eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.5هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.8هزار ویدیو
222 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ متن شایعه ⛔️ "امام علی فرموده... . روزه گرفتن درگرما جهاد است  حضرت محمد فرمودند... جهاد بر زنان واجب نیست.   تکلیف خانوما طبق احادیث مشخص هست!" 🔴 در پاسخ به شایعه "روزه بر زنان واجب نیست" 1⃣ حدیث اول از حضرت علی (ع) نیست و از پیامبر (ص) است و مطلب دوم هم از پیامبر (ص) در منابع شیعه یافت نشد .  * روزه گرفتن در گرما، جهاد است.  بحار الانوار، ج 96، ص 257  2⃣ حتی با فرض صحت حدیث دوم هم چیزی تغییر نمی کند ، جهاد حدیث اول به معنی دارا بودن ثواب جهاد است و دومی به معنای قتال !  در احادیث انواعی از جهاد برای زنان تعریف شده است :  🔸 امام على (ع): جهاد زن خوب شوهردارى كردن است.  کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 9  🔸 امیر مؤمنان علی (ع):  خداوند جهاد را بر مردان و زنان نوشته است... و جهاد زن آن است كه بر آزار و غیرت شوهرش یا معاشرت او صبر كند.  و در حدیث دیگر جمله آخر چنین است: و جهاد زن خوش رفتارى با شوهر است.  وسائل الشیعه، ج 11، ص 15 نقل از كافى.  3⃣ جهادی که بر زنان واجب نیست ، جهاد ابتدایی است و در جهاد دفاعی که اسلام و کشور و نوامیس و ... مورد تهدید است جهاد بر مرد و زن واجب است .  http://tahoor.com/fa/Mobile/Article/View/22294 4⃣ بانوانی که روزه بر آن ها واجب نیست عبارتند از :  زن باردار ، زن شیرده ، زن پیر ، زن حائض و نفساء  http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/4286/27618 5⃣ همچنین در منابع دینی و تاریخی استثنائی برای روزه زنان نبوده و آیات روزه هم در قرآن مطلق است و هیچ قیدی بر آنها نیست كه دلیل بر وجوب روزه بر زن و مرد است .  آیات ۱۸۳ و ۱۸۵ سوره بقره  6⃣ با عنایت به موارد ذکر شده ، این شبهه با مغلطه تلاش دارد ذهن مخاطب را منحرف نموده و با ارتباط دادن دو مولفه غیر مرتبط و غیر تاثیر گذار بر یکدیگر ، بانوان را از فریضه روزه محروم کند !  کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⛔️ متن شایعه ⛔️ "امام علی فرموده... . روزه گرفتن درگرما جهاد است  حضرت محمد فرمودند... جهاد بر زنان واجب نیست.   تکلیف خانوما طبق احادیث مشخص هست!" 🔴 در پاسخ به شایعه "روزه بر زنان واجب نیست" 1⃣ حدیث اول از حضرت علی (ع) نیست و از پیامبر (ص) است و مطلب دوم هم از پیامبر (ص) در منابع شیعه یافت نشد .  * روزه گرفتن در گرما، جهاد است.  بحار الانوار، ج 96، ص 257  2⃣ حتی با فرض صحت حدیث دوم هم چیزی تغییر نمی کند ، جهاد حدیث اول به معنی دارا بودن ثواب جهاد است و دومی به معنای قتال !  در احادیث انواعی از جهاد برای زنان تعریف شده است :  🔸 امام على (ع): جهاد زن خوب شوهردارى كردن است.  کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 9  🔸 امیر مؤمنان علی (ع):  خداوند جهاد را بر مردان و زنان نوشته است... و جهاد زن آن است كه بر آزار و غیرت شوهرش یا معاشرت او صبر كند.  و در حدیث دیگر جمله آخر چنین است: و جهاد زن خوش رفتارى با شوهر است.  وسائل الشیعه، ج 11، ص 15 نقل از كافى.  3⃣ جهادی که بر زنان واجب نیست ، جهاد ابتدایی است و در جهاد دفاعی که اسلام و کشور و نوامیس و ... مورد تهدید است جهاد بر مرد و زن واجب است .  http://tahoor.com/fa/Mobile/Article/View/22294 4⃣ بانوانی که روزه بر آن ها واجب نیست عبارتند از :  زن باردار ، زن شیرده ، زن پیر ، زن حائض و نفساء  http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/4286/27618 5⃣ همچنین در منابع دینی و تاریخی استثنائی برای روزه زنان نبوده و آیات روزه هم در قرآن مطلق است و هیچ قیدی بر آنها نیست كه دلیل بر وجوب روزه بر زن و مرد است .  آیات ۱۸۳ و ۱۸۵ سوره بقره  6⃣ با عنایت به موارد ذکر شده ، این شبهه با مغلطه تلاش دارد ذهن مخاطب را منحرف نموده و با ارتباط دادن دو مولفه غیر مرتبط و غیر تاثیر گذار بر یکدیگر ، بانوان را از فریضه روزه محروم کند !  کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال : نمی‌توانم مفهوم «هوالرزاق» را درک کنم. آیا به این مفهوم است که کسی در این دنیا به هیچ وجه گرسنه نمی‌ماند؟! پس این همه کودک آفریقایی که در اثر گرسنگی می‌میرند چه هستند؟! 🔮 پاسخ : به هیچ وجه چنین معنا و مفهومی ندارد. دقت کنیم که هر چه «کمال» وجود دارد، «هستی» است و هر چه ضعف و نقص خوانده‌ می‌شود، در واقع نیستی می‌باشند و عالم هستی، دو یا چند هستی بخش ندارد. لذا رزّاق، چه در رزق مادی و چه معنوی نیز اوست. آری، هر چه هست، آن را خدا هستی بخشیده و عطا نموده است، اما نه تنها دلیلی نیست که چون او هستی بخشیده و عطا نموده، هیچ قاعده و قانونی نداشته باشد، بلکه چون او علیم و حکیم است، همه شئون خلقتش نیز منطبق بر نظم لازم خودش می‌باشد. @mobahesegroup الف – فقط رزق و روزی نیست، بلکه علم را نیز خدا داده است، چون او علیم است و نه غیر او؛ پس کسی نمی‌تواند تجلی علم کند، به جز خود او. لذا فرمود: «عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ - به انسان آنچه را كه نمىدانست آموخت / العلق 5»، اما دلیل نمی‌شود که همگان عالم به همه چیز باشند یا در علم مساوی باشند – جمال، قدرت، کرم، رأفت و تمامی کمالات را نیز او داده است، چرا که کمالی جز او نیست و اعطا کننده و تجلی کننده اوست، اما دلیل نمی‌شود که همه چیز یک شکل باشد یا همگان یکسان کرم و جود و قدرت داشته باشند – هدایت نیز از آن اوست، چه تکوینی باشد و چه تشریعی با ارسال انبیا و رسل و انزال وحی و کتاب و قرار دادن امامان و رهبران به حق، اما دلیل نمی‌شود که همگان یک‌سان هدایت شوند. بلکه، هزاران هزار حکمت و قاعده و رابطه‌ی علت و معلول و قواعد دیگری برای اخذ فیض و کمال وجود دارد. مانند: نظام هستی – ضرورت‌های چرخه‌ی حیات – حکمت وجودی هر موجود – مرتبه و ظرفیت هر یک – جبر و اختیار – علت و معلول - حرکت و سکون و ... . ب – رزق الهی نیز از این اصول و قواعد مستثنی نمی‌باشد. غنی اوست و همگان فقیر هستند، پس کسی چیزی ندارد که بخواهد به اندازه‌ی ذره‌ای رازق (معنوی و مادی) خود یا دیگران باشد، لذا «هو الرازق». @mobahesegroup منتهی علم، مشیت و اراده‌ی الهی، منطبق با حکمت است، لذا هر چیزی اندازه‌ای «قَدری» دارد که اگر چنین نبود، همه چیز مساوی و تباه می‌شد؛ از این رو ضمن تصریح بر رزاقیت خود، به «قَدَر»، یعنی اندازه‌ها نیز متذکر شده است: «قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ و َمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ» (سبأ، 39) ترجمه: بگو در حقيقت پروردگار من است كه روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا براى او تنگ مىگرداند و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مى دهد و او بهترين روزى دهندگان است. «وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ» (الحجر، 21) ترجمه: و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى معين فرو نمىفرستيم. «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ» (المؤمنون، 18) ترجمه: و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم و آن را در زمين جاى داديم و ما براى از بين بردن آن مسلما تواناييم. از جمله اندازه‌ها (قَدَرها): وقتی گفته می‌شود که خداوند متعال رازق و رزاق است، یعنی رزاقیت او بر اساس علم، حکمت، مشیت و البته عدل اوست. وقتی گفته می‌شود «عدل»، معنایش این نیست که همه مساوی خواهند بود، بلکه معنای عدل «قرار دادن هر چیزی در جای خود است» و در مقابل ظلم قرار دارد. وقتی گفته می‌شود «خداوند منّان به کسی ظلم نمی‌کند»، معنایش این نیست که در دنیا هیچ ظلمی اتفاق نمی‌افتد، بلکه ظلم از ناحیه‌ی او اتفاق نمی‌افتد؛ اما از قوانین خلقت جهان و انسان، اعطای اختیار در برخی امور و نیز هدایت تشریعی است که موجب کمال و وجه تمایز انسان با سایر موجودات می‌گردد. ولی برخی از انسان‌ها، این نعمات را ضایع کرده و در جای غیر خود و به صورت غلط و خطا استفاده می‌کنند و سبب ظلم به خود، ظلم به طبیعت، ظلم به نظام هستی و ظلم به هم نوع خود می‌شوند، لذا فرمود: @mobahesegroup «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الرّوم، 41) ترجمه: به سبب آنچه دست‌هاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند. «وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ» (الشوری، 20) ترجمه: و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمىگذرد. ج – پس، رازق خداست، اما رزاقیت نیز حساب
و کتاب و اندازه و قانون و قَدَر دارد. یه یکی به تناسب نقش او در کارگاه هستی زیادتر داده شده و به یکی کمتر داده شده و برای هر دو دستور العمل‌های لازم آمده تا چرخه به سلامت بچرخد و همه به کمال برسند؛ پس اگر هر کدام از غنی و فقیر خطا کردند، ظلم به نوع خود و بشریت کرده‌اند. این هم جزو قوانین الهی است. اگر عملکرد خودخواهانه‌ی گروهی از نوع بشر در تولید گازهای گلخانه‌ای سبب شد تا لایه‌ی اوزون پاره شود و حرارت زمین افزایش یابد و نزولات آسمانی کاهش یابد و بالتبع مناطقی چون آفریقا با خشک‌سالی مواجه شوند، ظلم کرده‌اند، هر چند که خداوند متعال برای شرایطی چون قحطی نیز دستورالعمل‌هایی دارد که وقتی عمل نمی‌کنند، ظلم بیشتر پدید می‌آید. حتی انسان مؤمن نیز ممکن است به خودش ظلم کند، ظرفیت وجودیش بالا نیست، از خدا طلب رزق و گشایش می‌کند، اما زمینه و ظرفیت آن را فراهم نمی‌کند و خدا می‌داند که اگر ذره‌ای بیشتر به او بدهد، طغیان خواهد کرد و چون به حفظ ایمانش اعتقاد و علاقه دارد، به او نمی‌دهد تا حفظ بماند. «وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ» (الشوری، 27) @mobahesegroup ترجمه: و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند مسلماً در زمين سر به عصيان برمىدارند ليكن آنچه را بخواهد به اندازهاى [كه مصلحت است] فرو مىفرستد به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاه بيناست. البته «رزق الهی» تعریفی دارد و هر درآمدی رزق الهی نیست. رزق الهی همه برکت است و سبب رشد می‌شود، اما در آمدی که از هر راهی به دست می‌آید و در هر راهی مصرف می‌شود و همیشه با «ظلم» به خود و دیگران توأم است، رزق الهی قلمداد نمی‌گردد و چنان چه بیان شد، هزاران هزار قانون در این نظام علیت برای رزق، گشایش و وسعت، توزیع عادلانه و ... وجود دارد که اگر رعایت نشد، ظلم پدیدار می‌گردد. حدیث: @mobahesegroup حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «کاخی ساخته نمی‌شود، مگر به قیمت ویرانه ماندن ویرانه‌ای» - در این بیان نورانی، نکات ژرفی وجود دارد، از جمله آن که تذکر می‌دهد که توانمندی برای ساختن یک کاخ، یا از حلال به دست آمده است و یا از حرام. اگر از حرام باشد که ظلم مضاعف است و اگر از حلال باشد، [یعنی مثلاً اگر فلان آقا یا آقازاده از راه حلال این درآمد را کسب نموده باشد]، باز هم نمی‌تواند کاخی بسازد، مگر آن که به بی‌خانمان‌ها و کوخ‌ها و ویرانه‌ها، بی‌توجه باشد. هم چنین از ایشان پرسیدند: شما می‌فرمایید که «هو الرّزاق»، حال اگر یک نفر را داخل اتاق یا محفظه‌ای محبوس کنند، چنان چه هیچ راهی به بیرون نداشته باشد، روزی‌اش از کجا می‌رسد؟ فرمود: از همانجا که مرگش می‌رسد. در این بیان نیز به دو نکته‌ی مهم توجه داده شده است: اول آن که وقتی کسی را در چنین حالتی قرار دادند (طبق قوانین حاکم بر عالم خلقت)، روزی او همان مرگ اوست. دوم این که خدایی که می‌تواند از هر راهی مرگ را برساند، رساندن لقمه‌ای آب و غذا و یا به اصطلاح مائده‌ی الهی از دیوارهای بدون منفذ، برای او کار مشکلی نیست. اما همه افعالش بر اساس حکمت و قاعده است. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال : چرا باید هر چیزی که از خدا می‌خواهیم، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشه؟ چرا بیشتر در روضه‌ها از مردم خواسته میشه که حاجات خودشون رو در نظر بگیرند؟ آیا خدا بنده‌ی خودشو در حال گریه کردن بیشتر دوست داره؟ 🔮 پاسخ: در این رابطه یک حقایقی وجود دارد و یک شائبه‌ها و حتی خرافه‌هایی که به هزاران دلیل، آنها شایع‌تر از آن حقایق امر می‌باشند. چرا که نوع انسان سطحی‌نگر و عجول است، لذا گویندگان نیز بیشتر از ظاهر کار گفته‌اند و پایان کار. همین امر سبب شده که زمینه برای شائبه‌ها و خرافه‌ها نیز مساعد شود، و البته از ضدتبلیغ گسترده و هدفمند نیز نباید غفلت نمود. شائبه‌ها: این که می‌گویند: شیعیان که اهل دعا، زیارت، مجلس و روضه هستند، دائماً در حال گریه، زاری، افسردگی و غم هستند، کاملاً دروغ القایی و شائبه می‌باشد، و البته نشر این شائبه نیز علت دیگری دارد، وگرنه لشان برای خنده و گریه‌ی ما نسوخته است. علت اصلی، نزدیک شدن محرم و ایام سوگواری در غم اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش می‌باشد که بسیار از این عزاداری‌ها ضربه خوردند و ناراحتند؛ و علت دیگر این است که این گریه‌ها، حامل پیام مظلومیت است و این پیام‌ها آنها را آزار می‌دهد. انسان‌های بی‌گناه [از زن، مرد و کودک] و عزیزان ما را جلوی چشم‌مان قتل و عام و مُثله می‌کنند، بعد معترض هم می‌شوند که اینها چرا اینقدر عزاداری و گریه می‌کنند؟! پس چه کنیم؟ شاد و خوشحال و راضی باشیم و لبخند و قهقه بزنیم و لابد متشکر و ممنون از این همه ظلم و جنایت هم باشیم؟! هیچ کس نگفته که حتماً و الزاماً باید تمامی دعاها، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشد. خداوند متعال، بنده‌ی "شاکر" خود را بیشتر دوست دارد و دعایش را بیشتر قبول می‌کند. شکر نیز یعنی شناخت مُنعمی که نعمت داده، شناخت نعمت داده شده و بهره‌مندی به جا و درست از آن و ضایع ننمودن آن. بدیهی است که این امور نه تنها هیچ کدام با اشک و ناراحتی همراه نیست، بلکه با احساس رضایت، ابراز تشکر و بالتبع شور، شعف و نشاط همراه می‌باشد. گاهی صورت در هم کشیدن، قیافه‌ی ناراحت و مغموم گرفتن، عین ناشکری است. به قول "حاج آقای دولابی رحمة الله علیه": « اخلاق‌تان که خوب است انشاءالله، وضو که می‌گیری با لب خندان سر جانماز بنشین.» آیا در احادیث سفارش نشده که هنگام نماز، خود را تمیز کنید، لباس پاک و مرتب بپوشید، خود را آرایش و معطر کنید، به مسجد بروید، با خوش‌رویی با مردم سلام و علیک کنید و ...؟! خب، آیا این کارها و رفتارها که همه نشاط و شادی می‌آورد، نه حزن و اندوه. باز به قول مرحوم دولابی (ره): « می‌دانید که اگر اذان بگویید دو صف از ملائکه پشت سرت می‌ایستند. این یعنی بهجت و سرور و خوشحالی. اگر اقامه هم بگویید سه صف از ملائکه پشت سر شما می‌ایستند.» هم از ایشان شنیدیم (مضمون): این همه با گریه وارد حرم امام رضا علیه السلام می‌شوند، شما شاد و با خنده وارد شوید. در چند آیه‌ی مبارکه تصریح شده است که اهل ایمان در بهشت «نه خوف دارند و نه حزن». این یعنی چه؟ یعنی اصل با شادی و نشاط است. مگر نفرمودند: پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسلام، همیشه تبسم داشتند و یا بسیار بشاش و خنده‌رو بودند. یاران صدیق سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، در شبی چون عاشورا، از شوق دیدار، با شور و نشاط و خنده‌رو بودند؛ و البته با دیدن مولای‌شان که چه ظلمی به ایشان می‌شود و فردا کشته خواهند شد و با دیدن زنان و کودکان در آن وضعیت و علم به اسارت‌شان، جایی برای خنده نبود و گریه می‌کردند. حقایق امر: اما، از حقایق در امر خواستن یا دعا، با حزن و اندوه و ...، می‌توان به نکات ذیل اشاره نمود: ●- گریه‌های ما به هنگام دعا، زیاد هم ربطی به این که آیا خدا ما را خنده‌رو می‌پسندد یا گریه‌رو، ندارد، چرا که ما از شوق یا خوف خدا گریه نمی‌کنیم، بلکه برای حاجت خود گریه می‌کنیم. مگر این که کسی هنگام دعا درک کند که در محضر خداست و از عظمت او، خوف، خشیت و نیز شوق و بهجت قرب و لقاء گریه کند. از احکام نماز (در هر رساله‌ای) این است که: گریه در نماز، جز از خوف و شوق خدا (برای خدا)، نماز را باطل می‌کند؟! ●- دعا (خواستن)، به دنبال احساس یک نیاز صورت می‌پذیرد، خواه نیاز روحی و معنوی باشد و یا مادی و دنیوی؛ و از آن جهت که احساس "نیاز"، به دنبال نگاه و توجه به نقص و کمبود است، خوشحالی ایجاد نمی‌کند. پس از یک سو "نیاز" همراه با ناراحتی است و از سوی دیگر "امید" به رفع آن، نشاط آور است. ●- دعا (خواستن)، فرمان نیست؛ بلکه استدعای عاجزانه‌ی عبد از معبود، مملوک از مالک، رعیت از ارباب و فقیر از غنی می‌باشد؛ بنابر این با حالت افتادگی و ابراز نیاز مقبول است، نه با گردن‌کلفتی، استکبار، بی‌تفاوتی نسبت به دادن یا ندادن و ... . بدیهی است که حالت عجز و نیاز، با ابراز ناتوانی، تمنا و اظهار افتادگی همراه است، نه با بشکن و شادی.
●- دعا (خواستن)، وِرد و اوراد نیست، بنابر این وقتی حقیقت دارد که خواهان، جداً احساس نیاز به "مطلوب" را درک و وجدان کرده باشد. ●- کمبود و نیاز، یعنی فراق از کمال و مطلوب مورد نظر. و بدیهی است که "فراق"، بهجت‌آور نمی‌باشد، بلکه ناراحت کننده است و اگر ناراحتی تشدید شود، اشک آدم را نیز در می‌آورد. نکته: *- گاهی عبد (بنده)، معبود (خدا) را می‌خواند و یا دعا می‌کند، در حالی که به حسب ظاهر از او چیزی نمی‌خواهد و این دعایش نیز بیش از هر دعای دیگری، با حزن و اندوه و اشک و ناله و زاری همراه می‌گردد. چرا؟! چون دلش برای محبوب تنگ شده است؟ چون دیگر طاقت فراق او را ندارد؟ چون یاد محبوب کرده و به به شدت مایل به وصال و لقای محبوب شده است؛ و البته همین خود، ابراز و اظهار "نیاز" و استدعای مرتفع نمودن آن است. *- از این رو گفته‌اند: خدا دل شکسته را دوست دارد. نه این که آدم گریان را دوست دارد، بلکه دل شکسته؛ یعنی دلش لطیف است، نازک است، سبک است؛ هنوز سخت و شقی نشده است و از استکبار و هم چنین بی‌تفاوتی، بی‌معرفتی، غفلت، بی‌توجهی، بی‌محبتی، بی‌مودتی و بی‌بصیرتی، کدر و مانند سنگ سیاه نشده است. چنین دلی، مقابل خدا، شکننده است و خدا هم خریدار چنین دلی است. در نظر گرفتن حاجات: آدمی در هر فضایی که قرار بگیرد و به هر چیزی که توجه کند و یاد هر چیزی که بیافتد، روی دلش رنگ و نقش می‌اندازد و در دلش اثر می‌گذارد. در زندگی روزمره، حجاب روی حجاب بر این دل می‌افتد، زنگار روی زنگار بر آن می‌نشیند، و دل را اگر نکُشد، سخت، غیر قابل وروود و خروج برای حق و مُهر و موم می‌کند و « خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ » می‌شود. دل خفه می‌شود، از حیات می‌افتد، سفت و سخت می‌گردد، مانند یک سنگ! چنان که می‌گویند: "ظالم‌ سنگدل است": « ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ » (البقره، 74) ترجمه: سپس دل‌های شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دل‌های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست. بنابر این، مجلس دعا یا روضه، مجلس ذکر (یاد) محبوب است. ذکر محبوب و صدا کردن او، سبب شده تا دل به طرف نور بچرخد و با انعکاس نور، روشن شود. پس، از سویی نور وارد قلب می‌شود و از سویی دیگر چشمه‌های معرفت و محبت به جوش آمده و بیرون می‌ریزد و این جریان دل را زنده می‌کند. از این رو، وقتی دل حجاب را کنار زد، وقتی متوجه شد، وقتی لطیف شد، وقتی احساس عشق و نیاز کرد و ...، می‌گویند: این بهترین شرایط برای استجابت است، پس همه حاجات خود و دیگران را در نظر بگیرید. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال: از من که مطیع ولایت فقیه هستم می‌پرسند: مقام معظم رهبری چندین بار (مثل تغییر وزیر اطلاعات) دخالت مستقیم کردند تا جلوی آسیب و انحراف را بگیرند، آیا نمی‌توانند که در این مشکلات اقتصادی که کمر مردم را شکسته نیز دخالت مستقیم کنند؟ پاسخ چیست؟ 🔮 پاسخ: به حکم شرع، عقل و قانون اساسی، وظیفه امام و رهبر تبیین و رهبری سیاست‌های کلی نظام است و نه مدیریت اجرایی کشور. یعنی قرار نیست که دولت، مجلس، سازمان‌ها، نهادها، ارگان‌ها را تعطیل نموده و خود به جای آنها مدیریت اجرایی نمایند. و چنان چه خود تصریح نمودند: «‌مسئولين در بخش‌هاى مختلف، مسئوليت‌هاى مشخصى دارند. در بخش اقتصادى، در بخش سياسى، در بخش ديپلماسى، نمايندگان مجلس در بخش‌هاى خودشان، مسئولان قوه‌ى قضائيه در بخش خودشان، مسئوليت‌هاى مشخصى دارند. در همه‌ى اينها رهبرى نه ميتواند دخالت كند، نه حق دارد دخالت كند، نه قادر است دخالت كند؛ اصلاً امكان ندارد. خيلى از تصميم‌هاى اقتصادى ممكن است گرفته شود، رهبرى قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمی‌كند؛ مسئولينى دارد، مسئولينش بايد عمل كنند. بله، آنجائى كه اتخاذ يك سياستى منتهى خواهد شد به كج شدن راه انقلاب، رهبرى مسئوليت پيدا می‌كند.»  اما در خصوص مقایسه دخالت در تغییر یک وزیر با شرایط حاد اقتصادی، باید به چند نکته مهم نیز توجه نمود: الف – گاه ممکن است تصمیمی کاملاً فردی و یا در نهایت از سوی چند نماینده مجلس، به خاطر توجه به مهماتی و عدم توجه به توابع آن و یا شرایط جانبی دیگری که پس از تصمیم به متن آمده و تأثیرگذار می‌شوند در حال اتخاذ باشد و به ضرر یا خلاف مصالح کلی نظام باشد و با یک تذکر، ارشاد یا دستور صریح «امام و ولیّ فقیه» از یک سو و تجدید نظر فرد مسئول (مثل رئیس جمهور) یا نمایندگان از سوی دیگر، آن تصمیم عملی نگردیده و مشکل بر طرف گردد. اما گاهی مشکل به گونه‌ای است که نه با دستور مرتفع می‌شود و نه با تصمیم فرد یا جمع و چه بسا سیر حرکت سکان‌هایی داشته باشد که نه در اختیار رهبری باشد و نه دولت و نه مجلس. ب – از جمله این امور، «مشکلات اقتصادی» است. دشمنان در تحرکات ضد تبلیغی (جنگ نرم) تلاش می‌کنند تا القا کنند که هر چه مشکل است به خاطر رهبری، دولت، مجلس و کلاً جمهوری اسلامی و نحوه‌ی مدیریت آن است، تا این مشکلات کمرشکن موجب دلسردی، ناامیدی، زدگی و در نهایت عدم پشتیبانی ملت گردد. و حال آن که اصلاً چنین نیست. مگر اقتصاد امریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، یونان، پرتغال، اسپانیا (کلاً اتحادیه اروپا) را نیز نظام جمهوری اسلامی ایران هدایت و اداره می‌کند که دچار این مشکلات روزافزون و مهلک شده‌اند؟! یا مگر جمهوری اسلامی ایران تافته‌ی جدا بافته یا حلقه‌ی مستقل و منفکی از اقتصاد جهانی است که اگر دنیا نیز زیر و رو شد، هیچ اثر و آسیبی به اقتصاد این کشور نرساند؟! چرا باید اجازه دهیم به ما چنین القا کنند که حتی اگر اقتصاد امریکا با آن قدرت جهانی‌اش و اقتصاد آلمان، فرانسه و ژاپن، با آن همه تکنولوژی پیشرفته در هر صنعتی نیز سقوط کرد، نباید بر اقتصاد ایران هیچ تأثیری بگذارد؟! مگر ما به لحاظ اقتصادی، ارزش پولی، تولید، صنعت، کشاورزی، بانکداری و ...، در چه جایگاهی بوده یا هستیم که رکود اقتصادی و پولی در سطح جهان بر اقتصاد ما هیچ تأثیری نگذارد؟ حال در چنین شرایطی از رهبری چه انتظاری می‌رود؟ در چه امری می‌توانند دخالت کنند که نمی‌کنند؟ مثلاً اگر بفرمایند: ای اقتصاد ایران تو همیشه قدرتمند باقی بمان، کار درست و تمام می‌شود؟! ج – از سوی دیگر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران با معضل بزرگ‌تری به نام «تحریم اقتصادی» مواجه است. مردم عادی دو کلمه به نام «تحریم اقتصادی» می‌شنوند و شاید از ابعاد و آثار آن خبر نداشته باشند و مثلاً گمان نمایند که فقط مشکل این است که کشوری به ما کالا نمی‌فروشد! هر چند که در چرخه‌ی به هم پیوسته اقتصاد و صنعت جهان، همین امر نیز آثار سوء کمی ندارد. چنان چه شاهدید حتی یک قطعه کوچک هواپیمای مسافربری، یا دارو، یا کالاهای حیاتی مردم را نمی‌فروشند و به رغم مغایرت با قوانین حقوق بشر و نیز کنوانسیون‌های بین‌المللی با صراحت و وقاحت تمام اعلام می‌کنند: «متأسفیم که مجبوریم بر ملت ایران نیز فشار بیاوریم». امروز یک هواپیمای مسافربری ما که به کشوری عزیمت می‌کند، جهت تأمین سوخت بازگشت با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌گردد و باید سفرها و فرودهای ثالثی داشته باشد، چرا که بر خلاف همه قوانین بین المللی، در فرودگاه آن کشور سوختش را تأمین نمی‌کنند. آیا می‌دانیم همین یک امر (نمونه از ده‌ها هزار مسئله‌ی دیگر) چه هزینه و مشکلاتی را بر نظام و مردم تحمیل می‌کند؟ د – اما در عین حال قابل انکار یا کتمان نیست که برخی از مشکلات نیز از سوء مدیریت داخلی و یا جنگ احزاب، قدرت‌ها، سرمایه‌داران و یا حتی مردم ناشی می‌گردد. به عنوان مثال: سوء تدبیر در قانونگذاری‌ها، اختصاص
و تصویب بودجه در مجلس، دخالت‌های بی‌جای قوه مقننه در امور اجرایی به خاطر برخورداری از قدرت اقتصادی و یا اختلاف سیاسی، خطای تصمیم‌گیری یا سوء مدیریتی دولت ... و از همه آنها مهم‌تر مردم که نقش عمده‌ای در بازار عرضه و تقاضا و بالتبع کمبود و یا رشد قیمت را ایفا می‌نمایند. مثلاً وقتی به ناگاه در یک کشور بیش از ده میلیون نفر صراف می‌شوند و حتی خانه و ماشین را می‌فروشند تا دلار یا سکه بخرند، معلوم است چه می‌شود؟ اگر هیچ بحرانی هم نباشد، با این تقاضا قیمت سکه یا دلار دست کم دو یا سه برابر می‌شود! بدیهی است که این فشار تقاضا، هم معادلات دولتی را به هم می‌ریزد و هم طمع سرمایه داران کلان را مضاعف می‌نماید و هم ... . حالا رهبر چه کند؟ د/1 – در عین حال اگر مطلبی رسانه‌ای نشد، دلیل بر این نیست که اتفاق نیافتاده باشد. از کجا می‌دانیم که آیا مقام معظم رهبری تا کنون چه جلسات با مسئولین ذیربط منعقد کرده‌اند، چه دستوراتی صادر نموده‌اند، چه گوشزدها و تذکراتی داده‌اند و چقدر از آنها مطاع و مورد توجه منتخبین خود ما ملت در دولت و مجلس واقع شده است؟! خود ایشان تصریح دارند که جلسات و تذکرات بسیاری دارند که اغلب آنها نیازی به رسانه‌ای شدن ندارد. د/2 – مشکلات اقتصادی، رشد یا رکود اقتصاد، افزایش یا کاهش قیمت‌ها یا ایجاد اشتغال نیز نه با دخالت مسقتیم و دستور محقق می‌گردد و نه محدود به نرخ کالا یا ارز و طلا و مسائل روز است. به عنوان مثال: به رغم تمامی مشکلات در سطح جهان و مشکلات عمدی، سهوی، اجباری یا اختیاری اقتصادی، هسته‌ای شدن ایران که نقش مهمی در سیاست و اقتصاد امروز و فردایش دارد، دستآوردی است که فقط با دخالت مستقیم مقام معظم رهبری به نتیجه رسیده است، وگرنه در همان زمان دولت خاتمی که با ذلت تمام عقب نشینی کرده و باج می‌دادیم، کار تمام شده بود. خوب این امری بود که در خط و سیاست‌های کلی نظام و سرنوشت کشور تأثیر مسقتیم داشت. «امام خامنه‌ای: ... یک روزی بود که اینها حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل کنند. مسئولین گفتگو و مذاکرهی با اروپا (دوره خاتمی) حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند آنها گفته بودند نمی‌شود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا. گفته بودند نمی‌شود؛ اگر می‌گفتند: یکی، باز هم می‌گفتند نمی‌شود. امروز سه هزار تا سانتریفیوژ دارد کار می‌کند» و امروز این تعداد به بیش از 11 هزار سانتریفیوژ رسیده است و این دستآورد مدیون و مرهون دخالت مستقیم ایشان است. یا هم چنین تبیین، تدوین و پیگیری جهت تحقق سند چشم‌انداز به رغم تمامی این مشکلات، یا قرار گرفتن ایران در رده‌ی هفدهم رشد اقتصاد جهانی در کنار ده‌ها کشور اروپایی یا آسیایی که هیچ یک از مشکلات ما را ندارند، همه به خاطر هدایت و نیز اگر لازم شد دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مقام معظم رهبری می‌باشد. پس، کار و حتی توان رهبری این نیست که مثلاً دستور دهد مرغ ارزان شود یا ارز گران نشود ... و به محض دستور یا دخالت بشود. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال : جایگاه امامت در آیه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» چگونه اثبات می‌شود؟ معنا و مبنای «حبل الله» در این آیه چیست؟ 🔮 پاسخ: آیه شریفه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا»؛[1] بیانگر اصلی اساسی است؛ و آن این‌که مسلمانان همگی باید حول یک محور جمع شوند و حرکت نمایند تا وحدتشان حفظ شده و از هرگونه تفرقه جلوگیری شود. پروردگار با تعبیر«حبل الله» و یا «ریسمان خدا» در صدد بیان این محور برآمده است. معناشناسی حبل الله «حَبْل» در لغت، به معنای ریسمانی طولانی و محکم است که با آن چیزی را می‌بندند.[2] راغب اصفهانی می‌گوید: «حبل به معنای ریسمان است که معروف می‌باشد، ولی به صورت استعاره، برای هر ارتباطی مورد استفاده قرار می‌گیرد».[3] خداوند متعال در آیه شریفه، محور وحدت مسلمانان را به ریسمان تشبیه نموده؛ زیرا انسان در شرایط عادی و بدون داشتن راهنما در قعر چاه ظلمت و نادانی است و برای نجات از این چاه ترسناک نیاز به ریسمان محکمی دارد که همان ریسمان الهی است.[4] مصادیق حبل الله با توجه به اضافه‌شدن «حبل» به «الله» در آیه شریفه، قرآن ریسمانی را معرفی می‌کند که متعلق به پروردگار بوده و حلقه وصل بین او و بنده‌اش را ایجاد می‌کند و طبیعتاً این ریسمان باید مصداقی خارجی داشته باشد. اندیشمندان شیعی برای «حبل الله» مصادیق گوناگونی ذکر کرده‌اند؛ مانند: 1. دین اسلام که ملاکش ولایت است؛[5] 2. توحید و ولایت؛[6] 3. اهل بیت؛[7] 4. قرآن؛[8] 5. قرآن و اهل بیت باهم.[9] البته می‌توان گفت که بازگشت تمام موارد فوق، به قرآن و عترت(ع) است و روایات فراوانی نیز بر این موضوع تأکید دارد که «قرآن»، «عترت» و یا هردوی آنها مصداق «حبل الله» می‌باشند. الف. قرآن، حبل الله 1. پیامبر اکرم(ص): «این قرآن، ریسمان خدا و نور روشنگر و درمانى سودبخش است».[10] 2. امام علی(ع): «خداوند سبحان، هیچ‌کس را به چیزى مانند این قرآن، اندرز نداده است؛ چرا که قرآن، ریسمان استوار خدا و دستاویز مطمئن او است».[11] 3. امام سجاد(ع): «امام و حجت خدا بایستی معصوم باشد». از ایشان سؤال شد: معنای عصمت چیست؟ حضرت فرمود: «معصوم کسی است که معتصم به حبل الله که قرآن است، می‌باشد».[12] ب. اهل بیت(ع)، حبل الله 4. عبدالله بن عباس می‌گوید: نزد پیامبر بودیم که فردی اعرابی وارد شد و گفت: شنیدم که فرموده‌اید: «اعتصموا بحبل الله»؛ منظورتان از ریسمان خدا چیست؟! پیامبر(ص) دستشان را به دست امام علی(ع) زده و فرمود: «به این مرد بپیوندید که او ریسمان محکم است».[13] 5. امام باقر (ع): «منظور از حبل الله که خدا به چنگ زدن به آن توصیه کرده، آل محمد هستند».[14] 6. امام باقر(ع): «خداوند متعال می‌دانست که امت پیامبر(ص) بعد از رحلت حضرتشان، گروه گروه می‌شوند؛ لذا آنان را از این پراکنده‌شدن نهی کرد و فرمود که: همگی باید بر ولایت آل محمد جمع شوید و متفرق نشوید».[15] 7. یکی از محکم‌ترین روایاتی که مراد از «حبل الله» را مشخص می‌کند؛ «حدیث ثقلین» است که به صورت متواتر در میان شیعه و اهل سنت نقل شده است.[16] قرائن محکمی وجود دارد که ارتباط این روایت را با آیه مورد نظر تأیید می‌کند. در این روایت نیز مانند آن آیه، سخن از «اعتصام» و «چنگ زدن» است نیز وجود دارد و از طرفی، حتی بسیاری از اندیشمندان اهل سنت نیز چنین ارتباطی را کشف کرده و به همین دلیل، این روایت را ذیل آن آیه و در تفسیر آن نقل کرده‌اند.[17] بر این اساس، چنگ‌زدن به «قرآن» و «عترت»، همان چنگ‌زدن به ریسمان الهی است که در صورت پذیرش این توصیه از جانب امت اسلامی، آنان هیچ‌گاه گمراه نخواهند شد. تبیین ارتباط میان امامت و حبل الله 1. در دو آیه قبل از آیه «و اعتصموا بحبل الله ...»، آیه دیگری وجود دارد: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ آیاتُ اللهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ باللهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیم» «و چگونه کافر می‌شوید، با آن‌که آیات خدا بر شما خوانده می‌شود، و پیامبرش نیز در میان شما است؟! و هر کس به خدا چنگ‌زند، به راهى راست، هدایت شده است».۱۸ این آیه به صراحت، ابتدا «قرآن کریم» و «پیامبر اکرم(ص)» را به یاد مخاطبان انداخته و سپس از «چنگ زدن به خدا» سخن به میان می‌آورد و این نشانگر آن است که «قرآن» و «معصوم» دو رکن اساسی رسیدن به خدا هستند که به عبارتی می‌توان به هر دوی آنها ریسمان پروردگار گفت. از آن‌رو که اهل بیت(ع) بعد از پیامبر(ص) جانشینان معصوم حضرتشان می‌باشند، با قاطعیت می‌توان گفت که ریسمان الهی بدون ائمه(ع) قابل فرض نیست و همین موضوع، جایگاه امامت آن بزرگواران را در آیه شریفه روشن می‌کند. علامه حلی(ره) در این‌باره چنین استدلال می‌کند:۱۹ الف. اعتصام و تمسک به حبل الهی به وسیله انجام اوامر الهی و ترک نواهی محقق می‌شود و اوامر و نواهی تنها از طریق معصوم دانسته می‌شود.
ب. واژه «لا تفرّقوا» همه مسلمانان را به اجتماع بر حق و عدم تفرقه تشویق می‌نماید، در حالی‌که به خاطر غلبه هواهای نفسانی، این اجتماع و عدم تفرقه بدون معصوم امکان‌پذیر نیست. همچنین نکته قابل توجه در برخی از روایات - مانند حدیث یاد شده از امام سجاد (ع) - آن است که؛ بین قرآن و امام رابطه تنگاتنگی وجود دارد و این‌که به امام، معصوم می‌گوییم به این دلیل است که امام به حبل الله که قرآن است چنگ می‌زند و از طرفی قرآن نیز مردم را به سمت پیامبر و امام هدایت می‌کند؛ یعنی هر یک باید در کنار دیگری و مکمّل هم باشند تا راه هدایت مردم فراهم شود.  〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
منابع👆👆👆 1]. «و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید!»؛ آل عمران، 103. [2]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 3، ص 236، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 134، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 217، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق. [4]. ر. ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 545، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 5، ص 347، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 210، بیروت، مؤسسه اهل بیت(ع)، چاپ دوم، 1409ق. [5]. همان. [6]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 108، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1404ق. [7]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج 1، ص 194، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 90، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، 1410ق. [8]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج 1، ص 365، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق. [9]. بلاغی نجفی، محمد جواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 322، قم، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1420ق. [10]. شریف الرضی، محمد بن حسین، المجازات النبویة، ص 211، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1422ق؛ دارمی، أبو محمد عبد الله بن عبد الرحمن، سنن الدارمی، ج 4، ص 2090، عربستان سعودی، دار المغنی للنشر و التوزیع، چاپ اول، 1412ق. [11]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، خطبه 176، ص 254، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [12]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق. [13]. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 672، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1416ق. [14]. ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 409، مشهد، تاسوعا، چاپ اول، 1420ق. [15]. تفسیر القمی، ج 1، ص 108. [16]. ر. ک: «الفاظ حدیث ثقلین در منابع اهل سنت و شیعه»، سؤال 17344؛ «چرایی اهمیت حدیث ثقلین»، سؤال 34175. [17]. ر. ک: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 2، ص 60، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 311، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 11، ص 197، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق. [18]. آل عمران، 101. [19]. علامه حلى، الألفین، ص 104، قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مسجد حضرت قائم(عج)
Eitaa.com/winnerland_furniture 🎯🎯زدید به هدف🎯🎯 💫خرید مبل ونهارخوری 🌟با کیفیت و قیمت استثنائی ⚡️عرضه مستقیم از #کارخانه محل بازديد يوسف آباد 02188105411 02188105439 👇سایر طرح ها👇 http://eitaa.com/joinchat/1473970179C3d543c612d
تا یکساعت دیگه ادامه مطالب در کانال قرار میگیرد ممنون از تحملتون
دفاع از داعش و اهانت به قرآن.mp3
4.78M
🔥دفاع از داعش و اهانت به قرآن و مدافعین حرم 🎤بیان انحرافات سید حسن آقامیری تا دقیقه ۴:۱۷ و بعد از اون هم پاسخ ✅قسمت اول
چندین هزار نفر باشن کانال ام أبیها اینقدر عضو داشته باشه کوری چشم آل سعود میساااااااااااااازیم http://eitaa.com/joinchat/3241476097Cbfe86599d0
🍃🎈 کانال که واسه ماه رمضون درخواست کرده بودید ...لطفا انگشت مبارڪتونو بزنین روی لینڪ زیر ببین چی میاد واستون... من اولین نفر بودم ڪ این سورپرایز رو براتون😍👇 http://eitaa.com/joinchat/4126605312Cb142031072 از اعمال ماه مبارک عقب نمونید👆کلیک کن💕 🔴 🔴
⁉️ متن شبهه :👇👇👇👇 ایا می دانید موسس و بنیانگذار حوزه علمیه قم کیست؟ تصویری تاریخی از جورج ناتانیل کرزن انگلیسی کسی که موسس حوزه علمیه قم در ایران است ! در سال ۱۹۱۵ مجدداً وارد عرصه سیاست شد و به دولت ائتلافی هربرت هنری اسکویت پیوست و هنگامی که لوید جورج بر سر کار آمد، او به عنوان لرد به ریاست مجلس اعیان رسید. و از آن پس یکی از اعضای هیئت دولت بود که به سیاست و امور جنگ جهانی اول پرداخت و در دولت پس از جنگ به عنوان وزیر خارجه انتخاب شد. لرد کرزن یک سال پس از پایان جنگ جهانی اول (۱۹۱۹) در زمان وزارتش در امور خارجه سیاستی را اجرا کرد که بر اثر آن نزد ایرانیان منفور شد. در آن تاریخ به اشاره او میان وثوق‌الدوله نخست‌وزیر ایران و سِر پِرسی کاکس نماینده دولت بریتانیا قرارداد ۱۹۱۹ به امضا رسید که مقامات انگلیسی را ناظر بر سازمان‌های ارتشی و دارایی ایران می‌کرد. مسلماً انگیزه عقد چنین پیمانی ترس کرزن از ناحیه روس‌ها و تدبیرش برای ایجاد موانعی بر سر راه توسعه‌طلبی رژیم جدید شوروی و تحکیم سلطه انگلستان بر ایران بود. او طی یادداشتی در خصوص قرارداد مذکور چنین نوشت: «غرض... آن نیست که ما اختیار ایران را به دست گرفته یا خواهیم گرفت، بلکه مقصود آن است که حکومت ایران دریابد که ما تنها قدرت بزرگ در همسایگی آن هستیم که به سرنوشت ایران سخت علاقه‌مندیم، می‌توانیم و مایل ایم... ایران را در احیای ثروت هایش یاری کنیم.» «وی با رضامندی آن را شاهکاری دیپلماتیک به‌شمار می‌آورد و این گونه می‌نویسد: «پیروزی بزرگی است و من به تنهایی آن را به انجام رسانده ام». کرزن در سال ۱۸۹۸ در کتاب خود با توهین به ایرانی‌ها نوشته است: «برتری و تسلط نفوذ روسیه در شمال ایران باید با تفوق و تسلط بریتانیا در جنوب کشور ایران در حال تعادل و توازن باشد. الزامی وجود ندارد که به تقسیم ارضی کشور ایران بین دو قدرت بیندیشیم و به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از دو قدرت بریتانیا و روسیه تمایلی ندارند تا باری دیگر بر مسئولیت‌های خود بی‌فزایند. اما تقسیم ایران به مناطق نفوذ و کنترل و نظارت بر آن مسئله‌ای است که با وجود چنین ملت وامانده و فرسوده و حکومتی رو به زوال در آینده غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسد.» قراردادی که در ۱۹۱۹ میلادی (۱۲۹۸ خورشیدی) میان دولت بریتانیا با دولت وقت ایران پس از هفت ماه مذاکره پنهانی با وثوق الدوله و با پرداخت ۴۰۰ هزار تومان رشوه بسته شد. بر اساس این قرارداد تمامی امورات کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت می‌گرفت. بر اثر مخالفت‌های داخلی و خارجی و مغایرت آن با قانون اساسی مشروطه، این قرارداد هرگز به اجرا درنیامد. لرد کرزن پس از پنج سال خدمت در پست وزارت امور خارجه سرانجام در بیستم مارس ۱۹۲۵ بر اثر بیماری در ۶۶ سالگی درگذشت. وی در طول دوران خدمت خود در امور خارجه نقش بزرگی در سیاستگذاری بریتانیا ایفا کرد و در محافل سیاسی صاحب نظر در امور ایران و هندوستان شناخته می شد؛ هرچند خاطره تلخ پافشاری او در عقد قرارداد ۱۹۱۹ با ایران طبعاً داوری هر دانش‌پژوه ایرانی را درباره او متأثر می سازد. نقش جورج ناتانیل کرزن در تاسیس مراکز شیعه و حوزه علمیه قم بر کسی پوشیده نیست. به ویژه نخستین رساله مرجع شیعه توسط آیت الله ابوالحسن اصفهانی نوشته و تدوین شد. شاید باورش برایتان سخت باشد. اما ثبت شده در تاریخ انگلیس است .امان از مردمان گم شده در جهل و خرافات مردمانی که بر دریایی از ثروت خوابیده اند ولی گرسنه و آواره می خوابند. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
و اما پاسخ مبسوط و کامل👇👇👇👇👇
✅ پاسخ شبهه بالا : 👆👆👆 👇👇👇 مطالبی که در متن فوق آمده است را پس از دسته‌بندی پاسخ میدهیم: 💠 مطالبی درباره زندگی سیاسی جورج کُرزُن که خب هیچ ربطی به ادعا ندارد. 💠 مطالبی هم درباره قرارداد۱۹۱۹ بیان شده است که خب هر کسی که کتاب ایران و قضیه ایران -نوشته جورج کرزن- را بخواند گمان میکند انگلیسی ها مصلح جهان هستند ولی خوب است به تاریخ خودشان نگاه کنند که در قاره آمریکا، قاره اقیانوسیه، چین، هند و ... حتی خود ایران چه کرده‌اند نظر کنند مثلا همین قرارداد۱۹۱۹ ... 💠 در متن فوق در مورد ۳گزاره غلط که منشأ شبهه است گفته شده است: الف. نقش کرزن در تاسیس مراکز شیعه و حوزه قم بر کسی پوشیده نیست. ب. به ویژه نخستین رساله مرجعیت شیعه [که] توسط آیت اللّه ابوالحسن اصفهانی نوشته و تدوین شد ج. شاید باورش برایتان سخت باشد اما ثبت شده در تاریخ انگلیس است 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
👈 بررسی ادعای۱ : گفته شده مؤسس و است. یعنی تمام حوزه های علمیه -خصوصا حوزه های مرکزی مثل نجف، قم، تهران، خراسان و ...- به دست او تاسیس شده است که خب برای کسی که ذره ای تاریخ بداند این حرف بسیار مضحک است چرا که این حوزه‌ها مربوط به قرن‌ها پیش است حتی برخی مربوط به بیش از هزار سال پیش است. ساده‌ترین و در دسترس ترین راه آن است که این مدارس، مساجد و ... بررسی شود تا بطلان این ادعا روشن شود. در مورد حوزه قم هم باید گفت این شهر مدارس و مراکز بسیاری دارد که خب واقف و سازنده آنها هم مشخص هستند ولی مقصود مطرح کننده شبهه مدارس قم نیست بلکه حوزه مرکزی قم است که خب باید گفت: هیچ منبع تاریخی -حتی منبع ضعیف- چنین مطلبی را بیان نکرده است و جالب آنکه خود کُرزُن چنین میگوید: وی[=فتحعلی شاه] به جای روکاری کاشی گنبد، خشتهای مسین زراندود گذاشت و مدرسه ای در جوار آنجا ساخت با درآمد موقوفه ای برای تحصیل یک صد طلبه و نیز بیمارستان و مهمانخانه ای تأسیس نمود. ، ج۲ ، ص۱۲ حال نوبت میرسد به منابع دیگر: به عنوان نمونه و برای شروع از یک منبع معتبر انگلیسی آغاز میکنیم: سال ۱۲۹۹ هجری شمسی که شیخ عبدالکریم حائری یزدی پس از ترک عراق از طریق اراک (سلطان آباد) وارد شهر قم شد، معمولاً سال تأسیس مجدد حوزه علمیه به شمار می‌آید. ورود آیت اللّه حائری یزدی همراه مهاجرت دسته جمعی عده ای از علمای شیعه انجام گرفت. آنها نگران بودند که تبادل مبهم حکومت میان دولت عثمانی و دولت انگلیس در عراق ممکن است موقعیت آنان را در عتبات به مخاطره افکند. شیخ مرتضی انصاری مدتها قبل میر محمد علی شوشتری جزایری را برای شناسایی شهرهای قم و مشهد فرستاده بود. سپس سال ۱۲۹۵ ه. ش. آیت اللّه فیض قمی با عده ای از همراهان به قم بازگشتند تا مدارس قدیمه را باب سلیقه خود رونقی دوباره دهند. دکانها و انبارها می‌بایست به وضع اولیه، یعنی حجره طلاب مدرسه فیضیه باز می‌گشتند. حتی چند نانوایی باید احداث می‌شد. طی یک سده کامل -از رحلت میرزا (ابوالقاسم) قمی صاحب کتاب قوانین در سال ۱۲۳۱/۱۸۱۵- مدارس قم متروک و مخروب مانده بود و شهر دچار نوعی «قحطی فکری» شده بود. آیت اللّه میرزا محمود روحانی و شیخ حسین قمی، پس از انجام پاره ای تأسیسات جزئی در حوزه علمیه، برای دعوت و ترغیب حائری یزدی به آمدن به قم، عازم اراک شدند. آیت اللّه حائری یزدی و در پی او عده زیادی از علما شامل جانشینان پس از رحلتش (۱۳۱۴ه. ش. ) به قم آمدند که عبارت بودند از آیات عظام: محمد علی حائری قمی (ف۱۳۱۸ش) و محمد حجت کوه کمره ای و نیز [امام] خمینی و محمد رضا گلپایگانی که بلافاصله آمدند، احمد خوانساری در سال ۱۳۰۲ ه. ش.، شهاب الدین مرعشی و محمد کاظم شریعتمداری در سال ۱۳۰۳ ه. ش، و آیت اللّه صدرالدین صدر در سال ۱۳۰۹ ه. ش. آمدند. البته در همین منبع به ریشه دار تر بودن حوزه قم به بیش از هزار سال قبل نیز اشاره دارد: از میان علمای شیعه، خاندان بابَوَیْه و سرشناس ترین پسر آنها، شیخ صدوق بن بابویه مرجع تقلید را می‌توان نام برد. در این زمینه ها، قم مدعی است به لحاظ داشتن حوزه علمیه، قدمت بیشتری نسبت به شهر نجف (در جنوب عراق) دارد. البته سالهای متمادی وقفه در تدریس را نیز باید در نظر داشت. , The Oxford Encyclopedia of , (۴ vol. ) p. ۳۸۱-۳۸۵ در منابع تاریخی نوشته علمای خودمان هم مسئله واضح و روشن است: مرحله۱: شهر قم بنا به اشهر اقوال، از بلاد اسلامی است؛ یعنی بعد از ظهور اسلام، این مکان به رتبه مدنیت رسیده است و الاّ قبل از اسلام، مشتمل بر چندین حصار و مزارع و قری بوده است. و بعضی را عقیده بر این است که قبل از اسلام هم این مکان شهر بوده است. حمدالله مستوفی صاحب نزهة القلوب و صاحب کتاب آثارالادهار هم بر این عقیده می‌باشند که قم قبل از اسلام از بلاد عجم بوده است. اگرچه، بعضی، احادیث ضعیفه را می‌توان مؤید این قول قرار داد، لکن بعضی مطالب تاریخیه و پاره ای آثار ظاهریه حاکی از این است که قم از بلاد اسلامی است. [قول] اشخاصی که معتقد شده اند بر این که قم بعد از اسلام، به درجه مدنیت رسیده است، بهتر از سایر اقوال است. و «یاقوت حموی» صاحب «معجم البلدان» دارای همین عقیده است ( ج۴، ص۳۹۷). وی می‌گوید قم از شهرهای قبل از اسلام نبوده است. طلحة بن اللاحوص الاشعری با جماعتی از اشعریین در عهد حجاج بن یوسف، قهراً و تعرّضاً از عرب به عجم آمده، درین سرزمین منزل کردند و در این جا هفت قرای معتبره بود که قریه «کُمندان» از همه بزرگ تر بود و آن امکنه را به اسم «کمندان» می‌خواندند، «الف و نون» زایده را از آخر، انداختند و آن را مخفف نمودند و میم را مشدّد ساخته، کاف را به جهت تعریب بدل به قاف کردند و این شهر را به نام «قم» نامیدند. صحت قول صاحب «معجم البلدان» به درجه یقین است و 👇?
? 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
کنون هم در نزدیکی شهر مزرعه ای است که آن را کمیدان می‌گویند. و کمیدان همان کمندان است که «یاقوت حموی» به جای «یاء» «نون» ضبط کرده است. اشعریین درین شهر، خیلی آثار خوب بنا کردند و همت گماشتند تا این مکان را به درجه مدنیت رسانیدند. مذهب تشیّع را رواج دادند و گبرها را طرد کردند. ( ص۲۴۷) ، افضل الملک، غلامحسین، ص۸۴-۸۶ لقد تأسست فی قم المقدسة علی عهد المعصومین علیهم السلام أکبر مدرسة فقهیة، ونشأ فیها کبار الفقهاء والمجتهدین مستمدین من النبع الأصیل والمنهل العذب الصافی الذی کان ینحدر کالسیل من الأئمة الهداة، فهذه الجامعة العلمیة إن لم تکن هی أوّل معهد علمی وفقهی تأسست فی زمن العترة الطاهرة فعلی الأقلّ کانت من أقدم المعاهد العلمیة الغنیة فی العالم الإسلامی بعد المدینة والکوفة. و لا شکّ أنّ إرجاع الامام الرضا علیه السلام علی بن المسیب الهمدانی إلی زکریا بن آدم الذی کان یسکن فی قم هو أکبر شاهد علی قوة هذا المرکز الفقهی العظیم الذی کان صالحاً لأن یجیب علی الأسئلة الفقهیة. والشاهد الآخر هو إرسال الحسین بن روح کتابَ التأدیب إلی قم لینظر فیه الفقهاء و یبدوا رأیهم فی صحة الکتاب. متن فوق هم بیانگر تشکیل بزرگترین مدرسه علمیه در زمان معصومین علیهم السلام است و سپس شواهد آن را ذکر میکند و سپس اعلام علمای آن دوره را ذکر میکند -که ما به جهت اختصار این بخش را نیاوردیم. مرحله۲: ورود حضرت معصومه -سلام اللّه علیها- به قم که از آن پس انقلاب عظیمی در جایگاه این شهر ایجاد شد. لذاست که همیشه قم و ری مورد غضب حُکّام مختلف بوده‌اند و اصل شکل گیری و ورود اشعریون به قم و مدنیّت یافتم قم هم به دلیل همین ظلم های سلاطین بوده است، به نحوی که چندین بار مورد قتل عام قرار گرفت. مرحله۳: دوره صفویه در این دوره رشد و نضج مدارس در این شهر، شدت یافت از جمله مدرسه -که مرکز مدیریت حوزه ها در آن واقع است- گسترش و مرکزیت یافت. جالب است که اساسا دلیل اینکه این مدرسه، فیضیه نامیده میشود این است که: مرحوم فیض کاشانی، داماد ملاصدرا -که به کهَک ؛روستای نزدیک قم؛ تبعید شده بود- آن را تجدید بنا کرده و خود و سایر اساتید مبرّز -همچون شیخ بهایی و ملا عبدالرزاق لاهیجی- در آن مشغول تدریس و تربیت شاگرد شدند. ، ص۱۱۶ البته این مدرسه در قرن۶ بنا شده بود (، ص۷۰) و در قرن۱۱ توسط مرحوم فیض کاشانی تجدید بنا شده و مرکزیت یافت. مدرسه هم -که بخشی از حوزه مرکزی قم است- سرگذشتی مشابه دارد: اين مدرسه مطابق كتيبه ايوان شمالى آن در دوره صفويه به سال ۱۰۵۵ ق ساخته شده بود. زمين اين مدرسه به آستانه حضرت معصومه عليهاالسلام تعلق دارد. ساختمان اوليه آن در عصر شاه صفى، نه به منظور مدرسه بلكه براى ص: ۷۵ مستضعفان و بى چاره گان تأسيس شده بود كه از محل خيرات آستانه اطعام مى شدند. تا اين كه «ميرزا تقى خان اعتمادالدوله» صدر اعظم شاه عباس دوم آن را به مدرسه تبديل كرد. ، ص۱۶۱ پيش از دوره قاجار، دارالشفاء مخروبه شده و بخش هايى از آن تغيير كاربرى داد تا اين كه به سال ۱۲۱۴ ق به امر فتحعلى شاه بازسازى و مجدداً مدرسه آن شكل گرفت. ، ج۲، ص۱۴۰ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
دارالشفاء به سال ۱۳۰۷ ق به اهتمام «شاهزاده كامران ميرزا قاجار» تجديد بنا و مرمت شد و به بيمارستان تبديل شد و در هر يك از حجره هاى غربى دو تخت خواب براى بسترى بيمارها تعبيه شده بود و حجره هاى شرقى آن به سكونت شبانه روزى پزشكان و پرستاران تخصيص يافته بود. پس از درگذشت شاهزاده كامران ميرزا اين مكان به تدريج از وضعيت مدرسه و بيمارستان خارج شد و بخش هايى از آن قهوه خانه، خانه مسكونى و انبار مغازه داران شد. اين شرايط تا سال ۱۳۴۶ ق ادامه يافت. از آن سال «مرحوم آية اللّه فيض» به تدريج حجره هايى از آن را از تصرف غاصبان بيرون آورد و طلبه نشين كرد. سپس «آية اللّه حاج شيخ عبدالكريم حائرى» نيز به تعمير آن پرداخت. پس از آن نيز «حاج ميرزامحمدعلى» به سال ۱۳۲۰ ش حجره هايى در طبقه فوقانى ضلع غربى آن ساخت. ، ص۳۱ دلیل اینکه این مکان دارالشفاء نامیده میشود همین کارکرد درمانی یافتن آن بود. مرحله۴: تجدید حیات حوزه علمیه قم توسط مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم یزدی که در بخش های قبل بدان اشاره شد 👈 بررسی ادعای دوم: این ادعا نیز هیچ دلیل تاریخی ندارد و إلا نویسنده شبهه آنها را ارائه میکرد. در مورد این ادعا باید گفت: اولین رساله عملیه به زبان فارسی باشد که خب باید گفت: کتاب ، مرحوم شیخ بهایی حدود ۳قرن قبل از کتاب مرحوم ابوالحسن اصفهانی تالیف شده است که خب چون به درخواست شاه عباس صفوی نوشته شده بود به جامع عباسی معروف شد. توضیحات بیشتر: http://www.tahoor.com/fa/article/view/29445 البته جناب رسول جعفریان نظری دارند که ذکر آن خالی از لطف نیست: https://www.khabaronline.ir/detail/382961/weblog/jafarian اگر هم بخواهیم کتاب فقه فتوایی زبان عربی را ملاک قرار دهیم که کتب فراوانی قبل از کتاب نوشته شده است که میتوان مبدأ آغاز این کتب را آثار مرحوم شیخ مفید دانست که تا قبل از او، فقه حدیثی رایج بود. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
👈 بررسی ادعای سوم: در هیچ منبع انگلیسی تاسیس حوزه علمیه قم و اولین رساله عملیه با چنین ادعایی که نویسنده شبهه مطرح کرده است وجود ندارد بلکه بالعکسِ آن وجود دارد که خب نمونه متقن آن را براساس دایرةالمعارف آکسفورد ارائه کردیم.. گویا این قصه -که جای و را عوض کنند- سر دراز دارد؛ باشد که اهل تحقیق و تفکر باشیم... 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup