eitaa logo
علی ، غدیر، مباهله
138 دنبال‌کننده
51 عکس
65 ویدیو
2 فایل
اطلاع رسانی در خصوص فعالیت های مرتبط با اعیاد سعید غدیر و مباهله اشعار با موضوع غدیر و مباهله (قدیم و معاصر) ارتباط با ادمین ؛ @alirezaghorbankhan
مشاهده در ایتا
دانلود
کم مانده بود رونق عیسا به هم خورد آیین هفت قرن مسیحا به هم خورد چیزی نمانده بود کلسیا به هم خورد ناقوس و دیر و راهب و ترسا به هم خورد اسقف زرنگ بود که فکر خطا نکرد برگشت و رفت و هیچ نگفت و دعا نکرد ابنائنا نبود بجز سیدالشباب انفس نبود غیر جناب ابوتراب جز فاطمه نبود نسائی که در حساب در آیه ی مباهله حق کرد انتخاب امر خدا اگرچه به جمع است منتها جز این چهار نور کسی نیست مصطفی آورد با خودش حسنین عزیز را مولا علی قاطع دشمن ستیز را و کوثر عطا شده ی ناگریز را آورد با خودش همه اهل تمیز را نجرانیان از این همه هیبت به واهمه عیسی گرفته رسم ادب پیش فاطمه وقتی رسید کار به اصل مباهله آمد نبی و همره او وحی منزله ناقوس از صلابت ایشان به زلزله نجرانیان به غلغله و شور و ولوله عیسی از آسمان چهارم اشاره کرد اسقف عقب کشید و به تدبیر چاره کرد ترسا به قدر سوزن، ناورد سوءظن شرم از مرام شبه مسلمان مرد و زن مولا علی چقدر غریبی تو در وطن قرآن تمام، شان تو را گفته در سخن در انما و آیه ی تطهیر نام توست باور نمی کنند که قرآن به کام توست باور نمی کنند که جان پیمبری سر نهان و نفس عیان پیمبری در جنگ؛ تیغ و صلح؛ زبان پیمبری تنها امام عصر زمان پیمبری جان پیمبری و تو را لعن می کنند از عالمی سری و تو را لعن می کنند باور نمی کنند تویی اصل سلسله ننگ سقیفه ماند چنان زخم آبله باور نمی کنند اگرچه مباهله آمد به پیشواز غدیر مکمله ننگ سقیفه تا ابدالدهر باقی است اهل سقیفه تا ابدالدهر یاغی است بی مایگان پست به جایت نشسته اند از کینه ریسمان به دو دست تو بسته اند این ناکسان که عهد خدا را شکسته اند حبل المتین آل نبی را گسسته اند در قصه ی مباهله نجران چه می کند بعد از نبی ببین که مسلمان چه می کند با چوب و نیزه هتک حریم علی کنند قتل علی ز عدل و ز بیم علی کنند خون جگر به قلب کریم علی کنند لشگر به قصد ذبح عظیم علی کنند خونم حلال گشت و زبانم بربده شد موج جنون و پهنه ی خون هر دو دیده شد ارسالی به سال ۱۴۰۲ به کانال تخصصی « علی، غدیر، مباهله » بپیوندید؛ https://eitaa.com/mobahelerey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئات محترم سروران ارجمند با افتخار دعوتید به؛ 🟢 جشن بزرگ « علی، غدیر، مباهله » 🟢 اختتامیه دومین جشنواره شعر مباهله زمان؛ دوشنبه ۱۴۰۳/۴/۱۱ ساعت؛ ۲۰/۳۰ الی ۲۳ مکان؛ شهرری، اتوبان سلمان فارسی، میدان امام هادی(ع) حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر(ع) لطفا اطلاع رسانی نمایید🙏♥️🙏 به کانال تخصصی « علی، غدیر، مباهله » بپیوندید؛ https://eitaa.com/mobahelerey
علی ، غدیر، مباهله
موقعیت مکانی محل برگزاری جشن بزرگ « علی، غدیر، مباهله » دوشنبه مورخ ۱۴۰۳/۴/۱۱ ساعت ۲۰/۳۰ الی ۲۳ شهرری اتوبان سلمان فارسی میدان امام هادی (ع) حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر(ع) محمد هاشم https://eitaa.com/mobahelerey
74.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن بزرگ « علی، غدیر، مباهله » اختتامیه دومین جشنواره شعر مباهله شهرری دوشنبه ۱۴۰۳/۴/۱۱ حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) محمدهاشم شهرری انجمن ادبی شبنم شهرری به کانال تخصصی شعر و ادبیات و هنر در خصوص فضائل حضرت مولا علی (ع) بپیوندید؛ https://eitaa.com/mobahelerey
88.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن بزرگ « علی، غدیر، مباهله » اختتامیه دومین جشنواره شعر مباهله شهرری دوشنبه ۱۴۰۳/۴/۱۱ حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) محمدهاشم شهرری انجمن ادبی شبنم شهرری به کانال تخصصی شعر و ادبیات و هنر در خصوص فضائل حضرت مولا علی (ع) بپیوندید؛ https://eitaa.com/mobahelerey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الإعلامية اللبنانية المسيحية "غدي فرنسيس" تنشد بحبها لآل البيت (عليهم السلام) https://eitaa.com/mobahelerey
بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟ از غم! کدام غم؟ غم سلطان اولیا نامش که بد؟ حسین! ز نژاد که‌؟ از علی مامش که بود؟ ‌فاطمه‌ جدش که‌؟ ‌مصطفی! چون شد؟ شهید شد! به کجا؟ ‌دشت ماریه کی‌؟ عاشر محرم، پنهان‌؟ نه برملا شب کشته شد؟ ‌نه ‌روز چه هنگام‌؟ ‌وقت ظهر شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا سیراب کشته شد؟ ‌نه! کس آبش ‌نداد؟ داد! که؟ شمر، از چه چشمه‌؟ ز سرچشمهٔ فنا مظلوم شد شهید؟ بلی جرم داشت؟‌ نه کارش چه بد؟ هدایت‌، یارش‌ که بد؟ خدا این ظلم را که کرد؟ یزید! این یزید کیست‌؟ زاولاد هند ، از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا! خود کرد این عمل‌؟ نه! فرستاد نامه‌ای نزد که‌؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغا ابن زیاد زادهٔ مرجانه بُد؟ نعم! از گفتهٔ یزید تخلف نکرد؟ لا این نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟ نه او روانه کرد سپه سوی کربلا میر سپه که بد؟عمرسعد! او برید حلق عزیز فاطمه؟ نه شمر بی‌حیا خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟ کرد. از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضا بهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیع شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا! کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تن دیگر که؟ نه برادر، دیگر که؟ اقربا دیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت. آن که بود؟ سجاد! چون بُد او؟ به غم و رنج مبتلا ماند او به کربلای پدر؟ نی !به شام رفت با عز و احتشام‌؟ نه ! با ذلت و عنا تنها؟ نه ! با زنان حرم؛ نامشان چه بود؟ زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا بر تن لباس داشت‌؟ بلی! گرد رهگذار بر سر عمامه داشت‌؟ بلی !چوب اشقیا بیمار بد؟ بلی چه دوا داشت‌؟ اشک چشم بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا کس بود همرهش‌؟ بلی اطفال بی‌پدر دیگر که بود؟ تب !که نمی گشت ازو جدا از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا گبر این ستم کند؟ نه! یهود و مجوس؟ نه! هندو؟ نه! بت‌پرست؟ نه! فریاد ازین جفا قاآنی است قایل این شعرها بلی خواهد چه؟ رحمت! ‌ازکه‌؟ ز حق! کی؟ صف جزا! https://eitaa.com/mobahelerey
خـون درخـورِ تو نـیـست که گِریَم بـرایِ تو بـایـد کـه مُـرد حـضـرتِ گُــل! در عــزایِ تو اشـک و فَـغـان شـیـعـه بـــرایِ تـو ساده است دارد امــیـــــــــد شـیـعـه کـه گـردد فــدایِ تو هِــنـدو بـه سـیـنـه مـی زنـد از داغِ غـربـتـت تـنـهـــــا فـقـط کـه شـیـعـه نـشـد مـبـتـلایِ تو طـفـلِ درونِ مـهـدِ تـو ایـــوب یـا حُــســیــــن! کی مـی رسـد کــسـی بـه کــلاسِ بـلایِ تو؟! دوزخ تـمـــامِ رویِ زمـیــــن را گرفـتـه است تـنـهـــــا بـهـشـتِ رویِ زمـیــــن ، کـربـلایِ تو کی صـیـدِ کـرکـسـانِ هــوی و هَــوَس شـود هـر کـفـتـــری کـه پَـر بـزنـد در هـوایِ تو شـــاهــان تـمــــام کـیشِ رُخِ اصـغـرِ تـو انـد شـاهـان کـه انـد پـیشِ تو؟! مـاتـت خـدایِ تو! مـن پـایِ روضه هـایِ تـو مـولا شدم بزرگ دسـتـم بـگـیـر تـا کـه بــمــیـــــرم بـه پـایِ تو السلام علیک یا اباعبدالله (ع) و علی الارواح التی حلت بفنائک https://eitaa.com/mobahelerey
به   من   از  واقعه   تلخ   سفر   هیچ  مگو قصه  کوتاه  کن  و  صرف  نظر ،  هیچ مگو سال ها    می شنوم   روضه    عاشورا   را خم  شده  قامتم  از  غُصه  دگر   هیچ  مگو شرح   این  غُصه  نمک  بر جگرم  می ریزد از   نمک   ریختن    روی   جگر   هیچ  مگو طاقتم   طاق   شد  از   تشنگی    اهل حرم بس کن از خیمه و  از سوز و شرر هیچ مگو دیگر  از  قافله  غم  به  من از  آن  همه  غم از   پریشانی  هفتاد  و   دو   سر  هیچ مگو از   دَمِ  آخر  جان  دادن  شش  ماهه   پسر از    تماشای   غم انگیز    پدر    هیچ   مگو گوش اگر  پاره شد  از وسوسه زینت گوش شده   پرپر  گُل   آلاله    اگر    هیچ    مگو آه   امشب  دل  من   شور   عجیبی   دارد! "  نگران   قمرم  غیر   قمر   هیچ   مگو  " https://eitaa.com/mobahelerey
هرکه دارد به دلش عشق اباعبدالله "هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله" آمده ماه محرم، شده دل ها محزون شال و پیراهن و پرچم،همه جاهست سیاه پور دردانه پیغمبر ما، حضرت عشق می رود همره اصحاب خودش قربانگاه رخصت از حضرت مادر به عزا می گیرم فرصت نوکری ام داد و گرفت او به پناه بأبی انت و اُمّی، به فدای تو شوم به غلامت تو عنایت کنی ای حضرت شاه جان ناقابل من گرچه ندارد ارزش بپذیر این کم و فرما تو به این بنده نگاه با محَبّت به محِبّت نگهی خواهی کرد که تو هستی همهء هستی من ای دلخواه نوکری بر در ارباب‌، بُوَد مایه فخر برتر از ثروت و مکنت بُوَد و قدرت و جاه بارالها به تضرع ز تو من می‌خواهم که نجاتم دهی از حیلهء ابلیس و گناه قصد قربت کنم و توبه سپس می گویم ذکر لا حول و لا قوةَ الا بالله ای خوش آن کس که در این معرکه عشق و جنون شده با صاحب عصر و به عزایش همراه ای خوش آن کس که سپرده دل و جان و هستی نکند جز به رضا، مسئلت از این درگاه بارالها قَسَمت می‌دهم و می خواهم نشود دست من از دامن عترت، کوتاه https://eitaa.com/mobahelerey
ما بی شما به جنت اعلا نمی رویم یک لحظه زیر سایه ی طوبی نمی رويم ما را بهشت این همه راضی نمی کند غیر از حسينيه که به هر جا نمي رويم گرد فضای عرش اگر راهمان دهند جز در معیت تو به آن جا نمی رویم وقت وفات اگر که نیایی کنارمان جان خودت قسم که ز دنیا نمی رویم ما بی اراده ی تو نفس هم نمی کشیم بی اذن تو ز خانه ات آقا نمی رویم لبیک یا امیر به ما رخصتی بده در کربلا بدون تو حتی نمی رویم نوری به قلب ملتهب ما نمی رسد پای بساط سینه زنی تا نمی رويم هنگام سربلندی ما روز محشر است وقتی که پای محکمه تنها نمی رویم وقتی لباس مشکی مان را می آورند در سندس و حریر دگر ما نمی رویم وقتی ندا رسید که ای روضه خوان بخوان دلبر اگر نیاید از آنجا نمی رویم هو می کشیم و عشق تو را جار می زنیم جز این شود به دیدن مولا نمی رویم یک یا حسبن گوید و دنیا شود تمام تنها بهشت ماند و عشق تو ... والسلام ... https://eitaa.com/mobahelerey
رباعی های شب اول محرم ای کاش به مسلم نظرِ بد نرسد در راه خدا به شهرِ مرتد نرسد این تلخ ترین جمله ی آن عاشق بود: ای کاش که نامه ام به مقصد نرسد ۲ در مسجد کوفه کاش هوشیار شویم با دیدن این دو قبر، بیداری شویم مسلم باشیم و پیش مرگ مولا؟ یا این که پس از امام، مختار شویم؟ ۳ در کوفه پس از خیانت آن یاران شد ابر مُروّت و وفا بی باران تصویر تو را کشید نقّاش و گریست یک شیر، میان گلّه ی کفتاران ۴ در کوفه که شهر خائن و مجرم بود یک مرد برای شهرشان لازم بود در آن همه نامرد، یکی پیدا شد افسوس که آن یکی، همان مسلم بود https://eitaa.com/mobahelerey
کربلا! آماده سن؟ دُردانه ی زهرا گلیر نیزه لر باشیندا گون تک، سروِ سر بالا گلیر جان وئریر جانانه، اما جان وئریرکن تشنه دیر بو سوسوز صحرایه گؤردوم حضرت دریا گلیر عرش اعلایه سالان لرزه، حسینین عزمی دیر نینوا صحراسینه ، سردار بی همتا گلیر چک فراتین أۉستونه قاره عَلم، شرم اٸت گینن چون حسینین یاوری، بیر تشنه لب سقا گلیر یار و انصارین وئریب بیر بیر، طریق عشقده ایندی میدان بلایه شاه دین، تنها گلیر کربلا!، دشمن لره چاتدیر خبر تئزلیکله کی غیظیله بۉ جنگه بیر شمشیر برق آسا گلیر تاج دین، معنای حریت، کمال عشق دیر عزت و آزاده لیک اوراقینه امضا گلیر گرچه خم دیر قامت رعناسی اما گؤر نه جور قتلگاه حیرته هر لحظه بی پروا گلیر کُلِّ ارضٍ کربلا دیر، هر گون عاشورا گونو عشقی ثابت ائتماغا ثابت قدم مولا گلیر «شدتی» https://eitaa.com/mobahelerey
نشسته شعر به پابوسی غمی در من شکسته آینه ی بغض مبهمی در من دوباره شال عزای تورا به سر کردم که اشک زنده کند شور ماتمی در من دلم خوش است به اینکه دوباره قد بکشد به یاد داغ تو حزن مجسمی در من به سینه میزنمت دست نوکری حسین ! بریز مستی ناب دمادمی در من غم مصیبت سرخ تو آتشم زده است مگر که شعله کشد عشق تو دمی در من شنیده می شود از گوشه گوشه ی قلبم صدای جاری اندوه عالمی در من به لطف گریه برای تو باز هم گل کرد هلال دیگر ماه محرمی در من . https://eitaa.com/mobahelerey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست در جوابم اینچنین گفت و گریست لیلی و مجنون فقط افسانه‌اند عشق در دست حسین بن علی ست https://eitaa.com/mobahelerey
1_12405841882.mp3
2.63M
از محضر قدسی خدا رخصت از حضرت ختم الانبیاء رخصت از دست علی شیر خدا رخصت از فاطمه خیر النساء رخصت 🎙️ ؛ https://eitaa.com/mobahelerey
در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست حتی در آسمان کبودش ستاره نیست گرچه سفیر لایق رویت نبوده ام دیگر به کوفه نیز امیدی دوباره نیست درها به روی باغ نگاهم که بسته شد دیدم درون باطنشان جز شراره نیست دعوا سر بریدن راس ستاره هاست فرقی میان مقتل و دارالعماره نیست سنگی که خورد بر لب و دندان مسلمت بدتر ز نعل مرکب صدها سواره نیست انگشتر تو رفت به یغمای ساربان غارت شده پیرهن و گوشواره نیست سقا و مشک و ظهر عطش... آه ای فرات آبی جز اشک، سهمیه ی گاهواره نیست پرپر شده به تیر سه شعبه گلوی عشق لب تشنگی سزای گل شیرخواره نیست باید خضاب کرد به خون حنا و اشک در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست آغوشت ای حسین پناه رقیه است سهمت ز زندگی بدن پاره پاره نیست https://eitaa.com/mobahelerey
قد قامت العزا همه عالم سیاه‌پوش تیر سه‌ شعبه‌ای به گلو، نیزه‌ای به گوش قد قامت العزا لب قرآن و خیزران تشت طلا و باده و فریاد نوش‌نوش آتش، هجوم، تیر، عطش، تازیانه، سنگ پای برهنه، هلهله، کف، ناله و خروش از پیش و پس تنوره‌کشان حجله‌حجله سر خورشید را کجا سر نی بوده ساق‌دوش!؟ الله‌اکبر از تن عریان چ‌ ا ک‌ چ‌ ا ک... شاعر بس است؛ سوختم، این زخم را بپوش دیگر توان ضجه ندارد چکامه‌ام دارد دوباره می‌شکند بغض در گلوش سر می‌بُرند باز جوانان کاوه را پررونق است مطبخ ضحاک ماردوش قدقامت‌ الخطابه‌ٔ غرّای زینبی تا لرزه افکند به تن هرچه خودفروش حیّ علی الحسین که مانده‌ست بی‌سپاه کو غیرتی که آید از این ماجرا به جوش! https://eitaa.com/mobahelerey
از اسب سفید خود جدا افتاده یک ماه که در قاب خدا افتاده سربند حسین در تمام صحرا در گوشه دشت کربلا افتاده https://eitaa.com/mobahelerey
شب اول ماه محرّم۱۴۰۳ لبریز دردم آمدم دارو بگیرم مُهر اجابت از دَمِ یاهو بگیرم ای کاش از دست تلاطم های دنیا در ساحل امن شما پهلو بگیرم از دور هر شب زائر هستم این بار باید اذنِ رو در رو بگیرم با خیل غم‌ها الفتی دیرینه دارم اما نشد تا با فراقت خو بگیرم دلتنگ هستم همیشه تا حاجت یک عمر را از او بگیرم بستم دخیلِ قلب خود را بر ضریحش شاید برات از بگیرم https://eitaa.com/mobahelerey
من یادگار رفته از یادم جماعت محنت نصیب ماتم آبادم جماعت من منطق نامردها را می شناسم سوز و گداز دردها را می شناسم من روزگاری در صدف دُر دانه بودم نورِ دو چشم مادرم در خانه بودم من مَحرَمِ راز پدر با چاه بودم لحظه به لحظه از غمش آگاه بودم من شاهد پیشانی و شمشیر بودم با این مصائب از جوانی پیر بودم من ناله های مادرم را می شنیدم من ضربِ سیلی را به روی لاله دیدم من در مدینه پُشت در آلاله دیدم داغ خزانِ یاسِ هجده ساله دیدم من بُلبُل داغ حَسن بودم،نبودم؟ مرثیه خوانِ یاسمن بودم، نبودم؟ من شمع سوزان و فروزان حسینم بسته به هم جان من و جان حسینم از کودکی نی نامه را تمرین کردم با جان و دل از کربلا تمکین کردم من خواهر زینب سفیر نینوایم وادی به وادی با نوایش هم نوایم در کربلا هم پای زینب گریه کردم تنها نه آنجا بلکه هر شب گریه کردم من عطرِ اشکِ چشم های یاس بودم من شاهد بی دستی عباس بودم وقتی حسینم رفت میدان نُدبه خواندم افشاگری کردم برایش خطبه خواندم در خیمه ها دلواپس عباس بودم سنگ صبور غنچه های یاس بودم هر لحظه در ذهنم بلائی رخنه می کرد دلشوره های نینوائی رخنه می کرد گفتم زبانم لال اگر اکبر بمیرد ای وای اگر از تشنگی اصغر بمیرد گفتم:برادر پیش مرگت اُمِ کُلثوم گردد فدای ساز  و برگت ام کلثوم تنها خدا فهمید عُمقِ ماجرا را شرح مصیبت های تلخ کربلا را من هم سفر با کاروان شام بودم چون کوهی از آتشفشان آرام بودم من خار چشم دشمن مُزدور بودم طوفانِ از چشم لعینان دور بودم من در رسای "ما رَایتَ"خطبه خواندم آنی در آن جا از برادر جا نماندم هر جا که زینب از نفس افتاد گفتم با خشم و آه و ناله و فریاد گفتم یا ایهاالنامرد این رسم شرف نیست این رسم برخورد مسلمان با صحف نیست بعد از محمد بیعت و پیمانتان کو؟! نامردها پس غیرت و وجدانتان کو؟! ای کوفیان این سَر سرِ فرزند مولاست راس حسین ابن علی دل بند زهراست ای نان به نرخ روزها دین تان کو؟! بی چشم و روها مذهب و آئینتان کو؟! ما جرعه نوشان می قالو بلائیم پیش از تولد با شهادت آشنائیم ما جده ی سادات و آل مصطفی ئیم آیا گدای نان و خُرمای شمائیم؟! ای روسیاهان تا قیامت ننگ تان باد نفرین ما بر حیله و نیرنگ تان باد آری جماعت من سفیر کربلایم کلثومم و مظلومه شیر خدایم با این همه در روضه هاتان بی نصیبم زیرا شبیه غربت مولا غریبم من در حقیقت عُنصُرِ نقش آفرینم در غمگساری با غم زینب قرینم من اُمِ کُلثومم جماعت می شناسید؟! یک عمر مظلومم جماعت میشناسید؟! https://eitaa.com/mobahelerey