بستیم...
🔘 ویژهٔ #محرم
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄-
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
زنان عاشورایی
📚قسمت دوم
✍ام وهب، همسر عبدالله بن حباب الکلبی
ام وهب یکی از زنان شجاع و مجاهدی بود که نام اصلی او قمر دختر عبد از بنی فمر بن قاسم و همسر عبد الله بن عمیر از طایفه بنی عُلیم بود، چون شوهرش تصمیم گرفت از کوفه به یاری حسین «علیه السلام» بیرون بیاید ام وهب نیز اصرار کرد تا او را با خود ببرد.
در روز عاشورا وقتی عبدالله بن عمیر به میدان رفت او نیز چوبی به دست گرفت و به میدان شتافت. ولی امام حسین «علیه السلام» مانع او شد و فرمود: «زنان موظف به جهاد نیستند». اما پس از شهادت شوهرش به بالین او رفت و صورت او را پاک کرد و می گفت: بهشت بر تو مبارک باد! از خدا درخواست می کنم که مرا همراه تو قرار دهد که شمر، غلامش رستم را سراغ او فرستاد. آن غلام با عمود سر او را شکافت و به شهادت رسانید. ام وهب اولین زن شهید در روز عاشورا بود.
شیخ عباس قمی به نقل از علامه مجلسی می گوید: در حدیثی دیدم که ابن وهب نصرانی بود و با مادرش به دست حسین «علیه السلام» مسلمان شد؛ در مبارزه خود بیست و چهار پیاده و دوازده سوار را کشت و اسیر شد. او را نزد عمر سعد بردند و گفت: عجب شجاعتی داری؟ سپس دستور داد سرش را بریدند و به لشکرگاه حسین «علیه السلام» انداختند. مادرش سر او را برداشت و بوسید و به لشکرگاه ابن سعد انداخت و به مردی خورد و او را کشت. سپس با تیرک چادر حمله کردو دو مرد دیگر را کشت. حسین «علیه السلام» او را فرمود: ای ام وهب، برگرد. جهاد از زنان برداشته شده. ام وهب برگشت و می گفت: «الهی نا امیدم مکن، حسین «علیه السلام» فرمود: تو را خدایت نا امید نکند ای ام وهب».
👈ام خلف همسر مسلم بن عوسجه
ام خلف از زنان نامدار شیعه در قرن اول هجری است. وی با مسلم بن عوسجه - یار باوفای حسین «علیه السلام» - ازدواج کرد که ثمره آن فرزندی به نام خلف بود. مسلم بن عوسجه و فرزندش در روز عاشورا در رکاب مولایشان حسین «علیه السلام» به شهادت رسیدند. ام خلف از زنان مؤمنه ای بود که محبت اهل بیت «علیهم السلام» سراسر وجودش را پر کرده بود. ام خلف که با همسر و پسرش در بین راه به کاروان حسین «علیه السلام» پیوسته بود پس از شهادت شوهرش مسلم، فرزندش را به میدان جنگ فرستاد. پس از شهادت مسلم بن عوسجه، امام حسین به فرزندش خلف فرمود: اگر به میدان روی و کشته شوی، مادرت تنها و بی کس خواهد بود، تو به سرپرستی مادرت سزاوارتری تا به جنگ.
ام خلف که شاهد این سخنان بود، در برابر فرزندش ظاهر شد و خطاب به او گفت: ای پسرم! نصرت و یاری فرزند پیامبر «صلی الله علیه و آله» را بر سلامت و امان خودت ترجیح ده؛ اگر سلامت خودت را برگزینی هیچ گاه از تو راضی نخواهم شد.
خلف با شجاعت به میدان رفت. ام خلف او را تشویق می کرد و می گفت: بشارت باد بر تو ای پسرم که به زودی از آب کوثر سیراب خواهی شد. خلف سی نفر از دشمنان را به قتل رسانید و خود در راه دفاع از دین و امامش به شهادت رسید. کوفیان سر او را به سوی مادرش انداختند. آن زن شجاع و وارسته سر فرزند جوان را به آغوش گرفت و بوسید و گریه سر داد به گونه ای که همه کسانی که شاهد این صحنه جانسوز بودند به گریه افتادند و شیرینی پیروزی ظاهری دشمن را به کام آنان تلخ نمود.
📚پایان قسمت دوم زنان عاشواریی
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄-
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#شرحنهجالبلاغه
#حکمتپانزدهم_بخشچهارم
عبدالله بن عمر چگونه شخصیتی داشت و چرا امیرمؤمنان علی ( را در جنگ ها یاری نکرد؟
عبدالله بن عمر ظاهراً به گونهای سخن گفته و رفتار کرده که نشان میدهد او به علت احتیاط دینی با علی(ع) همکاری نکرده است؛ ولی برخی از مورخان معتقدند وی به رغم اظهار ارادت زبانی به علی(ع) با آن حضرت دشمنی داشته و یکی از دشمنان علی(ع) در حجاز به شمار میآمده، علتش هم این بود که وی تمایلات عثمانی داشت و لذا حاضر به بیعت و همراهی با حضرت علی(ع) در جنگها نبود. شاهد این نظر این است که او با یزید بن معاویه و با عبدالملک بن مروان از طریق حجاج بن یوسف بیعت کرد؛ که در فساد و خونریزی مسلمانان زبانزد خاص و عام بودند؛ چگونه ممکن است کسی با انگیزه احتیاط دینی و به بهانه حفظ خون مسلمانان با علی(ع) بیعت نکند، ولی با یزید و حجاج بیعت کند.؟! در حالی که تاییدات فراوانی از رسول خدا(ص) درباره علی(ع) رسیده بود و عبدالله بن عمر از آنها خبر داشت.
عبدالله در دوران حکومت علوی جزء جریان اعتزال شد یعنی نه با علی(ع) بیعت و همکاری کرد و نه با مخالفان علی(ع)، وی چنین وانمود میکرد که حق را در این میدید که با کسی کاری نداشته باشد و گوشه نشینی اختیار نماید. یعنی هم علی(ع) را بر باطل میدانست و هم طلحه و زبیر و معاویه و خوارج را در حالی که وی مصاحب پیامبر بود و در جنگهای صدر اسلام و حوادث بعد از آن حضور داشت و به فضیلت علی(ع) اذعان داشت؛ چنان که در نامه اش به معاویه نوشت:«گفتهای من از علی بدگویی کردهام، قسم به جانم در اسلام آوردن و هجرت کردن و منزلت نزد رسولخدا(ص) مانند علی نیست».
این نوشته کاملا نشان میدهد عبدالله بن عمر در عین بصیرت نسبت به برتری علی(ع) از یاری حضرت دست بر میدارد و حاضر به بیعت با وی نمیشود. ودر توجیه کناره گیری و اعتزالش میگوید: من در زمان پیامبر به یک حالی بودم که اینک در آن حال نیستم و اگر فضلی در بین است رهایش کرده ام و اگر شری در کار است از آن نجات یافتم.
ولی علی(ع) برای اتمام حجت او و برای اینکه توده عوامی که حقانیت یک حرکت و جریان را با شرکت خواص در آن میبینند، هنگامی که برای جنگ با طلحه و زبیر عازم عراق شده بود از عبدالله بن عمر پرسید چرا از همراهی خودداری میکند؛ وی گفت: «تو را به خدا کاری را که نسبت به حقانیت آن شناخت ندارم بر من تحمیل نکن» و در جای دیگر میگوید: «نمیدانم چه کنم، کار بر امر مشتبه شده، میمانیم تا قضیه روشن شود.»
ولی علی(ع) توجیهات او را نپذیرفت و از رفتار او اظهار ناراحتی کرده فرمود: (حق بین من و آنها حکم خواهد کرد.) و همچنان که حضرت فرموده بود در همین دنیا عبدالله بن عمر به عواقب کارش گرفتار شد؛ یعنی نتوانست رفتارش را در تاریخ توجیه کند، و همواره خود را در دادگاه وجدانها محکوم میدید، بطوری که در اواخر عمرش تاسف خود را از عدم بیعت و عدم همکاری با علی(ع) بیان کرده گفت: « تنها چیزی که بر آن تاسف میخورم این است که چرا همراه علی(ع) با گروه ستمگر [یعنی اصحاب جمل و صفین] نجنگیده ام.»
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin