eitaa logo
علی ، غدیر، مباهله
138 دنبال‌کننده
51 عکس
65 ویدیو
2 فایل
اطلاع رسانی در خصوص فعالیت های مرتبط با اعیاد سعید غدیر و مباهله اشعار با موضوع غدیر و مباهله (قدیم و معاصر) ارتباط با ادمین ؛ @alirezaghorbankhan
مشاهده در ایتا
دانلود
بر روی نی قرآن تلاوت می کنی تو با آیه های حق قیامت می کنی تو تنها نه بر اهل زمینی میر و سروَر بر آسمانها هم سیادت می کنی تو آغاز معراجت به روی نیزه ها بود آنجا خدایت را زیارت می کنی تو زنگار دل را از سیاهی ای حسین جان با یک نظر کردن طهارت می کنی تو نازم به آن غیرت که از بالای نی هم اطفال را نیکو حمایت می کنی تو بر کاروان غم بسوی شام هجرت با جذبه ات زیبا صیانت می کنی تو هر قدر سنگ از بام ها پرتاب کردند بر شامیان قرآن تلاوت می کنی تو با قطره های خونِ خود در طشتِ زرّین اسلام را نیکو عمارت می کنی تو خواهد (محمد) از تو امّید شفاعت دانم که مولایم شفاعت می کنی تو https://eitaa.com/mobahelerey
به نیزه راس منوّر چو خواند آیه ی نور گرفت قاف سنان جلوه ای ز وادیِ طور عدو شنید چو قرآن ز راس خون آلود نداشت جرات کتمان چه کرد؟ شد مسحور مقامِ عصمتِ مولا حقیقتی محض است که گشته در صفحات کتاب حق مسطور به سوی کرب و بلا بی اجازه ی محبوب نرفت شاه شهیدان که داشت اذنِ حضور به یُمن مقدم پاکش زمین کرب و بلا گرفت حالت سینای وادیِ معمور برای واقعه ای همچو روز عاشورا یقین که داشت ز روز ازل حسین دستور فضایلش نه فقط آمدست در قرآن که ثبت گشته به تورات و همچنین به زبور رسول گفت حسین از من و من از اویم به یک روایتِ مشهورِ متقن و ماثور دلا چه گویم از آن شاه عالمِ کونین که ذبح شد ز قفا دست عده ای منفور علاوه بر تنِ پاکش در آفتاب تموز فتاد جسم مُنیرش به زیر سمّ ستور گهی مقام به نوکِ سنان گزید از جان گهی به طشت طلا، گاه هم به کنج تنور شفق گریست ز قومی که بعد کشتنِ او شدند جمله ز کردار خود بسی مسرور ببار ای فلک اندر عزای شاه شهید بپوش کعبه سِیَه در عزای شاه طهور به هوش باش "محمّد" که انتقام حسین ستانده می شود از کوفیان به وقت ظهور https://eitaa.com/mobahelerey
آفتاب نیزه ها ای سرت خورشید تابان بر فراز نیزه ها حنجرت گُلبانگ قرآن بر فراز نیزه ها تا خلیل آسا میان آتش دونان شدی پا نهادی در گلستان بر فراز نیزه ها آسمان بارید خون در ساغرِ سرخِ شفق تا تو را می دید عطشان بر فراز نیزه ها حرمت مهمان ندانستند آن قوم عنود از جفا بردند ایمان بر فراز نیزه ها طور سینای دگر شد بر فراز نی پدید؟ یا که شد اکرام مهمان بر فراز نیزه ها آفتاب از روی گلگونت اگر شرمنده گشت دید چون خورشید رخشان بر فراز نیزه ها بر ولای تو "محمد" جان خود دارد نثار ای تو مهتاب درخشان بر فراز نیزه ها https://eitaa.com/mobahelerey
زمزم ز دیده گریه کند در عزای تو پوشیده کعبه رخت عزا در رثای تو بر روی بام صحن حرم روی سر زنند حتّی کبوتران به هوای عزای تو گلگون به رنگِ خون شده پیمانه ی شفق پوشیده لاله جامه ی غم از برای تو ماه از فروغِ حُسن تو در پرده می رود چون بنگرد ز پهنه ی هستی ضیای تو بی مهر روی ماه تو ما را حیات نیست معنا شود حیات به زیر لوای تو نقّاره خانه ات که به گلبانگ جانفزا گوید مثال بلبلِ دستان ثنای تو ای پادشاه عالم امکان و روز حشر سلطان فقط توئی و خلائق گدای تو دلخوش به روز سختِ حسابم که از کَرَم دست مرا بگیری و من هم ردای تو ذکر "محمد"ست برای تمام عمر ای شاه طوس جان حقیرم فدای تو https://eitaa.com/mobahelerey