مبین
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 #قسمت_سوم ✳در روستای اطراف قوچان به دنیا آمدم روزگارخانواده ما به سختی میگذشت.
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
#قسمت_چهارم
❇درخانواده ای بزرگ شدم که باما یاد دادند نباید گردگناه بچرخیم.زمانی هم که باردار میشدم این مراقبت من بیشترمیشد. سال 1367 بودکه محمدهادی به دنیا آمداو درشب جمعه وچندروز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمدیادم هست که دهه ی فجر بود روز13 بهمن.وقتی میخواستیم از بیمارستان مرخص شویم تقویم را دیدم که نوشته بود شهادت امام محمدهادی(ع).برای همین نام اورا محمد هادی گذاشتیم.
✴اوعاشق و دلداده ی امام هادی شد ودراین راه و در شهر امام هادی همان سامرا به شهادت رسید.
❇ازهمان کودکی روی پای خودش بود و مستقل بار امد.زمینه ی مذهبی خانواده بسیاردراوتاثیرگذار بود البته من درزمان بارداری بسیارمراقب بودم و به حلال و حرام بسیار دقت میکردم.
💟آن زمان ما در مسجد فاطمیه بودیم و به نوعی مهمان حضرت زهرا(س).این مسائل بسیار دراو تاثیرگذار بود.
✳وضعیت مالی خانواده ما متوسط بود و هادی آنرا درک میکرد.ازهمان کودکی کم توقع بود.
💟دوران راهنمایی را در مدرسه ی شهید توپچی درس میخواند.درسش بدنبوداماکمی بازیگوش شده بود.کلاسهای ورزشهای رزمی میرفت وبه فوتبال علاقه داشت.
📖سیکلش را گرفت و برای ادامه ی تحصیل وارد دبیرستان شهدا گردیداما ازهمان سالهای اولیه ی زمزمه ی ترک تحصیل را کوک کرد.میگفت میخواهم بروم سرکار من توان درس خواندن ندارم.....
✴البته اینها همه بهانه های دوران جوانی بود وبالاخره ترک تحصیل کرد. مدتی بیکار و دنبال بازی و..... و بعد هم سرکار رفت.
ماکه خبرنداشتیم اماخودش رفته بود دنبال کار.مدتی دریک تولیدی وبعد مغازه ی یکی از دوستانش مشغول فلافل فروشی شد.
راوی مادر شهید هادی ذوالفقاری
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد ...
مبین
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 #قسمت_چهارم ❇درخانواده ای بزرگ شدم که باما یاد دادند نباید گردگناه بچرخیم.زمان
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
#قسمت_پنجم
✳کارفرهنگی در مسجد موسی ابن جعفر گسترده شده بودسید علی مصطفوی برنامه های اردویی زیادی ترتیب میدادو همیشه برای این جلسات واردوها فلافل میخرید.میگفت هم سالم است هم ارزان.یک فلافل فروشی به نام جوادین درپشت مسجدبودکه ازانجا خرید میکرد.
🔷شاگرد فلافل فروشی یک پسر باادب بود که معلوم بود زمینه ی معنوی خوبی داردبارها که به فلافل فروشی میرفتیم سید میگفت این پسر باطن پاکی داردباید اورا جذب مسجد کنیم.
❇رفاقت ما با این پسر در حد سلام و علیک بودتا اینکه برای اولین بار یادواره شهدا برگزار شد.در پایان مراسم دیدم ان پسرک فلافل فروش اخر مجلس نشسته است به سید گفتم رفیقت آمده❗
🔷سید به گرمی ازاو استقبال کرد وبعد اورا به جمع بچها وارد کرد و گفت:ایشان دوست صمیمی بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده اید.خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم.
✴سید ازاو پرسید:چی شد این طرفا اومدی❓اوهم به صداقتی که داشت گفت داشتم رد میشدم دیدم مراسمه گفتم ببینم چه خبره که شما رو دیدم.
✅سید خندید و گفت:پس شهدا تورو دعوت کردن.بعدهم شروع کردیم به جمع آوری وسایل مراسم.یک کلاه اهنی مربوط به دوران جنگ انجابود که دوست مابه تعجب❗به آن نگاه میکردسید گفت:اگه دوست داری بزار روسرت.
💟اوهم کلاه را روی سرش گذاشت وگفت به من میاد❓سید به شوخی گفت دیگه تموم شد شهدا برای همیشه کلاه سرت گذاشتن.
🔶همه خندیدیم اماواقعیت همانی بود که سیدگفت.این پسر را گویی شهدا در همان مراسم انتخاب کردند .پسرک فلافل فروش همان هادی ذوالفقاری بودکه سید علی مصطفوی اورا جذب مسجد کردوبعدها اسوه و الگوی بچهای مسجدی شد.
🗣راوی یکی از جوانان مسجد
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واما کلیپ بسیار زیبا وشنیدنی،از استادبزرگوار،حاج اقا فتحی👌
خداکجاست؟⭐️⭐️⭐️
امشب بر شانههای دلم
کوله باری سنگینی میکند
کوله باری پر از دلتنگی
دلم میشکند زیر بار این همه دلتنگی
با پرهای شکسته باز سوی آسمانها میرود
میرود سوی ناشناختنیها
شاید این بار در آن اوج
به معبودش رسد
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه_
#محمد_جواد_عطوی_
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#التماس_دعای_فرج_و_شهادتـ
┄┅┅✿💠❀🏴❀💠✿┅┅┄
هدایت شده از ایمان
سلام_امام_زمانم💚
دست مرا بگیر ببین ورشکسته ام
اب از سرم گذشته و من دست بسته ام
کار مرا حواله نده دست دیگری
محتاجم و فقط به تو امید بسته ام
#اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج 🌼 🍃
صبحت_بخیر_مولای_من
صبحتون_مهدوی
•🌱| #استادپناهیآن:
وقتےنمےدانےڪجاهستے
قبلهراپیداڪـــنو....
²رڪعت #نماز بخوان.
وقتےنمےدانےبهڪجامےروی،
وقتےخودتراگمڪردهاے،
وقتےخودتراازدستدادهاے،
وقتےنمےتوانےباخودتڪناربیایے،
برسر #سجــــــاده بایست و
نمازترابادقتبخوان.....
#ازخودفارغشوتابهخودتبیایے💕(:
نماز خوب (26) ؛ همنشین رسول خدا.mp3
2.34M
🔆 نمازخوب
🍃قسمت1🍃
⭕️فردی که در بهشت الهی هم درجه رسول خدا صلواة الله سلام علیه شد😳
#استاد_پناهیان
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
4_5971908152549967663.mp3
1.38M
🔊 صوت #کوتاه استاد رائفی پور
🔮 « بداخلاقها ببینند! »
🔺ماها چقدر شبیه پیامبر(ص) رفتار میکنیم؟🤔
🔺پیامبر لبخند از لبان مبارکش نمیافتاد☺️
🔺بعضیها فکر میکنن دیندار هستن😳
[ اݪلّہُمَـ عَجِّݪ ݪِوَݪیڪ اݪّفَرَج ]
♥️🌿🌿♥️
مبین
ا💐🍃🌸🌾 ا🍃🌺🍂 ا🌸🌾 به نام خدا ا🌿 ♦️اطلاعیه اجرای کلاسها و نشست های حضوری عقیدتی بسیج سا
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
♦️اطلاعیه ♦️
🔶موضوعات اطلاعیه :
1⃣لغو جلسه 25 خرداد ویژه مجموعه رابطین نمایندگی ولی فقیه حوزه ها
2⃣اجرا و ارسال گزارش اجرای دو نشست تربیت و تعالی حوزه ای در هر ماه
3⃣توزیع نشریه ترنم بسیج
4⃣برگزاری کمیسیون تربیت و تعالی پاسداران و سربازان و بسیجیان جهت هماهنگی های لازم در ناحیه در مورخ 18خردادماه که در ادامه گزارش آن نیز درج شده است انجام شد .
🌐توضیحات :
✳️پیرو اطلاعیه گذشته درخصوص برگزاری جلسه ی ویژه کلیه رابطین نمایندگی ولی فقیه در تاریخ 25خرداد روز یکشنبه ،به اطلاع می رساند :
جلسه ی مذکور در تاریخ فوق الذکر لغو ❎
و تاریخ جدید برگزاری متعاقبا و به زودی اعلام خواهد شد .
❇️_نشریه ی ترنم ویژه ی حوزه ها و رده های بسیج از ابتدای سال تاکنون در3شماره درسایت عقیدتی سازمان بسیج به نشانی www.monirnet.ir منتشر شده که با توجه به گذشت زمان لطفا 4 صفحه نشریات (صفحه دوم نشریات شماره 1و 2 و دو صفحه ی نشریه شماره 3) را که در ذیل این اطلاعیه فایل آن موجود است ،به لحاظ محتوایی در تابلوی حوزه و پایگاه های خود نصب نموده و در اختیار شورا و آحاد بسیجیان قرار دهید .
آخرین شماره یعنی شماره 3 مربوط به 15 خرداد می باشد که با صرفنظر از گذشت تاریخ به لحاظ محتوا در تابلو ها نصب شود .
✳️لطفا از نصب نشریه در تابلوی حوزه و پایگاه حتی الامکان عکس تهیه نموده و به ادمین کانال ارسال نمایید .
♦️ در پایان از محتوای نشست ها و نشریات ترنم آزمون و مسابقه ی دوره ای در طول سال ان شالله برگزار خواهد شد .
❇️_همچنین در پایان هر ماه گزارش دو نشست تربیت و تعالی حوزه ای مطابق تقویم ارائه شده در کانال را بصورت مکتوب در قالب فرم های گزارش مربوطه به معاونت عقیدتی ناحیه ارسال و گزارش تصویری هر تشست را نیز به ادمین کانال ارسال کنید .
⚛صورتجلسه کمیسیون تربیت و تعالی به اتوماسیون فرماندهان حوزه ها ارجاع شده است لطفا آنرا از فرمانده حوزه ی خود دریافت و ردیف های مصوبات مرتبط با برنامه های بسبج را اجرا نمایید .
✅با تشکر از حوزه 124 حضرت رباب (سلام الله علیها )در ارسال این گزارش👇👇
سلام
اولین نشست ....تربیت وتعالی
موضوع:احکام تقلیدومباحث مربوطه
مربی:سرکارخانم روستایی
مورخ:۹۹/۳/۲۱
حوزه 124حضرت رباب(سلام الله علیها)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
جهت سلامتی و ظهور #اقا_صاحب_الزمان_عج ارواحنا فداه ۱۴ صلوات مرحمت بفرمایید...
مبین
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 #قسمت_پنجم ✳کارفرهنگی در مسجد موسی ابن جعفر گسترده شده بودسید علی مصطفوی برنام
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
#قسمت_ششم
❇توی خیابان شهیدعجب گل پشت مسجدمغازه ی فلافل فروشی داشتم.اصالتا ایرانی هستم اما متولدشهر کاظمینم.اسم مغازه رابراین اساس جوادین گذاشتم.
💟سال1383 بود یک پسربچه خنده رو وشاد و پرانرژی به مغازه امد و شاگرد مغازه شد.چندبارامتحانش کردم دست ودلش خیلی پاک بود.
✳انسان کاری،با ادب،خوش برخورد و ازطرفی خیلی شادو خنده روبود. انسان از همنشینی بااو خسته نمیشد.
🔷بااینکه در سنین بلوغ بوداما ندیدم به دختر وناموس مردم نگاه کند.باطن پاک او برای همه نمایان بود.
✴درمواقع بیکاری از نهج البلاغه و علما حرف میزدیم. اوزمینه ی معنوی خوبی داشت.
❇ترک تحصیل کرده بود و من اصرار داشتم درسش را ادامه دهدحرف گوش نمیکردتصمیم خود را گرفته بود اما مدتی بعدحرفهای من کارساز شد و در مدرسه ی دکتر حسابی غیر حضوری درس میخواند.
🔶هربار که پیش من می امد متوجه تغییرات روحی و درونی او میشدم.تا اینکه یک روز امد و گفت وارد حوزه ی علمیه شده ام بعد هم به نجف رفت.آخرین بار هم ازمن حلالیت طلبیدبااینکه همیشه خداحافظی میکرد اما آن روزطور دیگری خداحافظی کرد و رفت.....
🗣راوی:آقا پیمان صاحب فلافل فروشی
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
مبین
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 #قسمت_ششم ❇توی خیابان شهیدعجب گل پشت مسجدمغازه ی فلافل فروشی داشتم.اصالتا ایرا
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
#قسمت_هفتم
✳سال1384 بودکه کادربسیج مسجدموسی ابن جعفر(ع)تغییرکرد.من به عنوان جانشین پایگاه انتخاب شدم وقرارشد پایگاه را به سمت یک مرکز فرهنگی سوق دهیم.دراین راه سید علی مصطفوی با راه اندازی کانون شهید آوینی کمک بزرگی به ما کرد.
💟مدتی از راه اندازی کانون فرهنگی گذشت یک روز با سید علی به سمت مسجد حرکت کردیم.
❇به جلوی فلافل فروشی جوادین رسیدیم.سید علی با جوانی که داخل مغازه بود سلام و علیک کرد.این پسرک حدود16 سال داشت سریع بیرون آمد و حسابی مارا تحویل گرفت حجب وحیای خاصی داشت. متوجه شدم با سید علی خیلی رفیق است.
🔷سید هم چند روز بیشتر نبود که بخاطر خرید فلافل با این پسر آشنا شده بود.به نظر پسرخوبی می آمد.
✴چند روز بعد این پسر به همراه ما به اردوی قم و جمکران امد.در آن سفر بود که احساس کردم این پسر روح بسیار پاکی دارد.اما کاملا مشخص بودکه درون خودش به دنبال یک گمشده میگردد.
🗣راوی:حجت السلام سمیعی
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد
4_6035055420320514409.mp3
3.55M
📢 #احساسى
امام رضاییا صفا کنن
منو رهام نکن که جلد گنبدم😭
آقا ڪبوترِ🕊 هواے مشھدم😔😔😭😭
چهارشنبه های امام رضایی❤️💚💙